آیا می توان نماز را به فارسی خواند؟

در این مقاله به این سوال که آیا می توان نماز را به فارسی خواند؟ پاسخ می دهیم. با راسخون همراه باشید.
شنبه، 19 مرداد 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
آیا می توان نماز را به فارسی خواند؟

مقدمه:
چرا باید نماز را فقط به زبان عربی بخوانیم؟ و هر کسی نمی‌تواند به زبان مادری و محلی خود نماز بخواند، آیا می توان نماز را به فارسی خواند؟ چرا ما فارس زبانان باید نماز ، که در واقع عبادت و گفتگو با خدا است را با زبان عربی بخوانیم ، که این مسئله باعث می شود خیلی از مردم عام مثل خود من که به زبان عربی تسلط نداریم ، هنگام نماز چون نمی توانیم به معنای ذکر ها دقت کنیم طوطی وار ذکرهای نماز را بخوانیم.

در این مقاله به پاسخ این سوال و دلیل هایی که برای عربی خواندن نماز وجود اشاره خواهد شد تا به این نتیجه برسیم که فارسی خواندن نماز ما را از حکمت ها و فلسفه ی عربی بودن کتاب قرآن و نماز  غافل می کند زیر اگر قرار باسد هرکس با هر زبانی بخواهد خدایش را ستایش کند .هیچ اتحادی و هیچ اجتماعی و هیچ هماهنگی در جهان آفرینش معنا نخواهد داشت.

آیا می توان نماز را به فارسی خواند؟

خیر زیرا دلیل هایی که جهت عربی بودن نماز و عربی خواندن نماز ذکر می کنیم کاملا مشخص و معین می شود که خواندن نماز به زبان عربی، دارای حکمت های متفاوتی است که در ذیل به برخی از آنها اشاره می شود. هیچکدام از این حکمت ها در نماز  خواندن به زبان فارسی وجود ندارد.

1- در حوزه معارف دینی زبان عربی با زبان های دیگر قابل قیاس نیست

 زبان عربی از جهت واژگانی، ساختاری و معنایی- به ویژه در حوزه معارف دینی- به گونه ای است که با دیگر زبان ها قابل قیاس نیست. بررسی های انجام شده، نشان می دهد که برخی از مفاهیم قرآنی، در زبان های دیگر معادل ندارد.

رایج ترین آیه قرآن؛ یعنی «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ» به هیچ زبانی ترجمه دقیق نشده است و گویی هیچ مترجمی نمی تواند معادل های دقیق برای برخی از واژه های به کار رفته در آن بیابد.

جالب است بدانید که برخی از مترجمین قرآن در مواردی به جای معادل گذاری، خود واژه های قرآن را به کار می برند و از این طریق، واژه های قرآن وارد بسیاری از زبان ها (چون فارسی، انگلیسی و.. . ) شده است.

به عنوان مثال، مارمادوک پیکتال- یکی از مترجمان نامدار قرآن به زبان انگلیسی- هرگز کلمه God را به جای «الله» به کار نبرده است؛ بلکه"Allah " را استعمال نموده و آن را از جهات متعددی برتر از"God " می داند.

بنابراین فارسی سازی نماز، مساوی با از دست دادن بسیاری از وجوه معنایی دقیق و ژرف نماز است.

2-ربان عربی داری لطافت و زیبایی و اعجازین بودن سوره های قرآن
لطافت و زیبایی و اعجازین بودن سوره های قرآن، در صورت ترجمه از دست خواهد رفت و زیباترین ترجمه های بشری، هرگز جانشین لطافت و زیبایی کلام خداوند و آهنگ دلنشین و دل نواز آن نخواهد شد.

«مارمادوک پیکتال»- در مقدمه ترجمه انگلیسی خود از قرآن- می نویسد: «قرآن را نمی توان ترجمه کرد؛ زیرا نغمه و آوای بی نظیر و آهنگ دلنشین آن، انسان را دگرگون می سازد و او را به خشوع و گریه و یا شور و شوق وا می دارد»[1]..

3- زبان عربی  تنها زبان یک قوم؛ بلکه زبان دین ما است
 زبان عربی نه تنها زبان یک قوم؛ بلکه زبان دین ما است و آشنایی با آن، ما را مستقیما با پیام خدا و سنت قولی پیامبر صلی الله علیه و آله و ائمه هدی علیهم السلام آشنا می سازد.

عربی بودن نماز، موجب انس و ارتباط دائمی مسلمانان با زبان دین و کتاب آسمانی می شود و زمینه آشنایی هرچه بهتر و مستقیم تر از معارف دینی را فراهم می آورد.

4-زبان عربی زبان اتحاد مسلمانان است
از منظر جامعه شناسی، زبان، یکی از مهم ترین ابزارهای انتقال و پویایی فرهنگی است. فرهنگ پذیری( Acculturation ) و جامعه پذیری(Socialization) در حد بسیار بالایی وامدار زبان می باشد.

اگر استعمار جدید(Neo colonialism) با تمام توان در بسط زبان خود می کوشد، از آن رو است که بهترین راه تحمیل فرهنگ و بیگانه سازی ملت ها با هویت خویش، در گرو تغییر زبان و ادبیات آنها است.

برای مسلمانان، پیوند دائمی و فزاینده با زبان عربی- که حاوی فرهنگ، ادبیات و معارف دینی است- یک ضرورت اجتناب ناپذیر است و بدون آن جامعه اسلامی، با شتاب بیشتری دستخوش استحاله فرهنگی خواهد شد.

از این رو شارع مقدس اسلام از طریق نمازهای پنجگانه، پیوند با زبان دین را نهادینه و دائمی ساخته تا به این وسیله انتقال و پویایی فرهنگ اسلامی، در همه نسل ها و صیانت آن در برابر تهاجمات فرهنگی بیگانگان، در حد بالایی تضمین شود.

اسلام یک دین جهانی است و می‌خواهد همۀ مسلمانان را در یک جبهه و صف واحد قرار دهد. تشکیل چنین جمعیتی بدون زبان واحدی که همه با هم تفاهم کنند، امکان ‌پذیر نیست و زبان عربی که به اعتراف اهل فن، از جامع‌ترین زبان ‌های دنیاست، می‌تواند.

به عنوان یک زبان بین المللی و زبان نماز تمام مسلمانان، رمز وحدت و نشانۀ یگانگی مسلمانان ‌باشد؛ این اصل در سایر دستورات اسلامی، همچون به سوی قبله واحد نماز خواندن و… نیز تجلی پیدا کرده است.

5- اذکار و زبان واحد، در هیچ جای جهان، نظیری ندارد
یکی از ابزارهای وحدت انسان ها اشتراک در زبان است و نماز الگویی بسیار زیبا از وحدت بشری را به نمایش می گذارد. پرستش خدای یگانه در سراسر جهان با افعال، اذکار و زبان واحد، چیزی است که در هیچ جای جهان، نظیری برای آن نمی توان یافت.

خاطره برخورد دکتر محمد جواد شریعت، با مرحوم حاج آقا رحیم ارباب
دکتر محمد جواد شریعت، خاطره برخورد با مرحوم حاج آقا رحیم ارباب را چنین بیان می کند:سال 1332 شمسی بود، من و عده ای از جوانان پر شور آن روزگار، پس از تبادل نظر و بحث و مشاجره، به این نتیجه رسیده بودیم که چه دلیلی دارد نماز را به عربی بخوانیم؟

چرا نماز را به زبان فارسی نخوانیم؟ عاقبت تصمیم گرفتیم نماز را به فارسی بخوانیم و همین کار را هم کردیم. والدین کم کم از این موضوع آگاهی یافتند و به فکر چاره افتادند.

آنها پس از تبادل نظر با یکدیگر، تصمیم گرفتند با نصیحت ما را از این کار باز دارند و اگر مؤثر نبود، راهی دیگر برگزینند. چون پند دادن آنان مؤثر نیفتاد.

ما را نزد یکی از روحانیان آن زمان بردند. آن روحانی وقتی فهمید ما به زبان فارسی نماز می خوانیم، به شیوه ای اهانت آمیز نجس و کافرمان خواند. این عمل او، ما را در کارمان راسخ تر و مصرتر ساخت.

عاقبت یکی از پدران، والدین دیگر افراد را به این فکر انداخت که ما را به محضر حضرت آیةاللّه حاج آقا رحیم ارباب ببرند و این فکر مورد تأیید قرار گرفت. آنان نزد آقای ارباب شتافتند و موضوع را با وی در میان نهادند.

او دستور داد در وقتی معین، ما را خدمتش رهنمون شوند. در روز موعود ما را- که تقریباً پانزده نفر بودیم- به محضر مبارک ایشان بردند. در همان لحظه اول، چهره نورانی و خندان وی ما را مجذوب ساخت

. آن بزرگ مرد را غیر از دیگران یافتیم و دانستیم که با شخصیتی استثنایی روبه رو هستیم. آقا در آغاز، دستور پذیرایی از همه ما را صادر و سپس به والدین ما فرمود: شما که به فارسی نماز نمی خوانید، فعلًا تشریف ببرید و ما را با فرزندانتان تنها بگذارید.

وقتی آنها رفتند، به ما فرمود: بهتر است شما یکی یکی خودتان را معرفی کنید و بگویید در چه سطح تحصیلی و چه رشته ای درس می خوانید.

آن گاه به تناسب رشته و کلاس ما، پرسش های علمی مطرح کرد و از درس هایی مانند جبر، مثلثات، فیزیک، شیمی و علوم طبیعی مسائلی پرسید که پاسخ اغلب آنها از توان ما بیرون بود.

هر کس از عهده پاسخ بر نمی آمد، با اظهار لطف وی و پاسخ درست پرسش رو به رو می شد.

پس از آنکه همه ما را خلع سلاح کرد، فرمود: والدین شما نگران شده اند که شما نمازتان را به فارسی می خوانید، آنها نمی دانند من کسانی را می شناسم که- نعوذبالله- اصلًا نماز نمی خوانند.

شما جوانان پاک اعتقادی هستید که هم اهل دین هستید و هم اهل همت. من در جوانی می خواستم مثل شما نماز را به فارسی بخوانم؛ ولی مشکلاتی پیش آمد که نتوانستم.

اکنون شما به خواسته دوران جوانی ام جامه عمل پوشانیده اید، آفرین به همت شما. در آن روزگار، نخستین مشکل من ترجمه صحیح سوره «حمد» بود که لابد شما آن را حلّ کرده اید.

اکنون یکی از شما که از دیگران مسلطتر است، بگوید بسم اللّه الرحمن الرحیم را چگونه ترجمه کرده است؟!

یکی از ما به عادت دانش آموزان، دستش را بالا گرفت و برای پاسخ دادن داوطلب شد. آقا با لبخند فرمود: خوب شد طرف مباحثه ما یک نفر است؛ زیرا من از عهده پانزده جوان نیرومند بر نمی آمدم.

بعد به آن جوان فرمود: خوب بفرمایید «بسم اللّه» را چگونه ترجمه کردید؟ آن جوان گفت: طبق عادت جاری به نام خداوند بخشنده مهربان. حضرت ارباب لبخند زد و فرمود: گمان نکنم ترجمه درست «بسم اللّه» چنین باشد. در مورد «بسم» ترجمه «به نام» عیبی ندارد.

اما «اللّه» قابل ترجمه نیست؛ زیرا اسم علم (خاص) خدا است و اسم خاص را نمی توان ترجمه کرد؛ مثلًا اگر اسم کسی «حسن» باشد، نمی توان به آن گفت «زیبا». ترجمه «حسن» زیبا است؛

امّا اگر به آقای حسن بگوییم آقای زیبا، خوشش نمی آید. کلمه «اللّه» اسم خاصی است که مسلمانان بر ذات خداوند متعال اطلاق می کنند. نمی توان «اللّه» را ترجمه کرد، باید همان را به کار برد.

خوب «رحمن» را چگونه ترجمه کرده اید؟ رفیق ما پاسخ داد: بخشنده.

حضرت ارباب فرمود: این ترجمه بد نیست، ولی کامل نیست؛ زیرا «رحمن» یکی از صفات خدا است که شمول رحمت و بخشندگی او را می رساند و این شمول در کلمه بخشنده نیست؛

«رحمن»؛ یعنی، خدایی که در این دنیا هم بر مؤمن و هم بر کافر رحم می کند و همه را در کنف لطف و بخشندگی خود قرار می دهد و نعمت رزق و سلامت جسم و مانند آن عطا می فرماید. در هر حال، ترجمه بخشنده برای «رحمن» در حد کمال ترجمه نیست.

خوب، «رحیم» را چطور ترجمه کرده اید؟ رفیق ما جواب داد: «مهربان».

آیةاللّه ارباب فرمود: اگر مقصودتان از «رحیم» من بودم- چون نام وی رحیم بود- بدم نمی آمد «مهربان» ترجمه کنید؛ امّا چون رحیم کلمه ای قرآنی و نام پروردگار است، باید درست معنا شود.

اگر آن را «بخشاینده» ترجمه کرده بودید، راهی به دهی می برد؛ زیرا «رحیم»؛ یعنی، خدایی که در آن دنیا گناهان مؤمنان را عفو می کند. پس آنچه در ترجمه «بسم الله» آورده اید، بد نیست؛ ولی کامل نیست و اشتباهاتی دارد.

من هم در دوران جوانی چنین قصدی داشتم؛ امّا به همین مشکلات برخوردم و از خواندن نماز فارسی منصرف شدم. تازه این فقط آیه اول سوره حمد بود، اگر به دیگر آیات بپردازیم، موضوع خیلی پیچیده تر می شود.

امّا من معتقدم شما اگر باز هم بر این امر اصرار دارید، دست از نماز خواندن به فارسی برندارید؛ زیرا خواندنش، از نخواندن نماز به طور کلی بهتر است.

در این جا همگی شرمنده و منفعل و شکست خورده از وی عذرخواهی کردیم و قول دادیم، ضمن خواندن نماز به عربی، نمازهای گذشته را اعاده کنیم. ایشان فرمود:

من نگفتم به عربی نماز بخوانید، هر طور دلتان می خواهد بخوانید. من فقط مشکلات این کار را برای شما شرح دادم. ما همه عاجزانه از وی طلب بخشایش و از کار خود اظهار پیشمانی کردیم.

آیةاللّه ارباب، با تعارف میوه و شیرینی، مجلس را به پایان برد. ما همگی دست مبارکش را بوسیدیم و در حالی که ما را بدرقه می کرد، خدا حافظی نمودیم. بعد نمازها را اعاده کردیم و از کار جاهلانه خود دست برداشتیم.

بنده از آن به بعد گاهی به حضور آن جناب می رسیدم و از خرمن علم و فضیلت وی خوشه ها بر می چیدم. وقتی در دوره دکترای زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران به تحصیل مشغول بودم،

گاه نامه ها و پیغام های استاد فقید مرحوم بدیع الزمان فروزانفر را برای وی می بردم و پاسخ های کتبی و شفاهی حضرت آیةاللّه را به آن استاد فقید می رساندم و این افتخاری برای بنده بود.

گاه ورقه های استفتایی که به محضر آن حضرت رسیده بود، روی هم انباشته می شد. آن جناب دستور می داد آن ها را بخوانم و پاسخ را طبق نظر وی بنویسم. پس از خواندن پاسخ،

اگر اشتباهی نداشت، آن را مهر می کرد. در این مرحله با بزرگواری های بسیار آن حضرت، رو به رو بودم که اکنون مجال بیان آنها نیست. خدایش بیامرزد و در دریای رحمت خویش غرقه سازد؛

انّه کریمٌ رحیم[2] [3].

6 حفظ نماز در طول زمان ها بوسیله زبان عربی
می توان گفت عمده ترین دلیل در خواندن نماز به زبان عربی، پس از آن که نماز، سنت پیامبر است و عبادات توقیفی هستند(به جا آوردن آنها باید به همان شکلی باشد که خداوند تعیین فرموده است.)،

حفظ و بقای نماز در طول قرون و اعصار است که بدون کم و کاست برای همیشه باقی بماند و اگر هر کسی به زبان محلی و مادری خود آن را تلفظ می نمود احتمال کم و زیاد شدن الفاظ، تحریف و آمیخته شدن به خرافات و مطالب بی اساس منتفی نبود.

و چه بسا این تغییرات، به دیگر واجبات و ارکان نماز نیز سرایت می کرد و شاید کم کم اصل نماز از اهمیت افتاده و کاملاً به فراموشی سپرده می شد.

بدیهی است برای این که هر چیزی برای همیشه و در طول تاریخ بماند باید دارای معیار و مقیاسی غیرقابل تغییر باشد؛ نظیر این که در مورد اندازه، میلی متر، سانتی متر و یا متر و در مورد وزن، گرم، کیلو و… را به عنوان معیار و میزان غیرقابل تغییر قرار داده اند.

همچنین در مورد نماز، اموری را که به نام واجبات و ارکان است به عنوان معیار و ملاک قرار داده اند که یکی از آنها لزوم عربی بودن اذکار واجب آن است.

7- آسان بودن یاد گیری نماز
ممکن است به ذهن کسی برسد که وادار کردن مردمی غیر مسلط بر زبان عربی به خواندن نماز به زبان عربی، نوعی ایجاد مشقت برای آنها و اجحاف و ستم در حق آنهاست. در جواب می توان گفت:

برای مردمی که برای رفع حوایج روزمرۀ خود، ده ها و بلکه صدها اصطلاح و واژه ‌های بی گانه را به راحتی یاد گرفته و به کار می برند، یاد گرفتن کلمات نماز که مجموع کلمات واجب آن (با حذف کلمات تکراری) حدود ۲۰ کلمه است، کار مشکلی نیست.

از طرف دیگر، معنای ظاهری و سطحی کلمات نماز بسیار ساده و آسان است و همۀ مردم به راحتی می توانند معنای سطحی و ظاهری بسم الله الرحمن الرحیم و… را یاد بگیرند؛ هر چند این کلمات دارای معانی عمیق و گسترده نیز هست.

8-زبان عربی کامل‌ ترین زبان هاست
از نظر زبان شناسان، زبان عربی از کامل ‌ترین زبان های دنیاست که به خوبی می تواند مفاهیم و مطالب گسترده و عمیق را در قالب های زیبا و کوتاه بیان کند. [۳۰] 

 9-عدم لزوم عربی بودن تمام عبادات
عربی بودن الفاظ و اذکار در هر حکم و عبادتی شرط لازم نیست. همان طوری که بنابر نظر بعضی از علما، عربی بودن صیغه عقد ازدواج ضرورتی ندارد [۳۳] .

و بعضی از علما همچون امام خمینی (ره) در این باره می‌ فرمایند: اگر مکلف خودش نمی‌تواند صیغه را به عربی بخواند، حتی در صورتی که بتواند وکیل بگیرد، جواز عقد به غیر عربی خالی از قوت نیست. [۳۴]

همچنین لازم نیست دعاها نیز حتماً به عربی خوانده شوند و انسان در غیر از حالت نماز می تواند با خداوند به هر زبانی صحبت و با او راز و نیاز کند.

و به فتوای اکثر مراجع، در نماز نیز در غیر از اذکار واجب و خصوصاً در قنوت، می تواند به زبان غیر عربی دعا کند. [۳۵] البته آنچه گفته شد به معنای بی توجهی مسلمانان به معانی اذکار در نماز و… نیست.

بلکه بر هر مسلمان لازم است که با معنای نماز و دعاها آشنا گردد تا بفهمد با خدای خود چه می‌گوید، و در این صورت است که اعمال او خشک و بی‌ روح تلقی نشده و سکوی پرواز او به سوی ابدیت خواهند گشت.

10- دعا و زبان عربی
دعاها هر چند، لازم نیست به عربی خوانده شوند؛ حتی دعا در نماز به زبان فارسی جایز است، ولی بهتر است دعاهایی که از ائمه‌(ع) صادر شده‌ اند با عنایت و توجه به معانی آنها، به زبان عربی خوانده شود. مطلب زیر دلیل این امر را برای ما واضح می‌ سازد:

11- استحباب دعا کردن به زبان عربی
همان گونه که قرآن سخن خداوند با بشر است، دعاهای ائمه(ع) سخن بشر با خداوند است، و به آن قرآن صاعد می گویند. از این روی این دعاها همچون قرآن، مشتمل بر حقایق و معارف عمیقی هستند که زبان عربی بهترین زبان برای بازگو کردن آنهاست.

و به همین جهت خوب است هر مسلمان با معنای نماز و دعاها آشنا گردد تا بفهمد با خدای خود چه می‌گوید، و در این صورت است که اعمال او خشک و بی‌ روح تلقی نخواهند شد و سکوی پرواز او به سوی ابدیت خواهند گشت.

نتیجه:
در پاسخ به اینکه آیا می توان نماز را به فارسی خواند؟می گوییم خیر زیرا  حکمت ها و فلسفه های عربی خواندن نماز در نکات زیر خلاصه می شود.
1-طبق آیات و روایات و سیره پیامبر، نماز به این شکل واجب شده است، عدم توجه به خواست الهی با روح تعبد و تسلیم سازگار نیست.
2.جهت ایجاد زبانى مشترک میان همه پیروان اسلام و فراهم سازى وحدت و پیوند بین المللى دینى.
3.بسیاری از مفاهیم موجود در الفاظ قرآن درهیچ زبانی معادل ندارند.
4-وحدت زبان ضامن حفظ و مصونیت این عبادت بزرگ از تحریف و آمیختگی با خرافات است. 
5-  اشتراک و انسجام زبانی و انتقال پویایی فرهنگی در طی قرون از زوال فرهنگ دینی جلوگیری می کند.
6-خواندن نماز به زبان عربی یکی از نشانه های جهانی بودن اسلام است . اسلام یک دین جهانى است .
7- افعال واحد در نماز  نوعی وحدت هدف و یکرنگی و همسانی جهت وحدت اسلامی ضروری و مفید است .
8-عربی بودن نماز انس مسلمین با زبان دین و کتابشان را بیشتر می سازد.
9- لطافت و زیبایی آسمانی قرآن با هیچ ترجمه بشری به چنگ آمدنی نیست
10-در اسلام بحث نژاد مطرح نیست و نژاد هم ربطی به زبان ندارد 
11.طبق روش های علمی بدن انسان با زبان عربی برنامه نویسی شده است چون زبان کامل و جامعی است! 

پی نوشت ها:
1..The Meaning of The Glorious Quran, Muhammad M. Pickthall, Muslim World Legue- Rabita, 7791, p. iii.
2.- مجله پرسمان، پیش شماره 4، صفحه 6 و 7.
3.. جهت آگاهى بیشتر ر. ک: حمیدرضا، شاکرین، چرا نماز را به عربى بخوانیم،ten .hehglah .WWW
4..   المیزان، ج۴، ص۱۶۰.    
5..معلقات آیت الله گرامی، ج۴، ص۶۴۵.
6..  عروة الوثقی، ج۲، حاشیۀ ص۵۸۸.    
7..  توضیح المسائل مراجع، ج۱، ص۶۲.

منبع:
http://pasokhgooyan.blogfa.com/post/618
https://makarem.ir/main.aspx?typeinfo=42&lid=0&catid=27428&mid=319371
https://fa.wikifeqh.ir/%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86%E2%80%8C_%D8%B9%D8%B1%D8%A8%DB%8C
حوزه نت
* این مقاله در تاریخ 1401/11/3 بروز رسانی شده است.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.