خودسازی و انتظار؛ مهم ترین ویژگی منتظران

در این مقاله به موضوع خودسازی به عنوان مهم ترین ویژگی منتظران می پردازیم.
يکشنبه، 31 شهريور 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
خودسازی و انتظار؛ مهم ترین ویژگی منتظران
بعضی بر این باورند که بین فراوانی ظلم و ستم با ظهور امام زمان علیه السلام، رابطه ای تمام وجود دارد، به نحوی که ظهور، زمانی است که ظلم و ستم فراگیر شده باشد. پس هر چه ظلم بیشتر شود، ظهور نزدیک تر می گردد و لذا حق طلبی و اصلاح، امری بر خلاف ظهور، و جریانی مخالف انتظار فرج امام زمان علیه السلام است، در حالی که فراوانی ستم، از شرایط ظهور نیست (با توجه به بحث شرایط ظهور). نهایت حرفی که می توان زد، این است که ظهور امام زمان علیه السلام با فراگیری ظلم و ستم، مقارن است، نه با ظالم شدن تک تک افراد و در همه کشورها بلکه در مجموع ظلم سران استکبار به نقطه اوج می رسد.

بنابراین، شرط قرار دادن ظلم همگانی برای ظهور، امر صحیحی نیست.

برای درک کامل مطلب توجه به چند نکته لازم است:

1- این که بین سرنوشت انسان ها و اعمال اختیاری آنان رابطه است، جای هیچ تردیدی نیست. هم آدمی وجود این رابطه را در زندگی خود مشاهده می کند و هم در قرآن کریم بر این مطلب تأکید شده است. قرآن، هم آینده هر شخص را در دست خودش می داند وَ أَنْ لَیسَ لِلْإِنْسانِ إِلَّا ما سَعی[1] و هم سرنوشت جامعه را با خواست و عملکرد مردم پیوند زده است.

إِنَّ اللَّهَ لا یغَیرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّی یغَیرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ[2]؛ «تعیین سرنوشت جامعه، به خوبی یا بدی، در دست مردمان آن جامعه است».

اسلام، از انسان می خواهد که درباره مسائل اجتماعی ساکت نباشد و در برابر ظلم و ستم تا برقراری عدالت بایستد و حتّی در این راه، به پیکار و مبارزه برخیزد:

أُذِنَ لِلَّذِینَ یقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ إِنَّ اللَّهَ عَلی نَصْرِهِمْ لَقَدِیرٌ. الَّذِینَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ بِغَیرِ حَقٍّ إِلَّا أَنْ یقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ...[3].

و کوتاهی در این زمینه را نمی پذیرد و مؤاخذه می کند:

وَ ما لَکمْ لا تُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ...[4].

بر همین اساس، امر به معروف و نهی از منکر، از واجبات دین شمرده شده است و خداوند به اجری این دو فریضه بزرگ، امر کرده است:

وَ لْتَکنْ مِنْکمْ أُمَّةٌ یدْعُونَ إِلَی الْخَیرِ وَ یأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ ینْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکرِ وَ أُولئِک هُمُ الْمُفْلِحُونَ[5].

2- به طور کلی، هیچ گاه یک آموزه دین نمی تواند نافی و برخلاف سایر آموزه های دین باشد. از این رو معنا ندارد که خداوند در آیات متعدد، مردم را به توبه و ترک گناه امر بکند و در جایی دیگر برای تحقق وعده خدا (ظهور حجّت خدا) امر به گناه شود! دینی که بر توحید و یکتاپرستی بنا شده است، معنا ندارد که بخشی از آن، شرک را تأیید کند و بپذیرد!

3- پر شدن زمین از ظلم و ستم، هرگز به معنای آن نیست که همه افراد باید اهل ظلم و فساد باشند و همه اعمال و کردارشان بر اساس ظلم و ستم بر یکدیگر و افساد جامعه باشد. بلکه ممکن است عده ای ظلم کنند و ظلم آنان، نقاط فراوانی از زمین را بگیرد و در همه جا گسترده شود. آیا برای آن که یک اتاق مملو از دود سیگار شود، باید همه افراد داخل اتاق سیگار بکشند؟

در زمان حاکمیت فرعون، ظلم و بی عدالتی فراوان بود و خداوند در آیات متعدد قرآنی، به آن اشاره دارد، ولی در فرمایش قرآن این نیست که همه افراد ظالم بودند، بلکه ظلم زیاد بود. خداوند می فرماید:

وَ إِذْ نَجَّیناکمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ...[6].

علاوه بر این که فراگیری ظلم، امری نسبی و کنایی است و مراد از آن، شیوع و یا حاکمیت ظلم است، به گونه ای که جریان عدالت به چشم نمی آید. نه این که هیچ عدالتی و یا هیچ فرد متدینی وجود نداشته نباشد.

4- در این که قیام حضرت، بدون یار و یاور تحقق پذیر نیست، نباید تردید کرد. آیات و روایات نیز به وجود یاوران اشاره دارد. یاری کردن، یعنی حرکت برای اجرای برنامه ها و اهداف انقلاب، برای این منظور می باید حامیان و یاوران مهدی (عج) در انقلاب انواع فداکاری ها را انجام دهند و بعد از انقلاب، از هیچ تلاشی فروگذاری نکنند. چنین افرادی وقتی می توانند موفق باشند که خود را همرنگ انقلاب و رهبر کرده باشند تا مردم جلوه های انقلاب را در رفتار آنان ببینند و بپذیرند. بر همین اساس، خداوند بر ایمان و عمل صالح تکیه دارد: «ما در زبور، بعد از ذکر نوشتیم که زمین را بندگان صالح ارث می برند»[7].

همچنین می گوید: «وعده داده است خدا به کسانی از شما که ایمان آورده اند، و عمل صالح انجام داده اند، این که خلافت زمین را به آنان واگذارد.. .»[8] شرط تحقق انقلاب حضرت مهدی علیه السلام این است که ایمان و عمل صالح در پرونده افراد باشد تا انقلاب رخ دهد.

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:

«کونوا دعاة الناسِ بغَیرِ ألسِنتِکم»
؛ «دعوت کننده مردم باشید به غیرزبان تان».

امام صادق علیه السلام فرمود: «زینت برای ما باشید نه مایه آبروریزی»[9]. آیا گناه و ظلم، دعوت به مهدی است و مایه زینت و افتخار ائمه علیهم السلام؟

5- وظیفه انسان حرکت به طرف کمال و کسب آن از طریق عبودیت و بندگی است. عبودیت و بندگی نیز جز در پرتو عمل به تکالیف الهی که وظایف فردی و اجتماعی انسان را در بر دارد، امکان پذیر نیست.

خداوند در سوره عصر می فرماید: «تنها کسانی که ایمان بیاورند و عمل صالح انجام دهند و همدیگر را سفارش به حق و راستی بکنند از خسران و ضرر به دورند».
خداوند از انسان می خواهد در گناه نماند و به سوی او رجوع کند:

یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَی اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحاً[10]؛ «ای کسانی که ایمان آورده اید! توبه کنید، همگی، توبه ای خالص».

کوتاه سخن آن که خداوند انسان را در تعیین سرنوشت خود و جامعه، دارای تأثیر می داند و از او می خواهد برای اصلاح گام بردارد و خسته نشود و در چنین نگرشی، وعده ظهور را مطرح می کند. بنابراین انتظار منجی، به معنای صحیح آن، نه سکوت و تن دادن به ظلم است و نه کمک به فراگیر شدن ظلم، بلکه باید خواستار ظهور باشد و در این راه، تمام تلاش خود را به کار گیرد و اگر در این مسیر، نیاز به تشکیلات و حکومتی است که حرکت برای زمینه سازی را سامان دهد، برای تشکیل آن اقدام کند.

طبیعی است که ظالمان و مفسدان نیز بیکار نخواهند نشست و به مقابله برمی خیزند. لذا جبهه ظلم، در نهایت درجه ظلم حرکت می کند و جبهه حق به اوج تلاش می رسد و در این زمان است که خداوند به مدد انسان های حق طلب می آید و با ظهور مهدی عزیز علیه السلام کار ظالمان را یک سره می کند.

به هر حال این تفکر ناشی از عدم شناخت مسؤولیت انسانی و دینی و برداشت غلط از موضوع ظهور است؛ زیرا، هیچ یک از تکالیف شرعی مانند نماز، روزه، حج، امر به معروف، مبارزه با فساد و... مشروط به چنین شرطی نیست؛ یعنی، تکلیف نماز و یا نهی از منکر تکالیفی مطلق هستند و عمل به آنها الزامی است؛ چه موجب تسریع در ظهور شود یا تأخیر آن.

در احادیثی که وظایف منتظران نیز مشخص شده، همه جا سخن از تقوا، ورع، عفاف، دوری از گناه و قرب به خداوند است.

چنان که امام صادق علیه السلام می فرماید: «هر کس خشنود می شود که از اصحاب قائم باشد، پس باید منتظر باشد و به ورع و اخلاق نیکو عمل کند، در حالی که منتظر است. اگر چنین شخصی، پیش از ظهور بمیرد، اجر او مانند کسی است که زمان ظهور را درک کرده است. «پس (در جهت نیکی ها) بکوشید و منتظر باشد. (این انتظار)، گوارا باد بر شما ای گروه رحمت شده».[11] از همه اینها گذشته، ما باید موضع و موقعیت خود را در زمینه قیام امام مهدی (عج) مشخص کنیم. بدیهی است اگر ما به گسترش فساد کمک کنیم، از کسانی خواهیم بود که انقلاب مهدی، برای درهم کوبیدن و حذف آنان صورت می گیرد!! اگر در صدد اصلاح جامعه باشیم، از کسانی خواهیم بود که در زمره اصحاب فداکار عضویت خواهند داشت. بنابراین به فرض این که با ساکت بودن و به نظاره نشستن و یا کمک کردن به توسعه فساد، ظهور حضرت را پیش بیندازیم، وضع خود را به طور قطع به خطر انداخته ایم. مگر نه این است که حضرت بقیةاللَّه برای کوتاه کردن دست فاسدان و برچیدن بساط محرمات الهی و فسادگری و اصلاح انسان ها و جوامع، قیام می کند. پس چگونه می توانیم از قیام آن بزرگوار بهره مند شویم.

گفتنی است که بیان وضعیت فسادآلود و معصیت بار جهان در آخرالزمان، هم هشدار به جوامع انسانی است و هم علامتی خبر دهنده از نزدیکی قیام و ظهور امام زمان (عج) می باشد. این هشدارها و پیش گویی ها وظیفه ما را سنگین می کند و ما را نسبت به عواقب شوم فساد و تباهی آگاه می سازد.

محمدبن مسلم می گوید: به امام باقر علیه السلام عرض کردم: ای فرزند رسول خدا! قائم شما چه وقت ظهور خواهد کرد؟ فرمود: «هنگامی که مردان خود را شبیه زنان کنند و زنان، شبیه مردان شوند، آن گاه مردان به مردان اکتفا کنند و زنان به زنان!!»[12].

استاد مطهری در این زمینه می نویسد: «برداشت قشری از مردم درباره مهدویت و قیام انقلاب مهدی موعود (عج)، این است که صرفاً ماهیت انفجاری دارد؛ فقط و فقط از گسترش و اشاعه و رواج ظلم ها، تبعیض ها، اختناق ها، حق کشی ها و تباهی ناشی می شود؛ در حالی که آیات قرآن کریم در جهت عکس برداشت بالا است؛ ظهور مهدی موعود، حلقه ای از حلقات مبارزه اهل حق و باطل است که به پیروزی نهایی اهل حق منتهی می شود. سهیم بودن یک فرد در این سعادت، موقوف به این است که آن فرد اهل ایمان و عمل صالح باشد.

ظهور مهدی موعود تحقق بخش وعده ای است که خداوند متعال از قدیم ترین زمان ها در کتاب های آسمانی به صالحان و متقیان داده است که زمین از آن آنان است و پایان تنها به متقیان تعلق دارد».[13] شیخ صدوق روایتی از امام صادق علیه السلام نقل می کند مبنی بر این که این امر تحقق نمی پذیرد مگر این که هر یک از شقی و سعید، به نهایت کار خود برسد.

پس سخن در این است که گروه سعدا و گروه اشقیا، هر کدام به نهایت کار خود برسند.

در روایات اسلامی، سخن از گروهی زبده است که به محض ظهور امام به آن حضرت ملحق می شوند. بدیهی است که این گروه دفعتاً خلق نمی شوند.

معلوم می شود در عین اشاعه و رواج ظلم و فساد زمینه هایی عالی وجود دارد که چنین گروه زبده ای را پرورش می دهد. این خود می رساند نه تنها حق و حقیقت به صفر نرسیده است؛ بلکه اگر به فرض اصل حق از نظر کمیت، قابل توجه نباشد، از نظر کیفیت، ارزنده ترینِ اهل ایمانند و در ردیف یاران سیدالشهداء.[14]


آمادگی برای ظهور

یکی از وظایف و بایسته های مهم منتظران در عصر غیبت، کسب آمادگی های فکری و فرهنگی، آمادگی های اجتماعی و سیاسی و نظامی، مهیا کردن تسلیحات مناسب هر عصر و آمادگی های تکنولوژیکی و ارتباطی برای یاری و نصرت امام غایب است.

امام کاظم علیه السلام می فرماید: «هر کس اسبی را به انتظار امر ما نگاه دارد و به نسبت آن، دشمنان ما را خشمگین سازد، در حالی که منسوب به ما است؛ خداوند روزی اش را فراخ گرداند و به او شرح صدر عطا کند و او را به آرزوهایش رساند و در رسیدن به خواسته هایش، یاری کند».

امام صادق علیه السلام نیز فرموده است: «هر یک از شما باید برای خروج حضرت قائم (عج) «سلاحی» مهیا کند- هر چند یک تیر باشد- خدای تعالی هر گاه بداند کسی چنین نیتی دارد، امید آن است که عمرش را طولانی کند تا آن حضرت را درک کند «و از یاران و همراهانش قرار گیرد»».

ابوعبداللَّه جعفی نقل می کند: امام باقر علیه السلام به من فرمود: منتهای زمان مرزداری (مرابطه و جهاد) نزد شما چند روز است؟ عرض کردم: چهل روز؛ فرمود: ولی مرابطه ما، مرابطه ای است که همیشه هست».

علامه مجلسی در شرح این فرمایش می گوید: «بر شیعیان واجب است که خود را بر اطاعت امام بر حق و انتظار فرج او ملتزم سازند و برای یاری نمودنش مهیا باشند».

پس برای ظهور حضرت مهدی علیه السلام و یاری آن حضرت، باید در هر لحظه ای آماده بود و خود را مهیا نگه داشت و این شامل آمادگی نظامی، جسمانی و.. .
می شود؛ اما مهم تر از همه خودسازی و آمادگی فکری، علمی و سیاسی در عصر غیبت است؛ یعنی، باید از هر لحاظ، سطح توانایی های خود را بالا ببریم و شیعه لایقی برای امام خود باشیم.[15]


پی نوشت ها:
[1] . نجم( 53)، آیه 39.
[2] . رعد( 13)، آیه 11.
[3] . حج( 22)، آیات 40- 39.
[4] . نساء( 4)، آیات 75.
[5] . آل‏عمران( 3)، آیه 104.
[6] . بقره( 2)، آیه 49.
[7] . انبیاء( 21)، آیه 105.
[8] . نور( 24)، آیه 55.
[9] . بحارالانوار، ج 65، ص 151.
[10] . تحریم( 66)، آیه 8.
[11] . بحارالانوار، ج 52، ص 140.
[12] . کمال‏الدین، ج 1، ص 331.
[13] . قیام و انقلاب مهدى موعود، ص 54- 56.
[14] . همان، ص 56 و 57.
[15] . جهت مطالعه بیشتر ر. ک: پرسش‏ها و پاسخ‏هاى دانشجویى، ج 27( مهدویت پیش از ظهور) و ج 28( مهدویت دوران ظهور)، قم: نشر معارف.

منبع: حوزه نت


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.