آشنايي با فرقه زيديه (3)

دولت امامان زيدي در يمن پس از امام هادي و دو فرزندش تا سال 444 كه امام ابوالفتح ديلمي به قتل رسيد استمرار داشت. از اين دوره، به نام دوره اول دولت زيديه ياد مي‏شود كه حكومت امامان زيديه غالبا در صعده و اطراف آن محصور مانده بود و دوره اضطراب و عدم استقرار سياسي بود.150 در سال 451، امام حمزه بن ابوهاشم (متوفاي 459) كه او نيز از نوادگان امام قاسم رسّي بود، پس از يك توقف كوتاه مجددا دولت امامت زيديه را در يمن احيا كرد، و از
سه‌شنبه، 17 آذر 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
آشنايي با فرقه زيديه (3)
آشنايي با فرقه زيديه (3)
آشنايي با فرقه زيديه (3)






4. سلسله امامان زيديه در يمن

دولت امامان زيدي در يمن پس از امام هادي و دو فرزندش تا سال 444 كه امام ابوالفتح ديلمي به قتل رسيد استمرار داشت. از اين دوره، به نام دوره اول دولت زيديه ياد مي‏شود كه حكومت امامان زيديه غالبا در صعده و اطراف آن محصور مانده بود و دوره اضطراب و عدم استقرار سياسي بود.150
در سال 451، امام حمزه بن ابوهاشم (متوفاي 459) كه او نيز از نوادگان امام قاسم رسّي بود، پس از يك توقف كوتاه مجددا دولت امامت زيديه را در يمن احيا كرد، و از آن پس اماماني يكي پس از ديگري در يمن به امامت رسيدند، تا اين‏كه در سال 1006، امام متوكل عبدالله المهدي كه در سال 994 به امامت رسيده بود، به نفع امام قاسم بن محمد بن علي از منصب خود كناره گيري كرد. اين مقطع (452ـ1006) به‏نام دولت دوم زيديه ناميده شده است، كه همانند دوره اول با عدم استقرار و اضطرابات سياسي و تسلط عثماني‏ها همراه بود.151
دوره سوم و آخر حكومت امامان زيديه در يمن از امام قاسم بن محمد آغاز مي‏شود و به كودتاي 1962 و اعلام جمهوري پايان مي‏يابد. در زمان امامت امام قاسم بن محمد (1006ـ1029) دولت امامان زيدي يك‏بار ديگر اقتداري مضاعف يافت و او كه عالم و فقيهي برجسته نيز بود،152 براي اولين بار امكان يافت تا بر همه يمن از جنوب تا شمال حكم براند.153 همچنين در زمان امام متوكل اسماعيل (1054ـ1085) از نوادگان امام هادي، اين اقتدار گسترش بيشتري يافت و به اوج رسيد.154 مورخان آورده‏اند كه امام متوكل در سال 1073 عيد غدير را روز جشن و سرور رسمي اعلام كرد و يك‏بار ديگر به اين مراسم در يمن رونق بخشيد.155
بالاخره، آخرين امامان زيدي كه از خانواده حميدالدين و از نسل امام قاسم رسّي بودند، امامتشان با امام محمد بن يحيي حميدالدين «المنصور» در سال 1307 (1890م) آغاز شد. امام المنصور و پس از او فرزندش امام يحيي «المتوكل» كه در سال 1322 (1904م) به امامت رسيد، بر روال گذشته مشي كردند،156 با اين تفاوت كه پس از استقلال دوم يمن از عثماني‏ها در سال 1919 و به دنبال سيطره كامل دولت زيدي بر يمن كه شايد براي اولين بار در اين حد اتفاق افتاده بود،157 و همزمان با تحولات سريع جهان و منطقه، عرصه بر حكومت امامان زيدي تنگ شد.158 امام يحيي بن المنصور هرچند كوشيد تا با يك رشته سياست‏ها، مثل ترور مخالفان،159 «مملكت متوكليه يمنيه» (نامي كه بر يمن گذاشته بود) را محفوظ نگاه دارد160 ولي در انقلاب 28 سپتامبر 1948 به قتل رسيد161 و عبدالله بن احمد الوزير از آل وزير كه از سوي حزب احرار كانديداي مقام امامت بود،162 با داعيه امامت مشروطه (امامت قانون اساسي) در انقلابي كه به انقلاب قانون و انقلاب علما ناميده شد، زمام امور را به دست گرفت.163 انقلاب علما در همان سال با شكست مواجه شد و امام عبدالله و نخست وزيرش علي‏بن عبدالله اعدام شدند164 و امام احمد بن يحيي «الناصر» فرزند امام يحيي دوباره بر مسند امامت تكيه زد. در 26 سپتامبر 1962م. و پس از درگذشتِ امام احمد طي يك كودتاي نظامي حكومت جمهوري اعلام شد165 و فرزند امام احمد، امام محمد البدر آخرين امام زيديه بود كه هيچ‏گاه فرصت حكومت بر يمن را پيدا نكرد.
به‏طور خلاصه، اصولي كه در اين دوره به عنوان معتقدات زيديه طرح گرديد و مورد قبول قرار گرفت عبارت‏اند از:
1. افضليت علي(ع) بر ساير صحابه؛
2. اولويت آن حضرت بر ديگران در امر امامت؛
3. حصر امامت پس از حسن(ع) و حسين (ع) در فرزندان آن دو؛
4. وجود نص بر امامت علي(ع) و حسنين(ع) و استحقاق امامت بعد از آنان با دعوت و تحقق ساير شرايط امامت نه با وراثت؛
5. عصمت اهل بيت شامل علي(ع)، فاطمه(س) و حسن(ع) و حسين(ع)؛
6. طعن صحابه و تخطئه آنان؛
7. گشودن باب اجتهاد؛
8. تجويز تقيه ؛ 166
9. رواج فتاواي فقهي و سنت‏هاي مذهبي نزديك به اماميه چون جمع بين نمازها، باز گذاشتن دست‏ها در نماز و آمين نگفتن پس از قرائت حمد، قصر نماز در سفر، برپايي مجالس و محافل جشن و سرور در روز غدير، تقديس ائمه و احترام و زيارت قبور آنان و...
در مجموع، گرايش اين دوره كه در هادويه متبلور است، تا بدان‏جا به مذهب اماميه نزديك شد كه بسياري از اهل سنت آن را با اماميه يكي مي‏دانند.167 تنها تفاوت هادويه و اماميه در اين ذكر مي‏شود كه اماميه بر خلاف هادويه عدد امامان را در دوازده تن معين محصور مي‏داند.168 در طول تاريخ نيز زيديه هادوي احترام زيادي نسبت به اماميه داشته‏اند، به‏طوري‏كه موجبات سرزنش جريان‏هاي رقيب را فراهم آورده است.169 در پايان نكته قابل توجه آن‏كه گرايش‏هاي قاسميه، ناصريه و هادويه در اين دوره به نحوي امتداد گرايش جاروديه در قرن دوم به شمار آمده است170 كه بر خلاف دو فرقه ديگر زيديه در آن قرن به اماميه نزديك‏تر بود.171

جريان نزديك به اهل سنت در حاشيه

به موازات جريان نزديك به اماميه، و به‏طور مشخص مذهب هادويه، جريان ديگري در زيديه يمن به اهل سنت نزديك مي‏شود و به عنوان رقيب جريان غالب و قوي‏تر زيديه و مذهب هادويه، آن را به چالش مي‏كشاند.

1. ابن‏المرتضي

در اواخر قرن هشتم، امام احمد بن يحيي المرتضي معروف به ابن مرتضي (763ـ840) از نوادگان امام هادي به سازماندهي مجدد تفكر زيدي به خصوص در مسئله امامت پرداخت. او ضمن تاكيد بر افضليّت علي(ع) و وجود نص خفي و حصر امامت در اولاد فاطمه(س)، عمل صحابه و خلافت شيخين را از روي اجتهاد دانسته كه موجب فسق آنان نمي‏شود وشاهد اين‏مدعا را كمك علي(ع) به‏خلفا ذكرمي‏كند.اگرچه نظرابن‏مرتضي درمورد خلافت شيخين تا حدودي با هادويه واماميه يكي است، ولي‏به‏طور مشخص كوشيده است تا به‏نحوي رضايت اهل‏سنت را جلب‏كند وميان حقانيّت وافضليّت علي(ع) وآنچه درتاريخ اتفاق افتاده است جمع كند. ابن‏مرتضي همچنين به تبيين دوباره شرايط امامت پرداخت و به‏ويژه با تهي كردن امر به معروف و نهي از منكر از محتواي سياسي آن‏كه به‏دست امام هادي تثبيت شده بود،گامي ديگر به‏سوي اهل‏سنت برداشت.
از امام ابن مرتضي دو اثر بزرگ در ميراث زيديه به يادگار مانده است كه در آنها نظرات فقهي و اعتقادي خود را بيان كرده است: يكي الازهار في فقه الائمة الاطهار و ديگري البحر الزخار كه هر دو به چاپ رسيده است.

2. ابن الوزير، ابن الامير و شوكاني

محمد بن ابراهيم الوزير (775ـ840) معروف به ابن‏الوزير روند نزديكي به اهل سنت را شتاب بخشيد و آن را تقويت كرد،172 تا آن‏جا كه نويسنده متعصب مسألة التقريب در پوست خود نمي‏گنجد و از ابن الوزير نقل مي‏كند كه مذهب زيديان معتزلي كه همان زيديان حقيقي‏اند رضايت به صحابه است.173 كتاب مشهور او كه دربرگيرنده نظرات او است، العواصم و القواصم في الذبّ عن سنّة ابي‏القاسم نام دارد كه در نُه جلد به چاپ رسيده است.
محمد بن اسماعيل الامير الصنعاني (1099ـ1182) معروف به ابن الامير شخصيت ديگر اين جريان است كه همزمان با ظهور وهابيت آنان را تأييد و نظراتي نزديك به اهل سنت ارائه كرد و درگيري‏هاي او با عالمان زيديه شدت گرفت.174 با اين همه، نكته مهم در تاريخ زندگي او بازگشت وي از اين تفكر و به نوعي توبه اوست كه مورد توجه و بحث معاصران زيديه واقع شده است. ابن‏الامير همچنين در ردّ اتهام ناصبي بودنِ خود كتابي نوشته است، به نام التحفة العلويّة كه به چاپ رسيده است.
محمد بن علي شوكاني (1173ـ1250)175 داراي منصب قضاوت176 و صاحب تأليفات و كتب مشهوري همچون نيل الاوطار و السيل الجرار177 آخرين شخصيت برجسته اين جريان است. او نيز كتاب مشهورش العقد الثمين في اثبات وصية اميرالمؤمنين را در ردّ اتهام عدم التزام به مباني زيديه و تشيع نوشته است.
روشنفكران يمن از سه نام‏برده اخير به عنوان سرمداران حركت نوگرايي و نماد اصلاح‏طلبي از درون زيديه نام مي‏برند، كه به موازات مصلحان خارجي چون سيد جمال و... در تحول و تحرك جامعه معاصر يمن نقش داشته‏اند.178
به‏طور خلاصه، اهم اعتقادات و نقاط مورد تأكيد اين جريان كه به تدريج و در طول چندين قرن شكل گرفته است و امروز نيز با تحولاتي كه بررسي آن مجالي ديگر مي‏طلبد، در ميان زيديه بيش از گذشته به فعاليت خود ادامه مي‏دهد و پيرواني دارد، عبارت است از:
1. عدم حصر امامت در اولاد فاطمه(س) و اكتفا به حصر آن در قريش؛179
2. عدم اشتراط اكمليت و افضليت در امام و كفايت وجود اجتهاد؛180
3. عدم جواز خروج و شورش مادامي كه كفر آشكار و ترك واجبي چون نماز از حاكمان ديده نشود؛181
4. استفاده‏هاي فقهي نزديك به مشرب اهل سنت و از منابع آنان.182 نزديكي اين جريان به اهل سنت نيز تا بدان پايه است كه برخي معتقدند آنان ديگر زيدي محسوب نمي‏شوند و از اهل سنت به حساب مي‏آيند.183

كتاب‏نامه :

1. ابن‏الاثير، عزالدين ابوالحسن علي بن ابوالكرم الشيباني: الكامل في التاريخ، دار احياء التراث العربي، بيروت، 1408 ق/ 1983م.
2. ابن‏خلدون، عبدالرحمن بن محمد: مقدمه، مؤسسة الاعلمي للمطبوعات، بيروت.
3. ابن‏عساكر، الحافظ ابوالقاسم علي بن الحسن بن هبة اللّه بن عبداللّه الشافعي: تاريخ مدينة دمشق (80جلد)، دارالفكر، بيروت، 1416ق / 1996م.
4. ابن‏مرتضي، امام احمد بن يحيي: البحر الزخار (6جلد)، دارالحكمة اليمانية، صنعا، چاپ دوم، 1409ق / 1988م.
5. ابوزهره، محمد: الامام زيد حياته و عصره، آراؤه و فقه، دارالندوة الجديدة، بيروت، 1973م.
6. اسماعيل، محمود: الادارسة، حقائق جديدة، مكتبة مدبولي، قاهرة، 1411ق / 1991م.
7. اشعري، ابوالحسن علي بن اسماعيل: مقالات الاسلاميين، تصحيح هلموت ريتر، جمعية المستشرقين الالمانية، چاپ سوم، 1400ق / 1980م.
8. اطروش، ناصر الحق حسن بن علي: البساط، مكتبة التراث الاسلامي، صعدة، 1418ق / 1997م.
9. افندي الاصبهاني، ميرزا عبداللّه: رياض العلماء وحياض الفضلاء (6 جلد)، مطبعة الخيام، قم، 1401ق.
10. اكوع، قاضي اسماعيل بن علي: الزيدية نشاتها و معتقداتها، دارالفكر، دمشق، چاپ سوم، 1418ق /1997م.
11. امين، السيد محسن: اعيان الشيعة، دارالتعارف للمطبوعات، بيروت، 1403ق / 1983م.
12. حاتم، نوري: زيد بن علي و مشروعية الثورة عند اهل‏البيت، الغدير للدراسات والنشر، بيروت، چاپ دوم، 1416 ق/ 1995م.
13. حداد، محمد يحيي: تاريخ اليمن السياسي، دارالتنوير، بيروت، چاپ چهارم، 1407ق / 1986م.
14. حسني، امام يحيي بن الحسين بن هارون: الافادة في تاريخ ائمه الزيدية، تحقيق محمد يحيي سالم عزان، دارالحكمة اليمانية، صنعا، 1417ق / 1996م.
15. خضيري احمد، حسن: قيام الدولة الزيدية في اليمن (284ـ298)، مكتبة مدبولي، قاهرة، 1996م.
16. دفتري، فرهاد: تاريخ و عقايد اسماعيليه، ترجمه فريدون بدره‏اي، نشر فروزان، تهران، چاپ دوم، 1376ش.
17. رازي، احمد بن سهل: اخبار فخ، دارالقرب الاسلامي، بيروت، 1995م.
18. زيد، علي محمد، معتزلة اليمن «دولة الهادي وفكره»، دارالعودة، بيروت، 1981م.
19. زين، محمد حسين: الشيعة في التاريخ، مطبعة العرفان، صيدا، چاپ دوم، 1357ق / 1938م.
20. سماوي، امام محمد بن صالح بن هارون: الغطمطم الزخار (6 جلد)، تحقيق محمد يحيي سالم عزان، مطابع الشركة الموارد الصناعية الاردنية، عمان، 1415ق / 1994م.
21. شهرستاني، ابوالفتح محمد بن عبدالكريم بن ابوبكر احمد: الملل والنحل، دار صعب، بيروت، 1406ق / 1986م.
22. شيخ مفيد: اوائل المقالات، المؤتمر العالمي لالفية الشيخ المفيد، مصنفات الشيخ المفيد، جلد چهارم، 1413ق.
23. صبحي، احمد محمود: الزيدية، دارالنهضة العربية، بيروت، چاپ سوم، 1411ق / 1991م.
24. طبري، ابوجعفر محمد بن جرير: تاريخ الامم والملوك (تاريخ الطبري) (8 جلد)، مؤسسة الاعلمي للمطبوعات، بيروت، چاپ چهارم، 1403ق / 1983م.
25. عبدالقاهر البغدادي: الفرق بين الفرق، المكتبة العصرية، بيروت، 1419ق / 1998م.
26. علي، صادق عبده: الحركات السياسية والاجتماعية في اليمن (1918ـ1967)، دارالفكر، دمشق، چاپ دوم، 1407ق / 1987م.
27. عمرجي، احمد شوقي ابراهيم: الحياة السياسية والفكرية للزيدية في المشرق الاسلامي (365ـ132)، مكتبة مدبولي، قاهرة، 2000م.
28. غُليس، اشواق احمد مهدي: التجديد في فكر الامامة عند الزيدية، مكتبة مدبولي، القاهرة، 1417ق / 1997م.
29. قفاري، ناصر بن عبداللّه بن علي: مسألة التقريب بين اهل السنة والشيعة (2جلد)، دارطيبة، رياض، چاپ پنجم، 1418ق.
30. لين بل، استانل و ديگران: تاريخ دولت‏هاي اسلامي و خاندان‏هاي حكومتگر، ترجمه صادق سجادي، نشر تاريخ ايران، 1363ش.
31. مادلونگ، ويلفرد (تحقيق): اخبار ائمة الزيدية في طبرستان و ديلمان و جيلان، المعهد الالماني للابحاث الشرقية، بيروت، 1987م.
32. ماكرو، اريك: اليمن والغرب (1571ـ1962)، ترجمه حسين بن عبداللّه العمري، دارالفكر، دمشق، چاپ دوم، 1407ق/ 1987م.
33. مسعودي، ابوالحسن علي بن الحسين بن علي: مروج الذهب و معادن الجوهر (4جلد)، مؤسسة الاعلمي للمطبوعات، بيروت، 1411ق / 1991م.
34. مؤيدي، مجدالدين بن محمد بن منصور: التحف في شرح الزلف، مكتبة بدر، صنعا، چاپ سوم، 1417ق / 1997م.
35. نوبختي، حسن بن موسي: فرق الشيعة، دارالاضواء، بيروت، چاپ دوم، 1404ق/ 1984م.
36. نومسوك، عبداللّه: منهج الامام الشوكاني في العقيدة (2 جلد)، مؤسسة الرسالة، بيروت، چاپ دوم، 1414ق / 1994م.
37. يمني، ابومحمد: عقائد الثلاث والسبعين فرقة (2 جلد)، مكتبة العلوم والحكمة، المدينة المنورة، 1414ق.

پي نوشت :

150. تاريخ اليمن السياسي، ج2، ص17؛ التجديد، ص143.
151. تاريخ اليمن السياسي، ج2، ص202؛ التجديد، ص143.
152. امام قاسم بن محمد بن علي تاليفي پربار و مشهور دارد به نام الاعتصام بحبل الله المتين، كه در 5 جلد به چاپ رسيده است.
153. تاريخ اليمن السياسي، ج2، ص202. تا پيش از اين دولت امامت زيديه عمدتا محصور در شمال يمن بود (التجديد، ص143).
154. التجديد، ص143.
155. تاريخ اليمن السياسي، ج2، ص217.
156. كتاب تاريخ اليمن (فرجة الهموم) همزمان با امامت امام يحيي نوشته شده و به بررسي تاريخ يمن تا سال پايان امامت امام يحيي و به‏ويژه دوران امامت او پرداخته است.
156. كتاب تاريخ اليمن (فرجة الهموم) همزمان با امامت امام يحيي نوشته شده و به بررسي تاريخ يمن تا سال پايان امامت امام يحيي و به‏ويژه دوران امامت او پرداخته است.
158. دلائل متعددي براي بحرانِ منتهي به انقلاب ذكر شده است؛ از آن جمله وراثتي شدن مناصب و تقسيم آن در ميان فرزندان و بستگان امام و خفقان سياسي و ممنوعيت احزاب و... (رك: الحركات السياسية، ص103).
159. همان.
160. رك: التجديد، ص145.
161. تاريخ اليمن السياسي، ج2، ص271؛ الحركات السياسية، ص103.
162. تاريخ اليمن السياسي، ج2، ص372.
163. جزئيات وتفصيل‏انقلاب 1948 يمن ديده‏شود در: اليمن والغرب، ص161. همچنين فصل‏سوم الحركات السياسية، ص101ـ123.
164. دلايل شكست قيام را ببينيد در: الحركات السياسية، ص118.
165. تاريخ اليمن السياسي، ج2، ص273. تفصيل بيشتر در فصل پنجم الحركات السياسية، ص201ـ263.
166. الحياة السياسية، ص94. و روايت «التقية ديني و دين ابائي» توسط امام ناصر اطروش در كتاب البساط، ص69.
167. الزيدية نشأتها و معتقداتها، ص48.
168. همان، ص50. محمد حسين الزين مي‏نويسد: «عموم زيديه هيچ فرقي با اثناعشريه ندارند، جز اين‏كه آنان به خروج با شمشير معتقدند» (الشيعة في التاريخ، ص56).
169. رك: نقل قول از مقبلي در الزيدية نشأتها و معتقداتها، ص49.
170. مسألة التقريب نقل مي‏كند كه در يمن از ميان فرق زيديه غير از جاروديه فرقه ديگري وجود ندارد و آنها در صنعا و صعده و اطراف آنها زندگي مي‏كنند (ج1، ص56).
171. جالب آن‏كه به دليل سيطره جريان نزديك به اماميه در تاريخ زيديه، ابومحمد يمني كه در قرن ششم مي‏زيسته، در كتاب خود مي‏گويد: «زيديه امامت ابوبكر و عمر و عثمان را رد و عايشه را تنقيص مي‏كنند، و اين عقيده همه زيديه است، و ويژگي جاروديه اين است كه ذبيحه اهل كتاب را حلال نمي‏دانند» (عقائد الثلاث و السبعين فرقة، ج1، ص452ـ453).
172. التجديد، ص123.
173. مسألة التقريب، ج1، ص160.
174. الزيدية، ص396ـ411؛ براي اطلاع از تفصيل درگيري ابن الامير با علماي هادوي رك: الزيدية نشأتها و معتقداتها، ص40.
175. الزيدية، ص425.
176. الغطمطم الزخار، ج1، ص63.
177. كتاب الغطمطم الزخار در رد شوكاني و به طور مشخص كتاب السيل الجرار و عقايد و فتاواي او بر خلاف مكتب هادوي و مذهب زيدي نوشته شده است. اين نقد با اعتراض نويسنده به شوكاني در درج صحابه در صلوات بر پيامبر آغاز شده است.
178. معتزلة اليمن، ص11.
179. منهج، ج1، ص123.
180. التجديد، ص128.
181. منهج، ج1، ص123، به نقل از السيل الجرار ونيل الاوطار؛ التجديد، ص132.
182. چون ضم دست‏ها در نماز و آمين گفتن پس از قرائت حمد. در اين خصوص و ديگر مجادلات و نزاع‏هاي دو جريان مراجعه شود به نامه‏هاي متبادل منقول در الزيدية نشأتها و معتقداتها، ص41ـ46.
183. همان، ص50.

ارسال مقاله توسط عضو محترم سایت با نام کاربری : sm1372




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.