کنار آب و پاي بيد و طبع شعر و ياري خوش
کنار آب و پاي بيد و طبع شعر و ياري خوش
شاعر : حافظ
معاشر دلبري شيرين و ساقي گلعذاري خوش
کنار آب و پاي بيد و طبع شعر و ياري خوش
گوارا بادت اين عشرت که داري روزگاري خوش
الا اي دولتي طالع که قدر وقت ميداني
سپندي گو بر آتش نه که دارد کار و باري خوش
هر آن کس را که در خاطر ز عشق دلبري باريست
بود کز دست ايامم به دست افتد نگاري خوش
عروس طبع را زيور ز فکر بکر ميبندم
که مهتابي دل افروز است و طرف لاله زاري خوش
شب صحبت غنيمت دان و داد خوشدلي بستان
که مستي ميکند با عقل و ميبخشد خماري خوش
مياي در کاسه چشم است ساقي را بناميزد
که شنگولان خوش باشت بياموزند کاري خوش
به غفلت عمر شد حافظ بيا با ما به ميخانه