فلسطين و صهيونيزم (7) اسرائيل و استكبار جهانى

يـكـى از شـيـوه هـاى اسـتـكـبـار در اعـمـال سلطه بر ملل مظلوم و مسلمان خاورميانه ايجاد و تقويت رژيـمـهـاى وابـسته اى مانند رژيم صهيونيستى است . صهيونيستها با كمك گرفتن از دولتهاى استكبارى هم به آرزوى خويش رسيده اند و هم تأمين كننده منافع اين دولتها بوده اند.
دوشنبه، 8 شهريور 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
فلسطين و صهيونيزم (7) اسرائيل و استكبار جهانى

فلسطين و صهيونيزم (7) اسرائيل و استكبار جهانى
فلسطين و صهيونيزم (7) اسرائيل و استكبار جهانى


 

نويسنده : مرتضی شيرودی




 

درس هفتم: اسرائيل و استكبار جهانى
 

يـكـى از شـيـوه هـاى اسـتـكـبـار در اعـمـال سلطه بر ملل مظلوم و مسلمان خاورميانه ايجاد و تقويت رژيـمـهـاى وابـسته اى مانند رژيم صهيونيستى است . صهيونيستها با كمك گرفتن از دولتهاى استكبارى هم به آرزوى خويش رسيده اند و هم تأمين كننده منافع اين دولتها بوده اند.
هدف از اين درس بيان ارتباط ميان دو پديده اسرائيل و استكبار جهانى است . منظور از استكبار در ايـن درس ، قـدرتـهـاى سـلطـه طـلب جـهـانـى اسـت كـه عامل به وجود آمدن رژيم صهيونيستى شده اند. در اين درس رابطه سه دولت انگلستان ، آمريكا و شـوروى سـابـق بـا اسـرائيـل مـورد بـررسـى قـرار مـى گـيـرد كـه بـررسـى رابـطـه اسـرائيـل بـا انـگـلسـتـان قـبـل از پـيـدايـش ‍ ايـن رژيـم و بـررسـى رابـطـه اسرائيل با آمريكا و كمونيستها پس از تشكيل اين رژيم اهميت بيشترى دارد.

روابط انگلستان و رژيم صهيونيستى
 

بـطـور كـلى روابط ميان پيروان دو مذهب مسيحيت و يهود از گذشته هاى دور خصمانه بوده است . قـوم يـهـود در اروپـا در زحـمـت و مـشـقـت فـراوانى به سر برده و از حقوق اجتماعى ، سياسى و اقتصادى محروم بوده است . با گسترش و تكامل نظام سرمايه دارى ، يهوديان كه بخاطر انجام كارهاى پستى مثل رباخوارى و زر اندوزى به ثروت و مكنتى رسيده و اغلب اهرمهاى اقتصادى را در دسـت داشـتـنـد، بـر اهـمـيـتـشـان افـزوده شـد و بـتـدريـج بـه قـطـبـهـاى قـدرت تبديل شدند.
هـمـزمـان بـا ايـن دوران ، اهـمـيـت مـنـطـقـه خـاورمـيـانـه بـيـش از پـيـش آشـكـار شـد.
خـاورمـيـانـه پـل ارتباطى شرق و غرب ، كليد فتح هندوستان و ساير مستعمرات شرق و داراى منابع انرژى بود و دسترسى به آن به منزله تصاحب مناطق كليدى قدرت محسوب مى شد، در كش و قوسهاى مـربوط به تقسيم مستعمرات امپراتورى عثمانى و در مبارزه بين انگلستان و فرانسه ، فلسطين تحت كنترل انگلستان قرار گرفت . كانال سوئز نيز براى انگلستان اهميت حياتى داشت .
از اواخـر قـرن 19 و اوايـل قـرن 20 و هـمـزمان با فعاليتهاى آژانس ملى يهود، يهوديان از نفوذ بـسـيـار زيـادى در انـگـلسـتـان بـرخـوردار بـودنـد. حـيِّم وايـزمـن بـا اخـتـراعـات خـود در خلال جنگ جهانى اول ، خدمات بسيارى به امپراتورى انگلستان كرد.(131)
از سوى ديگر انگلستان در مسائل بين المللى و حل اختلاف با فرانسه و روسيه مانند قراردادهاى پس ‍ از جنگ ، نـيـاز شـديـدى بـه حـمـايـت صـهـيـونـيـسـتـهـا داشـت ،(132) بـه هـمـيـن دليل قول حمايت از تشكيل دولت ملى يهود را به سران صهيونيسم داد. (وعده بالفور) يهوديان در ازاى اقـدامـات انـگـلسـتـان در تـأسـيـس رژيـم صـهـيـونـيـسـتـى قول هرگونه مساعدت و حفظ منافع انگلستان در خاورميانه را به اين كشور دادند.
انگلستان با تـوجـه بـه اينكه قوم يهود با انگيزه (بازگشت به ارض موعود) مناسبترين گروهى بودند كـه مـى تـوانستند از منافع بريتانيا در خاورميانه پاسدارى كنند،(133) با اين تقاضا مـوافـقـت كـرد.
صهيونيستها با اينكه از دستيابى به فلسطين به عنوان (ارض موعود) نا اميد شده بودند، ولى با شرايط جديد با اشاره و هدايت امپراتورى انگلستان بار ديگر ادعاى موهوم خود را مطرح كردند.
انـگـلسـتان علاقه داشت كه عناصر قوى يهودى را كه در كشورهاى مختلف دنيا پراكنده بودند، بـه خـود جـلب كرده ، از امكانات مالى آنها بهره ببرد، بويژه آنكه پيروزى بر متحدين مستلزم وارد شدن آمريكا به جنگ جهانى اول بود(134) كه سردمداران آن را يهوديان ثروتمندى تشكيل مى دادند كه ايجاد حكومت صهيونيستى در سرزمين فلسطين از آرزوهاى بزرگ آنان بود.
الف ـ اهداف دولت انگلستان
بـطـور كـلى اهـداف انگلستان از تأسيس و تقويت رژيم صهيونيستى را مى توان در موارد زير خلاصه كرد:
1 ـ حفظ امنيت كانال سوئز
2 ـ حفظ امنيت راههاى هندوستان
3 ـ كنترل پل ارتباطى شرق و غرب
4 ـ جلوگيرى از نفوذ آلمان و فرانسه در منطقه خاورميانه
5 ـ ايجاد تفرقه در جهان عرب
6 ـ دسترسى به منابع انرژى بويژه نفت
ب ـ اقدامات انگلستان در جهت تشكيل دولت يهود
دولت انـگـليـس بـا تـوجـه بـه مـنـافـع يـاد شـده ، بـراى تشكيل حكومت صهيونيستى بطور جدى وارد عمل شد و به اقدامات زير دست زد:
1 ـ صدور بيانيه بالفور.
2 ـ تنظيم لايحه قوانين سرپرستى و كفالت فلسطين .(135)
3 ـ يـهـودى كـردن فـلسـطـيـن ، شـامـل رسـمـيـت دادن بـه زبـان عـبـرى ، حـك كـردن نـام اسرائيل بر روى پولها و تمبرها، انتقال اراضى به يهوديان و اعطاى انحصار خريد و فروش ابزار آلات كشاورزى به آنان .
4 ـ مصادره اراضى و دامهاى اعراب به بهانه مقروض بودن .
5 ـ افزايش ماليات بر اعراب .
6 ـ انتقال يهوديان به فلسطين .(136)
7 ـ اعطاى امتيازات تجارى و اقتصادى به يهوديان .
8 ـ معافيت گمركى براى يهوديان .
9 ـ مسلّح كردن يهود در خلال جنگهاى داخلى .
روابط آمريكا و رژيم صهيونيستى
تـرديـد و دودلى در اداره سـرزمـيـن فـلسـطـيـن توسط انگلستان و گرايش اين كشور به سوى اعـراب (137) و نـگـرانى صهيونيستها از اين موضوع ، توجه قوم يهود و صهيونيسم را به سوى آمريكا معطوف كرد.
آمـريـكـا كه بيش از هركشور ديگرى از بروز جنگ جهانى دوم سود برد و از اقتصاد پويا و پر تحركى برخوردار گشت دايره تعهّدات خود را در خارج از مرزهايش افزايش داد. يكى از تعهّدات ايـالات مـتـحـده تـقـويـت رژيـم صـهـيـونـيـسـتـى و تـأمـيـن امـنـيـت آن بـود. بـه هـمـيـن دليـل در اوليـن گـام ، شـوراى امـنيت سازمان ملل را براى به رسميت شناختن رژيم صهيونيستى تـحـت فشار قرار داد و كشورهاى طرفدار خود را كه در آن هنگام عضو شوراى امنيت بودند، وادار كرد كه به تشكيل چنين رژيمى رأى مثبت دهند.(138)
روابـط ايـن دو كـشـور بـطـور سـريـع از حـد روابـط مـعـمـولى و مـتـداول بـيـن كـشـورهـا خـارج گـشـت و اسـرائيـل مـانـنـد يـكـى از ايـالتهاى آمريكا شد، به همين دليـل اولويـت اول كـمـكـهـاى آمـريـكـا بـه رژيـم صـهـيـونـيـسـتـى اخـتـصـاص دارد و يـكـى از اصـول مـهـم سـيـاسـت آمـريـكـا در خـاورمـيـانـه حـمـايـت از امـنـيـت اسـرائيـل اسـت .(139) هـدف ايـالات مـتـحـده در تـقـويـت و بـه رسـمـيـت شـنـاساندن رژيم صـهـيـونـيـستى همانا نقش حياتى و جايگاه ويژه اى است كه اين رژيم در استراتژى جهانخوارى آمريكا دارد كه در بخشش آينده به آن اشاره مى كنيم .

الف ـ اهميت اسرائيل در استراتژى آمريكا
 

1 ـ عامل تفرقه و تشتت و سركوب كننده نهضتهاى رهايى بخش منطقه است .(140)
2 ـ پايگاه نظامى آمريكا در خاورميانه در دوران جنگ سرد به شمار مى رود.
3 ـ منبع جمع آورى اطلاعات استراتژيك .
4 ـ مـكـان مـنـاسـبـى بـراى آزمايش سلاحها و تجهيزات آمريكا به علاوه آزمون دكترينهاى نظامى ارتش آمريكا و بررسى انطباق آنها در شرايط مختلف .
5 ـ ايجاد نا امنى در منطقه و ايجاد زمينه مسابقه تسليحاتى ناشى از آن .
به اعتراف يكى از صهيونيستها (فلسطين اشغالى پايگاه آمريكاست) .(اس ابراموف) يكى از رهبران حزب ليبرال اسرائيل گفته است :
(اسـرائيـل فـقـط بـراى دفـاع از خودش جنگ نمى كند، بلكه براى منافع حياتى غرب نيز مى جـنـگـنـد و سـربـازان اسـرائيـلى ايـالات مـتـحـده را از اعـزام قـواى نـظـامـى بـه كانال سوئز بى نياز كرده اند).(141)

ب ـ كمكهاى آمريكا به اسرائيل
 

بـر همين اساس ، رژيم صهيونيستى تا كنون در صدر كشورهاى دريافت كننده كمكهاى اقتصادى و مـالى آمـريـكـا بوده است كه به سهولت در اختيار اين رژيم قرار مى گيرد.
اين كمكها بطور كلى عبارتند از:
مـعـافـيـتـهـاى مـاليـاتـى ، وامـهـاى بـدون بـهـره ، وامـهـاى بـلاعـوض ، واردات كـالا از اسـرائيـل در مـقـابـل صـادرات اسـلحـه بـه ايـن كـشـور، انـتـقـال تـكنولوژى صنعتى و نظامى به اين رژيم ، كمكهاى بلاعوض نظامى .(142) از ابـتـداى مـوجـوديـت ايـن رژيم تا كنون آمريكا نزديك به يك صد ميليارد دلار به اين رژيم كمك كرده است .(143)

ج ـ نقش و نقوذ يهود در جامعه آمريكا
 

از هـنـگـام تـشـكـيـل رژيـم صـهـيـونـيـسـتـى و تـقـويـت ايـن رژيـم از سـوى آمـريـكـا، ايـن سـؤ ال مـطـرح بوده است كه چرا ايالات متحده بدون هيچ قيدى خود را موظف به حمايت از اين رژيم مى دانـد؟ آيـا سـايـر رژيـمهاى خاورميانه قادر به حفظ منافع آمريكا در اين منطقه نيستند؟ و بطور كلى يهوديان چه جايگاهى در جامعه آمريكا دارند كه اين دولت ، به رغم هزينه هاى بسيار زياد حـفـظ و حـمايت از رژيم صهيونيستى ، اين رژيم را بر ساير رژيمها ترجيح مى دهد. پاسخ اين سؤ ال را بايد در جايگاه يهود در جامعه آمريكا بررسى كرد.
يـهـوديـان بـخـش عـمـده مـراكز اقتصادى و تجارى آمريكا را قبضه كرده اند و به گفته (هنرى فـورد) رئيـس كـارخـانه ماشين سازى فورد معمولاً سينماها، تئاترها، تجارت شكر، كمپانيهاى نفتى ، تجارت گندم و تنباكو، پنبه ، فولاد، 50 درصد از تجارت گوشت و مواد پروتئينى و بـيـش از 70 درصـد تجارت كفش ، صنايع چرم و اغلب صنايع مهم ، ادوات موسيقى ، جواهرات ، وسـائل الكـتـريـكى ، ماشين آلات و صنايع نظامى ، بانكها و صندوقهاى قرض جهانى و ... در انحصار سرمايه داران يهودى است .(144)
از نـظـر سـيـاسـى ، دولتمردان آمريكا و غرب از نفوذ صهيونيستها براى به قدرت رسيدن در كـشـورهـاى خـود بـهـره مـى گـيـرند.(145) سناى آمريكا تحت نفوذ صهيونيستهاست و اين گروه نفوذ بسيار زيادى در انتخابات رياست جمهورى آمريكا دارند.(146)
صـهـيـونـيـسـتـهـا مـراكـز سـنـجـش افـكـار عـمـومـى آمـريـكـا را در كـنـتـرل خود دارند و هرگاه رئيس ‍ جمهورى برخلاف نظرات آنها سخنى به ميان آورد، از طريق اين مراكز اعلام مى كنند كه محبوبيت رئيس جمهور كاهش يافته است .
سـه شـبكه سراسرى تلويزيونى مهم C.B.A و C.B.N و S.B.C و دو روزنامه مهم نيويورك تـايـمـز و واشـنـگـتـن پـست تحت كنترل و اداره صهيونيستهاست .(147) كليساهاى آمريكا و برنامه هاى وعظ و خطابه كشيشها زير نظر صهيونيزم است .(148)

روابط رژيم صهيونيستى و شوروى (سابق)
 

اين بحث از آن جهت اهميت دارد كه عده اى (مانند بعضى از گروههاى ماركسيستى فلسطين) تصور مـى كـردنـد اتـّحـاد جـمـاهـيـر شـوروى يـكـى از طـرفداران سر سخت موجوديت فلسطين است و از آرمـانـهـاى ايـن مـلّت پـشـتـيبانى مى كند. به همين جهت ، گروههاى ماركسيستى فلسطين و سازمان آزاديـبـخـش فـلسـطـين روابط نزديكى با مسكو داشته و از حمايتهاى سياسى ، نظامى اين كشور بـرخـوردار مـى شـدند. اين باور غلط، ناشى از عدم شناخت صحيح از ريشه هاى پيدايش انقلاب بلشويكى و سير تكاملى صهيونيسم در سرزمين روسيه است .
از نـظـر تاريخى ، صهيونيستها از سرزمين روسيه به ساير نقاط جهان مهاجرت كرده اند و در واقـع پـيـوندهاى نزديكى با اين سرزمين دارند.(149) عده اى از نويسندگان معتقدند كه مـجـمـوعـه فـعـاليـتـهـا در ارتباط با انقلاب كمونيستى اُكتبر 1917 در بعد سياسى ، نظامى و اقـتـصـادى فـقط با هدايت و رهبرى صهيونيسم بوده است .(150) بعد از سقوط تزاريسم اوليـن مـجـلس كـمـونـيـسـم از 547 نـفر عضو تشكيل شد كه 447 نفر آن از يهوديان افراطى و مـاجـراجـو بـودنـد. كـمـيـتـه مـركـزى حـزب كـمـونـيـسـت در ابـتـداى حـكـومـت از 388 عـضـو تشكيل شد كه 371 نفر از آنها يهودى بودند.(151)

الف ـ نقش شوروى در تأسيس رژيم صهيونيستى
 

شوروى (سابق) در ايجاد رژيم اشغالگر قدس نيز نقش مهمى داشت و به طرح تفكيك فلسطين در سـازمـان مـلل رأى مـثـبـت داد و سـومـيـن كـشـورى بـود كـه ايـن رژيـم را بـه رسـمـيـت شـنـاخت .(152)
در جـريـان جـنـگ 1948 سـيـل اسـلحـه روسـى تـوسـط اسـتـاليـن بـه سـوى اسـرائيـل سـرازيـر بـود.(153)
بـه پيروى از حزب كمونيست شوروى ، احزاب كمونيست عـربـى مـانـنـد حـزب كـمـونـيـسـت عـراق ، مـصـر، سـوريـه و لبـنـان بـه حـمـايـت از تشكيل دولت صهيونيستى برخاستند.(154)
يـكـى از خـدمـات بـزرگ شـورويـهـا بـه رژيـم صـهـيـونـيـسـتـى ، حـل مـسـأله مـهـاجـرت انـبـوه يـهـوديان شوروى به سرزمينهاى اشغالى بود. مسأله مهاجرت از روسـيـه به اسرائيل بقدرى براى صهيونيسم ارزشمند بود كه مطبوعات صهيونيستى توقف و يـا جـريـان كـنـد آن را بـه مـثـابـه ويـرانـى و از هـم پـاشـيـدگى بنياد صهيونيستى قلمداد مى كردند.(155)

ب ـ روند مهاجرت يهوديان از شوروى به اسرائيل
 

از سـال 1952 تـا 1972، 704 هـزار يـهـودى از كـشـورهـاى اروپـاى شـرقـى و شـوروى بـه اسـرائيـل رفـتـه انـد. بـا مـوافـقـت مـقامات شوروى ظرف سالهاى 1972 تا 1973، شصت هزار يـهـودى روسـيـه بـه اسـرائيـل رفتند. اين جريان چنان دقيق و منظّم بود كه حتى در روزهاى جنگ رمضان (اكتبر 1973) نيز متوقف نشد. روسها يكباره 450 هزار نفر از يهوديان اوكراين را اخراج و به خاك فلسطين اشغالى انتقال دادند.(156)
در دوران پروستريكاى گورباچف ، دروازه مهاجرت به روى يهوديان گشوده شد و بيش از نيم مـيـليـون يـهـودى در دو سـال اول حـكـومـت گـوربـاچـف بـه اسرائيل مهاجرت كردند.
امـروزه اسـرائيل از بحران اقتصادى در جمهوريهاى شوروى سابق براى وسوسه يهوديان به مـهـاجـرت اسـتـفـاده مـى كـنـد. از سـال 1989 رونـد افـزايـش مـهـاجـرت يهوديان از اوكراين به اسرائيل افزايش يافته است . روند مهاجرت هم اكنون نيز ادامه دارد.(157)

پی نوشت ها :
 

131 ـ سرگذشت فلسطين ، ص 111.
132 ـ دومـيـن رسـتـاخـيز عرب ، كيمچ جان ، ترجمه رحمت الله صالحى ، ص 165، تهران ، سپهر، 1352.
133 ـ همان ، ص 166.
134 ـ اسرائيل ، فاشيسم جديد، ص 74.
135 ـ سرگذشت فلسطين يا كارنامه ...، ترجمه اكبر هاشمى رفسنجانى ، ص 130.
136 ـ همان ، ص 160.
137 ـ گـرايـش انـگـلسـتـان بـه اعـراب تـنـهـا بـه ايـن دليـل بـود كـه مـبادا دولتهاى محور هم نيرنگ مشابهى را در مورد آنهابه كار برند و در نتيجه آنـهـا سـلطـه خـود را بـر كـانـال سـوئز و دسـتـرسـى بـه نـفـت منطقه را از دست بدهند، با اين مـوضـعـگـيرى ، انگلستان سعى كرد دوباره اعتماد اعراب را به خود جلب كند. ر.ك : ـ جغرافياى سـيـاسـى خـاورمـيـانـه و شـمال آفريقاـ آلاسداير درايسدل و جرالد اچ ، بليك ، ترجمه دره مير حيدر، ص 379، انتشارات دفتر مطالعات سياسى و بين المللى .
138 ـ ر.ك : سياست و حكومت در فلسطين اشغالى ، ص 65.
139 ـ نـظـم نوين جهانى ، هوشنگ امير احمدى ، ترجمه سعيدى ، ص 15، اطلاعات سياسى ، اقتصادى ، شماره 55 و 56.
140 ـ ظـهـور و سـقـوط سـلسـله پهلوى ، خاطرات ارتشبد حسين فردوست ، ص 551 ـ 554، انتشارات اطلاعات ، 1370.
141 ـ حـقـايـقـى دربـاره صـهـيـونـيـسـم ، رمـان بـرودسـكى ، ترجمه احمد آبادى ، ص 37، انتشارات كتيبه ، تهران ، 1358.
142 ـ سياست و حكومت در فلسطين اشغالى ، ص 114.
143 ـ هـمـان ، ص 111، بـه نـقـل از گـزارش سـرى پـيـرامـون روابـط آمـريـكـا و رژيـم صهيونيستى .
144 ـ اسرائيل فاشيسم جديد، ص 66.
145 ـ روزنـامـه اطلاعات ، 17 / 5 / 1366 مقاله ديدگاه شوروى نسبت به روابط امريكا و اسرائيل به نقل از النشرة الاستراتيجيه .
146 ـ ما و مسأله فلسطين ، جمال عبدالناصر، ترجمه ابراهيم يوسفى ، ص 13، انتشارات آرمان ، 1351.
147 ـ ر.ك : توطئه جهانى ، پژوهشى پيرامون صهيونيسم ، ص 161 ـ 188.
148 ـ اسرائيل ، فاشيسم جديد، ص 67.
149 ـ ر.ك : مـاجـراى اسـرائيـل يـا صـهـيـونـيسم سياسى ، روژه گارودى ، ص 60؛ توطئه جهانى ، ص 205 ـ 210.
150 ـ ر.ك : توطئه جهانى ، ص 207.
151 ـ كمونيزم فرزند نامشروع صهيونيسم ، م ـ م ـ بحرى ، ص 12.
152 ـ گـوربـاچـف رهـبر سابق شوروى در مصاحبه با روزنامه لوموند گفته بود كه ما در تـأسـيـس دولت اسـرائيـل شـركـت كرده ايم . حاكميت ، حق موجوديت اين دولت ، منافع قانونى و منافع امنيتى اش را به رسميت مى شناسيم . (ر.ك : روزنامه اطلاعات ، پنجم آبان 1364، شماره 17724.) 153 ـ خداحافظ اسرائيل ، افرايم سولا فرامرز، فرامرزى ، ص 47، آرمان ، 1357.
154 ـ توطئه جهانى ، ص 218 ـ 229.
155 ـ همان ، ص 233 به نقل از روزنامه (هاآرتص) تاريخ 27 / 10 / 1976.
156 ـ روزنامه جمهورى اسلامى ، شماره 1188، تاريخ ، 18 / 4 / 62.
157 ـ مـجـله گـزارش هـفـتـگـى ، شـمـاره 59 بـه نقل از روزنامه السفير، تاريخ 14 / 5 / 73.
 

ارسال توسط کاربر محترم سایت : sm1372



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط