علي اکبر قاضي نظام
علي اکبر قاضي نظام متولد سال 1336 در تهران است، او ديپلم رياضي خود را در سال 1356 اخذ مي کند و از سال 1359 در مدارس منطقه يازده تهران به تدريس مي پردازد. طي سال هاي تدريس چندين نمايش را با دانش آموزان کار مي کند و به مطالعه در زمينه تئاتر علاقمند مي شود. پس از آن در تئاتر شهر تمرين نمايش را آغاز مي کند.
وي از سال 1360 به عنوان مسئول تئاتر منطقه مشغول به کار مي شود و در زمينه نويسندگي و کارگرداني فعاليت مي کند. در سال 1360 اولين نمايش نامه خود را به نام شکوه ايثار نوشته و کارگرداني مي کند. در سال 1361 نمايش نامه ديگري از وي به نام چهار سو در انتظار به اولين جشنواره سراسري تئاتر فجر راه مي يابد و موفق به کسب ديپلم افتخار مي شود. در اين سال ها به کار بازيگري نيز مي پردازد. در سال 1362 نمايش نامه ديگري به نام صف را نويسندگي و کارگرداني مي کند که در جشنواره دانش آموزي به کسب مقام اول نايل مي گردد.
در سال 1363 در دانشکده صدا و سيما در رشته فيلم سازي پذيرفته مي شود و به خاطر علاقه اش به فيلم نامه نويسي گرايش فيلم نامه را انتخاب مي کند و ادامه تحصيل مي دهد.
از سال 1364 در بخش فرهنگي بنياد سينمايي فارابي مشغول به کار مي شود و در سال 1367 فيلم نامه سينمايي نياز را به عنوان پايان نامه ليسانس به سيف الله داد -استاد راهنماي خويش- ارائه مي کند و فارغ التحصيل مي شود. در سال 1367 فيلم نامه کوتاهي به نام بهترين هديه مي نويسد. اين اولين نوشته اوست که در تلويزيون ساخته مي شود.
در سال 1368 سريال تلويزيوني مهماني خدا را به کارگرداني محمد آفريده مي نويسد. حاصل مأموريت سه ماهه او نيز به کرمانشاه، فيلم نامه کوتاهي به نام ماهک است.
در سال 1369 سريال تلويزيوني روزنه اي به سپيده را مي نويسد و به عنوان دستيار کارگردان در کنار حسين قاسمي جامي -کارگردان- مغشول به کار مي شود.
در سال 1370 فيلم نامه سينمايي نياز توسط عليرضا داودنژاد به فيلم در مي آيد و در سال 1371 در هفتمين جشنواره بين المللي کودکان و نوجوانان در اصفهان به عنوان بهترين فيلم نامه، ديپلم افتخار را از داوران بخش بين الملل دريافت مي کند و فيلم منتخب داوران کودک و نوجوان مي شود و مدتي بعد جايزه بهترين فيلم نامه را از اداره کل فرهنگي و هنري معاونت پرورشي و هلال احمر دريافت مي کند.
در دهمين جشنواره فيلم فجر، فيلم نامه نياز کانديد بهترين فيلم نامه مي شود و جايزه ديپلم افتخار و لوح بلورين کانون فيلم نامه نويسان و جايزه بهترين فيلم نامه را از سوي انجمن منتقدين سينماي ايران و ديپلم افتخار بهترين فيلم نامه توسط مردم را از مجله گزارش فيلم دريافت مي کند و در سال 1379 در اولين جشنواره سينماي ديني کانديد بهترين فيلم نامه مي شود و جايزه بهترين فيلم دهمين جشنواره فيلم فجر و جشنواره نانت فرانسه را دريافت مي کند. فيلم نامه سينمايي بعدي او پايان کودکي است که توسط کمال تبريزي در سال 1372 ساخته مي شود و در دوازدهمين جشنواره فيلم فجر کانديد بهترين فيلم نامه مي شود.
فيلم نامه پايان کودکي در پنجمين جشنواره فيلم دفاع مقدس مفتخر به کسب ديپلم افتخار و لوح بلورين بهترين فيلم نامه مي گردد.
هم چنين ديپلم افتخار بهترين فيلم نامه از سوي کانون فيلم نامه نويسان و بهترين فيلم نامه از سوي انجمن منتقدين سينماي ايران را دريافت مي نمايد.
او در سال 1372 به عنوان قائم مقام گروه کودک و نوجوان شبکه دو سيما فعاليت مي کند و همين کار اجرايي باعث مي شود کمتر به کار فيلم نامه نويسي بپردازد تا اين که در سال 1376 کار اجرايي را رها کرده و مجدداً به حرفه خود روي مي آورد. او در اين سال ها، بارها عضو هيأت هاي انتخاب و داوري جشنواره هاي کودکان و نوجوانان اصفهان، انجمن سينماي جوان، جشنواره فيلم هاي دفاع مقدس، جشنواره هاي سيما و سيماي استان ها، جشنواره بين المللي تلويزيون کشورهاي اسلامي و دانشجويان و جشنواره هاي تئاتر، فرهنگي و هنري، ادبي روستا و فيلم نامه نويسي بوده است.
2. فيلم نامه سينمايي ستاره هالي با راهنمايي استاد گرامي جناب آقاي سيد محمد بهشتي (ساخته نشده)
3. فيلم نامه سينمايي پرواز پرنده ها (ساخته نشده)
4. فيلم نامه سينمايي پروانه ام باش (ساخته نشده)
2. پرواز در ناها (براساس قصه اي از داود غفارزادگان)/ نسخه سينمايي به نام دبستان شوک به کارگرداني کاظم معصومي - 1381
3. بچه هاي راه آهن - 1376
4. پوليانا روشنايي کوهستان (ساخته نشده)
5. قصه هاي سياکيما به کارگرداني کمال تبريزي - 1378
6. راز ستاره ها (در حال نگارش)
2. لوکوموتيوران
3. نگاه دوباره
و تعدادي فيلم نامه کوتاه ديگر.
منبع:فيلم نگار، شماره 6
/ن
وي از سال 1360 به عنوان مسئول تئاتر منطقه مشغول به کار مي شود و در زمينه نويسندگي و کارگرداني فعاليت مي کند. در سال 1360 اولين نمايش نامه خود را به نام شکوه ايثار نوشته و کارگرداني مي کند. در سال 1361 نمايش نامه ديگري از وي به نام چهار سو در انتظار به اولين جشنواره سراسري تئاتر فجر راه مي يابد و موفق به کسب ديپلم افتخار مي شود. در اين سال ها به کار بازيگري نيز مي پردازد. در سال 1362 نمايش نامه ديگري به نام صف را نويسندگي و کارگرداني مي کند که در جشنواره دانش آموزي به کسب مقام اول نايل مي گردد.
در سال 1363 در دانشکده صدا و سيما در رشته فيلم سازي پذيرفته مي شود و به خاطر علاقه اش به فيلم نامه نويسي گرايش فيلم نامه را انتخاب مي کند و ادامه تحصيل مي دهد.
از سال 1364 در بخش فرهنگي بنياد سينمايي فارابي مشغول به کار مي شود و در سال 1367 فيلم نامه سينمايي نياز را به عنوان پايان نامه ليسانس به سيف الله داد -استاد راهنماي خويش- ارائه مي کند و فارغ التحصيل مي شود. در سال 1367 فيلم نامه کوتاهي به نام بهترين هديه مي نويسد. اين اولين نوشته اوست که در تلويزيون ساخته مي شود.
در سال 1368 سريال تلويزيوني مهماني خدا را به کارگرداني محمد آفريده مي نويسد. حاصل مأموريت سه ماهه او نيز به کرمانشاه، فيلم نامه کوتاهي به نام ماهک است.
در سال 1369 سريال تلويزيوني روزنه اي به سپيده را مي نويسد و به عنوان دستيار کارگردان در کنار حسين قاسمي جامي -کارگردان- مغشول به کار مي شود.
در سال 1370 فيلم نامه سينمايي نياز توسط عليرضا داودنژاد به فيلم در مي آيد و در سال 1371 در هفتمين جشنواره بين المللي کودکان و نوجوانان در اصفهان به عنوان بهترين فيلم نامه، ديپلم افتخار را از داوران بخش بين الملل دريافت مي کند و فيلم منتخب داوران کودک و نوجوان مي شود و مدتي بعد جايزه بهترين فيلم نامه را از اداره کل فرهنگي و هنري معاونت پرورشي و هلال احمر دريافت مي کند.
در دهمين جشنواره فيلم فجر، فيلم نامه نياز کانديد بهترين فيلم نامه مي شود و جايزه ديپلم افتخار و لوح بلورين کانون فيلم نامه نويسان و جايزه بهترين فيلم نامه را از سوي انجمن منتقدين سينماي ايران و ديپلم افتخار بهترين فيلم نامه توسط مردم را از مجله گزارش فيلم دريافت مي کند و در سال 1379 در اولين جشنواره سينماي ديني کانديد بهترين فيلم نامه مي شود و جايزه بهترين فيلم دهمين جشنواره فيلم فجر و جشنواره نانت فرانسه را دريافت مي کند. فيلم نامه سينمايي بعدي او پايان کودکي است که توسط کمال تبريزي در سال 1372 ساخته مي شود و در دوازدهمين جشنواره فيلم فجر کانديد بهترين فيلم نامه مي شود.
فيلم نامه پايان کودکي در پنجمين جشنواره فيلم دفاع مقدس مفتخر به کسب ديپلم افتخار و لوح بلورين بهترين فيلم نامه مي گردد.
هم چنين ديپلم افتخار بهترين فيلم نامه از سوي کانون فيلم نامه نويسان و بهترين فيلم نامه از سوي انجمن منتقدين سينماي ايران را دريافت مي نمايد.
او در سال 1372 به عنوان قائم مقام گروه کودک و نوجوان شبکه دو سيما فعاليت مي کند و همين کار اجرايي باعث مي شود کمتر به کار فيلم نامه نويسي بپردازد تا اين که در سال 1376 کار اجرايي را رها کرده و مجدداً به حرفه خود روي مي آورد. او در اين سال ها، بارها عضو هيأت هاي انتخاب و داوري جشنواره هاي کودکان و نوجوانان اصفهان، انجمن سينماي جوان، جشنواره فيلم هاي دفاع مقدس، جشنواره هاي سيما و سيماي استان ها، جشنواره بين المللي تلويزيون کشورهاي اسلامي و دانشجويان و جشنواره هاي تئاتر، فرهنگي و هنري، ادبي روستا و فيلم نامه نويسي بوده است.
ديگر آثار او عبارتند از :
2. فيلم نامه سينمايي ستاره هالي با راهنمايي استاد گرامي جناب آقاي سيد محمد بهشتي (ساخته نشده)
3. فيلم نامه سينمايي پرواز پرنده ها (ساخته نشده)
4. فيلم نامه سينمايي پروانه ام باش (ساخته نشده)
و مجموعه هاي تلويزيوني:
2. پرواز در ناها (براساس قصه اي از داود غفارزادگان)/ نسخه سينمايي به نام دبستان شوک به کارگرداني کاظم معصومي - 1381
3. بچه هاي راه آهن - 1376
4. پوليانا روشنايي کوهستان (ساخته نشده)
5. قصه هاي سياکيما به کارگرداني کمال تبريزي - 1378
6. راز ستاره ها (در حال نگارش)
فيلم نامه هاي کوتاه او عبارتند از:
2. لوکوموتيوران
3. نگاه دوباره
و تعدادي فيلم نامه کوتاه ديگر.
منبع:فيلم نگار، شماره 6
/ن
