سقاخانه‌ها و ظروف آبخوری

سقاخانه در معماری سنتی ایرانی، به فضاهای کوچکی در معابر عمومی گفته می‌شد که اهالی و کسبه برای آب دادن به رهگذران تشنه درست می‌کردند. سقاخانه محلی است که به یاد امام حسین(علیه السلام) و خانواده تشنه لبش که در صحرای کربلا آب را از آنها مضایقه کردند در مسیر بازار یا مسجد و یا در طول خیابان وقف می‌شود تا آب در دسترس مردم قرار گیرد. پس با ما همــراه باشید با بررســـی بیشتر زوایای مختلف ظروف آبخوری، سقاخانه ها.
چهارشنبه، 11 مهر 1403
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: ابوالفضل رنجبران
موارد بیشتر برای شما
سقاخانه‌ها و ظروف آبخوری
سقاخانه‌ها و ظروف آبخوری
سقاخانه در معماری سنتی ایرانی، به فضاهای کوچکی در معابر عمومی گفته می‌شد که اهالی و کسبه برای آب دادن به رهگذران تشنه درست می‌کردند. مراسم و شعائر مربوط به آب که جوهر حیات است، متعدد می‌باشد و در این میان به ویژه باید «سقاخانه» را در نظر داشت. سقاخانه محلی است که به یاد امام حسین(علیه السلام) و خانواده تشنه لبش که در صحرای کربلا آب را از آنها مضایقه کردند در مسیر بازار یا مسجد و یا در طول خیابان وقف می‌شود تا آب در دسترس مردم قرار گیرد. سقاخانه ها غالباً به طور زیبایی از فلز یا سنگ ساخته شده‌اند و دارای شکلی مدوّرند و گنبدها و مناره هایی دارند که نمادی از قبر امام حسین(علیه السلام) در کربلا می‌باشند، دستی که در بالای مخزن آب وجود دارد اشاره به حضرت عباس(علیه السلام) دارد، که دستهایش را هنگام تلاش برای رسیدن به شریعه فرات و آوردن آب برای امام حسین(علیه السلام) و خانواده اش قطع کردند. این دست نیز به پنج انگشتی که نماد پنج تن یا پنج قدیس مسلمانان شیعه هستند مربوط می‌شود که آنها عبارتند از پیغمبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم)، حضرت فاطمه(علیها السلام) حضرت علی(علیه السلام) و دو فرزندش امام حسن و حسین(علیه السلام)(هنر ایرانی با الهام از عقاید دینی و داستان‌های عامیانه مذهبی صفحه ۲۱)
سقاخانه معمولاً ظروف سنگی بزرگی بودند که آب آشامیدنی در آن‌ها ریخته می‌شد و پیاله‌هایی با زنجیر به آن‌ها بسته می‌شد. سقاخانه‌ها در ابتدا بیشتر جنبه خدماتی داشتند و بانیان آن‌ها بیشتر به منظور ثواب بردن، اقدام به ساخت و نگهداری آن‌ها می‌کردند. برخی سقاخانه‌ها دائمی بودند و برخی دیگر در زمانهای خاص به ویژه به هنگام عزاداری محرم برپا می‌شدند. برای آگاهی دادن به رهگذران در شب، شمع‌هایی در اطراف سقاخانه تعبیه و روشن می‌شد که بعدها جنبه‌ای مذهبی پیدا کرد و کسانی که نذر و نیازی داشتند هر شب جمعه، شمع‌هایی را در سقاخانه‌ها روشن می‌کردند. در تهران، سقاخانه‌های بزرگتری ساخته شد و در آن‌ها شمایل بزرگان مذهبی مانند حضرت عباس(علیه السلام) برادر حسین بن علی(علیه السلام) و علی اکبر(علیه السلام) و دیگر نذری‌های مردم توسط خادمان سقاخانه نگهداری می‌شد. سقاخانه‌ها در خود، فرهنگ تصویری ایرانی، اسلامی را جای داده‌اند به صورتی که «در اغلب آنها می‌توان از قدیمی‌ترین پوسترها، وردها و دعاهای مذهبی، طلسم‌ها، عریضه‌ها و طومارها را یافت.» در تهران، سقاخانه خدابنده لو تنها سقاخانه مصور تهران است که از دوره قاجاریه به جای مانده‌است، که از بی‌نظیرترین آثار تاریخی شهر تهران به‌شمار می‌رود.

سقاخانه؛ مجموعه‌ای غنی از نمادها و کتیبه‌های خوشنویسی
فضای کوچک سقاخانه، غالباً در محلات قدیمی، برای مسلمانان شیعه مکانی نمادین است، هر سقاخانه‌ها یک شکل و هیاتی خاص دارند و با یکدیگر متفاوت‌اند اما در همه آن‌ها عناصر و اشیایی پی در پی تکرار می‌شوند. در سقاخانه همه چیز به‌رغم ظاهر ساده و بی‌پیرایه آن معنایی خاص دارد: پنجره‌های مشبک آهنی، شمع‌های روشن و خاموش، آب، پارچه‌های رنگین، پنجه مسی، شمایل‌های گوناگون با رنگ‌های درخشان، گنبدهای بزرگ و کوچک بر روی منبع آب، همه آکنده از معنای سمبلیک‌اند. سقاخانه‌ها را غالباً در معابر عمومی می‌ساخته‌اند و قصد از آن در اختیار نهادن آب برای رفع عطش تشنگان بوده‌است. اما علاوه بر آن، به اعتقاد شیعیان، آب این سقاخانه‌ها متبرک شمرده می‌شود. خطوط نوشته شده بر روی دیواره‌های سقاخانه و مخازن آب و جاهای دیگر آن بیشتر آیات قرآنی و اشعار و عباراتی در مدح امام حسین(علیه السلام) و یاران او خصوصاً عباس بن علی(علیه السلام) است. شبکه فلزی نمادی است از ضریح‌های پیشوایان بزرگان دین، قبه‌های روی مخزن آب نیز بقعه حرم امام حسین(علیه السلام) را تداعی می‌کند. بدین گونه سقاخانه‌ها و حتی حسینیه‌ها و تکیه‌ها، در عین سادگی مجموعه‌ای غنی از نمادها و کتیبه‌های خوشنویسی هستند.

استفاده از خوشنویسی در سقاخانه
یکی دیگر از ویژگی‌های مشترک و فراگیر در سقاخانه استفاده از خوشنویسی و خط فارسی است. سنت خوشنویسی ایرانی که در طول سالیان متوالی شکل خاص خود را گرفته و با مضامین فرهنگ ایرانی همبسته شده‌است، عنصر مناسبی بود تا به عنوان یک شناسهٔ هویتی در آثار نقاشی به کار گرفته شود. برای این دسته از هنرمندان، خط و خوشنویسی تنها یک عنصر بصری بود و به مفاهیم نهفته در پس کلمات چندان توجهی نداشتند. استفاده از خط و خوشنویسی را به‌طور مشترک در آثار اکثر سقاخانه ها می‌تواندید. که پیشتازترین فردی که از خط و خوشنویسی استفاده کرد، خط حسین زنده‌رودی بود:«او کارش را با بازی با خطاطی شروع کرد؛ نرم نرم و از سر جستجو. کارهای اولیه‌اش از سطح‌های ساده هندسی شکل می‌گرفت که از نوشته‌ها و نقش و نگارها و رنگ‌های درخشان پوشیده می‌شدند. روشی که بعدها در کار فرامرز پیلارام ماندگار شد و او مدت‌ها با همین سطوح ورمی‌رفت و بسیار خوش خط‌تر از زنده‌رودی، جاهایی را از نوشته پر می‌کرد. اما زنده‌رودی همین‌جا نماند و پیش‌تر رفت. کم‌کم شکل‌های محدودکننده هندسی را – که از طلسم‌های جدول کشی شده می‌آمدند – رها کرد و به عنصر خطاطی روی آورد. خطاطی را اما نه در بعد خوشنویسی اش که در حال و هوای کلی ترکیب‌بندی حروف منفرد و کلمات و جملات بی‌آنکه بخواهد معنا و مفهومی ادبی را در آن میان تعقیب کند، دنبال کرد و دورادور سرسپرده سیاه‌مشق‌های قدیمی شد.»(آغداشلو، آیدین. از خوشی‌ها و حسرت‌ها، نشر آتیه، تهران، ۱۳۷۸ ص ۱۰۳ و ۱۰۴)

خط و عناصر خوشنویسی در سقاخانه‌ها
عناصر مورد علاقه این هنرمندان درها، قفل‌ها و کلیدها، ضریح‌های اماکن متبرکه و سقاخانه‌ها، نگین‌های انگشتری و حرزها و کاسه‌ها و الواح شمایل‌هایی بود که در مجموع از دیرباز مورد استفاده مردم جامعه سنتی بوده‌است بدون اینکه مردم یا هنرمندان با جنبه‌های بصری و زیباشناختی آن توجه خاصی کرده باشند. در حقیقت زیبایی با گوشت و پوست و خون جامعه سنتی عجین شده و مصرف‌کنندگان غرق در آن بودند. در این میان خط و خوشنویسی، هم به عنوان عنصری مستقل که در این اماکن پیوسته وجود داشته و هم به صورت حکاکی‌هایی، بر روی ظروف و نگین‌های انگشتری، مورد توجه هنرمندان قرار گرفت. آنان همان‌طور که ساخت و ساز و ترکیب‌بندی مجددی بر روی همه اشیاء و تصاویر مذکور انجام دادند با نگاه مجدد خلاقانه بر خط و خوشنویسی نیز، آن را تعریف جدیدی کرده و طراحی مجدد، ترکیب‌بندی و ساخت‌وساز نوینی بدان بخشیدند و بدین ترتیب نگاه بصری تازه‌ای به خط، در قلب سقاخانه متولد شد و خط کوفی این بار، پس از تحویل و تحولاتی هزار و چهارصد ساله، به سوی زبان و بیان جدیدی حرکت کرد. در واقع علاوه بر استفاده از خط و عناصر خوشنویسی، استفاده از نشانه‌های مذهبی و عناصر نهفته در فرهنگ شیعه که مشهورترین آن‌ها نمادهای عاشورا بود وجه مشترکی میان سقاخانه‌ای‌ها می‌باشد. حتی استفاده از زیبایی‌شناسی این فرهنگ همچون استفاده از رنگ‌های سنتی قدیمی، چنان‌که با دیدن بسیاری از کارهای آن‌ها مخاطب به یاد، حسینیه، تکیه و عزاداری‌های ماه محرم می‌افتاد. بکارگیری دستمایه‌هایی چون پنجه، علم، ضریح، دخیل، پرچم و حتی طلسم، جام چهل کلید و… که هر کدام نشانگر مفاهیم تاریخی و فرهنگی بودند و ترکیب این نمادهای انتزاعی، جدای از فرم واقعی آنها، فضایی نوین را پدیدمی‌آورد.

سقاخانه‌ها؛ محلی برای زنده شدن هویتی ایرانی 
کتیبه‌های سقاخانه با نوشته‌های رنگین و نقوش تزیینی، پرچم‌های رنگین که بر آن شعارهای مذهبی نوشته شده، قبه‌های کوچک بر فراز دسته پرچم‌ها، علم‌ها، که سمبلی است از علم امام حسین(علیه السلام) که حضرت عباس(علیه السلام) در روز عاشورا به دست داشت و در مراسم عزاداری محرم به‌طور سمبلیک مبدل به علم فلزی بزرگ می‌شود، که روی آن عناصر تزیینی خاصی همچون پر طاووس، مجسمه‌های کوچک فلزی پرندگان مختلف و پره‌های فلزی نسبتاً بلند، که به هنگام حرکت علم، حالت سر خم شدن و تعظیم دارد را، تعبیه می‌کنند، ماکت‌های نمادین ظروف مشبک فلزی عناصر مختلف این مجموعه مذهبی،مردمی را تشکیل می‌دهند. این همان گنجینه‌ای بود که هنرمندان ایرانی به‌دنبال آن بودند، گنجینه‌ای که فرم‌های ایرانی را به‌همراه داشت و  هنرمندان می‌توانستند هویت گمشده خود را در این فرم‌ها بیابند و از این طریق هویتی ایرانی به آثار خود دهند.

شخصیت هنری ملی را حفظ کنیم
ناصر اویسی یکی از نقاشان سقاخانه به صراحت در این مورد می‌گوید: «من به‌عنوان نقاش معاصر همیشه سعی داشته‌ام که کارهایم شناسنامه ایرانی داشته باشد.» وی همچنین دربارهٔ ترکیب فرم و هویت ملی اشاره می‌کند: «من از بیست سال پیش فکر می‌کردم که نباید جیره‌خوار فرهنگ غرب باشم و نمی‌خواستم همراه با تکنولوژی غرب که وارد ایران می‌شد فرهنگ غربی هم وارد شود. عقیده دارم که ما می‌توانیم از تکنولوژی غرب استفاده کنیم اما شخصیت هنری خود را حفظ کنیم.»

تکایا مجهز به سقاخانه بود
یکی از چیزهایی که تکایا بدان مجهز می‌شد سقاخانه بود که به یاد تشنگی شهیدان کربلا از آن آب می‌نوشیدند و اگر بانی به هزینه خود آن را می‌ساخت سفارش می‌کرد که در کنار مقبره‌اش به بنا اضافه کنند. نمونه ابتدائی سقاخانه تکیه، منبع آبی بود از آن گونه که در استرآباد(شهر قدیم گرگان) وجود داشت که به گزارشی شیعیان بر آن نوشته بودند:
بنوش آب و شمر بدبخت و یزید نجس را لعنت کن ، ۱۰۱۰ (۱۶۰۱)م (تعزیه هنر بومی پیشرو ایران صفحه ۱۲۴ و ۱۱۳).

کاسه های آبخوری و چهل کلید سقاخانه
حدود ۱۸ تا ۲۰ سال پیش کاسه های آبخوری به صورت یک پنجه که در داخل آن نصب بود و چهل کلید نیز معمولا به آن اتصال داشت مورد استفاده قرار می‌گرفت. جنس این ظروف غالباً از برنج ساخته شده است و به علت داشتن این کلیدها معمولاً نام چهل کلید به آنها گفته می‌شد، همچنین به آنها جام یا تاس نیز می‌گفته‌اند. مردمان شمال ایران به این کاسه‌ها «چهل تاس» می‌گویند.

نقوش و خطوط کاسه های آبخوری و چهل کلید
در گذشته در داخل این ظروف آیة الکرسی و آیه های قرآنی نوشته می‌شد، ولی به علت اینکه این ظروف گاهی به زمین می‌افتاد و یا دست نا‌پاک و کثیف داخل آن می‌خورد، امروزه تنها مدح حضرت علی(علیه السلام) داخل آن نوشته می‌شود. در گذشته این خطوط به صورت قلمزنی روی ظروف منعکس بود، ولی امروزه به صورت پرسی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

اعتقادات عامه در مورد چهل کلید سقاخانه
در گذشته اعتقاد بر این بود که چون زائو دچار ترس می‌شود، بنابراین با این کاسه‌ها در حمام باید چهل بار روی سر زائو آب ریخت، تا این حالت از بین برود ولی با کاسه هایی که داخل آن چهل کلید داشت یکبار آب می‌ریختند که جای چهل بار را می گرفت.

طرز ساخت چهل کلید سقاخانه
کلید را معمولا از یک فلز نامرغوب و ارزان تهیه می‌کنند و برای ساختن آن از دستگاه پرس استفاده می‌شود معمولا در هر جام چهل کلید را به وسیله سیمی به پنجه متصل می‌کنند، جام‌ها در سه اندازه ساخته می‌شود، کوچک، متوسط بزرگ در گذشته فرم جام‌ها به وسیله دواتگری و نقوش روی آنها به صورت قلمزنی انجام می‌گرفته است ولی امروزه برای تسریع در کار از دستگاهی استفاده میشود که به دستگاه خم کاری یا فلزکشی مشهور است.

جام چهل کلید یا جام تفال از ظروف سقاخانه
این گونه جام برنجی که در قرن ۱۵-۱۶ میلادی با نقوش و زمینه مشکی با دست کنده کاری می‌شد در دوران پیش از سلسله صفویه وجود نداشت و ظاهراً پس از روی کار آمدن خاندان صفوی برای تفال و طالع بینی مورد استفاده غیب گویان و فالگیران قرار می‌گرفت، بر لبه باریک جام سوراخ ریزی وجود داشت که چهل قطعه کوچک و باریک مستطیل شکل برنجی، منقّش به کلمات بسم الله الرحمن الرحیم با خط نسخ، دربندی به صورت کلاف در این سوراخ قرار می‌گرفت. لبه سطح خارجی جام با نام چهارده معصوم (علیه السلام) به خط ثلث به صورت هشت کتیبه مجزا از یکدیگر که به وسیله سه خط موازی از سطح زیرین مجزا شده نقش بسته بود به علاوه هشت دایره کوچک مزین به خطوط اسلیمی، این کتیبه ها را از هم جدا ساخته زمینه خارجی ظرف با اعداد و حروف سحر آمیز و طلسماتی که بر اسرار آن تنها ساحران و فالگیران آشنایی داشتند پوشیده شده و در میان هشت کتیبه مستطیلی شکل که در بین هشت دایره ترسیم شده دعای ناد علی به شرح زیر به خط نستعلیق نقش شده بود:
نـاد علیاً مظهر العجایب     تجـده عـوناً لـک فی النوائـب     کل هم و غم سینجلـی     بولایتک یا علی یا علی یا علی
نصر من الله و فتح قریب و بشر المؤمنین    یا محمد یا علی خیر البشـر یـا الله یارحمن
بر سطح ۸ دایره بزرگتر که بر جدار خارجی جام نقش شده سوره های فلق، اخلاص، الکافرون و بقره با خط نسخ کنده کاری و با شعارهای تشیع در مدح حضرت محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) و علی(علیه السلام) به صورتی زیبا کنده کاری شده است.
جام بر پایه ای مدوّر و باریکی قرار گرفته که روی آن را با نقوشی هندسی پوشانیده اند. از این جام غیب گویان و فالگیران در دوران صفویه در تفال و پیش گویی و اختیار وقت خوب و استخراج طالع و گشودن بخت و امثال آن استفاده کرده‌اند نمونه این نوع جام که در پنج سده پیش در غرب ایران می‌ساختند.(هفت هزارسال هنر فلزکاری در ایران صفحه ۲۲۵).
 
جنس جام‌ها از ورقه مس یا برنج
معمولاً برای ساخت جام‌ها از ورقه مس یا برنج و یا فلزی که 0/4 میلیمتر ضخامت داشته باشد استفاده می‌کنند و اصطلاحاً چهل یا پنجاه می‌گویند. جنس قالب مورد استفاده در ساخت جام‌ها از چدن یا خشکه S.PK می‌باشد
 
نقوش مورد استفاده بر روی جام‌ها
در گذشته از آیة الکرسی و آیه های قرآنی و اسامی ائمه با خطوط ثلث و نسخ استفاده می‌کردند، ولی امروزه معمولاً از اشعار یا مدایح امیرالمومنین علی(علیه السلام) استفاده می‌شود و در گوشه ای از آن طلسم نیز قرار می‌دهند که علت آن مشخص نیست و معمولاً اعدادی که در آن قرار می‌دهند از هر طرف جمعش باید عدد ۱۵ بشود.
 
وسایل مورد نیاز در ساخت جام
از سه نوع قلم استفاده می‌شود:
قلمی که برای فرم دادن شکل ظرف و کروی کردن آن مورد استفاده قرار می گیرد. رنده که اضافات فلز را می‌گیرد و در آرایش دادن کار مورد استفاده واقع می‌شود. قرقره که در مرحله آخر برای برگرداندن لبه ظرف استفاده می‌شود. آهنِ دست، فلزی است که حالت سوهان مانند دارد و از طرف روبروی قلم برای فرم دادن شکل ظرف استفاده می‌شود.

طرز ساخت جام
ابتدا قالب ظرف مورد نظر به دستگاه پیچ می‌شود سپس ورقه مس یا برنجی که به اندازه دلخواه به شکل دایره برش خورده است، در پشت قالب و در مرکز گذاشته شده محکم می‌شود. وقتی که دستگاه شروع به چرخیدن کرد از یک طرف با قلم و از طرف دیگر با آهن دست فشار وارد آورده و به کاسه (جام) فرم می‌دهند. اگر از یک طرف فقط به ظرف فشار وارد آید باعث فرو رفتن و سوراخ شدن آن می‌شود بعد از فرم دادن به ظرف با رنده اضافات فلز گرفته می شود و آن را تمیز می‌کنند مرحله آخر کار برگرداندن لبه ظرف می‌باشد و بعد از پایان کار ظرف را پرداخت می‌دهند و آماده استفاده می‌شود(کتاب تجلی عاشورا در هنر ایران، انتشارات آستان قدس رضوی)

هنرمندان سقاخانه، نوادگان استادان صنعتگر
«هنرمندان سقاخانه را در واقع می‌شد نوادگان استادان صنعتگر قرن‌های پیشین دانست؛ تذهیب‌کاران و زرکوب‌ها و قلمزن‌ها و خوشنویسانی که هزار و یک شی کاربردی را به کمک نقش و نگارهای ظریف در هم پیچیده یا کتیبه هایی از خط خوش زیباتر می‌کردند.»(مقدمه بروشور نمایشگاه سقاخانه)

در پایان:
جا دارد که از دلسوزی، همراهی و راهنمایی اساتید معظم و ارجمند خود در تعلیم و تربیت، در کنار برقراری رابطه صمیمی و دوستانه و ایجاد فضایی به دور از تشریفات، برای کسب هنر و دانش تاریخ هنر جهانی اسلام، بر خود وظیفه میدانم در کسوت شاگردی از زحمات ارزشمند استاد مسعود نجابتی، استاد عبدالرسول یاقوتی تقدیر و تشکر نمایم. از خداوند متعال برای این اساتید عزیزم، سلامتی، موفقیت و همواره شاگرد پروری را مسئلت دارم.
شاگرد شما، ابوالفضل رنجبران
 
© کلیه حقوق متعلق به صاحب اثر و پرتال فرهنگی راسخون است. استفاده از مطالب و آثار فقط با ذکر منبع بلامانع است.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.