ارکان اربعه هنر خوشنویسی

چهار تن از خوشنویسان نامی که در چهار خط ثلث، نسخ، نستعلیق و شکسته نستعلیق سرآمد بوده‌اند و به «ارکان اربعه هنر خوشنویسی» مشهور گشته‌اند عبارتند از: یاقوت مستعصمی، میرزا احمد نیریزی، میرعماد حسنی، عبدالمجید طالقانی، پس با ما همراه باشید و...
پنجشنبه، 8 آذر 1403
تخمین زمان مطالعه:
گردآورنده : ابوالفضل رنجبران
موارد بیشتر برای شما
ارکان اربعه هنر خوشنویسی

ارکان اربعه خوشنویسی
چهار تن از خوشنویسان نامی که در چهار خط ثلث، نسخ، نستعلیق و شکسته نستعلیق سرآمد بوده‌اند و به «ارکان اربعه هنر خوشنویسی» مشهور گشته‌اند عبارتند از:

1) در خط ثلث: یاقوت مستعصمی (۶۹۸ هجری قمری)

2) در خط نسخ: میرزا احمد نیریزی (اواسط قرن ۱۲)

3) در خط نستعلیق: میرعماد حسنی (۱۰۲۴ هجری قمری)

4) در خط شکسته‌نستعلیق: عبدالمجید طالقانی (۱۱۸۵ هجری قمری)

1) خط ثُلث یکی از شیوه‌های بسیار مهم در خوشنویسی اسلامی و یکی از خطوط ششگانه است و ابداع آن را به ابوعلی بن مقله بیضاوی شیرازی (معروف به ابن مقله) که در قرن سوم هجری می‌زیست نسبت می‌دهند.

خط ثلث با ساختاری ایستا و موقر، بیشتر در تزئین کتاب‌ها و کتیبه‌ها به‌کار رفته‌است. تکامل تدریجی ثلث به عنوان خطی تزئینی توسط ابن مقله، ابن‌بواب و یاقوت مستعصمی شکل گرفت.

ابن‌بواب زیبایی و ظرافت را با خط ثلث همراه کرد. خط ثلث در ایران برای نوشتن عنوان سوره‌های قرآن کریم، پشت جلدنویسی، سرلوحه‌ها، و بخصوص در کتیبه‌ها و کاشی‌کاری‌ها به‌کار رفته‌است و هنوز نیز رایج است.

2) خط نسخ، خطی است ابداع شده در اوایل قرن سوم هجری قمری به‌دست ابن مقله شیرازی که در ابتدا خطی هم‌پایهٔ خط کوفی بود.

نسخ یعنی نسخه برداری یا رونوشت‌شده و کپی‌شده. خط نسخ در واقع اولین خطی بود که برای تکمیل کردن نواقص و اشکالات خط کوفی و اضافه کردن اعراب و حرکات و آواها اختراع شد تا برای الفبای فارسی مناسب گردد.

این خط از دو خط نَبَطی و سُریانی اخذ شده بود. هرچند برخی معتقدند که خط نسخ پیش از ابن‌مقله نیز وجود داشته‌است.

زیرا در اواخر سدهٔ یکم هجری، خط جدیدی به دستور عبدالملک بن مروان ساخته شد تا نواقص خط کوفی برطرف گردد.

ولی آنچه مسلم است آنکه ابن‌مقله این خط را به گونه‌ای تکامل بخشیده تا با الفبای فارسی تطبیق پیدا کند.

خط نسخ به طور کلی از اواخر سدهٔ دوم هجری شناخته شد؛ ولی تا اواخر سدهٔ سوم هجری چندان رایج و متداول نبود.

این خط به تمام سرزمین‌های شرقی که تحت لوای اسلام بوده‌اند، گسترش یافت. امتیاز مهم خط نسخ در رعایت نسبت است، که یکی از قواعد مهم خوشنویسی می‌باشد که موجب زیبایی خط است.

از سده پنجم هجری تاکنون در کتابت قرآن اغلب از خط نسخ استفاده شده‌است.

3) نَستعلیق یکی از شیوه‌های خوشنویسی ایرانی است. این واژه چنانکه در تذکِره‌ها و مُرَقَّعات و اشعار آورده‌اند، از دو واژهٔ نَسْخ و تَعلیق پدید آمده است.

خطِّ نستعلیق دومین خطِّ ویژهٔ ایرانیان است. پیدایش نستعلیق پس از حملهٔ مغول و در روزگار ایلخانی با دگرگونی‌های شگرف در نگارگری ایرانی همراه بود و این دو تحول، همزمان و در عصرِ زرّینِ هنرِ ایران شکل گرفته‌اند و بنابراین بررسیِ یکی بدون توجه به دیگری درست نمی‌نماید.

نستعلیق در محیطی پرورش یافت که در آن، نگارگری ایران فُرمِ قطعیِ خویش را در آثارِ احمد موسی در نیمهٔ نخست سدهٔ هشتم هجری یافته بود. به‌گمانِ بسیار، نستعلیق‌های نخستین، پیرامون اواخرِ زندگیِ احمد موسی همزمان با آغازِ ظهورِ میرعلی تبریزی در اوایلِ نیمهٔ دومِ سدهٔ هشتم هجری و در بخش بزرگی از غرب ایران پدیدار شده‌اند.

هیچ نشانه‌ای مبنی بر پیدایشِ نستعلیق پیش از نیمهٔ دوم سدهٔ هشتم هجری وجود ندارد.

با آنکه بیشتر پژوهشگران، واضعِ این خط را میرعلی تبریزی دانسته‌اند اما هیچ اطلاعاتِ مُتقَنی در این‌باره وجود ندارد و تنها گفتهٔ سُلطانعلی مشهدی است که میرعلی را واضعِ این خط دانسته است.

نشانه‌ها این نتیجه را به‌دست می‌دهند که نستعلیق به یک‌باره و توسط یک تن آفریده نشده و پیدایش آن تدریجی بوده است و احتمالاً میرعلی تبریزی برای نخستین بار آن را قاعده‌مند و اصولش را مشخص کرده است و ازاین‌ رو او را واضعِ نستعلیق نامیده‌اند.

4) شکسته‌نستعلیق از جدیدترین خطوط و زیباترین و سومین گونه از خوشنویسی ایرانی است که در اوایل سده یازدهم هجری قمری ابداع شد.

چون بیشتر شکل‌های آن از شکستن و رها کردن خط نستعلیق گرفته شده بود به نام شکستهٔ نستعلیق شهرت یافت.

این خط را می‌توان ایرانی‌ترین خط از میان خطوط مختلف خوشنویسی اسلامی دانست.

خط شکسته نستعلیق از طرفی حاوی جزئیاتی از خط تعلیق است که در تندنویسی به کار کاتب می‌آید.

در واقع خط شکسته پلی است میان روانی و تندنویسی تعلیق و ظرافت و زیبایی نستعلیق.

پیش از اسلام در ایران خطوط مختلفی مانند میخی، پهلوی و اوستایی رایج بود ولی پس از ظهور اسلام ایرانیان الفبا و خطوط اسلامی را پذیرفتند.

حمایت سعدی و قرآن
در ایران پس از فتح اسلام، خطّاطی به شیوهٔ نسخ وجود داشت. در پرتو حمایت ابوبکر بن سعد زنگی در فارس، ده‌ها نسخه قرآن خطی به وجود آمد.

اوراق طلایی
در زمان حکومت ایلخانیان، به دلیل نفوذ چینی‌ها و مغول‌ها، اوراق مذهّب کتاب‌ها نخستین بار با نقش‌های تزیینی زینت یافت.

اوج خوشنویسی
در زمان حکومت تیموریان در ایران، خط و خوشنویسی به اوج کمال خود رسید. 

میرعلی تبریزی
میرعلی تبریزی با ترکیب خط نسخ و تعلیق، خط نستعلیق را بنیان نهاد.

بایسنقر میرزا
مشهورترین خطاط قرآن در این دوره بایسنقر میرزا بود.

میرعماد حسنی
و بزرگترین استاد نستعلیق‌نویس در طول تاریخ میرعماد حسنی بود.

ترکیب خطوط نسخ و رقاع
اوایل قرن هفتم خط تعلیق که ترسل نیز نامیده می‌شد از ترکیب خطوط نسخ و رقاع به وجود آمد که بیشتر به عنوان خط تحریر برای نوشتن نامه‌ها و فرمان‌های حکومتی به‌کار می‌رفت.

خواجه تاج سلمانی
این خط حدود یکصد سال دوام داشت. تعلیق را خواجه تاج سلمانی قانونمند کرد؛ که بعدها به وسیله خواجه عبدالحی منشی استر آبادی بدان قواعد و اصول بیشتری بخشیده شد.

اولین خط ایرانی
خط تعلیق دارای دوایر زیاد، حروف مدور و قابلیت بسیاری در ارائهٔ ترکیب‌های متنوع است و بیشتر در بین کسانی رواج داشته که از نظر سواد و میزان آشنایی با خط در سطح بالایی بوده‌اند.
از این رو این خط به تدریج کاربرد خود را از دست داد. خط تعلیق را می‌توان نخستین خط کاملاً ایرانی دانست.

دومین خط ایرانی
دومین خط ایرانی در سده هشتم توسط میرعلی تبریزی (۸۵۰ ه‍. ق) از ترکیب و ادغام دو خط نسخ و تعلیق شکل گرفت و به‌نام نسختعلیق نامیده شد که در اثر کثرت استفاده به نستعلیق تغییر پیدا کرد.

این خط بسیار مورد اقبال واقع شد و موجب تحول عظیمی در هنر خوشنویسی گردید.


عروس خطوط اسلامی
نستعلیق حدود یک دانگ سطح و مابقی آن دور است. (یک ششم حرکت‌های مستقیم و پنج ششم حرکت‌های مدور دارد) در میان خطوط ایرانی و عربی، خط نستعلیق به گواه آثار آفریده شده به‌عنوان زیباترین خط و برتر از خطوط اسلامی شناخته شده و آن را «عروس خطوط اسلامی» نامیده‌اند.

نستعلیق در دوره تیموری و صفوی
نستعلیق در دوره تیموری کامل‌تر شد و در دوران صفوی به اوج رسید که سر آمد همه خوشنویسان میرعماد در این دوره ظهور کرد.

همزمان به هند و عثمانی راه یافت و خوشنویسان بزرگی به ویژه در هند در این عرصه خوش درخشیدند. در ایران پس از یک دوره رکود دوباره در دوران قاجار آثار درخور توجهی از نستعلیق و شکسته پدیدار گشت.

سومین خط ایرانی
در اواسط قرن یازدهم سومین خط خالص ایرانی، یعنی شکسته نستعلیق به دست مرتضی قلی خان شاملو حاکم هرات با تغییر دادن خط نستعلیق ابداع شد.

علت پیدایش آن را می‌توان به سبب نیاز به تندنویسی و راحت‌نویسی در امور منشی‌گری و بیش از آن ذوق و خلاقیت ایرانی دانست.

همان‌طوری که بعد از پیدایش خط تعلیق، ایرانیان به‌خاطر سرعت در کتابت، شکسته تعلیق آن را نیز به وجود آوردند.

خط شکسته نستعلیق به‌دست میرزا شفیعا هراتی کاملتر شد و درویش عبدالمجید طالقانی قواعد جدیدی برای آن وضع کرد و آن را به کمال رساند.

درویش عبدالمجید شکسته نستعلیق را به جایی رساند که میرعماد در نستعلیق انجام داده بود.

در سراسر کشورهای اسلامی و در طول چهارده قرن تاریخ آن هنرمندان زیادی در ارائه آثار ارزشمند خوشنویسی درخشیدند که عمده آن‌ها برخاسته از تمدن‌های ایران، عثمانی و هند بودند.

© کلیه حقوق متعلق به صاحب اثر و پرتال فرهنگی راسخون است. استفاده از مطالب و آثار فقط با ذکر منبع بلامانع است.



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط