طرح مسأله و ضروت بحث
همواره درباره حجاب مسائل، پرسش ها و شبهات فراوانی مطرح می شود. در این نوشتار در پی آنیم که در مورد تاریخچه حجاب توضیح دهیم، و بیان گردد که حجاب و پوشش از چه تاریخی در بین انسان ها وجود داشته است. سپس دیدگاه ادیان الهی به خصوص ادیان ابراهیمی یهود و مسیحیت را در خصوص مسأله حجاب ذکر می گردد. بعد به پاسخگویی این پرسش ها می پردازیم که:از چه زمانی حجاب در ایران وجود داشته و سیر تحولات آن چگونه بوده است؟
آیا درست است که در زمان پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) هر کس متناسب دین خود پوشش اختیار می کرد و اجباری برای پوشش اسلامی برای زنان غیرمسلمان نبود؟
گاهی گفته می شود، حجاب فطری است و در تمامی ادیان و ملل وجود داشته، پس چرا بسیاری از خانم ها در کشورهای غربی و شرقی، حجاب را رعایت نمی کنند؟
اگر ما بر اساس قانون، اقلیت های مذهبی و حتی جهانگردان خارجی رو مجبور به رعایت حجاب می کنیم، آیا کشورهای دیگر هم حق دارند محجبه ها را از دانشگاه اخراج کنند؟!
تاریخچه حجاب
اصل حجاب و پوشش امری فطری است و با خلقت بشر سرشته است، و یکی از دلایل اساسی آن داستان آدم و حوا می باشد. آن هنگام که از بهشت اخراج شدند و پوشش خود را از دست دادند (عورتشان آشکار شد)، سریع خود را با برگ درختان پوشاندند که این نمونه آشکاری از فطری بودن مسأله حجاب است؛ به نحوی که در قرآن کریم در سوره اعراف آیه 22 آمده است:«فَلَمّا ذاقَا الشّجَرَةَ بَدَتْ لَهُما سَوْآتُهُما وَ طَفِقا یَخْصِفانِ عَلَیْهِما مِنْ وَرَقِ»[1]؛ «آدم و حوا از آن درخت ممنوعه چشیدند، پوشش خود را از دست دادند و به سرعت با برگ درختان بهشتی خود را پوشاندند»[2]
این پوشش سریع آدم و حوا بیانگر احساس شرم از برهنگی حتی بدون حضور ناظر بیگانه، بیانگر ذاتی و فطری بودن حجاب است. بنابراین سابقه حجاب به زمان خلقت حضرت آدم و حوا برمی گردد.
علاوه بر این، بنابر گواهی متون و آثار تاریخی، در اکثر قریب به اتفاق ملت ها و آیین های جهان، حجاب در بین زنان معمول بوده و با وجود اینکه در طول تاریخ، فراز و نشیب های زیادی را طی کرده و گاهی با اعمال سلیقه حاکمان، تشدید یا تخفیف یافته، ولی هیچگاه به طور کامل از بین نرفته است. شواهد تاریخی نشان می دهد، پوشش زن در برخی ملل مانند یونان، ایران باستان و برخی اقوام هند بسیار پررنگ و سخت بوده است و مورخان به ندرت از اقوام بدوی که زنانشان دارای پوشش مناسب نبوده و یا به صورت برهنه در اجتماع ظاهر می شدند، یاد می کنند.
اما بنا بر آنچه در متون و آثار تاریخی بر جای مانده است می توان تاریخچه حجاب را با توجه به اینکه بسیاری از آثار، به دست ما نرسیده است، چنین تبیین نمود:
1. پوشش زن در یونان و روم باستان
فرید وجدی در دایرة المعارف قرن بیستم می نویسد: «حجاب زنان سابقه ای طولانی دارد. سخن درباره حجاب در میان سخنان قدیمی ترین نویسندگان یونانی به چشم می خورد. زنان سر را می پوشاندند، ولی صورتشان باز بوده است. وقتی به بازار می رفتند، بر آنان واجب بود صورتشان را نیز بپوشانند»[3]دایرة المعارف لاروس[4] درباره پوشش زنان یونان باستان می گوید: زنان یونانی در دوره های گذشته، صورت و اندامشان را تا روی پا می پوشاندند. این پوشش که شفاف و بسیار زیبا بود، در جزایر کورس[5] و اِمِرجوس و دیگر جزایر ساخته می شد.
«ویل دورانت»[6] نیز شواهد زیادی دال بر وجود حجاب در بین زنان یونان و روم باستان آورده است.
او درباره «الهه عفت»[7] که یکی از خدایان یونان باستان است، می گوید: «آرتمیس»[8] الهه عفت است و عالی ترین نمونه (و الگو برای) دختران جوان به شمار می آید. دارای بدنی نیرومند و ورزیده و چابک و به زیور عفت و تقوا آراسته است»[9]
این مورخ در جای دیگر می گوید: «زنان فقط در صورتی می توانند خویشان و دوستان خود را ملاقات کنند و در جشن های مذهبی و تماشاخانه ها حضور یابند که کاملاً در حجاب باشند»[10]
همچنین از قول یکی از فلاسفه یونان باستان، درباره شدت پوشش زن، نقل می کند: «نام یک زن پاکدامن را نیز چون شخص او باید در خانه پنهان داشت.[11]»[12]
2. حجاب در آسیای صغیر و ایران
اگر چه در مباحث بعدی به طور مفصل پیرامون تاریخچه حجاب در ایران صحبت خواهیم کرد اما به عنوان نمونه باید بگوییم حجاب در بین زنان سیبری و ساکنان آسیای صغیر و زنان شهر ماد[13] (و فارس و عرب) نیز وجود داشته است.زنان رومانی از حجاب شدیدتری برخوردار بوده اند، به طوری که وقتی از خانه خارج می شدند، با چادری بلند تمام بدن را تا روی پاها می پوشاندند و چیزی از برآمدگی های بدن مشخص نمی شد.[14] و بر اساس مستندات تاریخی در حدود 1112 سال قبل از میلاد، شاه تگلات فلازر اول (phalazar Teghlaath) که از شاهان آشوری بوده فرمانی صادر می کند که می توان از آن وجوب حجاب و پوشش زنان را استخراج نمود. در این فرمان آمده است:
«زنان ازدواج کرده که در خیابان ها ظاهر می شوند نباید سرشان باز باشد. دختران مردان آزاد (حر) باید پوشیده باشند. فاحشه ها باید پوشیده باشند اما سرشان باز باشد»[15]

3. حجاب در آفریقا
تصاویر و نقش برجسته های موجود در کشور مصر نیز گویای وجود حجاب در منطقه آفریقا می باشد به عنوان مثال: در 3000 سال قبل از میلاد در تصاویری که نقاشی مصری کشیده، دختران تمام بدن و پسران، نیمه پایین بدن خود را پوشانده بودند.[16] و یا در 1400 سال قبل از میلاد در نقش برجسته فرعون مکارتیوس، از فراعنه مصر دیده می شود که او و همسر و دخترش قسمت پایین بدنشان را پوشانده و همچنین در نقش برجسته ای که در تل العمارنه (مصر) وجود دارد تصویر ملکه با پوشش دیده می شود.[17]4. حجاب در عراق و بین النهرین
برخی دیگر از یافته های تاریخی بیانگر وجود حجاب در عراق و بین النهرین می باشد مثلاً در یکی از آثار 4000 سال پیش از میلاد زنی در عراق که نقشی از او باقیمانده با تکه پارچه کوچکی سرش را پوشانده است.[18] و در 2000 سال پیش از میلاد در سواحل مدیترانه و خاورمیانه و بین النهرین پوشش و لباسی که نیمی از بدن یا تمام آن را بپوشاند وجود داشته است. (زنان قابل احترام، همسران و اهالی حرامسرا حجاب داشتند در حالی که زنان برده موهای خود را نمی پوشاندند)[19]5. حجاب در شرق دور
در کشورهای شرقی نیز وجود پوشش سراسری امر مسلمی می باشد به عنوان نمونه در کشور هند، بتپرستان هندی، چیزی مانند چادر می پوشند و آن را روی خود می کشند، به گونه ای که صورتشان پیدا نیست.[20]در کشور ژاپن نیز تا قبل از دهه 70 - 1860، تقریباً همه مردم ژاپن انواع لباس های بومی خود را به تن می کردند. لباس بومی آنان، اساساً همان «کیمونو» بود که عبارت بود از یک پیراهن بلند و گشاد که روی آن یک کمربند پهن می بستند. لایه های متعدد این لباس و نیز لایی هایی که از کتان و ابریشم در آن قرار می دادند، گرما را می گرفت... طبقه متوسط مردم عموماً کیمونوی کتانی و نخی می پوشیدند و طبقات ثروتمند جامعه، کیمونوی ابریشمی به تن می کردند.[21]
حجاب در ادیان
تحقیقات به عمل آمده گویای آن است که در تمامی ادیان الهی به ویژه ادیان ابراهیمی[22] بر مسأله حجاب و پوشش زنان تأکید شده و کتاب های این ادیان مملو از دستورات و سخنانی است که موضوع حجاب را مطرح نموده است و در این زمینه کتاب های مستقلی[23] به نگارش در آمده که خوانندگان را به آنها ارجاع داده و به اختصار نمونه های انگشت شماری از آنها را ذکر می نماییم:حجاب در شریعت حضرت ابراهیم (علیه السلام)
در آیین مقدس حضرت ابراهیم (علیه السلام) مسأله پوشش زنان، حائز اهمیت بوده است. در کتاب تورات چنین می خوانیم: «رفقه چشمان خود را بلند کرده و اسحاق را دید و از شتر خود فرود آمد، زیرا از خادم پرسید: این مرد کیست که در صحرا به استقبال ما می آید؟ خادم گفت: آقای من است. پس بُرقَع خود را گرفته، خود را پوشانید»[24]از این بیان روشن می شود که پوشش زن در مقابل نامحرم در شریعت حضرت ابراهیم (علیه السلام) وجود داشته است؛ زیرا «رفقه» در مقابل اسحاق که به او نامحرم بود، از شتر پیاده شد و خود را پوشاند تا چشم اسحاق به او نیفتند.[25]

حجاب در دین یهود
در میان ادیان ابراهیمی دین یهود با قدمت بیش از 3300 سال از قدیمی ترین ادیان صاحب شریعت محسوب می شود و دستورات خاصی در شئون گوناگون زندگی دارد که پیروان را به رعایت آن دعوت کرده است.در جاهای متعددی از تورات و کتاب فقهی تلمود[26]، به طور صریح و روشن بر وجوب پوشیده بودن زن تأکید شده است. از جمله: پوشش سر، نهی از تشبه زن به مرد و برعکس در شیوه لباس پوشیدن، پرهیز از آرایش و ناز و غمزه و به صدا در آوردن خلخال های پا، جدا بودن محل عبادت زنان از مردان در کنیسه، ناشایست شمردن اشعاری که در تمجید زیبایی زنان سروده شده است، منع گفتگوی علنی مردان و زنان حتی بین زن و شوهر در بیرون خانه و ایراد خطابه توسط زنان از پشت پرده.
در تعالیم یهود، علاوه بر اشاره به رعایت عفت و پاکدامنی و حجاب زنان همواره قوانینی برای حفظ عفاف در جامعه وجود داشته است و اگر چه در اثر پراکندگی قوم یهود تفاوت هایی در کیفیت رعایت آن وجود دارد، اما می توان به هر حال از منابع دینی یهودیان، قاعده اصلی و روش کلی آن آیین را به دست آورد، هر چند بعضی از پیروان کنونی آن آیین، بدان پایبندی کافی نشان ندهند.
درباره عروس یهودا تورات می گوید: «پس رخت بیوگی را از خویشتن بیرون کرده و برقعی بر روی کشیده و خود را در چادر پوشیده و به دروازه عنیایم که در راه تمنه است بنشست»[27] در این مطلب که نقل ماجرای عروس بیوه یهودا می باشد، استفاده از عبارات برقع (روبنده) و همچنین چادر نشان دهند رواج استفاده از این نوع حجاب در میان زنان بنی اسرائیل است.
.jpg)
حجاب در مسیحیت
ویل دورانت در این باره می گوید: «در حقیقت مسیحیت نه تنها احکام شریعت یهود درباره حجاب زنان را تغییر نداده و قوانین شدید آن را استمرار بخشیده است، بلکه در برخی موارد قدم را فراتر نهاده و با تأکید بیشتری اهمیت رعایت عفت را مطرح ساخته است»[28]در کتاب مقدس مسیحیان (عهد جدید[29]) به طور صریح آیاتی درباره لزوم عفت و خانه نشینی زنان آمده است و هم چنین درباره آراستگی زن به حیاء، پرهیز از آرایش با زیور آلات و بافتن مو، وجوب پوشاندن موی سر به ویژه در مراسم عبادی در کلیسا، داشتن وقار و دوری از نگاه به نامحرم مطالبی ذکر شده است.
در عهد جدید آمده پطرس که رئیس حواریون به حساب می آید در یکی از نامه هایش خطاب به زنان پیرو مسیح می گوید: «و شما را زینت ظاهری نباشد از بافتن موی و متجلی شدن طلا و پوشیدن لباس، بلکه انسانیت باطنی قلبی در لباس غیر فساد روح حلیم و آرام که نزد خدا گرانبهاست»[30]
در تصاویر مذهبی مسیحیان نیز زنان قدّیسه همواره دارای حجاب هستند. از نظر تاریخی نیز تردیدی در این نیست که مسیحیان قرون اولیه حجاب داشته اند.
در انجیل نیز به زنان توصیه شده که از آرایش و خودنمایی بپرهیزند. بر همین اساس و به سنّت دیرین، افراد عادی هم که به کلیسا می روند معمولاً پارچه ای به سرشان می بندند و آرایش خود را پاک می کنند.

حجاب در آیین زرتشت
در شریعت زرتشت، پوشش زنان، امری مسلم بوده است چنان که در «خرده اوستا» فصل آفرینگان می نویسد: «زنان در مراسم می گفتند: همگان زتو بر می گوییم، همگان سر خود می پوشانیم، آن گاه به درگاه اهورا مزدا نماز می کنیم».بنابراین بحث حجاب امر مسلمی میان تمامی ادیان الهی می باشد، هر چند طی سده های اخیر و تحولات اجتماعی برخی پیروان ادیان کمتر نسبت به احکام حجاب توجه می کنند.[31]
حجاب در ایران
یافته های پژوهشی نشان می دهد که زنان ایران زمین از زمان مادها (که نخستین ساکنان آریایی ایران زمین بوده اند) حجاب کاملی شامل پیراهن بلند چین دار و شلوار تا مچ پا و چادر و شنلی بلند روی لباس ها، داشته اند. این حجاب در دوران سلسله های مختلف پارس ها نیز معمول بوده است. در زمان زرتشت و قبل و بعد از آن، زنان ایرانی از حجابی کامل برخوردار بوده اند.در کتاب «حقوق زن در اسلام و اروپا» در این زمینه آمده: «در کیش آریایی، زنان محترم محجوب بوده اند. زنان محترم ایرانی برای حفظ حیثیت طبقه ممتاز و ایجاد حدودی که آنها را از زنان عادی و طبقه پایین تر امتیاز دهد، صورت خود را می پوشاندند و گیسوان خود را پنهان نگه می داشتند... بلند نگهداشتن گیسو، مخصوص زنان بزرگان بوده است. همچنین محجوب بودن (پوشش صورت) به زنان اشراف اختصاص داشته است»[32]
زنان اشکانی در پوشش سر و استفاده از چادر بسیار پیشرفته تر از زنان هخامنشی بودند و کلاه عمامهوار آنان تقریباً بیشتر موهای آنها را می پوشانید. در شواهد مربوط به پوشاک زنان این عهد، چادر به منزله یکی از اجزای اصلی پوشاک آنان کاملاً مشهود است و در بیشتر موارد زنان دربار و اشراف نیز مانند سایر زنان پوشیده دیده می شوند.
«مجسمه ای از شهر « هاترا» به نام پرنسس واشفاری در موزه بغداد هست که گفته شده دختر سناتروک اشکانی (اشک دهم) است. این بانو بر سکویی نشسته، کلاهی به شکل مخروط ناقص پنج قسمتی بر سر نهاده است. دامن پرچین پیراهن آستین دارش (که بسیار بلند است) از زیر چادرش در جلو پیداست»[33]
از ابتدای اسلام تا دوران صفویان
در پایان دوره ساسانیان اسلام وارد ایران گردید و پس از ورود اسلام به ایران نیز حجاب با تأثیر پذیری از فرهنگ غنی اسلام شکوه بیشتری یافت و زنان ایرانی همچنان از فرهنگ عفت و حجاب پاسداری نمودند، در این دوره گرچه حجاب زنان با تغییراتی همراه بوده است، ولی همچنان فرهنگ استفاده از چارقد و چادر بلند و دوری از اختلاط با مردان بیگانه تأکید می شد که مستندات تاریخی در کتب مختلف ثبت و ضبط گردیده است.[34]کلاویخو در سفرنامه اش می نویسد: «زن های شهری معمولاً روی پوشیده اند و چادر سفید داشته اند و نقاب سیاه»[35]
«چادر که سرتاسر بدن را می پوشاند، معمولاً سیاه رنگ بود و همراه با آن در جلوی صورت خود از روبند نیز استفاده می کردند»[36]
به دلیل توجه صفویان به آداب و رسوم و مذهب خاص ایرانی و مذهب اثنی عشری، رشته های گوناگون صنعت و هنر، پیشرفت شایانی داشته است، که در این میان پوشاک بانوان، با توجه به بافت خاص اجتماعی – مذهبی آن روزگار شکل خاصی به خود گرفت.
«آدام اولئاریوس» در زمان شاه صفی صفوی، از ایران دیدار نموده و وضع پوشش زنان ایرانی را در آن عصر، چنین توصیف کرده است: «زنان، موقعی که از خانه خارج می شوند، چهره خود را نشان مردان نمی دهند، بلکه چادر سفیدی روی سر می اندازند که تمام بدن آن ها را تا مچ پا می پوشاند و فقط در جلوی صورت، شکاف کوچکی دارد. و چه بسا چهره های زیبایی که با لباس های محقرانه، و چهره های زشتی که با لباس های مجلل و فریبنده، زیرا این چادرها مخفی اند و انسان نمی تواند بفهمد در پس این چادر، چه قیافه ای نهفته است».[37]
دوره قاجاریه
از دوره فتحعلی شاه به بعد، در اثر آمد و رفت اروپاییان و مسافرت بعضی از افراد طبقات مرفه به اروپا به تدریج فرهنگ بدحجابی زنان ترویج شد.در دوره ناصرالدین شاه ارتباط بین ایرانیان و اروپایی ها شدت زیادی به خود گرفت؛ از طرف حکومت، دانش آموزانی جهت تحصیل به خارج اعزام شدند و در داخل ایران هم، مدارس جدیدی، با هدف ترویج اندیشه های اروپایی و غربی تأسیس شدند.
در این مدارس، عمدتا فکر و اندیشه غربی به همراه آداب و رسوم و پوشش غربی و اروپایی که در نهایت، به کت و شلوار و لباس های تنگ و شبیه به لباس مردان می انجامید در اذهان دختران و زنان ایرانی، به جای پوشش های سنتی، به تدریج، جایگزین می شد و به تدریج برخی از دانش آموزان در این دوره، با روی باز و بدون نقاب در کلاسهای درس، یا برخی مجامع عمومی دیگر حاضر می شدند و تدریجاً پوشش نقاب در این دوره، از دایره پوشش زنان ایرانی خارج می شد. و در این دوره، حتی عده ای معدود از زنان ایرانی، جرأت یافتند تا بدون چادر در جامعه یا در مدرسه ها، حاضر شوند.
«کلاراکوسیور رایس» که شاهد این تحولات در ایران بوده، در این باره چنین می نویسد: اولین دختر مسلمان ایرانی در زمان ناصرالدین شاه، تنها آن موقع توانست چادر خود را بردارد که در مدرسه آمریکایی تربیت یافته بود...»
در زمان مظفرالدین شاه و محمدعلی شاه قاجار نفوذ و تأثیر اروپاییان در فرهنگ ایران شدت زیادتری به خود گرفت و در دوره احمد شاه قاجار، اقدامات عملی شدیدتری برای رفع حجاب و به ویژه مبارزه با چادر زنان ایرانی، آغاز گردید.

دوران کشف حجاب
پیش از اقدام عملی گسترده جهت کشف حجاب، چپاولگران خارجی، بیش از دوره های سابق، در این خصوص سرمایهگذاری کردند. آنها کارشناسان مخصوصی، جهت مطالعه اوضاع ایران و زمینه های حجاب گریزی، به این کشور و نیز به سایر کشورهای مسلمان، روانه نمودند.«مریت هاکس» از جمله کسانی است که در سال 1311، قبل از اقدام کشف حجاب به ایران سفر نمود و مطالعاتی در زمینه لباس زنان ایرانی در پایتخت و شهرها و روستاهای دیگر به عمل آورد و سرانجام طی یک اقدام کاملاً برنامه ریزی شده و گسترده پس از سفر رضاخان پهلوی به ترکیه، در 17 دی ماه سال 1314، فرمان خشونت آمیز «کشف حجاب» در سراسر ایران، صادر شد.[38]
این طرح شوم که بزرگترین توهین به تمدن ایرانی و اسلامی محسوب می شد ابتدا با مقاومت زنان شجاع و غیور ایرانی مواجه شد، ولی رضاخان با زور سرنیزه و اهرم نظامی چادر و حجاب را از سر بانوان مسلمان برداشت. استقبال طبقات مرفه جامعه از کشف حجاب، تشکیل جلسات و محافل با حضور زنان بی حجاب، پذیرش و امتیازدهی به آموزگاران بیحجاب، انتشار روزنامه و مجله با محتوای ضددینی و ترویج بیحجابی و بی بندو باری، الزام کارمندان به بیحجابی، باعث شد این توطئه شوم و خطرناک به مرور در جای جای ایران ریشه بدواند.[39]
.jpg)
حجاب در ایران، پس از انقلاب اسلامی
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، روح تازه ای در کالبد ایران اسلامی دمیده شد و در اوج انقلاب در سال ۱۳۵۷ _ ۱۳۵۶ جاذبه خاص انقلاب، شمار بیشتری از بانوان را به رعایت پوشش اسلامی متمایل کرد. البته با تهاجم فرهنگی و با ورود اینترنت و ماهواره و گسترش برخی تفکرات تساهل گرایانه برخی بانوان ایرانی، در پوشاندن کامل موهای خود، تسامح نمودند و با پوشیدن لباس های رنگارنگ و مهیج یا آرایش های تند، روی آورند. به گونه ای که حتی در شهرستان های کوچک یا روستاها نیز تأثیرپذیری قابل توجهی مشاهده می شود.[40]حجاب اقلیت ها
هموراه از سوی برخی این پرسش مطرح می شود که آیا درست است که در زمان پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) هر کس متناسب دین خود پوشش اختیار می کرد و اجباری برای پوشش اسلامی برای زنان غیرمسلمان نبود؟جهت پاسخ این سؤال توجه به نکات ذیل ضروری می باشد:
حجاب اهل کتاب در صدر اسلام
زنان عرب - از جمله زنان اهل کتاب و مشرک- معمولاً پیراهن بلند می پوشیدند و روسری هایی به سر می انداختند که قسمت های پایین آن را به پشت سر می انداختند. البته گاهی گوش ها و گوشواره ها و گردن آنان نمایان بود[41] و برخی زنان اهل کتاب مانند دیگر زنان دوره جاهلیت به دلایلی همچون تحریف ادیان و یا عدم پایبندی به احکام دینی خود و یا حتی متأثر بودن از شرایط اجتماعی عصر جاهلیت حجاب کاملی مطابق با دستورات قرآنی[42] و حتی دستورات دینی خود نداشتند.عدم الزام حکومتی حجاب در عصر پیامبر (صلّی الله علیه و آله)
شهید استاد مطهری (رحمه الله) در این باره می گوید: در ایران و در بین یهود و مللی که از فکر یهود پیروی می کردند حجاب به مراتب شدیدتر از آنچه اسلام می خواست وجود داشت. در بین این ملت ها وجه و کفین هم پوشیده می شد، بلکه در بعضی از ملت ها سخن از پوشیدن زینت زن و چهره زن نبود، سخن از پنهان کردن زن و به اصطلاح «قایم» کردن زن بود و این فکر به صورت عادت سفت و سختی درآمده بود. اسلام گرچه پوشانیدن وجه و کفین را واجب نکرد ولی تحریم هم نکرد، یعنی اسلام علیه پوشانیدن چهره قیام نکرد و باز گذاشتن را واجب ننمود و در نتیجه ملت های غیرعرب که مسلمان شدند از همان عادت و رسم دیرین خود تبعیت کردند.[43]ویل دورانت در صفحه 30 جلد 12 تاریخ تمدن (ترجمه فارسی) راجع به قوم یهود و قانون تلمود می نویسد: «اگر زنی به نقض قانون یهود می پرداخت چنانکه مثلاً بی آنکه چیزی بر سر داشت به میان مردم می رفت و یا در شارع عام نخ می رشت یا با هر سنخی از مردان درد دل می کرد یا صدایش آن قدر بلند بود که چون در خانه اش تکلم می نمود همسایگانش می توانستند سخنان او را بشنوند، در آن صورت مرد حق داشت بدون پرداخت مهریه او را طلاق دهد».
بنابراین زنان یهود و نصاری حجاب نسبی داشتند و به آن پایبند بودند، و اگر زنان مسیحی و یهودی کشف حجاب می کردند، بر خلاف آموزه ها و دستورات کتاب های آسمانی آنها بود.
بر همین اساس لزومی جهت طرح این موضوع از سوی پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) و امام علی (علیه السلام) وجود نداشته و گزارشی در تاریخ مبنی بر این که رعایت حجاب زنان یهود و نصاری پس از تشریع حجاب؛ از سوی پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) اجباری بوده باشد، وجود ندارد، مگر از باب امر به معروف و نهی از منکر که یک تکلیف شرعی بوده و ممکن بود مسلمانان در مقابل بدحجابی اهل کتاب نهی از منکر نمایند؛ همان طور که نسبت به بدحجابی زنان مسلمان نهی از منکر انجام می شد.[44]
البته باید توجه داشت بدحجابی در آن موقع مشکل چندان حادی نبوده، بهطوری که اقتضا کند تا نسبت به آن اجبار و الزامی صورت پذیرد، بلکه طبق روایات، گناهانی؛ مانند شراب خواری، ازدواج با محارم، رباخواری و زنا در آن موقع رایج بوده و پیامبر (صلّی الله علیه و آله) نیز هنگام انعقاد عقد ذمّه با یهودیان و مسیحیان ترک این موارد را شرط فرمود،[45] و آنان هم متعهد شده بودند که چون در پناه و حمایت حکومت پیامبر (صلّی الله علیه و آله) بودند، باید به قوانین و احکام شرعی احترام گذاشته و آشکارا در اجتماع مرتکب این گناهان نشوند.
اقلیت های دینی در کشور اسلامی تابع عقد قرارداد ذمه
اقلیت های دینی غیرمسلمان در کشورهای اسلامی، تابع عقد قرارداد ذمه است که بر اساس آن اقلیت های دینی غیر مسلمان در چارچوب رعایت شرایط و مقررات خاصی می توانند در کشورهای مسلمان زندگی مسالمت آمیز و دوستانهای داشته و از حسن همجواری و معاشرت با مسلمانان برخوردار باشند.[46]اقلیت های مذهبی نمی توانند قوانین جامعه اسلامی را بشکنند و طبق قراردادشان با حکومت اسلامی نباید به حدود و احکام اسلامی تجاوز کنند به صورت علنی و آشکار مرتکب گناه نشوند[47] و یکی از این حدود رعایت حجاب در جامعه اسلامی است. زیرا حجاب از آن جهت که جنبه اجتماعی دارد طبق قانون رعایت آن الزامی است و حکومت اسلامی به جهت برقراری نظم در امور اجتماعی و دوری جامعه از فساد، این اختیار را دارد که رعایت حجاب را اجبار نماید.
اولویت مصالح اجتماعی در حکومت اسلامی
در حکومت اسلامی آنچه در دایره خصوصی و شخصی فرد رخ می دهد مورد منع حکومتی قرار نگرفته است هر چند ممکن است منع شرعی داشته باشد امّا آنچه که از حوزه شخصی فراتر رود و احیاناً با سرنوشت انسان ها گره می خورد اگر بر مبنای صحیح عقلانی و مصالح جامعه نباشد از آن جلوگیری به عمل می آید. از ای نرو حکومت اسلامی هیچ محدودیتی در حریم خصوصی اهل کتاب ایجاد نکرده و آنها هرگونه می خواهند، می توانند براساس آیین و کیش خود عمل کنند! اما انتقال این گونه مسائل به حوزه اجتماعی و جامعه اسلامی، در واقع توطئه و توهین به مقدسات و ارزشهای اسلامی است که براساس قرارداد ذمه متعهد به پرهیز از آن می باشند.در خصوص حجاب زنان غیر مسلمان نیز اگر قرار باشد بیحجابی برای غیر افراد مسلمان آزاد باشد این احتمال وجود دارد که بعضی مسلمانان برای شانه خالی کردن از حجاب بگویند ما می خواهیم مسلمان نباشیم و از این را باب زمینه فساد در جامعه بیشتر می شود و این برخلاف مصلحت جامعه اسلامی است.
حجاب برای کنترل هرج و مرج و کنترل روابط جنسی در جامعه است و برای حفظ سلامت جامعه لازم است با بیحجابی مقابله شود.
از مجموع آنچه گفته شد به دست آید که در دوران پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) نیازی به الزام رعایت حجاب اسلامی برای زنان اهل کتاب وجود نداشت، به ویژه اینکه زنان اهل کتاب خود حجاب نسبی را رعایت می نمودند. البته حکومت اسلامی می تواند زنان را ملزم به رعایت پوشش اسلامی نموده و براساس قرار داد ذمه و مطابق با مصالح جامعه اسلامی می باشد.

قانون منع حجاب
اگر ما بر اساس قانون، اقلیت های مذهبی و حتی جهانگردان خارجی رو مجبور به رعایت حجاب می کنیم، آیا کشورهای دیگر هم حق دارند محجبه ها را از دانشگاه اخراج کنند؟!
پیش از ارائه پاسخ تفصیلی به این سؤال، دانستن چند نکته پیرامون این موضوع ضروری می باشد:
1. حجاب از واجبات دین اسلام است و کسی را نمی توان ملزم کرد که به واجبات دین خود عمل نکند اما بیحجابی از واجبات سایر ادیان نیست.
2. رفتار کشورهای اروپایی در اجبار مسلمانان به برداشتن حجاب مخالف صریح ماده 18 اعلامیه جهانی حقوق بشر است[48] چنان که؛ ژان مارک سو، رئیس شورای دولتی فرانسه - بالاترین سازمان قانونی این کشور- نسبت به اجرای قانون ممنوعیت رعایت حجاب کامل اسلامی برای مسلمانان فرانسه هشدار داده و این اقدام را غیرقانونی دانسته است.
وی تأکید کرد که ممنوعیت مطلق استفاده از پوشیه برای زنان مسلمان فرانسه هیچ گونه مبنای قضایی و قانونی ندارد.[49]
اما برای درک صحیح تفاوت میان دو قانون منع حجاب و قانون الزام حجاب باید توجه داشته باشیم که قوانین و باید و نبایدها دو قسم هستند.
1. قوانین و مقرراتی که برای نظم جامعه لازم اند. از ویژگی های این قوانین آن است که حکومت ها می توانند بنا به مصالحی آن را تغییر دهند به عنوان نمونه در راهنمایی و رانندگی کشورها، برخی از طرف راست رانندگی می کنند برخی از طرف چپ.
تخطی از این قانون در هر کشوری جرم است در کشور ایران اگر از طرف چپ خیابان اتومبیلی حرکت کند جرم کرده و در انگلیس مثلاً اگر کسی از طرف راست حرکت کند جرم کرده است و حال آن که اگر حکومت کشور انگلیس به این نتیجه برسد که این قانون را تغییر داده و قانونی مبنی بر عبور وسایل نقلیه از سمت راست وضع نماید هیچ گونه منعی برای این اقدام وجود ندارد.
2. قوانین و مقرراتی که مبتنی بر دستورات الهی بوده و بر اساس مصالح و مفاسد واقعی از سوی خداوند وضع شده اند یعنی پشتوانه ای دارند.
پاسخ این سؤال با توجه به آنچه مطرح گردید به خوبی روشن است که قانون حجاب مبتنی بر دستورات الهی بوده و بر اساس احکام تمامی ادیان الهی و آیات سوره نور و احزاب و همچنین روایات فراوانی که در این زمینه وارد شده زنان موظف به رعایت حجاب می باشند.
بر همین مبنا حکومت اسلامی موظف است جهت کسب مصالح فراوان حجاب و جلوگیری از مفاسد بی شمار ترک آن قوانینی متناسب با این دستور الهی وضع نماید و رعایت این قانون به دلیل پشتوانه های الهی الزامی می باشد، بر خلاف قانون منع حجاب که هیچ گونه پشتوانه الهی و منطقی در آن وجود ندارد. بنابراین اقدام کشورهای غربی مبنی بر منع حجاب علاوه بر اینکه با قوانین پذیرفته شده از سوی خود آنها در تعارض می باشد، فاقد هرگونه پشتوانه لازم بوده و از همین رو نیز با مخالفت قانوندان های این کشورها مواجه می گردد.
حجاب در غرب
گاهی گفته می شود، حجاب فطری است و در تمامی ادیان و ملل وجود داشته، پس چرا بسیاری از خانم ها در کشورهای غربی و شرقی، حجاب را رعایت نمی کنند؟
در پاسخ باید بگوییم که هرچند سابقه رعایت حجاب در میان ملت ها و امت های مختلف بسیار طولانی است و دلیل آن این است که اصولاً حفظ حجاب و رعایت آن امری فطری است و فطرت صاف و زلال و دست نخورده بیحجابی و عدم رعایت حریم ها را برنمی تابد و از آن بیزار است. اما با مرور زمان و دور شدن از تعالیم انبیای الهی (علیهم السلام) و آلوده شدن فطرت با گرد و غبار گناه و غفلت و غوطه ور شدن در منجلاب فساد و لذت های زودگذر این ارزش فطری به دست فراموشی سپرده شد.در میان زنان کشورهای غربی نیز رعایت حجاب یک ارزش متعالی بود و زنان نجیب و ممتاز و اصیل یهودی و مسیحی همواره مقید به رعایت آن بودند ولی به تدریج روند حجاب در غرب به گونه ای رقم خورد که در نهایت به بیحجابی منجر گردید. که برای رسیدن به پاسخ سؤال مطرح شده لازم است نگاهی گذرا به روند بی حجاب در غرب داشته باشیم؛ در غرب مسیحی قرون وسطی از آنجا که انسان های کامل مسیحی یعنی حضرت مسیح (علیه السلام)، حضرت مریم (سلام الله علیها) هر دو ازدواج نکرده بودند از جهت انسانشناسی دوری از عمل جنسی یک شرط برای انسان کامل به شمار می رفت. به تدریج ترک عمل جنسی تا ترک عمل جسمی به طور کلی پیشرفت تا جایی که جامعه این دوره زنان و مردانی را نشان می دهد که برای کسب کمال انسانی، مسکن و کاشانه خویش را رها می کردند و سر به کوه و جنگل و بیابان می سپردند.
حجاب نیز در این دوره در همین جهت قلمداد می شد یعنی برای دوری از لذت های جسمی حجاب رعایت می شد. اما با شروع دوره رنسانس تفسیر غرب نیز از انسان و نیازهای او دگرگون گشت و این تغییر فرهنگ سبک زندگی در غرب را به شدت تحت تأثیر خود قرار داد و اولین قدم برای برهنگی به واسطه تفسیر جدید از انسان در غرب شکل گرفت.
تا اینکه تفسیر دین مسیحیت در قالب «پروتستانیسم» به وقوع پیوست. در این تفسیر بر برهنگی انسان به صورت شدیدتر تأکید شده بود و به تدریج تفسیر قرون وسطایی به انزوا رفت.
این رویکرد از جانب «فروید» بیشتر مورد تأکید قرار گرفت. فروید بر برهنگی چه از نظر بدنی و چه از نظر روحی تأکید کرد و ریشه تمام عقده های انسانی را در حجاب به معنای عام خود (یعنی آنچه که مانع از عمل جنسی می شود) خلاصه کرد.

همزمان با انقلاب صنعتی، انسان ها مجبور به مهاجرت از مکان های کوچک به مکان های بزرگ و تماس های دو جنس مخالف در سطوح مختلف کاری و افزایش هنجارشکنی جنسی گردید. زنان به اقتضای کار با دستگاه های بزرگ مجبور شدند تا حد ممکن پوشش خود را کاهش دهند تا سرعت عمل بیشتری داشته باشند. تا جایی که همسران به روابط جنسی خارج از خانواده روی آوردند و این روابط جنسی خارج از عرف و قانون موجب شد که برهنگی زنان افزایش یابد.[50]
حضور زن در بازار کار و فعالیت های اقتصادی به تدریج باعث شد تا با مصرفی تر شدن جامعه به فکر استفاده از مد روز بیفتد و بدین ترتیب زنان و دختران که در محدوده خانواده، عفیفانه می زیستند با گسترش سینما و تقلید از هنرپیشگان زن در روش سلوک با مردان به تنزل روحیه عفاف و پوشیدگی آنها انجامید و در نهایت روابط جنسی غیرمعمول رواج بیشتری یافت و این افزایش منجر به افزایش هرچه بیشتر برهنگی شد.
علاوه بر آنچه گفته شد عوامل مختلف دیگری به این روند شتاب بیشتری بخشید که به چند نمونه اشاره می نماییم:
گسترش تفکر فمینیستی
جنبش فمینیستی که با انقلاب جنسی همراه بود، در آغاز به زنان وعده های هیجان انگیزی داد تا جایی که فکر ازدواج و تشکیل خانواده را از سر به در کردند...[51] اما در ادامه سقط جنین و انواع ناکامی ها و افسردگی ها را دامنگیر زنان کرده است.[52]بازار مصرف
استثمارگران اقتصادی برای توسعه بازارهای مصرف همگام با استعمارگران به ترویج فرهنگ مصرف و نیز خودآرایی در میان زنان زدند و در این راه از اندام عریان و چهره زیبای زنان سوء استفاده کردند.[53]جمع بندی و نتیجه گیری
اصل حجاب و پوشش امری فطری است و با خلقت بشر سرشته است. تحقیقات به عمل آمده گویای آن است که در تمامی ادیان الهی به ویژه ادیان ابراهیمی بر مسأله حجاب و پوشش زنان تأکید شده و کتاب های این ادیان مملو از دستورات و سخنانی است که موضوع حجاب را مطرح نموده است.در پایان دوره ساسانیان اسلام وارد ایران گردید و پس از ورود اسلام به ایران نیز حجاب با تأثیر پذیری از فرهنگ غنی اسلام شکوه بیشتری یافت و زنان ایرانی همچنان از فرهنگ عفت و حجاب پاسداری نمودند، در این دوره گرچه حجاب زنان با تغییراتی همراه بوده است، ولی همچنان فرهنگ استفاده از چارقد و چادر بلند و دوری از اختلاط با مردان بیگانه تأکید می شد که مستندات تاریخی در کتب مختلف ثبت و ضبط گردیده است.
از دوره فتحعلی شاه به بعد، در اثر آمد و رفت اروپاییان و مسافرت بعضی از افراد طبقات مرفه به اروپا به تدریج فرهنگ بدحجابی زنان ترویج شد.
در زمان مظفرالدین شاه و محمدعلی شاه قاجار نفوذ و تأثیر اروپاییان در فرهنگ ایران شدت زیادتری به خود گرفت و در دوره احمد شاه قاجار، اقدامات عملی شدیدتری برای رفع حجاب و به ویژه مبارزه با چادر زنان ایرانی، آغاز گردید.
پیش از اقدام عملی گسترده جهت کشف حجاب، چپاولگران خارجی، بیش از دوره های سابق، در این خصوص سرمایهگذاری کردند. آنها کارشناسان مخصوصی، جهت مطالعه اوضاع ایران و زمینه های حجاب گریزی، به این کشور و نیز به سایر کشورهای مسلمان، روانه نمودند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، روح تازه ای در کالبد ایران اسلامی دمیده شد و در اوج انقلاب در سال ۱۳۵۷ _ ۱۳۵۶ جاذبه خاص انقلاب، شمار بیشتری از بانوان را به رعایت پوشش اسلامی متمایل کرد. البته با تهاجم فرهنگی و با ورود اینترنت و ماهواره و گسترش برخی تفکرات تساهل گرایانه برخی بانوان ایرانی، در پوشاندن کامل موهای خود، تسامح نمودند و با پوشیدن لباس های رنگارنگ و مهیج یا آرایش های تند، روی آورند.
هرچند سابقه رعایت حجاب در میان ملت ها و امت های مختلف بسیار طولانی است و دلیل آن این است که اصولاً حفظ حجاب و رعایت آن امری فطری است و فطرت صاف و زلال و دست نخورده بیحجابی و عدم رعایت حریم ها را برنمی تابد و از آن بیزار است. اما با مرور زمان و دور شدن از تعالیم انبیای الهی (علیهم السلام) و آلوده شدن فطرت با گرد و غبار گناه و غفلت و غوطه ور شدن در منجلاب فساد و لذت های زودگذر این ارزش فطری به دست فراموشی سپرده شد.
بنابراین بحث حجاب امر مسلمی میان تمامی ادیان الهی می باشد، هر چند طی سده های اخیر و تحولات اجتماعی برخی پیروان ادیان کمتر نسبت به احکام حجاب توجه می کنند.
در میان زنان کشورهای غربی نیز رعایت حجاب یک ارزش متعالی بود و زنان نجیب و ممتاز و اصیل یهودی و مسیحی همواره مقید به رعایت آن بودند ولی به تدریج روند حجاب در غرب به گونه ای رقم خورد که در نهایت به بیحجابی منجر گردید.
پینوشتها:
1. اعراف (7)، آیه 22.2. معین الاسلام، مریم، پوشش و آرایش از دیدگاه پیامبر اعظم (صلّی الله علیه و آله)، قم، دفتر عقل، 1386، دوم، 19- 21.
3. فرید وجدی، دائرة المعارف القرن العشرین، ص335.
4.Larousse Envyclopedia
5.Corsica
6.Durant.W
7. Virtue Goddess
8. Artemis
9. ویل دورانت، تاریخ تمدن، احمد آرام، ص 520.
10. همان، ص 340.
11. همان.
12. رجبی، عباس، حجاب و نقش آن در سلامت روان، قم، مرکز انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، 1384 ش، اول، ص 26- 30.
13. Media.
14. به نقل از دایرة المعارف القرن العشرین، 1923.
15. ر.ک؛ نشریه ترجمان سیاسی، ش 168، مقاله حجاب فقط به اسلام محدود نمی شود نگاشته Odon Vallet ترجمه ک. فخر طاولی. (مقاله اصلی در لوموند، 16800، 30 ژانویه 1999 برابر با 10/11/1377 موجود است.)
16. مطهری، پیشین، ص 430 و 431.
17. المنجد فی الاعلام، ص 419 و 422.
18. ر.ک ولگسناگ، برای پاکدامنی. (به نقل از روزنامه جام جم 9/2/89، سال هفتم، شماره 1985، ص 14).
19. ولگسانگ، پیشین.
20. اصفهانی حائری، غلامحسین، فلسفه الحجاب فی وجوب النقاب، ترجمه محمد رضا طهرانی، ص 529.
21. حداد عادل، غلامعلی، فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی، تهران، سروش، 1382 ش، دهم، ص 49.
22. منظور از ادیان ابراهیمی، ادیان یهود، مسیحیت و اسلام است که جد مشترک انبیای آنها حضرت ابراهیم (علیه السلام) می باشد. حضرات موسی و عیسی از نسل اسحاق پسر ابراهیم و ساره و پیامبر اکرم حضرت محمد (صلّی الله علیه و آله) از نسل اسماعیل (علیه السلام) پسر ابراهیم و هاجر هستند.
23. پیرامون حجاب در ادیان الهی تحقیقات مفصلی به عمل آمده و به صورت کتاب مستقل در دسترس علاقه مندان قرار گرفته است به عنوان کتاب «عفاف و حجاب در ادیان الهی»، نوشته زهره سادات موسوی، تهران، زیتون سبز،1390ش، اول و کتاب «حجاب در ادیان الهی»، نوشته علی محمدی آشتیانی، قم، انتشارات اشراق، 1373 ش، اول که پاسخ این سؤال شمهای از این کتاب ها می باشد.
24. سفر پیدایش، باب 24، آیات 64و65.
25. لقمانی، احمد، چگونه فرزندان ما با حجاب می شوند؟، قم، انتشارات بهشت بینش، 1389ش، اول، ص71.
26. تلمود یکی از کتاب های مذهبی یهود می باشد که به عنوان تفسیری بر میشیا مجموعهای حاوی شریعت شفاهی یهود و فتاوای فقیهان این قوم از آثار مهم و ارزشمند در ادبیات دینی یهود می باشد. این کتاب دارای دو بخش میشنا و گمارا می باشد. تلمود از بخش تشکیل شده است و هر بخش را سدر می نامند و در مجموع 63 رساله را در بردارد.
27. تورات، سفر پیدایش 38/ 15و 14.
28. ویل دورانت، ص 439.
29. عهد جدید، New Testament کتاب مقدس مسیحیان، مجموعهای دارای 27 بخش است که عبارتند از: اناجیل چهارگانه (انجیل متی، مرقس، لوقا، یوحنا).
30. عهد جدید (کتاب مقدس مسیحیان)، رساله اول پطرس 3/ 6-1.
31. تصاویر از کتاب حریم ریحانه.
32. صدر، حسن، حقوق زن در اسلام و اروپا، تهران، 1320، ص 51.
33. مقالات ایرانیکا، ص 433.
34. جهت اطلاع دقیقتر از نحوه پوشش زنان در حکومت های پس از اسلام ر.ک: رجبی، عباس، حجاب و نقش آن در سلامت روان، قم، مرکز انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، 1384 ش، اول، صص66- 71 و تاریخ پوشاک ایرانیان نوشته محمد رضا چیت ساز.
35. همان، ص 236.
36. همان، ص 396.
37. احمدی جلفایی، حمید، حجاب برتر، قم، آثارامین، 1391 ش، اول، ص 31، به نقل از سفرنامه آدام اولئاریوس، ص 644.
38.همان، صص 276- 306.
39. صفی یاری، مسعود، راز حجاب،قم، نور السجاد، 1389 ش، دوم، ص 59- 61.
40. احمدی جلفایی، حمید، حجاب برتر، قم، آثار امین، 1391 ش، اول، 50 - 56.
41. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج ۱۹، صص ۴۸۴ و ۴۸۵.
42. «وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلی جُیُوبِهِنَّ وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُن »؛ «و (اطراف) روسری های خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشانده شود)، و زینت خود را آشکار نسازند»، نور(24)، آیه 31.
43. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج ۱۹، همان، 525.
44. جعفریان، رسول، رسائل حجابیة، ج ۱، ص ۵۰۸، چاپ دوم، قم، ۱۴۲۸ ق.
45. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۵۰، انتشارات جامعه مدرسین، قم، ۱۴۱۳ق؛ نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج ۲۱، ص ۲۶۹ و ۲۷۰، چاپ هفتم، دار إحیاء التراث العربی ، بیروت.
46. ر.ک: عمید زنجانی، فقه سیاسی، حقوق تعهدات بین الملل و دیپلماسی در اسلام، نشر سمت، 1379، ص88 به بعد.
47. نک: جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج ۲۱، ص ۲۶۹ و ۲۷۰؛ شکوری، ابوالفضل، فقه سیاسی اسلام، ص ۴۵۲ – ۴۶۲، انتشارت دفتر تبلیغات اسلامی، قم، چاپ دوم، ۱۳۷۷ش.
48. بر اساس ماده 18 اعلامیه جهانی حقوق بشر هر انسانی از حق آزادی فکر، وجدان و دین برخوردار است. این حق شامل اظهار عقیده و ایمان، تعلیمات مذهبی و اجرای مراسم دینی به نحو فردی یا جمعی، خصوصی یا عمومی خواهد بود. علاوه بر این در مقدمه و بند 1، ماده 4 «اصل برابری و عدم تبعیض» اعلامیه موسوم به «حقوق اشخاص متعلق به اقلیت های ملی، قومی، دینی یا زبانی» مصوب 18 دسامبر سال 1992 م. به این موضوع تصریح شده.
49. بنا به گزارش«شیعه نیوز»به نقل از ابنا؛http://www.shia-news.com/fa/news/16679
50. رابطه صنعت با برهنگی را می توانید در دایرة المعارف بریتانیکا مفصل تر جستجو کنید.
51. عفاف و حجاب در ادیان الهی، به نقل از گرنت، 1385 ش، ص 17.
52. همان، ص 210.
53. ایولین رید، آرایش، مد و بهره کشی از زنان، افشنگ مقصودی، نشر گل آذین، 1381، ص 70.