بررسی چگونگی سفرهاى فضایى در عصر ظهور

در این نوشتار، به پیشرفت علمی عصر ظهور امام زمان عجّل الله تعالی فرجه الشریف و بررسی چگونگی سفرهای فضایی در این دوره با استناد به روایات و دلایل علمی خواهیم پرداخت.
يکشنبه، 24 فروردين 1404
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
بررسی چگونگی سفرهاى فضایى در عصر ظهور

سخن گفتن از سفرهایى فضایى در عصر پیشرفته ظهور، از بحث هاى بسیار شورانگیز، جالب و سرورآفرین مى باشد و نکته ها و اشاراتى که درباره سفرهاى فضایى در قرآن و گفتار خاندان وحى علیهم السلام وجود دارد، بسیار مهمّ و سازنده است.

 
ما پیش از آن که بحثى را درباره راه یابى به آسمان ها و اوج گرفتن در فضاى عالم هستى در عصر درخشان ظهور آغاز کنیم، ناگزیریم براى روشن شدن و آشکار گشتن اهمیت سفرهاى فضایى در عصر ظهور، نکته هاى مهمّى را درباره عظمت کهکشان ها، سحابى ها، و... همچنین درباره فضاى پهناور آسمانِ گسترده بیان کنیم تا از اهمیت سفرهاى فضایى در عصر ظهور بیشتر آگاه شویم و بدانیم سفرهاى فضایى که در عصر دانش هاى پیشرفته نصیب انسان خواهد شد، بسیار مهمّ و عجیب است.
 
و نیز سزاوار است بدانیم آنچه را که اکنون کشورهاى استعمارگر به عنوان عصر فضا و یا تسخیر فضا بیان مى کنند به معناى نادیده گرفتنِ عظمتِ جهان هستى است.
 
به نظر ما تبلیغاتى که کشورهاى ستمگر جهان براى رزرو اطاق در هتل هاى کره ما به راه انداختند! (1) و دم از تسخیر فضا زدند، بیشتر براى شستشوى مغزىِ جهانیان و اظهار برترى، خودنمایى و تسلّط بر افکار مردم کشورهاى جهان است. آنان مى دانند که جهان آنچنان باعظمت و گسترده است که جز با قدرت هاى پیشرفته فرامادّه نمى توان به آن دست یافت. آیا رفتن به کره ماه تسخیر فضا است؟
 

کره زمین در نظارت قدرتى بس بزرگ

ممکن است برخى از خوانندگان محترم از آنچه گفتیم شگفت زده شده و نتوانند آن را باور کنند. به این جهت براى روشن شدن مطلب این نکته را مى افزاییم: در عصر غیبت، جلوه هاى غیبى امام زمان ارواحنا فداه در آن حدّ بوده است که کشورهاى بزرگ به خوبى از آن آگاهند و مى دانند قدرتى مافوق طبیعت وجود دارد که مراقب رفتار آنان است! (2)
 
سازمان هاى جاسوسى جهان مانند سیا، مافیا و... و همچنین دیگر سردمداران کشورهاى بزرگ به خوبى مى دانند که یک قدرت بزرگ غیر مادّى نظاره گر کردار آنان است و بسیارى از آنان به این واقعیت اعتراف کرده اند. اکنون به این مطلب توجّه کنید:
 
«برخى از دانش پژوهان که درباره پدیده هاى شگفت انگیز مطالعه مى کنند بر این باورند که کره زمین از دیرباز، همواره تحت نظارت و مراقبت شدید و سیستماتیک قرار داشته است و موجودات، یا نیروهائى که ماهیت آنان هنوز بر ما روشن نیست، این جهان را زیر نظر دارند. تعداد زیادى از دانشمندان نیز - اعمّ از دولتى و غیر دولتى - به این نکته اشاره داشته اند.»(3)
 
جالب است بدانید که کشورهاى بزرگ درک کرده اند که نه تنها براى پیشرفت تمدّن و رسیدن به دانشِ پیشرفته، بلکه براى فضانوردى در کهکشان ها و فضاهاى دور نیز نیاز به دستیابى به قدرت هاى فرامادّه و فوق طبیعت دارند. در این صورت هم مى توانند در فضانوردى به ستارگان دوردست و کهکشان ها دست یابند و هم مى توانند زمین را عرصه تکامل و پیشرفتِ علم و تمدّن نمایند.
 
به این جهت آن ها تلاش کردند راهى به عالم غیب بگشایند! و در این راه از مشهورترین دانشمندانِ خود مانند اینشتین و دکتر جساپ کمک خواستند! ولى چون از بى راهه مى خواستند به شهر علم وارد شوند در برنامه اى که اینشتین و دکتر جساپ فراهم کرده بودند با شکست روبرو شده و افرادى را که در آن برنامه مأموریت یافته بودند، به جنون و مرگ گرفتار ساختند.(4)
 
اینشتین از آن کار دست برداشت و دکتر جساپ توسّط «مردان ناشناخته» کشته شد!
 
اکنون براى عظمت مسأله راه یابى به آسمان ها در عصر پیشرفته ظهور، نگاهى به عظمتِ گستردگى فضا، پهناورى آسمان ها و عظمت عالمِ هستى مى اندازیم:
بررسی چگونگی سفرهاى فضایى در عصر ظهور 


کهکشان ها

زمین ما، سیاره اى است در میان گروهى سیاره دیگر، که همه به گرد خورشید مى گردند. قطر آن 12750 کیلومتر است و با خورشید 150 میلیون کیلومتر فاصله دارد. در این محدوده، تاکنون 9 سیاره را شناخته ایم. خانواده خورشید و سیارات آن، منظومه شمسى یا خورشیدى را تشکیل مى دهند.
 
در این منظومه، خورشید حرکت منظّم تمام سیارات پیرامون خود را تحت فرمان دارد، و آن ها را با سرعت هاى گوناگون، در مدارهاى متفاوت به گرد خود مى گرداند. مدار، خطّى است که هر سیاره، در آن، به گرد خورشید مى گردد. یا به عبارت بهتر، مسیرى است که هر جرمى، به گرد جرم دیگر مى پیماید.
 
روشنایى و گرماى سیارات منظومه ما از خورشید سرچشمه مى گیرد. خورشید بیش از یک میلیون بار از زمین ما بزرگتر است.
 
منظومه خورشیدى ما، تنها بخش بسیار کوچکى از کهکشان راه شیرى است که با سرعتى برابر با 800 هزار کیلومتر در ساعت، هر 230 میلیون سال یک بار به گرد مرکز این کهکشان مى گردد. فاصله منظومه خورشیدى، از خورشید تا مرکز کهکشان راه شیرى 28 هزار سال نورى است. کهکشان راه شیرى از صدها میلیارد ستاره تشکیل شده است. و خورشید، تنها یکى از این صدها میلیارد ستاره کهکشان ما است، که ستاره اى زرد - نارنجى به شمار مى رود. کهکشان راه شیرى یکى از زیباترین و درخشانترین کهکشان هاى جهان است.(5)
 
این کهکشان عظیم، در برابر میلیاردها کهکشان دیگر تنها یک ابر کوچک پرستاره است و مجموعه این کهکشان ها که از نظر علمى «متاگالاکسى» نام دارد، جهان ما را تشکیل مى دهد.
 
براى آن که شما تصوّر کاملى از این جهان در نظر داشته باشید کافى است بدانید که تعداد کهکشان ها، در پهنه بیکران آفرینش، از مجموع شن هاى ساحلى همه سواحل روى زمین بیشتر است.(6)
 
100 بیلیون ستاره دنباله دار
گرداگرد منظومه شمسى ما را ابر وسیعى متشکل از 100 بیلیون ستاره دنباله دار فرا گرفته که به سبب نام کاشف آن »یان آئورت« ابر آئورت نامیده مى شود. خوشبختانه این کمربند ستاره هاى دنباله دار در فاصله بسیار دور از ما قرار گرفته است و سه تریلیون کیلومتر از خورشید فاصله دارد، به عبارت دیگر فاصله آن از خورشید 20000 برابر فاصله زمین تا خورشید است.(7)
 
250 بیلیون خورشید
در کهکشان ما 250 بیلیون خورشید وجود دارد. مساحتى که این کهکشان در کیهان اشغال کرده به قدرى گسترده است که اگر یک پرتو نور بخواهد طول آن را با سرعت یک بیلیون کیلومتر در ساعت بپیماید، 100000 سال در راه خواهد بود.(8)
 

تریلیون ها کهکشان

«در سرتاسر جهان، تریلیون ها کهکشان پخش شده اند، یک کهکشان، داراى قطرى معادل صد هزار سال نورى و دربرگیرنده بیش از صد بیلیون ستاره است.
 
و تازه فضاى جهان، به قدرى وسیع و گسترده است که این همه موادّ تشکیل دهنده ستارگان و منظومه ها و کهکشان ها، در مقایسه با وسعتِ بى کرانِ فضائى که کهکشان ها را دربرمى گیرند آن قدر ناچیزند که گوئى مى توان از آن ها صرف نظر نمود.
 
اگر جرم تمام کهکشان ها (حدود یک میلیارد کهکشان) را بطور مساوى در فضا قسمت مى کردند به هر «000/000/000/000/1000» (یک میلیون میلیارد) میل مکعبى نزدیک به سى گرم مادّه مى رسید. جهان، مکان متروکى است و تقریباً چون شبحى غیر جسمانى است.
 
در برابر این وسعت باورنکردنى، کهکشان ما، منظومه ما و زمینى که روى آن زندگى مى کنیم و خود ما و آنچه متعلّق به ماست، و غالباً آن همه برایمان اهمیت مى یابد و باعث دلمشغولى هاى فراوان و اضطرابات بسیار مى گردد، آنقدر ناچیز و بى اهمیت جلوه مى کند که گاه، حالت طنز به خود مى گیرد. قطره اى در برابر اقیانوسى عظیم که هیچ کرانه اى بر آن پیدا نیست.»(9)
 بررسی چگونگی سفرهاى فضایى در عصر ظهور


تمدّن در جهان بزرگ

دکتر شپلى مى گوید: دست کم 100 میلیون سیاره مسکون در عالم وجود دارد. ساکنان بیشتر آن ها را به مراتب پیشرفته تر از ما هستند.
 
دیگر دانشمندان علم نجوم از جمله دکتر «اتزاسترو» - کارل ساگان - فرانک دریک و چند تن دیگر که در سال 1961 در «گرین بنک» واقع در ویرجینیاى غربى با یکدیگر ملاقات کردند، نظریه نسبتاً تکان دهنده اى ارائه دادند و اعلام داشتند:
 
در این عالم پهناور، بین 40 الى 50 میلیون کره وجود دارد که ساکنان آن ها مى کوشند به طریقى به ما علامت دهند و یا برعکس، به پیام هایى که از سوى زمین مخابره شده گوش فرا دهند.
 
یک دانشمند فرانسوى بنام «موریس شاتلن» که سابقاً یکى از کارشناسان سازمان فضائى آمریکا بود، دست کم در سه مورد، علائم رادیوئى دریافت کرده که نشان مى دهد احتمالاً این علائم از فضا و از جانب موجودات هوشمندى مخابره شده است و چنین به نظر مى رسد که برخى از دنیاهاى کیهانى مى کوشند به این وسیله حضور خود را به دانشمندان علم نجوم در سایر سیارات اعلام کنند.
 
دو تن از دانشمندان فضائى شوروى یعنى «تروتسکى» و «کارداشف» این علائم رادیوئى اسرارآمیز را که از فضا ارسال مى شد طى چند سال از طریق چهار ایستگاه رادیوئى در شوروى دریافت کرده اند.
 
این علائم از یک ماهواره یا سفینه ساخته دست بشر صادر نشده، چرا که این علائم، سال ها پیش از آن که نخستین سفینه «اسپوتنیک» به فضا پرتاب شود کشف گردید.(10)
 
تاکنون 113 پیام به این طریق و بیش از دو هزار و پانصد پیام از طریق وسایل ارتباطى و سورى و پیام هاى مخابراتى توسط دستگاه هاى متعدّدى روى زمین از فضائى زمینى هر کدام هم وجود اجسام نورانى که آن ها را تعقیب مى کرده اند، گزارش کرده اند و هم این پیام را دریافت کرد نوارهاى مربوط به آن را به زمین آورده اند در این که پیام ها از کرات دیگر از فضا و دنیاى دیگرى ارسال شده اند تردیدى نیست ولى هنوز بدرستى معلوم نیست که آن پیام ها چه مى گویند و مهمتر از همه از کجا آمده اند ولى ممکن است سازمان هاى دولتى به واقع این اسرار را بدانند ولى آن ها را فاش نکنند بخصوص گفته مى شود که از کارت دیگر پیام هایى به سازمان ملل ارسال شده اند و در اختیار این سازمان است ولى از افشاء آن ها خوددارى مى کند.(11)
 

تمدّن در کهکشان ها

بنابراین امروزه شکى بر هیچ کس نیست که در کائنات زندگى فراخاکى وجود دارد. هنگامى که یازده تن از دانشمندان متخصّص بعد از یک کنفرانس محرمانه در سال 1961 در «گرین بانک» ویرجینیاى غربى از یکدیگر جدا مى شدند، توافق نامه اى داشتند که برطبق فرمولى نشان مى داد بیش از پنجاه میلیون تمدّن در کهکشان ما وجود دارد.
 
«راجرآمک گوان« یکى از مقامات مسئول در «ناسا» (واقع در رداستون آلاباما) که بر طبق نظریات وى جدیدترین پیشرفت هاى فضایى تحقّق یافته است، به عدد 130 میلیارد فرهنگ ممکن در کهکشان نیز رسیده است.(12)
 

سفرهاى فضایى در عصر ما!

با توجّه به عظمت جهان هستى و گستردگى فضا آیا مى توان سفر به ماه و مرّیخ را تسخیر فضا نامید؟!
 
قدرت هاى استعمارگر جهان براى تداوم حکومتِ ظالمانه خود و بقاء سایه تاریک و شوم خویش بر مردم جهان، سفرهاى فضایى خود را که پس از ده ها سال از آغاز آن هنوز در گام هاى نخستین است، آنچنان براى جهانیان جلوه دادند تا در قلب آن ها از عظمت و قدرتى فوق العاده برخودار باشند و توجّه جهانیان را به خود جلب کنند. و به این وسیله هدف هاى شوم و استعمارگرانه خود را بر ملّت جهان تحمیل نمایند. و به این گونه در قلب جهانیان رعب و وحشت ایجاد نموده تا تسلیم برنامه هاى شوم آنان باشند.
 
همه اینها در صورتى است که خود مى دانند براى سفرهاى فضایى و رسیدن به ستارگان دوردست، باید از قدرتى برخوردار باشند که از تقید به «زمان» خارج شوند و به سرعتى مافوق سرعت نور دست یابند.
 
آنان خود مى دانند در عصرى که علم و دانش تمام جهان را فرا گیرد و فرهنگ و تمدّن توده هاى بشر را به تکامل و تمدّن واقعى برساند، به روشها و برنامه هاى این عصر خواهند خندید.
 بررسی چگونگی سفرهاى فضایى در عصر ظهور

جالب توجّه است که اکنون نه تنها قدرتهاى استعمارى جهان از حقیقت باخبرند، بلکه خود این نکته را به صراحت گفته و آن را اظهار نموده اند.
 
آنچه اکنون نقل مى کنیم، به خوبى روشنگر مطلب ما است:
«سفرهاى فضایى امروز بسیار بیشتر از آنچه باید باشد گران تمام مى شود. شاتل هاى فضایى آمریکا و ایستگاه فضایى روسى میر، بسیار بسیار پرهزینه است؛ زیرا هر چه فضانوردان آن ها نیاز داشته باشند - اعمّ از غذا و آب و هوا و سوخت - باید از زمین براى آنان برده شود.
 
اکنون هزینه انتقال هر کیلوگرم بار به مدار زمین 10000 دلار است. مثلاً تعمیر تلسکوپ فضایى هابل (Hubble) در سال 1993، 500 میلیون دلار هزینه دربرداشت. اینها نمونه هاى کوچکى از هزینه هاى بسیار گزاف پروژه هاى فضایى است. آیندگان به روش کنونى ما در مدیریت این برنامه ها خواهند خندید.»(13)
 
آنان به خوبى مى دانند که هزینه هاى بسیار زیادى که خرج پروژه هاى فضایى مى کنند سبب خنده آیندگان به آنان خواهد شد.
 
اکنون به نقل دو گزارش دیگر درباره خرج هاى سرسام آور سفرهاى فضایى مى پردازیم و سپس یک نکته بسیار مهمّ را براى شما بیان مى کنیم:
 
«هزینه اى که دولت آمریکا، تا لحظه فرود آمدن «آپولو 11» بر خاک ماه صرف این کار کرده بود، به بیش از 5 میلیارد دلار مى رسید. میزان این هزینه ها چنان عظیم است که انسان را به شگفتى وا مى دارد.»(14)
 
«هزینه سفر «آپولو» از هزینه جنگ خلیج فارس در 1991 بیشتر بود. گریزى نبود؛ زیرا موادّ و فرآیندهاى ارزان تر امروز براى سفر به ماه در آن دوران کشف نشده بود. تقریباً تمامى صاحب نظران نتایج سفر «آپولو» را بیشتر از اندازه امیدوار کننده ارزیابى مى کردند. خود من، پس از اطّلاع از فرود «آپولو» بر سطح کره ماه مقالات زیادى در دیلى تلگراف منتشر کردم و در تمامى آن ها قریب الوقوع بودن ایجاد پایگاه هایى بر سطح کره ماه را پیش بینى کردم و حتّى براى یک اتاق دو تخته براى اقامت شبانه در هتل ماه ثبت نام کردم.
 
این نتیجه گیرى ها شتابزده بود و ما به قدر کافى به جزئیات آنچه فضانوردان در سطح ماه انجام دادند آگاهى نداشتیم و نمى دانستیم آنان که از ماه باز مى گردند وارد حیطه صنایع خصوصى مى شوند و هزینه صنایع خصوصى را سهام داران خصوصى بر عهده دارند.
 
پیشتر گفتیم که پرواز هر شاتل فضایى آمریکا چند صد میلیون دلار هزینه در بردارد. در واقع، انتقال هر کیلوگرم بار به فضا 10000 میلیون دلار خرج برمى دارد.»(15)
 

خطر سفرهاى فضایى در عصر ما

از آنچه تاکنون نقل کردیم هزینه هاى گزاف و بى نتیجه دولتهاى استعمارى آنچنان روشن و آشکار است که خود مى دانند آیندگان به ناتوانى آنان خواهند خندید.
 
اکنون به این نکته بسیار مهمّ توجّه کنید: هزینه هاى گزاف سفرهاى فضایى در این زمان - آن هم تا کره ماه نه تا ستارگان و کهکشانهاى دور - یکى از عوامل عدم موفّقیت دولتهاى استعمارى در سفرهاى فضایى است؛ زیرا امور دیگرى وجود دارد که داراى نقش عمده در شکست آن ها در پروژه هاى فضایى است. یکى از آن ها خطرهاى سهمگین سفرهاى فضایى در این زمان است. دولتهاى استعمارگر گاهى حاضرند به خاطر هدفهاى شوم خود سلامتى و جان میلیاردها انسان را به خطر بیندازند.
 
اجراى پروژه هاى خطرناک آنان در سفرهاى فضایى گواه بر این است که آن ها ارزش جان جهانیان را نادیده مى گیرند و حاضرند سلامتى و جان چند میلیارد انسان را تهدید کنند! براى روشن شدن مطلب به این گزارش توجّه کنید:
 
«در سال 1997 آخرین کاوشگر اتمى ناسا به نام کاسینى با 32 کیلوگرم پلوتونیم بیشتر نسبت به سفینه هاى قبلى به فضا فرستاده شد. ناسا با اکراه خطرات احتمالى انتشار ناخواسته این مادّه در جوّ را تصدیق کرده است. اگر کاسینى درون اتمسفر منفجر شده بود، بیش از 5 میلیارد نفر در سرتاسر زمین مقدار ناچیزى از پرتوهاى رادیواکتیویته را دریافت مى کردند. پلوتونیم به عنوان یک عامل افزاینده خطر سرطان در دراز مدّت شناخته شده است. آنچنان که درصد احتمال ابتلا به سرطان، حتّى اگر انسانها مقدار کمى از اتمهاى این مادّه را استنشاق کنند به طور چشمگیرى افزایش مى یابد. با اجراى پروژه پرومتیوس این احتمال در حدّ زیادترى افزایش خواهد یافت.
 
«بروس گاگنون» عضو شبکه جهانى مقابله با تسلیحات و انرژى اتمى در فضا مى گوید: این فن آورى غیر ضرورى است و اگر حادثه اى به وقوع بپیوندد مى توانند تأثیرى ویران کننده و مخرّب در پى داشته باشد.»
 
او معتقد است که پرتاب سفینه تنها خطر آخر در زنجیره طولانى حوادث احتمالى است.(16)
 بررسی چگونگی سفرهاى فضایى در عصر ظهور

آیا اجراى این گونه برنامه خدمت به جامعه بشرى یا خیانت و جنایتى بس بزرگ مى باشد! نکته بسیار قابل توجّه این است که آنان اعتراف کرده اند: بر فرضى که اجراى این پروژه با موفّقیت همراه باشد تازه به سختى مى توانند به ده تا دوازده ستاره از میلیاردها ستاره در کهکشان خودمان! - نه کهکشان هاى دیگر - سفر کنند.
 

امکان سفرهاى فضایى

با توجّه به عظمت فضا و جهان هستى ما نمى توانیم امکان سفر را به کهکشان هایى که چندین سال نورى با ما فاصله دارند انکار کنیم.
 
براى توضیح این گفتار، مقدّمه اى را بیان مى نماییم و سپس به اصل مطلب مى پردازیم:
آیا از نقطه نظر روش علمى، مى توان گفت که چون تا به حال هر انسانى را که دیده ایم به همین صورت کنونى بوده است، پس محال است که انسانى، به صورتى غیر از آن چه مشاهده مى کنیم، پدید آید؟
 
البتّه نمى توان؛ زیرا تا زمانى که مشاهدات و تجربیات ما منحصر به قسمت هایى از جهان و محدود به دوره اى از زمان باشد، به هیچ وجه نمى توانیم چنین حکمى را صادر کنیم.
 
جابر بن حیان مى گوید: «چه بسا در جهان موجوداتى باشند که حکم آن ها با اشیایى که ما دیده ایم و به آنها آگاهى داریم متفاوت باشد؛ زیرا ساختار وجودى هر یک از ما به گونه اى است که توانایى شناخت همه موجودات و دستیابى بدان ها را نداریم».
 
جابر پس از آوردن نمونه هاى فوق ما را به این اصل کلّى رهنمون مى شود: «هیچ کسى نمى تواند بدرستى ادّعا کند که پدیده هاى غیر مشهور، درست شبیه پدیده هاى مشهور هستند و یا آنچه در گذشته وجود داشته و یا در آینده پدید خواهد آمد، درست مانند همان چیزهایى است که در حال حاضر وجود دارند، زیرا انسان موجودى ناتوان، جزئى و از لحاظ زمانى و احساس محدود است.
 
همچنین نمى توان گفت: به دلیل آن که کسى به آغاز پیدایش جهان ره نبرده است، پس جهان ازلى و بى آغاز است.
 
به گمان من جابر در این عبارات، مرزهاى روش تجربى را، به دقیق ترین وجه ممکن مشخّص کرده است، زیرا مى گوید: هر چند، صدور حکم از روى پدیده هاى مشهور نسبت به پدیده هاى غیر مشهور جز بر سبیل احتمال و به تعیین روا نیست. امّا نباید از نظر دور داشت که، متقابلاً، انکار وجود پدیده هاى غیر مشهور نیز، تا زمانى که مورد آزمایش و مشاهده ما قرار نگرفته باشند، علمى نارواست.
 
زیرا لازمه این کار، محصور کردن انسان در مرز داده هاى حسّ یا داده هاى غیرى و در نتیجه انکار وجود بسیارى از چیزهایى است که حقیقتاً وجود دارند. مثلاً در جهان، کسانى هستند که هر گونه تمساح را ندیده اند حال اگر کسى به آنان بگوید در این جهان، حیوانى وجود دارد که به هنگام جویدن غذا فک بالایش را مى جنباند آیا مى توانند، به صرف این که تاکنون چنین حیوانى را ندیده اند، این گفته را انکار کنند هرگز در هیچ کس نباید وجود چیزى را، به صرف این که مانند آن را ندیده است، انکار و منع کند، بلکه باید از اظهار رأى خوددارى کند تا آن که به برهانى بر وجود یا عدم آن دست یابد».
 
بنابراین، حکم به نبودن چیزى، به دلیل آن که مورد مشاهده قرار نگرفته یا خبرى پیرامون آن نرسیده است، و همچنین انکار چیزى که به وسیله اخبار دیگران از آن اطّلاع حاصل کرده ایم، بدان جهت که مورد مشاهده مستقیم خود ما قرار نگرفته است نشانگر بى اطّلاعى آشکار از روش استدلالى است که قبلاً بیان داشتیم.(17)
 
بنابراین اگرچه سفر به ماه و مرّیخ را نمى توان تسخیر فضا نامید؛ زیرا به خاطر گستردگى فضا و پهناورى آسمان ها چنین گامى را نمى توان تسخیر فضا بدانیم.
 
با توجّه به استدلالى که از جابر بن حیان نقل کردیم، نمى توانیم بگوییم همانگونه که انسانِ معاصر نتوانسته است به چنین چیزى دست یابد، هیچ مخلوق دیگرى نیز به آن دست نیافته است به این دلیل ما از آن خبر نداریم. بدیهى چنین استدلالى همانگونه که جابر بن حیان گفته است باطل است.
 بررسی چگونگی سفرهاى فضایى در عصر ظهور


سفرهاى فضایى اهل بیت علیهم السلام

سفرهاى فضایى اهل بیت علیهم السلام در عصرى که معتقد به هیئت بطلمیوسى بوده و مى پنداشتند که سفر به آسمان ها محال است مکرّر واقع شده و نمونه هایى از سفرهاى حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام، امام سجّاد علیه السلام و دیگر امامان علیهم السلام در چندین روایت نقل شده است.
 
علاوه بر معراج هاى مکرّر رسول گرامى خداوند که بارها واقع شده، خود یک نوع سفر فضایى است و اعتقاد به عروج آن حضرت به آسمان ها از اعتقادات همه ما مى باشد.
 
بدیهى است این سفرها در زمانى براى مردم نقل مى شده که هیئت بطلمیوسى بر جهان حاکم بوده است و با توجّه به جوّى که در آن عصر وجود داشته، روشن مى شود که بسیارى از این گونه سفرها کتمان مى شده است. اگر در آن زمان افشاى مطالب براى اهل بیت علیهم السلام ممکن بود، به نمونه هاى بیشترى ما دست مى یافتیم.
 
و بر فرض کسى در سفرهاى فضائى اهل بیت علیهم السلام تردید داشته باشد باید متوجّه این نکته باشیم: مشیت الهى بر این است که در هر زمانى حجّت خود را داراى قدرتى برتر از قدرت هاى معمول آن زمان قرار دهد.
 
واضح است که به این مشیت در صورتى که مقرون به اصلاح همه جهان و سراسر گیتى باشد، نیاز بیشترى احساس مى شود. یعنى کسى که مى خواهد سراسر جهان را بگیرد، در سراسر جهان باید داراى نیروى مافوق نیروهاى معمول در سراسر جهان باشد؛ به گونه اى که نه تنها قدرتمندان صنعت و دارندگان تکنولوژى جهان، بلکه افراد دیگر که از قدرت مهمّ نامرئى برخوردارند مانند مرتاض ها و... در برابر قدرت عظیم حجّت الهى شکست خورده و مغلوب گردند.
 
در تاریخ وجود ندارد که دانشمندترین دانشمندانِ جهان، یکى از پیامبران را مغلوب مطالب علمى خود سازد.
 
اگر خداوند رسول خود را با قرآن و شمشیر فرستاد، بدیهى است که آخرین حجّت خویش را نیز با قرآن و برهان و نیرویى برتر از نیروهاى موجود عصر قیام آن حضرت مى فرستد. آن نیرو نیرویى خواهد بود که غالب بر نیروهاى عصر است و توان و قدرت بیشترى از آن ها دارد.
 
اکنون به این روایت بسیار جالب توجّه کنید:
«قال المتوکل لابن السکیت: سل ابن الرضا مسألة عوصاء بحضرتی، فسأله فقال: لِمَ بعث الله موسى بالعصا و بعث عیسى بإبراء الأکمه والأبرص و إحیاء الموتى، وبعث محمّداً بالقرآن والسیف؟
فقال ابوالحسن علیه السلام: بعث الله موسى علیه السلام بالعصا والید البیضاء فی زمان الغالب على أهله السحر، فأتاهم من ذلک ما قهر بسحرهم وبهرهم، وأثبت الحجّة علیهم.
و بعث عیسى علیه السلام بإبراء الأکمه والأبرص وإحیاء الموتى بإذن الله تعالى فی زمان الغالب على أهله الطبّ، فأتاهم من إبراء الأکمه والأبرص وإحیاء الموتى بإذن الله فقهرهم وبهرهم.
و بعث محمّداً صلّى الله علیه و آله و سلّم بالقرآن والسیف فی زمان الغالب على أهله السیف والشعر، فأتاهم من القرآن الزاهر والسیف القاهر ما بهر به شعرهم و بهر سیفهم...(18)
 
متوکل به ابن سکیت - که از دانشمندان بزرگ آن زمان بود - گفت: از امام هادى (علیه السلام) مسأله بسیار مشکلى را در حضور من بپرس.
 
ابن سکیت به امام هادى علیه السلام گفت: چرا خداوند موسى را با عصا و عیسى را به خوب کردن نابینا و پیس و زنده کردن مردگان و محمّد (صلّى الله علیه و آله و سلّم) را با قرآن و شمشیر به رسالت فرستاد؟!
 
امام هادى علیه السلام در پاسخ فرمودند: خداوند موسى علیه السلام را با عصا و دستى که نور سفید از او درخشان بود فرستاد؛ زیرا بر مردم آن زمان سحر غالب بود، موسى با آن قدرت به سوى آنان رفت تا سحر آن ها را نابود کرده و بر آنان غالب گشت و دلیل را بر آنان ثابت کرد.
 
و عیسى علیه السلام را به خوب کردن نابینا و پیس و زنده کردن مرده به اذن خدا به رسالت فرستاد، در زمانى که غالب بر اهل آن زمان طبّ بود. پس با خوب کردن نابینا و پیس و زنده کردن مرده به اذن خداوند به سوى آنان رفت تا آنان را مقهور ساخته و بر آنان غالب گشت.
 
و محمّد (صلّى الله علیه و آله و سلّم) را با قرآن و شمشیر به رسالت فرستاد در زمانى که بر مردم آن زمان، شمشیر و شعر غالب بود. پس با قرآنِ درخشان و شمشیر قاهر به سوى آنان رفت تا به وسیله آن بر شعر آنان غالب گشته و بر شمشیر آنان پیروز گردد....»
 بررسی چگونگی سفرهاى فضایى در عصر ظهور

با توجّه به این روایت هر چند این زمان را عصر فضانوردى و تسخیر فضا بدانیم، حضرت صاحب الزمان ارواحنا فداه داراى وسیله هاى فضایى مهمّى خواهند بود که سفینه هاى فضایى در عصر ما در برابر آن ها ناچیز و بى ارزش خواهد بود.
 

راه یابى به آسمان ها

نه تنها تشکیل حکومت اهل بیت علیهم السلام و ظهور قدرت عظیم آن بزرگواران همه مردمان پاک طینتِ جهان را به سوى خود جلب مى کند، بلکه سخن گفتن از فرارسیدن آن روزگار پرشکوه، قلب انسان ها را سرشار از شور و شوق براى هر چه زودتر فرارسیدن آن عصر درخشان، نموده و مجذوب آن روزگار فرخنده مى سازد.
 
برنامه هاى بزرگ و عظیمى که در عصر ظهور در سراسر جهان پیاده مى شود، هر یک به تنهایى مى تواند میلیون ها نفر از مردم را به سوى خود فرا خواند.
 
یکى از جریانات بسیار جالب و شگفت انگیز عصر ظهور، راه یابى انسان به آسمان ها و پرواز در فضا و فرود در کرات دیگر مى باشد.
 
پرواز بر فراز آسمان ها و نشست در کرات آسمانى، از آرزوهاى دیرین انسان بوده و براى دستیابى به آن، کوشش هاى فراوان نموده و ثروت هاى هنگفتى در راه رسیدن به آن مصرف شده است.
 
آنچه گفتیم راه یابى به آسمان ها از نظر مُلکى بود. نکته بسیار مهمّ و جالب تر این است که در آن روزگارِ ناشناخته، نه تنها انسان بر فراز آسمان ها از نظر مُلکى و مادّى به پرواز درمى آیند؛ بلکه از نظر ملکوتى نیز راه به آسمان ها یافته و نظاره گر ملکوت آسمان ها خواهند شد.
 
همان گونه که مى دانیم عالم ملک و ملکوت از نظر چگونگى و اهمیت با یکدیگر تفاوتِ فراوان دارند؛ به گونه اى که نمى توان عالم ملک را با عالم ملکوت مقایسه نموده و با یکدیگر همسنگ بدانیم.
 
با توجّه به برترى عالم ملکوت از عالم ملک و راه یابى انسان ها در حکومت صالحان به عالم ملکوت، درمى یابیم که انسان ها در روزگار ظهور از چه عظمت والاى ظاهرى و معنوى برخوردار مى باشند.
 
خوشا به حال آنان که عصر درخشان ظهور را درک نموده و در آن روزگار فرخنده زندگى کنند.
 
خوشا به حال آنان که از روزگار تیرگى و تاریکى گذشته و در عصر نور و روشنایى نظاره گر جهانى سرشار از شادى و شادمانى خواهند بود.
 

سفرهاى فضایى در عصر ظهور

رسول خدا صلّى الله علیه و آله و سلّم در شب معراج که آن حضرت بر فراز آسمان ها رفته و در عرش با خداوند همسخن شدند، خداوند بزرگ از سفرهاى فضایى حضرت بقیة الله الأعظم ارواحنا فداه با رسول گرامى خود سخن گفتند؛ نه تنها از سفرهاى فضایى آن بزرگوار بلکه از تشکیل حکومت واحد جهانى، از تداوم آن تا قیامت، از تحوّلات و دگرگونى هاى عظیم در سراسر گیتى، از پاکسازى جهان از وجود دشمنان و... خبر داده است. در اینجا قسمتى از این روایت را آورده و سپس به بیان نکته هایى درباره آن مى پردازیم:
 
رسول خدا صلّى الله علیه و آله و سلّم فرمودند:
«... فقلت: یا ربّ هؤلاء أوصیائی بعدی؟ فنودیت یا محمّد؛ هؤلاء اولیائی وأحبّائی وأصفیائی، وحججی بعدک على بریتی، وهم أوصیائک وخلفاؤک وخیر خلقی بعدک.
و عزّتی وجلالی لأظهرنّ بهم دینی، ولأعلینّ بهم کلمتی، ولأطهّرنّ الأرض بآخرهم من أعدائی، ولاُملّکنّه مشارق الأرض و مغاربها، ولأسخرنّ له الرّیاح، ولاُذلّلنّ له السحاب الصعاب، ولاُرقینّه فی الأسباب، ولأنصرنّه بجندی، ولاُمدّنّه بملائکتی، حتّى یعلن دعوتی، ویجمع الخلق على توحیدی، ثمّ لأدیمنّ ملکه، ولأداولنّ الأیام بین أولیائی إلى یوم القیامة.(19)
 
گفتم: اى پروردگار؛ اینان اوصیاى من بعد از من هستند؟
پس ندا شدم: اى محمّد؛ اینان اولیاء من و دوستان من و برگزیدگان من و حجّتهاى من بعد از تو بر خلق من هستند و آنان اوصیاء تو و جانشیان تو و بهترین خلق من بعد از تو مى باشند.
سوگند به عزّتم و سوگند به جلالم؛ حتماً دینم را به وسیله آنان ظاهر مى سازم و کلمه خود را به وسیله آنان برتر مى نمایم و حتماً زمین را به وسیله آخرین آنان از دشمنانم پاک مى سازم و حتماً او را مالک بر مشرق هاى زمین و مغرب هاى آن مى گردانم و حتماً بادها را در تسخیر او درمى آورم و حتماً ابرهاى سخت را براى او رام مى سازم و حتماً او را در وسیله ها بالا مى برم و حتماً او را با لشکر خودم یارى مى نمایم و حتماً او را به وسیله ملائکه خود مدد مى کنم تا دعوت مرا آشکار ساخته و همه خلق را بر اعتقاد به توحید و یکتایى من گرد آورد. سپس ملک او را پایدار ساخته و ایام را تا روز قیامت میان دوستانم مى گردانم.»
 بررسی چگونگی سفرهاى فضایى در عصر ظهور

همان گونه که دیدید، در این روایت از مطالب مهمّى صحبت شده است: از عظمت مقام ائمّه اطهار علیهم السلام، از فضیلت و برترى آنان، از ظاهر شدن دین اسلام توسّط آنان، از پاکسازى زمین از دشمنان به وسیله آخرین آنان، از ابرهاى فضانورد، از وسیله هاى صعود به آسمانها، از ارتش خداوند، از معتقد شدن همه خلق بر یکتایى خداوند و از حکومت واحد جهانى و پایدارى آن تا روز قیامت و...
 

نکته هاى جالبى در روایت

در این روایت، نکته هاى جالبى وجود دارد که با تأمّل در آن مى توان به برخى از نکته هاى مهمّ دست یافت:
 
1 - در این روایت این جمله که خداوند مى فرماید: «لاُسخّرنّ له الریاح، ولاُذلّلنّ له السحاب، ولاُرقّینّه فی الأسباب»، دلیل بر این نکته است که صعود آن حضرت به آسمان ها با وجود جسمانى آن حضرت است، همان گونه که معراج رسول خدا صلّى الله علیه و آله و سلّم جسمانى بوده است. یعنى رفتن آن بزرگوار به آسمان ها با قالب مثالى نیست، همانگونه که مقصود از صعود بر فراز آسمان ها صعود روحى نیست. زیرا اگر رفتن آن حضرت به آسمان ها صعود روحى باشد و یا با قالب مثالى صورت گیرد، نیازى به سحاب صعاب و یا اسباب نیست. براى رفتن روح و یا قالب مثالى به آسمان ها لازم نیست از وسیله هاى فضایى استفاده شود.
 
2 - نکته جالب دیگرى که از این روایت برداشت مى کنیم این است: اگرچه آن حضرت اگر اراده کنند براى صعود جسمانى به آسمان ها هم نیازى به اسباب و وسیله هاى فضایى ندارند بلکه مى توانند بدون وسیله ظاهرى و یا با استفاده از براق که مخصوص رسول خدا صلّى الله علیه و آله و سلّم بوده و در اختیار آن حضرت است استفاده کنند. و در روایت که تعبیر به اسباب و وسیله ها شده دلیل بر آن است که رفتن آن حضرت به آسمان ها توسّط یک وسیله انحصارى همانند براق نیست بنابراین لفظ اسباب و وسیله ها ظهور در این دارد - به خاطر تعدّد وسیله ها و جمع بودن لفظ اسباب - که آن حضرت از یک وسیله انحصارى مانند «براق» استفاده نمى فرمایند.
 
جالب توجّه است که لفظ «سحاب صعاب» و ابرهاى سخت نیز به صورت جمع آورده شده است.
 
3 - این نکته را نیز استفاده مى کنیم که در روزگار ناشناخته ظهور براى فضانوردى و رفتن به آسمان از وسیله هاى گوناگون استفاده مى شود که در این روایت به سه نوع آن تصریح شده است:
 
الف) «لاُسخّرنّ له الریاح»؛ ریاح را حتماً در تسخیر او قرار مى دهیم.
 
در قرآن کریم از حضرت سلیمان و بساط عظیم او که بادها بساط او را با صدها نفر به آسمان مى بردند، سخن به میان آمده است.
 
قدرت بادها و طوفان هاى شدید بسیار شگفت انگیز است که تسخیر آن ها به معناى در اختیار داشتن آن ها و کنترل آن ها مى باشد.
 
در عصر ما هیچگاه دانشمندان نتوانسته اند طوفان ها را مهار کنند و از قدرت آن ها استفاده کنند، ولى بنابر آیات قرآن کریم حضرت سلیمان قدرت بر چنین کارى را داشته است.
 
حضرت بقیة الله الأعظم ارواحنا فداه - که ولایت بر همه چیز دارند - با کنترل آن ها نه تنها آثار منفى آن ها را از بین مى برند، بلکه با تسخیر آن ها و تسلّط بر آن ها از آن ها استفاده مثبت مى نمایند.
 
ب) «ولاُذلّلنّ له السحاب الصعاب»؛ و حتماً ابرهاى سرسخت را، براى او رام مى کنیم.
 
بدیهى است ابرهاى نورى و قدرت هاى شگفت انگیز آن ها غیر از ریاح مى باشند.
 
ج) «ولاُرقینّه فی الأسباب»؛ و حتماً در وسیله هاى فضایى او را بالا مى بریم.
 
جالب توجّه است که در این جمله از کلمه «فى» استفاده شده که به معناى این است که آن حضرت در میان وسیله هاى فضایى قرار مى گیرند و اگر مقصود از اسباب همان «سحاب صعاب» مى بود باید کلمه «على» به کار برده مى شد یعنى سوار بر ابرها مى شود نه در ابرها.
 بررسی چگونگی سفرهاى فضایى در عصر ظهور

4 - علاوه بر نکته هاى فراوان دیگرى که در این روایت وجود دارد، توجّه به این نکته بسیار مهمّ است که خداوند در این حدیث قدسى پس از سوگند یاد نمودن به عزّت و جلال خود تمام مطالبى را که براى رسول گرامى خود بیان فرموده است با «لام» و با «نون» تأکید آورده است که این ها همه دلیل بر این نکته است که جریاناتى که در این روایت به آن ها تصریح شده، مانند رفتن آن حضرت به آسمان ها توسّط وسیله هاى فضایى و... قطعاً و صد در صد در عصر درخشان ظهور واقع خواهد شد و قابل هیچ گونه شک و تردید نمى باشد.
 
5 - نکته بسیار جالب دیگرى که از روایت استفاده مى کنیم این است: در تسخیر بودن همه ابرهاى صعاب و تمامى اسباب ها و وسیله هاى فضایى، تنها براى استفاده شخص آن حضرت نیست؛ بلکه تعدّد و فراوان بودن آن ها دلیل بر آنست که اصحاب و یاوران و هر کسى را که آن حضرت اراده فرمایند از این وسایل استفاده خواهد کرد و در اختیار آن ها قرار خواهد گرفت.
 
همان گونه که حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام بعضى از اصحاب خود مانند سلمان و... را با ابرهاى فضانورد به آسمان ها بردند و صعود و عروج آن ها به آسمان تا آن حدّ بود که کره زمین براى آنان به اندازه گردویى دیده مى شده.(20)
 
بدیهى است صعود آن ها به آسمان ها بیشتر از فاصله اى است که میان ماه و کره زمین هست یعنى آنان خیلى بالاتر از کره ماه، به آسمان صعود نموده اند؛ زیرا با اینکه ماه از زمین بسیار کوچکتر است از اندازه یک گردو بزرگتر دیده مى شود. پس فاصله آن ها تا زمین خیلى بیشتر بوده از فاصله اى که میان ماه و کره زمین وجود دارد.
 
6 - از آنچه گفتیم چنین نتیجه مى گیریم که حکومت حضرت بقیة الله الأعظم ارواحنا فداه فراتر از یک حکومت عدل جهانى در سراسر گیتى است؛ زیرا خداوند پس از بیان این نکته که تمامى شرق و غرب زمین در عصر شکوهمند ظهور در تحت سیطره قدرت و ولایت آن حضرت خواهد بود، سفرهاى فضایى و وسیله هاى گوناگون فضانوردى در آن زمان را بیان مى کند.
 
بنابراین، علاوه بر ملکوت آسمان ها در عصر درخشان ظهور، از نظر ملک نیز آسمان در آن روزگار فرخنده در اختیار حضرت ولىّ عصر عجّل الله تعالى فرجه خواهد بود.
 
7 - نکته بسیار مهمّ دیگرى که از این روایت استفاده مى کنیم با توجّه به عظمت جهان آفرینش و گستردگى فضا و آسمان ها، لفظ «اسباب السّماوات» که در این روایت به کار رفته است، دلیل بر این نکته بسیار مهمّ است که سفینه ها و وسیله هاى فضایى که در آن عصر شکوهمند آسمان پهناور را طى مى کند، باید وسیله هایى باشند که فراتر از سرعت نور باشند.
 
پس تعبیر به «اسباب السماوات»؛ (وسیله هایى که آسمان ها را مى پیماید) وجود وسیله هاى فضایى برتر از سرعت نور را ثابت مى کند؛ به گونه اى که از جاذبه مادّه و مکان گذشته و به محدودیت زمان گرفتار نباشد. این خود از اصول اساسى در پیشرفت هاى فضایى است.
 

آشنایى با موجودات آسمانى

لازمه سفرهاى فضایى، آشنا شدن با موجودات آسمانى است؛ زیرا در آسمان ها نیز افرادى زندگى مى کنند.
 
ائمّه اطهار علیهم السلام در میان گفتارهاى خود درباره موجودات آسمانى که در کهکشانها وجود دارند، سخنانى فرموده اند، روایتى که مى آوریم یکى از آنهاست: امام صادق علیه السلام فرمودند:
 
قال امیرالمؤمنین علیه السلام: لهذه النّجوم الّتی فی السماء مدائن مثل المدائن الّتی فی الأرض.(21)
حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند: براى ستارگانى که در آسمان هستند شهرهایى است همانند شهرهایى که در زمین وجود دارد.
 
این روایت به خوبى نشان دهنده این حقیقت است که در ستارگان فراوانى که در آسمان وجود دارد، موجودات آسمانى زندگى مى کنند و همانند انسان هایى که در زمین شهرهایى را براى خود بنا نموده اند، داراى شهرها، ساختمان ها و... مى باشند.
 
در روایت دیگرى ابوبصیر مى گوید:
«سألته عن السماوات السبع، فقال: سبع سماوات لیس منها سماء إلّا وفیها خلق، وبینها وبین الاُخرى خلق حتّى ینتهی إلى السابعة.
قلت: والأرض.
قال: سبع، منهنّ خمس فیهنّ خلق من خلق الربّ، واثنتان هواء لیس فیهما شیء.(22)
 بررسی چگونگی سفرهاى فضایى در عصر ظهور

از امام صادق علیه السلام درباره آسمان هاى هفتگانه سؤال کردم، حضرت فرمودند: هفت آسمان است که در میان آن ها آسمانى نیست مگر آن که در آن مخلوقاتى وجود دارد و بین آن آسمان تا آسمان دیگر )در فضا( آفریده هایى وجود دارد، تا به آسمان هفتم منتهى گردد.
پرسیدم: زمین چگونه است؟
فرمودند: زمین هفت تاست در پنج تا از آن ها مخلوقات وجود دارند و در دو تاى دیگر هواست و در آن دو چیزى وجود ندارد.»
 
وسایل تبلیغاتى جهان که همیشه دم از پیشرفت و تکامل مى زنند هنوز وسیله اى را که داراى سرعت نور باشد، در اختیار ندارند. و بر فرضى که به چنین وسیله اى دست یابند، براى رفتن به کراتى که میلیاردها سال نورى با ما فاصله دارند چه خواهند کرد؟!
 
بدیهى است که به عمر چند میلیارد ساله نیاز خواهند داشت. این خود دلیل روشن و آشکار دیگرى است که براى سفر به فضاهاى دوردست باید به قدرتهاى فرامادّه، دست یافت و این همان نکته اى است که از قرنها پیش خاندان وحى علیهم السلام به آن اشاره فرموده اند.
 

استفاده از قدرت هاى فرامادّه

در میان آیات قرآن و روایاتى که از خاندان وحى علیهم السلام به ما رسیده است، در موارد متعدّد، از قدرت هاى فرامادّه سخن گفته شده؛ به گونه اى که از نظر قرآن و روایات نه تنها استفاده از قدرت هاى فرامادّه ممکن مى باشد، بلکه در موارد متعدّد واقع شده و صورت عملى به خود گرفته است.
 
رسول خدا صلّى الله علیه و آله و سلّم و اهل بیت آن بزرگوار، با فرهنگ متعالى و برنامه پیشرفته اى که بر مردم جهان ارائه کرده اند، تنها از امکان استفاده از قدرت هاى فرامادّه سخن نگفته اند، بلکه وقوع آن را نیز براى جامعه بشریت بیان نموده اند.
 
نکته هاى عالى و ناب در قرآن و روایات فراوان است که یکى از آن ها استفاده از قدرت هاى فرامادّه بلکه وقوع آنست.
 
استفاده از قدرت هاى فرامادّه از روزگاران گذشته بوده و قرآن کریم نمونه هاى متعدّدى از آن ها را بیان نموده است. در روایاتى که از خاندان وحى علیهم السلام رسیده است نیز به موارد بسیارى از آن ها تصریح شده است.
 
به این جهت چون جامعه بشرى در عصر پیشرفته ظهور برخوردار از تکامل فکرى و معنوى است، استفاده از قدرت هاى فرامادّه در آن عصر درخشان به اوج خود خواهد رسید. عصر ظهور، عصر بهره بردارى از قدرت هاى فرامادّه است.
 
پی‌نوشت‌ها:
1. تبلیغى که آن ها در این باره انجام دادند، آن چنان وسیع و گسترده بود که افرادى همچون دکتر حسابى فریب این گونه تبلیغات را خوردند و براى رزرو اتاق در یکى از هتل هاى کره ماه نام نویسى کردند. (رجوع کنید به کتاب استاد عشق) در سال 1969، اوّلین انسان بر روى ماه فرود آمد. در آن زمان، دانشمندان معتقد بودند که ظرف چند سال انسان مى تواند مثل زمین در کره ماه زندگى کند. با وجود آن، اگر این کار امکان پذیر باشد تا آن روز که انسان بتواند در ماه زندگى کند راهى طولانى در پیش است. قبل از هر چیز، زندگى در آنجا ناخوشایند است. هوا و آب در آنجا نیست و حیوانات و گیاهان نمى توانند در آنجا زنده بمانند. هنگام روز، سطح ماه از آب جوشان داغ تر است. در شب، به زیر 100 درجه یعنى بیشتر از نقطه انجماد مى رسد. بدتر این که، یک شب و یک روز کره ماه برابر پانزده روز زمین است. اگر انسان عاقبت موفّق شود در کره ماه زندگى کند باید لباس هاى مخصوص فضایى بپوشد تا از خود در برابر گرماى شدید محافظت کند. خانه ها را باید کاملاً پوشاند و همه درزها را محکم بست و همه چیز حتّى هوا باید از زمین آورده شود. (شگفتى هاى آفرینش: 74) با توجّه به شرایطى که در کره ماه وجود دارد آنهمه تبلیغات براى رزرو اطاق در کره ماه! براى چه هدفى انجام مى گرفت؟!
2. جلوه هاى غیبى حضرت بقیة الله الأعظم ارواحنا فداه در عصر غیبت، آنچنان جذّاب و جالب توجّه است که به خوبى مى تواند مردم را به سوى فرهنگ مهدویت راهنمایى کند؛ ولى متأسّفانه تاکنون حتّى یک کتاب جامع و ارزنده در این باره در اختیار مردم قرار نگرفته است.
3. عجیب تر از رؤیا: 356.
4. از آنجا که شرح این جریان طولانى است و ما را از بحث خود دور مى کند، تفصیل مطلب را در فرصتى دیگر بیان خواهیم کرد؛ جوانان ما باید بدانند کشورهاى بزرگ با همیارى مأمورینشان براى تسلّط بیشتر بر مردم جهان چه نقشه هایى را طرح مى کنند و دست به انجام چه برنامه هایى مى زنند! به هر حال با شکستِ اینشتین، دکتر جساپ و دیگر دست اندرکاران آن برنامه، آن ها نتوانستند آمریکا را براى راه یابى به قدرت هاى فرامادّه راهنمایى کنند.
5. شگفتى هاى کاوش جهان: 230.
6. دو هزار دانشمند در جستجوى خدا: 13.
7. جهان در 500 سال آینده: 494.
8. جهان در 500 سال آینده: 520.
9. نگاهى به سرنوشت جهان، انسان، تاریخ: 27.
10. گمشدگان مثلث برمودا: 192.
11. بشقاب پرنده: 212.
12. بازگشت به ستارگان: 4.
13. جهان در 500 سال آینده: 426.
14. شگفتى هاى کاوش جهان: 279.
15. جهان در 500 سال آینده: 279.
16. مجلّه دانستنیها: سال 26، مهرماه 1383، شماره مسلسل 360، صفحه 42.
17. تحلیلى از آراى جابر بن حیان: 59.
18. بحار الأنوار: 165/50 و نظیر آن در ج 210/17. 
19. بحار الأنوار: 312/52.
20. و همچنین حضرت سلیمان علیه السلام که افراد او بر بساط آن حضرت نشسته و او به بادها دستور مى داد بساط را با تمامى افراد به آسمان بالا برد که جریان آن در قرآن مجید بیان شده است.
21. بحار الأنوار: 91/58.
22. بحار الأنوار: 97/58.
 
منبع: دولت کریمه امام زمان (علیه السلام)، مرتضی مجتهدی سیستانی، قم: نشر الماس، چاپ دوم، 1385ش.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط