تأملی بر رساله حقوق امام سجاد (علیه السلام)

معماری روابط عادلانه کارگر و کارفرما در اسلام

در این مطلب حقوق کارگر در ترازوی عدالت اسلامی را با تأملی بر رساله حقوق امام سجاد (علیه السلام) بررسی می کنیم
شنبه، 30 فروردين 1404
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: قربان منتظمی
موارد بیشتر برای شما
معماری روابط عادلانه کارگر و کارفرما در اسلام

مقدمه:

رساله حقوق امام سجاد (ع)، منشور جامع حقوق انسانی در اسلام، با نگاهی عمیق به کرامت ذاتی انسان، تکالیف و حقوق متقابل افراد در جامعه را تبیین می‌نماید.
 
 در این میان، حقوق کارگر به عنوان رکن اساسی چرخه‌ی تولید و خدمت، جایگاه ویژه‌ای دارد. امام زین‌العابدین (ع) با نگرشی انسان‌محور، کارگر را نه صرفاً ابزار کار، بلکه انسانی صاحب کرامت و حقوق مسلم می‌داند.
 
 این دیدگاه مترقی، ریشه در آموزه‌های والای قرآن کریم و سیره عملی پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت عصمت و طهارت (ع) دارد.
 
در عصری که نظام‌های سرمایه‌داری با رویکرد سودمحورانه، گاه کرامت و حقوق کارگران را به مخاطره می‌اندازند، بازخوانی و تبیین این آموزه‌های الهی، ضرورتی اجتناب‌ناپذیر برای تحقق عدالت اجتماعی و حفظ منزلت نیروی کار به شمار می‌رود.
 
 این نوشتار با بررسی دیدگاه رساله حقوق و تطبیق آن با سایر منابع اسلامی، به تبیین ابعاد گوناگون حقوق کارگر در اسلام می‌پردازد.
 

حقوق کارگر در ترازوی عدالت اسلامی

۱. حقّ کارگر در کلام امام سجاد (ع(

امام سجاد (ع) در بیان حقّ کسی که مدیریت اموال یا کارهای انسان را برعهده دارد (سَائِسِکَ بِالْمِلْکِ)، می‌فرمایدوَ أَمَّا حَقُّ سَائِسِکَ بِالْمِلْکِ فَنَحْوٌ مِنْ سَائِسِکَ بِالسُّلْطَانِ».(1)
 
و اما حق کسی که با مالکیت (یا اموالت) بر تو مدیریت می کند، همانند حق کسی است که با حکومت (یا قدرت) بر تو مدیریت می کند.
 
این عبارت نشان می‌دهد که مسئولیت کارفرما در قبال کارگر، همانند مسئولیت حاکم در قبال مردم است. همان‌گونه که حاکم موظف به رعایت عدالت و انصاف است، کارفرما نیز باید با کارگران خود منصفانه رفتار کند. این تشبیه، حقوق کارگر را در سطحی برابر با حقوق عمومی جامعه قرار می‌دهد.
 

۲. قرآن و تغییر روزگاران

قرآن کریم در سوره آل عمران می‌فرماید:تِلْکَ الْأَیَّامُ نُدَاوِلُهَا بَیْنَ النَّاسِ(2)  «این روزگار را میان مردم میگردانیم (تا عبرت گیرند. این آیه یادآور می‌شود که روزگار در گردش است و موقعیت‌های اجتماعی ثابت نیستند. چه بسیار کارگرانی که به جایگاه اربابی رسیدند و اربابانی که به سختی کارگری افتادند. این تغییرپذیری، هرگونه نگاه تحقیرآمیز به کارگر را نفی می‌کند و بر کرامت ذاتی انسان، فارغ از جایگاه اجتماعی، تأکید دارد.
 

۳. حدیث نبوی: خدمت، نشانه آقایی است

پیامبر اکرم (ص) فرمودند: سَیِّدُ الْقَوْمِ خَادِمُهُم» : آقای قوم، خدمتگزار آنان است(3)
    این حدیث، پارادایم رهبری را دگرگون می‌سازد: کسی که خدمت می‌کند، «آقا»ی واقعی جامعه است. این سخن، نه تنها کار و خدمت را شریف می‌شمرد، بلکه اخلاق خدمت‌گزاری را مبنای رهبری حقیقی معرفی می‌کند.
 

۴. مبانی حقوق کارگر در اسلام

عدالت در دستمزد: قرآن پرداخت عادلانه را ضروری می‌داند: «...وَأَتِمُّوا الْکَیْلَ وَالْمِیزَانَ بِالْقِسْطِ...» (4) «و پیمانه و ترازو را با عدالت کامل کنید.»
 
تکریم کارگر: پیامبر (ص) با کارگران هم‌سفره می‌شد و می‌فرمود: «اِخوانَکُم خَوَلُکُم، جَعَلَهُمُ اللَّهُ تَحْتَ أَیْدِیکُم» (کارگران برادران شما هستند که خداوند آنان را تحت اختیار شما قرار داده است).
 
پرداخت به‌موقع: رسول خدا (ص) تأکید داشتند: «أَعْطُوا الْأَجِیرَ أَجْرَهُ قَبْلَ أَنْ یَجِفَّ عَرَقُهُ»: پیش از خشک شدن عرق کارگر، مزدش را بپردازید.
 

۵. کار به مثابه عبادت

در نگاه اسلامی، کارِ حلال، خود عبادتی است که پاداش اخروی دارد. ازاین‌رو، تحقیر کارگر نه تنها ظلم اجتماعی، بلکه بی‌احترامی به «عبادت» اوست. امام علی (ع) در نامه به مالک اشتر می‌نویسد: «کارگران را به بردگی مکش و آنان را وسیله‌ای برای سود خود قرار مده
 

۶. درس‌هایی برای جهان امروز

امروزه، آموزه‌های امام سجاد (ع) می‌تواند الهام‌بخش قوانین کار عادلانه، منع بهره‌کشی، و ترویج احترام متقابل در محیط‌های کاری باشد. نهادهای اسلامی موظفند با بازخوانی این متون، از حقوق کارگران در برابر سودجویی‌ها دفاع کنند.
 
 

7- کار افتخار است: تجلی کرامت کار در سیره معصومین (ع)

امام زین‌العابدین (ع) در ایام حج، ناشناس و در هیئت یک کارگر عادی همراه کاروان حجاج حرکت می‌کرد. هنگامی که فردی ایشان را شناخت و به رئیس کاروان اطلاع داد، امام فرمودند: «من عمداً ناشناس آمدم تا مانند دیگران کار کنم.» (5) این رفتار، تجلی تواضع و احترام به کرامت کار است.
 
در روایتی دیگر، هنگامی که اصحاب پیامبر (ص) برای تهیه آبگوشت تقسیم وظایف کردند، یکی گفت: «ذبح گوسفند با من»، دیگری گفت: «پختن با من». پیامبر (ص) فرمودند: «جمع‌آوری هیزم با من باشد.» اصحاب اعتراض کردند که این شأن شما نیست، اما ایشان پاسخ دادند: «اگر می‌خواهید بخورم، باید کار کنم.» (6)
 
قرآن نیز هرگونه تحقیر انسان را نفی می‌کند و می‌فرماید: «لَا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضًا(7) حتی خطاب به برده‌ها تأکید می‌شود که با احترام نامیده شوند: «فَتی» (جوانمرد) برای مرد و «فَتاه» برای زن. (8)
 
امام باقر (ع) در مواجهه با یکی از یاران که به مادر نوکرش توهین کرده بود، فرمودند: «بیست سال گمان می‌کردم تو با تقوایی، امروز فهمیدم چنین نیست!» (9) این واکنش تند، نشان‌دهنده حساسیت اسلام به حفظ کرامت حتی غیرمسلمانان است.
  

8- توجه به نیازهای طبیعی کارگران

امام سجّاد (ع) در رساله حقوق با ظرافتی بی‌نظیر به نیازهای طبیعی و روانی کارگران اشاره می‌کنند و تأکید می‌نمایند که برتری اجتماعی نباید مبنای تحقیر یا نادیده گرفتن حقوق ذاتی انسان باشد. ایشان می‌فرمایند:
 
«أَنْ تَعْلَمَ أَنَّکَ إِنَّمَا اسْتَرْعَیْتَهُمْ بِفَضْلِ قُوَّتِکَ عَلَیْهِمْ»(13«بدان که تو تنها به برتری قدرتی که خداوند به تو داده، آنان را زیر نظر گرفته‌ای.»
 
این جمله، کارفرما را از هرگونه تکبّر بازمی‌دارد و یادآور می‌شود که موقعیت کنونی او لطفی الهی است، نه برتری ذاتی.
 
نمونه‌های عملی از سیره معصومین (ع)
۱. امیرالمؤمنین (ع) و پیراهن قنبر:
روزی امام علی (ع) با غلام خود قنبر برای خرید پیراهن رفتند. دو پیراهن مشاهده شد: یکی ساده و دیگری زیباتر. امام (ع) پیراهن زیباتر را برای قنبر خریدند.
 
 قنبر با تعجب گفت: «من غلامم؛ شایسته نیست من لباس بهتر بپوشم!» امام پاسخ دادند: «تو جوانی و جوانان به زیبایی و نظافت علاقه دارند. این حق طبیعی توست.»(14) این رفتار، نشان‌دهنده توجه به نیازهای روانی و اجتماعی کارگر حتی در جزئیات زندگی است.
 
۲. تمثیل زمین و خیابان:
امام سجّاد (ع) در ادامه می‌فرمایند: وضعیت کنونی انسان‌ها مانند زمینی است که ارزش آن نه به ذاتش، بلکه به مجاورت با خیابان یا بلوار است. اگر زمینی به دلیل احداث خیابان گران شد، این امتیاز، نتیجه موقعیت بیرونی است، نه برتری ذاتی خاک آن! (15) بنابراین، کارفرما نباید موقعیت خود را ناشی از «ژن برتر» یا لیاقت ذاتی بداند؛ چرا که ممکن است روزی باد روزگار او را به جایگاه کارگر بازگرداند.
 
۳. هشدار امام باقر (ع):
امام باقر (ع) در مواجهه با فردی که به نوکر خود فخر می‌فروخت، فرمودند: «اگر خداوند حافظه‌ات را می‌گرفت، حتی نام خود را فراموش می‌کردی!» (16) این سخن، هشداری است به همه کسانی که موقعیت اجتماعی را به حساب «هوش» یا «مدارک» خود می‌گذارند.
 

۹. محبت و حمایت کارفرما نسبت به کارگران

.امام سجّاد (ع) در رساله حقوق با تأکید بر نقش اخلاقی کارفرما می‌فرماید: «بِالرَّحْمَهِ وَ الْحِیَاطَهِ وَ الْأَنَاهِ وَ مَا أَوْلَاکَ»(17)
    ترجمه: «با رحمت، حمایت، بردباری و اولویت‌دادن به آنان (کارگران) رفتار کن.»    این فراز، چهار اصل کلیدی را برای کارفرما برمی‌شمارد:
 
رحمت: نگاه مهربانانه به کارگر.
۲. حیاطه: حمایت همه‌جانبه از حقوق مادی و معنوی او.
۳. أناه: تحمّل خطاهای احتمالی و برخورد بردبارانه.
۴. اولویت‌دهی: توجه به نیازهای کارگر پیش از منافع شخصی.
 
نمونه‌های عملی از سیره معصومین و قرآن
۱. سلیمان نبی (ع) و شکرگزاری:
قرآن از زبان حضرت سلیمان نقل می‌کند:«هَٰذَا مِن فَضْلِ رَبِّی لِیَبْلُوَنِی أَأَشْکُرُ أَمْ أَکْفُرُ»(18) «این از فضل پروردگارم است تا مرا بیازماید که شکر می‌گزاریم یا کفران.»
 
سلیمان (ع) با وجود ثروت و قدرت، هر نعمتی را امانتی الهی می‌دانست و شکرگزار بود. این الگویی است برای کارفرمایان که موقعیت خود را موهبتی زوال‌پذیر بدانند.
 
۲. داستان آقای کریمی و نهضت سوادآموزی:
در دوران نهضت سوادآموزی، فردی به نام آقای کریمی به عنوان قائم‌مقام منصوب شد. هنگامی که پس از مدتی جایگاهش تغییر کرد، با آرامش کلید ماشین سازمانی را بازگرداند و هیچ نشانه‌ای از ناراحتی یا تکبّر نشان نداد. این رفتار، تجلی آیه قرآن است:
 
«لِکَیْلَا تَأْسَوْا عَلَىٰ مَا فَاتَکُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاکُمْ»(19) «تا بر آنچه از دست داده‌اید اندوهگین نشوید و به آنچه به شما داده است، شادمانی نکنید.»
 
۳. تمثیل کارمند بانک: قرآن انسان‌های وارسته را به کارمندی تشبیه می‌کند که روزی مسئول دریافت پول است و روز دیگر مسئول پرداخت آن. او نه در روز دریافت پول از فرط شادی می‌پرد، نه در روز پرداخت آن از اندوه می‌میرد. این نگاه، کارفرما را از دام «تکبّر در موفقیت» و «یأس در شکست» می‌رهاند.
 
۴. قارون و تکبّر:
قرآن از قارون یاد می‌کند که ثروت خود را ناشی از لیاقت ذاتی می‌پنداشت و سرانجام به خواری افتاد:«إِنَّ قَارُونَ کَانَ مِنْ قَوْمِ مُوسَىٰ فَبَغَىٰ عَلَیْهِمْ»(20) «قارون از قوم موسی بود، ولی بر آنان ستم کرد.»
 
هشدارهای اخلاقی به کارفرمایان
بت‌سازی موقعیت‌ها: برخی مدرک تحصیلی، موقعیت شغلی یا جایگاه اجتماعی را «بت» می‌کنند و گمان می‌برند خوشبختی در گرو آن است. قرآن می‌فرماید:
 
«أَفَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَٰهَهُ هَوَاهُ»(21) «آیا دیدی کسی که هوسش را معبود خود گرفته است؟» توهم ژن برتر: امام سجّاد (ع) هشدار می‌دهند:«إِنَّمَا اسْتَرْعَیْتَهُمْ بِفَضْلِ قُوَّتِکَ عَلَیْهِمْ(22)«این توانایی تو، لطف خداست نه برتری ذاتی.»
  

10- تقسیم الهی معیشت و ضرورت عدالت در بهره‌گیری از استعدادها

قرآن کریم در سوره زخرف می‌فرماید: «نَحْنُ قَسَمْنا بَیْنَهُمْ مَعِیشَتَهُمْ»(23)«ما معیشت (و روزی) را میان آنان تقسیم کردیم.»این آیه به روشنی بیان می‌کند که تنوع نقش‌ها و استعدادهای انسانی، برنامه‌ای الهی برای اداره جامعه است.

خداوند برخی را با استعداد مدیریت، برخی با مهارت فنی، و برخی با ذوق علمی آفریده است تا نظام زندگی انسان‌ها به تعادل برسد. اگر همه در یک زمینه تخصص می‌داشتند، جامعه از هم می‌پاشید.
 
نمونه‌های کاربردی از قرآن و سیره معصومین (ع)
۱. دعای امام زین‌العابدین (ع):
امام سجّاد (ع) در مناجات خود از خدا می‌خواهد:«وَ استَعمِلنی فِیما خَلَقتَنَی لَه»(24)«خدایا، مرا در همان مسیری به کار گیر که برای آن آفریده‌ام.»
 
این دعا نشان می‌دهد هر انسانی باید در جایگاهی قرار گیرد که با فطرت و استعداد ذاتی او هماهنگ باشد. اجباری که فرد را از مسیر طبیعی استعدادهایش دور کند، ظلم به اوست.
 
۲. تجربه شخصی و تفاوت ذوق‌ها:
همان‌گونه که یک محقق علوم دینی ممکن است ساعت ها مطالعه قرآن و حدیث را بدون خستگی ادامه دهد، ولی از خواندن متون فنی مهندسی بی‌حوصله شود، کارگران نیز در مشاغل خود نیازمند هماهنگی بین کار و علاقه هستند. این تفاوت‌ها نه ضعف، که جلوه‌ای از حکمت الهی است.
 
۳.عدالت در مسجد:
پیامبر (ص) در مسجد با فقیر و غنی یکسان برخورد می‌کرد. ایشان فرمودند: «مَنْ أَکْرَمَ غَنِیًّا لِغِنَاهُ فَقَدْ زَاحَمَ اللَّهَ فِی عَرْشِهِ ( 25) «هرکس ثروتمندی را به خاطر ثروتش احترام کند، با خدا در عرشش به ستیز برخاسته است.»
 
هشدارهای قرآنی و اخلاقی
منع تکبّر: قرآن می‌فرماید موقعیت اجتماعی انسان‌ها نتیجه تقسیم الهی است: «وَ اللَّهُ فَضَّلَ بَعْضَکُمْ عَلى‏ بَعْضٍ فِی الرِّزْقِ»( 26) «خداوند برخی از شما را در روزی بر برخی برتری داده است.»
 
این برتری‌ها ابزاری برای آزمایش است، نه دلیلی برای فخرفروشی.
شکرگزاری عملی: امام سجّاد (ع) می‌فرماید بهترین شکرگزاری از نعمت‌ها، عدالتورزی است. کارفرمایی که حقوق کارگر را می‌پرد، از موقعیت خود سوءاستفاده نمی‌کند، و تفاوت‌های اجتماعی را بهانه تحقیر قرار نمی‌دهد، در واقع شکرگزار خداوند است.
 

11-عدالت در جایگاه واقعی: توجه به تفاوت‌ها بدون تبعیض

امام سجّاد (ع) در رساله حقوق، عدالت را نه به معنای «یکسان‌سازی»، بلکه به معنای رساندن حق هر ذی‌حقی تعریف می‌کند. این عدالت، نیازمند شناخت تفاوت‌های طبیعی و موقعیت‌های اجتماعی است، بدون آنکه به تبعیض یا تحقیر بینجامد.
 
نمونه‌های عینی از عدالت ناب
۱. پلیس و رفتار متفاوت با خودروها:
اگر پلیسی تنها به دلیل گران‌قیمت بودن خودرویی، با راننده آن محترمانه برخورد کند («بفرمایید کنار») و با راننده خودرویی ساده، خشونت نشان دهد («برو کنار!»)، این تبعیض ناروا است. عدالت حکم می‌کند همه شهروندان، صرف نظر از جایگاه مالی، با ادب یکسان خطاب شوند.
 
۲. پزشک ناعادل:
پزشکی که به همه بیماران، صرف نظر از تشخیص بیماری، «سرم» یکسان تجویز کند، نه تنها عادل نیست، بلکه جاهل است. عدالت در پزشکی، شناخت نیازهای متفاوت بیماران و پاسخگویی دقیق به آنهاست.
 
۳. معلم و نمره‌های یکسان:
معلمی که به همه دانش‌آموزان نمره ۱۷ می‌دهد، در واقع ظلم آموزشی روا می‌دارد. عدالت، ارزیابی منصفانه تلاش‌ها و توانایی‌های فردی است.
 
۴. خیاط و تقسیم پارچه:
اگر خیاطی به همه مشتریان، بدون توجه به سایز بدنشان، ۳٫۵ متر پارچه بدهد، به برخی ظلم کرده است. عدالت، دوخت لباسی است که متناسب با هیکل هر فرد باشد.
 
تفاوت‌ها در پرتو حکمت الهی
قرآن می‌فرماید: «وَ رَفَعَ بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ»(27) «و برخی از شما را بر برخی دیگر برتری دادیم.»
این آیه نشان می‌دهد تفاوت‌های انسانی، جزئی از برنامه الهی برای اداره جهان است. اما این برتری‌ها هرگز مجوزی برای تحقیر دیگران نیست.
 
داستان پیامبر (ص) و آفرینش جهان:خداوند در حدیث قدسی می‌فرماید: «لَوْلَاکَ لَمَا خَلَقْتُ الْأَفْلَاکَ»(28) «اگر تو نبودی، افلاک (جهان) را نمی‌آفریدم.»
 
این حدیث، اهمیت نقش بی‌بدیل پیامبر (ص) را نشان می‌دهد، اما هر انسان نیز در جایگاه خود، حلقه‌ای ضروری از زنجیره آفرینش است. کارگر، کشاورز، معلم، یا رئیس—همه در جایگاه خود، جهان را به پیش می‌برند.
 
هشدارهایی از زندگی روزمره
۱. فامیل «شهامت»:
فردی با فامیل «شهامت» که خود ترسو بود، نمادی از تناقض بین ادعا و واقعیت است. عدالت واقعی، همخوانی بین نام و عملکرد است.
 
۲. مناجات بی‌مسما:
شخصی که در مناجاتش می‌گفت: «الهی به فقاهتِ فقیهی» در حالی که دانش فقهی نداشت، یا «به عدد موهای سرم یاری می‌کنم» در حالی که کچل بود، نشانگر عدالتِ پوچ و ظاهری است.
 
۳. قضیه پارچه و سایزها:
تقسیم مساوی پارچه میان افراد با سایزهای مختلف، نه عدالت که جاهلیت مدرن است. عدالت، شناخت نیازهای واقعی و پاسخگویی به آنهاست.
 

۱۲. عدالت در تمامی عرصه‌ها: از کیهان تا بازار پیازفروشی

قرآن کریم در سوره الرحمن، عدالت را نه تنها در روابط انسانی، که در کل نظام هستی جاری می‌داند «وَ السَّماءَ رَفَعَها وَ وَضَعَ الْمِیزانَ * أَلَّا تَطْغَوْا فِی الْمِیزانِ»(29) «و آسمان را برافراشت و ترازو را نهاد * تا در ترازو طغیان نکنید.»
 
این آیات، توازن کیهانی را با عدالت در معامله پیاز و سیب‌زمینی هم‌تراز می‌شمارد. همان‌گونه که ستارگان در مدارهای دقیق حرکت می‌کنند، انسان نیز موظف است در کوچک‌ترین تعاملات، انصاف را رعایت کند.
 
نمونه‌های عدالت در سیره معصومین و قرآن
۱. عدالت در گفتار:
قرآن می‌فرماید: «قُولُوا فَاعْدِلُوا»(30) «چون سخن می‌گویید، عدالت را رعایت کنید.»این آیه حتی در تقسیم زمان صحبت میان افراد نیز کاربرد دارد: اگر به یکی ۱۵ دقیقه فرصت دهید، به دیگری نیز همان میزان اختصاص دهید.
 
۲. عدالت با دشمن:
امیرالمؤمنین (ع) در واپسین لحظات زندگی، درباره قاتل خود، ابن ملجم، فرمودند: «ضَربَهً بِضَربَه» (31)«یک ضربه در برابر یک ضربه.»
این در حالی است که نظام‌های ظالم امروزی، برای یک حمله، تمام یک کشور را ویران می‌کنند.
 
۳. عدالت میان فرزندان:
پیامبر (ص) فرمودند: «اعْدِلُوا بَیْنَ أَوْلَادِکُمْ»(32)«در میان فرزندانتان به عدالت رفتار کنید.» حتی در خرید هدیه یا نگاه محبت‌آمیز، تبعیض نکنید تا قلب کودکی نشکند.
 
۴. توزیع منابع در حکومت علوی:
امام علی (ع) در نامه به مالک اشتر می‌نویسد: «فَإِنَّ لِلْأَقْصَى مِنْهُمْ مِثْلَ الَّذِی لِلْأَدْنَى»(33)     ترجمه: «دورترین فرد در قلمرو تو، همان حق را دارد که نزدیک‌ترین فرد دارد.»
 
هشدارهای اخلاقی و اجتماعی
عدالت در قانون‌گذاری: قرآن می‌فرماید:
«إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلى‏ أَهْلِها وَ إِذا حَکَمْتُمْ بَیْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْکُمُوا بِالْعَدْلِ»(34)«خداوند فرمان می‌دهد امانت‌ها را به صاحبانش بازگردانید و هنگام داوری میان مردم به عدالت حکم کنید.»
 
نفی تبعیض اقتصادی:امام علی (ع) تأکید می‌کند: «اگر مال از آن خودم بود، به عدالت تقسیم می‌کردم، چه رسد به بیت‌المال مسلمین!» (35)
 
خطای پلیسِ محاباگر:
اگر پلیسی به دلیل شهرت فرد خاطی، از جریمه او چشم‌پوشی کند، عدالت الهی را نقض کرده است. قرآن می‌فرماید: «کُونُوا قَوَّامِینَ بِالْقِسْطِ شُهَداءَ لِلَّهِ»(36) «هیچ‌گاه عدالت را فدای محبت یا نفرت شخصی نکنید.»
 

13.عاقبت‌نگری در مدیریت: مسئولیت کارفرما در قبال آینده

امام سجاد (ع) در رساله حقوق بر مسئولیت کارفرما نسبت به تأمین نیازهای پایدار کارگر تأکید می‌کند. این مسئولیت تنها محدود به حال نیست، بلکه شامل پیش‌بینی پیامدهای اقدامات و تضمین حقوق آینده کارگر نیز می‌شود.
 
نمونه‌ی تاریخی از عاقبت‌نگری
داستان آیت‌الله بروجردی و مجله مکتب اسلام:
آیت‌الله العظمی بروجردی (ره) هنگام بررسی کتابی، پس از مطالعه کامل، آن را تأیید و از نویسنده تجلیل کرد. اما وقتی از ایشان خواستند مجله «مکتب اسلام» را نیز تأیید کنند، با وجود ستایش شماره موجود، امتناع ورزیدند و فرمودند:
 
«من تنها این شماره را دیده‌ام، اما از محتوای شماره‌های آینده بی‌خبرم. تأیید مجله یعنی مسئولیت‌پذیری در قبال تمامی شماره‌های بعدی.»(37)
این رویکرد، مسئولیت‌پذیری مدیریتی را نشان می‌دهد که در آن، کارفرما موظف است نه تنها به وضعیت کنونی کارگر، بلکه به تأثیرات بلندمدت تصمیمات خود بر زندگی او توجه کند.
 
مبانی اسلامی عاقبت‌نگری
 
۱. قرآن و مسئولیت اعمال:
قرآن هشدار می‌دهد:    «وَ لا تَقْفُ ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ کُلُّ أُولئِکَ کانَ عَنْهُ مَسْؤُولاً»(38)«از آنچه بدان علم نداری پیروی مکن، چرا که گوش و چشم و دل، همه مسئولند.»
کارفرمایی که بدون بررسی پیامدهای تصمیماتش، حقوق کارگر را به خطر می‌اندازد، در پیشگاه الهی مسئول است.
 
۲. سیره پیامبر (ص) در تأمین معیشت:
پیامبر (ص) فرمودند:«کَفی بِالْمَرْءِ إِثْمًا أَنْ یُضَیِّعَ مَنْ یَعُولُ»(39) «همین گناه بس که انسان، کسانی را که تحت تکفل او هستند، به تباهی کشاند.»
این حدیث، کارفرما را موظف می‌کند تا آینده اقتصادی، سلامت و کرامت کارگر را تضمین کند.
 
وظایف کارفرما در پرتو عاقبت‌نگری
خوراک و پوشاک: کارگر باید از غذای سالم و پوشاک مناسب برخوردار باشد. امام علی (ع) می‌فرماید: «آنچه برای خود می‌پسندی، برای کارگرت نیز بپسند.»(40)
 
احترام در خطاب: پیامبر (ص) با کارگران به گونه‌ای سخن می‌گفت که حفظ کرامت آنان را تضمین می‌کرد. ایشان می‌فرمود:
 
«کارگران برادران شما هستند؛ آنان را بردگان نخوانید.»(41)
 
بیمه و حقوق آینده: کارفرما موظف است با پرداخت به موقع دستمزد، بیمه و تأمین اجتماعی، آینده اقتصادی کارگر را پاس دارد.
 

۱۴. تفاوت طبیعی در مقابل تبعیض ناروا: استخدام به مثابه نیاز اجتماعی

قرآن کریم در سوره زخرف می‌فرماید:«وَ رَفَعْنا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجاتٍ لِیَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضاً سُخْرِیًّا(42) «و برخی را بر برخی دیگر برتری دادیم تا یکدیگر را به خدمت گیرند.»
این آیه نشان می‌دهد تفاوت‌های طبیعی در استعدادها و مهارت‌های انسان‌ها، نه تنها مانعی برای عدالت نیست، بلکه پایه‌ای برای تشکیل جامعه و همکاری متقابل است. اگر همه انسان‌ها در یک زمینه تخصص می‌داشتند، نظام اجتماعی فرو می‌پاشید.
 
تفاوت طبیعی یا تبعیض ناروا؟
۱. مثال استکان‌ها:
اگر استکان‌هایی را تصور کنیم که برخی رو به بالا و برخی وارونه هستند، چایریز تنها به استکان‌های باز چای می‌ریزد. این تفاوت ناشی از وضعیت خود استکان است، نه تبعیض چایریز. به همین شکل، در جامعه، برخی به دلیل استعداد ذاتی یا تلاش شخصی، موقعیت بهتری می‌یابند. این تفاوت، طبیعی و عادلانه است. اما اگر چایریز به استکان‌های باز نیز بر اساس غرض شخصی چای نریزد، این تبعیض ناروا خواهد بود.
 
۲. مثال دکتر و بیماران:
دکتری که به یک بیمار می‌گوید «سوپ بخور» و به دیگری «کباب نخور»، بر اساس نیازهای جسمی متفاوت عمل می‌کند. این تفاوت، نه تنها ظلم نیست، بلکه عین عدالت است. اما اگر دکتری بدون دلیل پزشکی، به بیمار ثروتمند داروی بهتر بدهد، این تبعیض است.
 
تفاوت‌های الهی، زمینه‌ساز همکاری
قرآن با اشاره به تنوع استعدادها می‌فرماید:«وَ مِنْ آیاتِهِ خَلْقُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافُ أَلْسِنَتِکُمْ وَ أَلْوانِکُمْ»(44)«از نشانه‌های او آفرینش آسمان‌ها و زمین و تفاوت زبان‌ها و رنگ‌های شماست.»
 
این تفاوت‌ها، انسان‌ها را به همکاری وادار می‌کند: کشاورز به آهنگر نیاز دارد، معلم به پزشک محتاج است، و همه به یکدیگر وابسته‌اند.
 
هشدارهای اخلاقی در استخدام
تبعیض، نابودگر اعتماد: پیامبر (ص) فرمود: «مَنْ وَلی مِنْ أَمْرِ الْمُسْلِمِینَ شَیْئاً فَاسْتَأْثَرَ عَلَیْهِمْ، حَرَّمَ اللَّهُ عَلَیْهِ الْجَنَّه‏»(45)«هرکس در مدیریت مسلمانان، به خود امتیازی دهد، خداوند بهشت را بر او حرام می‌کند.»
 
عدالت در استخدام: امام علی (ع) در نامه به مالک اشتر می‌نویسد: «ایّاکَ وَ الِاسْتِئْثَارَ بِمَا النَّاسُ فِیهِ أُسْوَه‏»(46)«بپرهیز از انحصارطلبی در آنچه مردم برابرند.»
 
حق کارگر و جلوه‌های عدالت عملی
حقوق کارگر در آموزه‌های اسلامی، فراتر از پرداخت دستمزد است و شامل کرامت انسانی، رعایت عدالت در تقسیم کار، و توجه به نیازهای جسمی و روانی می‌شود. این بخش با بررسی نمونه‌های عینی از سیره معصومین (ع)، مفهوم عدالت عملی را در قبال کارگران تبیین می‌کند.
 
۱. سیره حضرت فاطمه زهرا (س): تقسیم عادلانه کار
حضرت فاطمه (س) در همکاری با کنیز خود، فضّه، الگویی بی‌نظیر از عدالت را به نمایش گذاشتند. ایشان کارهای خانه را به صورت متناوب تقسیم می‌کردند و می‌فرمودند:
 
«یک روز تو کار کن، یک روز من کار می‌کنم.»(47)
این رفتار نه تنها نفی برده‌داری روانی است، بلکه نشان می‌دهد کرامت انسان فارغ از جایگاه اجتماعی، محور تعاملات است. حتی در منابع تاریخی آمده است که حضرت فاطمه (س) همواره پیش از فضّه به کار می‌پرداختند تا فشار کار بر دوش او کمتر باشد.
 
۲. عدالت در مجازات: داستان زن باردار و تدبیر امیرالمؤمنین (ع)
روزی زنی خلافکار را برای اجرای حدّ شلاق می‌بردند. امام علی (ع) با دیدن او پرسیدند:
«کجایش می‌برید؟»
گفتند: «برای اجرای حدّ شلاق.»
امام فرمودند:«خودش را شلاق می‌زنید، اما فرزند در شکمش چه گناهی دارد؟ این زن باردار است و سلامت جنین باید حفظ شود.»(48)
 
این روایت، حفظ حقوق حتی محکومان را یادآور می‌شود و تأکید می‌کند عدالت باید با رعایت همه ابعاد انسانی همراه باشد.
 
۳. عدالتی که دیده نمی‌شود: تمثیل ته‌دیگ و عدالت کاذب
در حکایتی، میهمانی از صاحب خانه پرسید: «آیا ته‌دیگ هم دارید؟»صاحبخانه پاسخ داد: «صدای ته‌دیگ را شنیدید، اما خودش را ندیدید!»
 
این تمثیل، وضعیت امروز عدالت در بسیاری از جوامع را توصیف می‌کند: «عدالت در سخن آشکار است، اما در عمل غایب.»(49) امام علی (ع) می‌فرماید:
 
«الْعَدْلُ حَیَاةٌ» (عدالت مایه حیات است)،(50)اما حیاتی که تنها در شعارها زنده می‌ماند، به تباهی می‌گراید.
 
۴. عدالت در محیط‌های کاری: از دانشگاه تا پادگان
قرآن کریم می‌فرماید:«إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ»(51) «خداوند به عدالت و احسان فرمان می‌دهد.»این آیه، عدالت را پایه و احسان را تکمیل‌کننده آن می‌داند. اگر دانشجویی در دانشگاه، کارگری در کارخانه، یا سربازی در پادگان، عدالت را در رفتار مسئولان ببیند، به اسلام عشق می‌ورزد. برعکس، تبعیض و بی‌عدالتی، حتی در کوچک‌ترین موارد (مانند تقسیم ناهار در محیط کار)، اعتماد را نابود می‌کند.
 
۵. حق واقعی کارگر: نگاه یکسان کارفرما
امام سجاد (ع) در رساله حقوق می‌نویسند: «حق کارگر آن است که بدانی او انسانی همانند توست و سزاوار احترام است.»(52)

این جمله، هسته اصلی حقوق کارگر را تشکیل می‌دهد:
عدم تبعیض در دستمزد و امکانات.
توجه به سلامت جسمی و روانی.
پرهیز از تحقیر حتی در خطاب.
 
15.تشویق نیکوکاران و تنبیه خطاکاران: عدالت در مدیریت
عدالت در مدیریت اسلامی به معنای یکسان‌سازی نیست، بلکه به معنای تشویق شایستگان و اصلاح ناهنجاری‌ها با رویکردی حکیمانه است. امام علی (ع) در نامه به مالک اشتر می‌فرماید:
 
«لَا یَکُونَنَّ الْمُحْسِنُ وَ الْمُسِی‏ءُ عِنْدَکَ بِمَنْزِلَهٍ سَوَاء»(53)«نیکوکار و بدکار نزد تو یکسان نباشند.»    این جمله، پایه‌ی نظام تشویق و تنبیه در مدیریت اسلامی را ترسیم می‌کند؛ نظامی که در آن پاداش متناسب با عملکرد و تأدیب مبتنی بر حکمت جایگاه ویژه دارد.
 
۱. الگوی تشویق تدریجی در قرآن
خداوند در قرآن، مراحل رشد حضرت ابراهیم (ع) را به عنوان الگویی برای سلسله مراتب تشویق معرفی می‌کند:
عبدالله (بنده خدا)،
نبی‌الله (پیامبر خدا)،
رسول‌الله (فرستاده خدا)،
خلیل‌الله (دوست خدا)،
إماماً لِلنَّاسِ (رهبر جهانیان).(54)
این سیر نشان می‌دهد پاداش‌ها باید گام‌به‌گام و مبتنی بر رشد فردی باشد.
 
۲. سیره امام صادق (ع): مدیریت با مهربانی
امام صادق (ع) کارگری را برای انجام کاری فرستادند. کارگر پس از انجام کار، بدون گزارش بازگشت، به خانه رفت و خوابید. امام که منتظر گزارش بود، به خانه او رفتند و بالینش نشستند.
با بادبزن برایش باد زدند تا خنک شود. هنگام بیداری، کارگر شرمسار شد. امام فرمودند:«یا روز بخواب و شب کار کن، یا شب بخواب و روز کار کن. خوابت از حد گذشت.»(55) این رفتار، تربیت بدون تحقیر را آموزش می‌دهد؛ مدیریتی که خطاها را با احترام اصلاح می‌کند.
 
۳. امام رضا (ع) و دفاع از حقوق کارگر
امام رضا (ع) با مشاهده کارگر سیاه‌پوستی که زیر دست اربابی ستمگر کار می‌کرد، به ارباب اعتراض کردند:
«آیا از فقر او سوءاستفاده می‌کنی؟! باید حقوقش را به طور کامل و با رضایت بپردازی!»
سپس افزودند: «حتی اگر سه برابر مزدش را بپردازی، اما با نارضایتی باشد، گویی چیزی نداده‌ای!»(56)
این سخن بر دو نکته تأکید دارد:
پرداخت به‌موقع و کامل دستمزد.
آرامش روانی کارگر در فرآیند پرداخت.
 
۴. عدالت در نظام درجه‌بندی
امام علی (ع) در مدیریت نظامی، بر تفاوت‌گذاری عادلانه تأکید داشتند: سرگرد، سرهنگ، سرتیپ؛ هر درجه مبتنی بر سابقه، تخصص و تجربه است.(57)
این نظام، انگیزه‌ی پیشرفت را در کارگران زنده نگه می‌دارد.
 
۵. هشدار قرآن درباره سوءاستفاده از ضعفا
قرآن کریم می‌فرماید: «وَ لَا تَأْکُلُوا أَمْوَالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْبَاطِلِ»(58)«دارایی‌های یکدیگر را به ناحق نخورید.» این آیه، هرگونه سوءاستفاده از موقعیت ضعف کارگر (مانند فقر یا نیاز مالی) را حرام می‌شمارد
 

16.معیارهای کارفرمای شایسته در آموزه‌های علوی

امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) در تبیین ویژگی‌های کارفرمای ناشایست می‌فرمایند که افراد زیر صلاحیت تصدی این مسئولیت را ندارند:
 
۱.  بخیل: فرد بخیل به دلیل خصلت تنگ‌نظری، قادر به رعایت حقوق کارگران و پرداخت منصفانه دستمزد نخواهد بود.
۲.  جاهل: منظور از جهل در اینجا بی‌سوادی نیست، بلکه فقدان شعور و درک لازم است. چه بسا افرادی با مدارک علمی بالا، اما فاقد فهم و تدبیر باشند و این امر می‌تواند به سوء مدیریت و تضییع حقوق کارگران منجر شود.
 
۳. مرتشِی: کارفرمایی که اهل رشوه‌گیری باشد، عدالت را زیر پا گذاشته و منافع خود را بر حقوق دیگران ترجیح می‌دهد.
 
۴. معطل‌کننده‌ی سنت الهی: کارفرما نباید دستورات و آموزه‌های الهی را نادیده بگیرد، زیرا این امر نشان‌دهنده‌ی بی‌توجهی او به اصول اخلاقی و انسانی است.
 
۵.جفاکار: فرد جفاکار و بی‌رحم، قادر به ایجاد محیط کاری سالم و توأم با احترام نخواهد بود و حقوق کارگران را نادیده خواهد گرفت.(59)در همین راستا، در حدیث دیگری نیز بر معیوب بودن کارفرماییِ افراد جاهل، جفاکار و رشوه‌گیر تأکید شده است.
 
علاوه بر این صفات منفی، امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) در نامه مشهور خود به مالک اشتر، ویژگی‌های مثبتی را برای کارگزاران و مدیران، از جمله کارفرمایان، برمی‌شمارند:
 
اهل تجربه: استخدام افرادی که دارای تجربه و سابقه کار مفید هستند، موجب بهره‌وری بیشتر و کاهش اشتباهات خواهد شد.(60)
 
دارای حیا: کارفرما باید باحیا و متواضع باشد و از تحقیر و تحت فشار قرار دادن کارگران خودداری کند.(61) از خاندان‌های شریف: منظور از خاندان شریف، خانواده‌هایی است که دارای ادب، اخلاق نیکو و احترام اجتماعی هستند. تربیت صحیح خانوادگی می‌تواند تأثیر مثبتی بر رفتار و منش کارفرما داشته باشد.(62)
 
در آموزه‌های اسلامی تأکید شده است که هرگونه فریب و نیرنگ در روابط کاری، نتیجه‌ی معکوس خواهد داشت: «مَنْ غَشَّ غُش‏»؛ هر کس خیانت کند، به او خیانت خواهد شد.(63)
 
 در مقابل، اگر کارگر و کارفرما بر اساس حق و عدالت رفتار کنند، خداوند که اسمش «جبّار» (جبران‌کننده) است، پاداش نیکوکاران را خواهد داد و خسارات متوجه آنان را جبران خواهد نمود. بنابراین، نباید از انجام کار خیر پشیمان شد.
 
نمونه‌ی عملی این آموزه‌ها در داستان سرباز جوانی که در تلویزیون روایت شد، مشهود است. او مقداری طلای پیدا شده را به صاحبش بازگرداند و در پاسخ به دلیل این عمل گفت:
 
 «پدرم نان حرام به من نداده است.» اهمیت لقمه‌ی حلال در تربیت و شکل‌گیری شخصیت افراد بسیار زیاد است. در واقعه‌ی عاشورا نیز، امام حسین (علیه‌السلام) دلیل عدم تأثیر سخنان خود بر سپاه دشمن را پر شدن شکم‌های آنان از حرام دانستند.(64)
 

17.آفت‌های نظام کارگری: مال حرام و طمع

امام علی(ع) در بیان ویژگی‌های کارفرمای ناشایست، طمع را به عنوان یکی از عوامل نابودی نظام کارگری معرفی می‌کند:
 
«وَ أَقَلُّ فِی الْمَطَامِعِ إِشْرَافاً»(65) «کم‌طمع‌ترین افراد را انتخاب کن.» این فراز نشان می‌دهد طمعورزی کارفرما نه تنها حقوق کارگران را نقض می‌کند، بلکه اعتماد عمومی را از بین می‌برد.
 
حدیثی از معصومین(ع) هشدار می‌دهد: «مالُ الحَرام یُبینُ فِی الذُّریَّه»(66)«مال حرام، آثارش در نسل‌های بعد آشکار می‌شود.»
این حدیث تأکید می‌کند که سوءاستفاده از حق کارگران یا استفاده از منابع حرام، پیامدهای اخلاقی و اجتماعی جبران‌ناپذیری دارد.
 
تقسیم معیشت از نگاه قرآن
قرآن کریم می‌فرماید: «نَحْنُ قَسَمْنا بَیْنَهُمْ مَعِیشَتَهُمْ»(67) «ما معیشت را میان آنان تقسیم کردیم.»    این آیه یادآور می‌شود که رزق هرکس اندازه‌ای الهی دارد و تلاش برای افزایش آن از راه‌های نادرست (مانند کاهش دستمزد کارگران)، تنها برکت را نابود می‌کند.
 
عاقبت‌نگری در مدیریت
امام علی(ع) شرط اصلی موفقیت کارفرما را توجه به پیامدهای بلندمدت می‌دانند: «وَ أَبْلَغُ فِی عَوَاقِبِ الْأُمُورِ(68)«در عواقب کارها به ژرف‌اندیشی بپرداز.»
 این جمله به معنای آن است که هر تصمیم مدیریتی باید با درنظرگرفتن تأثیرات اخلاقی، اجتماعی و اقتصادی بر کارگران و جامعه باشد.

 مثال عملی از طمع ورزی
حفر چاه ناقص: کارگری که عمق چاه را از ۵ متر به ۴ متر کاهش می‌دهد و ادعای تکمیل کار می‌کند، نمادی از تقلب برای سود آنی است.
پیامدها: این تقلب نه تنها خطرات فیزیکی (مانند ریزش چاه) دارد، بلکه اعتماد عمومی را تخریب می‌کند.
 
لقمه حرام و بی‌برکتی
امام حسین(ع) در روز عاشورا فرمودند: «شکم‌های شما از حرام پر شده است»(69) این جمله نشان می‌دهد لقمه حرام باعث سخت‌دلی و بی‌تفاوتی نسبت به حقوق دیگران می‌شود.
 
نتیجه:
موزه‌های اسلامی، به‌ویژه آنچه در رساله حقوق امام سجاد (ع) و سیره معصومین (ع) تجلی یافته است، نگرشی جامع و انسان‌محور به حقوق کارگر ارائه می‌دهد.
 
 این دیدگاه، کارگر را انسانی صاحب کرامت، نیازمند احترام، تأمین معیشت شایسته و توجه به ابعاد روانی و اجتماعی می‌داند. عدالت در پرداخت دستمزد، تکریم جایگاه کار و خدمت، پرداخت به‌موقع مزد، و ممنوعیت بهره‌کشی، از اصول اساسی حقوق کارگر در اسلام است.
 
 سیره عملی معصومین (ع) همچون رفتار محبت‌آمیز امام علی (ع) با قنبر و تأکید پیامبر اکرم (ص) بر خدمت‌گزاری رهبران، الگویی عملی برای کارفرمایان در تعامل با کارگران ارائه می‌دهد.
 
 در نهایت، تحقق عدالت در محیط کار، نه تنها یک ضرورت اخلاقی و اجتماعی است، بلکه بهترین راه برای جلب اعتماد، افزایش بهره‌وری و تبلیغ عملی ارزش‌های والای اسلام در جامعه به شمار می‌رود.
پی‌نوشت‌ها:
1.تحف العقول، ص۲۶۱.
2. آیه ۱۴۰ سوره آل عمران
3.من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۳۷۸
4. الأنعام: ۱۵۲
5. بحار الأنوار، ج۴۶، ص۱۰۲.
6. وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۴۳.
7. حجرات/۱۲.
8. تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۳۲۵.
9. الکافی، ج۲، ص۳۵۵.
10. تحف العقول، ص۲۶۱.
11. بحار الأنوار، ج۴۱، ص۱۴.
۱2. تفسیر نمونه، ج۲، ص۳۲۲.
۱3. الکافی، ج۲، ص۳۵۵.
۱۳. تحف العقول، ص۲۶۱.
۱۴. بحار الأنوار، ج۴۱، ص۱۴.
۱۵. تفسیر نمونه، ج۲، ص۳۲۲.
۱۶. الکافی، ج۲، ص۳۵۵.
۱۷. تحف العقول، ص۲۶۱.
۱۸. نمل/۴۰.
۱۹. حدید/۲۳.
۲۰. قصص/۷۶.
۲۱. جاثیه/۲۳.
۲۲. تحف العقول، ص۲۶۱.
۲۳. زخرف/۳۲.
۲۴. الصحیفه السجادیّه، دعای ۲۰.
۲۵. بحار الأنوار، ج۷۲، ص۳۹۶.
۲۶. نحل/۷۱.
۲۷. زخرف/۳۲.
۲۸. بحار الأنوار، ج۱۶، ص۴۰۶.
۲۹. الرحمن/۷-۸.
۳۰. انعام/۱۵۲.
۳۱. نهج البلاغه، خطبه ۱۴۷.
۳۲. مکارم الأخلاق، ص۲۲۰.
۳۳. نهج البلاغه، نامه ۵۳.
۳۴. نساء/۵۸.
۳۵. شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج۱۰، ص۹۷.
۳۶. نساء/۱۳۵.
۳7. برگرفته از خاطرات تاریخی حوزه علمیه قم.
۳8. اسراء/۳۶.
39. الکافی، ج۵، ص۱۲۷.
۴0. غرر الحکم، حدیث ۴۵۶۰.
۴1. وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۴۹.
۴2. زخرف/۳۲.
۴3. روم/۲۲.
۴4. وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۳۴.
۴5. نهج البلاغه، نامه ۵۳.
۴۷. بحار الأنوار، ج۴۳، ص۸۱.
۴۸. شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج۲۰، ص۲۶۹.
۴۹. امثال و حکم دهخدا، ج۳، ص۱۲۲.
۵۰. غرر الحکم، حدیث ۴۵۶.
۵۱. نحل/۹۰.
۵۲. تحف العقول، ص۲۵۹.
۵۳. نهج البلاغه، نامه ۵۳.
۵۴. بقره/۱۲۴.
۵۵. الکافی، ج۵، ص۳۰۴.
۵۶. بحار الأنوار، ج۴۹، ص۱۰۱.
۵۷. تفسیر المیزان، ج۱، ص۲۶۷.
۵۸. بقره/۱۸۸.
59. دعائم الإسلام، ج ‏۲، ص ۵۳۱.
60. نهج‌البلاغه، صبحی صالح، نامه ۵۳.
61.نهج‌البلاغه، صبحی صالح، نامه ۵۳.
62.نهج‌البلاغه، صبحی صالح، نامه ۵۳.
63.الکافی، چاپ إسلامیه، ج ‏۵، ص ۱۶۰.
64.بحار‌الأنوار، ج ‏۴۵، ص ۸.
۶۵. نهج‌البلاغه، نامه ۵۳، صبحی صالح.
۶۶. وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۵۴.
۶۷. زخرف/۳۲.
۶۸. نهج‌البلاغه، نامه ۵۳، صبحی صالح.
۶۹. بحار الأنوار، ج۴۵، ص۸.
 
منابع:
https://gharaati.irحقّ کارگر در رساله حقوق امام سجاد علیه السلام (1)
https://gharaati.irحقّ کارگر در رساله حقوق امام سجاد علیه السلام (2)


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط