ویژگی های رفتاری مدیر شایسته: امانتداری

در این نوشتار، به بیان و شرح امانتداری مدیر که یکی از مهم ترین ویژگی های رفتاری یک مدیر شایسته و کارامد می باشد، خواهیم پرداخت.
شنبه، 27 ارديبهشت 1404
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ویژگی های رفتاری مدیر شایسته: امانتداری
مدیر تنها با ابزارهای مدیریتی و مهارت ‌های ظاهری، شایستگیِ فرماندهی و مدیریت بر مجموعه ‌های انسانی را ندارد، بلکه مدیریت بر مجموعه‌ های بشری نیازمند رعایت مکارم اخلاقی و اصول انسانی است.
 
در سلسله مقالاتی به ویژگی‌های رفتاری مدیر شایسته پرداخته می­شود.
 
ارزش قائل شدن برای کار و روابط انسانی برای بقای مدیریت، ضروری است و مدیران با اخلاق و ارزش‌مدار از محبوبیت بسیاری برخوردارند.
 
مدیرانی که رفتار معقول و اخلاقی دارند و سنجیده عمل می‌کنند، همان مدیران مسئولیت‌پذیر، منضبط و امانت‌دارند. مدیران موفق در واقع، خدمتگزارند. آنان علاوه بر اینکه خویشتن خود را پرورش داده‌اند به توسعه و رشد افراد مجموعه خویش نیز می‌اندیشند.
 
ویژگی ‌های عالی رفتاری، که همواره مورد تأکید اسلام بوده و مفاهیم آیات قرآن کریم نیز در بردارنده آن است در مدیریت، اهمیت بسزایی دارد.
 
به تعبیر قرآن، ثمره ایمان و تقوا در عمل صالح معلوم، و نیت خوب در آثار و جلوه های خود آشکار می‌شود:
وَ یبَشِّرُ الْمُؤْمِنِینَ الَّذِینَ یعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرًا کبِیرًا؛ و به مؤمنانی که اعمال صالح انجام می‏دهند، بشارت می‏دهد که برای آنها پاداش بزرگی است. (سوره مبارکه اسراء، آیه 9)
 
در سلسله مقالاتی به ویژگی‌های رفتاری مدیر شایسته پرداخته می­شود. مدیران موفق و شایسته دارای اخلاق اسلامی، امانت دار، قانون گرا، مسئولیت پذیر، اطاعت‌ پذیر، برخوردار از نظم و انضباط و انگیزه و روحیه خدمت هستند، تلاش و کوشش آنها را در محیط کار توصیف کرده است و در عین حال آنان را دارای انضباط مالی و سیاسی می باشند که از مناعت طبع والایی برخوردارند.
 
در این نوشتار، به بیان و شرح امانتداری مدیر که یکی از مهم ترین ویژگی های رفتاری یک مدیر شایسته و کارامد می باشد، خواهیم پرداخت.


امانتداری

امانت، ضد خیانت و به معناى راستى، ودیعه وهر چیزى است که براى نگاهداشتن به کسى می سپرند.1 امین کسی است که ودیعه را به او می سپارند.
 
وقتى صحبت از امانت به میان مى‌آید، اغلب مردم گمان مى‌کنند که امانت فقط مال است در صورتی که امانت، مصداقهای دیگرى هم دارد. از نظر قرآن و دین مقدس اسلام (امانات الهى)، زنان و فرزندان، اسرار و رازها، مجالس، شاگردان، مشاغل و مناصب اجتماعى و سیاسى و مشاغل دولتى و ادارى، سرمایه‌هاى بلاد اسلامى(چه ثروت‌هاى عمومى و چه ثروت‌هاى خصوصى) و اعضا و جوارح انسان همگی امانت‌ است.
 
پیامبر عظیم ‌الشأن اسلام صلّی الله علیه و آله و سلّم قبل از اینکه رسالت تبلیغ دین اسلام را به دوش بگیرد به محمد امین معروف بود. این لقب به دلیل اعتمادی بود که مردم به امانتداری حضرت داشتند؛ از این رو اموال خویش را به رسم امانت نزد آن حضرت قرار می‌دادند.
 
خداوند متعال نیز اسلام عزیز را برای تبلیغ بر محمّد امین صلّی الله علیه و آله و سلّم عرضه نمود چون امانتی بس عظیم بود.
 
صفت امانتداری ویژگی اصیل و پُرمایه ای در اخلاق اسلامی است. مدیرانی که داعیه رسالت‌های سازمانی را دارند جز با مزیّن شدن به این صفت برجسته و حفظ و نگهداری سرمایه‌های مادی و غیر مادی سازمان به ادای رسالت موفق نخواهند شد. در سازمانی که امانتداری سلوک فرماندهان و کارکنان نباشد، فضای اعتماد و آرامشی وجود نخواهد داشت تا در پرتو آن اهداف سازمانی محقق گردد.
 
ادای امانت از نظر اسلام چنان مهم است که اگر دشمن چیزی را به عنوان امانت به انسان بسپارد باید در حفظ آن کوشش نمود. پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم در این‌باره فرموده‌اند:
أَدُّوا الْأَمَانَاتِ وَ لَوْ إِلَى قَتَلَةِ الْأَنْبِیاء2
امانت‌ها را بپرداز گر چه به قاتلان پیامبران باشد.
 
امیر مؤمنان علی علیه السلام نیز در بیان اهمیت امانت در دین اسلام می‌فرمایند:
رَأْسُ الْإِسْلَامِ الْأَمَانَة3
سر اسلام، امانتداری است.
 
صفت والای امانتداری آنچنان اهمیت دارد که آرامش و امنیت اجتماع و گروه‌های سازمان‌یافته در گرو این ویژگی است. ادای امانت از اوامر الهی، و در قرآن کریم به آن اشاره شده است:
إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَماناتِ إِلى أَهْلِها4
خداوند به شما فرمان می‏دهد که امانت‌ها را به صاحبانش بدهید.
 
خدای متعال در سوره مؤمنون رعایت امانت را یکی از صفات اهل ایمان برمی شمارد و می‌فرماید:
وَ الَّذِینَ هُمْ لِأَماناتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ راعُونَ5
مؤمنان کسانی هستند که امانتها و عهد خود را رعایت می‏کنند.
 
هدف اسلام ایجاد جامعه‌ای است که اعتماد عمومی بر آن حکمفرما باشد؛ لذا با تأکید بر امانتداری به عنوان یکی از عواملی که پیوند میان افراد اجتماع را محکمتر می‌کند به سوی این هدف گام برمی‌دارد.
 
در یک دسته‌بندی می‌توان گفت امانتداری در چهار بخش قابل توجه است: نسبت به خدا و رسول خدا (قوانین دینی)، نسبت به بیت المال و امور اقتصادی، امانتداری نسبت به اسرار نظامی و سیاسی و امانتداری نسبت به ناموس و اموال و اسرار شخصی دیگران. امام صادق  علیه السلام برای امانتداری سه مرحله قائل شده‌اند: حفظ اموال، حفظ اسرار، حفظ ناموس:
لَا یکونُ الْأَمِینُ أَمِیناً حَتَّى یؤْتَمَنَ عَلَى ثَلَاثَةٍ فَیؤَدِّیهَا: عَلَى الْأَمْوَالِ وَ الْأَسْرَارِ وَ الْفُرُوج‏6
کسی را نمی‌توان امانتدار دانست تا در سه مورد امانتداری خود را نشان دهد: در حفظ اموال، حفظ اسرار و حفظ ناموس.
 
حفظ اسرار و اموال و آبرو، بخش‌هایی از امانتداری است که در زندگی فردی و سازمانی باید مورد رعایت قرار گیرد. در مشاغلی مانند نیروی انتظامی که با امانت‌های سازمانی و اجتماعی در ارتباطند و به نوعی مورد اعتماد و امین مردم هستند این امر جنبه حیاتی دارد.
 
در حیطه مشاغل و وظایف، مقام معظم رهبری مدظله العالی در جمع مسئولان و کارگزاران درباره امانتداری فرمودند:
«یکی از خصوصیات، این است که مردم می‌خواهند این احساس را داشته باشند که مسئولان کشور در سطوح مختلف، نسبت به موجودی کشور، امانتدار و امینند. این را من می‌خواهم از شما به طور جد بخواهم که مراقب باشید، این امانت و این روحیه امانتداری نسبت به آنچه که از مردم در اختیار ماست- بیت‌المال و آنچه که مربوط به ثروت‌های عمومی کشور است- اختلال پیدا نکند.»7
 ویژگی های رفتاری مدیر شایسته: امانتداری


1. حفظ، نگهداری و صرفه‌جویی در استفاده از اموال سازمانی

طبق حدیث امام صادق علیه السلام یکی از موارد امانت‌داری، نگهداری اموال دیگران به نحو شایسته است. نگهداری و صرفه‌جویی در استفاده از اموال سازمانی نیز بخشی از امانت‌داری مالی است. قابل ذکر است که تمام اموال مؤسسات دولتی و وابسته به دولت، جزء دارایی‌های عمومی یا بیت‌المال است که در دست کارکنان به امانت سپرده شده و هر فردی به تنهایی به حفظ و نگهداری و استفاده‌ صحیح و قانونی از آنها موظف است. همه کسانى که به گونه ای با نوعى از بیت‌المال در ارتباطند باید نسبت به استفاده و نگهدارى از آن دقیق و دلسوز باشند و با عقل و تدبیر و در چارچوب قانون و مقررات، آن را به کارگیرند.
 
مقام معظم رهبری مدظله العالی در مورد تعریف صرفه‌جویی و قناعت و لزوم آن در میان اقشار مختلف مردم فرمودند:
«صرفه جویی به معنای گدابازی نیست که بعضی بگویند چرا نمی‌گذارید مردم از نعمت‌های خدا استفاده کنند. نه، استفاده کنند، ولی اسراف و زیاده‌روی نکنند. اسراف در جامعه، لازمه اشرافی‌گری و تقسیم نابرابر ثروت و مایه تضییع اموال عمومی و نعمت الهی است. صرفه جویی صحیح- همان که در اسلام به آن قناعت می‌گویند- به معنای نخوردن نیست به معنای زیاده‌روی نکردن، مال خدا را حرام نکردن، نعمت الهی را ضایع نکردن است. اگر جامعه‌ای بخواهد قناعت و صرفه‌جویی را- که یک دستور اسلامی است- عمل بکند، باید متوجه باشد که در شکل کلی باید به عدالت اجتماعی و مسئله عدالت پرداخته شود. برای این که بشود این راه را ادامه داد، همه و همه باید کوشش کنند.»8
 
دقت در صرفه‌جویی سازمانی در ظرافت کلام امیر‌مؤمنان علیه السلام  ضمن نامه‌اى به یکى از کارگزاران قابل توجه است:
اَدِقُّوا اَقْلامَکمْ، وَ قارِبُوا بَینَ سُطُورِکمْ، وَاحْذِفُوا عَنّى فُضُولَکمْ، وَاقْصُدُوا الْمَعانِىَ، وَ اِیاکمْ وَالاِکثارَ، فَاِنَّ اَمْوالَ الْمُسْلِمینَ لا تَحْتَمِلُ الاِضْرارَ9
قلم‌هایتان را نازک کنید؛ فاصله سطرها را نزدیک نمایید؛ سخنان زاید را حذف کرده؛ به معانى بسنده کنید و از طولانى‌نویسى بپرهیزید؛ زیرا اموال مسلمانان تحمل ضرر و زیان را  ندارد.
 
امام خمینى رحمه الله نیز این گفتار حضرت على علیه السلام  را دستورالعمل دائمى و لازم الاجرا براى همه می دانند و مى‌فرمایند:
«این یک دستورى هست براى همه؛ یعنى دستورى هست براى کسانى که در بیت‌المال دست دارند. این طور حضرت امیر علیه السلام در وقت حکومتش دستور مى‌دهد براى صرفه‌جویى. مسئله این نیست که در آن وقت و در حکومت حضرت امیر باشد؛ این دستور است در طول تاریخ براى کسانى که متکفّل حکومت هستند که تا اندازه ممکن در بیت‌المال تصرف نکنند.»10
 
حضرت امام رحمه الله خود نیز در ایام زعامت و رهبرى امت اسلام با الگوپذیرى از سیره حضرات معصومین علیهم السلام نهایت اهتمام را در پاسدارى از اموال عمومى و بیت‌المال مسلمانان داشت و دیگران را نیز از استفاده شخصى از امکانات بیت‌المال نهى مى‌کرد.
 
مقام معظم رهبری مدظله العالی نیز در تبیین این موضوع و تطابق آن با صرفه‌جویی امروزی در سازمان‌ها می‌فرمایند:
«از ایجاد دستگاه‌های زاید، استخدام‌های زاید و توسعه‌دادن‌های زاید، خودداری کنید؛ یعنی باید از کاغذپراکنی و زیاده‌نویسی‌های بیهوده و وقت‌تضییع‌کن، خودداری کنیم.»11
 
استفاده شخصى از امکانات بیت‌المال در اسلام به شدّت نکوهش شده است. برخورد حضرت على علیه السلام  با طلحه و زبیر و خاموش کردن چراغ بیت‌المال در این زمینه آنچنان مشهور است که زبانزد خاص و عام است.
 
از نامه‏های امام علی علیه السلام  نامه‌ای است به اشعث ابن قیس که (از جانب عثمان) حکمران آذربایجان بود. حضرت برای توصیه او به حفظ اموال آذربایجان (بعد از پایان جنگ جمل) نامه‏ای نوشت و فرمود:
إِنَّ عَمَلَکَ لَیسَ لَکَ بِطُعْمَةٍ، وَ لکِنَّهُ فِى عُنُقِکَ اَمانَةٌ وَ أَنْتَ مُسْتَرْعىً لِمَنْ فَوْقَکَ لَیسَ لَکَ أَنْ ‏تَفْتاتَ‏ فِى رَعِیةٍ، وَ لا تُخاطِرَ إِلَّا بِوَثِیقَةٍ، وَ فِى یدَیکَ مالٌ مِنْ مالِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ، وَ أَنْتَ مِنْ ‏خُزَّانِهِ‏ حَتّى تُسَلِّمَهُ إِلَىَّ، وَ لَعَلِّى أَنْ لا أَکُونَ شَرَّ ‏وُلاتِکَ‏ لَکَ، وَ السَّلامُ12
عمل (و حکمرانی) تو رزق و خوراک تو نیست (تو را حکومت نداده‏اند تا آنچه بیابی از آن خود پنداشته بخوری) بلکه آن عمل امانت و سپرده‏ای در گردن تو است (که باید آن را مواظبت کنی در راه آن قدمی برخلاف دستور دین بر نداری) و خواسته‏اند که تو نگهبان باشی برای کسی که از تو بالاتر است (تو زیردست امیری هستی که تو را حافظ و نگهبان قرار داده و ولایتی به تو سپرده است که آن را از جانب او مواظبت نمایی؛ پس) تو را نمی‏رسد که در کار رعیت به میل خود رفتار نمایی (پیش از اینکه به تو دستور دهند کاری انجام دهی) و نمی‏رسد که متوجه کار بزرگی شوی مگر به اعتماد امر و فرمانی که به تو رسیده باشد و در دستهای تو است مال و دارایی از مال خداوند بی‏همتای بزرگ و تو یکی از خزانه‏داران آن هستی تا آن را به من بسپاری و امید است من بدترین والی‌ها و فرماندهان برای تو نباشم (بلکه این دستور سود دنیا و آخرت تو را در بر دارد) و درود بر آنکه شایسته درود است.
 
آن حضرت علیه السلام  به یکی دیگر از کارگزاران خود(که او را از نادرستیش نکوهش نموده و از او حساب خواسته بود) نوشتند:
فَقَدْ بَلَغَنِى عَنْکَ أَمْرٌ إِنْ کُنتَ فَعَلْتَهُ فَقَدْ أَسْخَطْتَ رَبَّکَ، وَ عَصَیتَ إِمامَکَ، وَ ‏أَخْزَیتَ‏ ‏أَمانَتَکَ‏.  بَلَغَنِى أَنَّکَ ‏جَرَّدْتَ‏ ‏الْأَرْضَ‏ فَأَخَذْتَ ما تَحْتَ قَدَمَیکَ، وَ اَکَلْتَ ما تَحْتَ یدَیکَ، فَارْفَعْ إِلَىَّ حِسابَکَ، وَ اعْلَمْ أَنَّ حِسابَ اللَّهِ أَعْظَمُ مِنْ حِسابِ النّاسِ، ‏وَ ‏السَّلامُ‏13
به من از تو خبر کاری رسیده است که اگر کرده باشی پروردگارت را به خشم آورده، امام و پیشوایت را نافرمانی نموده‌ای و امانت خود را خوار گردانیده‏ای (در کارت خیانت کردی و دیگر لیاقت حکمرانی نداری). به من رسیده است که تو زمین را برهنه کرده‏ای (محصول اشجار و زراعات را برای خود برده و چیزی به رعیت نداده‏ای) پس هر چه زیر دو پایت بوده گرفته، و آنچه در دو دستت بوده خورده‏ای (اموال و دارائی بیت‏المال را تصرف کرده برای خویش اندوخته‏ای) اکنون برای من حساب (دخل و خرج) خود را بفرست و بدانکه حساب خدا (در روز رستخیز) از حساب و وارسی مردم بزرگتر است (دقیق‏تر است؛ زیرا اینجا ممکن است صورت دروغ و برخلاف واقع تنظیم شود، ولی آنجا جز راستی کاری انجام نمی‏گیرد) و درود بر شایسته آن.
 
مقام معظم رهبری مدظله العالی نیز در پیام نوروزی سال 76 صرفه‌جویی در اموال دولتی و بیت‌المال را گوشزد کردند و فرمودند:
«به نظر من باید مسئولان کشور، راه صرفه‌جویی و مقابله با اسراف را به مردم یاد بدهند.خود مسئولان دولتی هم باید اسراف نکنند. اسراف مسئولان دولتی از اسراف مردم عادی مضرتر است؛ زیرا که این اسراف در بیت‌المال است. بنابراین مسئولان، فهرستی از مثال‌های صرفه‌جویی و اجتناب از اسراف را ردیف کنند و آن را به مردم بگویند و تعلیم بدهند که چگونه می‌شود صرفه‌جویی کرد.»
 
حیف و میل بیت‌المال و استفاده‌ شخصی و ناصحیح از آن، خیانت به اموال مسلمین، گناهی است نابخشودنی و در واقع خیانت به خود فرد نیز هست. فرد خیانتکار با خیانت خویش از رحمت الهی دور می‌گردد. خداوند در قرآن می‌فرماید:
إِنَّ اللَّهَ لا یحِبُّ کُلَّ خَوَّانٍ کَفُورٍ14
 خداوند هیچ خیانتکار ناسپاسی را دوست ندارد.
 
پس شایسته است کسانی که با امانات مردمی و سازمانی در ارتباطند برای دوری از غضب الهی در استفاده از اموال دیگران دقت و حساسیت لازم را مبذول دارند.
 ویژگی های رفتاری مدیر شایسته: امانتداری


2. حفظ، نگهداری و استفاده صحیح از اطلاعات (رازداری(

در این گفتار به بُعد دوم امانتداری یعنی حفظ اسرار پرداخته می شود.
 
راز در لغت به معنی پنهان و پوشیده است. اصل رازداری، که در عربی از آن به کتمان سِر یاد می‌شود، شامل عیب‌پوشی، تقیه، پنهان کردن اسرار و افشا نکردن آن است.
 
در یک تقسیم بندی می‌توان گفت رازدارى بر دو نوع است: یکى راز دیگران را نگاهداشتن و دیگرى اسرار خود را پوشیدن و آشکار نکردن.
 
در دهکده جهانی امروز، که به آسانی و در مدت کوتاهی، می‌توان از اخبار جهان آگاهی یافت با توجه به ابزار‌های پیشرفته و حساس جاسوسی و اطلاعاتی، ارزش حفاظت اطلاعات شخصی و سازمانی، بیش از پیش نمود می‌یابد. رازداری در محیط سازمانی به معنای حفظ اطلاعات سازمانی است. حفظ اطلاعات به این معنا است که از افشای اسرار به هر شیوه، چه گفتار، چه نوشتار، چه رمز و چه اشاره جلوگیری شود.
 
کتمان سر، ویژگی اخلاقی است که مورد توجه دین اسلام هم هست. در بعضی از موارد از واجبات مؤکد شمرده، و برای افشا‌کننده آن، مجازات شدیدی در نظر گرفته شده است.
 
در احادیث اسلامى درباره رازدارى و ترک افشاى سرّ تعبیرات گوناگونى دیده مى‌شود که نشان دهنده اهتمام اسلام به این موضوع است تا آنجا که اسرار دیگران به منزله امانت‌هاى آنها شمرده شده و افشاى سرّ به عنوان خیانت در امانت است.
 
امام‌ صادق علیه السلام  درباره اهمیت رازداری می‌فرمایند:
اُمِرَ النَّاسُ بِخَصْلَتَینِ فَضَیعُوهُمَا فَصَارُوا مِنْهُمَا عَلَی غَیرِ شَیءٍ الصَّبْرِ وَ الْکتْمَانِ15
مردم‌ به‌ دو ویژگی مأمور شدند، ولی‌ آن‌ دو را تباه‌ کردند و از دست‌ دادند و به‌ همین‌ جهت‌ موفقیتی‌ به‌ دست‌ نیاوردند: یکی‌ صبر و دیگری‌ رازپوشی‌.
 
ایمان و تقوا از عوامل حفظ اسرار است انسان مؤمن و با تقوا هرگز به خود اجازه نمى‌دهد که اسرار سازمان خویش را فاش سازد و به خود و همکارانش آسیب برساند. او به خدایى ایمان دارد که حاضر و ناظر بر کردار و گفتار بندگان خویش است و روز جزایى را مدّ نظر دارد که به کارنامه عمل او رسیدگى می شود و مورد بازخواست قرار مى‌گیرد و معتقد به قرآنى است که مى‌فرماید:
ما یَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ اِلاّ لَدَیْهِ رَقیبٌ عَتیدٌ16
هیچ کلامى نمى‌گوید مگر اینکه در کنار او مراقبى حاضر است.
 
افشای راز، همانطور که در شرع مذموم است، نزد عقل نیز مورد سرزنش است. آنکس که رازدار خویش نیست، نمی تواند اسرار دیگران را حفظ کند؛ چنان که امام علی علیه السلام  می‌فرمایند:
مَن ضَعُفَ عَنْ حِفْظِ سِرِّهِ لَم یَقْوَ لِسِّرِ غَیره17
کسی که نتواند رازدار اسرار خود باشد، نمی تواند اسرار دیگران را نیز حفظ کند.
 
شخصی که در حفظ اسرارش، ناتوان یا نسبت به آن بی‌اعتناست، نباید توقع داشته باشد که مردم سرّ او را پوشیده نگاه دارند.
 
حفظ اسرار تمرینی است برای حفظ آبروی خویش و پاسداری از رازهایی که دیگران نزد شخص به امانت گذاشته‌اند.
حضرت علی علیه السلام  می‌فرمایند:
وَالْمَرءُ اَحفَظُ لِسرِّهِ وَ رُبَّ ساعٍ فیما یَضُرُّهُ18
و انسان اسرار خویش را بهتر از هر کس دیگری می‌تواند حفظ کند. بسیارند کسانی که بر زیان خود می‌کوشند.
 
خامشی به که ضمیر دل خویش
با کسی گفتن و گفتن که مگوی
سخنی در نهان نباید گفت
که بَرِ انجمن نشاید گفت
سعدی
 ویژگی های رفتاری مدیر شایسته: امانتداری


اهمیت حفظ اطلاعات

رازداری در جنبه‌های مهم زندگی اعم از فردی، سیاسی، اجتماعی، نظامی، انتظامی و ... از اهمیت بسیاری برخوردار است.
 
گاهی افشای اسرار نظامی و سیاسی کشور باعث می‌شود که سرنوشت آن کشور به خطر افتد یا خون‌ بی‌گناهانی ریخته شود و اموال و آبروها از بین برود.
 
پیامبر اکرم  صلّی الله علیه و آله و سلّماصحاب و یارانش را به حفظ اسرار اعم از نظامی، انتظامی، سیاسی و عقیدتی  توصیه می‌کردند و بسیاری از پیروزی‌های مسلمانان به خاطر حفظ همین اسرار بود.
 
کسانی که با اطلاعات و اسرار مردم و مملکت سرو کار دارند، آنان در حقیقت امانتدار اطلاعات و اسرار هستند و اطلاعاتی که در اختیار آنان قرار گرفته، راز یا سرّیست که نباید فاش گردد.
 
پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم گاهی نقشه جنگ و برنامه عملیات و گاهی هدفِ حرکت نظامی و اعزام نیرو و افراد را پنهان می کرد.
 
امام على علیه السلام  نیز به این نکته توجه داشت و در نامه‏اى خطاب به مرزداران و نیروهاى مسلح خود ضمن اشاره به برخى از حقوق آنان بر حاکم مى‏فرماید:
أَلَا وَ إِنَّ لَکمْ عِنْدِی أَنْ لَا أَحْتَجِزَ دُونَکمْ سِرّاً إِلَّا فِی حَرْب‏19
 بدانید که حق شما بر من این است که هیچ رازى جز اسرار نظامى را از شما پوشیده ندارم.
 
دو نکته بسیار مهم در این کلام امام‏ علیه السلام  هست:
نخست اینکه اسرار مربوط به جنگ به دلیل رعایت اصل غافل‏گیرى باید در سطح فرماندهى کلان باقى بماند و نیروهاى عمل کننده تا زمان اجراى عملیات از آن آگاه نباشند تا مبادا دشمن از اخبار و اسرار آگاه شود و به تدارک قوا بپردازد و دیگر اینکه امیرالمؤمنین علیه السلام  اهمیّت فراوانى به مرزداران داده که مى‏فرماید حق شما این است که هیچ چیز را (آنچه را می‌بایست بدانید) از شما پنهان نکنم.
 
ابوجعفر می گوید امام صادق علیه السلام  به من فرمود خداوند عزّوجلّ در قرآن گروه‌هایی را به جرم افشای اسرار و اطلاعات سرزنش کرده است.20 گفتم قربانت، کجا؟ فرمودند در این آیه:
وَ إِذا جاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذاعُوا بِهِ وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَ إِلى أُولِی الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ  الَّذِینَ یسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ21
و هنگامی که خبری از پیروزی یا شکست به آنها برسد (بدون تحقیق) آن را شایع می‏سازند در حالی که اگر آن را به پیامبر و پیشوایان که قدرت تشخیص کافی دارند بازگردانند از ریشه‏های مسائل آگاه خواهند شد.
 
این آیه به رازداری سیاسی اشاره، و تأکید می‌کند که اگر شایعاتی شنیدید، آن را بدون تحقیق منتشر نکنید؛ بلکه رازدار باشید و هر چه را شنیده‌اید با فرمانده و رهبر یا مسئولان عالی رتبه در میان بگذارید، نه اینکه آن را در میان عامه مردم منتشر کنید؛ این کارتان پیامدهای شوم سیاسی و اجتماعی به بار می آورد.
 
در جریان نهضت مقدّس عاشورا، پیک امینى به نام قیس بن مسهّر صیداوى با پیامى از امام حسین علیه السلام  راهى کوفه شد، ولى پیش از رسیدن به کوفه به دست نیروهاى دشمن گرفتار شد. قیس، که خود را در میان اسارت یا شهادت یافت و رساندن پیام امام را غیر ممکن دید، پیش از اینکه پیام آن حضرت به دست مأموران دشمن بیفتد آن را در دهان گذاشت و بلعید و پس از تحمّل شکنجه‌هاى طاقت فرسا به شهادت رسید.
 
به شمشیرم زد و با کس نگفتم
که راز  دوست از دشمن نهان به
حافظ
 
امام خمینی رحمه الله درباره حفاظت از اطلاعات می‌فرمایند:
«آنهایی که در شغل بازرسی هستند، آنها باید امین باشند و مطلبی که دست آنها می‌آید به احدی غیر از آنجایی که باید گفته بشود، نگویند.»22
 
رازداری مکتبی و عقیدتی نیز جنبه دیگری از حفظ اسرار است. گاهی لازم است انسان برای پیشبرد اهداف ارزشی خود، مکنونات قلبی خود را اظهار نکند تا هم خود، از خطرها مصون بماند و هم مکتب و آرمان خویش را حفظ کند تا زمان افشای آن برسد. از امام صادق علیه السلام  نقل شده است جبرئیل نزد رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم آمد و گفت ای محمد! پروردگارت سلام می‌رساند و می‌فرماید:
إِنَّ أَصْحَابَ الْکهْفِ أَسَرُّوا الْإِیمَانَ وَ أَظْهَرُوا الشِّرْک فَآتَاهُمُ اللَّهُ أَجْرَهُمْ مَرَّتَینِ وَ إِنَّ أَبَا طَالِبٍ أَسَرَّ الْإِیمَانَ وَ أَظْهَرَ الشِّرْک فَآتَاهُ اللَّهُ أَجْرَهُ مَرَّتَین‏23
اصحاب کهف، ایمان خود را در برابر حاکمان ستمگر عصرشان مخفی داشتند و (برای پیشبرد مکتب و عقیده توحیدی) به ظاهر اظهار کفر کردند. خداوند نیز دو برابر به آنان پاداش داد. همانا ابوطالب نیز ایمان خود را می‌پوشانید و اظهار شرک می‌کرد و خداوند به او نیز دو برابر پاداش خواهد داد.
 ویژگی های رفتاری مدیر شایسته: امانتداری


فواید رازداری و حفظ اطلاعات

ناآگاهى از اهمیّت رازدارى و عدم توجه به فواید حیاتى آن، ممکن است زمینه افشاى اسرار را فراهم کند که براى جلوگیرى از آن باید نیروها را نسبت به اسرار و اطلاعات نظامى توجیه کرد. اگر افراد از آثار گرانقدر رازدارى آگاه شوند، تلاش مى‌کنند که اسرار را افشا نسازند. برخى از آثار و فواید رازداری از نگاه معصومین علیهم السلام بیان می‌ شود.
امیر مؤمنان علی علیه السلام  می‌فرمایند:
جُمِعَ خَیْرُالدُّنْیا وَ الاْ خِرَةِ فى کتْمانِ السِّرِّ وَ مُصادَقَةِ الاَخیارِ24
نیکی‌هاى دنیا و آخرت در پنهان داشتن راز و دوستى نیکان، گرد آمده است.
 
و نیز در جایی دیگر می‌فرمایند:
سِرُّک سُرُورُک اِنْ کتَمْتَهُ، وَ اِنْ اَذَعْتَهُ کانَ ثُبُورُک25
رازت را اگر پنهان دارى، شادمانى توست و اگر برملایش سازى (هلاکت و) اندوه توست.
رسول اکرم  صلّی الله علیه و آله و سلّمیکی از فواید رازداری را در امان ماندن از آزار حسودان می دانند و می‌فرمایند:
 
اسْتَعِینُوا عَلَى أُمُورِکمْ بِالْکتْمَانِ فَإِنَّ کلَّ ذِی نِعْمَةٍ مَحْسُودٌ26
از پرده پوشی (و رازداری) در کارهایتان یاری بجویید؛ زیرا به هر صاحب نعمتی رشک برده می‌شود.
 
با توجه به کلامی زیبا از امیرمؤمنان علی علیه السلام ؛ نگهداری اسرار، اندیشه صحیح به دنبال دارد. این اندیشه درست مایه دوراندیشی و دوراندیشی نیز به پیروزی منجر می‌گردد. در یک عبارت ساده سرچشمه پیروزی حفظ اسرار است:
اَلظَّفَرُ بِالْحَزْمِ وَ الْحَزْمُ بِاِجالَةِ الرَّأْی وَ الرَّأْی بِتَحصِینِ الْاَسرارِ27
 پیروزی در پرتو دوراندیشی است و دوراندیشی در به کارگیری صحیح اندیشه، و اندیشه صحیح با نگهداری و رازداری میسّر است.
 
در سخنى دیگر موفقیت‌ها را در سایه رازدارى می دانند و مى‏فرمایند:
انْجَحُ الْامُورِ ما احاطَ بِهِ الْکتمانُ28
موفق‏ترین کارها این است که پنهان‏کارى آن را فراگیرد.
 
در نقطه مقابل، افشاى اسرار سبب عدم موفقیت و حتى باعث فرو افتادن در ورطه سقوط مى‏شود؛ چنان که حضرت صادق علیه السلام مى‏فرمایند:
افْشاءُ السِّرِّ سُقُوطٌ29
برملا کردن راز، سقوط است.
 
با توجه به حیاتى بودن مسائل نظامى و فراوانى دشمنان انقلاب اسلامى، ضرورت و اهمّیت رازدارى براى نیروی نظامی(اعم از نظامی و انتظامی) دوچندان مى‏شود. عزیزان نظامى باید متوجه‏باشند که افشاى کوچکترین اطلاعات نظامى، سرنخ بسیار ارزنده‏اى براى دشمن به حساب مى‏آید که به سبب آن خواهد توانست، خداى ناخواسته ضربه‏اى کارى به نظام و انقلاب وارد کند.
 
مدیران و فرماندهان کارامد علاوه بر اینکه خود، امین و نگهدار اطلاعات مجموعه خویش‌ هستند و به افشای محتوای پرونده‌ها و نامه‌های مردم نمی‌پردازند از گماردن افراد غیرقابل اعتماد و خائن در مجموعه به شدّت پرهیز می‌کنند. آنان این سخن امام رضا علیه السلام  را سرلوحه انتخاب خویش قرار می‌دهند که می‌فرمایند:
لَم یَخُنْکَ الْاَمینُ و لکِن اِئْتَمَدْتَ الخائنَ30
 امین به تو خیانت نکند، تویی که به خیانت‌کار امانت سپردی!
 
بهترین راه حفاظت از اسرار، انتخاب افراد شایسته و امانتدار است. نیروهای انتظامى  به طور عموم و مسئولان اسناد و اطلاعات به طور ویژه، باید امانتدار و مورد وثوق و مؤمن به تشکیلات و کار سازمانی باشند تا راز و رمز آن را از بیگانگان محفوظ دارند و افراد امین و باوفا تمام تلاش خود را در نگهدارى اسناد محرمانه به کار برند و به هیچ قیمتى حاضر به افشاى آن نباشند؛ گرچه جان خویش را بر سر آن نهند:
یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا بِطانَةً مِنْ دُونِکُمْ لا یأْلُونَکُمْ خَبالاً وَدُّوا ما عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضاءُ مِنْ أَفْواهِهِمْ31
ای کسانی که ایمان آورده‏اید! محرم اسراری از غیر خود، انتخاب نکنید. آنها از هرگونه شر و فسادی درباره  شما کوتاهی نمی‏کنند.
 
این آیه ضمن تشبیه لطیفی به مؤمنان هشدار داده است که غیر از هم‏مسلکان خود برای خود، دوست و همرازی انتخاب نکنند و بیگانگان را از اسرار و رازهای درونی خود باخبر نسازند؛ یعنی کفّار شایستگی دوستی شما را ندارند و نباید آنان دوست و محرم اسرار شما باشند؛ چرا که کفار در رساندن شر و فساد نسبت به مسلمانان کوتاهی نمی‏کنند.
 ویژگی های رفتاری مدیر شایسته: امانتداری


3. پاسداری از نوامیس مردم

همانطور که از سخن گرانقدر امام صادق علیه السلام در مقدمه استفاده شد، بُعد سوم از امانتداری (پس از حفظ اموال و اسرار)، حفاظت از نوامیس است. انسان‌ها به طور طبیعی نسبت به حفظ مال و جان و ناموس خود غیرتمند هستند. بالاتر از این، انسان‌دوستی و دیگرخواهی است که لازمه آن داشتن غیرت نسبت به حفظ مال و جان و ناموس دیگران در برابر تجاوزگران و زورگویان است. برای پرداختن به این جنبه از امانتداری مطلوب است ابتدا مطلبی در مورد مفهوم غیرت و غیرتمندی بیان گردد.
 
غیرت در لغت به معنای رشک بردن، تعصب و حفظ کردن ناموس است. امام على علیه السلام  ریشه غیرت را شجاعت32، ملا احمد نراقى شجاعت و قوّت نفس33، علامه طباطبایى فطرت34 و شهید مطهرى رحمه الله احساس و عاطفه بشرى35 مى‌دانند.
 
امام صادق علیه السلام این ویژگی را صفتی الهی می دانند و در حدیثی می‌فرمایند:
اِنَّ اللّه غَیُورٌ، یُحِبُّ کُلَّ غَیُورٍ وَ مِنْ غَیْرَتِهِ حَرَّمَ الْفَواحِشَ ظاهِرَها وَ باطِنَها36
همانا خداوند، غیور است و هر غیوری را دوست دارد و از غیرت اوست که همه گناهان آشکار و پنهان را حرام کرده است.
 
غیرت، یکی از ویژگی‌های برجسته اخلاقی پیامبران و اولیای الهی نیز هست. رسول خداصلّی الله علیه و آله و سلّممی‌فرمایند:
کانَ إِبْرَاهِیمُ علیه السلام أَبِی غَیوراً وَ أَنَا أَغْیرُ مِنْهُ وَ أَرْغَمَ اللَّهُ أَنْفَ مَنْ لَا یغَارُ مِنَ الْمُؤْمِنِین37
پدرم ابراهیم، غیور و جوانمرد بود و من از او غیورترم و خداوند بینی کسی را که اهل ایمان است، ولی غیرت ندارد به خاک می‌مالد.
 
بدون تردید غیرت پیامبران خدا علیهم السلام پرتوى از غیرت الهى است که در میان جوامع انسانى به ثمر نشسته است. همه انسان‌های مؤمن و آزاده‌ای که تربیت یافته مکتب الهی هستند به این صفت آراسته‌اند؛ همانطور که از دیدگاه رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم، غیرت، علامت و نشانه ایمان است.
 
آن حضرت در کلام کوتاه و پرمعنایى به این مطلب چنین اشاره می‌فرماید:
الْغَیرَةُ مِنَ الْإِیمَانِ وَ الْمَذَاءُ مِنَ النِّفَاق‏‏38
همانا غیرت از ایمان، و بی‌غیرتی از نفاق است.
 
از نزدیکى و قرابت میان ایمان و غیرت، مى‌توان به اهمیّت غیرت و غیرت‌ورزى نیز پى‌برد. مؤمن غیرتمند، مایه عزّت و افتخار است. علاوه بر اینکه این‌گونه افراد را دیگران دوست دارند، خداى متعال نیز دوست دارد.
 
 در این مورد رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم می‌فرمایند
اِنَّ اللَّهَ تَعالى یُحِبُّ مِنْ عِبادِهِ الغَیُورَ39
به راستى که خداى متعال از میان بندگانش، غیرتمندان را دوست دارد.
 
جامعه اسلامی، اجتماعی به هم پیوسته است که فرد فردِ این جامعه، نباید خود را تافته جدا بافته از دیگران بدانند. مردان باید ناموس اجتماع را ناموس خود بدانند و در حفظ حرمت‌ها، زنان مسلمان را مانند زنان خود بپندارند. تنها در چنین جامعه‌ای است که زنان و دختران آنها از نگاه‌های آلوده نامحرمان در امان خواهند بود و پاکی و طهارت اجتماع، باقی خواهد ماند.
 
امام صادق علیه السلام در تعبیری زیبا این مسئولیت خطیر اجتماعی را چنین گوشزد می‌فرمایند:
عِفُّوا عَنْ نِسَاءِ النَّاسِ تُعَفَّ نِسَاؤُکم40
چشم‌پوشی کنید از زنان مردم تا مردم از زنانتان چشم بپوشند.
 
در نظر داشتن تأثیر کارها و اینکه نگه نداشتن حرمت ناموس دیگران، گاهی ممکن است به هتک حرمت ناموس خود فرد بینجامد، یکی از راه‌های ایجاد یا تقویت غیرت در آدمی است.
 
امام خمینی رحمه الله دفاع از نوامیس را واجب کفایی می دانند و فرمودند:
«مسئله دفاع از اسلام و کشور اسلامی و اموال و نوامیس مسلمین از واجبات کفایی است و همه ما به حسب امکاناتی که در اختیار داریم لازم است.»41
 
از بیانات مقام معظم رهبری مدظله العالی نیز در این زمینه است که فرمودند:
«باید کاری کنید که این ایمان و این طهارت و پاکدامنی و این بلندنظری در مقابل جان و مال و عِرض مردم و استغنای طبع از روی ایمان، همه‌گیر و گسترده بشود. هر جا خلافش دیده شد، مسئولان بی‌محابا با آن برخورد کنند.»42
 
از این رو بر همه افراد جامعه بویژه مسئولان فرض است که هرگز به این مرزشکنی‌ها نزدیک نشوند و زمینه حرمت‌شکنی ناموس‌ها را فراهم نکنند. نیروهای غیور انتظامی نیز به لحاظ مسئولیت سنگینی که در این مقوله دارند، لازم است با به کارگیری تمام قوای خویش از نوامیس این مرز و بوم مراقبت و محافظت به عمل آورند.
 
ناموس مردم همچون اموالشان محترم است واگر به گونه ای در اختیار دیگران قرار گیرد به منزله‌ امانتی است که باید به بهترین وجه مراعات آنها بشود. نگاه‌های آلوده و هوس‌آلود به ناموس مردم و دست‌درازی به آنها به دور از جوانمردی است. پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّمدر این‌باره می‌فرمایند:
وَ لَیسَ مِنَّا مَنْ خَانَ مُسْلِماً فِی أَهْلِهِ وَ مَالِهِ43
کسی که به مسلمانی در اهل و مال او خیانت کند از ما نیست.
 
در بیانات امام خمینی رحمه الله آمده است:
«ارتش و ژاندارمری و پلیس نیز باید بدانند که از این به بعد آنها حافظ مصالح و استقلال مردم مسلمانند و اگر کسی به آنها حمله کند از مردم مسلمان نیست و از عُمّال اجانب است و باید نیروهای مسلح با قدرت از منافع و مصالح ملت مسلمان دفاع کنند و هر گونه حمله‌ای را به خود و به نوامیس مردم با قدرت دفع نمایند.»44
 
مقام معظم رهبری مدظله العالی نیز در جایی دیگر پای‌بندی اخلاقی را برای کسانی که با نوامیس مردم در ارتباطند، ضروری می دانند و فرمودند:
«با زندگی و جان و مال و عِرض مردم سر وکار پیدا می‌کنید به همین خاطر باید خیلی متدین باشید. با خدا بسیار رابطه داشته باشید. از او کمک بگیرید؛ نماز با حال بخوانید؛ قرآن تلاوت کنید؛ تقوا داشته باشید؛ اخلاق و ادب اسلامی را رعایت کنید و در مقابل جلوه های فریبنده دنیا تسلیم نشوید.»45
 ویژگی های رفتاری مدیر شایسته: امانتداری


4. پاسداری از عِرض و اسرار مردم

عِرض به معنای آبروست و آبرو برای هر انسانی باارزش‌ترین دارایی است.
 
پیامبر  صلّی الله علیه و آله و سلّم در ایام حج در قالبی تربیتی حرمت جان و آبروی مردم را چنین بیان فرمودند:
أَیهَا النَّاسُ إِنَّ دِمَاءَکمْ وَ أَعْرَاضَکمْ عَلَیکمْ حَرَامٌ إِلَى أَنْ تَلْقَوْا رَبَّکمْ کحُرْمَةِ یوْمِکمْ هَذَا فِی بَلَدِکم‏ هَذَا46
 ای مردم! چنان که این روز (ایام حج) و این شهر (مکه) محترم است، خون، عِرض و آبروی شما هم محترم است (حق ریختن خون و بردن آبروی یکدیگر را ندارید) تا آن‌گاه که به دیدار خدا نایل گردید.
 
رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم محترم بودن آبروی مؤمن و خون و مال او را این گونه نیز بیان فرمودند:
الْمُؤْمِنُ حَرَامٌ کلُّهُ عِرْضُهُ وَ مَالُهُ وَ دَمُهُ47
همه چیز مؤمن - اعم از عرض و آبرو، مال و خونش - محترم است (و کسی حق تجاوز به هیچ یک از آن ها را ندارد).
 
بر همین اساس آبروى انسان کریم باندازه‏اى براى او اهمیت دارد که حاضر است براى حفظ آن از تمام مال خود بگذرد در حالی که انسان‌های پست همه چیز، حتی آبرو را در راه بدست آوردن مال مصرف می‌کنند.
 
 امیرالمؤمنین على علیه السلام  مى‏فرمایند:
الْکریمُ مَنْ صانَ عِرضَهُ بِمالِهِ وَاللَّئیمُ مَنْ صانَ مالَهُ بِعِرْضِهِ48
کریم کسى است که آبرویش را با ثروتش حفظ کند و لئیم کسى است که مالش را با آبرویش نگهدارد.
 
خداوند متعال از رفتار، حالات، عیوب و گناهان بندگانش باخبر است، اما حلم، بردباری، پرده‌پوشی و رازداری او بیش از همه است. آبروداری و خطاپوشی می‌کند و زشتکاری‌های پنهانی مردم را فاش نمی‌سازد؛ زیرا پرده‌پوشی از سنت‌های خداوند است و بندگان به این صفت الهی نیازمندند. این همان خواسته‌ای است که در دعای کمیل از زبان امام علیعلیه السلام آمده است:
وَ لا تَفْضَحْنی بِخفیِّ مَآ اطّلَعْتَ علیه مِن سِرّی
و به قبایح پنهانم که تنها تو بر آن آگاهی مرا رسوا نگردانی.
 
تو باش عاصم ناموس مسلمین و یقین کن
که کردگار جهان، عاصم است دین و مبین را
ادیب الممالک فراهانی
 
امام صادق علیه السلام از رسول اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم چنین نقل مى‏کنند:
انَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَ الْمُؤْمِنَ مِنْ عَظَمَةِ جَلالِهِ وَ قُدْرَتِهِ، فَمَنْ طَعَنَ عَلَیهِ اوْ رَدَّ عَلَیهِ قَوْلَهُ فَقَدْ رَدَّ عَلَى اللَّهِ
خداوند بزرگ، مؤمن را از بزرگى جلال و قدرت خویش آفریده است؛ پس کسى که مؤمنى را خدشه‌دار یا سخنش را رد کند، گویا سخن خدا را رد کرده است.
 
ابن عباس می گوید رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّمقبل از وفات خود، خطبه‌ای خواند که چشم‌ها گریان گشت؛ دل‌ها مضطرب گردید و بدن‌ها به لرزه افتاد، آن‌گاه سه مرتبه فرمودند:
«مردم نزدیک شوید، نزدیک شوید، نزدیک شوید؛ جا بدهید همه جلو بیایند» هنگامی که همه نزدیک آمدند و فشرده نشستند، فرمودند:
الا و مَن سَمعَ فاحشَه فَافشاها فَهوَ کَمَن اَتاها و مَن سَمِعَ خَبَراً فَاَفشاه فَهو کَمَن عَمِلَه49
 ای مردم! هرکس بشنود گناه زشتی انجام شده است و آن را فاش و شایع کند، مانند کسی است که آن گناه را مرتکب شده است و هرکس چیز بدی را [درباره کسی] بشنود و آن را به گوش دیگران برساند و آن را فاش کند، مانند کسی است که آن عمل بد را انجام داده است.
 
یکی از راه‌های نگهداری آبروی مردم و حتّی آبرو بخشیدن به آنها، حفظ اسرار و رازهای آنان است.
 
سرّ در لغت به هر کار پوشیده و مخفی اطلاق می‌گردد؛ یعنی امری که انسان آن را در درون خود مخفی نگه می‌دارد.
 
علمای علم اخلاق، رازدارى را یکى از صفات و فضایل اخلاقی شمرده‌اند و ملاک‌های اساسی سرّ را  چند چیز می‌دانند:
1- افشای آن به آبرو و حیثیت افراد لطمه وارد کند.
2- مصلحت مشروع اقتضا کند که آن سرّ مخفی بماند.
3- افراد محدودی آن راز و سرّ را بدانند.
 
رازدارى در گفتار و شیوه زندگی پیشوایان شیعه جایگاه ویژه‌ای دارد. آنان در اهتمام به این امر سرامد هستند. این امر در بعضی از موارد از واجبات مؤکد شمرده و برای افشا کننده آن، مجازات شدیدی در نظر گرفته شده است.
 
امام رضا علیه السلام نقل می‌کنند که رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّمفرمودند:
لَیسَ مِنَّا مَنْ غَشَّ مُسْلِماً أَوْ ضَرَّهُ أَوْ مَاکرَهُ50
از ما نیست هر کس که در کار مسلمانی خیانت به کار برد یا به او زیان رساند و یا با او به نیرنگ رفتار کند.
 
همان‌طور که در فضیلت اخلاقی حسن‌ظن و دوری از عیب‌جویی اشاره شد، حضرت على علیه السلام در ضمن توصیه‌هاى اخلاقى و حکومتى در نامه 53 نهج البلاغه مالک اشتر رحمه الله را به رازدارى مردم توصیه مى‌کنند و به ایشان می‌فرمایند:
فَإِنَّ فِی النَّاسِ عُیوباً الْوَالِی أَحَقُّ مَنْ سَتَرَهَا فَلَا تَکشِفَنَّ عَمَّا غَابَ عَنْک مِنْهَا‏
مردم را عیوب و زشتی هایی است که سزاوارتر کس برای پوشاندن آن‌ها حاکِم است؛ پس آنچه از زشتی‌های مردم به تو پوشیده است پی مکن (کنجکاوی منما).
 
«کتمان راز»، دلیل قوت روح و کرامت نفس است و ظرفیت شایسته و بایسته انسان را می‌رساند و در ضمن، خویشتن‌دارى در حفظ اسرار و راز دیگران یکى از نشانه‌هاى وسعت روح و قدرت اراده است.
 
کسی که نتواند رازدار مردم باشد، گرفتار رذیله اخلاقی و معاشرتی است و باید در رفع آن بکوشد. تقوا و تمرین برای کنترل زبان می‌تواند راهی مناسب به شمار آید.
 
رهبر کبیر انقلاب امام خمینی رحمه الله نیز در ضمن توصیه به امانتداری و خویشتنداری در زمینه حفظ اسرار مردم فرموده‌اند:
«برای سازمان بازرسی از امور مهمی که باید مراعات کنند این است که امین باشند در آن امری که به آنها محول شده است و این طور نباشد که سازمانی باشد برای بازرسی و آن وقت خودش خدای نخواسته معصیت بکند و افشا کند اسرار مردم را و همان جایی که باید گزارش بدهد، بیش از او تعدی‌ای به هیچ‌وجه نباید بکند.»51
 
کارکنان نیروی انتظامی که به طور مستقیم و غیر مستقیم با اطلاعات و اسرار مردمی در ارتباط هستند، باید مرزهای اخلاقی را در این زمینه دقیقاً بشناسند و تنها در حدّ وظیفه و ضرورت این اطلاعات را انتقال دهند. آشنایی با حقوق انسانی همنوعان گام بزرگی برای رعایت حقوق آنان است. پس شایسته است این عزیزان با احترام به کرامت انسانی آبروی دیگران را آبروی خود بدانند و حرمت‌های انسانی را نشکنند که به فرموده رسول اللَّه صلّی الله علیه و آله و سلّم عاقبت کسانی که مدافع آبروی مومنان هستند، البته بهشت برین است:
مَنْ رَدَّ عَنْ عِرْضِ أَخِیهِ وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ الْبَتَّة52
هر که از آبروى برادر خویش دفاع کند، البته بهشت برای او واجب می‌شود.
 ویژگی های رفتاری مدیر شایسته: امانتداری


5. استفاده صحیح و به جا از مسئولیت، اختیارات، امکانات و قدرت مرتبط با آن

در منطق دینی، همه نعمت‏ها ودایع و امانت‏های الهی، و مناصب و پست‌ها امانتی است بس سنگین‌تر. از دیدگاه اسلام، مدیریت و مسئولیت در حکم امانتى است که برای خدمت به خلق و اجرای وظیفه به مدیران و رهبران سپرده مى‌شود.
 
به لحاظ این حساسیت برای متصدیان امور مردم و مسئولان، معیارها و شرایطی مقرر شده که مهم‌ترین آنها امانتداری است. ویژگی امانتداری در مسئولیت احترام به قوانین، عدم استفاده شخصی از موقعیت، سوءاستفاده ننمودن از پست و مقام، عدم غرور و تکبّر، ظلم نکردن به زیردستان و ... را شامل می‌شود.
 
طبق این تعریف کسانى که بدون توجه به این واقعیت از مسئولیت استفاده نادرست و نابجا می‌کنند، مرتکب خیانت شده‌اند.
 
اگر کسی توانایی قبول این امانت سنگین را ندارد، نباید در جایگاه‌های حساس مدیریتی قرار بگیرد. قرآن کریم، شایستگی حضرت موسیعلیه السلام را برای پذیرش مسئولیت از زبان دختر شعیبعلیه السلام در قالب صفاتی چون قدرت و امانتداری بیان می‌فرماید:
قالَتْ إِحْداهُما یا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ إِنَّ خَیرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِی الْأَمِینُ53
یکی از آن دو (دختر) گفت «پدرم! او را استخدام کن؛ زیرا بهترین کسی را که می‏توانی استخدام کنی آن کس است که قوی و امین باشد (و او همین مرد است.)
 
تأکید بر ویژگی قدرت و تحمل برای پذیرش امانت در سیره معصومین علیهم السلام فراوان به چشم می‌خورد.
 
روایت کرده‌اند ابوذر رحمه الله که از اصحاب خاص و مقرب رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم، و مورد علاقه آن حضرت و امیر مومنان بود، محضر حضرت پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم عرض کرد آیا مسئولیتی به من واگذار نمی‌کنید؟حضرت دستی بر شانه او زد و فرمود:
یا أَباذَر، إِنَّک ضَعیفٌ، وَ إنَّها أَمانَةٌ، وَ إِنَّها یوْمَ القِیامَةِ خِزی وَ نَدامَةٌ، إلّا مَنْ أَخَذَهَا بِحَقِّها، وَ أَدَّى الَّذی عَلَیهِ فِیها54
تو ضعیف هستی و این پست‌ها امانت است و روز قیامت مایه رسوایی و پشیمانی می‌گردد، مگر کسی که آن را آنگونه که باید به عهده بگیرد و وظیفه خود را درباره‌اش ادا کند.
 
به کار بردن لفظ ضعیف در سخن حضرت نشان دهنده این است که این‌گونه مسئولیت‌ها بار سنگینی بر دوش مسئول، و چون از حساسیت ویژه‌ای برخوردار است، هر کسی نباید برگزیده شود.
 
نمونه‌هایی از این موارد را می‌توان در نامه‌های امام علی علیه السلام به کارگزارانش یافت. ایشان به زیادبن ابیه قائم مقام و جانشین عبدالله ‌‌بن ‌عباس در بصره است، مرقوم می‌فرمایند:
وَ إِنِّى أُقْسِمُ بِاللَّهِ قَسَماً صادِقاً لَئِنْ بَلَغَنِى أَنَّکَ خُنْتَ مِنْ ‏فَىْ‏ءِ ‏الْمُسْلِمِینَ‏ شَیئاً صَغِیراً أَوْ کَبِیراً لَأَشُدَّنَّ عَلَیکَ شَدَّةً تَدَعُکَ قَلِیلَ ‏الْوَفْرِ، ‏ثَقِیلَ‏ ‏الظَّهْرِ، ‏ضَئِیلَ‏ الْأَمْرِ55
و من سوگند به خدا یاد می‌کنم سوگند از روی راستی و درستی اگر به من برسد که تو در بیت‏المال مسلمانان به چیزی‌اندک یا بزرگ خیانت کرده و برخلاف دستور صرف نموده‏ای بر تو سخت خواهم گرفت؛ چنان سختگیری که ترا کم مایه و گران پشت و ذلیل و خوار گرداند.
 
مقام معظم رهبری مدظله العالی می‌فرمایند:
«همچنان که یک مسئول به دلیل آن که کلید صندوق بیت‌المال در دستش است، نمی‌تواند از بیت‌المال در مصارف شخصی خرج کند به همین دلیل حق ندارد که از وجاهت و قدرت و امکان و فرصت‌هایی که در اختیارش است به سود شخص خود و منافع شخصی‌اش استفاده کند.»56
 
امام خمینی رحمه الله می‌فرمایند:
«امروز سرنیزه در کار نیست، امروز اسلام به دست ما سپرده شده است و از ما امانتداریش را می‌خواهند. اگر ما امروز به این گروه‌هایی که مخالف با اسلام هستند و با اسم اسلام پیش ما نفوذ می‌کنند، اگر امروز گول بخوریم از اینها یا خدای نخواسته دنبال اینها برویم، این امانتی که دست ما بوده است به آن خیانت کرده‌ایم. به این امانت ما نباید خیانت بکنیم، ما باید امانتدار باشیم و اسلام را حفظ بکنیم و خداوند شماها را حفظ کند و موفق بدارد و شما اسلامی هستید و با همین خط اسلام پیش بروید و این نهضت را به پیش ببرید.»57
 
حکومت و سرپرستی در نظر امام علی علیه السلام زمانی ارزشمند است که در سایه آن حقی به کرسی بنشیند و باطلی به زیر کشیده شود. امام على علیه السلام موقعى که با لشکریانش به جنگ جمل می‌رفتند در یکى از منازل نزدیک بصره به نام ذى قار فرود آمدند. عبداللَّه‌بن‌عبّاس می‌گوید بر آن حضرت وارد شدم دیدم نشسته و کفش پاره خود را وصله می‌زند؛ به من فرمود قیمت این لنگه نعلین چقدر است؟ عرض کردم ارزشى ندارد. فرمود:
وَ اللَّهِ لَهِی أَحَبُّ إِلَی مِنْ إِمْرَتِکمْ إِلَّا أَنْ أُقِیمَ حَقّاً أَوْ أَدْفَعَ بَاطِلا58
به خدا قسم این نعلین در نظر من محبوبتر از فرمانروایى و حکومت بر شما است مگر اینکه بتوانم در پرتو آن اقامه عدل و حقى نمایم یا اینکه باطل و بیدادى را بر اندازم.
 
با استفاده از سیره معصومین علیهم السلام می‌توان گفت مدیر لایق، مدیری است که مسئولیت را امانت می داند و در برابر این امانت، هیچ‌گونه خیانتی روا ندارد.
 
کارکنان نیروی انتظامی باید شیفته خدمت به مردم باشند و برآورده شدن نیاز انسان‌ها به دست خویش را از نعمت‌هاى پروردگار در حق خود بدانند و در بهره‏مندى از این نعمت، هرگز دلتنگ نشوند. حضرت سید الشهداءعلیه السلام فرمودند:
اعْلَمُوا انَّ حَوائِجَ النَّاسِ الَیکمْ مِنْ نِعَمِ اللَّهِ عَلَیکمْ فَلا تَمَلُّوا النِّعَمَ59
بدانید که حوایج مردم به سوى شما از نعمت‌هاى خداوند بر شماست؛ پس از این نعمت‌ها دلتنگ نشوید.
 
 ویژگی های رفتاری مدیر شایسته: امانتداری

6. ثبت و انعکاس صحیح آمار و گزارش‌های مردمی و سازمانی

مقوله آمار در زندگی فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و... بسیار با اهمیت است. در جامعه انسانی بیشتر کارهای منظم و منسجم برگرفته از جمع‌آوری آمار و اطلاعات از جوانب مختلف آن کار است. به همین لحاظ میزان قدرت تصمیم گیری بهینه در جوامع پیشرفته به در اختیار داشتن آمار و اطلاعات صحیح و بهنگام بستگی دارد.
 
ثبت گزارشها و آمار و ارقام در بیشتر سازمان‌ها و مجموعه‌ها وجود دارد و اجرای آن مستلزم رعایت دقت، صحّت و امانت است. از این رو تنها افراد امین و متخصص باید بر این کار گمارده شوند تا نتیجه‌‌گیری کاملاً واقعی باشد. اگر آماری صحیح ارائه نشود، نتیجه‌ای که از آن گرفته می شود، واقعی نیست و طبیعتاً برنامه‌ریزی که بر اساس آن شکل می گیرد با شکست روبه رو خواهد شد. آمار یکی از مهم‌ترین عوامل اثرگذار بر برنامه‌ریزی و تصمیم‌گیری است.
 
توصیه امام علی علیه السلام به مالک اشتر رحمه الله در انتخاب کاتبانی صالح و رازدار برای ثبت گزارش های صحیح و حفظ اسرار، دلیلی بر اهمیت این موضوع است:
ثُمَّ انْظُرْ فِی حَالِ کتَّابِک فَوَلِّ عَلَى أُمُورِک خَیرَهُمْ وَ اخْصُصْ رَسَائِلَک الَّتِی تُدْخِلُ فِیهَا مَکایدَک وَ أَسْرَارَک بِأَجْمَعِهِمْ [لِوُجُودِ[ لِوُجُوهِ صَالِحِ الْأَخْلَاقِ مِمَّنْ لَا تُبْطِرُهُ الْکرَامَةُ فَیجْتَرِئَ بِهَا عَلَیک فِی خِلَافٍ لَک بِحَضْرَةِ مَلَإٍ وَ لَا [تُقَصِّرُ] تَقْصُرُ بِهِ الْغَفْلَةُ عَنْ إِیرَادِ مُکاتَبَاتِ عُمِّالِک عَلَیک وَ إِصْدَارِ جَوَابَاتِهَا عَلَى الصَّوَابِ عَنْک [وَ] فِیمَا یأْخُذُ لَک وَ یعْطِی مِنْک وَ لَا یضْعِفُ عَقْداً اعْتَقَدَهُ لَک وَ لَا یعْجِزُ عَنْ إِطْلَاقِ مَا عُقِدَ عَلَیک وَ لَا یجْهَلُ مَبْلَغَ قَدْرِ نَفْسِهِ فِی الْأُمُورِ فَإِنَّ الْجَاهِلَ بِقَدْرِ نَفْسِهِ یکونُ بِقَدْرِ غَیرِهِ أَجْهَلَ ثُمَّ لَا یکنِ اخْتِیارُک إِیاهُمْ عَلَى فِرَاسَتِک وَ اسْتِنَامَتِک وَ حُسْنِ الظَّنِّ مِنْک  فَإِنَّ الرِّجَالَ یتَعَرَّضُونَ [یتَعَرَّفُونَ] لِفِرَاسَاتِ الْوُلَاةِ بِتَصَنُّعِهِمْ وَ حُسْنِ [حَدِیثِهِمْ] خِدْمَتِهِمْ وَ لَیسَ وَرَاءَ ذَلِک مِنَ النَّصِیحَةِ وَ الْأَمَانَةِ شَی‏ءٌ وَ لَکنِ اخْتَبِرْهُمْ بِمَا وُلُّوا لِلصَّالِحِینَ قَبْلَک فَاعْمِدْ لِأَحْسَنِهِمْ کانَ فِی الْعَامَّةِ أَثَراً وَ أَعْرَفِهِمْ بِالْأَمَانَةِ وَجْهاً فَإِنَّ ذَلِک دَلِیلٌ عَلَى نَصِیحَتِک لِلَّهِ وَ لِمَنْ وُلِّیتَ أَمْرَهُ وَ اجْعَلْ لِرَأْسِ کلِّ أَمْرٍ مِنْ أُمُورِک رَأْساً مِنْهُمْ لَا یقْهَرُهُ کبِیرُهَا وَ لَا یتَشَتَّتُ عَلَیهِ کثِیرُهَا وَ مَهْمَا کانَ فِی کتَّابِک مِنْ عَیبٍ فَتَغَابَیتَ عَنْهُ أُلْزِمْتَه‏
 
پس از آن در حال نویسندگانت بنگر و بهترین ایشان را (از جهت راستی گفتار و درستی کردار) به کارهایت بگمار و نامه‏هایت که در آنها تدبیرها و رازها (برای دفع دشمن و ملکداری) بیان می‏کنی تخصیص ده به کسی که در همه خوهای پسندیده (دینداری، امانت، خیرخواهی، پاکدامنی و مانند آنها) از نویسندگان دیگر جامع تر باشد (زیرا کسی که بر اسرار سلطنت و حکومت از همه بیشتر دست می‏یابد دارای اوصاف شایسته باشد و گرنه به اندک غرضی شکست لشگر را در جنگ و زیان مملکت را در کارها فراهم می‏آورد)؛ کسی را که مقام و بزرگواری سرکش نسازد که به مخالفت با تو در حضور مردم و بزرگان بی‏باک باشد و کسی را که غفلت و فراموشی سبب نشود که کوتاهی کند در رساندن نامه‏های کارگردانانت به تو و نیکو پاسخ دادن آنها از جانب تو و در چیزهایی که برای تو می‌ستاند و از جانب تو می‏بخشد و کسی که قرارداد به سود تو را سست نبند و (بلکه آن را استوار و زباندار گرداند) و از گشادن گره قراردادی که به زیان تو بسته شده ناتوان نگردد و اندازه مقام و پایه خود را در کارها بداند؛ زیرا نادان به مقام و کار خویش به مقام و کار دیگری نادان تر است (پس نویسنده مخصوص ملک و حاکم باید به پایه و قدر خود دانا باشد تا پایه و کار هر کس را بشناسد) و دیگر ایشان را (برای کارها) به فراست و دریافتن و اطمینان و نیکوگمانی خود نباید برگزینی؛ زیرا مردان (کارگردانان) برای به دست آوردن دل حکمرانان آراسته و نیکو خدمت خود را می‏شناسانند (امانت و نیک نفسی و خیراندیشی از خود جلوه می‏دهند و عیوب و بدیهاشان را از والی می‏پوشانند تا او را فریفته اعتقاد و حسن ظن او را جلب نموده بر کارهای دیوانی برسند) در حالی که غیر از آنچه از خود نشان می‏دهند و خویش را به آن می‏آرایند چیزی از خیرخواهی و امانت (در ایشان) نیست، ولی آنان را به کرداری که برای نیکان پیش از تو انجام داده‏اند بیازما.
 
پس در این کار به کسی روی‌آور که در توده مردم اثری نیکوتر داشته باشد و در امانت بیش از همه زبانزد مردمان باشد و این آزمایش تو دلیل است بر فرمانبری تو از خدا و کسی (امام  علیه السلام) که کار را به دست تو سپرده است و برای هر کاری از کارهایت رئیس و کارگردانی از نویسندگان قرار ده که بزرگی کارها او را مغلوب و ناتوان نکند و بسیاری آنها او را پریشان نسازد و هر گاه در نویسندگانت عیب و بدی باشد و تو از آن غافل باشی تو را به آن بدی می‏گیرند (بازخواست آن بر تو باشد).
 
با توجه به این سخن ارزشمند، صفاتی را که حضرت امیرعلیه السلام برای کاتبان مطرح می‌فرمایند می‌توان به چند دسته تقسیم نمود:
- صلاحیت اخلاقی
- ظرفیت روحی
- هشیاری
 -سابقه نیکو در شغل و اجتماع
- صبر و تحمل
 -درستکاری
 -امانتداری
- خیرخواهی
 
در صورتی که آمار از سوی افراد متخصص و قابل اطمینان در سازمان، جمع‌آوری نشده باشد، برنامه‌ریزی هم با مشکل روبه‌رو می شود و امکانات موجود در مسیر درست به کارگرفته نخواهد شد؛ به بیان دیگر، آمار، مهمترین ابزار ارزیابی عملکرد گذشته، حال و برنامه‌ریزی برای آینده و یکی از عوامل اصلی مدیریت در هر سازمانی به شمار می رود؛ مقوله‌ای که ارزش آن روز به روز بیشتر می‌شود به طوری که دنیای جدید را جهان آمار و احتمالات نام نهاده‌اند.
 
بدون آمار کافی، دقیق و به هنگام، تعیین سیاست‌ها، برنامه‌ریزی، تعیین اهداف، راهکارها و فعالیت‌ها و در نهایت ارزیابی نتایج امکان‌پذیر نخواهد بود.
 
در قرن حاضر، که عصر اطلاعات است و توجه به پیچیدگی و گستردگی سامانه‌ها، آمار و اطلاعات در کنار سایر منابع همچون نیروی انسانی، منابع مالی و ... نیاز به مدیریت دارد. از این رو بحث جمع‌آوری علمی و منظم آمار و اطلاعات به یکی از ارکان‌های سامانه‌های مدیریتی تبدیل شده است.
 
ماهیت آمار و اطلاعات به گونه‌ای است که نه تنها موجب آسان سازی برنامه‌ریزی می ‌شود بلکه مدیران بهتر می ‌توانند پاسخگوی نیازها و تقاضاهای مخاطبان خود باشند و این امر بدون آمار و اطلاعات دقیق و کارامد و متمرکز امکان‌‌پذیر نیست. امانتداری در ثبت و انعکاس صحیح آمار بخشی از اتقان و محکم‌کاری است که پیامبر اعظمعلیه السلام به آن توصیه می‌فرمایند:
إنَّ اللَّه تعالى یحبُّ إذا عَمِلَ أحَدُکم عَمَلاً أن یتقَنَهُ60
خداوند متعال دوست می دارد هنگامی که یکی از شما مسلمانان کاری انجام می دهد، با دقت و اتقان لازم، محصول کارش را ارائه کند.
 
از سوی دیگر افرادی که برای جمع‌آوری اطلاعات و آمار گماشته می‌شوند باید امانت دار باشند و اسرار سازمانی را افشا نکنند. این افراد باید توجیه شوند که انتشار آمار تشکیلات انتظامی و نظامى و سازمان‏هاى وابسته در ضربه‏زدن به آن مجموعه، نقش مهمّى دارد. از این رو، حفظ آمار کارکنان، خودروها، کارخانجات، ناوگان‏هاى هوایى، زمینى، دریایی، پادگان‏ها، زاغه‏هاى مهمّات و امثال آن از مسائل حیاتى تشکیلات نظامى به شمار مى‏آید و نیروهاى نظامى و وابستگان آن‏ها مى‏باید هشیار باشند که دشمن حتّى‏ گاه با به‏دست‏آوردن یک قطعه عکس، نام فرمانده یک یگان، شناسه یک اسلحه، آمار کارکنان یک مجموعه و حتّى‏ مقدار غذایى که روزانه پخت و مصرف مى‏شود، مى‏تواند سرنخى بیابد و به افکار پلید خود جامه عمل بپوشاند.


ویژگی های رفتاری مدیر شایسته: امانتداری

7. پاسداری از اموال مردم

در اسلام اموال مردم محترم، و حفظ و نگاهداری از اموال آنان وظیفه همگانی شمرده شده است؛ لذا هیچ کس حق تصاحب دارایی‌های دیگران را ندارد. به فرموده‌ خداوند در قرآن کریم:
وَ آتُوا الْیتامى أَمْوالَهُمْ وَ لا تَتَبَدَّلُوا الْخَبِیثَ بِالطَّیبِ وَ لا تَأْکُلُوا أَمْوالَهُمْ إِلى أَمْوالِکُمْ إِنَّهُ کانَ حُوباً کَبِیراً61
و اموال یتیمان را (هنگامی که به حد رشد رسیدند) به آنها بدهید و اموال بد (خود) را با اموال خوب (آنها) عوض نکنید و اموال آنان را همراه اموال خودتان (با مخلوط کردن یا تبدیل نمودن) نخورید؛ زیرا این گناه بزرگی است.
 
مالک مال دیگران شدن، اگر بدون اسباب شرعى و عرفى (از قبیل تجارتِ با رضایت، بخشش، ارث، اجاره و امثال آن) باشد، نتیجه‌اى جز کشمکش و تعارض در پى ندارد؛ به طور نمونه در این آیه دستور داده شده در برخورد با اموال یتیمان نهایت دقت را بنمایند تا مبادا در حق یتیمان ظلم شود. امام مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشریف نیز در این رابطه می‌فرمایند:
فَلا یَحِلُّ لِاحِد أَنْ یَتَصَرَّفَ مِنْ مالِ غَیْرِهِ بِغَیْرِ إِذْنِهِ62
براى هیچ‌کس جایز نیست که بدون اذن صاحب مال در مالش تصرّف کند.
 
در آموزه‌های دینی همچنان که بر احترام به جان، ناموس و آبروى مردم تأکید شده، حرمت مال مردم نیز واجب شمرده شده و دست درازى هر کس به مال دیگرى بدون رضایت او محکوم شمرده شده است.
 
امیرمؤمنان علیه السلام فرمودند:
فَجَناةُ ایدیهِمْ لا تَکونُ لِغَیرِ افْواهِهِمْ63
دستاورد (کار و تلاش) مردم براى غیر دهان خودشان نیست.
 
این تکلیف صریح دین اسلام است و معلوم می‌شود اسلام هرگز ضرر رساندن به دیگران را در تعامل اقتصادی و اجتماعی نمی‌‌پذیرد. وقتی مطابق با آموزه‌ها و احکام دین اسلام با آب غصبی و یا در مکان غصب شده وضو و غسل باطل است، نشان از اهمیت حفظ حقوق همنوعان در شریعت اسلامی دارد که شامل همه سطوح اقتصادی جامعه می‌شود.
 
امام خمینی رحمه الله می‌فرمایند:
«شما با اعراض مردم، با جان مردم، با اموال مردم سر و کار دارید و اگر چنانچه خدای نخواسته به طور دقیق به طور شایسته عمل نشود، علاوه بر مسئولیت شرعیه نسبت به اصل قضیه یک مسئولیت بزرگتری هم هست و آن این است که شما در جمهوری اسلامی هستید و ممکن است که جمهوری اسلامی در خطر بیفتد؛ یعنی وجهه‌اش یک وجهه ناشایسته‌ای بشود.»64
 
اسلام به منظور حفظ اموال مردم، قوانینی را در متن برنامه‏هاى فرهنگى، اقتصادى و اجرایى خود گنجانده و براى حفظ امنیت مالى مسلمانان (و حتی پیروان دیگر ادیان و مکاتب) از هیچ گونه مساعدتى دریغ نورزیده است.
 
در اینجا به تعدادى از آن قوانین اشاره مى‏ شود:
 
هرگونه تصرف عدوانى ممنوع‏
اسلام هرگونه تصرف درمال مردم را بدون مجوّز قانونى یا رضایت صاحب مال، «غصب» و حرام شمرده است و چنین کارى را سبب فساد و هرج و مرج اقتصادى مى‏داند؛ امام رضا علیه السلام مى‏فرمایند:
 وَ حَرَّمَ غَصْبَ الْامْوالِ وَ اخْذَها مِنْ غَیرِ حِلِّها لِمافیهِ مِنْ انْواعِ الْفَسادِ
خداوند، غصب اموال وتصرف نامشروع آنها را حرام کرده چون منشأ انواع تباهی‌هاست.
 
و در ادامه درباره علت تحریم دزدی نیز مى‏فرمایند:
... وَحَرَّمَ السِّرْقَةَ لِمافیهِ مِنْ فَسادِ الْامْوالِ وَقَتْلِ الْانْفُسِ لَوْکانَتْ مُباحَةً65
خداوند، دزدى را نیز به این دلیل حرام کرد که اگر جایز بود سبب تباهى ثروت‌ها و کشتن نفوس مى‏شد.
 
در همین راستا دوست، حق ندارد در اموال و اشیایى که متعلق به دوستش است، بدون رضایت و اجازه او تصرف کند و یا زن حق ندارد بدون اجازه شوهرش اموال او را به کسى ببخشد یا نذر کند. همچنین وکیل در چارچوب وکالت به تصرف در اموال موکل خود مجاز است و فراتر از آن حق ندارد.
 
در مکتب غنی اسلام، احترام به حقوق اقتصادی و مالکیت فردی، دلایل و توجیهات بسیاری دارد. یکی از این دلایل، پیش‌گیری از رواج حرام‌خواری است. در این دین عزیز، لقمه حلال منشأ بسیاری از برکات و توفیقات دانسته شده و لقمه حرام باعث بسیاری از نگونبختی‌ها است. در حدیثی قدسی از حق‌تعالی حرام‌خواری عامل بی‌ثمرشدن اعمال نیک و عبادات معرفی شده است:
وَ الْعَمَلُ مَعَ أَکلِ الْحَرَامِ کنَاقِلِ الْمَاءِ فِی الْمُنْخُلِ66
عمل و اطاعت کردن با خوردن غذاهاى حرام به منزله این است که شخص آب را در غربال از جایى بجایى ببرد.
 ویژگی های رفتاری مدیر شایسته: امانتداری

ضرورت حفظ بیت‌المال‏
دقّت فراوان رهبران اسلام و تأکید بر حفظ و حراست از بیت‌المال مسلمانان و خوددارى و جلوگیرى از حیف و میل آن نیز فرایند مهمّى دراحترام و امنیت مالى مردم به شمار مى‏آید. حفظ بیت‌المال خدمت به همه، و در صورت کوتاهى نیز فرد در برابر همه مسئول ‏است. درتاریخ آمده است که پس از جنگ «حنین»، رزمندگان، گرداگرد پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم جمع شدند و گفتند اى پیامبر خدا غنایم جنگى را میان ما تقسیم کن. آن حضرت، کنار شترى ایستاد و مقدارى از کرک کوهانش راکند و به هوا افکند و فرمود:
«اى مردم! به خدا سوگند، من از غنایم-حتى مثل این کرک-جز خمس آن را نمى‏برم و آن هم به شما خواهد رسید. بنابراین، هر کس هر چه برده، حتى نخ و سوزن راهم برگرداند زیرا خیانت (به بیت‏المال) در قیامت براى خائن، بدترین‏ننگ و سبب ورود به دوزخ خواهد بود.»67
 
رفتار حکیمانه و عادلانه رهبران معصوم علیهم السلام اسلام، ضمن هشدار به همه دست اندرکاران بیت‌المال، دلیل روشنى بر احترام فوق‌العاده اسلام به اموال عمومى است که باید فراگیر و مستمر درجامعه اسلامى ادامه یابد.
 
تأکید بر امانت‌دارى‏
بازگرداندن امانت، خوى نیکوى انسانى است که از فطرت‌هاى پاک، سرچشمه مى‏گیرد و عامل مؤثّرى در برقرارى نظم و امنیت مالى جامعه به شمار مى‏آید و اسلام نیز بر آن، تأکید فراوان دارد و خداوند به هیچ کس اجازه کمترین خیانتى رانداده است.
 
 امام باقر علیه السلام  مى‏فرمایند: ثَلاثٌ لَمْ یجْعَلِ اللَّهُ عَزَّ وجَلَّ لِاحَدٍ فیهِنَّ رُخْصَةً: اداءُالْامانَةِ الَى الْبَرِّ وَالْفاجِرِ...68
در سه چیز خداوند براى هیچ کس رخصت تخلف نداده است:... اداى امانت به نیکوکار و بدکار
 
همچنین به شدّت، خیانت را نکوهش کرده، مؤمنان را از آلوده شدن به آن بر حذر داشته‏اند؛ امیرمؤمنان علیه السلام  مى‏فرماید:
مِنْ افْحَشِ الْخِیانَةِ الْخِیانَةُ بِالْوَدائِعِ69
از زشت ترین خیانت‌ها، خیانت به امانت‌هاست.
 
در این راستا هرگونه کوتاهى در پرداخت حقوق مردم، مذموم و ممنوع اعلام شده و تحت عنوان «حبس الحقوق» از گناهان کبیره شمرده شده است.
 
نگهدارى از مال یتیم
کودکانى که گرد یتیمى بر چهره دارند و به سبب بى‌سرپرستى، اموالشان درمعرض تهدید قرار مى‏گیرد از سوى اسلام مورد حمایت ویژه قرار گرفته‏اند. قرآن مجید به کسانى که به عنوان قیم یا ولىّ این کودکان دراموالشان تصرف مى‌کنند، گوشزد مى‏کند که:
وَلاتَقْرَبُوا مالَ الْیتیمِ الَّا بِالَّتى‏ هِىَ احْسَنُ یبْلُغَ اشُدَّهُ ...70
به ثروت یتیم - جز به نیکوترین وجه - نزدیک نشوید تا به سن رشد برسد.
 
از سویى، کسانى که مال یتیم را به ناحق مصرف کنند به آتش دوزخ تهدید شده اند. قرآن مى‏فرماید:
انَّ الَّذینَ یأْکلُونَ امْوالَ الْیتامى ظُلْماً انَّما یأْکلُونَ فى‏ بُطُونِهِمْ ناراً71
کسانى که ثروت یتیمان را به ستم مى‏خورند، همانا شکم خویش را از آتش آکنده‏اند.
 
حضرت کاظم علیه السلام با استناد به همین آیه، خوردن مال یتیم را از گناهان کبیره شمرده است.72
 
حفظ مال قاصر
اموال افراد نابالغ یا مجنون نیز باید به نحو احسن محافظت شود و تا وقتى صاحبانش از رشد عقلى کامل برخوردار نیستند باید با تعیین قیم از حیف و میل‏ اموالشان جلوگیرى کرد.
 
ملاطفت در گرفتن مالیات
حضرت امیرمؤمنان علی علیه السلام در نامه بیست و پنج نهج ‏البلاغه راه جمع‌آوری زکات و مهربانی نمودن به کسانی را که زکات می‌پردازند بیان فرموده است و حتی در مورد آزار نرساندن به شترهایی که بابت زکات گرفته می‌شود به مأموران جمع‏آوری مالیات سفارش می کنند:
وَ لا ‏تُرَوِّعَنّ‏ مُسْلِماً، وَ لا ‏تَجْتازَنّ‏ عَلَیهِ کارِهاً، وَ لا تَأْخُذَنَّ مِنْهُ أَکْثَرَ مِنْ حَقِّ اللَّهِ فِى مالِهِ، فَإِذا قَدِمْتَ عَلَى الْحَىِّ فَانْزِلْ بِمائِهِمْ مِنْ غَیرِ أَنْ تُخالِطَ أَبْیاتَهُمْ، ثُمَّ امْضِ إِلَیهِمْ بِالسَّکِینَةِ وَ الْوَقارِ حَتّى تَقُومَ بَینَهُمْ فَتُسَلِّمَ عَلَیهِمْ، وَ لا ‏تُخْدِجْ‏ بِالتَّحِیةِ لَهُمْ...
فَإِنْ قالَ قائِلٌ: لا، فَلا تُراجِعْهُ، وَ إِنْ ‏أَنْعَمَ‏ ‏لَکَ‏ مُنْعِمٌ فَانْطَلِقْ مَعَهُ مِنْ غَیرِ أَنْ تُخِیفَهُ أَوْ تُوعِدَهُ أَوْ ‏تَعْسِفَهُ‏ أَوْ ‏تُرْهِقَهُ‏، فَخُذْ ما أَعْطاکَ مِنْ ذَهَبٍ أَوْ فِضَّةٍ. فَإِنْ کانَ لَهُ ماشِیةٌ أَوْ إِبِلٌ فَلا تَدْخُلْها إِلَّا بِإِذْنِهِ، فَإِنَّ أکْثَرَها لَهُ، فَإِذا أَتَیتَها فَلا ‏تَدْخُلْ‏ ‏عَلَیها ‏دُخُولَ‏ ‏مُتَسَلِّطٍ ‏عَلَیهِ‏، وَ لا عَنِیفٍ بِهِ، وَ لا تُنَفِّرَنَّ بَهِیمَةً وَ لا تُفْزِعَنَّها، وَ لا تَسُوءَنَّ صاحِبَها فِیها، وَ ‏اصْدَعِ‏ ‏الْمالَ‏ صَدْعَینِ، ثُمَّ خَیرْهُ: فَإِذَا اخْتارَ فَلا تَعَرَّضَنَّ لِمَا اخْتارَهُ، ثُمَّ اصْدَعِ ‏الْباقِىَ‏ صَدْعَینِ، ثُمَّ خَیرْهُ ‏فَإِذَا ‏اخْتارَ فَلا تَعَرَّضَنَّ لِمَا اخْتارَهُ؛
 
و چون فرمانروا هستی مسلمانی را مترسان (چنانکه عادت و روش حکمرانان ستمگر است) و بر (زمین و باغ) او گذر مکن در صورتیکه کراهت داشته به دلخواه او نباشد و بیشتر از حقی که خدا در دارائی او دارد امر فرموده بپردازد از او مگیر؛ پس چون به قبیله‏ای رسیدی بر سر آب آنها فرود آی بدون اینکه به خانه‏هاشان درآیی، بعد از آن با آرامش به سوی ایشان برو تا بین آنان بایستی، پس بر آنها سلام کن و درود بر ایشان را کوتاه منما (با آنان بی‏اعتنایی و کم احترامی مکن)
پس اگر گوینده‏ای گفت زکات به من تعلق نگرفته به او مراجعه نکن دوباره سراغش مرو و اگر گوینده‏ای به تو گفت هست، همراهش برو بدون اینکه او را بترسانی و بیم دهی یا بر او سخت گرفته او را به دشواری واداری پس بگیر آنچه از طلا و نقره به تو میدهد و اگر گاو و گوسفند و شتر داشته باشد بی‏اجازه او نزد آنها مرو، زیرا بیشتر آنها مال او است و چون نزد چهارپایان رسیدی به آنها نگاه مکن مانند کسی که بر صاحب آنها تسلط دارد و نه مانند کسی که بر او سخت گیرد و چهارپائی را نرانده مترسان و صاحب آن را در (گرفتن) آن مرنجان و مال را به دو بخش قسمت کن، پس (صاحب) او را مختار گردان (تا هر کدام را می‏خواهد اختیار نماید) پس هر گاه (یکی از آن دو را) اختیار نمود متعرض آنچه اختیار کرده مشو (نگو چرا این را گزیدی) پس از آن باقی‏مانده را دو بخش گردان و باز او را مختار گردان (تا هر کدام را می‏خواهد اختیار کند) پس هر گاه (یکی از آن دو را) اختیار نمود متعرض آنچه اختیار کرده مشو....
 
حضرت امام جعفر صادق علیه السلام از پدران بزرگوارش نقل می‌کند پیامبر اسلام صلّی الله علیه و آله و سلّم از مجبور کردن مردم برای پرداخت مالیات نهی کرده و فرموده است که سخن مردم در اینکه مالیات اسلامی به آنها تعلّق گرفته است یا خیر کافی است و جایز نیست سالانه دو بار از مردم مالیات دریافت شود.
 
قاعده ید
در فقه اسلامی قوانینی برای حفظ اموال عمومی وضع شده است که از آن جمله می‌توان به این قانون اشاره کرد: قاعده ید یعنی هر کس هر مالى را در اختیار دارد از آن اوست مگر اینکه دلیل و شاهد خلافش را ثابت کند.
 
قاعده لاضرر و لاضرار
یکی دیگر از قواعد اسلام، قاعده لاضرر و لاضرار است؛ یعنى هیچ کس حق ندارد براى نفع شخصى به دیگران زیان برساند. بنابر آنچه گذشت اموال مردم در پرتو نظام اسلامی کاملاً محترم و محفوظ است؛ یعنی نباید هیچ‏گونه تصرفی در اموال مردم شود، ولی مردم نیز وظیفه دارند وجوه شرعی و قانونی خود را پرداخت کنند. بر حاکمان و رهبران جامعه لازم است با مراعات اخلاق اسلامی و بدون سخت گیری، از آنان بستانند.
 
 از بیانات مقام معظم رهبری مدظله العالی در زمینه امانتداری نسبت به اموال مردم است که فرمودند:
«یکی از خصوصیات، این است که مردم می‌خواهند این احساس را داشته باشند که مسئولان کشور در سطوح مختلف، نسبت به موجودی کشور، امانتدار و امینند. این را من می‌خواهم از شما به طور جد بخواهم که مراقب باشید، این امانت و این روحیه امانتداری نسبت به آنچه که از مردم در اختیار ماست- بیت‌المال و آنچه که مربوط به ثروت‌های عمومی کشور است اختلال پیدا نکند.»73
 ویژگی های رفتاری مدیر شایسته: امانتداری

8. پاسداری از جان مردم

نعمت حیات و جان از برترین نعمت‌هایی است که خداوند به بشر ارزانی داشته است و جان انسان را از همان آغاز آفرینش که نطفه‏اى بیش نیست‏ مورد حمایت قرار داده است و کسانى که جان دیگران را به خطر مى‏اندازند به‏شدّت نکوهش کرده است.
 
قرآن کریم در این‌باره مى‏فرماید:
مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَیرِ نَفْسٍ أَوْ فَسادٍ فِى الْأَرْضِ فَکأَنَّما قَتَلَ النَّاسَ جَمیعاً وَ مَنْ أَحْیاها فَکأَنَّما أَحْیا النَّاسَ جَمیعاً74
هر کس انسانى را بدون ارتکاب قتل یا فساد در روى زمین بکشد، چنان است که گویى همه انسان‏ها را کشته و هر کس انسانى را از مرگ رهایى بخشد، چنان است که گویى همه مردم را زنده کرده است.
 
حراست از این نعمت‌ الهی همواره خواسته فطری بشر بوده است. انسان‌ها به طور غریزی از عواملی که سلامت و امنیتشان را به خطر بیندازد، می گریزند و یا با آن مبارزه می‌کنند. با افزایش جمعیت بشری و به وجود آمدن تمدن‌ها، گروه‌های خاصی مسئول حفظ و حراست از جان و امنیت عموم مردم شدند و در سایه قوانین تدوین شده از این حق طبیعی انسان به دفاع برخاسته‌اند.
 
امروزه در همه کشورها، علاوه بر تلاش‌های فکری و فرهنگی، نهادها و سازمانهایی برای حفاظت و پاسداری از امنیت مردم هست. در کشور ما نیز نهادهای امنیتی، نظامی و انتظامی به منظور پاسداری از جان، مال، عرض و آبرو و حقوق خدادادی و طبیعی مردم به این منظور ایجاد شده است. در نگاه این نهادها هر کس به نسبتی که امنیت اجتماعی بویژه امنیت جانی را سلب می‌کند، باید مجازات، و خود از این نعمت بزرگ محروم شود.
 
جان مردم آنچنان دارای اهمیت است که خداوند متعال اولین موضوعی که در قیامت در مورد آن حکم می‌کند، خون‌هایی است که به ناحق ریخته شده است. امام علیعلیه السلام در این‌باره می‌فرمایند:
وَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ مُبْتَدِئٌ بِالْحُکمِ بَینَ الْعِبَادِ فِیمَا تَسَافَکوا مِنَ الدِّمَاءِ یوْمَ الْقِیامَة75
در روز قیامت، خداوند سبحان رسیدگی به اعمال بندگان را از خون های به ناحق ریخته شده آغاز خواهد کرد.
 
ایشان ریختن خون انسان‌ها را به ناحق، موجب کیفر الهی، پیامدهای سنگین، نابودی نعمت‌ها و زوال و نابودی حکومت‌ها می‌داند:
إِیاک وَ الدِّمَاءَ وَ سَفْکهَا بِغَیرِ حِلِّهَا فَإِنَّهُ لَیسَ شَی‏ءٌ أَدْعَى لِنِقْمَةٍ وَ لَا أَعْظَمَ  لِتَبِعَةٍ وَ لَا أَحْرَى بِزَوَالِ نِعْمَةٍ وَ انْقِطَاعِ مُدَّةٍ مِنْ سَفْک الدِّمَاءِ بِغَیرِ حَقِّهَا76
از خون ناحق پروا کن و از خون ریزی حرام بپرهیز که هیچ چیز، همچون خون ناحق، کیفر الهی را نزدیک و مجازات را بزرگ نمی‌کند و نابودی نعمت‌ها و زوال حکومت‌ها را ممکن نمی‌گرداند.
 
فرمانده معظم کل قوا نیز پاسداران جان و امنیت مردم ایران را به فراهم آوردن فضای امن و آسایش فرا خوانده، فرمودند:
«من به شما برادران و خواهرانی که از سه سازمان ژاندارمری و شهربانی و پلیس قضایی در این جا جمع شده‌اید می گویم که شما می‌توانید در این زمینه ها برآورنده خواست‌های امام باشید. پلیس، چه شهربانی و چه ژاندارمری باید پناهگاه مردم باشد. وقتی مردم پلیس را می‌بینند باید احساس محبت و آرامش کنند.
 
البته امروز وضعیت نیروهای انتظامی ما با دوران گذشته از زمین تا آسمان تفاوت کرده است. امروز نیروهای انتظامی با مردم و در کنار مردم و پشت سر آنها هستند. هر چه می‌توانید این روحیه را در خودتان تقویت کنید که شما برای مردم هستید.
 
فلسفه وجودی نیروی انتظامی، این است که بتوانند برای آسایش مردم و آرامش محیط زندگی آنها نظم برقرار کنند. مواظب باشید مردم دچار ناراحتی نشوند.»77
 
شأن و مقام نیروی انتظامی در عرصه دفاع از جان و امنیت انسان‌ها به خوبی نمودار می‌گردد. این نیروی ارزشمند با دفاع از اصیل‌ترین دارایی‌های بشری در مقام حصن و دژی محکم قرار دارد که در تعبیر زیبای امام علی  علیه السلام آمده است:
فَالْجُنُودُ بِإِذْنِ اللَّهِ حُصُونُ الرَّعِیةِ وَ زَینُ الْوُلَاةِ وَ عِزُّ الدِّینِ وَ سَبِیلُ الْأَمْنِ وَ الْخَفْضِ وَ لَیسَ تَقُومُ الرَّعِیةُ إِلَّا بِهِم‏78
سپاهیان به فرمان خدا برای رعیت (مانند)  دژها و قلعه‌ها (که آن‌ها را از شر دشمنان آسوده می‌دارند) و زینت و آراستگی حکمرانان و ارجمندی دین و راه‌های امن و آسایش (برای رهروان) هستند و رعیت بر پا نمی‌ماند مگر با بودن ایشان.
 
مراغبت از جان مردم، بزرگترین خدمت و سود رسانی به مردم است. از حضرت رسول صلّی الله علیه و آله و سلّم سؤال شد محبوبترین مردم نزد خدا کیست؟ ایشان فرمودند:
اَحَبّ النّاسُ إلى اللَّهِ اَنفَعُ النّاس للنّاسِ79
محبوبترین مردم نزد خداوند سودمندترین آنان براى مردم است‏.
 
با استناد به این حدیث گرانقدر، نیروی ارزشمند انتظامی می‌تواند در سایه خدمت به مردم و سودرسانی هر بیشتر به ایشان، مورد حُبّ و دوستی عموم واقع، و بالاتر از آن مشمول رحمت و موهبت الهی گردد.
 

9. پاسداری از ارزش‌های درون سازمانی

ارزش‌های هر سازمان، اعتبارات بنیادی و واقعیت هایی که سازمان آنها را گرامی می‌شمارد و یا نسبت به آنها حساس است.
 
ارزش‌های محوری، اصول اعتقادی دیر پا و اساسی هر سازمان است که باعث رشد و نمو افراد در قالب گروه می‌شود. ارزش‌های محوری هر سازمان به عنوان اصول راهنمای جاویدان به هیچ توجیهی نیاز ندارد و برای افراد درون سازمان ارزش و اهمیت ذاتی دارد.
 
ارزش‌های محوری سازمان می‌تواند به عنوان مبنایی مورد استفاده قرار گیرد که بر اساس آنها سیاست‌ها را تدوین کرد؛ حتی می‌توان با تکیه بر آنها، شیوه رفتار روزانه کارکنان و مبنای تصمیم‌گیری ها را در محل کار مشخص نمود. سازمان‌ها می‌باید هنگام برنامه‌ریزی های بلند مدت، ارزش‌های محوری مشخص خود را رعایت کنند و هنگام ارزیابی عملکرد، تصمیماتی را که در این زمینه می‌گیرند بر پایه ارزش‌های محوری خود بگذارند.
 
ارزش‌ها باید در روزگار سختی به کارکنان سازمان روحیه بدهد وگرنه ارزش نیست. ارزش‌ها شعار هر روزه‌ای است که احساس خوبی به کارکنان می‌بخشد، ارزش‌های سازمانی، جنبه اخلاقی منافع سازمانی است؛  به طور مثال می‌توان چند نمونه از اصول و اعتبارات بنیادی و ارزش‌های سازمانی را این گونه بر‌شمرد:
 -خدامحوری در کارها
- توجه به حقوق و کرامت انسانی
- عدالت‌محوری و مهرورزی
 -شایسته‌سالاری
- نظم و قانون‌مداری
- مسئولیت‌پذیری و پایبندی به تعهدات
 -پویایی سازمانی از طریق خلاقیت و نوآوری
 -رعایت اصول مشتری مداری
 -رعایت انضباط و شئون اخلاق اداری
 -وجدان‌کاری
 -احساس مالکیت کارکنان نسبت به سازمان
 -ارتقای سطح فرهنگ ایمنی
 -رسیدگی به نیروها
 -توجه به بالا بردن سطح علمی و معنوی کارکنان
 
باور اصلی در سازمان‌های اسلامی بر این است که سرچشمه تمام قدرت‌ها حضرت احدیت است و پست و مقام امانتی است که نزد مدیران به ودیعه نهاده شده است. پس خدمت در جهت جلب رضایت حق‌تعالی، مردم و کارکنان از اصول ارزشی آنان است.
 
سازمان‌های توحیدی بر این باورند که خودباوری، انعطاف پذیری و پویایی، نوآوری، شایسته سالاری، تعهّد و صداقت، سرعت عمل در ارائه خدمات و رعایت عدالت در کارها از مهم‌ترین ارزش‌ها در سازمان است و باید تمام کارها، عزل و نصب‌ها، اندیشه‌پردازی‌ها و افکار در راستای جلب رضایت خداوند ‌باشد.
 
پس از اینکه ارزش‌های سازمانی مشخص شد، دفاع و پاسداری از آنها از وظایف همه کارکنان و مدیران سازمان است.
زیر بنای پاسداری از ارزش‌های درون سازمانی در مرحله نخست، حفظ کرامت انسان‌ها و ارزش قائل شدن به نیروهای تحت امر، سربازان و درجه داران است.
 
باید توجه کرد که اسلام، احترام به زمامداران و فرماندهان بلند پایه را تا جایى لازم می داند که حریم انسانیت حفظ شود. اگر خضوع و تذلّل در برابر رؤسا با آیین‌نامه‌ها مطابق نباشد و یا حتی با کرامت ذاتى انسان در تضادّ، و براى فرماندهان فایده عقلانى نداشته باشد، ناپسند است. 
 
در تاریخ می‌خوانیم مردم شهر «انبار» با دیدن حضرت على علیه السلام طبق رسم دیرینه خود از اسب‏ها پیاده شدند و در برابرش به طور فشرده دویدند و پایکوبى کردند. حضرت فرمود:
وَ اللَّهِ مَا ینْتَفِعُ بِهَذَا أُمَرَاؤُکمْ وَ إِنَّکمْ لَتَشُقُّونَ عَلَى أَنْفُسِکمْ فِی دُنْیاکمْ وَ تَشْقَوْنَ بِهِ فِی [أُخْرَاکمْ[ آخِرَتِکمْ وَ مَا أَخْسَرَ الْمَشَقَّةَ وَرَاءَهَا الْعِقَابُ وَ أَرْبَحَ الدَّعَةَ مَعَهَا الْأَمَانُ مِنَ النَّار80
به خدا سوگند با این کار، زمامداران شما بهره‏اى نمى‏برند و شما با این کار در دنیا خود را به رنج و مشقت مى‏افکنید و در آخرت به بدبختى و شقاوت دچار خواهید شد و چه زیانبار است مشقتى که پشت سر آن مجازات الهى باشد و چه پر سود است آرامشى که با آن ایمنى از آتش باشد.
 
با دقت در این سیره و سخن امام علیه السلام معلوم مى‏شود که مشروعیت آداب و رسوم، در عرصه‏هاى سیاسى و اجتماعى به ضدیت نداشتن آنها با اسلام منوط است. مراسمى که مخالف حریت ذاتى و کرامت انسانى و شئون مذهبى باشد از دیدگاه اسلام، مشروع نیست؛ هر چند مرسوم باشد و در میان مردم مقبول.
 
دومین گام اساسی برای پاسداری از ارزش‌های درون سازمانی، انتخاب افراد صالح برای جایگاه و سمت‌های سازمان و دقت در انتخاب نیروهای سازمانی است.
 
چه بسا انتخاب نابجا و گزینش اشتباه و روی‌کارآمدن افراد نالایق باعث صدمات جبران‌ناپذیر در پیکره سازمانی گردد. امام صادق علیه السلام  در این موضوع به عمار بن موسی فرمودند:
یا عَمَّارُ إِنْ کنْتَ تُحِبُّ أَنْ تَسْتَتِبَّ لَک النِّعْمَةُ وَ تَکمُلَ لَک الْمُرُوءَةُ وَ تَصْلُحَ لَک الْمَعِیشَةُ فَلَا تُشَارِک الْعَبِیدَ وَ السَّفِلَةَ فِی أَمْرِک فَإِنَّک إِنِ ائْتَمَنْتَهُمْ خَانُوک وَ إِنْ حَدَّثُوک کذَبُوک وَ إِنْ نُکبْتَ خَذَلُوک وَ إِنْ وَعَدُوک أَخْلَفُوک‏81
ای عمار اگر خواهی که نعمتت پا برجا باشد و مردانگیت کامل و بی‌عیب باشد و زندگیت نیکو گردد، بنده های زر خرید و اشخاص پست را در کارهای خود وارد مکن؛ زیرا اگر امانتی بایشان سپاری بتو خیانت کنند و اگر خیری برایت آورند دروغ گویند و اگر به‌ نکبت روزگار دچار شوی رهایت کنند و اگر وعده ای بتو دهند بدان وفا نکنند.
 
هر مجموعه ارزشی به اخلاق اسلامی و تعهدات خود در برابر مراجعه کنندگان و کارکنان پای‌بند است. این مجموعه با استفاده از فرهنگ تکریم ارباب رجوع، مسئولیت خود را به نحو مطلوب انجام می دهد و با اتکا به باورهای خود و استفاده از فناوری‌‌های روز به فردایی روشن می‌اندیشد.
 
پی‌نوشت‌ها:
1. لغت‏نامه دهخدا.
2. تحف ‌العقول، ص104.
3. تصنیف غرر‌الحکم و درر‌الکلم، ص251.
4. سوره مبارکه نساء، آیه58.
5. سوره مبارکه مومنون، آیه8.
6. تحف ‌العقول، ص316.
7. بیانات در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی، 6/2/1376.
8. بیانات در اجتماع مردم مشهد مقدس رضوی، 1/1/1376.
9. بحارالانوار، ج76، ص49.
10. صحیفه نور، ج19، ص223.
11. بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام، 30/3/1371.
12. نهج ‏البلاغه، نامه 5.
13. نهج ‏البلاغه، نامه40.
14. سوره مبارکه حج، آیه38.
15. بحارالانوار، ج‏72، ص72.
16. سوره مبارکه ق، آیه 18.
17. تصنیف غررالحکم و دررالکلم، ص321.
18. تحف العقول، ص79.
19. الحیاة، ج‏6، ص465.
20. تحف ‌العقول، ص308.
21. سوره مبارکه نساء، آیه83.
22. صحیفه نور، ج17، ص153.
23. تفصیل وسائل الشیعه، ج‏16، ص231.
24. بحارالانوار، ج75، ص71.
25. تصنیف غررالحکم و دررالکلم، ص320.
26. بحار‌الانوار، ج74، ص153.
27. نهج ‏البلاغه، حکمت 45.
28. تصنیف غررالحکم و دررالکلم، ص324.
29. بحارالانوار، ج78، ص229.
30. بحار‌الانوار، ج‏75، ص335.
31. سوره مبارکه آل عمران، آیه118.
32. «ثمرة الشّجاعة الغیرة»؛ تصنیف غررالحکم و دررالکلم، 259.
33. معراج‌السعادة، ص163 و 164.
34. ترجمه تفسیر المیزان، ج4، ص674.
35. مسئله حجاب، ص64.
36. الحکم الزاهرة ، ص528.
37. من لا یحضره الفقیه، ج‏3، ص444.
 38. نهج ‌الفصاحه، ص587.
 39.  نهج ‌الفصاحه، ص306.
 40. بحارالانوار، ج‏68، ص270.
 41. صحیفه نور، ج18، ص229.
 42. سخنرانی در دیدار با فرماندهان نیروی انتظامی سراسر کشور، 27/1/1370.
 43. بحار‌الانوار، ج‏72، ص172.
 44. صحیفه نور، ج5، ص192.
 45. سخنرانی در مراسم بیعت فرماندهان و اعضای کمیته های انقلاب اسلامی، 18/3/1368.
 46. بحارالانوار، ج‏73، ص349.
 47. تحف ‌العقول، ص57.
48. تصنیف غررالحکم و دررالکلم، ص375.
49. ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص286.
50. سفینة‌البحار، ج2، ص318.
51. صحیفه نور، ج17، ص154.
52. النوادر، ص8.
53. سوره مبارکه قصص، آیه26.
54. صحیح مسلم، ج3، ص1457.
55. نهج ‏البلاغه، نامه20.
56. بیانات در صحن جامع رضوی، مشهد مقدس، 2/1/1383.
57. صحیفه نور، ج12، ص202.
58. نهج ‏البلاغه، خطبه33.
59. بحار الانوار، ج78، ص127.
60. نهج ‌الفصاحه، ص305.
61. سوره مبارکه نساء، آیه 2.
62. بحارالانوار، ج53، ص183.
63. نهج ‏البلاغه، خطبه232.
64. صحیفه نور، ج9، ص285.
65. عیون اخبار الرضا علیه السلام، ج 2، ص 96.
66. الجواهر السنیة؛ کلیات حدیث قدسى، ص712.
67. سیره ابن هشام، ج4، ص 135.
68. الکافی، ج 2، ص 162.
69. تصنیف غررالحکم و دررالکلم، ص 253.
70. سوره مبارکه انعام، آیه152.
71. سوره مبارکه نساء، آیه10.
72. وسائل‌الشیعه، ج 15، ص318.
73. بیانات در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی، 6/2/1376.
74. سوره مبارکه مائده، آیه32.
75. نهج ‏البلاغه، نامه53،
76. بحار الانوار، ج‏74، ص265.
77. سخنرانی در مراسم بیعت فرماندهان، نمایندگان ولی فقیه و مسئولان عقیدتی، سیاسی ژاندارمری و شهربانی رئیس پلیس قضایی کشور، 28/3/1368.
78. نهج ‏البلاغه، نامه 53.
79. مستدرک‌الوسائل، ج2، ص403.
80. نهج ‏البلاغه، حکمت 36.
81. الکافی، ج‏2، ص640.
 
منبع: مدیران و فرماندهان شایسته، جلد سوم: ویژگی‌های رفتاری، سید احمد سجادی، ناشر: نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران، بازرسی کل، دفتر تحقیقات کاربردی، تهران، 1390، صص 157-105.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما
گزارش حمله تروریستی اسرائیل به ایران
گزارش حمله تروریستی اسرائیل به ایران
مقایسه بلیط هواپیما تبریز استانبول با تهران استانبول
مقایسه بلیط هواپیما تبریز استانبول با تهران استانبول
فاکس نیوز: ایران حملاتی چشمگیر و ویران کننده علیه حیفا و تل‌آویو انجام داد...
play_arrow
فاکس نیوز: ایران حملاتی چشمگیر و ویران کننده علیه حیفا و تل‌آویو انجام داد...
سخنگوی دولت: پروازها تا اطلاع ثانوی لغو شده است و پرواز انجام نخواهد شد
play_arrow
سخنگوی دولت: پروازها تا اطلاع ثانوی لغو شده است و پرواز انجام نخواهد شد
حضور نتانیاهو در مناطق تخریب شده حمله موشکی ایران
play_arrow
حضور نتانیاهو در مناطق تخریب شده حمله موشکی ایران
اصابت موشک ایرانی به پرتابگر پدافندی اسرائیل در حیفا
play_arrow
اصابت موشک ایرانی به پرتابگر پدافندی اسرائیل در حیفا
تصاویر هوایی از حال و روز تل‌آویو بعد از حمله موشکی ایران
play_arrow
تصاویر هوایی از حال و روز تل‌آویو بعد از حمله موشکی ایران
خبرنگار اسرائیلی: هیچ منطقه‌ای در اسرائیل دیگر امن نیست
play_arrow
خبرنگار اسرائیلی: هیچ منطقه‌ای در اسرائیل دیگر امن نیست
بهترین سریال های ژانر روانشناسی تا سال 2025!
بهترین سریال های ژانر روانشناسی تا سال 2025!
بازتاب جهانی حمله موشکی ایران به سرزمین‌های اشغالی
play_arrow
بازتاب جهانی حمله موشکی ایران به سرزمین‌های اشغالی
تصاویری از نزدیکی محل اصابت موشک به تل‌آویو
play_arrow
تصاویری از نزدیکی محل اصابت موشک به تل‌آویو
عراقچی: اسرائیل با حمله به تاسیسات هسته‌ای، خط قرمز جدیدی را نقض کرد
play_arrow
عراقچی: اسرائیل با حمله به تاسیسات هسته‌ای، خط قرمز جدیدی را نقض کرد
ذوق اینترنشنال از ایرانی‌کشی
play_arrow
ذوق اینترنشنال از ایرانی‌کشی
حضور شهید حاجی‌زاده در جشن عید غدیر ساعاتی پیش از شهادت
play_arrow
حضور شهید حاجی‌زاده در جشن عید غدیر ساعاتی پیش از شهادت
رهبر انصارالله یمن: حمله اسرائیل به ایران اقدامی وقیحانه و جنایت‌کارانه بود
play_arrow
رهبر انصارالله یمن: حمله اسرائیل به ایران اقدامی وقیحانه و جنایت‌کارانه بود