
در سلسله مقالاتی به ویژگیهای رفتاری مدیر شایسته پرداخته میشود.
ارزش قائل شدن برای کار و روابط انسانی برای بقای مدیریت، ضروری است و مدیران با اخلاق و ارزشمدار از محبوبیت بسیاری برخوردارند.
مدیرانی که رفتار معقول و اخلاقی دارند و سنجیده عمل میکنند، همان مدیران مسئولیتپذیر، منضبط و امانتدارند. مدیران موفق در واقع، خدمتگزارند. آنان علاوه بر اینکه خویشتن خود را پرورش دادهاند به توسعه و رشد افراد مجموعه خویش نیز میاندیشند.
ویژگی های عالی رفتاری، که همواره مورد تأکید اسلام بوده و مفاهیم آیات قرآن کریم نیز در بردارنده آن است در مدیریت، اهمیت بسزایی دارد.
به تعبیر قرآن، ثمره ایمان و تقوا در عمل صالح معلوم، و نیت خوب در آثار و جلوه های خود آشکار میشود:
وَ یبَشِّرُ الْمُؤْمِنِینَ الَّذِینَ یعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرًا کبِیرًا؛ و به مؤمنانی که اعمال صالح انجام میدهند، بشارت میدهد که برای آنها پاداش بزرگی است. (سوره مبارکه اسراء، آیه 9)
در سلسله مقالاتی به ویژگیهای رفتاری مدیر شایسته پرداخته میشود. مدیران موفق و شایسته دارای اخلاق اسلامی، امانت دار، قانون گرا، مسئولیت پذیر، اطاعت پذیر، برخوردار از نظم و انضباط و انگیزه و روحیه خدمت هستند، تلاش و کوشش آنها را در محیط کار توصیف کرده است و در عین حال آنان را دارای انضباط مالی و سیاسی می باشند که از مناعت طبع والایی برخوردارند.
در این نوشتار، به بیان و شرح نظم و انضباط مدیر که یکی از مهم ترین ویژگی های رفتاری یک مدیر شایسته و کارامد می باشد، خواهیم پرداخت.
نظم و انضباط
در این گفتار به بررسی موضوع بسیار مهمِ نظم و انضباط به عنوان یک ویژگی لازم برای مدیران و فرماندهان پرداخته می شود.در اصطلاح عموم، نظم و انضباط در لغت به معنای، ترتیب و درستی، عدم هرج و مرج، سامانپذیری و آراستگی است.1 اما در اصطلاح نظامی، نظم را به پیروی کامل از دستورهای نظامی معنا کردهاند.2
در دستگاه خلقت و نظام آفرینش، هر پدیدهای جای خاصی دارد و نقش ویژهای به عهده اوست. گویی همه به دنبال مأموریت خود هستند تا در نهایت به هدفی غایی و یگانه دست پیدا کنند.
خالق هستی از این اندازهگیری دقیق در کائنات در کلام نورانی خویش سخن به میان آورده است:
إِنَّا کلَّ شَیْءٍ خَلَقْناهُ بِقَدَرٍ3
البته ما هر چیزی را به اندازه آفریدیم.
قرآن کریم از این نظم به «اِتقان صُنع» تعبیر نموده است به این معنا که در آفرینش هیچگونه خلل و شکافی نیست و عالم بر اساس نظمی محکم استوار است:
صُنْعَ اللَّهِ الَّذِی أَتْقَنَ کلَّ شَیءٍ4
این صنع و آفرینش خداوندى است که همه چیز را متقن آفریده است.
ایجاد و حفظ نظم همواره یکی از اهداف مهمّ پیامبران الهی در تمام ابعاد زندگی بشری بوده است.
امام علی علیه السلام درباره کتاب آسمانی آخرین پیامبر به عنوان برنامه ای منظم برای زندگی میفرمایند:
أَلَا إِنَّ فِیهِ ... نَظْمَ مَا بَینَکم5
آگاه باشید که نظم و ترتیب زندگی روزمرّه شما در قرآن (آمده) است.
مسئله نظم و برنامهریزی در کارهای زندگی آنقدر اهمیت دارد که حضرت علی علیه السلام در آخرین پیامش، فرزندان خود و مسلمانان را به تقوای الهی و نظم در کارها فراخواندند و فرمودند:
أُوصِیکمَا وَ جَمِیعَ وَلَدِی وَ أَهْلِی وَ مَنْ بَلَغَهُ کتَابِی بِتَقْوَى اللَّهِ وَ نَظْمِ أَمْرِکم6
شما را (ای حسن و حسین) و همه خانواده و فرزندانم و هر کس را که نوشته من به او میرسد به تقوای الهی و نظم در کارهایتان سفارش میکنم.
بشر به تجربه این را دریافته است که بیبرنامگی و نداشتن اصول و مقررات در روابط انسانی باعث توقف کارهای زندگی و هرج و مرج در جامعه میگردد. وجود قوانین و قراردادهای انسانی در سازمانها و گروهها نشانگر این ضرورت است. پس بدون شک رسیدن به اهداف سازمانی مرهون رعایت قالبهای گوناگون نظم است که در این فصل به مصادیق و جلوههایی از آن خواهیم پرداخت.
.jpg)
1. آراستگی ظاهری
آراستن به معنای زینت دادن، تزیین کردن و همچنین به معنای منظم و مرتب بودن، هماهنگ، آماده و مهیا بودن است؛7 زیرا تزیین کردن به نوعی با نظم و هماهنگی همراه است و نشان دهنده آماده و مهیا بودن برای مقصودی (مثلاً ملاقات دوست) است.راغب اصفهانی در کتاب مفردات الفاظ قرآن، زینت و آرایش را به سه دسته تقسیم کرده است:
اول زینت نفس همانند علم و اعتقادات نیکو. دوم زینت بدنی همانند قدرت و بلندی قامت. سوم زینت خارجی مانند مال و مقام و جامه نیکو و مانند آن.8
به نوعی میتوان گفت آراستگی به دو شکل ظاهری و باطنی است. اما آنچه اکنون مد نظر است، آراستگی ظاهری است.
از آنجا که خداوند کمال مطلق است، همه هستی را بر اساس کمال و زیبایی بنیاد نهاده و جهان را به امور زیبا و کمالات آراسته است. انسان نیز به طور طبیعی و فطری به کمال و زیبایی گرایش دارد و از زشتیها و نواقص میگریزد. این میل طبیعی چیزی جز ودیعه الهی نیست.
امام صادق علیه السلام پیشوای ششم شیعیان این حقیقت انکارناپذیر را چنین بیان میفرمایند:
اِنَّ اللَه یحِبُّ الْجَمالَ وَ التَّجْمِیلَ وَ یکره ُالبُؤسَ وَ التّباؤُسَ9
خداوند زیبایی و آراستن را دوست دارد و از نپرداختن به خود و خود را ژولیده نشان دادن، کراهت دارد.
میل به آراستگی در برقراری و بهبود روابط تأثیراتی مثبت دارد. پیشوایان ما نیز به اهمیت جمال و آمادگی ظاهری در ارتباطات اشاره داشته و خود در این زمینه همیشه اسوه و الگو بودهاند.
پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم میفرمایند:
إِنَّ اللَّهَ یحِبُّ مِنْ عَبْدِهِ إِذَا خَرَجَ إِلَى إِخْوَانِهِ أَنْ یتَهَیأَ لَهُمْ وَ یتَجَمَّل10
خداوند دوست میدارد که چون بندهاش به سوی برادرانش بیرون میآید، خود را برای آنها آماده و زیبا سازد.
و در جایی دیگر امام صادق علیه السلام میفرمایند:
فإیاک ان تَتَزَینَ إِلاّ فی أَحسن زِی قَومِک11
پس مبادا که جز در بهترین شکل مورد پسند قوم خود بیرون بیایی.
داشتن ظاهری آراسته در محل کار نیز اهمیت زیادی دارد. بویژه در مواقع روبرو شدن با ارباب رجوع این مسئله باید رعایت شود. ظاهر آراسته، این پیام را به ارباب رجوع انتقال میدهد که شما همانطور که در ظاهر مرتب هستید در کار نیز منظم و دقیق هستید.
امیرالمؤمنین علی علیه السلام با همه زهد و ساده زیستی که داشت، هرگز سهلانگاری در آراستگی و آراسته بودن را روا نمیدانست. روایتی از آن حضرت نشان میدهد رفاقت، صمیمیت و خویشاوندی نباید باعث کوتاهی در این زمینه شود:
لِیتَزَینَ اَحَدُکم لأَخیهِ الْمُسْلِمِ کما یتَزَینَ لِلْغَریبِ الَّذی یحِبُّ أَنْ یراهُ فِی أَحْسَنِ الْهَیئَةِ12
هر یک از شما باید خود را براى برادر مسلمانش چنان آرایش دهد که براى بیگانهاى که دوست دارد او را به بهترین هیئت ببیند، آراسته مىکند.
فرمانده معظم کل قوا نیز به نیروهای مسلح کشورمان آراستگی و نظم را سفارش کرده و فرمودهاند:
«در مقابل حرکت سازماندهی شده استکبار علیه نظام مقدس اسلامی، نیروهای مسلح ما باید مظهر نظم و انتظام باشند. نظم ظاهری و رفتاری، نظم در میدان جنگ و جبههبندی جهانی علیه استکبار را به ارمغان میآورد.»13
آراستگی ظاهری موارد بسیاری دارد که می توان به مهمترین آنها اشاره کرد:
پاکیزگی بدن و لباس
در آموزههای دین مبین اسلام به پاکیزگی بسیار اهمیت داده شده تا حدی که نظافت را نیمی از ایمان برشمرده است.پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم میفرمایند:
النَّظَافَةُ مِنَ الْإِیمَان14
نظافت از ایمان است.
رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم به پاکیزگى و نظافت بدن نیز سفارش بسیار می کردند و میفرمایند:
تنَظَّفُوا بِالْماءِ مِنَ الْمُنْتَنِ الرّیحِ الَّذى یُتَاءَذّى بِهِ، تَعَهَّدوا اَنْفُسَکُمْ فَاِنَّ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ یُبْغِضُ مِنْ عِبادِهِ الْقاذُورَةَ الَّذى یَتَاءَنَّفُ بِهِ مَنْ جَلَسَ اِلَیْه15
خویشتن را با آب از هر بوى بد زنندهاى که موجب اذیت مىشود، پاکیزه کنید و خود را عهدهدار این کار سازید؛ زیرا خداوند بزرگ از بندگان خود آن کس را که به سبب کثیفى و آلودگى موجب اذیت همنشین خود مىگردد، دشمن مىدارد.
پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم در مورد شخص آلوده باز فرمودهاند:
انّ الله تعالی یبغِضُ الوَسِخَ و الشَعِثَ16
خداوند متعال شخصآلوده و ژولیده را دشمن میدارد.
یکی از مهمترین نشانههای پاکیزگی و آراستگی برای هر انسانی، تمیز و مرتب بودن لباس است که نه تنها نشانه شخصیت فرد بلکه در کیفیت روابط اجتماعی تأثیر بسزایی دارد.
قرآن کریم از لباس با عنوان نعمت یاد کرده و به تنوع لباس در مشاغل و موقعیتهای گوناگون اشاره نموده است:
جَعَلَ لَکمْ سَرابِیلَ تَقِیکمُ الْحَرَّ وَ سَرابِیلَ تَقِیکمْ بَأْسَکمْ، کذلِک یتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَیکمْ، لَعَلَّکمْ تُسْلِمون17
براى شما پیراهنهایى آفریده که شما را از گرما (و سرما) حفظ مىکند و پیراهنهایى که هنگام جنگ حافظ شماست. اینگونه نعمتهایش را بر شما کامل مىکند شاید تسلیم فرمان او شوید.
حضرت امام جعفر صادق علیه السلام نیز در سخنی زیبا آراستگی ظاهری را نوعی اظهار نعمت الهی معرفی میکنند:
فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ إِذَا أَنْعَمَ عَلَى عَبْدٍ نِعْمَةً أَحَبَّ أَنْ یرَى عَلَیهِ أَثَرَهَا. قِیلَ: وَ کیفَ ذَلِک؟ قَالَ: ینَظِّفُ ثَوْبَهُ وَ یطَیبُ رِیحَه18
هنگامى که خداوند به بندهاى نعمتى داد، دوست دارد اثر آن نعمت را در زندگى او ببیند. پرسیدند این ظهور نعمت خدا در زندگى چگونه باید باشد؟ فرمود لباسش تمیز باشد و از عطر و بوی خوش استفاده کند (و خود را معطر و خوشبو سازد).
پیشوایان دین اسلام همواره به تمایل جوان به خودآرایی و تجمل دوستی در چارچوب اخلاق و مصلحت جامعه توجه کرده اند و خودآرایی را برای جوان تحریم نکردهاند.
حکایت معروفی است که علی علیه السلام جامه بهتر را به غلام جوانش قنبر رحمه الله داد. به وی فرمود تو جوانی و مانند سایر جوانان به تجمل و زیبایی رغبت بسیار داری و به علاوه من از خدای خود حیا میکنم که لباس خودم بهتر باشد.
باید توجه کرد که برای هر عملی، حد و اعتدال نگه داشتن مطلوب است و نباید افراط یا تفریط باشد. اسلام نه ژولیدگی و ژنده پوشی را میپسندد و نه لباس شهرت، تبرّج و فتنه انگیزی را.
بر این اساس، همانگونه که آراستگی حلال و شایسته موجب استحکام و ایجاد نشاط و سلامت در ارتباطات میشود، آراستگی ناشایست و حرام، موجب فساد فرد و جامعه می شود.
مرتب بودن موی سر، محاسن و شارب
در مقابلِ آراستن (که معمولاً با افزایش همراه است)، پیراستن قرار میگیرد که ویژگی آن کاستن و زدودن شاخ و برگ است. از موارد پیراستن می توان به اصلاح موی سر و صورت اشاره کرد که تأثیر بسیاری در زیبایی ظاهر دارد.
.jpg)
-آراستگی مو
یکی از نشانه های آراستگی هر مردی آراستگی و نظافت موی سر و صورت اوست که پیشوایان معصوم علیهم السلام نیز بسیار به آن اشاره کردهاند.
رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم درباره اهمیت مراقبت از مو مىفرمایند:
مَنِ اتَّخَذَ شَعْراً فَلْیُحْسِنْ وِلایَتَهُ اَوْ لِیَجُزَّهُ19
هر کس مو بگذارد باید خوب به آن برسد یا کوتاهش کند.
امام صادق علیه السلام نیز در مورد فواید کوتاه نمودن مو فرمودهاند:
اِسْتَأصِلْ شَعرَک یقِلُّ دَرَنُهُ و دوابُّهُ وَ وَسِخَهُ و تغلظ رقبَتُک و یجلو بَصَرُک20
موی سرت را کوتاه کن؛ چرا که کوتاه کردن مو آلودگیها و انگلهای آن را کم و گردنت را استوار و نور چشمت را افزون میکند.
امام کاظم علیه السلام نیز درباره اصلاح و تمیزى مو این چنین سفارش مىفرمایند:
اِنَّ الشَّعْرَ عَلَى الرَّاءْسِ اِذا طال اَضْعَفَ الْبَصَرَ وَ ذَهَبَ بِضَوْءِ نُورِهِ، وَ طَمُّ الشَّعرِ یَجْلِى الْبَصَرَ، وَ یَزیدُ فى ضَوْءِ نُورِهِ21
همانا موى سر چون دراز شود، بینایى را ضعیف کرده، نور چشم را مىبرد و کوتاهى موى سر موجب جلاى دیده و فزونى نور آن مىگردد.
شانه زدن، روغن مالیدن و خضاب کردن نیز از سنت پیامبر اعظم صلّی الله علیه و آله و سلّماست. این مراقبتها علاوه بر تأثیر مثبت آن در ارتباطات انسانی فواید بسیار برای سلامت بدن و روان آدمی دارد.
- آراستگی محاسن و شارب
در دین اسلام تراشیدن ریش، همواره مورد نکوهش بوده و در مورد کوتاه کردن شارب نیز توصیه اکید شده است؛ از جمله رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم میفرمایند:
اِنَّ الَمجُوسَ جَزُّوا لِحاهُمْ وَ وَفَّرُوا شَوارِبَهُمْ، وَ اِنّا نَحْنُ نَجُزُّ الشَّوارِبَ وَ نُعْفِى اللِّحى، وَ هِىَ الْفِطْرَةُ22
همانا مجوس ریشهاى خود را مىزدند و سبیلهاى خود را انبوه مىگذاشتند، ولى ما (مسلمانان) سبیل ها را مىزنیم و ریش ها را بلند مىگذاریم و این روش با فطرت و خلقت مطابق است.
مقام معظم رهبری مدظله العالی درباره حکم شارب میفرمایند:
«بلند نمودن آن به مقداری که هنگام خوردن و آشامیدن با غذا یا آب برخورد کند، مکروه است.»23
معطر بودن
استفاده از بوى خوش، جزو سیره و سنت پیشوایان دین اسلام است و به مسلمانان نیز سفارش کردهاند که بخشى از درامد خود را به خریدن عطر اختصاص دهند. بوى خوش علاوه بر ایجاد جاذبه در ارتباطات اجتماعى در سلامت روانی فرد نیز مؤثر است و به او نشاط و شادابى مىبخشد.امام صادق علیه السلام در مورد میزان مصرف عطر پیامبر اگرم صلّی الله علیه و آله و سلّم در زندگی فرمودهاند:
کانَ رسول اللّه صلّی الله علیه و آله و سلّم ینْقِقُ علیَ الطِّیبِ أَکْثَر مِمّا ینْقِقُ علی الطّعام24
پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم برای بوی خوش، بیشتر از غذا هزینه میکرد.
امام رضا علیه السلام نیز درباره جد بزرگوارش صادق آل محمد صلّی الله علیه و آله و سلّم میفرمایند:
کانَ یعْرَفُ مَوْضِعُ جَعْفَرٍ علیه السلام فِی الْمَسْجِدِ بِطِیبِ رِیحِهِ وَ مَوْضِعِ سُجُودِه25
جایگاه امام جعفر صادق علیه السلام در مسجد از بوى خوش و از جاى سجودش شناخته مىشد.
همچنین حضرت رضا علیه السلام درباره اهمیت و ضرورت استفاده از بوی خوش میفرمایند:
لَا ینْبَغِی لِلرَّجُلِ أَنْ یدَعَ الطِّیبَ فِی کلِّ یوْمٍ فَإِنْ لَمْ یقْدِرْ عَلَیهِ فَیوْمٌ وَ یوْمٌ لَا فَإِنْ لَمْ یقْدِرْ فَفِی کلِّ جُمُعَةٍ وَ لَا یدَعُ ذَلِک26
براى مؤمن شایسته نیست که عطر زدن را در هیچ روزى ترک کند و اگر بر آن توانایى ندارد یک روز عطر بزند و یک روز نزند و اگر به آن هم توانایى ندارد، هر جمعه عطر بزند و آن را ترک نکند.
لازم به ذکر است آراستگی بانوان مسلمان در محیط اجتماعی باید بدون زینت و آرایش باشد و در استفاده از عطر در محیط اجتماعی دقت کنند که از مصرف عطرهای تند و شدید پرهیز کنند. ایشان میتوانند در کمال پاکیزگی و مرتب بودن، رعایت سادگی و وقار را در اجتماع به ویژه محیط کار بنمایند.
.jpg)
2. وقت شناسی و حضور به موقع در محل خدمت
وقت شناسی از مظاهر داشتن انضباط فردی و اجتماعی است. در بُعد فردی آن میتوان گفت کسی که برای زندگی فردی خود برنامهریزی و انتظام دارد خود را به وقت شناسی ملزم میداند. در بُعد اجتماعی نیز وقت شناسی احترام گذاشتن به حقوق مردم است.انسان علاوه بر این که باید محافظ اوقات خود باشد، باید مراقب باشد که مبادا با اهمالکاری خود، اوقات دیگران را ضایع سازد.
در اهمیت وقت همین بس که پروردگار عالم، موضوع وقت را در آخرین کتاب آسمانی خویش آورده است:
وَالعَصر27
به عصر سوگند.
و به فرموده قرآن کریم آن گاه که کافران در مورد فواید ماهها از پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم سؤال کردند، خداوند به پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم وحی نمود:
قُل هیَ مَواقیتٌ لِلنّاسِ28
بگو آنها بیان اوقات (و تقویم طبیعی) برای (نظام زندگی) مردم است.
همواره از وقت به اشیای گرانقیمت تعبیر شده است از جمله اینکه وقت طلاست ... بلکه میتوان گفت ارزش وقت بیش از اینهاست، چون فرصتی که از دست برود هرگز برنمیگردد؛ همانگونه که امام علی علیه السلام فرمودند:
الْفُرْصَةُ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ فَانْتَهِزُوا فُرَصَ الْخَیر29
فرصت، همچون ابر میگذرد، فرصتهای نیک را غنیمت بشمارید و قبل از گذشتن از آن ها بهره بگیرید.
باید قدر این نعمت الهی را دانست. باید دانست که در جهان امروز، افراد در ثانیهها با هم رقابت دارند و چه بسا لحظههایی که تعیین کننده سرنوشتها است. میتوان با ذخیره کردن این ثانیهها و دقایق، باعث افزایش کارایی سازمانها و به تبع آن صرفهجویی اقتصادی شد. انسان مؤمن اگر باور کند که حضور به موقع وی در محیط کارش چه میزان بر بهرهوری مجموعه تأثیر مثبت میگذارد، هیچگاه با تأخیر، سستی یا بیهودهکاری خود را مدیون خداوند و انسانها نمیسازد.
امیرمؤمنان علیه السلام داشتن اوقات پُر و اشتغال زیاد را از صفات مؤمن برمیشمردند:
المؤمن مشغولٌ وقته30
وقت مؤمن، پُر است (مؤمن، هیچ گاه بیکار نیست).
با توجه به این حدیث، استفاده حداکثر از اوقات به ایمان افراد اشاره دارد.
پس وقت شناسی و بهرهبرداری از لحظات از ویژگیهای انسان های موفق و پیروز است. مدیر و فرمانده موفق با وقت شناسی و حضور به موقع و حتی زودتر در محل کار، عملاً به دیگران نیز ارزش وقت را آموخته است.
یک ضربالمثل ایرانی مشهور که به بزرگمهر منسوب است به تأثیر بیداری صبحگاهی بر زندگی شادکامانه و سعادت آمیز اشاراتی نغز دارد و آن این که:
«سحر خیز باش تا کامروا شوی.»
آلمانیها نیز ضربالمثلی دارند که بهترین اوقات برای فعالیت را اول وقت (صبح) معرفی میکند و آن این است:
«ساعات صبح، طلا در دهان دارد.»
یکی از مواد شیمیایی داخل بدن، که به طور غیر ارادی سبب شادی انسان میشود و به او شعف و نشئه بینظیر میبخشد، ماده ای به نام «کورتیزول» است که میزان آن در داخل بدن انسان در ساعات سحرگاهی به شدت افزایش مییابد و در صورت بیدار بودن انسان در این ساعات، لذت و شعف بسیاری به او دست میدهد که بیشک بر زندگی او در تمام طول روز تأثیرگذار است.
افزایش کورتیزول در ساعات اول صبح و ارتباط آن با سرخوشی صبحگاهی که امروزه از مسلمات پزشکی است در واقع توجیه قابل توجهی است بر همه مضامینی که در فرهنگ و ادب و عرفان در مورد «اسرار سحر» معرفی میشود.
در چنین وقتی که خوان فیض گسترده است صبح
چون گرانجانان ز جای خود نجنبیدن چرا
صائب تبریزی
حضرت علی علیه السلام در مورد شکار فرصتها فرمودند:
غَافِصِ [عافص] الْفُرْصَةَ عِنْدَ إِمْکانِهَا فَإِنَّک غَیرُ مُدْرِکهَا بَعْدَ فَوْتِهَا31
فرصت را در وقت خود غافلگیر کن که چون فوت شد دیگر به آن دسترسى نخواهى داشت.
امیرمؤمنان علی علیه السلام در بیان عاقبت تأخیر در وقتِ مقرر فرمودند:
مَنْ أَخَّرَ الْفُرْصَةَ عَنْ وَقْتِهَا فَلْیکنْ عَلَى ثِقَةٍ مِنْ فَوْتِهَا32
هر که فرصت را از وقت خود به تأخیر اندازد، مطمئن باشد که فوت خواهد شد.
وقت شناسی این پیام را میرساند که شما برای وقت خود و دیگران ارزش قائل هستید. این ویژگی در محیط کار سبب جلب احترام همکاران است. شخص وقتشناس در دید دیگران قابل اعتمادتر از دیگران خواهد بود.
.jpg)
3. اجرای وعدهها و تعهّدات در موقع مقرر
اجرای وعده و وفا نمودن به عهد در اسلام همواره مورد اهمیت و سفارش بوده است. این صفت برای همه اقشار لازم و ضروری است ولی برای کسانی که در پستهای مدیریتی و رهبری هستند از حساسیت بیشتری برخوردار است.خدای تبارک و تعالی در کتاب آسمانی قرآن آورده است:
أَوْفُوا بِالْعَهْدِ إِنَّ الْعَهْدَ کانَ مَسْؤُلا33
به عهد (خود) وفا کنید که از عهد سؤال میشود.
پیشبینی زمان لازم برای هر کار و تعیین اولویت کارهای مختلف و انجام دادن هر کار در جای خود، تشخیص درست و به موقع مشکلات، حوادث و راه حل آنها میتواند مدیران را در اجرای تعهدات یاری کند.
حضرت حق، آنجا که از صفات بندگان مؤمن خویش میگوید، رعایت عهد و پیمان را از ویژگیهای آنان برمیشمرد:
الَّذِینَ هُمْ لِأَماناتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ راعُون34
و آنها که امانتها و عهد خود را رعایت میکنند.
بر اساس آموزه های اسلامی و احادیث ائمه گرامی هر کس امانتدار نباشد و به عهد و پیمان خود وفا ننماید، دارای دین نیست و نمیتوان از او به عنوان مسلمان و متدین یاد کرد.
امیر مؤمنان علی علیه السلام نیز مالک اشتر رحمه الله را از خُلف وعده در کارهای مدیریتی و فرماندهی برحذر می دارند و فرمودند:
ایاک و... أَنْ تَعِدَهُمْ فَتُتْبِعَ مَوْعِدَک بِخُلْفِک35
پرهیز کن که (به زیردستان خود) وعده بدهى سپس تخلف کنی.
پس باید زمان را مدیریت کرد به گونه ای که همه وعدهها و تعهدات در موقع خویش اجرا شود. چه بسا فرصتها و زمانهای مناسب که به علت بیتوجهی و یا غفلت از دست میرود.
مدیریت زمان مجموعهای از مهارتهاست که شما را در استفاده مؤثر از زمان کمک میکنند. از مهمترین فواید مدیریت زمان، کاهش تنش در زندگی است؛ چون با رعایت زمان مربوط به هر کار، وعده ها و تعهدات نیز در زمان مقرر خویش اجرا خواهد شد و جایی برای دلهره، خلف وعده و به دنبال آن، عذرخواهی باقی نمیماند.
مدیریت زمان کمک میکند که تعیین کنید کدام یک از کارهایی که انجام میدهید، مهمترین است. این عمل به شما این امکان را میدهد به برخی فعالیتها اولویت بیشتری بدهید و برخی از فعالیتها را حذف کنید. همچنین کمک میکند که از طریق حذف مزاحمتها و فعالیتهای غیرضروری، مدت زمانی را که واقعاً کار میکنید افزایش دهید.
برای رسیدگی به قراردادها، تعهدها و و اجرای وعدههای خود سعی کنید از واگذاری کارها به نیروهای خود استفاده کنید.
واگذاری زمان بیشتری ایجاد میکند. گاهی اوقات توضیح انجام دادن یک کار به فرد دیگر، بیش از کار توسط خود، طول میکشد. اما اگر آیندهنگر باشید متوجه میشوید که اگر یک وقت اضافی صرف کنید، میتوانید در آینده نیز کار مورد نظر را محوّل کنید.
گاهی مدیران به دلیل کمالگرایی به واگذاری کارها تمایلی ندارند. به افراد اجازه دهید که اشتباه کنند. اگر شما تحمل تصحیح اشتباهات را داشته باشید، افراد بیشتری یاد میگیرند که کار مورد واگذاری را به صورت مناسب انجام دهند.
از کاهش قدرت و نفوذ خود نترسید. به فوایدی که در برابر واگذاری به دست میآورید، بیشتر فکر کنید تا به چیزی که از دست میدهید. به شیرینی پایان کار و عمل به قولها و پیمانها بیندیشید.
اهمیت عمل به وعدهها در تشبیهی زیبا از حضرت علی علیه السلامهمچون محاسن است برای چهره:
اَلْوَعْدُ وَجْهٌ وَ الاِنْجازُ مَحاسِنُهُ36
وعده، صورت است و عمل بدان، آراستگیش.
برای اینکه همیشه شیرینی اجرای آنچه را عهده دار شدهاید، بچشید، باید با موانع و علتهای اتلاف وقت و بدقولیهای ناخواسته در فرماندهی و مدیریت آشنا شوید:
- بیبرنامگی
- خودداری از واگذاری اختیار به زیردستان
- نداشتن قاطعیت در تصمیمگیری
- طولانی بودن بیش از حد جلسات
- عدم اولویتبندی قوی در کارها
- عدم برقراری ارتباط صحیح با دیگران و تأخیر در مبادله اطلاعات
- اجرای فعالیت های نامربوط
- نبودن اهداف واضح و روشن
- وجود ضعف خودکنترلی که موجب دوباره کاری میشود...
امام مؤمنان علی علیه السلام، تعلّل در اجرای وعده را از ویژگی افراد پست میداند و کسی را که در اجرای تعهد خود سرعت عمل داشته باشد کریم مینامد:
وَعْدُ الْکرِیمِ نَقْدٌ وَ تَعْجِیل، وَعْدُ اللَّئِیمِ تَسْوِیفٌ وَ تَعْلِیل37
جوانمرد وعدهاش نقد و فورى است، ناکس وعدهاش به فردا انداختن و بهانهجوئى است.
برخیز تا به عهد امانت وفا کنیم
تقصیرهای رفته به خدمت قضا کنیم
سعدی
.jpg)
4. اجرای به موقع وظایف
منظور از اجرای به موقع کارها عملکرد در زمان مناسب است؛ یعنی نه دیرهنگام و نه زودهنگام بلکه به هنگام. در این گفتار به اهمیت ظرف زمانی هر عمل پرداخته، و راه اجرای به موقع آنها بیان می شود.تخصیص وقت خاص برای هر کار از عوامل سودمندی آن کار است و نتیجه بخشی هر عمل مرهون اجرای آن در وقت مناسب است. رسول اعظم صلّی الله علیه و آله و سلّم به این نکته اینچنین اشاره فرمودهاند:
اَلاْمُوُرُ مَرْهُونَةٌ بِاَوْقاتِها38
هر کاری در گرو وقت و زمان خاص خود است.
مدیر کارامد برای اجرای هر کار، خوب فکر می کند و قبل از عمل، موانع را برطرف، و راههای ورود و خروج صحیح آن را براورد می سازد و در شروع و پایان دادن به کارها عجله و شتاب نمی کند.
امام صادق علیه السلام نیز در مورد شتاب بیمورد در کارها فرمودند:
مَنِ ابْتَدَأَ بِعَمَلٍ فِی غَیرِ وَقْتِهِ کانَ بُلُوغُهُ فِی غَیرِ حِینِه39
کسى که به کارى جز در وقت آن آغاز کند، تمام شدن آن در وقت خود نخواهد بود.
فرماندهان لایق و کارامد بخوبی میدانند شتاب در کارها و پرداختن به امور سست و آنچه زوایای آن برای او مشخص نیست، غیر از شکست پیامدی ندارد.
امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام در عهدنامه مالک اشتر به مالک رحمه الله به عنوان فرمانده این چنین سفارش میکنند:
... إِیَّاک وَ الْعَجَلَهَ بِالْأُمُورِ قَبْلَ أَوَانِهَا أَوِ التَّسَقُّطَ فِیهَا عِنْدَ إِمْکانِهَا أَوِ اللَّجَاجَهَ فِیهَا إِذَا تَنَکرَتْ أَوِ الْوَهْنَ عَنْهَا إِذَا اسْتَوْضَحَتْ فَضَعْ کلَّ أَمْر مَوْضِعَهُ وَ أَوْقِعْ کلَّ أَمْر مَوْقِعَهُ40
....از عجله در مورد کارهایی که وقتشان نرسیده، یا سستی در کارهایی که امکان عمل آن فراهم شده، یا لجاجت در اموری که مبهم است، یا سستی در کارها هنگامی که واضح و روشن است بر حذر باش! و هر امری را در جای خویش و هر کاری را به موقع خود انجام بده.
به همان اندازه که شتاب در کار بدون فکر، مطرود است، سهلانگاری نیز پسندیده نیست. چه بسا کوتاهی در کارهایِ لازم خسارات جبرانناپذیری را بر مجموعه و جامعه وارد میسازد. بر همین اساس حضرت امام محمدباقر علیه السلام دیرهنگامی در کار را نفی کرده و فرمودهاند:
إِیاک وَ التَّسْوِیفَ فَإِنَّهُ بَحْرٌ یغْرَقُ فِیهِ الْهَلْکى41
مبادا در عمل تأخیر کنید که تأخیر، دریایى است که بسیار کسان در آن به هلاکت مىرسند.
حضرت علی علیه السلام، شتاب قبل از موعد انجام دادن کار را نفی کرده و انتظار بیهوده و دست روی دست گذاشتن را مردود دانسته و فرمودهاند:
لَا تَعَجَّلُوا الْأَمْرَ قَبْلَ بُلُوغِهِ فَتَنْدَمُوا وَ لَا یطُولَنَّ عَلَیکمُ الْأَمَدُ فَتَقْسُوَ قُلُوبُکم42
پیش از وقت در کار شتاب مکنید که پشیمان مىشوید و زیاد منتظر نمانید که دلگیر مىگردید.
در سیره ائمه اطهار علیهم السلام نمونههای برجسته ای از موقعیت سنجی هست. سکوت بیست و پنج ساله امام علی علیه السلام شاهدی بر این مدعاست. از فرزندان بزرگوارش، امام حسن علیه السلام در وضعیت تزویر زمانه، صلح را برگزیدند و امام حسین علیه السلام نیز ده سال به قرارداد صلح امام حسن علیه السلام برجا ماندند و پس از مرگ معاویه، قیام را انتخاب نمودند.
اما چگونه میتوان هر وظیفهای را در زمان مناسب به انجام رساند؟ باید گفت مدیران در بعضی اوقات قادر به کنترل تمامی زوایای کارها و بدست گیری زمان نیستند و گاهی دچار روزمرگی میشوند و گاهی به بحرانهای ناخواسته باید پاسخ دهند. در این مواقع کلید موفقیت مدیران، بررسی هدف انجام دادن کار، بهرهگیری مطلوب از زمان و به کارگیری مدیریت زمان است.
در مورد اهداف باید گفت اگر شخص، افق فکری خویش را گسترده کند و بداند برای چه منظور تلاش میکند، بی شک تشخیص موقعیت مناسب برای اجرای وظایف دشوار نخواهد بود. مدیر مؤمن و متعهد، وظایف خویش را میداند و هدف او در راستای خدمت به عموم و جلب رضایت حق است.
سرور کائنات، پیامبر گران قدر اسلام صلّی الله علیه و آله و سلّم درباره غنیمت شمردن کارهای خیر فرمودند:
مَنْ فُتِحَ لَهُ بَابُ خَیرٍ فَلْینْتَهِزْهُ فَإِنَّهُ لَا یدْرِی مَتَى یغْلَقُ عَنْه43
کسى که درِ نیک و خیر بر او گشوده شود، باید آن را غنیمت شمارد؛ پس به تحقیق او نمىداند که چه وقت بر روى او بسته خواهد شد.
درباره برنامهریزی زمانی باید گفت زمان مدیر به دو گونه است: بخش قابل کنترل و بخش غیرقابل کنترل.
فرماندهان لایق در زمان قابل کنترل به کارهای مهم و برنامهریزیهای کلان می پردازند و حتی برای لحظات و ساعات غیر قابل کنترل، برنامهریزی میکنند و در ساعاتی که برای آنان قابل کنترل نیست، تصمیمات قبلی را اجرا می کنند و از کارهای شتابزده دوری میجویند. برای هر یک از مدیران، ساعاتی خاص از شبانه روز از بهرهوری بیشتری برخوردار است.
مدیران باید سعی کنند دوره زمانی بهرهوری خود را بشناسند و برای آن زمان، برنامهریزی کنند تا به افزایش اثر بخشی منجر شود؛ اما زمانی که بهرهوری حداقل است، بهتر است کارهای جزئی مانند مکالمات تلفنی، ملاقاتها و... انجام پذیرد. ناگفته نماند که کلید مدیریت زمان، نظم است و بهترین راه برای منظم شدن است که عوامل آشفتگی و بینظمی را تشخیص دهد و آنها را از خود دور کند. اولویتبندی فعالیتها یکی دیگر از مهمترین قدمهای مدیریت زمان است. مدیر کارامد هنگام اولویتبندی موضوعات اصلی، کارهایی را مرور می کند که قرار است انجام دهد.
تمرکز بر کارهای مهم تر و حذف مسائل حاشیهای باعث افزایش بهرهوری میشود.ناگفته نماند که برنامهریزی زمانی باید بر طبق براورد توان شخصی و مجموعه باشد؛ نه بیشتر از طاقت و نه کمتر از حد توان.
برنامهریزی برای اوقات در اسلام همواره نشانه خردمندی بوده این در حالی است که اسوههای دین ما با همه اهمیتی که برای تلاش و کوشش قائل بودهاند، تفریح و لذت بردن از زندگی را نیز از مظاهر حیات سالم میدانستند. اباذر رحمه الله میگوید پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم به اصحاب سفارش فرمودند:
وَ عَلَى الْعَاقِلِ مَا لَمْ یکنْ مَغْلُوباً أَنْ تَکونَ لَهُ سَاعَاتٌ سَاعَةٌ ینَاجِی فِیهَا رَبَّهُ وَ سَاعَةٌ یحَاسِبُ فِیهَا نَفْسَهُ وَ سَاعَةٌ یتَفَکرُ فِیهَا صُنْعَ اللَّهِ إِلَیهِ وَ سَاعَةٌ یخْلُو فِیهَا بِحَظِّ نَفْسِهِ مِنَ الْحَلَالِ فَإِنَّ هَذِهِ السَّاعَةَ عَوْنٌ لِتِلْک السَّاعَاتِ وَ اسْتِجْمَامٌ لِلْقُلُوبِ44
.... خردمند برای اینکه دچار ضرر و زیان نشود باید هر روز را به چند بخش تقسیم کند: ساعتى براى مناجات با خدا و ساعتی اعمال خود را محاسبه، و ساعتی در تفکرِ عجایب خلقت الهی سپری نماید و ساعتی را برای لذت بردن از لذائذِ حلال اختصاص دهد که همین کار در همین ساعات، کمک دیگر ساعات است و قلب را تمیز میسازد.
به فرموده حضرت، باید تمام امور عبادی، فکر و اندیشه، پرداختن به اخلاق و خود سازی و لذائذ دنیوی در یک روز انجام گیرد و به واسطه بخش چهارم از اوقات (لذات) است که قادر به انجام دادن سه بخش دیگر میشویم. امام حسین علیه السلام میفرمایند از پدرم درباره زندگى داخلىِ پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم، سؤال کردم پدرم فرمودند:
کانَ دُخولُهُ لنفسِهِ مأذونا لَهُ فی ذلک، فإذا أوى إلى مَنزِلِهِ جَزَّأ دُخولَهُ ثلاثَةَ أجزاءٍ: جُزءا للّه، وجُزءا لأهلِهِ، وجزءا لنفسِهِ، ثُمّ جَزَّأ جُزْءَهُ بینَهُ وبینَ الناسِ فَیرُدُّ ذلک بالخاصَّةِ عَلَى العامَّةِ، ولا یدَّخِرُ عَنهُم مِنهُ شیئا، وکانَ مِن سِیرَتِهِ فی جُزءِ الامَّةِ، إیثارُ أهلِ الفَضلِ بإذنِهِ، وقَسَمَهُ على قَدرِ فَضلِهِم فی الدِّینِ، فمِنهُم ذُوالحاجةِ، ومِنهُم ذُوالحاجَتَینِ، ومِنهُم ذو الحَوائِج45
ورود ایشان به هر خانهاى به دلیل اجازهاى که از همسران و کسان خود داشت در اختیار خودش بود؛ هر گاه به خانه مىرفت، وقت خود را سه قسمت مىکرد: یک قسمت براى خداوند تبارک و تعالى، یک قسمت براى خانواده و یک قسمت براى خود؛ سپس، قسمت خود را بین خود و مردم، تقسیم مىکرد و اوّل، خواص وارد مىشدند و پس از آن، سایر مردم و چیزى از وقت خود را از مردم، دریغ نمىنمود و در مورد قسمت امّت، روش او این گونه بود که اهل فضل را با اجازه دادن به آنها به اندازه فضلشان در دین بر دیگران ترجیح مىداد. بعضى از آنان (مردم) یک حاجت داشتند؛ بعضى دو حاجت و بعضى بیشتر.
.jpg)
5. برقراری نظم و انضباط در حوزه مسئولیتی
نظم، واژه اصیلی با ابعاد بسیار گسترده است. نظم در حوزه مسئولیتی یعنی انجام دادن کارهایی که کارکنان را به تطبیق و سازگاری با قوانین و مقررات و عملکرد بر اساس سود همگانی سوق دهد.یکی از ابعاد نظم، ایجاد نظم در حوزه وظیفه و مسئولیت است. مدیر و فرمانده کارامد باید علاوه بر داشتن نظم فردی، قادر به برقراری انضباط مطلوب در محیط کار خویش باشد؛ یعنی مهارت ایجاد فضای سالم انضباطی را داشته باشد. برقراری نظم و انضباط در هر حوزه کاری، نیازمند شناخت اصول مدیریت است.
برای نظم یافتن و سامان گرفتن کارها در خانواده بزرگ نیروی انتظامی، تقسیمکار و تعیین حدود مسئولیت افراد باید با دقت هر چه تمام انجام گیرد و گزارشگیری به صورت غیرمحسوس و غیرعلنی انجام، و از مسئولان نتیجه کار خواسته شود. شاید بتوان گفت رعایت تمامی شاخصهای مدیریتی، اعم از هدفگذاری، برنامهریزی، اجرا، کنترل و ارزیابی، همگی مقدماتی است برای اجرای نظم آرمانی. مدیر میتواند با عملکرد درست، حس اجرای وظیفه با رغبت و بر اساس معیارهای اخلاقی مطابق با موازین شرعی و قوانین سازمانی را به کارکنان خویش منتقل کند.
وقتی امام علی علیه السلام از اهمیت وجود فرماندهی نظام بخش در گروه ها سخن میراند وجود رهبر، حتی ستمگر را بر بینظمی و آشوب، برتر معرفی میکند و میفرماید:
أَسَدٌ حَطُومٌ خَیرٌ مِنْ سُلْطَانٍ ظَلُومٍ وَ سُلْطَانٌ ظَلُومٌ خَیرٌ مِنْ فِتَنٍ تَدُوم46
شیر شرزه بیشه از فرمانروای ستم پیشه بهتر است، و فرمانروای ستم پیشه از فتنه و آشوب پیوسته بهتر است.
این سخن ارزشمند، نقش محوری ناظم را در دور کردن فتنه و آشوب به روشنی نشان میدهد. حضرت علی علیه السلام در سخنی دیگر فرمودند:
لَا بُدَّ لِلنَّاسِ مِنْ أَمِیرٍ بَرٍّ أَوْ فَاجِرٍ یعْمَلُ فِی إِمْرَتِهِ الْمُؤْمِنُ وَ یسْتَمْتِعُ فِیهَا الْکافِرُ وَ یبَلِّغُ اللَّهُ فِیهَا الْأَجَلَ وَ یجْمَعُ بِهِ الْفَیءُ وَ یقَاتَلُ بِهِ الْعَدُوُّ وَ تَأْمَنُ بِهِ السُّبُلُ وَ یؤْخَذُ بِهِ لِلضَّعِیفِ مِنَ الْقَوِی حَتَّى یسْتَرِیحَ بَرٌّ وَ یسْتَرَاحَ مِنْ فَاجِر
وجود حاکم و زمامدار برای مردم ضروریست؛ چه حاکم نیکوکار و چه حاکم بدکار که اگر زمامدار، بدکار و منحرف باشد، شخص باایمان در زمامداری او عمل صالح خود را انجام میدهد و شخص کافر برای دنیایش برخوردار میگردد تا روزگار زندگی مؤمن و کافر یا روزگار زمامداری بدکار و منحرف سپری شود و خداوند به وسیله زمامدار منحرف، غنائم را جمع و به وسیله او مقابله با دشمن را به راه میاندازد و راهها به وسیله او امن میگردد و به وسیله او حق ضعیف از قوی گرفته میشود تا نیکوکار راحت شود و مردم از شر تبهکار در امن باشند.47
این سخن ارزشمند از امیرالمؤمنین علیه السلام نیاز به نظم بخشیدن جامعه و انتظام کارهای مردم را بخوبی بیان میکند؛ یعنی در منطق امام، این امر آن چنان مهم و اساسی است که وجود حاکم و مدیر ستم پیشه را از بینظمی و فتنههای پیوسته در پی هرج و مرج بهتر میدانند.
نظم از تمام کارها لازم تر و از همه امکانات بالاتر است. جامعه بینظم دچار اسراف می شود و نمیتواند از منابع به خوبی استفاده کند. مقام معظم رهبری مدظله العالی در این باره در مراسم اعطای نشان فتح به فرماندهان سپاه و ارتش در عملیات ظفرمندانه بیتالمقدس فرموند:
«اساس کار نظام و نیروهای نظامی، نظم و انضباط است. اگر نظم داشتید، هم نیروی انسانی و هم سلاح و هم امکانات شما به دردتان خواهد خورد؛ ولی اگر نظم نداشتید، چنانچه نیروی انسانی و سلاح و تجهیزات و امکانات و پول هم داشته باشید به دردتان نخواهد خورد. آن چیزی که یک توده انبوه آدم را از یک لشکر و یگان نظامی ممتاز میکند در درجه اول نظم او است. بنابراین، شاخصه یک مجموعه نظامی، نظم است. هر چه ممکن است، به نحو صحیح بر نظم و انضباط خود بیفزایید. ممکن است بعضی تصور کنند که فقط سپاه مخاطب است. خیر؛ هم سپاه و هم ارتش مخاطب است.»48
مقام معظم رهبری مدظله العالی لازمه نظم را انضباطی قاطع و قانونمند دانستند و فرمودند:
«اگر یک انضباط قطعی و خشک و قوی نظامی در کار نباشد، هیچ گاه واحدی به خود، نظم نخواهد گرفت.»49
این سخن رهبری به کلام بلیغ امام مؤمنان علی علیه السلام اشاره دارد.
حضرت، زمانی که مالک اشتر نخعی رحمه الله را به فرمانروایی مصر گمارد به وی فرمودند:
وَ أَلْزِمِ الْحَقَّ مَنْ لَزِمَهُ مِنَ الْقَرِیبِ وَ الْبَعِیدِ وَ کنْ فِی ذَلِک صَابِراً محتسباً50
و حق را برای اینکه شایسته است از نزدیک و دور(خویش و بیگانه) اجرا کن و در آن کار شکیبا (و از خدا) پاداش خواه باش.
در این سخن گران قدر، حضرت، اجرای حق را در گرو عدالت و عدم تبعیض میداند. رابطههای خویشاوندی و قرابت نباید مانع برقراری نظم گردد، بلکه باید طبق ضابطههای مقرر، حق جاری شود. اگر انسانی حق طلب، مدیر گروهی شد احتمال اینکه زیردستان نیز از روحیه خودانضباطی و مسئولیتپذیری برخوردار شوند، بسیار زیاد است.
مقام معظم رهبری مدظله العالی در توضیح معنای واقعی انضباط در جایی تشریح نمودند:
«معنای انضباط، تبعیض، تکبّر، طاغوتی و زورگویی نیست بلکه انضباط مسئلهای الهی و رحمانی است.»51
امام خمینی رحمه الله در جایی در تبیین چگونگی رفتار درست مدیران با زیردستان بیان کرده اند:
«باید سلسله مراتب در قوای انتظامی دقیقاً رعایت شود و اطاعت از مافوق حتمی است. (اما) مافوق موظف است با زیردست رفتار اسلامی انسانی داشته باشد.»52
مدیران و فرماندهان باید دقت کنند که تنبیه و تشویق باید طبق اصول انضباطی و روانشناسانه باشد؛ در واقع جزا و عمل با هم سنخیت داشته باشد. از اخطار شفاهی یا کتبی گرفته تا تعلیق و کاهش درجه و حقوق، همگی باید با تأمل و اندیشه صورت گیرد.
مقام معظم رهبری مدظله العالی نقش فرماندهی آگاه را در ایجاد نظم و انضباط بسیار مهم تشریح کرده و فرمودهاند:
«آییننامه انضباطی، سمبل انضباط است. (ولی در حقیقت) اصل انضباط، فرماندهی خوب و آگاه و سرپا و حساس و دنبالگیر جزئیات امور و البته در موارد خودش دارای انعطاف، اما بدون غفلت است.»53
چنین فرماندهی که هم بیدار است و هم منعطف میتواند خود یک عامل انگیزشی برای ایجاد حس مسئولیت در نیروهایش باشد.
امام خمینی رحمه الله با بیانی، خشونت را یکی از نقاط آسیب قوای مسلح برشمرده و فرمود ه اند:
«من امیدوارم با برادری و حفظ نظام و حذف خشونت، قوای مسلح آسیب ناپذیر شود.»54
شاعر، ناظمان را در کلامی نغز به سنگ بالای آسیا تشبیه میکند:
زیردستان فارغ از فکر نظام عالمند
زانکه کار آسیا را سنگ بالا میکند
واعظ قزوینی
فلسفه وجودی مسئول بویژه در نیروهای نظامی و انتظامی جز ایجاد آرامش و امنیت برای مردم نیست و این وظیفه خطیر تنها در سایه برقراری نظم، عملی است. فرماندهان نیروی انتظامی باید بدانند که حفظ و حراست از اسلام و کیان نظام اسلامی جز با عزمی راسخ و نظمی قاطع امکانپذیر نیست. عمل نمودن به وظایف قانونی در حوزه مسئولیت از یک سو و نشان دادن تواناییهای فردی و خلاقیت از سوی دیگر میتواند به حافظان امنیت کمک کند.
مقام عظیم الشأن رهبری مدظله العالی این نکته را به عنوان یک اصل یادآور شده اند:
«اکنون زمان آن است که نیروی یکپارچه انتظامی عملاً قابلیتها و کاراییهای خود را اثبات کند و نظم و امنیت را بر اساس وظایفی که قانون معین کرده است در سراسر کشور و مناطق مرزی و به ویژه مناطقی که اشرار اخلال میکنند تثبیت نماید و این یک اصل است.»55
در برقراری نظم باید اهم و مهم کارها تشخیص داده شود و زمان، صرف امور بیهوده نشود. چه بسا کارهای بسیار مهمی که فدای امور کم اهمیت، و باعث بر زمین ماندن مسئولیتها شده است.
حضرت علی علیه السلام میفرمایند:
مَنْ طَلَبَ الْعَقْلَ الْمُتَعَارَفَ فَلْیعْرِفْ صُورَةَ الْأُصُولِ وَ الْفُضُولِ فَإِنَّ کثِیراً مِنَ النَّاسِ یطْلُبُونَ الْفُضُولَ وَ یضَعُونَ الْأُصُولَ فَمَنْ أَحْرَزَ الْأَصْلَ اکتَفَى بِهِ عَنِ الْفَضْلِ...56
هر کس جویای عقل عملی (اندیشه کاربردی) است باید امور اصلی را از فرعی بازشناسد و تشخیص دهد؛ چه اینکه اکثریت مردم در پی امور غیر اصلی هستند و از پیجویی کارهای اساسی در غفلت. هر کس امر مهم و اصلی را تشخیص داد از کار فرعی و زاید دست میکشد.
امام علی علیه السلامفرمودند:
إِنَّ رَأْیک لَا یتَّسِعُ لِکلِّ شَیءٍ فَفَرِّغْهُ لِلْمُهِم57
رأى (و ذهن) تو براى همه چیز جا ندارد؛ آن را براى مسائل مهم خالى کن.
همچنین فرمودند:
کُنْ مَشْغُولاً بِما اَنْتَ عَنْهُ مسئول58
به کاری که به تو سپردهاند و در برابر آن مسئولیتداری مشغول باش.
رعایت سلسله مراتب اداری و سازمانی و پیروی از دستورها و اجرای دقیق آنها از ویژگیهای کارکردی نیروهای مسلح است. از همین روی امام خمینی رحمه الله در فرمانی به سپاه پاسداران فرمودند:
«...لازم است از فرماندهان خود اطاعت کنید که عدم مراعات انضباط سربازى و پاسدارى موجب تضعیف قواى مسلح است... مراعات هماهنگى با سایر قواى نظامى و انتظامى و ارگانهاى دولتى از وظایف حتمى شما پاسداران محترم و سایر قواى مسلح است.»59
نظمپذیری و حفظ انضباط، همواره لازمه اقتدار و صلابت نیروهای مسلح است. با توجه به نوع مأموریت سازمان نیروهای مسلح، که دفاع از تمامیت ارضی و برقراری امنیت عمومی کشور است، ابلاغ و اجرای دستور از طریق سلسله مراتب فرماندهی، ضرورتی انکار ناپذیر به شمار می رود. بدیهی است تخلف و سرپیچی از اجرای دستور در واحدهای نظامی و انتظامی، موجب وارد آمدن خلل و آسیب بر پیکره نیروهای مسلح میشود. به همین دلیل، قانونگذاردر برخی موارد از آن به عنوان تخلف سازمانی نام برده که مصادیق آن در قالب آییننامه انضباطی نیروهای مسلح به تفصیل ذکر شده است.
اگر انضباط به درستی برقرار شود، سازمان به اهداف نهایی خویش دست مییابد؛ اهدافی چون ایجاد آرامش و امنیت، افزایش کارایی و رفع ناهنجاریها.
.jpeg)
6. انضباط فیزیکی محیط کار
از آنجا که افراد بخش مهمی از اوقات خود را در محیط کار به سر میبرند و در واقع فضای کاری برای آنها خانه دوم به شمار میآید، لازم است اقداماتی که برای داشتن خانهای زیبا، پاکیزه، آرام و آراسته (اعم از نظافت و معطر ساختن، استفاده از ابزارهای تزیینی مانند گلدان، قاب عکس و ...) انجام میشود در محیط کار نیز اجرا شود؛ این کار هم آثار مطلوبی در شخصیت فرد میگذارد و هم ذهنیت مثبت در اذهان همکاران نسبت به فرد به وجود میآورد و باعث رواج فرهنگ آراستگی در میان آنان نیز خواهد شد.برای حفظ سلامت تن و روان و نیز بالا بردن سطح کیفی کار محیط سرشار از امید و رضایت بر همه کارکنان تأثیر مطلوبی خواهد گذاشت. برای رسیدن به این اهداف، رعایت آراستگی و بهداشت و ایمنی محل کار بسیار مهم است. این عمل یک ارزش به شمار میرود. برای پایداری این ارزشمندی میتوان همیشه آراستگی را مد نظر قرار داد و در جهت تمدید آن کوشش نمود. حال اگر بخواهیم فرهنگ آراستگی را فراگیر، و اجرای نظم و آراستگی را صحیح اجرا کنیم، باید ابتدا بستر آن را فراهم سازیم.
نظم و انضباط در جامعه امروز در محیط کار جایگاهی ویژه دارد به گونهای که پژوهشگران پس از مطالعه و بررسی کارشناسانه، پنج اصل را برای اجرای نظام آراستگی محیط کار به عنوان الگوهای اولیه مورد تأکید قرار دادهاند که عبارت است از:
ساماندهی
ساماندهی اولین اصل در بر قراری نظم در سازمان است. ساماندهی به معنای شناسایی اقلام و وسائل ضروری و غیرضرور و جداسازی کاربردیها از غیر کاربردیها است. دور کردن امکانات غیر کاربردی از محیط کار و تعمیر و یا تعویض آنها در صورت لزوم برای برطرف کردن عیوب و نواقص نیز از ویژگیهای این مرحله است.این کار برای نظم محیط و جلوگیری از آشفتگی و پراکندگی است. در محیط سامان یافته، دسترسی به اقلام مورد نظر راحتتر است. در واقع برای رعایت این اصل، خانه تکانی اساسی باید انجام داد.
نظم و ترتیب
پس از حذف وسائل از کارافتاده و غیر ضروری در مرحله اول و تعمیر و تجهیز ملزومات، نیاز به نظم و ترتیب ضروری مینماید. برای استفاده راحتتر از وسایل و امکانات، نیاز به بهترین چیدمانِ ممکن است تا افراد بتوانند بدون اتلاف وقت از امکانات بهره ببرند. پس با در نظرداشتن مکان مناسب و چیدمان درست هم سرعت و هم دقت در کارها افزایش می یابد.پاکیزه سازی
پاکیزهسازی سومین اصل از پنج اصل است. این مرحله در ارتباط با زیباسازی و پاکیزه نگهداشتن محیط و وسایل و ابزاری است که مورد استفاده قرار میگیرد.برای این مرحله باید آلودگیها را از محیط کار زدود و در جهت زیباتر و سالمتر شدن محیط گام برداشت. هر فردی به نوبه خود باید در برنامه پاکیزهسازی مسئول باشد.
استانداردسازی
استانداردسازی چهارمین اصل است که در واقع برای حفظ و نگهداری سه اصل قبلی و تداوم وضعیت مطلوب ناشی از اجرای سه اصل قبل اجرا می شود.در صورت تداوم نداشتن مراحل قبلی اوضاع دوباره به حالت آشفتگی قبلی برخواهد گشت. بنابراین در اصل استانداردسازی، قوانین، روشها و دستورهایی اتخاذ شده است که با عمل و رعایت آنها دستورها از آشفتگی و بههمریختگی جلوگیری به عمل میآید. بنابراین اصل استانداردسازی به معنی تعریف و تعیین مقررات، استانداردها و قواعد مربوط به تکرار منظم فعالیتهای ساماندهی است. برخی از این قوانین و استانداردها عبارت است از:
- استفاده از زیر سیستمهای رایانهای و اتوماسیون اداری
- استفاده از شبکه داخلی و اینترانت برای ارتباط با دیگر یگانها
- استفاده از علائم نشان دهنده جهت و راهنما
- تدوین دستورالعمل بایگانی اسناد و بایگانی رایانهای
-استقرار تابلوی نام واحد در بیرون اتاق به منظور شناسایی واحدها
- بازبینی دورهای مانند تشکیل کمیته بازرسی و... .
.jpg)
انضباط
انضباط آخرین گام از پنج اصل این قانون است؛ بدین منظور که انجام دادن هر کاری به گونه صحیح آن به صورت عادت و رفتار درآید؛ همیشگی باشد و در هر موقعیتی اجرا شود. این مرحله بر اساس جلب مشارکت عمومی استوار است.برای دست یافتن به این منظور باید فرهنگسازی، و به افراد آموزشهای لازم در خصوص وظایف و تعیین و تبیین وظایف آنها داده شود و حتی میتوان از روش تشویق افراد به منظور به وجود آوردن رقابتی سالم بهره برد.
رعایت اصول نظم در محیط فیزیکی کار با انتظام عملی و نتیجه کار نیروها رابطه مستقیمی دارد. در مشاغل مربوط به نیروی انتظامی که مسئولیت حفظ نظم و امنیت اجتماع را بر عهده دارد، انتظاری جز این نمیرود که محیط کاریِ تمیز، سامانمند و مبتنی بر اصول نظم داشته باشد.
مقام معظم رهبری مدظله العالی در بیان اهمیت انضباط ظاهری و تأثیر واقعی آن در محیط کار نیروهای مسلح فرمودند:
«بعضیها خیال میکنند که اگر ما تکیه میکنیم بر روی ظواهر نظامی یا لباس نظامی یا نظام جمع، این چیزها به خاطر ظواهر قضیه است، این سطحینگری است، این ظواهر قضیه نیست. هر ظاهری در این عرصه و این میدان حکایت از یک امر واقعی و باطنی میکند.»60
معظم له در دیدار با بسیجیان نمونه سراسر کشور ضمن تأکید بر حفظ ارزشهای بسیجی فرمودند:
«در محیط کار و زندگی، حتماً اخلاق و مقررات و نظم و انضباط را رعایت کنید».61
با به کاربردن روشها و دستورالعملهای یاد شده میتوان سطح کیفی کار را بالا برد و از اتلاف وقت و سرمایه جلوگیری نمود و از همه مهمتر با ذهنی منضبط و طبقهبندی شده در جهت پیشرفت و موفقیت گام برداشت. گاهی حتی با ایجاد ترفندهای کوچکی مانند استفاده روزانه از یک پیام شادیبخش و امیدوارکننده میتوان به سلامت روانی محیط کمک نمود.
موضوع نظم و آراستگی در نظام مدیریتی همواره مورد تأکید پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم و ائمه معصومین علیهم السلام بوده است به گونهای که در گفتار و کردار آن گرامیان، نظم و برپایی انضباط تبلور ویژهای دارد.
برای نمونه اقدام مهمی که توسط رسول خدا علیهم السلام برای ایجاد انضباط در میان انصار صورت گرفت، این بود که تعداد دوازده نفر از آنان را به عنوان نقیب (ضامن و شاهد) برگزید تا دیگران را کنترل کنند و مردم با آنان در تماس باشند. آن حضرت آنان را به حواریین حضرت عیسی علیه السلام تشبیه کرد و فرمودند که کفالت قوم خود را داشته باشید؛ همانگونه که حواریین عیسی علیه السلام (کفالت قوم خود را) برای عیسی علیه السلام داشتند.62
آن حضرت در نظم دادن به مسلمانان و مراعات انضباط توسط آنان بسیار حساس بودند و حتی در صفهای جماعت به انضباط امر می نمودند. نعمان بن بشیر میگوید پیامبر خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم، صفهاى ما را مرتب مىکرد تا جایى که گویى تیرها را در تیردان مرتّب مىکند. روزی ما از اجرای دستور او غفلت کردیم. آن حضرت براى نماز بیرون آمد و ایستاد و خواست تکبیر بگوید، مردى را دید که سینهاش را جلو آورده است، فرمود:
عِبادَ اللّهِ! لَتُسَوُّونَ صُفوفَکم أو لَیخالِفَنَّ اللّهُ بَینَ وُجوهِکم63
بندگان خدا! صفهایتان را مرتّب کنید وگرنه خداوند، صورتهایتان را از هم مىگردانَد.
همه کارهای حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام نیز از نظم و انضباط خاصی برخوردار بود، ولی این انضباط در کارهای حکومتی از نمود بیشتری برخوردار است. آن حضرت همیشه به فرمانداران و مأموران خویش دستور میفرمود که در کارهایشان منظم، و برنامه دقیق داشته باشند و از بیبرنامگی بپرهیزند حتی زمانی که مأمورانی را برای گرفتن مالیات گسیل می داشت به آنان نیز سفارش هایی در داشتن نظم و انضباط در امور می کرد؛ چنان که میفرمایند:
وَ إِیاکمْ وَ تَأْخِیرَ الْعَمَلِ وَ دَفْعَ الْخَیرِ فَإِنَّ فِی ذَلِک النَّدَم64
از تأخیر در کار و دور ساختن خیر بپرهیزید؛ زیرا موجب پشیمانی میشود.
پینوشتها:
1. لغتنامه دهخدا.
2. فرهنگ معین.
3. سوره مبارکه قمر، آیه 49.
4. سوره مبارکه نمل، آیه87.
5. نهج البلاغه، خطبه157.
6. نهج البلاغه، نامه47.
7. فرهنگ معین.
8. مفردات راغب، ذیل ماده زین.
9. الحیاة، ج6، ص215.
10. مکارم الاخلاق، ص35.
11. الحیاة، ج6، ص237.
12. الحیاة، ج6، ص216.
13. بازدید رهبر معظم انقلاب اسلامی از دانشگاه امام حسین علیه السلام، 17/8/1374.
14. طب النبی، ص21.
15. بحارالانوار، ج73، ص84.
16. نهج الفصاحه، ص304.
17. سوره مبارکه نحل، آیه81.
18. الحیاة، ج6، ص215.
19. الکافى، ج 6، ص 485.
20. من لا یحضره الفقیه، ج1، ص129.
21. بحارالانوار، ج73، ص85.
22. بحارالانوار، ج73، ص112.
23. استفتائات رهبر معظم انقلاب.
24. سنن النبی، ج1، ص198.
25. مکارم الاخلاق، ص42.
26. بحارالانوار، ج73، ص140.
27. سوره مبارکه عصر، آیه 1.
28. سوره مبارکه بقره، آیه189.
29. نهج البلاغه، حکمت20.
30. نهج البلاغه، حکمت 325.
31. الحیاة، ج1، ص568.
32. الحیاة، ج1، ص568.
33. سوره مبارکه اسرا، آیه 34.
34. سوره مبارکه مؤمنون، آیه 8.
35. نهج البلاغه، نامه53.
36. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج 20، ص 300.
37. تصنیف غررالحکم و دررالکلم، ص252.
38. بحارالانوار، ج74، ص167.
39. الخصال، ج1، ص100.
40. نهج البلاغه، نامه53.
41. تحف العقول، ص285.
42. تحف العقول، ص112.
43. بحارالانوار، ج74، ص167.
44. وسائل الشیعه، ج16، ص 97.
45. بحارالانوار، ج16، ص150.
46. بحارالانوار، ج72، ص359.
47. بحارالانوار، ج33، ص358.
48. 5/7/1368.
49. روزنامه جمهوری اسلامی، 22/3/1363.
50. نهج البلاغه، نامه53.
51. روزنامه جمهوری اسلامی، 2/11/1366.
52. دستورالعمل امام خمینی رحمه الله درباره کردستان و آزادی مطبوعات، روزنامه اطلاعات، 6/6/1358.
53. بیانات در دیدار فرماندهان عالیرتبه نیروهای نظامی و انتظامی، 22/10/1369.
54. صحیفه نور، ج14، ص300.
55. دیدار با مسئولان و فرماندهان نیروی انتظامی، 27/1/1370.
56. بحارالانوار، ج78 ، ص7.
57. الحیاة، ج1، ص552.
58. تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص 159.
59. صحیفه امام، ج12، ص443.
60. سخنرانی در میدان میثاق دانشگاه امام حسین علیه السلام، 17/8/1374.
61. سخنرانی در جمع بسیجیان نمونه، 6/4/1368.
62. سیرة النبویه، ج2، ص446.
63. تنبیه الخواطر، ج2، ص267.
64. بحارالانوار، ج 72، ص 355.
منبع: مدیران و فرماندهان شایسته، جلد سوم: ویژگیهای رفتاری، سید احمد سجادی، ناشر: نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران، بازرسی کل، دفتر تحقیقات کاربردی، تهران، 1390، صص 283-247.