ویژگی های معرفتی مدیر شایسته: ادای فرایض دینی و رعایت شئون اسلامی

در این نوشتار، به بیان لزوم ادای فرایض دینی و رعایت شئون اسلامی توسط مدیر که یکی از مهم ترین ویژگی های ارزشی و بینشی یک مدیر شایسته و کارامد می باشد، خواهیم پرداخت.
سه‌شنبه، 30 ارديبهشت 1404
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ویژگی های معرفتی مدیر شایسته: ادای فرایض دینی و رعایت شئون اسلامی
برنامه‌ریزی، سازماندهی و بقیه وظایف مدیران تحت سیطره نظام ارزشی مدیران شکل می‌گیرد؛ به معنای دیگر تفاوت برنامه‌ریزی یا سازماندهی و ... در مدیریت‌های مختلف به نوع نظام ارزشی برمی‌گردد که بر سازمان و مدیران حاکم است.
 
منظور از ارزش‌ها در هر سازمان، مجموعه اصول اخلاقی، رعایت احکام شرعی و قوانینی است که کارکنان سازمان، خود را به رعایت آنها ملزم می‌دانند و ارزش حیاتی دارند.
 
این ارزش‌ها شامل چگونگی رفتار افراد با یکدیگر، رعایت موازین احکام و اخلاقی و سایر عناصر مهم و کلیدی مرتبط با اجرای اخلاق دینی در سازمان است؛ پس ارزش‌های سازمانی، سنگ بنای فرهنگ مدیریت به شمار می‌رود و تجسم بخشیدن به این ارزش‌ها، کار مدیر است. از این رو اگر مدیران الگوهای عملی خوبی برای کارکنان خود باشند در حقیقت ارزش‌ها را به تصویر کشیده‌اند.
 
در این‌گونه سازمان‌ها، اعتماد کارکنان، پشتوانه عظیم مدیر، رهبر و یا فرمانده برای اجرای کارها است. تعهّد، هدفمندی و رشد از ویژگی‌های هر سازمان ارزش‌مدار است.
 
در سازمان‌های اسلامی، تفکر مدیریتی در چارچوب جهان‌بینی توحیدی و نظام ارزشی اسلام است و متغیّرها بر اساس این اصول تنظیم و تعدیل می‌­شود. در نظامی که محور، خداوند باشد و هدف تقرّب به ذات اقدس او، کل پیکره مدیریت تحت تأثیر قرار می‌گیرد و توسعه فردی، اجتماعی و جهانی در مسیر توسعه و تکامل دنیوی و اخروی انسان صورت می‌پذیرد.
 
در سلسله مقالاتی به بررسی ویژگی‌های مدیر در بعد رعایت ارزش ‌های اسلامی و برخورداری از بینش‌ صحیح دینی در ادای فرائض دینی و رعایت شئون اسلامی، التزام عملی به ولایت فقیه، پایبندی به ارزش‌های اسلامی و انقلابی و ایجاد فضای اسلامی و انقلابی در مجموعه یا سازمان تحت مدیریت خود، پرداخته خواهد شد.
 
در این نوشتار، به بیان به بیان لزوم ادای فرایض دینی و رعایت شئون اسلامی توسط مدیر که یکی از مهم ترین ویژگی های ارزشی و بینشی یک مدیر شایسته و کارامد می باشد، خواهیم پرداخت.
 

ادای فرائض دینی و رعایت شئون اسلامی

اسلام دین رشد و کمال است و همه آموزه‌های آن بر پایه هدفی بلند استوار است. این دین عزیز با برنامه‌های عبادی و عملی خود، جسم و جان بشر را در زلال اخلاق و خرد شستشو می‌دهد و از او موجودی والا، اندیشمند و متخلّق به مکارم اخلاقی پدید می‌آورد.
 
رهروان راستین قرآن و پیامبر اعظم صلّی الله علیه و آله و سلّم می‌توانند با بهره‌گیری از برنامه‌ها و آیین عبادی اسلام در مسیر تعالی قرار بگیرند و با ادای فرایض دینی و رعایت شئون اسلامی به کمال انسانی نزدیک شوند.
 
این برنامه‌ها در سه گروه اصول دین (باورها)، فروع دین (احکام) و اخلاق قرار دارد که در این بخش به بررسی اهمیت برخی از آن همچون فریضه نماز، ارزش‌های اسلامی و انقلابی و اصل ولایت فقیه پرداخته می شود.
 

1. میزان تقید به اقامه نماز

نماز برنامه عبادی جامع و کاملی است که انسان را می سازد و او را با خدای خود پیوند می‌دهد و به اصلاح جامعه و روابط بین افراد می‌پردازد.
 
خداوند در سوره حج، مهم‌ترین ویژگی مسندنشینان حاکمیت دینی را اقامه نماز برمی‌شمارد و می‌فرماید:
الَّذِینَ إِنْ مَکَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّکاةَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْکَرِ وَ لِلَّهِ  عاقِبَةُ الْأُمُورِ1
همان کسانی که هر گاه در زمین به آنها قدرت بخشیدیم، نماز را برپا می‏دارند و زکات می‏دهند و امر به معروف و نهی از منکر می‏کنند و پایان همه کارها از آن خداست.
 
اهمیت نماز آن چنان والا است که در روایت مشهوری از پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم قبولی هر عبادت و عملی را به قبولی نماز منوط می‌سازد:
فَإِنْ قُبِلَتْ قُبِلَ مَا سِوَاهَا و اِن رُدّت رُدّ ما سِواها2
اگر نماز مورد قبول شود، دیگر اعمال نیز پذیرفته، و اگر رد شود، دیگر اعمال نیز رد می‌شود.
 
شاعر این حدیث را در قالب شعر به این شکل آورده است:
چه فرمود پیغمبر رهنمون    
نماز است بر خیمه دین ستون‏
نشد گر پذیرفته دادگر        
نگردد پذیرفته کار دگر
حکیم هیدجى
 
نماز دارای آثار اجتماعی، فرهنگی و شخصی فراوانی دارد. گفتگو در مورد آثار اجتماعی و سیاسی نماز بیشتر در مقوله اختصاصی نماز جماعت می‌گنجد؛ گر چه نماز، چه در شکل فُرادی و چه جماعت، اثر اجتماعی خود را دارد.
ویژگی های معرفتی مدیر شایسته: ادای فرایض دینی و رعایت شئون اسلامی 

برخی از آثار نماز

 -آرامش درونی
یکی از آثار مهم نماز، آرامش روح و روان نمازگزار است؛ چرا که ارتباط با خداوند متعال دل را آرام می کند و  روح را در اوج به پرواز می‌برد.
 
الَّذینَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکرِ اللَّهِ أَلا بِذِکرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ3
آن کسانى که ایمان آورده‏اند و دلهایشان به یاد خدا آرام مى‏گیرد. آگاه باش که با یاد خدا دل‌ها آرامش مى‏یابد.
آری هرکه را خداوند انیس و مونسش شد، دلش آرام می گیرد و خود را تنها نمی‌داند.
 
پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمودند:
 لَایسْتَوْحِشُ مَنْ کانَ اللَّهُ أَنِیسَهُ4
آنکه خدا انیس او است، تنها نمى‏ماند و به وحشت نمى‏افتد.
 
نماز، که یکی از راه‌های انس با معبود است، راهی برای ایجاد آرامش درونی است. این حدیث گرانقدر، انس با خداوند را رهایی از وحشت معرفی می‌کند.
 
امیرمؤمنان علی علیه السلام نیز نماز را وسیله تقرب پرهیزکاران می‌دانند.
الصَّلَاة ُقُرْبَانُ کلِّ تَقِی5
نماز نزدیک‏ کننده هر پرهیزگاری‌ است.
 
مؤمنِ پرهیزکار با اقامه و برپاداشتن نماز، اسباب آرامش و امنیت درونی را برای خود فراهم می سازد:
... وَ أَقامُوا الصَّلاةَ ... لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَ لا هُمْ یحْزَنُونَ6
کسانی که نماز را برپا داشتند ... اجرشان نزد پروردگارشان است و نه ترسی بر آنهاست و نه غمگین می‏شوند.
 
- دوری از پلیدی
از دیگر آثار نماز دوری از گناه و پلیدی است؛ چنانکه در قرآن کریم آمده است:
أَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکرِ وَ لَذِکرُ اللَّهِ أَکبَر7
و نماز را برپا دار که نماز از کار زشت و ناپسند بازمى‏دارد و قطعاً یاد خدا بالاتر است‏.
 
در شرح این آیه می‌توان به سخنی از امام صادق علیه السلام اشاره نمود که نشانه قبولی نماز را میزان بازدارندگی آن از کارهای بد می‌دانند:
مَن أَحَبَّ اَن یعلَم اَقبَلَت صَلاتَه أم لَم تَقبَل، فَلینظُر هَل مَنَعتَه صَلاتَه عَن الفَحشاءِ وَ المُنکر؟ فَبِقَدرِ ما مَنَعتَه قُبِلَت مِنه‏8
هر که دوست دارد بداند نمازش پذیرفته است یا نه، بنگرد که آیا نمازش او را از زشتی‌ها و بدی‌ها باز داشته است؟ همان اندازه که نمازش مانع بدیها بوده است در همان حدّ از او پذیرفته مى‏شود.
 
- آسانى‏
 بر اساس کلام الهی نماز، آسان‏کننده سختی‌ها براى انسان است:
وَ اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ وَ إِنَّها لَکبِیرَةٌ إِلَّا عَلَى الْخاشِعِینَ9
از صبر و نماز یاری جویید و این کار، جز برای خاشعان، گران است.
 
خداوند متعال در همین سوره مبارکه می‌فرماید:
یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ10
ای افرادی که ایمان آورده‏اید! از صبر و نماز، کمک بگیرید؛ (زیرا) خداوند با صابران است.
 
تفسیر کشاف ذیل این دو آیه، می‌گوید: مقصود این است که در برابر بلایا و سختی‌ها به نماز پناه ببرید؛11 چرا که نماز تحمل تمام سختی‌ها را برای انسان مؤمن آسان می کند.
 
- از پرهیزکاران‏
طبق فرموده قرآن، اقامه نماز، عامل قرار گرفتن انسان در زمره تقوا پیشگان و پرهیزکاران است:
... هُدىً لِلْمُتَّقِینَ، الَّذِینَ ... وَ یقِیمُونَ الصَّلاةَ ...12
... مایه هدایت پرهیزکاران است. (پرهیزکاران) کسانی هستند که ....نماز را برپا می‏دارند...
 
و در سوره‌ای دیگر می‌فرماید:
... وَ لکنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ ... وَ أَقامَ الصَّلاةَ ... وَ أُولئِک هُمُ الْمُتَّقُونَ13
... بلکه نیکی (و نیکوکار) کسی است که به خدا ایمان آورده است ...و نماز را برپا می‏دارد .. اینها پرهیزگاران هستند.
 
 -بهره‏مندى از رحمت الهى‏
به پاداشتن نماز، عامل جلب رحمت الهى است:
وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ ... وَ یقِیمُونَ الصَّلاةَ ... أُولئِک سَیرْحَمُهُمُ اللَّهُ14
مردان و زنان باایمان، نماز را برپا می‏دارند؛ بزودی خدا آنان را مورد رحمت خویش قرارمی‏دهد.
 
 -بهره‏مندى از شفاعت‏
نماز، عامل بهره‏مندى از شفاعت در قیامت است؛ چرا که اهل جهنم علت عدم شفاعت شدنشان را پایبند نبودن به نماز می‌دانند.
 
ما سَلَککمْ فِی سَقَرَ، قالُوا لَمْ نَک مِنَ الْمُصَلِّینَ، فَما تَنْفَعُهُمْ شَفاعَةُ الشَّافِعِینَ15
چه چیز شما را به دوزخ وارد ساخت؟ می‏گویند «ما از نمازگزاران نبودیم؛ از این رو شفاعت شفاعت‏کنندگان به حال آنها سودی نمی‏بخشد.
 
 -ایمان به خدا و تقرّب‏
اقامه نماز از صفات مومنان و مایه دستیابی به مقام تقرب به خداوند و استفاده از بخشایش و روزی الهی است:
الَّذِینَ یقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ ینْفِقُونَ، أُولئِک هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا لَهُمْ دَرَجاتٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ کرِیمٌ16
آنها که نماز را برپا می‏دارند و از آنچه به آنها روزی داده‏ایم، انفاق می‏کنند. (آری،) مؤمنان حقیقی آنها هستند؛ برای آنان درجاتی (مهم) نزد پروردگارشان است و برای آنها، آمرزش و روزی بی‏نقص و عیب است.
 
میل به بهره‌مندی از همین آثار باعث می شود هر یک مدیر مسلمان، بهترین و برگزیده‌ترین وقت‌ها را در شبانه روز به رابطه ویژه و خلوت با خداوند اختصاص دهد.
 
امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام در نامه 53 نهج ‌البلاغه به مالک رحمه الله می‌فرمایند:
وَ اجْعَلْ لِنَفْسِک فِیمَا بَینَک و َبَینَ اللَّهِ تَعَالَى أَفْضَل َتِلْک الْمَوَاقِیتِ وَ أَجْزَل َتِلْک الْأَقْسَامِ وَ إِنْ کانَتْ کلُّهَا لِلَّهِ إِذَا صَلَحَتْ فِیهَا النِّیةُ وَ سَلِمَتْ مِنْهَا الرَّعِیة
و از میان اوقات خود، بهترین و بزرگ‌ترین بخش‌ها را براى انجام دادن تکالیفى که نسبت به خداى خویش‌دارى، مخصوص گردان؛ هر چند اگر نیت درست باشد و سلامت و آسایش مردم (در حکومت تو)  تأمین گردد، همه بخش‌ها از آن خدا است.
 
سعدی شیرین‌سخن رحمه الله که کائنات را مطیع انسان و فرمانبردار انسان می‌داند او را به فرمانبرداری از حق این چنین ترغیب می‌کند:
ابر و  باد و مه و خورشید و فلک در کارند       
تا تو، نانی به کف آری و به غفلت نخوری
همه از بهر تو سرگشته و فرمانبردار   
شرط انصاف نباشد که تو فرمان نبری!
 
اگر چه تمامی فرمان ها و فرائض خداوند تبارک و تعالی مورد تأکید است و هر یک آثار خود را در ارتقای ایمان و معنویت بر جای می‌گذارند بر فریضه‌ نماز تأکید بیشتری شده است.
 
از قرآن کریم چنین استفاده می‌شود که نماز در امت‌های پیشین هم بوده است. همه پیامبران از آدم تا خاتم صلّی الله علیه و آله و سلّم نماز می‌خوانده‌اند؛ ولی شکل آن با نماز مسلمانان متفاوت بوده است. خداوند متعال خطاب به حضرت موسی علیه السلام فرمود:
فاعبُدنی و أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِکرِی17
نماز را برای من به پادار.
 
همچنین قرآن کریم به نقل از حضرت عیسی علیه السلام (آن زمان که طفلی شیرخوار بود) می‌فرماید:
إِنِّی عَبْدُ اللَّهِ آتانِی الْکتابَ وَ جَعَلَنِی نَبِیا وَ جَعَلَنِی مُبارَکاً أَینَ ما کنْتُ وَ أَوْصانِی بِالصَّلاةِ وَ الزَّکاةِ ما دُمْتُ حَیا18
(ناگهان عیسی زبان به سخن گشود و) گفت «من بنده خدایم؛ او کتاب (آسمانی) به من داده و مرا پیامبر قرار داده است و مرا هر جا که باشم وجودی پربرکت قرار داده و تا زمانی که زنده‏ام، مرا به نماز و زکات توصیه کرده است.
 
این آیات و آیاتی از این قبیل، که نشانه تأکید بر نماز است، بیانگر حضور نماز در همه شریعت‌ها و ادیان است؛ گرچه در صورت و ظاهر تفاوت داشته‌اند.
 
بنابر آنچه گذشت، امر به نماز تنها مسئله ای فردی نیست و وظیفه هر فرمانده و مدیر اسلامی است که زیر مجموعه و افراد تحت امر را به نماز فرا خواند.
 
مقام معظم رهبری مدظله العالی در زمینه توصیه خود و دیگران به نماز به فرماندهان و مسئولان فرمودند:
«برادران عزیز! نماز، همچنان، نقطه اصلی و اولی است. من خواهش می‌کنم این معنا را هم خود شماها هیچ وقت فراموش نکنید؛ هم به کسانتان به خانواده، فرزندانتان و دوستانی که با آنها کار می‌کنید سفارش کنید که نماز را با توجه و حضور قلب بخوانند و همین یک قلم، بسیاری از مشکلات، گره‌ها و عقده‌ها را باز و ما را برای تشخیص درست کمک می‌کند.»19
 
ایشان در یکی از سخنرانی‌های خویش در جمع فرماندهان و کارکنان نیروی انتظامی، تأثیر برپاداری نماز در ایجاد امنیت ملی را به زیبایی با تمسک به آیه 41 سوره مبارکه حج بیان نموده‌اند:
«اگر مؤمنین، پرهیزکاران، باتقواها، آشنایان به معارف، معتقدین و پایبندان به ارزش‌هاى الهى و اسلامى، احساس کردند که محیط اجتماعى براى آنها محیط راحت و مطلوب و قابل تنفّسى است، معلوم مى‌شود که در این جامعه، ارزش‌هاى الهى حاکم است. [الَّذِینَ إِنْ مَکنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّکاةَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْکرِ]20. اگر در محیطى، حکام، فرمانروایان و زمامداران، مردم را به نیکى امر کردند و از بدى باز داشتند و نماز را اقامه کردند در آن محیط ارزش ها رشد مى‌کند.»21
 
و همچنین معظم له فرمودند:
«به نماز خیلی اهمیت بدهید؛ به زیردست‌هایتان هم سفارش کنید. شما حالا این همه سرباز وظیفه و بسیجی دارید. باید ترتیبی بدهید که همه آنان را با نماز آشنا کنید. پادگانها و مراکزتان را مراکز نماز و معنویت کنید.»22
 
نکته قابل توجه این است که در آیات و روایات هنگام صحبت از نماز از لفظ اقامه و مشتقات آن، اقاموا، یقیمون، مقیمین و ... استفاده شده که با قرائت (خواندن) متفاوت است.
 
راغب اصفهانی در «مفردات الفاظ قرآن» گوید: «در تمام مواردى که خداوند به نماز امر فرموده یا آن را ستوده، واژه اقامه را به کار برده است تا به این معنا توجه دهد که مقصود از نماز، گزاردن نماز با تمام شرایط است نه تنها به جاى آوردن هیأت نماز (بدون روح).»23 پس اقامه به معنای بر پا داشتن یعنی مداومت و پایداری در نماز و حاکم کردن آن در روح و روان و محیط زندگی است.
 ویژگی های معرفتی مدیر شایسته: ادای فرایض دینی و رعایت شئون اسلامی

2. اهمیت به انجام دادن واجبات و ترک محرمات

واجبات دستورالعمل‌هایى است که خداوند براى سعادت افراد بشر مشخص فرموده و به ‏وسیله پیامبران علیهم السلام به مردم ابلاغ کرده است. محرمات آن است که با فطرت و سعادت انسانها همخوانی ندارد؛ لذا خداوند دستور به ترک آنها را صادر نموده و تمام این برنامه ها طی اوامر و نواهی به مردم ابلاغ شده است که به آن «شریعت» گفته می شود. خداوند در قرآن می‌فرماید:
لِکلٍّ جَعَلْنا مِنْکمْ شِرْعَةً وَ مِنْهاجاً24
برای هر یک از شما (امت‌ها) شریعت و راه روشنی قرار دادیم.
 
 شریعت هر امت توسط پیامبران علیهم السلام ابلاغ گردیده است؛ چنان‏که رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم مى‏فرمایند:
ما مِنْ عَمَلٍ یقَرِّبُکمْ مِنَ النَّارِ الَّا وَ قَدْ نَبَّأْتُکمْ بِهِ وَ نَهَیتُکمْ عَنْهُ وَ ما مِنْ عَمَلٍ یقَرِّبُکمْ الَى الْجَنَّةِ الَّا وَ قَدْ نَبَّأْتُکمْ بِهِ وَ أَمَرْتُکمْ بِهِ25
هیچ عملى نیست که شما را به آتش نزدیک مى‏کند جز اینکه شما را به آن خبر داده از آن نهى کردم و هیچ عملى نیست که سبب نزدیکى شما به بهشت شود جز اینکه شما را از آن خبر دادم و به آن امرتان کردم.
 
بنابراین هر عملى که مایه سعادتمندى انسان است به او معرفى و از او خواسته شده است که آن را انجام دهد و هر فعلی که به ضرر روح و روان انسان است به ترک آن دستور داده شده است؛ حال یا به صورت أمر و نهیِ الزامى از انسان خواسته شده و یا غیر الزامى که در صورت اول واجب و حرام، و در صورت دوم مستحب و مکروه است. در یک حدیث قدسی از قول حق تعالی آمده است:
قَالَ اللَّهُ تَبَارَک وَ تَعَالَى مَا تَحَبَّبَ إِلَی عَبْدِی بِأَحَبَّ مِمَّا افْتَرَضْتُ عَلَیهِ26
بنده‏ام به چیزى محبوبتر از آنچه بر او واجب کرده‏ام به من تقرّب نمى‏جوید.
 
پس تقرب به خدا با انجام دادن واجبات به دست می آید و عبادت الهی به عمل واجب و ترک حرام است؛ چنانکه پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمودند:
أَعْبَدُ النَّاسِ مَنْ أَقَامَ الْفَرَائِضَ وَ أَشَدُّ النَّاسِ اجْتِهَاداً مَنْ تَرَک الذُّنُوب27
عابدترین مردم کسی است که واجبات را انجام دهد و تلاشگرترین مردمان آن فردی است که گناهان را ترک کند.
 
در شریعت اسلام صرف اعتقاد به دین کافی نیست و فردی که عاقل و بالغ است و قادر بر ادای وظایف شرعی است در مقابل امر و نهی های الهی مسئولیت دارد و در صورت سرپیچی از آنها مجازات خواهد شد و همچنین به پاداش اطاعت از آن فرمان ها هم خواهد رسید. مفضل رحمه الله (از یاران و شاگردان خاص امام صادق علیه السلام) می‌گوید: خدمت امام صادق علیه السلام رسیدم و به حضرت عرض کردم مغیره مى‏گوید هر کس خداى خود را شناخت دیگر بعد از آن بر عهده او تکلیفی نیست؛ امام فرمودند:
مَا لَهُ لَعَنَهُ اللَّهُ أَ لَیسَ کلَّمَا ازْدَادَ بِاللَّهِ مَعْرِفَةً فَهُوَ أَطْوَعُ لَهُ أَ فَیطِیعُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ مَنْ لَا یعْرِفُهُ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَمَرَ مُحَمَّداً بِأَمْرٍ وَ أَمَرَ مُحَمَّدٌ  صلّی الله علیه و آله و سلّم الْمُؤْمِنِینَ بِأَمْرٍ فَهُمْ عَامِلُونَ بِهِ إِلَى أَنْ یجِی‏ءَ نَهْیهُ وَ الْأَمْرُ وَ النَّهْی عِنْدَ الْمُؤْمِنِ سَوَاءٌ؛
این سخن باطل است؛ چرا که هر کس خداوند را شناخت باید بیش از همه او را اطاعت کند. آیا از خداوند اطاعت می کند کسی که او را نمی شناسد؟ خداوند، محمد صلى اللَّه علیه و آله را به کارى امر کرد و محمد هم مردم را به انجام امرى فرا خواند. آنها به دستورهای پیامبر عمل مى‏کنند تا آنگاه که از آن نهى گردد و امر و نهى نزد مؤمن یکسان است و او به هر دو عمل مى‏کند.
 
سپس امام صادق علیه السلام فرمودند:
لَا ینْظُرُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى عَبْدٍ وَ لَا یزَکیهِ إِذَا تَرَک فَرِیضَةً مِنْ فَرَائِضِ اللَّهِ أَوِ ارْتَکبَ کبِیرَةً مِنَ الْکبَائِرِ28
خداوند به بنده‏اى که واجبات را ترک کند و یا مرتکب گناهان کبیره شود، توجه نمى‏کند و به نظر رحمت به او نمى‏نگرد و او را پاک نمى‏گرداند.
 
باز امام صادق علیه السلام سخن از ادای واجب و ترک حرام به میان آوردند و فرمودند:
أَوْرَعُ النَّاسِ مَنْ وَقَفَ عِنْدَ الشُّبْهَةِ أَعْبَدُ النَّاسِ مَنْ أَقَامَ الْفَرَائِضَ أَزْهَدُ النَّاسِ مَنْ تَرَک الْحَرَامَ أَشَدُّ النَّاسِ اجْتِهَاداً مَنْ تَرَک الذُّنُوبَ29
با ورع‌ترین مردم کسی است که شبهات را مرتکب نشود و عابدترین مردم آن است که واجبات را انجام دهد و زاهدترین مردمان همانانی هستند که محرمات را ترک گویند و کوشاترین افراد کسانی هستند که گناه نمی‌کنند.
 
اثر ترک گناه و ادای واجبات، سعادت دنیا و خوشبختی آخرت است؛ همان گونه که امام باقر  علیه السلام می‌فرمایند:
کلُّ عَینٍ بَاکیةٌ یوْمَ الْقِیامَةِ غَیرَ ثَلَاثٍ عَینٍ سَهِرَتْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ عَینٍ فَاضَتْ مِنْ خَشْیةِ اللَّهِ وَ عَینٍ غُضَّتْ مِنْ مَحَارِمِ اللَّهِ30
تمامی چشمان، روز قیامت گریان است جز سه چشم: چشم (مجاهدان) که در راه خدا بیدار ماند و چشمی که از خوف خدا گریان باشد و چشمی که از نگاه به حرام بسته گردد.
 
البته اهتمام به امور واجب و ترک حرام در دو محور فردى و اجتماعى قابل بررسى است؛ چرا که در اسلام پاره ‏اى از دستورالعمل ‌ها به تک‌تک افراد مربوط مى‏شود و انسان‌ ها به ‏طور الزامى به اجرا یا ترک آن اعمال مکلّف هستند و پاره‏اى دیگر از دستورالعمل ‌ها و نواهی در اسلام هست که شایسته است جامعه مسلمانان به این دستورالعمل ‌ها عنایت ویژه ‏اى کنند و در برپایى عمومی آن به بهترین وجه ممکن اهتمام ورزند و نواهی را به صورت عمومی ترک کنند.
 ویژگی های معرفتی مدیر شایسته: ادای فرایض دینی و رعایت شئون اسلامی


انجام دادن واجبات و ترک محرمات و تأثیر آن در مدیریت و فرماندهی

امیرمؤمنان علی علیه السلام در نامه 53 نهج ‌البلاغه خطاب به مالک رحمه الله به عنوان فرماندار توصیه می‌کنند که برای ادای واجباتی که خاص خداوند است، باید حساب ویژه بگشاید و در ساعت ‌هایی از شب و روز، وجود خود را مصروف عبادت خداوند (همچون قرائت قرآن، دعا، ذکر و تضرّع) کند و این کار را هر چند ممکن است در آن دچار خستگی شود، بی‌هیچ عیب و نقصی انجام دهد:
وَ لْیکن ْفِی خَاصَّةِ مَا تُخْلِصُ بِهِ للَّهِ دِینَک إِقَامَةُ فَرَائِضِهِ الَّتِی هِی لَهُ خَاصَّةً فَأَعْطِ اللَّهَ مِنْ بَدَنِک فِی لَیلِک وَ نَهَارِک وَ وَفِّ مَا تَقَرَّبْتَ بِهِ إِلَى اللَّهِ  [سُبْحَانَهُ] مِنْ ذَلِک کامِلًا غَیرَ مَثْلُومٍ وَ لَا مَنْقُوصٍ بَالِغاً مِنْ بَدَنِک مَا بَلَغ؛
از کارهایی که به خداوند اختصاص دارد و باید با اخلاص انجام دهی، انجام دادن واجباتی است که ویژه پروردگار است؛ پس در بخشی از شب و روز، وجود خود را به پرستش خداوند و آنچه تو را به خداوند نزدیک می‌کند، اختصاص ده و این امر را بی عیب و نقص به انجام رسان اگر چه بر جسمت فشار آید.
 
ایشان، مالک را به تقوای الهی و مقدم داشتن طاعت حق امر می‌کند:
... وَ اتِّبَاعِ مَا أَمَرَ بِهِ فِی کتَابِهِ مِنْ فَرَائِضِهِ وَ سُنَنِهِ الَّتِی لَا یسْعَدُ أَحَدٌ إِلَّا بِاتِّبَاعِهَا وَ لَا یشْقَى إِلَّا مَعَ جُحُودِهَا وَ إِضَاعَتِهَا؛
... و پیروی از هر چه در کتاب خود فرمان داده از واجبات و سنت ‌هایی که انسان، جز با پیروی از آنها رستگار نخواهد شد و جز با انکار و ضایع کردن آن نابود نخواهد گردید.
 
رعایت ضوابط شرعی و احکام الهی، مدیر را در نظر زیردستان خود فردی مطلوب و محبوب جلوه می دهد. از طرفی چون مدیران و فرماندهان، الگوی نیروهای خود هستند، مورد پیروی واقع می‌شوند.
 
حضرت رسول اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم در این زمینه می‌فرمایند:
خَصْلَةٌ مَنْ لَزِمَهَا أَطَاعَتْهُ الدُّنْیا وَ الْآخِرَةُ وَ رَبِحَ الْفَوْزَ بِالْجَنَّةِ
قِیلَ: وَ مَا هِی یا رَسُولَ اللَّهِ
قَالَ: التَّقْوَى. مَنْ أَرَادَ أَنْ یکونَ أَعَزَّ النَّاسِ فَلْیتَّقِ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ ثُمَّ تَلَا وَ مَنْ یتَّقِ اللَّهَ یجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ یرْزُقْهُ مِنْ حَیثُ لا یحْتَسِب
ویژگی و خصلتی هست که هر کس همواره دارای آن باشد، دنیا و آخرت از او پیروی می‌کنند و سودی سرشار (دستیابی به بهشت) نصیب او می‌گردد.
سؤال شد یا رسول الله آن ویژگی و خصلت چیست؟
آن حضرت فرمودند: تقوی. هر کس می‌خواهد عزیزترین و گرامی‌ترین مردم باشد، باید تقوای الهی پیشه کند؛ سپس این آیه شریفه را تلاوت کردند که: هر که تقوای الهی پیشه کند، خداوند برای او گشایش قرار می دهد و از جایی که گمان نمی‌کند برای او روزی می‌رساند.31
 
ز تقوی جوهر تو پاک گردد 
پلیدی را به یک دم درنوردد
به تقوی یاب اینجا راز پنهان           
که تقوی هست بی شک ذات رحمان
عطار نیشابوری
 
مقام معظم رهبری صلّی الله علیه و آله و سلّم در دیداری با فرماندهان ارشد نظامی و انتظامی، مبارزه با هوای نفس و ادای تکالیف را یادآور شدند:
«هر چه جایگاه بالاتر، خطرها هم بیشتر. راهِ بستن این خطرها هم، ملاحظه‌ تکلیف و مبارزه باهواى نفس است...؛ با هواى نفسِ مخالف شرع و مخالف دین، مبارزه و معارضه کردن و وظیفه و تکلیف و واجب را دائماً مورد ملاحظه قرار دادن.»32
 
امام خمینی رحمه الله نیز عمل نمودن طبق قوانین اسلام را برای کسانی که در رأس هستند، بسیار مهم و ضروری می دانستند:
«صاحب قدرت‌ها؛ کسانى که در رأس قدرت‌ها واقع شده‏اند، مثلِ رئیس ستاد، مثل رئیس کل ژاندارمرى، مثل سایر رؤسا تا قوانین اسلام را در وجود خودشان اجرا نکنند، اینها نمى‏توانند ریاست اسلامى داشته باشند. اسلام نمى‏پذیرد یک رئیسى را که بر خلاف قوانین اسلام عمل بکند. لشکر اسلام نمى‏پذیرد یک کسى را که در رأس باشد و عمل به اسلام نکند. نمى‏پذیرد یک اداره‏اى را که احکام اسلام در آن جارى نباشد.»33
 
از آن جا که قوانین اسلام با فطرت بشری مطابق است، عمل به آنها آثار و برکات بسیاری برای فرد و اجتماع به ارمغان خواهد آورد. تقیّد به به واجبات و ترک محرمات در میان مدیران و فرماندهان، جزء مهمی از سیاست های شایسته سالاری در جامعه مسلمانان است.
ویژگی های معرفتی مدیر شایسته: ادای فرایض دینی و رعایت شئون اسلامی 


3. رعایت ظواهر اسلامی

نوع پوشش افراد از جهان‌بینی، ارزش‌ها، باورها و طرز فکر آنها حکایت دارد.
 
اگر آراستگی ظاهری به همراهِ فرمانبرداری از دستورهای دینی، رسیدگی به درون و آراستگی باطن باشد، موجب تعادل شخصیت آدمی و نفوذ فرد در دل دیگران می‌شود و محبوبیت را بین همگان بویژه جوامع دینی افزایش خواهد داد ولی چنانچه برخاسته از مُد و بدون در نظر گرفتن موازین اخلاقی، اجتماعی و حتی شئون فردی باشد، نشانه‌ای از بی هویتی اوست؛ چه زیبا حضرت امام علی علیه السلام فرمودند:
لِکلِّ ظَاهِرٍ بَاطِنٌ عَلَى مِثَالِهِ فَمَنْ طَابَ ظَاهِرُهُ طَابَ بَاطِنُهُ وَ مَا خَبُثَ ظَاهِرُهُ خَبُثَ بَاطِنُه‏34
برای هر ظاهری، باطنی بدان شکل هست؛ پس هرکس ظاهرش پاک و آراسته بود، باطنش نیز پاک و آراسته است و هرکه ظاهری خبیث و آشفته داشت، باطنش نیز همان گونه است.
 
نوآوری و آراستگی در ظواهر باید متعادل باشد و بر اساس معیارهای منطقی و عقلانی صورت گیرد؛ چون در غیر این صورت موجب هنجار‌شکنی و از بین بردن حریم‌ها خواهد شد.
 

رعایت ظواهر اسلامی خواهران

با ورود بانوان مستعد و توانا به صحنه اشتغال و کار اجتماعی، پوشش ظاهری ایشان در محیط‌های مشترک شامل خانم‌ها و آقایان از اهمیت بیشتری برخوردار شده است.
 
امروزه پوشش و ظاهر نیروها در محل کار در بیشتر کشورها از مهم‌ ترین مقوله ‌های سازمانی است؛ حتی در برخی از کشورهای اروپایی و امریکایی به منظور ارتقای بهره‌وری به صدور بخشنامه ‌هایی به منظور انتخاب لباس رسمی کار اقدام شده است. البته این مقوله در فرهنگ ‌های مختلف تفاوت‌ های بسیار زیادی دارد.
 
دین مقدس اسلام درباره چگونگى آراستن و پیراستن ظاهر مرد و زنِ مسلمان احکام مشخصی دارد. این احکام، ضمن تأکید بر اصل نظافت و پاکیزگى و آراستگى، حد و حدود آن را هم تعیین مى‌کند.
 
مراد از آراستگى ظاهرِ زنان، مرتب، پاکیزه و آراسته بودن لباس و مانند آن با رعایت کامل حجاب است. آراستگى ظاهرى براى بانوان در هر یک از عرصه‌هاى زندگی اعم از خانه، محل کار، محل عبادت و ...، تابع موازین و حدودى است که در شرع تعیین شده است.
 
در محیط‌های کاری که خانم‌ها و آقایان با یکدیگر مشغول به کار هستند باید از تمام عوامل ایجاد گناه و کشش ‌های درونی خالی، و زمینه برای کار مشترک به دور از نگرش جنسیتی فراهم باشد و تمام تمرکز و توجه نیروی انسانی معطوف به نتایج و بازده کاری باشد؛ لذا اولین گام برای ایجاد محیط سالم کاری رعایت عفاف و پارسایی است.
 
از همین روی پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم عفت را زینت زنان ذکر می‌کند:
العِفافُ زینَة النِّساء
عفاف، زینت زنان است.35
 
عفاف بدون رعایت پوشش مناسب قابل تصور نیست؛ پس پوشش ظاهری مناسب یکی از نشانه ‌های عفیف بودن است. از آیات قرآن برمی‌آید که که وجوب پوشش اسلامی اعم از باطنی و ظاهری به منظور دست‌یابی به تزکیه نفس، طهارت، عفت و پاکدامنی است و خداوند حکیم، آرایش کردن و استفاده از زیورآلات را فقط برای همسر و محارم جایز دانسته است. آیاتی از این قبیل:
 
قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ36
و به زنان باایمان بگو چشمهای خود را (ازنگاه هوس آلود) فرو گیرند.
 
فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ37
ای همسران پیامبر! پس به گونه ای هوس‌انگیز سخن مگویید که بیماردلان در شما طمع کنند.
 
وَ لا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ ما یُخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ38
و آن طور پای به زمین نزنند که خلخال و زیور پنهان پاهایشان معلوم شود.
 
وَ إِذا سَأَلتمُوهُنَّ مَتاعاً فَسْئَلُوهُنَّ مِنْ وَراءِ حِجابٍ ذلِکُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِکُمْ وَ قُلُوبِهِنَّ39
و هنگامی که چیزی از وسایل زندگی را (به عنوان عاریت) از آنان (همسران پیامبر) می‌خواهید از پشت پرده بخواهید؛ این کار برای پاکی دلهای شما و آنها بهتر است.
 
یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذلِکَ أَدْنى أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِیماً40
ای پیامبر به همسران و دخترانت و زنان مؤمن بگو جلباب‌های (روسری‌های بلند) خود را بر خویش فرو افکنند؛ این کار برای اینکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند، بهتر است. (و اگر تاکنون خطا و کوتاهی از آنان سر زده است توبه کنند.) خداوند همواره آمرزنده رحیم است.
 
بنابراین بانوان در برابر همسران خود باید تمیز، آراسته، با آرایش و با لباس مناسب باشند، امّا هنگام حضور نامحرم به رعایت سادگی و دورى از آرایش و زینت موظف هستند و اگر نمى‌توانند آرایش یا زینت را از خود دور کنند، باید آن را از نامحرم بپوشانند. همیشه زنان مقتدر و با عفت از طریق ظاهر رسمی و مناسب خود در محیط کار، علاوه بر نمودار کردن قدرت تفکر و تعقل، ارزش‌های فرهنگی و معنوی خویش را بیان کرده‌اند.
ویژگی های معرفتی مدیر شایسته: ادای فرایض دینی و رعایت شئون اسلامی 


رعایت ظواهر اسلامی برادران

مردان مسلمان نیز در موقعیت کار، شایسته است از پوشش مناسب برخوردار باشند. آنان اولا نباید با پوشش و ظاهر نامناسب، محیط کار را به فضایی برای خود‌نمایی و عرض اندام تبدیل کنند و ثانیا باید از حیای مناسب در برخورد با زنانِ نامحرم برخوردار باشند.
 
قرآن کریم در این‌ باره دستور صریحی برای همه مردان مسلمان صادر کرده است و می‌فرماید:
قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ41
به مؤمنان بگو چشم‌های خود را (از نگاه به نامحرمان) فرو گیرند.
 
حفظ عفت چشم نیز از مظاهر اسلامی بودن است که مردان مؤمن در همه موقعیت ها به ویژه محیط کار و فعالیت اجتماعی شایسته است نگاه تربیت شده داشته باشند.
 
مردان باید در آراستگی ظاهری حتی سر و صورت، موازین شرعی و دینی را مراعات کنند، حضرت رسول اعظم صلّی الله علیه و آله و سلّم در بیان ویژگی‌های ظاهری مردان مسلمان در چهره‌شان می‌فرمایند:
حُفُّوا الشَّوارِبَ، وَاعْفُوا عَنِ اللِّحى، وَ لا تَتَشَبَّهُوا بِالْیَهُودِ42
سبیل‌ها را کوتاه و ریشها را بلند کنید و خود را شبیه یهود نسازید.
 
در مورد حد و اندازه محاسن نیز از معصومین علیهم السلام روایات بسیاری وجود دارد؛ برای نمونه امام صادق علیه السلام می‌فرمایند:
مَا زَادَ مِنَ اللِّحْیةِ عَنِ الْقَبْضَةِ فَفِی النَّار43
کسی که اندازه محاسنش بیش از یک قبضه باشد در دوزخ است.
 
مقام معظم رهبری مدظله العالی در مورد حد و اندازه محاسن در نیروهاى مسلح، پیروی از مقررات، آیین‌نامه‌ها و دستورالعمل‌هاى سازمانى را ملاک قرار می‌دهند و می‌فرمایند:
«اصلاح صورت با ماشین کمتر از نمره چهار عرفاً صدق محاسن نمى‌کند. از این رو، ضرورى است کارکنان و نیروهاى وظیفه شاغل در این نهاد مقدس، حداقل صدق عرفى را مراعات نمایند.»44
 
 
در کنار همه این موارد، استفاده نکردن از زیورآلات حرام، مانند انگشتر و زنجیر طلا که از نظر شرع رد شده، و نپوشیدن لباس ‌هایی که مختص به کافران یا فرقه ‌های ضاله و گمراه است از مواردی است که باید مورد توجه قرار گیرد.
 

4. میزان حضور در مجالس و مناسبت های دینی

حضور در مجالس دینی مانند مجالس دعا یا مجالسی که در آن یاد و نام اهل ‌بیت علیهم السلام باشد برای همه مومنان پای‌بند به مبانی دینی ارزشمند و سازنده است؛ چرا که شرکت در این مجالس، علاوه بر پاک نمودن روح از آلودگی‌ها و توبه به درگاه خداوند و توسل به اولیای الهی، فراگیری مسائل و مطالب دینی و به معنای زنده‌کردن سیره و سنت پیامبر اعظم صلّی الله علیه و آله و سلّم و ائمه معصومین علیهم السلام است.
 
برای فرماندهان و مدیرانی که خود را کارگزاران نظام محمدی می‌دانند، شرکت در مجالس گوناگون مربوط به دین مبین اسلام از کمالات است.
 
امام رضا علیه السلام در زمینه زنده شدن امر دین در مجالس علوم اهل بیت علیهم السلام فرمودند:
رَحِمَ اللَّهُ عَبْداً أَحْیا أَمْرَنَا
فَقُلْتُ لَهُ وَ کیفَ یحْیی أَمْرَکمْ
قَالَ یتَعَلَّمُ عُلُومَنَا وَ یعَلِّمُهَا النَّاسَ فَإِنَّ النَّاسَ لَوْ عَلِمُوا مَحَاسِنَ کلَامِنَا لَاتَّبَعُونَا؛45
خدا بیامرزد کسى را که امر ما را زنده کند.
(راوى حدیث گوید) به امام گفتم چگونه امر شما زنده مى‏شود؟
فرمودند: به آموختن علوم ما و تعلیم دادن آن به مردمان؛ چه اگر مردمان از آن آموزه های والا که در سخنان ماست آگاه گردند، پیرو ما خواهند شد.
 
در حدیثی دیگر آن حضرت علیه السلام، نشستن در مجالس مذهبی را سبب زنده ماندن دل حتی در محشر می‌دانند:
مَنْ جَلَسَ مَجْلِساً یحْیی فِیهِ أَمْرُنَا لَمْ یمُتْ قَلْبُهُ یوْمَ تَمُوتُ الْقُلُوب46
‏هر که در مجلسى که امر ما در آن زنده مى‏شود بنشیند، دلش نمیرد روزى‌که دل ها بمیرند.
 
براستی شرکت در مجالس مذهبی و اعتقادی، باعث رشد فکر و اندیشه و احیای قلب است و کسی که چنین بهره‌‌ای را در زندگی تأمین نمی‌ کند، مرده‌ای است متحرک که بقول حافظ باید بر او نماز میت خواند:
 
حضور خلوت انس است و دوستان جمعند                                   
"و ان یکاد" بخوانید و بر فراز کنید
هر آن کسی که در این حلقه نیست زنده به عشق                                  
بر او نمرده به فتوای من نماز کنید
 
این گونه مجالس، آموزشگاه ‌ها و دانشگاه ‌هایى است که به بهترین روش و زیباترین شیوه مردم را به سوى دین می خواند و عواطف را آماده مى‏کند و جاهلان و بى‏خبران را از خواب سنگین غفلت بیدار مى‏ سازد و نیز در این مجالس است که مردم، دیانت را همراه با سیاست از مکتب اهل ‌بیت علیهم السلام مى‌‏ آموزند.
 
قَالَ لُقْمَانُ لِابْنِهِ یا بُنَی اخْتَرِ الْمَجَالِسَ عَلَى عَینِک فَإِنْ رَأَیتَ قَوْماً یذْکرُونَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَاجْلِسْ مَعَهُمْ فَإِنَّک إِنْ تَک عَالِماً ینْفَعْک عِلْمُک وَ یزِیدُوک عِلْماً وَ إِنْ کنْتَ جَاهِلًا عَلَّمُوک47
لقمان به فرزندش نصیحت کرد:‌ ای فرزندم مجالس را با بصیرت کامل و آگاهی انتخاب کن. اگر جمعی را دیدی که در جلسه‌ای حضور دارند و یاد خداوند می‌ کنند با آنان بنشین؛ چرا که اگر عالم هستی، سخنان آنان بر علمت بیفزاید و اگر جاهل هستی، عالم می‌گردی.
 
بنابر‌این در این گردهم آمدن‌ها آگاهى توده مردم بیشتر، و ارتباطشان با دین اسلام محکم‌تر و قوی‌تر مى‏ شود و به سفارش ائمه طاهرین علیهم السلام جامه عمل پوشانده شده است. امام صادق علیه السلام خطاب به داوود بن سرحان فرمودند:
یا دَاوُدُ أَبْلِغْ مَوَالِی عَنِّی السَّلَامَ وَ أَنِّی أَقُولُ رَحِمَ اللَّهُ عَبْداً اجْتَمَعَ مَعَ آخَرَ فَتَذَاکرَ أَمْرَنَا48
ای داود، سلام ما را به دوستان و پیروانمان براسان و از قول ما بدان ها بگو رحمت خداوند بر آنانی که با دیگران تجمع، و امر ما را یاد کنند.
 
برخی از مجالسِ کشور ما به صورت روضه‌خوانی در مساجد، تکایا، حسینیه‌ها و منازل برگزار می شود که در شهرهای مختلف، آداب گوناگونی دارد. این مجالس اگر در راستای اهداف والای حسینی و بدور از هرگونه خود محوری و خود بینی، و نیت برگزار کنندگان، اقامه ماتم و مراسم سوگوارى عترت رسول اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم بویژه امام حسین علیه السلام باشد، مورد توجه و سفارش ائمه معصومین علیهم السلام است؛ چه بسیار معجزات و رفع نیازها که از همین جلسات دیده شده است.
 
عزاداری برای اباعبدالله الحسین علیه السلام و سایر ائمه علیهم السلام مورد توجه امامان بوده است؛ چنان که ازری از امام صادق علیه السلام روایت می‏کند که از فضیل سئوال کردند آیا مجالس عزا بر پا می‏کنید و از اهل ‌بیت علیهم السلام و آن چه بر آنان گذشته است صحبت می‏دارید؟ فضیل گفت: آری قربانت گردم؛ امام فرمودند:
إِنَّ تِلْک الْمَجَالِسَ أُحِبُّهَا فَأَحْیوا أَمْرَنَا یا فُضَیلُ فَرَحِمَ اللَّهُ مَنْ أَحْیا أَمْرَنَا49
این گونه مجالس را دوست دارم؛ پس امر ما را زنده گردانید که هر کس امر ما را زنده کند، مورد لطف خدا قرار می‌گیرد.
 
انجام دادن عبادت خالصانه و تفکر در عظمت آفرینش و کبریایى خداوند و همچنین اهمیت تکالیف و مسئولیت‌ هاى انسانى باعث مى‏ شود که نوع خاصى از خوف در درون انسان ایجاد شود. این خوف، خوفى است که از روى معرفت به خداوند و تهذیب نفس به دست مى ‏آید که «خشیت» نامیده مى ‌شود.
 
تعبیر امام خمینى رحمه الله گریه سیاسى است که فرمودند:
«ما ملت گریه سیاسى هستیم ما ملتى هستیم که با همین اشکها سیل جریان مى‏دهیم و سدهایى را که در مقابل اسلام ایستاده است خرد مى‏کنیم.»
 
براستى چرا در دوران منحوس سلاطین و پادشاهان جور از برپایى مجالس عزاى اهل بیت علیهم السلام بویژه سالار شهیدان جلوگیرى مى‌شد؟ آیا نه این است که عزاى حسینى و امامان شیعه علیهم السلام، سبب مى‌شود که سخنوران و دانشمندان متعهد و انقلابى، مردم را از ظلم‏هاى حکومت ‌ها آگاه کنند و انگیزه قیام آن حضرت را، که امر به معروف و نهى از منکر است به اطلاع مردم برسانند؟
 ویژگی های معرفتی مدیر شایسته: ادای فرایض دینی و رعایت شئون اسلامی


5. میزان توجه به سلامت خانواده

خانواده نهادی الهی است که با آفرینش انسان پدید آمده، و نسل بشر حاصل این نهاد است.
 
اهمیت خانواده در قرآن قابل تأمل است. در سوره مبارکه شعرا زمانی که خداوند پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم را به انذار دستور می‌دهد از او می‌خواهد که از نزدیکان و خویشان خود شروع کند:
وَ أَنْذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ50
و خویشاوندان نزدیکت را انذار کن.
 
رسول گران قدر اسلام صلّی الله علیه و آله و سلّم، بنیان خانواده را که با ازدواج به وجود می‌آید، محبوب ‌ترین بنیان معرفی کرده‌ اند:
 مَا بُنِی بِنَاءٌ فِی الْإِسْلَامِ أَحَبُّ إِلَى اللَّهِ مِنَ التَّزْوِیج51
در اسلام هیچ بنیانی پیش خدا محبوب‌تر از بنیان ازدواج نیست.
 
بنابراین خانواده در دین اسلام جایگاه والایی دارد و هسته جامعه را تشکیل می‌دهد؛ زیرا خانواده سالم یعنی جامعه سالم.
 
یکی از معیارهای شناخت نیروهای مفید خانواده آنها است. افرادی که از خانواده ‌های غیرصالح باشند، کم اتفاق می ‌افتد که خود افرادی مطمئن باشند؛ زیرا  هم خانواده در شکل دادن شخصیت فرد مؤثر است و هم فرد در شکل دادن خانواده. از این رو با بررسی خانواده می ‌توان در بیشتر موارد فرد را شناخت.
 
امام علی علیه السلام در نامه 53 نهج‌ البلاغه به مالک رحمه الله فرمودند:
مِنْ أَهْلِ الْبُیوتَاتِ الصَّالِحَة
(کسانی را انتخاب کن) که از خانواده ‌های پاک باشند.
 
اگر خانواده‌ها نتوانند وظایف خویش را به خوبی انجام دهند و در نتیجه فرزندان گمراه و منحرف به جامعه تحویل دهند، نابسامانی ‌های فکری، فرهنگی و اجتماعی فراوانی به وجود خواهد آمد. اگر فردی در خانواده بد و فاسد پرورش یافته باشد، می‌‌ تواند عامل ناهنجاری‌های زیادی شود.
 
امیر مؤمنان امام على علیه السلام می‌فرمودند:
إِنَّ خَیرَ مَا وَرَّثَ الْآبَاءُ لِأَبْنَائِهِمُ الْأَدَبُ لَا الْمَالُ فَإِنَّ الْمَالَ یذْهَبُ وَ الْأَدَبَ یبْقَى‏52
بهترین ارثى که پدران می توانند به فرزندان خویش بدهند ادب است نه مال؛ چرا که ثروت از دست می ‌رود ولی تربیت ماندنی است.
 
در نگرش به خانواده‌ های سالم درمی‌یابیم که احترام و درک متقابل میان زن و مرد عامل مهمی در تربیت فرزندان آرام و مستعد است. زن و مرد جوانی که در ابتدای زندگی با اخلاق و سلیقه مختلف در کنار هم قرار گرفته اند با آموزش دیدن و رعایت اصول همسرداری و وفاداری و رفع نیازهای یکدیگر می‌توانند به بهبود روابط و ایجاد تفاهم میان خودشان کمک کنند.
 
خانواده‌ های سالم علاوه بر داشتن آرامش روانی در فضای خانه خود، می ‌توانند در جامعه نیز نقش مؤثری داشته باشند.
مردی که در خانه خود تنش ندارد در جامعه موفق‌تر و مؤثرتر خواهد بود. زنی که در کانون خانوادگی از کمبود عاطفی رنج نمی‌ برد با فراغ خاطر به مسئولیت ‌های اجتماعی خود می ‌اندیشد.
 
شایسته است مردان و زنان مسلمان به سلامت خانوادگی خویش به عنوان امری بنیادی و مهم به طور جدی بیندیشند. این مسئله برای کسانی که پست‌های حساس و کلیدی در جامعه دارند و اختیار عده ‌ای دیگر را در دستان خویش گرفته ‌اند از اهمیت بسیاری برخوردار است. اصلاح روابط میان همسران و گرم نگه‌داشتن کانون ‌های خانوادگی با عشق و وفاداری کلید ایجاد خانواده ای سالم است.
 
عشق بر من ز وفاداری معشوق خوش است    
خوش بود عشق چو معشوق وفادار بود
امیر معزّی
 
حضرت رسول صلّی الله علیه و آله و سلّم در حالی که زمامدار حکومت مسلمین بود در خانواده خویش نیز بهترین رفتار و منش را داشت؛ حضرت در بیان اهمیت خانواده‌داری فرمودند:
خَیرُکمْ خَیرُکمْ لِأَهْلِهِ وَ أَنَا خَیرُکمْ لِأَهْلِی53
بهترین شما کسى است که براى خانواده ‏اش بهتر باشد و من برای خانواده‏ ام بهترین شما هستم‏.
 
برای وجود روابط خوب در خانواده به چهار مورد باید توجه کرد:
 
1. ارتباط هدفمند؛ برقراری ارتباط به گونه ‌ای که همسر خود را درک کنیم و متقابلاً از سوی او درک شویم.
 
2. درک درست؛ درک کردن درست تفاوت های فردی، احترام گذاشتن به تفاوت ها و برداشت غلط نداشتن
 
3. داوری نکردن؛ نداشتن ارزیابی منفی از خود و دیگران
 
4. قبول مسئولیت؛ پذیرفتن مسئولیت برابر نسبت به آنچه در روابط زناشویی وجود دارد و تمرین بخشودن. وقتی از همسرمان رنجش به دل می‌گیریم به شکلی نمی ‌خواهیم او را بپذیریم یا به او اطمینان کنیم؛ زیرا به اشتباه انتظار داریم که طرف مقابل، نیاز ما را بداند و از آن آگاه باشد (ذهن خوانی کند!) در حالی که ذهن دیگری را خواندن، مسئله ساده ‌ای نیست و بهتر است درباره نیازهای خویش صحبت کنیم.
 
این چهار عنصر می‌تواند روابط زناشویی را متحول کند.
 
از برکات نیک رفتاری در خانواده در آموزه‌ های اسلام سخن بسیار رانده شده است که در این قسمت به حدیث والایی از امام صادق علیه السلام اشاره می شود که عمر طولانی را یکی از این برکات برشمرده ‌اند:
مَنْ حَسُنَ بِرُّهُ بِأَهْلِهِ زِیدَ فِی عُمُرِه54
آن کس که در حق خانواده‏اش نیکى بیشتر و بهتر داشته باشد، عمرش طولانى می‌گردد.
 
آن حضرت علیه السلام دستیابی به رزق و روزی را نیز از برکات داشتن همسر و فرزندان معرفی نموده است:
الرِّزْقُ مَعَ النِّسَاءِ وَ الْعِیَالِ55
روزی همراه همسر و فرزندان است.
 
بنابراین باید به اهل خانه بیشتر رسیدگی نمود که یکی از باب‌ های خشنودی خداوند، تأمین آسایش خانواده است.
 
امام سجاد علیه السلام فرمودند:
أَرْضَاکمْ عِنْدَ اللَّهِ أَسْبَغُکمْ عَلَى عِیالِه56
پسندیده‏ ترین شما نزد خدا، آن کس است که رفاه بیشترى براى اهل و عیال خود فراهم آورد.
 
پی‌نوشت‌ها:
1. سوره مبارکه حج، آیه 41.
2. بحارالانوار، ج‏ 10، ص 394.
3. سوره مبارکه رعد، آیه 28.
4. مشکاة ‌الانوار، ص 125.
5. بحارالانوار، ج‏ 10، ص 99.
6. سوره مبارکه بقره، آیه 277.
7. سوره مبارکه عنکبوت، آیه 45.
8. بحارالانوار، ج‏ 16، ص 205.
9. سوره مبارکه بقره، آیه 45.
10. سوره مبارکه بقره، آیه 153.
11. الکشاف، ج 1، ص 134.
12. سوره مبارکه بقره، آیات 2 و 3.
13. سوره مبارکه بقره، آیه 177.
14. سوره مبارکه توبه، آیه 71.
15. سوره مبارکه مدّثر، آیات42 و 43 و 48.
16. سوره مبارکه انفال، آیات 3 و 4.
17. سوره مبارکه طه، آیه 14.
18. سوره مبارکه مریم، آیات 30 و 31.
19. دیدار با فرماندهان و مسئولان سپاه، 16/12/1378.
20. کسانى که اگر آنها را در زمین ساکن نمودیم، نماز را به پادارند و زکات دهند و امر به معروف و نهى از منکر کنند.
21. بیانات ‏در دیدار با فرماندهان و کارکنان نیروى انتظامى به مناسبت هفته نیروى انتظامى، 21/04/1374.
22. دیدار با فرماندهان نیروی زمینی سپاه، 21/3/1376.
23. مفردات راغب، ص‏ 418.
24. سوره مبارکه مائده، آیه 48.
25. بحارالانوار، ج 77، ص 145.
26. الکافی، ج 2، ص 82.
27. بحار‌الانوار، ج 68، ص 206.
28. بحار الانوار، ج 68، ص 207.
29. بحارالانوار، ج 68، ص 20.
30. بحارالانوار ج 68، ص 20.
31. بحارالانوار، ج 44، ص 139.
32. بیانات در دیدار فرماندهان ارشد نظامی و انتظامی، 22/01/1389.
33. صحیفه امام، ج‏ 8، ص 284.
34. تصنیف غررالحکم و دررالکلم، ص 479.
35. نهج ‌الفصاحه، ص 579.
36. سوره مبارکه نور، آیه 31.
37. سوره مبارکه احزاب، آیه 32.
38. سوره مبارکه نور، آیه 31.
39. سوره مبارکه احزاب، آیه 53.
40. سوره مبارکه احزاب، آیه 59.
41. سوره مبارکه نور، آیه 30.
42. الوافى، ج 6 ، ص 657 .
43. بحارالانوار، ج‏ 73، ص 113.
44. نامه نماینده ولى‌فقیه در سپاه خطاب به ریاست ستاد مشترک سپاه، شماره 1027 /1/ ن/ط مورخ20/7/1383.
45. بحار‌الانوار، ج‏ 2، ص 30.
46. بحار‌الانوار، ج ‏1، ص200.
47. بحار‌الانوار، ج ‏1، ص 201.  
48. بحارالانوار، ج ‏1، ص200.
49. بحارالانوار، ج‏ 44، ص 282.
50. سوره مبارکه شعرا، آیه 214.
51. مکارم ‌الاخلاق، ص 196.
52. الکافی، ج 8، ص 150.
53. مکارم ‌الاخلاق، ص 216.
54. الارشاد، ج‏ 1، ص 134.
55. تفسیر نورالثقلین، ج 3، ص 595.
56. بحار‌الانوار، ج‏ 68، ص 236.
 
منبع: مدیران و فرماندهان شایسته، جلد چهارم: ارزش ها و بینش ها، سید احمد سجادی، ناشر: نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران، بازرسی کل، دفتر تحقیقات کاربردی، تهران، 1390، صص 44-13.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما