در میان آموزههای متعالی دین مبین اسلام، تأکیدات بیشماری بر بنیان مستحکم خانواده و روابط سرشار از مهر و مودت میان زوجین به چشم میخورد. با این وجود، آیه ۳۴ سوره نساء، بهویژه فراز مربوط به «ضرب» (تنبیه بدنی)، همواره محل بحث و چالشهای تفسیری گوناگونی بوده و گاه دستاویزی برای برداشتهای خشونتآمیز و مغایر با روح کلی اسلام قرار گرفته است.
پرسش اصلی آن است که آیا تجویز «ضرب» در این آیه، نافی تأکیدات مکرر اسلام بر مهربانی و مدارا با زنان است؟ این پژوهش با بررسی لایههای مختلف معنایی و تفسیری، نشان خواهد داد که خشونت، نه تنها هدف اصلی این آیه نیست، بلکه آخرین و مشروطترین راهکار در شرایط بسیار خاص و با کیفیتی محدود است، آن هم در بستری از توصیههای فراوان به مهر و گذشت.
آیۀ ۳۴ سورۀ نساء به موضوع مدیریت اختلافات زناشویی و رویکرد اسلام در مواجهه با «نُشُوز» (سرکشی یا نافرمانی زن) می پردازد.
درر بخشی از آیه 34 سوره نساء و درباره تعامل مردان و همسران شان می خوانیم: «وَ اللاَّتی تَخافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَ اهْجُرُوهُنَّ فِی الْمَضاجِعِ وَ اضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَکُمْ فَلا تَبْغُوا عَلَیْهِنَّ سَبیلاً إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلِیًّا کَبیرا»؛ (و زنانى که از سرپیچى آنان بیم دارید، پس آنان را موعظه کنید و در خوابگاه از آنان دورى کنید و آنان را بزنید پس اگر اطاعت شما را کردند، بهانه اى بر آنان مجویید. همانا خداوند بزرگوار و بزرگ مرتبه است).
این مقاله با رویکردی دقیق و منصفانه، به واکاوی عمیق این آیه میپردازد و تلاش میکند تا با در نظر گرفتن سیاق آیات، تفاسیر لغوی، بافت تاریخی و فرهنگی نزول، اهداف کلان قرآن کریم، سیره نبوی و دیدگاههای فقهی معاصر، فهمی جامع و متناسب با ارزشهای عدالت و کرامت انسانی ارائه دهد.
مهربانی پیش از خشونت: واکاوی دقیق و منصفانه آیه تنبیه زنان در قرآن
1- تفسیر لغوی و معنای واژه «ضرب»:
هدف: نشان دادن اینکه واژه «ضرب» در زبان عربی معانی متعددی دارد و محدود به معنای «زدن» فیزیکی نیست. انتخاب معنای مناسب برای این واژه در آیه، تأثیر بسزایی در فهم حکم خواهد داشت.استدلال: واژه «ضرب» در لغت عرب معانی گوناگونی دارد، از جمله: زدن، جدا شدن، اعراض کردن، مثال زدن، مسافرت کردن، مهر زدن و... با توجه به سیاق آیه و اصول کلی شریعت، بسیاری از مفسران معتقدند که در اینجا معنای «زدنِ همراه با آسیب» مراد نیست.
برخی از آنان معانی دیگری مانند «جدا شدن و اعراض کردن در بستر» (که در خود آیه نیز به آن اشاره شده) یا «زدنِ نمادین و غیرمؤذی برای نشان دادن نارضایتی» را محتملتر میدانند. انتخاب معنایی که با روح مدارا و کرامت انسانی در اسلام سازگار باشد، ارجحیت دارد.
آیهفَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِی الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ... (۳) (...پس آنان را موعظه کنید و در خوابگاه از آنان دوری کنید و آنان را بزنید...)
توضیح: در همین آیه، قبل از «واضربوهنّ»، دو مرحله دیگر برای مواجهه با نشوز ذکر شده است: موعظه و دوری در بستر. این ترتیب نشان میدهد که «ضرب» آخرین مرحله و احتمالاً به معنایی متفاوت از خشونت فیزیکی معمول است.
روایت: رسول الله صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ میفرماید: « أَلَا وَاسْتَوْصُوا بِالنِّسَاءِ خَیْرًا، فَإِنَّمَا هُنَّ عَوَانٌ عِنْدَکُمْ، لَیْسَ تَمْلِکُونَ مِنْهُنَّ شَیْئًا غَیْرَ ذَلِکَ إِلَّا أَنْ یَأْتِینَ بِفَاحِشَةٍ مُبَیِّنَةٍ، فَإِنْ فَعَلْنَ فَاهْجُرُوهُنَّ فِی الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ ضَرْبًا غَیْرَ مُبَرِّحٍ، فَإِنْ أَطَعْنَکُمْ فَلَا تَبْغُوا عَلَیْهِنَّ سَبِیلًا، أَلَا إِنَّ لَکُمْ عَلَى نِسَائِکُمْ حَقًّا وَلِنِسَائِکُمْ عَلَیْکُمْ حَقًّا، فَأَمَّا حَقُّکُمْ عَلَى نِسَائِکُمْ فَلَا یُوطِئْنَ فُرُشَکُمْ مَنْ تَکْرَهُونَ، وَلَا یَأْذَنَّ فِی بُیُوتِکُمْ لِمَنْ تَکْرَهُونَ، أَلَا وَحَقُّهُنَّ عَلَیْکُمْ: أَنْ تُحْسِنُوا إِلَیْهِنَّ فِی کِسْوَتِهِنَّ وَطَعَامِهِنَّ».(2)
[آگاه باشید و در مورد زنان وصیت به خیر نمایید، زیرا آنها نزد شما اسیرند(شما سرپرست آنها هستید)، شما از آنها هیچ چیزی را بجز استمتاع (استفاده ی جنسی) مالک نیستید، مگر اینکه آشکارا مرتکب عمل فحشا شوند. اگر چنین کردند همبستری با آنان را ترک کنید، و آنها را بزنید، زدنی که نه چندان سخت باشد.
اگر از شما اطاعت کردند، بر آنها راهی را جستجو مکنید. با خبر باشید، که همانا شما بر زنان تان حقی دارید، و زنان شما بر شما حقی دارند. حق شما بر آنان اینست که بر فرش شما کسانی را ننشانند که از آنها بدتان می آید، و در خانهء تان به کسی اجازهء ورود ندهند که شما از آنان متنفرید. و آگاه باشید که حق آنها بر شما اینست که به آنها در لباس شان و طعام شان نیکی و احسان کنید.]
پس روایات متعددی بر مدارا و عدم خشونت ایشان با زنان دلالت دارد که میتواند در فهم معنای غیرخشونتآمیز «ضرب» مؤثر باشد .
تنوع معنایی واژه «ضرب» در زبان عربی این امکان را فراهم میآورد که در تفسیر آیه ۳۴ سوره نساء، معنایی غیر از «زدنِ همراه با آسیب» در نظر گرفته شود.
با توجه به مراحل قبلی ذکر شده در آیه (موعظه و دوری در بستر) و همچنین روح کلی مدارا و کرامت انسانی در اسلام که در روایات نبوی نیز تجلی یافته است، تفسیر «ضرب» به معنای «جدا شدن و اعراض کردن بیشتر» یا «زدنِ نمادین و غیرمؤذی» میتواند با سایر آموزههای اسلامی سازگارتر باشد.
2- بررسی آیه ۳۴ سوره نساء و مسئله تنبیه بدنی همسران
آیه ۳۴ سوره نساء، بهویژه بخش مربوط به «وَ اضْرِبُوهُنَّ» (و آنان را بزنید)، همواره محل بحث و تفسیرهای گوناگون بوده است و پرسشهایی جدی در مورد عدالت و فلسفه این حکم الهی مطرح میکند.بسیاری از مفسران و اندیشمندان مسلمان معتقدند که برداشت تحتاللفظی و تجویز خشونت فیزیکی علیه زنان از این آیه صحیح نیست و با روح کلی شریعت اسلام که بر محبت، مدارا و حفظ کرامت انسانی تأکید دارد، منافات دارد. آنها برای تبیین این آیه، استدلالهای مختلفی ارائه میدهند:
۱. فهمِ بافت تاریخی و فرهنگی آیه:
در جامعهای که ساختار قبیلهای و مردسالارانه حاکم بود و خشونت علیه زنان (حتی به شکل افراطی) امری رایج محسوب میشد، نزول چنین آیهای میتواند اهداف زیر را دنبال کرده باشد:
محدود کردن خشونت:
در آن دوران، ممکن بود مردان در مواجهه با نافرمانی همسران، واکنشهای تند و افسارگسیختهای نشان دهند؛ از طرد کامل گرفته تا اعمال خشونتهای شدید بدنی.
آیه با تعیین مراحل مشخص برای مواجهه با نشوز (موعظه، دوری در بستر، و در نهایت، بر اساس برخی تفاسیر، ضربهای غیرمؤذی و نمادین)، در واقع سعی در کانالیزه کردن و محدود کردن این واکنشها داشت. به عبارت دیگر، به جای رفتارهای خودسرانه و بیضابطه، یک فرآیند گامبهگام و مشروط پیشنهاد میشد.
نظاممند ساختن مسئولیت مرد:
با تعیین این مراحل، آیه به نوعی مسئولیت مرد را در قبال حفظ خانواده و تلاش برای حل اختلافات به شیوهای منظم و گامبهگام تعریف میکرد. مرد موظف میشد قبل از هر اقدامی، از روشهای مسالمتآمیزتری مانند موعظه و دوری گزیدن استفاده کند. این امر نشان از توجه اسلام به حفظ بنیان خانواده و تلاش برای حل مشکلات درون آن از طریق گفتوگو و روشهای غیرخشونتآمیز دارد.
تنظیم و تحدید خشونت در چارچوب اخلاقی:
همانطور که اشاره کردید، این حکم را نمیتوان به معنای تأیید خشونت تلقی کرد، بلکه تلاشی برای تنظیم و تحدید آن در یک چارچوب اخلاقی بوده است.
حتی اگر «ضرب» به معنای نوعی اقدام فیزیکی خفیف در نظر گرفته شود، مشروط بودن آن به عدم تأثیر روشهای قبلی و همچنین تأکید بر عدم ایجاد جراحت و آسیب، نشان از محدودیتهای شدیدی دارد که برای آن قائل شدهاند.
بنابراین، درک بستر تاریخی و فرهنگی نزول آیه، این احتمال را تقویت میکند که هدف اصلی آن نه تجویز خشونت، بلکه تلاش برای کاهش و کنترل رفتارهای خشونتآمیز رایج در آن دوران و نظاممند ساختن رویکرد مردان در مواجهه با اختلافات خانوادگی بوده است.
آیه: وَإِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِکُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ سَرِّحُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ ۚ وَلَا تُمْسِکُوهُنَّ ضِرَارًا لِّتَعْتَدُوا ۚ وَمَن یَفْعَلْ ذَٰلِکَ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ ۗ وَلَا تَتَّخِذُوا آیَاتِ اللَّهِ هُزُوًا ۚ وَاذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَمَا أَنزَلَ عَلَیْکُم مِّنَ الْکِتَابِ وَالْحِکْمَةِ یَعِظُکُم بِهِ ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ (3)
(و هنگامی که زنان را طلاق دادید و به پایان عدّهشان رسیدند، پس یا به نیکی نگاهشان دارید یا به نیکی رهایشان سازید؛ و برای آزار رساندن به آنان، نگاهشان مدارید تا ستم کنید؛ و هر کس چنین کند، به خویشتن ستم کرده است. و آیات خدا را به بازی مگیرید؛ و نعمت خدا را بر خود و آنچه از کتاب و حکمت بر شما نازل کرده و شما را به آن پند میدهد، یاد کنید؛ و از خدا پروا کنید و بدانید که خدا به هر چیزی داناست.)
روایت:«أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ لَکُمْ عَلَى نِسَائِکُمْ حَقًّا وَلَهُنَّ عَلَیْکُمْ حَقًّا... وَلَا تَضْرِبُوا نِسَاءَکُمْ.» (4) (ای مردم، همانا برای شما بر زنانتان حقی است و برای آنان بر شما حقی است... و زنانتان را نزنید.)
این روایت صریحاً نهی پیامبر (ص) از ضرب و شتم زنان را بیان میکند و با توجه به جایگاه سنت نبوی به عنوان مفسر قرآن، میتواند در فهم آیه ۳۴ سوره نساء نیز راهگشا باشد و نشان دهد که منظور از «ضرب» در آن آیه، نمیتواند خشونت بدنی به معنای آزار و اذیت باشد.
با توجه به این آیه و روایت، میتوان استدلال کرد که در بستر تاریخی و فرهنگی نزول قرآن، هدف از تعیین فرآیند مواجهه با نشوز، نه تأیید خشونت، بلکه تلاش برای محدود کردن آن و نظاممند ساختن مسئولیت مرد در قبال خانواده در چارچوب اصول کلی نیکی و پرهیز از ضرر بوده است.
۳. تفسیرِ مبتنی بر اهداف کلان قرآن:
هدف: نشان دادن اینکه هر تفسیری از آیه ۳۴ سوره نساء باید با اصول کلی و اهداف کلان قرآن کریم، بهویژه عدالت، رحمت و کرامت انسانی، همسو باشد و تفسیر خشونتآمیز با این اصول منافات دارد.استدلال: قرآن کریم در آیات متعددی بر اصولی اساسی همچون:
1- عدالت («یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُونُوا قَوَّامِینَ بِالْقِسْطِ شُهَدَاءَ لِلَّهِ وَلَوْ عَلَىٰ أَنْفُسِکُمْ أَوِ الْوَالِدَیْنِ وَالْأَقْرَبِینَ...» - ای کسانی که ایمان آوردهاید! همواره قیامکنندگان به عدالت باشید، و گواهان خدا، هر چند به زیان خودتان یا پدر و مادرتان یا نزدیکانتان باشد... [۵])،
2- رحمت («وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً...» - و از نشانههای او این است که از [نوع] خودتان همسرانی برای شما آفرید تا بدانها آرام گیرید، و میان شما دوستی و رحمت نهاد... [۶])
3- کرامت انسانی (: «وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّیِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَىٰ کَثِیرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِیلًا» - و به یقین فرزندان آدم را گرامی داشتیم و آنان را در خشکی و دریا [بر مرکبها] سوار کردیم و از چیزهای پاکیزه به آنان روزی دادیم و آنان را بر بسیاری از آفریدههای خود برتری کامل بخشیدیم. [۷]) تأکید فراوان دارد.
هرگونه تفسیر از آیه ۳۴ سوره نساء، بهویژه بخش مربوط به «ضرب»، باید در چارچوب این اصول کلی و اهداف متعالی قرآن فهمیده شود. بر این اساس، تفسیر «ضرب» به معنای خشونت فیزیکی که مغایر با کرامت انسانی زن باشد، نمیتواند با روح و جوهره تعالیم قرآن سازگار باشد.
بسیاری از مفسران برجسته در طول تاریخ اسلام، چهرههای کلاسیک مانند طبری و ابن کثیر و اندیشمندان معاصر نظیر محمد عبده و علامه طباطبایی، بر این نکته تأکید کردهاند که اقدام «ضرب» در این آیه باید کاملاً نمادین، خفیف و فاقد هرگونه آسیب بدنی یا روحی باشد. هدف نهایی از این اقدام (در صورت لزوم و پس از طی مراحل قبلی)، نه تحمیل سلطه مردانه یا تنبیه به معنای آزار، بلکه تلاش برای اصلاح رابطه و حفظ و استحکام بنیان خانواده است.
قرآن کریم پس از بیان مراحل سهگانه مواجهه با نشوز، بلافاصله با این عبارت هشدار میدهد «...فَإِنْ أَطَعْنَکُمْ فَلَا تَبْغُوا عَلَیْهِنَّ سَبِیلًا إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلِیًّا کَبِیرًا» - ...پس اگر از شما اطاعت کردند، دیگر راهی برای سرزنش آنان نجویید. همانا خداوند بلندمرتبه و بزرگ است. [۸]).
این فراز نشان میدهد که هدف نهایی، اطاعت و بازگشت به زندگی مشترک مسالمتآمیز است و پس از تحقق آن، هیچ بهانهای برای ادامه سختگیری و آزار زن وجود ندارد. یادآوری عظمت خداوند در پایان آیه نیز میتواند هشداری به مردان باشد که از قدرت نسبی خود سوءاستفاده نکنند و همواره عدالت و انصاف را رعایت نمایند.
جمعبندی و استدلال نهایی:
تفسیر آیه ۳۴ سوره نساء باید در چارچوب اهداف کلان قرآن کریم، یعنی عدالت، رحمت و کرامت انسانی صورت گیرد. برداشت خشونتآمیز از «ضرب» با این اصول بنیادین مغایرت دارد.
تأکید مفسران برجسته بر نمادین و غیرمؤذی بودن این اقدام و هشدار قرآن پس از ذکر مراحل سهگانه، نشان میدهد که هدف نهایی، اصلاح و حفظ خانواده در فضایی از عدالت و رحمت است، نه اعمال سلطه و خشونت.
بسیاری از مفسران برجسته در طول تاریخ اسلام، چهرههای کلاسیک مانند طبری و ابن کثیر و اندیشمندان معاصر نظیر محمد عبده و علامه طباطبایی، بر این نکته تأکید کردهاند که اقدام «ضرب» در این آیه باید کاملاً نمادین، خفیف و فاقد هرگونه آسیب بدنی یا روحی باشد.
هدف نهایی از این اقدام (در صورت لزوم و پس از طی مراحل قبلی)، نه تحمیل سلطه مردانه یا تنبیه به معنای آزار، بلکه تلاش برای اصلاح رابطه و حفظ و استحکام بنیان خانواده است.
۴. نقدِ رویکردهای ظاهرگرایانه:
هدف: نقد دیدگاههایی که با تفسیر تحتاللفظی از «وَاضْرِبُوهُنَّ» این آیه را مجوزی برای خشونت خانگی میدانند و بیان مشکلات اساسی این نگرش.استدلال: برخی افراد با اتکا به تفسیر سطحی و تحتاللفظی عبارت «وَاضْرِبُوهُنَّ» از آیه ۳۴ سوره نساء، این آیه را به عنوان مجوزی برای اعمال خشونت فیزیکی علیه زنان تلقی میکنند. با این حال، این نگرش با چالشها و مشکلات اساسی روبهرو است:
تغییر معنای واژگان:
همانطور که پیشتر نیز اشاره شد، واژه «ضرب» در زبان عربی دارای معانی متعددی است و محدود به معنای «زدن» فیزیکی نیست.
این واژه میتواند معانی گستردهای از جمله «ترک کردن»، «دوری گزیدن»، «مثال زدن»، «مسافرت کردن» و حتی «مهر زدن» داشته باشد.
برخی از مفسران معاصر، مانند امینه ودود، معتقدند که در این آیه، «ضرب» میتواند به معنای جدایی موقت و کنارهگیری از همسر باشد، نه لزوماً ضرب فیزیکی به معنای آسیب رساندن. این تنوع معنایی نشان میدهد که نمیتوان یک معنای واحد و خشونتآمیز را به طور قطعی به این واژه نسبت داد.
تغییر بافت اجرا:
آیه ۳۴ سوره نساء در یک بافت اجتماعی و فرهنگی خاص با ساختارهای خانوادگی معین نازل شده است. در جوامع سنتی، مردان اغلب نقش اصلی نانآور خانواده را بر عهده داشتند و مفهوم «قیّمیت» مردان (که در ابتدای آیه به آن اشاره شده) در آن چارچوب معنا پیدا میکرد.
اما در جامعه امروز که زنان نیز نقش فعال و فزایندهای در اقتصاد و اجتماع دارند و دیگر مردان انحصاراً تأمینکننده مالی خانواده نیستند، تفسیر سنتی و مطلق از «قیّمیت» مردان و متعاقباً برداشتهای مبتنی بر آن از آیه ۳۴ نیازمند بازنگری جدی است. تغییر نقشها و مسئولیتهای جنسیتی در عصر حاضر، اقتضائات جدیدی را در فهم روابط خانوادگی و تفسیر متون دینی ایجاد میکند.
تعارض با سیرۀ پیامبر(ص):
یکی از قویترین دلایل در رد تفسیر خشونتآمیز از آیه «ضرب»، سیره عملی و گفتاری پیامبر اکرم (ص) است. هیچ روایت معتبر و قابل استنادی وجود ندارد که نشان دهد پیامبر (ص) یا ائمه اطهار (ع) حتی یک بار همسران خود را مورد تنبیه بدنی قرار داده باشند.
برعکس، سیره نبوی همواره مملو از مدارا، احترام، مهربانی و خوشرفتاری با زنان بوده است. ایشان نه تنها از خشونت علیه زنان پرهیز میکردند، بلکه همواره بر اهمیت حفظ حقوق و کرامت آنان تأکید داشتند. این سیره عملی، که به عنوان بهترین الگو برای مسلمانان شناخته میشود، قرینه قوی بر این است که منظور از «ضرب» در آیه ۳۴ نمیتواند خشونت بدنی به معنای آزار و اذیت باشد، زیرا در غیر این صورت، با رفتار و گفتار خود پیامبر (ص) در تضاد خواهد بود.
که مؤثر باشد] بزنید. پس اگر از شما اطاعت کردند، دیگر راهی برای سرزنش آنان مجویید. همانا خداوند بلندمرتبه و بزرگ است.
روایت:
(همان روایت در بخش اول مجدداً قابل استناد است): «أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ لَکُمْ عَلَى نِسَائِکُمْ حَقًّا وَلَهُنَّ عَلَیْکُمْ حَقًّا... وَلَا تَضْرِبُوا نِسَاءَکُمْ.» (9) ای مردم، همانا برای شما بر زنانتان حقی است و برای آنان بر شما حقی است... و زنانتان را نزنید.
رویکردهای ظاهرگرایانه که با تفسیر تحتاللفظی از «وَاضْرِبُوهُنَّ» خشونت علیه زنان را مجاز میشمارند، با مشکلات اساسی در فهم معنای واژه «ضرب»، در نظر نگرفتن تغییرات بافت اجتماعی و تعارض با سیره عملی پیامبر اکرم (ص) مواجه هستند. یک تفسیر جامع و عادلانه از این آیه باید به این چالشها پاسخ دهد و با اصول کلی اسلام سازگار باشد.
5- پاسخ به پرسش عدالت الهی:
هدف: پاسخ به این پرسش که اگر خداوند عادل است، چرا به ظاهر چنین حکمی (تجویز «ضرب») را در قرآن آورده است.
استدلال: پرسش از عدالت الهی در مورد آیه ۳۴ سوره نساء و بهویژه عبارت «وَاضْرِبُوهُنَّ» یکی از مهمترین چالشهای پیش روی فهم این آیه است. برای پاسخ به این پرسش، میتوان دو سطح را در نظر گرفت:
سطح اول:
حکمت تشریع: احکام الهی در شریعت اسلام، همواره با در نظر گرفتن ظرفیت جامعه، شرایط فرهنگی و اجتماعی زمان نزول و مصالح بلندمدت انسانها تشریع شدهاند.
در جامعهای که خشونت علیه زنان امری نسبتاً رایج و پذیرفته شده بود و الغای کامل آن به یکباره ممکن نبود، قرآن کریم با تعیین مراحل محدود و مشروط برای مواجهه با نشوز، در واقع گامی بزرگ به سوی تعدیل و کنترل این خشونت برداشت.
تعیین مراحلی همچون موعظه و دوری در بستر پیش از «ضرب»، و تأکید بر عدم آسیبرسانی در صورت اعمال آن (بر اساس بسیاری از تفاسیر)، نشان از رویکرد تدریجی و حکیمانه شریعت در مواجهه با مسائل اجتماعی دارد. هدف، نه تجویز خشونت، بلکه تنظیم و محدود کردن آن در یک چارچوب اخلاقی و در شرایط خاص بوده است.
سطح دوم:
تفاوت بین «حکم الهی» و «سوءاستفاده بشری»: در طول تاریخ، بسیاری از احکام و آموزههای دینی، از جمله آیات مربوط به جهاد، طلاق و غیره، مورد سوءاستفاده افراد و گروهها قرار گرفتهاند و بهانهای برای اعمال ظلم و تجاوز شدهاند.
برای مثال، آیات جهاد در برخی موارد دستاویزی برای جنگهای توسعهطلبانه و کشتار بیگناهان قرار گرفته است. اما این سوءاستفادههای بشری، هرگز به معنای ناعادلانه بودن یا نادرست بودن اصل حکم الهی نیست، بلکه نشاندهنده خطا، انحراف و تفسیر نادرست انسانها در اجرای آن احکام است.
به همین ترتیب، اگر برخی افراد با تفسیر نادرست و خشونتآمیز از آیه «وَاضْرِبُوهُنَّ» به آزار و اذیت همسران خود بپردازند، این عمل ناشی از سوءاستفاده از حکم الهی است و نمیتوان آن را به عدالت خداوند نسبت داد.
فهم صحیح و جامع از این آیه با در نظر گرفتن تمام جوانب و اصول کلی شریعت، مانع از چنین برداشتهای نادرستی خواهد شد.
در این بخش، استناد مستقیم به آیه خاصی که به این دو سطح پاسخ دهد وجود ندارد، بلکه این استدلال بر فهم کلی از حکمت تشریع در اسلام و تجربه تاریخی سوءاستفاده از احکام دینی استوار است. با این حال، میتوان به آیاتی اشاره کرد که بر حکمت و تدریجی بودن نزول احکام دلالت دارند:
آیه: وَقَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا لَوْلَا نُزِّلَ عَلَیْهِ الْقُرْآنُ جُمْلَةً وَاحِدَةً ۚ کَذَٰلِکَ لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤَادَکَ ۖ وَرَتَّلْنَاهُ تَرْتِیلًا (10) و کسانی که کافر شدند گفتند: «چرا قرآن یکباره بر او نازل نشده است؟» این گونه [نازل کردیم] تا قلبت را به آن استوار گردانیم، و آن را به تدریج و با تأنی بر تو خواندیم.
این آیه به حکمت نزول تدریجی قرآن اشاره دارد که میتواند شامل حال احکام مربوط به روابط خانوادگی نیز باشد.
پرسش از عدالت الهی در مورد آیه «ضرب» با در نظر گرفتن حکمت تشریع احکام الهی و تفکیک بین اصل حکم و سوءاستفاده بشری قابل پاسخ است. نزول تدریجی احکام با توجه به شرایط جامعه و مصالح زمانه، و همچنین مسئولیت انسان در فهم و اجرای صحیح احکام، از جمله نکاتی است که در پاسخ به این پرسش باید مورد توجه قرار گیرد. سوءاستفاده برخی افراد از یک حکم، هرگز دلیلی بر ناعادلانه بودن آن نیست.
۶. رویکردهای معاصر برای کاهش چالشها:
هدف: بررسی دیدگاهها و رویکردهای معاصر فقها و اندیشمندان مسلمان که در تلاش برای ارائه تفسیری سازگارتر با ارزشهای مدرن و کاهش چالشهای ناشی از برداشتهای سنتی از آیه ۳۴ سوره نساء هستند.استدلال: در عصر حاضر، با تغییرات گسترده در ساختارهای اجتماعی، فرهنگی و حقوقی، و همچنین افزایش آگاهی نسبت به حقوق زنان و ضرورت برابری جنسیتی، رویکردهای نوینی برای فهم و تفسیر آیه ۳۴ سوره نساء ارائه شده است که هدف آنها کاهش چالشها و ارائه تفسیری عادلانهتر و سازگارتر با ارزشهای اسلامی است:
تأکید بر مراحل پیش از ضرب:
بسیاری از فقها و عالمان معاصر، با توجه به وجود ابزارهای مدرن برای حل اختلافات خانوادگی مانند گفتگو، مشاوره خانوادگی و مداخلات حقوقی، معتقدند که در شرایط کنونی، مرحله سوم (ضرب) در آیه ۳۴ عملاً غیرقابل اجرا یا حداقل بسیار محدود و مشروط است.
برای مثال، آیتالله سیستانی و یوسف القرضاوی از جمله این فقها هستند که بر اولویت و کفایت مراحل موعظه و دوری در بستر تأکید کرده و اجرای «ضرب» را در عصر حاضر بسیار دشوار یا منتفی میدانند. این رویکرد، با تأکید بر روشهای مسالمتآمیز و کارآمدتر، سعی در انطباق فهم آیه با مقتضیات زمان دارد.
بازتعریف قیّمیت:
برخی از اندیشمندان مسلمان معاصر، مانند نصر حامد ابوزید، پیشنهاد بازتعریف مفهوم «قیّمیت» مردان در آیه ۳۴ را مطرح میکنند.
آنها استدلال میکنند که قیّمیت نباید صرفاً بر پایه جنسیت و به صورت یکطرفه تعریف شود، بلکه باید بر اساس مسئولیتپذیری مشترک زن و مرد در اداره امور خانواده و ایفای نقشهای متقابل استوار باشد. این دیدگاه، ساختارهای سنتی قدرت در خانواده را به چالش میکشد و بر اهمیت مشارکت و همکاری برابر زوجین تأکید میکند.
تفسیرهای فمینیستی:
متفکران مسلمان فمینیست، مانند آمنه ودود و اسما بارلاس، با رویکردی انتقادی به تفاسیر سنتی از آیات قرآن، به بازخوانی این متون میپردازند.
آنها استدلال میکنند که روح حاکم بر قرآن، اصل برابری و کرامت ذاتی تمام انسانها، فارغ از جنسیت است. بر این اساس، احکام خاصی که به ظاهر نابرابری جنسیتی را تایید میکنند (مانند آیه ۳۴ سوره نساء)، باید در چارچوب این اهداف کلی و با توجه به بافت تاریخی نزول، بازتفسیر شوند.
این رویکردها تلاش میکنند تا تفسیری از قرآن ارائه دهند که با ارزشهای عدالت و برابری جنسیتی سازگارتر باشد و زمینههای تبعیض و خشونت علیه زنان را از بین ببرد.
در این بخش، به دلیل ماهیت آن که بیانگر دیدگاههای معاصر است، استناد مستقیم به آیات قرآن یا روایات نبوی وجود ندارد. بلکه این استدلال مبتنی بر نظرات و آرای فقها و اندیشمندان معاصر است.
برای نمونه میتوان به آثار و فتاوای آیتالله سیستانی، کتابهای یوسف القرضاوی در زمینه حقوق زن در اسلام، و نوشتههای نصر حامد ابوزید، آمنه ودود و اسما بارلاس اشاره کرد. از آنجا که ارائه ارجاع دقیق به تمام این منابع در این خلاصه ممکن نیست، به ذکر نام این اندیشمندان بسنده میشود.
رویکردهای معاصر در تفسیر آیه ۳۴ سوره نساء، با تأکید بر محدودیت شدید یا منتفی دانستن «ضرب» در عصر حاضر، بازتعریف مفهوم قیّمیت و ارائه تفسیرهای فمینیستی، تلاش میکنند تا تفسیری عادلانهتر، سازگارتر با ارزشهای مدرن و مبتنی بر روح کلی قرآن ارائه دهند و از چالشهای ناشی از برداشتهای سنتی بکاهند.
۷. سرپرستی در خانواده: دیدگاهی بر آیه ۳۴ نساء:
آیه ۳۴ سوره نساء به مسئله سرپرستی در خانواده اشاره دارد و دیدگاهی مطرح میکند مبنی بر اینکه مرد به عنوان سرپرست خانواده تعیین شده است.این دیدگاه، با استدلال بر ضرورت وجود رهبری واحد در واحد اجتماعی خانواده برای جلوگیری از هرج و مرج، این نقش را به مرد واگذار میکند.
نویسنده «تفسیر نمونه» معتقد است که این سرپرستی نباید به معنای استبداد و اجحاف تلقی شود، بلکه نوعی رهبری منظم با در نظر گرفتن مسئولیتها و لزوم مشورت است.
دلایل این امر، ویژگیهای احتمالی مردان در اولویت دادن به تفکر در برنامهریزی و توانایی جسمی بیشتر برای دفاع از خانواده، در کنار تعهد مالی آنان به تأمین زندگی شایسته برای همسر و فرزندان ذکر میشود. با این حال، تاکید میشود که این نقش، دلالتی بر برتری انسانی مردان نداشته و ملاک برتری در اسلام، تقوا است.(11)
۸. محدودیت حکم «ضرب» به زنان «ناشزه»:
نکته حائز اهمیت دیگر در تفسیر آیه ۳۴ نساء، محدود بودن حکم به زنان «ناشزه» است. «نشوز» در لغت به معنای سرکشی و در اصطلاح روابط زناشویی به معنای امتناع از انجام وظایف همسری و بروز نشانههای ناسازگاری است.(12)بنابراین، اجازه اعمال «ضرب» - حتی با فرض اثبات شرایط خاص آن - حکمی عمومی برای تمامی زنان نیست، بلکه صرفاً متوجه گروه خاصی است که از وظایف خود سرپیچی میکنند.(13)
۹. وظایف متقابل در قبال همسران نیکوکار:
در مقابل، بخش ابتدایی آیه ۳۴ نساء به زنانی اشاره دارد که در امور مالی، حفظ ناموس، احترام به همسر، نگهداری اسرار خانواده و رعایت حقوق الهی امانتدار و مسئولیتپذیر هستند. در مورد این دسته از زنان، مردان موظف به نهایت احترام و قدردانی هستند.بررسی دقیق آیه ۳۴ سوره نساء نشان میدهد که مسئله سرپرستی مرد در خانواده با مسئولیتها و مشورت همراه است و حکم مربوط به «ضرب» تنها در شرایط خاص «نشوز» و نه برای تمامی زنان مطرح شده است. همچنین، بر وظایف متقابل زوجین و لزوم احترام و قدردانی مردان از همسران نیکوکار تاکید شده است.
اکنون، اگر بخش بعدی مطالب یا استدلال خود را آماده دارید، لطفاً ارائه فرمایید تا با همین دقت و با ذکر تمامی ارجاعات به آن بپردازیم.
۱۰. وظایف مردان در قبال همسران ناشزه بر اساس آیه ۳۴ نساء:
آیه ۳۴ سوره نساء، وظایف مردان در مواجهه با زنانی که نشانههای سرکشی و نافرمانی از وظایف زناشویی در آنها آشکار میشود (ناشزه) را به صورت مرحلهای بیان میکند:مرحله اول: موعظه و اندرز:
در ابتدای بروز نشانههای نشوز و قبل از هر اقدام دیگری، مرد موظف است همسر خود را به وسیله اندرزهای دوستانه و بیان نتایج منفی این رفتارها، به راه راست هدایت کند و او را متوجه مسئولیتهایش نماید. این مرحله بر گفتوگو و تلاش برای اصلاح از طریق کلام تاکید دارد.
مرحله دوم: دوری در بستر:
در صورتی که موعظه و اندرز مؤثر واقع نشود، مرحله بعدی، دوری گزیدن مرد از همسر در بستر است. این بیاعتنایی و به اصطلاح قهر کردن، به منظور نشان دادن عدم رضایت از رفتار زن و احتمالاً تأثیرگذاری بر روحیه او برای بازگشت به مسیر صحیح است.
مرحله سوم: تنبیه بدنی (مشروط):
در صورتی که سرکشی و امتناع از انجام وظایف و مسئولیتها از حد بگذرد و نه اندرزها و نه دوری در بستر مؤثر واقع نشود، و راهی جز شدت عمل برای وادار کردن زن به انجام تعهدات و مسئولیتهایش باقی نماند، در این مرحله اجازه «تنبیه بدنی» (با شرایط خاصی که در تفاسیر ذکر شده است) به منظور وادار کردن آنها به انجام وظایفشان داده شده است.(14)
11.چرایی و کیفیت تنبیه بدنی در آیه ۳۴ نساء:
اینکه چنین تنبیهی علیه زنان از سوی قوانین اسلام روا دانسته شده امر غریبی نیست، زیرا همانطور که گفته شد این مجازات در مورد افراد وظیفهنشناسی مجاز شمرده شده که هیچ وسیله دیگری در باره آنان مفید واقع نشود و اتفاقاً این موضوع تازهای نیست که منحصر به اسلام باشد.در تمام قوانین دنیا هنگامی که طرق مسالمتآمیز برای وادار کردن افراد به انجام وظیفه، مؤثر واقع نشود، توسل به خشونت ناگزیر میشود.
نه تنها از طریق ضرب بلکه گاهی در موارد خاصی مجازاتهایی شدیدتر از آن نیز مجاز شمرده شده تا سرحد اعدام پیش میرود. در این مورد نیز گفته شده که این گونه برخورد با زنان یکی از مصادیق تعزیرات است هر چند در اینجا به شوهران اجازه داده شده است که با مراعات احتیاط این حکم را اجرا کنند.(۱5)
تذکر این نکته نیز بسیار ضروری است که منظور از «ضرب» و تنبیه بدنی در اینجا این نیست که مرد شلّاق بردارد و گوشت و پوست همسرش را با هم مخلوط کند و یا سیلی بر صورتش بنوازد و چهرهاش را سیاه و کبود کندو
چرا که هیچ یک از اینها در شرع اسلام جایز نیست و دیه دارد و حتی به نظر عدهای از فقها اگر مردی زن خود را به صورتی بزند که سرخ و سیاه شود یا منتهی به شکستگی گردد حکم قصاص جاری میشود.(۱6)
«تنبیه بدنی» مورد اشاره در این آیه همانطور که در بیانات معصومین نیز آمده است باید ملایم و خفیف باشد(17) تا آنجا که جمعی از مفسّران با الهام از آن روایات، در توضیح این آیه گفتهاند: «چیزی مانند زدن روی دستها با چوب مسواک!» و یا تنبیهی شبیه آن که او را فقط کمی ناراحت سازد ولی شدید نباشد و مجروح نکند.(18)
به هر حال آنچه مسلّم به نظر میآید این است که در سیر پیشرفت مشکلی که بین یک زوج پدید میآید، اگر یکی از دو مرحله اول مؤثر واقع شود و زن به انجام وظیفه خود اقدام کند مرد حق ندارد بهانهگیری کرده در صدد آزار زن برآید.
لذا به دنبال این بخش از آیه که موضوع «تنبیه بدنی» مطرح شده، بلافاصله گفته میشود که «اگر آنها اطاعت کنند به آنها تعدی نکنید». این صورتبندی کلیای از مسأله «تنبیه بدنی» زنان بود اما در پایان، تذکر دو نکته شاید تصور صحیحتر و کاملتری از این موضوع به ما بدهد.
۱2. تبیین وظایف و مسئولیتهای متقابل زوجین:
در پاسخ به این پرسش که منظور از «وظایف و مسئولیتهای» زن که سرپیچی از آنها مجوز تنبیه بدنی (با شرایط خاص) را فراهم میکند چیست، میتوان به عبارت «وَ اللاَّتی تَخافُونَ نُشُوزَهُنَّ» (و زنانی که از سرپیچی آنها بیم دارید) در آیه ۳۴ سوره نساء استناد کرد.«نشوز» در اینجا به معنای سرپیچی زن از تکلیف اختصاصیاش نسبت به شوهر در امر تمکین برای همآغوشی، بدون هیچ عذر موجهی تفسیر شده است.(19)
بر این اساس، امتناع زن از انجام کارهای خانه، نگهداری فرزندان، آشپزی و امور مشابه، از نظر شرعی حقی را برای مرد در جهت تنبیه بدنی ایجاد نمیکند.
۱۴. حق متقابل زنان در قبال نشوز مردان:
این پرسش مطرح میشود که آیا زنان نیز در مقابل امتناع همسرانشان از انجام وظایف و مسئولیتهایشان، حق قانونی مشابهی برای تنبیه آنها دارند؟ در پاسخ، فقها تصریح کردهاند که مفهوم «نشوز» تنها مختص سرپیچی زنان نیست، بلکه شامل هرگونه فرار از مسئولیت و عدم عمل به وظایف همسری از جانب هر یک از زوجین میشود.(20)بنابراین، اگر مردی از ادای حقوق همسرش - حقوقی نظیر پرداخت مهریه، نفقه، تأمین خوراک، پوشاک و مسکن مناسب، خوشرویی و حسن معاشرت(21) - امتناع ورزد، مشمول عنوان «نشوز» میگردد.
در صورت نشوز مردان، آنها نیز مستحق مجازات میشوند که مراحل آن عبارت است از پند و اندرز، تعزیرات معنوی مانند بیاعتنایی اجتماعی و در صورت عدم تأثیر، برخورد فیزیکی. با این حال، به دلیل محدودیت عملی این امر برای زنان و سلطه مردان، حاکم شرع موظف است مردان سرکش و متخلف را به انجام وظایفشان ملزم کند.
داستان برخورد حضرت علی (ع) با مردی که به همسرش اجحاف میکرد و با تهدید به شمشیر او را وادار به تسلیم در برابر حق کرد، نمونهای از این اقدام است.(22)
۱۵. جمعبندی درباره عدالت در حکم آیه ۳۴ نساء:
با این توضیحات، روشن میشود که حکم مذکور در آیه ۳۴ سوره نساء، متضمن بیعدالتی و تبعیض علیه زنان نیست. همانطور که زن میتواند حقوق قانونی خود (مهریه، نفقه و غیره) را از همسرش مطالبه کند.و در صورت امتناع او، به دادگاه مراجعه کند، مرد نیز حق دارد از بهرهمندیهای قانونی خود در زندگی زناشویی استفاده کند و زن حق ندارد مانع او شود. مفهوم «نشوز» و مسئولیتهای متقابل، چارچوبی برای حفظ حقوق هر دو طرف در زندگی مشترک فراهم میکند.
۱۶. تأکیدات اسلام بر مهر، گذشت و محبت با زنان:
توصیههای دین اسلام به مهربانی و خوشرفتاری با همسران به مراتب گستردهتر و با تأکید بیشتری نسبت به موارد استثنایی و مشروطی همچون تنبیه بدنی مطرح شده است. قرآن کریم، پیوند میان زن و مرد را از نشانههای الهی و مظهر رحمت و مودت خداوند میداند(۲3).همچنین، عفو و گذشت به عنوان یک ارزش والای انسانی در آیات متعددی مورد ستایش قرار گرفته و در آیه ۳۴ سوره فصلت فرمان داده شده که حتی بدی نیز باید با نیکویی پاسخ داده شود:
«ادْفَعْ بِالَّتی هِیَ أَحْسَن». علاوه بر این، در آیه ۱۹ سوره نساء، خداوند متعال مردان را به خوشرفتاری و معاشرت نیکو با همسران خود امر میفرماید: «وَ عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوف».
روایات فراوانی از پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) در زمینه مهربانی، عطوفت و مدارا با زنان نقل شده است و ایشان مردان را از هرگونه خشونت و ضرب و شتم همسرانشان به شدت منع کردهاند(۲4).
به عنوان نمونه، در روایتی آمده است که پیامبر (ص) با تعجب میفرمایند: «آیا یکی از شما همسرش را کتک میزند سپس میخواهد با او همآغوش باشد؟!»(۲5).
همچنین، ایشان در مورد مردانی که همسران خود را مورد ضرب قرار میدادند، فرمودهاند: «این مردان، نیکان نیستند»(26). پیامبر (ص) در توصیههای خود به مردان درباره نحوه رفتار با همسرانشان میفرمایند: «ای مردم در مورد همسران خود خیلی مراقبت نمایید؛ زیرا آنان با پیمانهای الهی در اختیار شما قرار گرفتهاند و شما با کلمات مخصوص خداوند آنان را برای خود حلال کردهاید»(27).
ایشان همچنین در بیان زشتی برخورد خشونتآمیز با همسران این نکته را گوشزد میکنند که: «یکی از نشانههای بدترین مردان این است که همسر و بنده خود را بزند و به آنها رحم و عطوفت نشان ندهد»(28).
نتیجه:
در پایان این واکاوی جامع، آشکار میگردد که آیه ۳۴ سوره نساء، بههیچوجه مجوزی فراگیر برای خشونت علیه زنان محسوب نمیشود.بررسی دقیق سیاق آیه، مراحل سهگانه حل اختلاف، محدودیتهای معنایی واژه «ضرب»، انطباق با اهداف کلان قرآن و مهمتر از همه، سیره عملی پیامبر اکرم (ص) که همواره بر مدارا و محبت با همسران تأکید داشتند، همگی دلالت بر تفسیری محدود و مشروط از این فراز دارند.
رویکردهای معاصر فقها و اندیشمندان اسلامی نیز، با توجه به تغییرات اجتماعی و فرهنگی، بر اولویت روشهای مسالمتآمیز و غیرخشونتآمیز در حل اختلافات خانوادگی تأکید میکنند.
بدین ترتیب، میتوان نتیجه گرفت که روح حاکم بر آموزههای اسلامی در روابط زوجین، مبتنی بر مهربانی، مودت، گذشت و درک متقابل است و توسل به تنبیه بدنی، تنها در شرایط استثنایی و با کیفیتی بسیار محدود، به عنوان آخرین راهکار و نه هدف اصلی، مطرح شده است.
فهم صحیح این آیه، مستلزم در نظر گرفتن تمامی این جوانب و پرهیز از برداشتهای سطحی و خشونتآمیز است.
ارجاعات:
1.سوره نساء، آیه ۳۴.2. ترمذی (3087،1163)
3. سوره بقره، آیه ۲۳۱.
4. ترمذی (3087،1163)
5.سوره نساء، آیه ۱۳۵.
6. سوره روم، آیه ۲۱.
7.سوره اسراء، آیه ۷۰.
8. سوره نساء، آیه ۳۴.
9. ترمذی (3087،1163)
10. سوره فرقان، آیه ۳۲.
11.تفسیر نمونه، مکارم شیرازى، ناصر، دارالکتب الإسلامیة، تهران، 1371 هـ ش، چاپ دهم، ج 3، ص 370 و ۳۷۱.
12. پیام قرآن، مکارم شیرازی، ناصر، دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1386 هـ ش، چاپ نهم، همان، ج ۱۰، ص ۱۹۰.
13. فرهنگ معاصر عربی فارسی، آذرنوش، آذرتاش، نشر نی، تهران، ۱۳۸۸ هـ ش، چاپ دهم، ص ۶۹۰.
14.تفسیر نمونه، مکارم شیرازى، ناصر، دارالکتب الإسلامیة، تهران، 1371 هـ ش، چاپ دهم، ج 3، ص 371.
15. پیام قرآن، مکارم شیرازی، ناصر، دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1386 هـ ش، چاپ نهم، همان، ج ۱۰، ص ۱۹۱.
16. من وحی القرآن، فضل الله، محمدحسین، دارالملاک، بیروت، 1419 هـ ق، چاپ اول، ج 7، ص 228.
17. من لا یحضره الفقیه، شیخ صدوق، محقق/مصحح: غفاری، علی اکبر، دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1413 هـ ق، چاپ دوم، ج 3، ص 521. (ذکر قول امام صادق (ع))
18. پیام قرآن، همان، ج ۱۰، ص ۱۹۱.
19. پیام قرآن، مکارم شیرازی، ناصر، دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1386 هـ ش، چاپ نهم، همان، ج ۱۰، ص ۱۹۲.
20. همان، ج ۱۰، ص ۱۹۳.
21.همان، ج ۱۰، ص ۱۹۳.
22.همان، ج ۱۰، ص ۱۹۳-۱۹۴.
23.سوره روم، آیه ۲۱.
24. روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم و السبع المثانی، آلوسى، محمود بن عبدالله، گردآورنده: شمس الدین، سناء بزیع، شمسالدین، ابراهیم، محقق: عبدالبارى عطیه، علی، دارالکتب العلمیة، منشورات محمد علی بیضون، بیروت، 1415 هـ ق، چاپ اول، ج 3، ص.تفسیر القرآن العظیم، ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، محقق: شمس الدین، محمد حسین، دارالکتب العلمیة، منشورات محمد علی بیضون، بیروت، 1419هـ ق؛ چاپ اول، ج 2، ص 258.
25.الکافی، کلینی، محمد بن یعقوب، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ۱۴۰۷ هـ ق، چاپ چهارم، ج 5، ص 509.
26. روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، همان.
27. الخصال، شیخ صدوق، محمد بن علی، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، دفتر انتشارات اسلامی، قم، ۱۳۶۲ هـ ش، ج ۲، ص ۴۸۷.
28. تهذیب الاحکام، شیخ طوسی، محمد بن حسن، محقق: موسوی خرسان، حسن، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ۱۴۰۷ هـ ق، چاپ چهارم، ج ۷، ص ۴۰۰.
منابع:
https://blestfamily.com/print-article.php?pid=444https://aeene-rahmat.ir/fa/article/index/42910
https://wiki.ahlolbait.comآیه 34 سوره نساء
https://alvahy.comآیه ۳۴ - سوره نساء