
طرح مسأله و ضروت بحث
ازدواج یکی از اساسیترین مراحل زندگی هر فرد است که با خود مسئولیتها و تعهداتی را به همراه دارد. در این میان، تنظیم عقود و شروط ازدواج، نقشی کلیدی در شکلدهی به زندگی مشترک ایفا میکند.اگرچه بسیاری از زوجین به هنگام ثبت ازدواج، به شروط و قراردادهایی که در سند آمده است توجه نمیکنند، اما حقیقت این است که این شرایط میتوانند تأثیر بسزایی در روابط آنها داشته باشند. شناخت دقیق و همهجانبه از این شروط، تأمین ایمنی و آرامش در ازدواج را به ارمغان میآورد.
این مقاله به بررسی ملاحظات اصلی در تنظیم عقود و شروط ازدواج میپردازد. از ضرورت شناخت همسر آینده، ابزار ارزیابی و اجتناب از فشارهای اجتماعی گرفته تا اهمیت ثبت مکتوب این شروط، تمامی این موارد به زوجین کمک میکند تا بدون تعارض و سوءتفاهم به آیندهای روشن و پایدار قدم بگذارند.
بیایید با هم نگاهی عمیقتر به این موضوع بیندازیم و بدانیم که چگونه میتوانیم به تنظیم شروط معقول و مؤثر بپردازیم که زندگی مشترک را تسهیل و تقویت کند.
این نوشتار، به بررسی اهمیت عقود و شروط ازدواج و نقش آنها در زندگی مشترک میپردازد. با ملاحظاتی برای تنظیم شروط ازدواج، شما میتوانید بدون ایجاد تعارض و با فهمی عمیقتر از ارتباطات عاشقانه خود، به سمت زندگی پایدار و رضایتبخش حرکت کنید.
عقود و شروط ازدواج
یکی از مسائل پراهمیت در تصمیمگیری ازدواج، عقود و شرایطی است که ضمن یا بعد از انتخاب دختر و پسر تنظیم می شود که خود از جنبه های زیر قابل ارزیابی و توضیح است:۱. قواعد اصلی در تنظیم عقود و شروط ازدواج
اولین سوالی که مطرح است این است که آیا تنظیم چنین قواعد و قراردادن چنین شروطی درست است و انجام آن ضروری است؟در صورت مثبت بودن پاسخ این سوال، جهت نیل به ارزش این قرار و شرطها چه ملاحظاتی اصولی است؟
هر قراردادی احتیاج به قواعد و شرایطی دارد که امروزه به واسطه کثرت برخی از شروط، در سند تعبیه شده برای ازدواج، ضمن چند بند، مکتوب گردیده است که عموما زوجین مطالعه کرده یا نکرده در هنگام ثبت سند و محضری کردن ازدواج، آنها را امضاء می کنند و نسبت به رعایت آن متعهد می شوند.
برخی دیگر از شروطی که مورد نظر طرفین باشد، در فهرست شرایط ضمن عقد قابل تنظیم و تعهدگیری و تعهدبخشی است. چنین اقدامی نیز جزء حقوق افراد محسوب می شود و هم می تواند از بروز برخی آسیب و خلل به حوزه ازدواج زوجین پیشگیری کند و یا در هنگام بروز اختلاف و اصطکاک بین زوجین، تکیهگاه پیگیریهای حقوقی و قانونی شود.
اما آنچه در تنظیم این عقود و شرایط باید مورد نظر باشد و غفلت از آن خسارت بار است، شامل ملاحظات زیر است:
* مبنای تصمیمگیری نباشد و جای شناخت را نگیرد
گاهی زوجین یا والدین آنها می خواهند ضعف ناشی از کسب شناخت لازم را با قراردادن این شروط جبران کنند.یعنی به جای آنکه همت خود را صرف سنجش تناسب لازم بین دختر و پسر برای شکلدهی یک زندگی نمایند، به دنبال آنند تا مجهولات و احتمالات خود را در قالب این تعهدات تضمین نمایند که گمان باطلی است.
* وسیله ارزیابی ارادت و انتخاب نباشد
گاهی نیت دختر یا پسر یا اطرافیان آنها از قراردادن شرایط بهویژه گذاشتن شرایط سنگین و سخت، سنجش عیار و میزان ارادت و انس مخاطب است.مثلا دختر یا خانواده وی بعد از گذاشتن مهریه سنگین، معتقدند چنانچه خواستگار ارادتش حقیقی باشد پا پس نمی کشد!
* قصد مهار و تسلیم و احاطه نباشد
عده کثیری نیز هدفشان از قراردادن این شرایط بهدست گرفتن ابزار و حربه ای برای مهار مخاطب یا وسیله ای برای فشار بر وی است.یعنی خود موضوع مورد عقد و شرط، مدنظر نیست و از آن بهعنوان وسیله ای برای فرصت احاطه و تسلط بر مخاطب خود بهره می گیرند.
خطای درشت این افراد آن است که اگر حقوق وسیله گروکشی و احاطه یکی از زوجین بر دیگری باشد، مخاطب هم می تواند از حقوق مرتبط با خودش، چنین رفتاری را دنبال کند و این خود از عوامل ایجاد شکاف و گسست بین زوجین است.
* انجام ازدواج را با مانع روبرو نکند
یکی از ترس هایی که جوانان را از سیر به سمت ازدواج بیم می دهد، شروطی است که والدین در هنگام ازدواج فرزند بر آن تمرکز می کنند.بسیاری از والدین انتظار دارند فرزندشان به موقع ازدواج کند و از آسیب های متعددی که وی را تهدید می کند در امان بماند، اما در هنگام تصمیم فرزند خود بر شکلدهی ازدواج، شروطی را تعیین و تکلیف می کنند که خود نقض غرض پیشین آنهاست.
آگاهی یا احتمال جوانان بر چنین شروط مزاحمی، از عوامل عمده انحراف رفتار جوانان از سیر به سمت ازدواج، به گودال روابط ناامن با جنس مخالف است.
* واقعی و قابل دستیابی باشد
برخی به امید خاص بودن یا به خاطر احساس تفاوت با دیگران، شروط و عقودی را عنوان می کنند که قابل دستیابی نیست یا قابلیت حقوقیسازی ندارد که متأسفانه برخی از دفاتر ثبت ازدواج بدون توجه به عملیاتی نبودن شروط و تنها برحسب درخواست افراد، نسبت به تنظیم آنها ابایی ندارند که می تواند در هنگام پیگیریهای حقوقی افراد را به دردسر بیندازد.
* بر حسب ارزش و تأثیرش در روابط زوجین تصمیمگیری شود نه نگاه جامعه یا انتظار اجتماعی
عده زیادی از افراد نیز گذاشتن این عقود را بدون در نظر گرفتن نتایج و آثار آن بر زندگی زوجین، به عنوان ملاکی برای شأن و ارزش خود نگاه می کنند و یا به دنبال تفاخر بر دیگران می باشند و خیال می کنند هر قدر شروط عقد بیشتر و سنگین تر باشد، قدر و منزلتی بیشتر برای ایشان در منظر اجتماع محسوب می شود!* ابزار شان و قیمت افراد محسوب نگردد
هستند خانواده هایی که این شروط یا عقدهای ضمن ازدواج را مثل هر معامله دیگری به حساب آورده، خیال خرید و فروش پیدا می کنند و بر همین منظور مترصد کسب امکان یا دریافت امتیازی از مخاطب خود در مسیر ارائه جواز ازدواج می باشند.اینکه مادر پسر گمان می کند فرزند خاصی دارد که باید امتیاز ویژه ای در ازدواج دادن وی قرار دهد، یا والدین دختر گمان می کنند چون فرزندشان خواستگارهای متعددی دارد باید شرط ویژه و درشتی قرار بدهند از جمله این موارد است.
* با قواعد شرعی و عقلی و عرفی در تزاحم نباشد
تقابل شروط تنظیم شده با قواعد شرعی و عقلی و عرف های رایج و مقبول و پسندیده زمینه، رنجش میان زوجین و سردرگمی در هنگام پیگیری های حقوقی را موجب می شود.* وسیله مخالفت والدین با انجام ازدواج قرار نگیرد
گاهی هدف از قرار دادن این شروط، گذاشتن مانع بر سر راه ازدواج است. یعنی والدین دختر یا پسر که موفق به قانع کردن فرزند خود از انصراف نسبت به چنین ازدواجی نگردیدهاند، قراردادن شرایطی که عمدتا قابل اجرا یا پذیرش از ناحیه مخاطب نیست را ابزاری برای ممانعت از انجام ازدواج فرزند قرار می دهند.خطای این اقدام آن است که عاطفه و میل فرزندی که مجاب و قانع نگردیده است، با چنین شرایطی برطرف نمی شود و می تواند خسارتی جدی به فرد و زندگی آتی او وارد کند.
والدینی که می خواهند با گذاشتن این شروط راهی برای ممانعت از ازدواج فرزندشان دستوپا کنند، باید بدانند با میل و انسی که در دل فرزندشان باقی می گذارند، احساس رضایت و آرامش وی را در انتخاب بعدیاش تباه می کنند.
* بر حسب اثر و فایدهاش در ازدواج معین شود نه بر حسب رسم خانوادگی و فامیلی و قومی
برخی از افراد که به شدت تحت تأثیر یا حتی تسلیم به رسوم و آداب پیشینیان خود یا دیگر رسوم خانوادگی فامیلی یا قومی می باشند که عمدتا بر زمینه یا نتیجه منطقی و معقولی استوار نیست، نه تنها با قرار دادن این شروط به شکلدهی و پایداری ازدواج کمکی نمی کنند، که جوانان را از مراجعه به والدین یا استمداد از ایشان برای انجام ازدواج زده و عاصی کرده، به بیراهه های تباهی سوق می دهند.شرطی مثل مهریه را فلان میزان قرار می دهیم چون هیچ یک از اعضاء فامیل ما کمتر از آن قرار نداده و نمی پسندند، از جمله این موارد است.
* به منظور ایجاد تغییر و اصلاح افراد اختیار نشده باشد
برخی از افراد گمان می کنند قراردادن این شروط وسیلهای برای ایجاد تغییر یا اصلاح در مخاطب است.مثلا برای فردی که سابقه تدخین دارد، شرط ترک آن را قرار می دهند یا برای کسی که فاقد شغل مشخص و متینی است یا اصولا شخصیت چنین فعالیت شغلی را ندارد، داشتن شغل آبرومند را شرط می کنند.
* مکتوب و مدون شود
برخی از افراد برحسب ملاحظات نابجا یا ضعف هایی که برای تعیین و ثبت شروط مورد نظر خود دارند و یا به واسطه فوران عاطفه های جوانی، به بیان شفاهی آنها بسنده می کنند یا بدون توجه به قابلیت و نیت خود متعهد می شوند، که تمرکز بر آنها در جریان زندگی مشترک، می تواند از عوامل فاصله و تقابل بین زوجین گردد.این چنین شروطی عموما بین دختر و پسر گذاشته می شود و از علنی کردن آن نزد والدین بیم دارند.

۲. ملاحظات لازم در تنظیم عقود و شروط ازدواج
* رضایت و آمادگی و انگیزه و تصمیم افراد در آن ملاک باشد و وادارسازی نباشد
یکی از مهم ترین ملاحظاتی که دختر و پسر و خانواده های آنها باید در هنگام تعیین شروط ازدواج به آن اهتمام و تمرکز داشته باشند این است که تعیین چنین شروطی باید با رضایت آمادگی انگیزه و تمایل و تصمیم افراد همراه باشد.هر قدر در شکلدهی این شروط الزام و اجبار و وادارسازی حاکم باشد، نقش و تأثیر مثبت آن به سمت آثار سوء تغییر کرده به جای ارزشسازی، فراهم کردن امنیت، پایداری و استقرار زندگی، تعهدآفرینی و هر نتیجه مطلوب دیگر، وسیلهای برای فاصله و رنجش، بغض و کینه، تقابل و جدال بین دختر و پسر و خانواده های آنها می شود.
از همین روست که نبی گرامی اسلام (صلّی الله علیه و آله) فرمودند:
«مهریه دختر که سنگین باشد، کینهای از او و خانوادهاش در دل مرد شکل میگیرد که تنها با مرگ وی از بین میرود.»
پس اینکه برخی گمان کرده اند مهم، موفق شدن به اخذ تعهد از مخاطب و وادارسازی او به پذیرش شرط مورد نظر است، غلط فاحشی است که بیشتر از تعهد دهنده، تعهد گیرنده را درگیر خسارت می کند.
عجیب اینکه برخی از افراد برای اعمال شروط سنگین خود در جلسات بلهبرون و تعیین شرایط، دنبال افراد مسلّط و جسور و مثلا خبرهای میگردند تا نیت اعمال شرایط مد نظرشان را عملی کنند.
* قابلیت تغییر و تبدیل داشته باشد
یکی از ملاحظات دیگر این است که قراردادن شروط باید با هدف معلوم و سالم و منصفانه ای طی شود و در صورت تأمین هدف شروط مدنظر، قابلیت تغییر و تبدیل داشته باشد.مثلا اینکه خانواده دختر بگویند ۵۰۰ سکه مهریه قرار می دهند و اصرارشان بر عدد سکه ها باشد و چنانچه خانواده پسر مهریه را به تملک زمین یا چیزی معادل آن قرار دادند، نپذیرند و مصر بر تعداد سکه ها باشند. یا اینکه شغل مرد را در فعالیتی اداری و به صورت کارمندی شرط کنند، از جمله اصرارهای جزمی غلطی است که می تواند فرصت ازدواج را برای دختر کم یا متوقف کند.
* برحسب توانمندی و قابلیت واقعی افراد تعیین شود
مهریه و شروط ضمن آن یک تعهد واقعی است که پذیرش آن می بایست برحسب توانمندی و امکان پرداخت آن تعیین شود.از آنجایی که در بسیاری از خانواده ها مبنا را بر عدم درخواست و پرداخت آن می گذارند و عبارت مشهور چه کسی داده و چه کسی گرفته! را برای آن به کار می برند، از قراردادن صوری و پذیرش نمایشی آن ابایی ندارند. حال آنکه علاوه بر آمار قابل توجه محبوسینی که به واسطه عدم پرداخت مهریه زندانی گردیده اند، از آنجایی که پذیرش این تعهد خود ملاکی برای میزان مسئولیتپذیری افراد می باشد، چنین قراردادهایی که با نیت واقعی افراد تناسبی ندارد، خود مشوقی برای گریز از تعهدهای لازم دیگر در جریان زندگی مشترک می شود.
* برحسب نیت میل و رضایتمندی پذیرنده تعهد تنظیم شود، نه برحسب توقع و انتظار گذارنده تعهد
مهریه و شروط ضمن عقد قسمتی از زندگی مشترکی است که قصد تأسیس آن را داریم و لازم است معرف همراهی و هماهنگی زوجین در مسیر تشکیل و تحکیم زندگی باشد، نه اینکه به صورت زحمت، ممانعت و فشار و سدّ و جلوگیری یکی بر دیگری نیت شود.بیجهت نیست که اولین اختلاف و تقابل بین زن و مرد و خانوادههایشان از همین قرارداد و شروط آغاز می شود!
یک کار خوب آن است که بهجای آنکه بپرسیم دختر و خانوادهاش چه شرایط و مهریه و قراردادهایی را تعیین می کنند، بپرسیم پسر و خانوادهاش مایل به قبول کردن چه تعهداتی هستند که آمادگی پذیرش آن را دارند.

۳. شکل بیان و شرح عقود و شروط ازدواج
یکی از اشکالات بزرگ در شرایط انجام عقد آن است که چه در تعیین آن از طرف دختر و خانوادهاش، و چه در قبول یا رد آن از طرف پسر یا خانوادهاش، توضیحاتی صورت نمی گیرد و ناخودآگاه افراد به سمت تحلیل و تفسیر مقاصد یکدیگر منحرف می شوند.شرح صریح و صادقانه نیت و قصدی که در تعیین و تنظیم شرایط و همچنین پذیرش یا عدم پذیرش آن مدنظر داریم، مخاطب ما را به فهم بهتر درخواستها و دغدغههای ما رهنمون می کند و از تفسیرهای نابجا و تحلیلهای نادرستی که می تواند مانع پیشبرد ازدواج شود، جلوگیری می کند.
مؤلف این اثر شاهد موارد پرشمار از حسرت و رنج جوانان و خانواده های آنان بوده است که بعد از تعیین شرایط و عدم شکلگیری ازدواج معتقد بودند که قصد ما از این شرایط آنی نبود که خواستگار و بستگانش از پذیرش آن منصرف شدند. یا می گفتند هیچ کدام از این شرایطی که مطرح کردیم، برایمان ارزش و اهمیتی نداشت. و یا از طرف پسر و بستگانش مطرح می شد که ما نیت پذیرش شرایط را داشتیم و قصدمان از مخالفت با شرایط، رد آن نبود و...
بسیارند از این دست مواردی که جوانان یا خانواده هایشان معترفند که به شکلگیری ازدواج جوانشان با مخاطب مورد نظر امید و شوق فراوان داشتهاند، ولی با تعیین شرایط و برداشتهای ناشی از آن، مانع از سیر آن به سرانجام شکلگیری ازدواج گردیدهاند. حسرت هایی که گاهی تا پایان عمر هم با افراد باقی می ماند.
از این رو لازم است بدون هیچ پیچیدگی یا پنهانسازی، با شرح روشن نیت و قصد خود از تعیین یا رد شرایطی که مطرح گردیده است، مخاطب خود را به فهم دقیق و درستی از هدفی که داریم یا دغدغهای که نگران آن هستیم راهنمایی کنیم.
چه بسا این شرح ها به تغییراتی جدی و اثرگذار در تصمیم کسانی که شرایط را تعیین می کنند یا قصد قبول آن را دارند منجر شود.
بنابراین می توان به ملاحظات زیر در شکل بیان شروط مورد نظر و شرح آنها توجه نمود:
* انگیزه و هدف از عقد و شرط گذاشته شده تبیین شود
توضیح اینکه قصدمان از مقدار مهریه، شرط تحصیل، محل اسکان، مقدار نفقه یا موارد دیگری همچون وکالت حق طلاق، حق حضانت فرزند و دیگر شروط مورد نظر چیست و در چه صورتی خیالمان آسوده میگردد و چه جایگزینهایی را برای رهایی از دغدغه و نگرانی خود مناسب محسوب می کنیم.و یا توضیح آنکه چرا از پذیرش مهریه سنگین استنکاف می کنم و چرا از پذیرش این شرط و آن قرار اجتناب می کنم و چه نگرانی و دغدغهای مانع پذیرش آن می شود، می تواند به راحتی ذهن مخاطب مرا آگاه و آرام نماید و شاهد مواردی از این دست نباشیم که دختر و خانواده وی بگویند ما هیچ توجهی به مسائل مالی نداریم و هیچ چشمداشتی به حقوق مورد نظر نداشتیم و تنها هدفمان یکسانی شرایط و عدم تبعیض بین شرایط ازدواج فرزندمان با دیگر خواهرانش بود!
یا پسر بگوید علت مخالفت من با مهریه تعیین شده، گریز از تعهد مالی نبود و می خواستم در مسیر فرهنگسازی مهریه های سبک و روان قدمی بردارم!
* اختلاف رأی جوان و والدین در عقد و شرط معین شده تشریح شود
در موارد فراوانی بین نگاه والدین دختر یا پسر با جوان خود در تعیین یا قبول و رد شرایط مطرح شده، اختلافی مبنایی و اساسی وجود دارد که عدم تفکیک آن از طرف مخاطب، منجر به برداشت ناصواب جوانان از یکدیگر می شود.حتی کم نیستند والدینی که در شرایط مورد نظر در موضعی مقابل و مخالف جوان خود قرار دارند، در حالی که موضع آنها به حساب جوانشان گذاشته می شود.
از این رو لازم و ضروری است دختر یا پسر در جریان مصاحبه خواستگاری، به تفاوت دیدگاه خود و خانوادهشان در شرایط مطرح شده اهتمام نمایند و حتی در تبیین قصد و نیت والدین خود، مخاطب خویش را آگاه نمایند.
* موضع مخاطب سنجش شود
کار لازم دیگر این است که بیان شرایط در فضای الزام و جزم مطرح نگردد و این طور نباشد که با این شرایط پذیرفته می شود یا امکان موافقت با ازدواج نیست. بلکه پس از طرح شرایط و در همان زمان و جایگاه طرح، موضع مخاطب سوال و جستجو شود.این کار باعث می شود امکان ایجاد تغییر در شرایط تعیین شده با همفکری و همراهی یکدیگر فراهم شود. به عبارتی دیگر فرصت تبدیل و تغییر و کم و زیاد کردن شرایط با مشارکت هر دو خانواده مهیا شود.
این سنجش می تواند در جریان گفتگوی دختر و پسر به شکلی پیش رود که دختر و پسر با آگاهی از شرایط مورد نظر والدین یکدیگر، امکان تأثیرگذاری در والدین خود نسبت به تغییرات شروط را از پیش داشته باشند تا به طور ناگهانی و بدون اطلاع قبلی با مانع شرایط روبرو نشوند.
عموما این سنجش مانع از آن می شود که به خاطر بروز اختلاف دیدگاه بین دو خانواده در موضوع تعیین مهریه، زمینه یک شکایت یا رنجش دائمی شکل بگیرد.

جمعبندی و نتیجهگیری
تنظیم عقود و شروط ازدواج یکی از مسائلی است که باید با دقت و نظر صحیح به آن پرداخت. شناخت و درک دقیق از این شروط میتواند به عنوان ابزاری مؤثر در جلوگیری از مشکلات و تنشها در زندگی مشترک عمل کند. اضطراب، تضاد و سردرگمی در روابط زوجین، اغلب به دلیل سوءتفاهم و عدم پذیرش شرایط صحیح ناشی از ناآگاهی حاصل میشود.ملاحظاتی مانند رضایت و آمادگی هر دو طرف در تعیین شروط، تنظیم آنها بر اساس قابلیتهای واقعی و همچنین اجتناب از شرطهای سنگینی که ممکن است به افراط در روابط منجر شود، نقطه عطفی در روند ازدواج محسوب میشود. بهویژه، از آنجا که کلمات ما میتوانند بار معنایی و احساسی عمیقی داشته باشند، شفافسازی اهداف و نیتهای متقابل میتواند انقلاب بزرگی در روابط ایجاد کند.
در نهایت، انتخاب شروط مناسب و متناسب با واقعیات زندگی و نیازهای فردی و اجتماعی، نه تنها به تحکیم روابط زوجین کمک میکند، بلکه احساس امنیت و آرامش را در آنها تقویت میکند.
با دانشی جامع و همراه با خیرخواهی متقابل، میتوان به یک ازدواج موفق و پایدار دست یافت که نه تنها زندگی مشترک را زیباتر میکند، بلکه به هر دو طرف فرصت رشد و شکوفایی را میدهد. با توجه به تمام نکات مطرح شده، ضروری است که جوانان و خانوادهها با دقت بیشتری به تعیین شروط و عقود بپردازند تا بتوانند آیندهای روشن و امیدبخش را برای خود رقم بزنند.
منبع:
کتاب ازدواج (کتاب اول: تاسیس)، دکتر حمید حبشی، نشر معارف، چاپ ششم، 1403 ش، صص 309-298.تهیه و تنظیم: تحریریه راسخون