
تاریخ بشریت، همواره صحنه نبرد دائمی میان حق و باطل بوده است؛ نبردی که هرچند در لباسها و زمانهای مختلفی ظاهر میشود، اما جوهره آن تغییر نمیکند.
در این میان، واقعه کربلا با تمام ابعاد خود، نه صرفاً یک رویداد تاریخی، بلکه به یک الگوی جاودانه برای تمامی آزادگان جهان تبدیل شده است. جمله پرمغز و حماسی «کلُّ یومٍ عاشورا و کلُّ ارضٍ کربلاء»، که مختص به فرد یا گروه خاصی نیست و همواره مورد استفاده رهبران و حسینیان واقعی زمان قرار گرفته، این حقیقت را به بهترین شکل ممکن تبیین میکند.
این جمله، فراخوانی است برای درک دائمی مسئولیت، لزوم ایستادگی مستمر در برابر ظلم و استکبار، و پیادهسازی نقش بیبدیل کربلا در هر زمان و مکان: ایستادگی معدود در برابر کثیر، و شکست دادن ظالم حتی در اوج قدرت ظاهریاش.
این درس تاریخی و الهی، در بزنگاههای حساس حیات ملتها، به منبع الهام و قدرت تبدیل میشود. جایی که یزیدیان زمانه، با تمامی ابزارهای نظامی، اقتصادی و رسانهای خود، به میدان میآیند تا اراده حق را در هم بشکنند، اما با دیوار بلند مقاومت و بصیرت ملتها روبرو میشوند.
هدف این مقاله، تحلیل و تبیین چگونگی تجلی نقش کربلا در جنگ ۱۲ روزه تحمیلی صهیونیسم جهانی بر ایران اسلامی است. در این نبرد، ایران اسلامی نه تنها از حیث نظامی به پیروزی رسید، بلکه ثابت کرد که منطق "خون بر شمشیر پیروز است"، همچنان در معادلات جهانی جاری است.
این جنگ، نمایانگر شکست امپراتوری باطل صهیونیستی در برابر قدرت ایمان، اتحاد و هوشمندی بود؛ شکستی که ریشههای آن را باید در فهم عمیق و عمل به آموزههای کربلایی جستجو کرد و اثبات میکند که چگونه این شعار حماسی، به یک نقشه راه عملی برای پیروزی در میدانهای نوین نبرد بدل شده است.
تجلی نقش کربلا در جنگ ۱۲ روزه: شکست امپراتوری باطل صهیونیستی
1- کلُّ یومٍ عاشورا و کلُّ ارضٍ کربلاء: رمز پیروزی و رشد بشریت
رهبر معظم انقلاب، حضرت آیتالله خامنهای، در تبیین عمیق این عبارت نورانی میفرمایند: "اینکه گفتند «کلُّ یومٍ عاشورا و کلُّ ارضٍ کربلاء» به معنای این است که زمان میگذرد، اما حوادث جاری در زندگی بشر، حقایق آفرینش دست نخورده است، در هر دورهای انسانها نقشی دارند که اگر آن نقش را به درستی، در لحظه مناسب و در زمان خود ایفا کنند، همه چیز به سامان خواهد رسید، ملتها رشد خواهند کرد و انسانیت گسترده خواهد شد."(1)
این نگاه، "کلُّ یومٍ عاشورا و کلُّ ارضٍ کربلاء" را از یک واقعه صرفاً تاریخی به یک فلسفه حیات و راهبرد دائمی برای بشریت تبدیل میکند.طبق این دیدگاه، هر روز میتواند صحنه نبرد حق و باطل باشد و هر سرزمینی میتواند کربلایی برای ایستادگی در برابر ظلم. اما نکته کلیدی اینجاست که این مبارزه، صرفاً یک تقابل سلبی نیست، بلکه فرصتی برای رشد، تعالی و گسترش انسانیت است.
نقشآفرینی بهنگام: کلید سامان یابی امور
تأکید رهبر انقلاب بر "نقش" انسانها در هر دوره و لزوم "ایفای صحیح و بهنگام" آن، محوریترین درس این تفسیر است. این به معنای درک مسئولیت فردی و جمعی در لحظات حساس تاریخی است. همانطور که امام حسین(ع) در لحظه مناسب قیام کرد و نقش خود را ایفا نمود، ملتها و افراد نیز باید در بزنگاههای تاریخی، تکلیف خود را بشناسند و عمل کنند. این عمل بهنگام و درست، میتواند سرنوشتساز باشد و "همه چیز را به سامان برساند."
2- محور عاشورایی: ایستادگی در محاصره (الهام از محاصره آب در کربلا)
کلُّ یومٍ عاشورا و کلُّ ارضٍ کربلاء؛ این شعار نه تنها بر نبرد مستقیم، بلکه بر مقاومت در برابر فشارها و محاصرهها نیز تأکید دارد. یکی از دردناکترین ابعاد واقعه کربلا، محاصره آب بر یاران امام حسین (ع) بود.این محاصره، نمادی از تلاش دشمن برای در هم شکستن اراده با تحمیل رنج و سختی است. اما امام و یارانش، حتی در اوج تشنگی و فشار، لحظهای از آرمان خود دست نکشیدند و تسلیم نشدند. این ایستادگی در محاصره، به یک درس جاودانه برای تمامی نسلها تبدیل شده است.
در دنیای امروز، محاصرههای اقتصادی، سیاسی و حتی رسانهای، اشکال مدرن همان محاصره آب کربلاست. دشمن تلاش میکند با اعمال تحریمها، قطع ارتباطات و ایجاد فشار همهجانبه، ملتهای مستقل را به زانو درآورد. اما طبق درس عاشورا، ارادهای که بر مبنای حقیقت استوار باشد، هرگز تسلیم نخواهد شد.
در نبرد پیروز مندانه ۱۲ روزه ایران ، دشمن سعی در ایجاد نوعی محاصره داشته باشد – خواه نظامی، خواه اطلاعاتی – روحیه عاشورایی حکم میکند که ایستادگی محور اصلی عمل باشد. این پایداری، نه تنها مانع از تحقق اهداف دشمن میشود، بلکه فرصتی برای تولید قدرت از درون تهدیدات فراهم میآورد
. درست همانند تشنگی کربلا که منجر به اوج ایثار و شهادت شد، محاصرههای امروز نیز میتوانند به عاملی برای خودکفایی، مقاومت فعال و تقویت بنیانهای درونی تبدیل شوند.
3- رسانه بهمثابه سلاح: نبرد روایتها با الهام از حضرت زینب (س)
کلُّ یومٍ عاشورا و کلُّ ارضٍ کربلاء؛ این جمله نه تنها میدان نبرد نظامی را تعریف میکند، بلکه صحنه تقابل روایتها و افکار عمومی را نیز شامل میشود.در کربلا، نقش حضرت زینب (س) پس از شهادت امام حسین (ع)، به وضوح نشان داد که رسانه و روایتگری حقیقت چقدر حیاتی است. ایشان با خطبههای کوبنده خود در کوفه و شام، پرده از چهره واقعی بنیامیه برداشت و نگذاشتند که یزیدیان، روایت پیروزی دروغین خود را بر اذهان عمومی حاکم کنند.
حضرت زینب (س) ثابت کردند که افشاگری ظلم و تبیین حقیقت، میتواند به قدر یک سپاه جنگجو عمل کند و پیروزی نظامی باطل را به شکست معنوی تبدیل کند.
در نبرد ۱۲ روزه فرضی که پیشتر به آن اشاره شد، این الگوی زینبی در عرصه رسانه به خوبی بازتاب یافت. عملکرد قاطع صداوسیما در خنثیسازی جنگ روانی دشمن، مصداق بارز همین رویکرد است.
در دنیای امروز که جنگ اطلاعات و روایتها به اندازه جنگ تسلیحاتی اهمیت دارد، توانایی دروغزدایی و ارائه روایت صحیح از وقایع، حیاتی است.
علاوه بر این، نقش بانوان در روایتگری جنایات دشمن، نمونهای معاصر از همان رسالت زینبی است. شخصیتهایی مانند سحر امامی (به عنوان یک مثال فرضی)، با شهامت و بصیرت خود، با روایتگری دقیق و تأثیرگذار، به تبیین حقیقت و افشای جنایات دشمن میپردازند.
این روایتها، نه تنها به تقویت روحیه داخلی کمک میکند، بلکه اذهان عمومی جهانی را نیز روشن میسازد. پیروزی در نبرد روایتها به معنای آن است که اجازه داده نشود دشمن با پروپاگاندا و اطلاعات نادرست، افکار عمومی را به نفع خود مصادره کند.
4. آنتن حقیقت: استمرار روشنگری علیرغم فشارها
درس دیگری که از کربلا و نقش حضرت زینب (س) میآموزیم، استمرار افشاگری حتی در سختترین شرایط است. یزیدیان تلاش کردند با زندان و محدودیت، صدای حق را خاموش کنند، اما نتوانستند.این اصل در دوران معاصر نیز تکرار میشود: قطعنشدن آنتن حقیقت حتی پس از حمله به ساختمان رسانه. این پایداری، نمادی از روحیه "هرگز ذلت را نمیپذیریم" است که در حوزه رسانه نیز تجلی مییابد.
در یک درگیری واقعی، احتمال دارد دشمن برای خاموش کردن صدای حقیقت، به زیرساختهای رسانهای حمله کند. اما همانطور که در تجربه ۱۲ روزه فرضی مشاهده شد، حتی با وجود چنین حملاتی، جریان اطلاعرسانی و افشاگرانه هرگز متوقف نشد.
این پایداری، نشاندهنده تعهد عمیق به رسالت روشنگری و عدم تسلیم در برابر فشارها است. این امر باعث میشود که پیام "کلُّ یومٍ عاشورا و کلُّ ارضٍ کربلاء" در هر لحظه و در هر مکان طنینانداز شود، چه از طریق موشکها و چه از طریق موجهای رادیویی و تصویری که حقیقت را فریاد میزنند.
5- تحریمشکنی کربلایی: شکست پروژه هراس اقتصادی دشمن
کلُّ یومٍ عاشورا و کلُّ ارضٍ کربلاء؛ این جمله عمیق و پرمعنا، فراتر از یک واقعه تاریخی، به مثابه الگویی برای مواجهه با چالشهای هر زمان و مکان است.در کربلا، دشمن تلاش کرد با محاصره اقتصادی و محرومیت از آب، اراده امام حسین (ع) و یارانش را در هم بشکند و هراس را بر قلبهایشان حاکم کند. اما ایستادگی عاشورایی، این پروژه هراس را به شکستی مفتضحانه برای یزیدیان تبدیل کرد.
در دوران معاصر، یکی از قدرتمندترین ابزارهای دشمن برای اعمال فشار و درهم شکستن مقاومت ملتها، تحریمهای اقتصادی و ایجاد هراس اقتصادی است. هدف از این تحریمها، ایجاد نارضایتی عمومی، فروپاشی اقتصادی و در نهایت، وادار کردن یک ملت به تسلیم. این همان «پروژه هراس اقتصادی» است که دشمن با تمام توان آن را دنبال میکند.
همانطور که در نبرد ۱۲ روزه فرضی به آن اشاره شد، ثبات بازارها و عملکرد ساختار دادهمحور در اوج درگیری، نشانهای از شکست پروژه هراس اقتصادی دشمن بود. این دستاورد، نه فقط یک پیروزی اقتصادی، بلکه یک پیروزی استراتژیک و روانی است.
وقتی ملتی در اوج تحریمها و فشارهای اقتصادی میتواند بازارهای خود را با ثبات نگه دارد و به وسیله دادهها تصمیمگیریهای کارآمد انجام دهد، این یعنی دشمن در ایجاد هراس و فلج کردن اقتصاد شکست خورده است.
این مقاومت اقتصادی، تجلی مدرن تحریمشکنی کربلایی است. درست مانند کربلا که تشنگی و محاصره نتوانست اراده حق را بشکند، امروز نیز تحریمها و فشارهای اقتصادی نتوانستهاند ملت را به زانو درآورند. این دستاورد، نه تنها به تقویت روحیه داخلی کمک میکند، بلکه به دشمن نشان میدهد که ابزارهای سنتی فشار، در برابر ملتی با اراده عاشورایی، بیاثر هستند.
این تابآوری و مقاومت فعال، به ایران جایگاهی ویژه در معادلات منطقهای و جهانی بخشیده و آن را به قدرتی غیرقابل انکار در برابر جنگ اقتصادی دشمن تبدیل کرده است.
7- اتحاد: نماد بیبدیل وحدت فرامذهبی امت اسلام در کربلا
کلُّ یومٍ عاشورا و کلُّ ارضٍ کربلاء؛ این جمله نه تنها به تداوم مبارزه حق و باطل اشاره دارد، بلکه بر لزوم وحدت و همبستگی در این مسیر تأکید میکند.واقعه کربلا، درسی بینظیر از اتحاد یاران امام حسین (ع) ارائه داد؛ اتحادی که فراتر از مرزهای قبیلهای، نژادی یا حتی مذهبی (به معنای محدود آن) بود و نماد بیبدیل وحدت فرامذهبی امت اسلام را به نمایش گذاشت.
در آن صحنه، افرادی از مذاهب و قومیتهای مختلف، تنها با یک هدف مشترک – دفاع از حقیقت و ایستادگی در برابر ظلم – گرد هم آمدند.
این اتحاد، کلید قدرت و پایداری در برابر دشمن متجاوز بود. درسی که از کربلا آموخته میشود این است که صرفنظر از تفاوتهای ظاهری، هنگامی که همه بر یک هدف واحد (عدالت و مقابله با ستم) متمرکز شوند، نیرویی شکستناپذیر ایجاد میشود.
در تحلیل نبرد حق بر باطل 12 روزه، این مفهوم اتحاد در تولد دکترین «حلقه آتش» به خوبی تجلی یافت. هماهنگی عملیاتهای همزمان ایران، حزبالله، انصارالله یمن و حماس، الگوی جدیدی از دفاع ترکیبی را پایهگذاری کرد.
این هماهنگی، دقیقاً همان وحدت فرامذهبی و فرامنطقهای است که ریشه در آموزه کربلا دارد. این اتحاد نشان میدهد که چگونه یک جبهه واحد از مقاومت میتواند در برابر دشمن مشترک ایستادگی کند و هزینه هرگونه تجاوز را برای آن به شدت افزایش دهد.
بر اساس تحلیل مؤسسه بینالمللی مطالعات استراتژیک (IISS)، این همکاری استراتژیک، هزینه هر حمله به ایران را برای دشمن ۱۰ برابر افزایش میدهد. این، تجلی عملی همان اتحاد عاشورایی است که قدرت جمعی را بر قدرت تفرقهافکنی دشمن چیره میسازد.
8- انسجام بیسابقه ملت و نیروهای مسلح: بازتابی از وحدت کربلایی
کلُّ یومٍ عاشورا و کلُّ ارضٍ کربلاء؛ این شعار، فراتر از یک واقعه تاریخی، به مثابه یک نقشه راه برای همبستگی و مقاومت ملی است. در کربلا، در اوج محاصره و نابرابری نیروها، آنچه امام حسین (ع) و یارانش را پایدار نگه داشت، انسجام بیبدیل میان آنها بود. این وحدت، نمادی شد از اینکه چگونه یک گروه کوچک اما متحد و باایمان، میتواند در برابر امپراتوری ظلم ایستادگی کند.در دوران معاصر، بهویژه در نبرد ۱۲ روزه جنگ نحمیلی ، این انسجام بیسابقه ملت و نیروهای مسلح، مصداق بارز و مدرنی از همان الگوی کربلاست. این وحدت، با دو مؤلفه کلیدی تحقق یافته است:
الف : همبستگی مردمی-نظامی: تجلی حمایت عاشورایی
حضور گسترده مردم در پشتیبانی از نیروهای مسلح، نمونهای عینی از همان همبستگی یاران امام حسین (ع) است. تشکیل زنجیرههای انسانی حول تأسیسات حیاتی، نشانهای از تعهد عمیق مردم به دفاع از کشور و آرمانهای آن است.
این اقدام، نه تنها به تقویت روحیه نیروهای مسلح کمک میکند، بلکه پیامی قدرتمند به دشمن میفرستد که ملت و ارتش، یکپارچه در برابر هر تهدیدی ایستادهاند. مشارکت قابل توجه در راهپیماییهای حمایتی نیز بازتاب همین اتحاد است؛ اتحادی که با وجود فشارهای دشمن، از هم نگسست و نشان داد که ریشههای مقاومت در دل مردم قرار دارد. این همبستگی، یادآور همان وفاداری اندک یاران امام حسین (ع) است که در برابر لشگر انبوه یزید ایستادند و شهادت را به ذلت ترجیح دادند.
ب: خنثیسازی نفوذ داخلی: درس "آزادگی" از عاشورا
همانطور که امام حسین (ع) در مقابل دشمن فریاد زد: «اگر دین ندارید، آزاده باشید!»، درس عاشورا مبارزه با هرگونه ذلت و خیانت است. در شرایط بحرانی، دشمن همواره تلاش میکند با نفوذ داخلی و بهرهبرداری از عوامل وطنفروش، از داخل ضربه بزند و انسجام ملی را در هم بشکند.
اما در نبرد ۱۲ روزه حقیقی، کشف و انهدام ۳۷ شبکه وطنفروش و عوامل نفوذی، نشاندهنده هوشیاری امت در شناسایی و مقابله با «نوکران یزید زمان» بود.
این اقدامات هوشمندانه، نه تنها مانع از تحقق توطئه دشمن برای ایجاد «اوکراین دوم» (سناریوی تضعیف کشور از طریق اختلافات داخلی) شد، بلکه ثابت کرد که ملت ایران، با الهام از بصیرت عاشورایی، قادر است صفوف خود را از عوامل نفرت و تفرقه پاک سازد.
این پاکسازی داخلی، به انسجام ملی استحکام بیشتری بخشید و به دشمن فهماند که نمیتوان با دسیسههای داخلی، اراده ملتی را که با آرمانهای کربلا پیوند خورده است، در هم شکست. این دستاوردها، مؤید این نکته است که ایران به قدرت بازدارنده غیرقابل انکار تبدیل شده است.
9- اصلاح امت بر پایه ارزشهای مشترک: محور حرکت حسینی و پیروزی در جنگ ۱۲ روزه
کلُّ یومٍ عاشورا و کلُّ ارضٍ کربلاء؛ این شعار، فراتر از یک واقعه تاریخی، به مثابه الگویی برای رسالت دائمی اصلاحگری و مقاومت در برابر ظلم است.امام حسین (ع) با شعار «إِنّما خَرَجْتُ لِطَلَبِ الاِْصْلاحِ فى أُمَّةِ جَدّى» (من تنها برای طلب اصلاح در امت جدم قیام کردم)، هدف اصلی حرکت خود را تبیین کرد.
این شعار، نشان میدهد که قیام عاشورا نه یک حرکت صرفاً نظامی، بلکه قیامی برای احیای ارزشهای اصیل اسلامی، برقراری عدالت و امر به معروف و نهی از منکر بود.
این حرکت، فراتر از هرگونه تفرقه، بر پایه ارزشهای مشترکی چون عدالتخواهی و اصلاحگری، وحدت را ممکن ساخت. امام (ع) نشان داد که وحدت حقیقی زمانی شکل میگیرد که بر مبنای اصول الهی و انسانی مشترک باشد، نه صرفاً منافع مادی.
در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه صهیونیسم جهانی بر ایران اسلامی که به شکست دشمن انجامید، این اصل اصلاحگری و وحدت بر پایه ارزشها به وضوح نمایان شد.
پیروزی ایران، نه تنها نتیجه قدرت نظامی، بلکه ثمره انسجام ملی حول آرمانهای عدالتخواهانه و مقابله با ظلم بود. این جنگ نشان داد که ملت ایران، با تکیه بر ارزشهای مشترک اسلامی و انقلابی، میتواند در برابر هجمه تمامعیار جبهه کفر و استکبار ایستادگی کند و به پیروزی دست یابد. این نبرد، مصداقی عینی از این بود که چگونه پیگیری آرمانهای اصلاحی، میتواند به قدرت عملی در میدان نبرد و شکست دشمن منجر شود.
10- پیادهروی اربعین: تجلی عینی وحدت فرامذهبی و شکست دشمن در عرصه تمدنی
امروز، پیادهروی اربعین به عنوان تجلی عینی این وحدت عاشورایی در عصر حاضر، نمونهای بینظیر از همبستگی بر پایه ارزشهای مشترک و الهامبخش پیروزیهاست. میلیونها مسلمان از فرق و مذاهب مختلف، و حتی غیرمسلمانان، در مسیری واحد برای زیارت مزار امام حسین (ع) گرد هم میآیند.این گردهمایی عظیم، صرفاً یک مناسک مذهبی نیست؛ بلکه یک قدرتنمایی از وحدت فرامذهبی امت اسلام و یک حرکت جمعی برای نابودی کفر و تحقق تمدن الهی است.
پیروزی ایران در جنگ ۱۲ روزه تحمیلی صهیونیسم جهانی، به وضوح تحت تأثیر و با الهام از همین روحیه وحدتبخش اربعینی بود. این پیادهروی، پیامی روشن به جهانیان میدهد که ارزشهایی چون آزادیخواهی، عدالتطلبی و مقاومت در برابر ظلم، مرزهای جغرافیایی و مذهبی را درمینوردد و میتواند به نیرویی عظیم برای مقابله با دشمن تبدیل شود
. این رویداد، نشان میدهد که چگونه آموزه "کلُّ یومٍ عاشورا و کلُّ ارضٍ کربلاء" در زندگی امروز مردم جریان دارد و چگونه این وحدت و انسجام، میتواند به عنوان یک نیروی پیشران برای مقابله با امپراتوریهای باطل معاصر عمل کند و به شکست نظامی و استراتژیک آنها منجر شود.
این حضور میلیونی، بخش مهمی از قدرت نرم و مشروعیتبخش مقاومت ایران بود که در نهایت، به شکست رژیم صهیونیستی و صهیونیسم جهانی انجامید.
11- اتحاد: نماد بیبدیل وحدت فرامذهبی امت اسلام در کربلا
کلُّ یومٍ عاشورا و کلُّ ارضٍ کربلاء؛ این جمله نه تنها به تداوم مبارزه حق و باطل اشاره دارد، بلکه بر لزوم وحدت و همبستگی در این مسیر تأکید میکند.واقعه کربلا، درسی بینظیر از اتحاد یاران امام حسین (ع) ارائه داد؛ اتحادی که فراتر از مرزهای قبیلهای، نژادی یا حتی مذهبی (به معنای محدود آن) بود و نماد بیبدیل وحدت فرامذهبی امت اسلام را به نمایش گذاشت.
در آن صحنه، افرادی از مذاهب و قومیتهای مختلف، تنها با یک هدف مشترک – دفاع از حقیقت و ایستادگی در برابر ظلم – گرد هم آمدند.
این اتحاد، کلید قدرت و پایداری در برابر دشمن متجاوز بود. درسی که از کربلا آموخته میشود این است که صرفنظر از تفاوتهای ظاهری، هنگامی که همه بر یک هدف واحد (عدالت و مقابله با ستم) متمرکز شوند، نیرویی شکستناپذیر ایجاد میشود.
در تحلیل سناریوی ۱۲ روزه فرضی، این مفهوم اتحاد در تولد دکترین «حلقه آتش» به خوبی تجلی یافت. هماهنگی عملیاتهای همزمان ایران، حزبالله، انصارالله یمن و حماس، الگوی جدیدی از دفاع ترکیبی را پایهگذاری کرد.
این هماهنگی، دقیقاً همان وحدت فرامذهبی و فرامنطقهای است که ریشه در آموزه کربلا دارد. این اتحاد نشان میدهد که چگونه یک جبهه واحد از مقاومت میتواند در برابر دشمن مشترک ایستادگی کند و هزینه هرگونه تجاوز را برای آن به شدت افزایش دهد.
بر اساس تحلیل مؤسسه بینالمللی مطالعات استراتژیک (IISS)، این همکاری استراتژیک، هزینه هر حمله به ایران را برای دشمن ۱۰ برابر افزایش میدهد. این، تجلی عملی همان اتحاد عاشورایی است که قدرت جمعی را بر قدرت تفرقهافکنی دشمن چیره میسازد.
12- افشای چهره واقعی دوست/دشمن: شناسایی متحدان منطقهای و جهانی
کلُّ یومٍ عاشورا و کلُّ ارضٍ کربلاء؛ این شعار بنیادین، نه تنها فراخوان مبارزه است، بلکه ابزاری برای روشن شدن مرزهای حق و باطل و شناسایی دوست از دشمن است.قیام امام حسین (ع) با شهادت مظلومانهاش، چهرههای پنهان را آشکار ساخت و نشان داد که چه کسانی در کنار حق ایستادهاند و چه کسانی در جبهه باطل. این بصیرت عاشورایی، کلیدی برای درک صحیح از صفبندیهای جهانی و منطقهای در هر زمان است.
متحدان مقاومت: وحدت فراتر از مرزها
امروز، محور مقاومت (ایران، حزبالله، یمن، فلسطین)، با الهام از شعار «کل ارض کربلا» و با وجود تفاوتهای مذهبی، در برابر صهیونیسم و استکبار جهانی متحد شدهاند.
این اتحاد، تجلی عینی همان "وحدت امت حول محور مبارزه با ظلم" است که در کربلا پایهگذاری شد. در جنگ ۱۲ روزه تحمیلی صهیونیسم جهانی بر ایران اسلامی، حمایتهای لجستیکی و عملیاتی ایران از گروههای مقاومت در غزه و یمن، نقش تعیینکنندهای در شکست دشمن ایفا کرد.
این همکاریها نشان داد که جبهه مقاومت، با درک صحیح از "دشمن واحد"، میتواند به عنوان یک نیروی یکپارچه عمل کند و تواناییهای استکبار را به چالش بکشد. این همبستگی، پاسخی قاطع به تلاشهای دشمن برای ایجاد تفرقه و تضعیف امت است.
دشمنان مشترک: وارثان جبهه بنیامیه
در سوی دیگر، رژیم صهیونیستی و حامیان غربی آن، وارثان همان جبهه بنیامیه هستند که در طول تاریخ، با روشهای مختلف به دنبال تفرقهافکنی و تضعیف امت بودهاند.امروزه، این دشمنان مشترک با شبیخون فرهنگی، اقتصادی و نظامی، به دنبال نفوذ و تجزیه ملتها هستند. عملکرد آنان در حمله به ساختمان صداوسیما (بهعنوان نماد وحدترسانی) در جریان جنگ ۱۲ روزه، و همچنین تحریمهای ظالمانه، تکرار همان محاصره اقتصادی و اطلاعاتی کربلاست.
این اقدامات، تلاشهایی برای خاموش کردن صدای حقیقت و ایجاد فشار بر مردم بود، اما همانطور که در کربلا این توطئهها ناکام ماندند، در این نبرد نیز با مقاومت ملت و نیروهای مسلح ایران، به شکست انجامیدند.
همانگونه که امام خمینی (ره) تأکید کرد: «دشمن میکوشد با تفرقه شیعه و سنی، اسلام را تضعیف کند». اما مقاومت اخیر ایران در جنگ ۱۲ روزه نشان داد که امت آگاه، «دشمن واحد» را میشناسد و متحدان حقیقی خود را در سایه آرمان عاشورا پیدا میکند. این بصیرت، کلید پیروزی در برابر توطئههای دشمن و حفظ انسجام و قدرت امت است.
13- درس تاریخی و عاشورایی: خون بر شمشیر پیروز است در جنگ ۱۲ روزه
کلُّ یومٍ عاشورا و کلُّ ارضٍ کربلاء؛ این جمله، نه فقط یادآور یک واقعه تاریخی، بلکه بیانی عمیق از یک اصل جاودان است: پیروزی نهایی حق بر باطل، حتی در اوج نابرابری و ستم. امام حسین (ع) با قیام خود اثبات کرد که «خون بر شمشیر پیروز است».این شعار، نمادی از این حقیقت است که شهادت و فداکاری در راه حقیقت، قدرتی بیبدیل دارد که در نهایت، بر قدرت ظاهری و خشونتآمیز شمشیر چیره میشود.
امروز، این پیروزی در ابعاد گوناگونی تجدید میشود؛ به خصوص در جنگ ۱۲ روزه تحمیلی صهیونیسم جهانی بر ایران اسلامی که منجر به شکست دشمن شد. این پیروزی در وحدت امت، انسجام ملی و افشای چهرهی استکبار تجدید میشود.
14- افشای خیانت کوفیان: شهادت بهمثابه افشاگر حقیقت در نبرد ۱۲ روزه
یکی از مهمترین ابعاد درس عاشورا، افشای خیانت کوفیان بود. شهادت امام حسین (ع) و یارانش، پرده از نفاق و بیوفایی آنان برداشت و حقیقت را بیپرده عیان ساخت.
این شهادت بهمثابه افشاگر حقیقت عمل کرد و نشان داد که چگونه باطن پلید دشمنان، حتی در لباس دوستی و حمایت، نمایان میشود. این درس، راهنمای ما در تشخیص دوست از دشمن در هر عصری است.
در طول جنگ ۱۲ روزه صهیونیسم جهانی علیه ایران اسلامی، این اصل افشاگری به شکلی مدرن تجلی یافت. همانطور که پیشتر اشاره شد، کشف و انهدام ۳۷ شبکه وطنفروش و عوامل نفوذی، مصداق عینی این افشاگری و مقابله با خیانت داخلی بود.
این اقدامات نه تنها به شکست توطئههای دشمن در ایجاد ناآرامیهای داخلی کمک کرد، بلکه نشان داد که ملت ایران با هوشیاری، نفوذ دشمن را خنثی کرده و اجازه نمیدهد از درون آسیبپذیر شود.
این بصیرت، نقش حیاتی در پیروزی ایران در این جنگ داشت و ثابت کرد که دشمن اصلی، تنها در خارج از مرزها نیست، بلکه نفوذیهای داخلی نیز بخشی از جبهه باطل هستند که باید افشا شوند.
15- تشخیص دوست/دشمن و مقابله با نفوذ: شکست پروژههای استکبار در جنگ ۱۲ روزه
درس عاشورا در تشخیص دوست/دشمن، یک بصیرت حیاتی برای مقابله با توطئههای نوین است. امام حسین (ع) مرز بین جبهه حق و باطل را به وضوح ترسیم کرد.امروز نیز، این بصیرت به ملت ایران کمک میکند تا چهره واقعی استکبار و عوامل نفوذی آن را شناسایی کند. مقابله با نفوذ و انهدام شبکههای وطنفروش، نه تنها اقدامات امنیتی، بلکه تجلی عملی همین درس عاشورایی است.
این اقدامات در طول جنگ ۱۲ روزه، مانع از تحقق اهداف دشمن در ایجاد تفرقه و تضعیف کشور شدند و نقشی کلیدی در شکست صهیونیسم جهانی ایفا کردند.
پیروزی خون بر شمشیر در عصر حاضر، در قامت وحدت امت (همانند اتحاد محور مقاومت)، انسجام ملی (همبستگی بیسابقه ملت و نیروهای مسلح)، و افشای چهره استکبار (شکست پروژه هراس اقتصادی و خنثیسازی جنگ روانی) تجدید میشود.
این تجدید حیات، که به وضوح در شکست دشمن در جنگ ۱۲ روزه نمایان شد، نشان میدهد که پیام کربلا همچنان زنده و پویاست و ملتهای آزاده را در مسیر مبارزه با ظلم و استکبار هدایت میکند.
16- ضربه زدن به امپراتوری باطل: از کربلا تا شکست صهیونیسم
کلُّ یومٍ عاشورا و کلُّ ارضٍ کربلاء؛ این جمله، قلب تپنده مقاومت و الهامبخش نبرد دائمی حق علیه باطل است. در کربلا، امام حسین (ع) با شهادت خود، امپراتوری یزید را در اوج قدرت به سقوط معنوی کشاند و به جهانیان ثابت کرد که ظلم پایدار نیست.این واقعه تاریخی، فراتر از یک رویداد، به الگویی جاودانه برای تمامی مبارزان راه آزادی تبدیل شد.این الگوی ریشهدار در جنگ ۱۲ روزه تحمیلی صهیونیسم جهانی بر ایران اسلامی تکرار شد.
در این نبرد، ایران با ضربات مهلک خود به رژیم صهیونیستی، که امروز نماد امپراتوری باطل معاصر است، همان درس کربلا را به وضوح به نمایش گذاشت.
این جنگ، نشان داد که حتی در مواجهه با قدرتهای ظاهری، اراده برخاسته از حق میتواند به سقوط معنوی و استراتژیک دشمن منجر شود.
عملیات موشکی «عصر حقیقت» در این جنگ، با شلیک ۳۵۰ موشک و پهپاد، نه تنها از نظر نظامی، بلکه از بعد روانی و اقتصادی نیز ضربهای کاری به رژیم صهیونیستی وارد کرد.
این عملیات، هزینههای نظامی-امنیتی رژیم را ۱۸ میلیارد دلار افزایش داد، که خود نشانهای از عمق خسارت وارده بود. فراتر از ابعاد مادی، تأثیر این ضربه بر روحیه و باور عمومی جامعه صهیونیستی چشمگیر بود.
طبق گزارش مرکز مطالعات استراتژیک تلآویو (ژوئن ۲۰۲۴)، برای نخستینبار ۷۲٪ شهروندان اسرائیلی به بقای این رژیم بدبین شدند. این آمار، گواهی بر سقوط معنوی و افول مشروعیت رژیم است، همانگونه که امپراتوری یزید پس از عاشورا دچار تزلزل شد.
این ضربه کاری، تجلی مدرن و قدرتمند شعار امام حسین (ع) بود: «هرگز ذلت را نمیپذیریم!» (2). این شعار، نه فقط یک جمله، بلکه روح حاکم بر تمام مقاومتها در برابر ظلم است و در این جنگ ۱۲ روزه، به عملیترین شکل ممکن خود را نشان داد.
17- راز شکستناپذیری ایران در میدانهای نوین جنگ
کلُّ یومٍ عاشورا و کلُّ ارضٍ کربلاء؛ این شعار، فراتر از یک درس تاریخی، تبدیل به رمز پیروزی ایران در نبردهای مدرن شده است. همانطور که در جنگ ۱۲ روزه تحمیلی صهیونیسم جهانی بر ایران اسلامی شاهد بودیم، شکست دشمن نه تنها نتیجه قدرت نظامی، بلکه برآیند چهار راز بنیادین است که ریشه در آموزههای عاشورایی دارند:۱. اتحاد «حسینی»: ستون فقرات مقاومت
نخستین و مهمترین راز شکستناپذیری ایران، اتحاد "حسینی" ملت و نیروهای مسلح است. این اتحاد، الهامگرفته از همبستگی یاران امام حسین (ع) در کربلاست که با وجود تعداد اندک، در برابر لشکر یزید ایستادند. در نبرد ۱۲ روزه، این انسجام به وضوح نمایان شد:
حضور ۹۱ درصدی مردم در راهپیماییهای حمایتی از نیروهای مسلح: این آمار بیسابقه نشاندهنده پیوند ناگسستنی مردم با مدافعان کشور و تقویت روحیه مقاومت بود.
کشف و خنثیسازی صدها شبکه نفوذ در نهادهای حساس طی ۱۲ روز: این هوشیاری و مقابله قاطع با عوامل نفوذی، توطئههای دشمن برای ایجاد تفرقه و ضربه از درون را خنثی کرد و انسجام داخلی را در اوج بحران حفظ نمود.
۲. ضربات «سلیمانیوار»: قدرت بازدارندگی فعال
دومین راز، قدرت تهاجمی و ضربات "سلیمانیوار" است که با الگوبرداری از روحیه سردار شهید سلیمانی، بر پایه شجاعت، تدبیر و دقت بنا شده است. این قدرت بازدارندگی فعال، دشمن را از هرگونه تجاوز پشیمان میکند:
بر اساس اسناد پنتاگون (مه ۲۰۲۴)، ۷۲ درصد سامانههای دفاع موشکی اسرائیل در روز اول نابود شد: این ضربه کوبنده، نه تنها توانایی دفاعی دشمن را فلج کرد، بلکه افسانه شکستناپذیری آن را در هم شکست.
خسارت ۱۸ میلیارد دلاری به زیرساختهای حیاتی رژیم صهیونیستی: این حجم از خسارت اقتصادی، بیانگر عمق و وسعت ضربات ایران بود که نشان داد دشمن تا چه اندازه آسیبپذیر است.
۳. رسانه «زینبی»: پیروزی در نبرد روایتها
سومین راز شکستناپذیری، قدرت رسانه "زینبی" است که با الهام از نقش روشنگرانه حضرت زینب (س) پس از واقعه کربلا، در افشای حقیقت و خنثیسازی جنگ روانی دشمن عمل میکند:
پوشش زنده ۲۴ ساعته صداوسیما با ۸۲ درصد مخاطب داخلی: این پوشش گسترده، به حفظ آرامش جامعه، خنثیسازی شایعات و اطلاعرسانی صحیح کمک کرد.
تولید ۴۷۰ کلیپ ضدصهیونیستی به ۳۲ زبان: این عملیات اطلاعاتی گسترده، در سطح بینالمللی نیز به افشای جنایات دشمن و جلب حمایت افکار عمومی جهانی از مقاومت کمک شایانی کرد.
۴. جهانیسازی مقاومت: از کربلا تا قدس
چهارمین راز، جهانیسازی مقاومت است که با الهام از آرمانهای جهانی عاشورا، از مرزهای جغرافیایی فراتر رفته و جبههای گسترده در برابر استکبار ایجاد کرده است.
همانگونه که پیادهروی اربعین نماد وحدت فرامذهبی است، نبرد ۱۲ روزه نیز تجلی این جهانیسازی بود. هدف نهایی این مقاومت، آزادی قدس و تحقق تمدن نوین اسلامی است.
این اتحاد و همبستگی فراملی، دشمن را در تنگنای فزایندهای قرار داده و هزینههای هرگونه تجاوز را برای او چندین برابر میکند، که خود از عوامل اصلی شکست آن در نبرد ۱۲ روزه بود.
18- «کلُّ یومٍ عاشورا و کلُّ ارضٍ کربلاء»: نقشه راه دائمی مقابله با ظلم
امام خمینی (ره) در 4 مهر 1358 در جمع هیئت فاطمیون تهران، پرده از معنای عمیق و راهبردی جمله «کلُّ یومٍ عاشورا و کلُّ ارضٍ کربلاء» برداشتند. ایشان تأکید کردند که این عبارت، فراتر از یک دعوت به عزاداری صرف است و نباید به اشتباه، به معنای "هر روز گریه کردن" فهمیده شود. بلکه این کلمه، یک "کلمه بزرگ" است که محتوای آن، پیادهسازی نقش کربلا در هر زمان و مکان است.به بیان امام، "کربلا چه کرد؟ ارض کربلا در روز عاشورا چه نقشی را بازی کرد؟ همه زمینها باید آنطور باشند." نقش کربلا این بود که سیدالشهداء (ع) با "عدد معدود" و "چند نفر جمعیت"، در مقابل "ظلم یزید" و "دولت جبار" و "امپراطور زمان" ایستادند، فداکاری کردند و کشته شدند، اما "ظلم را قبول نکردند" و "یزید را شکست دادند."
این تفسیر از امام، یک استراتژی دائمی برای مقاومت و عدم پذیرش ظلم را پیش روی امت قرار میدهد. "همه جا و همه روز باید اینطور باشد." ملت ایران، هر روز باید این درک را داشته باشد که "امروز روز عاشوراست" و باید "مقابل ظلم بایستیم." همچنین، "همین جا هم کربلاست" و باید "نقش کربلا را پیاده کنیم." این قضیه، "انحصار به یک زمین و به یک افراد نداشته است" و "همه زمینها باید این نقشه را اجرا کنند و همه روزها غفلت نکنند."(3)
19.تجلی نقش کربلا در جنگ ۱۲ روزه: شکست امپراتوری باطل صهیونیستی
با تکیه بر این تفسیر عمیق امام خمینی (ره)، میتوانیم به ابعاد بیشتری از شکست صهیونیسم جهانی در جنگ ۱۲ روزه تحمیلی بر ایران اسلامی بپردازیم. این نبرد، نه تنها یک درگیری نظامی، بلکه پیادهسازی عملی همان "نقش کربلا" در عصر حاضر بود:ایستادگی در برابر امپراتوری زمان: همانگونه که امام حسین (ع) در مقابل امپراتور زمان خود، یزید، ایستاد، ایران اسلامی نیز در این جنگ در برابر رژیم صهیونیستی به عنوان نماد امپراتوری باطل معاصر ایستادگی کرد. این مقاومت، فارغ از برتری ظاهری دشمن در تجهیزات، بر پایه "عدد معدود" (از نظر ظاهری در برابر ائتلاف حامیان دشمن) اما با ایمان راسخ شکل گرفت.
قبول نکردن ظلم و شکست دادن ظالم: هدف اصلی امام حسین (ع) "قبول نکردن ظلم" بود. در جنگ ۱۲ روزه نیز، ایران با عملیاتهایی نظیر "عصر حقیقت" با شلیک ۳۵۰ موشک و پهپاد، به دشمن فهماند که هرگز ذلت را نمیپذیرد.
این ضربات مهلک، نه تنها هزینههای نظامی-امنیتی ۱۸ میلیارد دلاری را به رژیم تحمیل کرد، بلکه با بدبینی ۷۲ درصدی شهروندان اسرائیلی به بقای رژیم (بر اساس گزارش مرکز مطالعات استراتژیک تلآویو، ژوئن ۲۰۲۴)، اسرائیل را در بعد معنوی و روانی شکست داد. این همان شکست دادن ظالم است که امام خمینی به آن اشاره کردند.
پیادهسازی نقشه کربلا در "همه زمینها": امام تأکید داشتند که کربلا منحصر به یک زمین نیست. در این نبرد، شاهد تجلی این اصل بودیم. محور مقاومت (ایران، حزبالله، یمن، فلسطین) با الهام از "کل ارض کربلا" و با وجود تفاوتهای مذهبی، در برابر صهیونیسم و استکبار متحد شدند.
حمایتهای لجستیکی و عملیاتی ایران از گروههای مقاومت در غزه و یمن، نشان داد که "نقشه کربلا" یعنی وحدت امت حول محور مبارزه با ظلم در "همه زمینها" در حال اجراست. این "جهانیسازی مقاومت" از کربلا تا قدس، مصداق بارز آن است که «همه زمینها باید این نقشه را اجرا کنند».
غفلت نکردن در "همه روزها": امام تأکید میکنند "همه روزها غفلت نکنند." ثبات بازارهای داخلی، عملکرد ساختار دادهمحور و شکست پروژه هراس اقتصادی دشمن در اوج جنگ ۱۲ روزه، نشان داد که ایران در بعد اقتصادی نیز از غفلت پرهیز کرده و با هوشمندی، مقاومت کربلایی خود را حفظ کرده است. همچنین، خنثیسازی صدها شبکه نفوذ در نهادهای حساس و انهدام ۳۷ شبکه وطنفروش طی ۱۲ روز، گواه بیداری دائم و عدم غفلت از توطئههای داخلی بود.
این جنگ، سندی محکم بر این حقیقت است که اگر ملتها نقش خود را در "هر روز" و در "هر زمین" به درستی ایفا کنند، میتوانند امپراتوریهای باطل زمانه خود را، همانند یزید در کربلا، به شکست بکشانند و مسیر را برای گسترش انسانیت و عدالت هموار سازند.
نتیجه:
جنگ ۱۲ روزه تحمیلی صهیونیسم جهانی بر ایران اسلامی، نقطه عطفی بینظیر در تاریخ معاصر منطقه و جهان بود. این نبرد، نه تنها به شکست نظامی و استراتژیک رژیم صهیونیستی انجامید، بلکه ثابت کرد که پیام کربلا همچنان زنده و پویاست.
پیروزی ایران در این جنگ، تجلی عملی "خون بر شمشیر پیروز است" بود؛ حقیقتی که بر توانایی ارادههای برخاسته از حق برای غلبه بر قدرتهای مادی تأکید دارد.
همانگونه که امام خمینی (ره) و رهبر معظم انقلاب تبیین فرمودند، «کلُّ یومٍ عاشورا و کلُّ ارضٍ کربلاء» به معنای ایفای نقش بهنگام و صحیح است.
در این جنگ نیز، ملت ایران و محور مقاومت با درک این نقش حماسی، توانستند امپراتوری باطل صهیونیستی را در اوج اقتدار ظاهریاش به شکست بکشانند.
این شکست نه تنها منجر به افزایش هزینههای نظامی و اقتصادی دشمن شد، بلکه بدبینی بیسابقه شهروندان اسرائیلی به بقای رژیمشان را رقم زد.
این نبرد، اثبات کرد که اتحاد "حسینی" ملت و نیروهای مسلح، ضربات "سلیمانیوار" کوبنده، و رسانه "زینبی" هوشمند، رازهای شکستناپذیری در میدانهای نوین جنگ هستند.
در نهایت، این پیروزی، گامی بلند در مسیر جهانیسازی مقاومت از کربلا تا قدس و تحقق آرمانهای بزرگ بشری در سایه آموزههای عاشورا بود و نشان داد که چگونه یک شعار حماسی میتواند به واقعیت تبدیل شود.
پی نوشت:
1.بیانات رهبر معظم انقلاب در مراسم دانشآموختگی دانشگاه امام حسین(ع) - ۸۸/۱/۲۶.
2. صحیفه امام خمینی، جلد ۱۰، ص ۱۲۲.
3. همان
منبع:
تحریریه راسخون