آیا مشکل غرب با ایران فقط هسته‌ای است؟ پاسخی مختصر به یک شبهه رایج"

شبهه ‌پردازی حول برنامه هسته‌ای؛ واکاوی یک دیدگاه غلط

در این مطلب به این شبهه پاسخ خواهیم داد که: اگر ایران برای غنی سازی و فناوری هسته‌ای، پافشاری نمی کرد، جنگی رخ نمی داد؟
جمعه، 13 تير 1404
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: قربان منتظمی
موارد بیشتر برای شما
شبهه ‌پردازی حول برنامه هسته‌ای؛ واکاوی یک دیدگاه غلط

 مقدمه:

در عصر حاضر، تقابل ایران با قدرت‌های غربی، به ویژه ایالات متحده و رژیم صهیونیستی، یکی از محورهای مرکزی در سیاست خارجی و داخلی جمهوری اسلامی ایران به شمار می‌رود. این تقابل اغلب در فضای رسانه‌ها به مسائلی چون برنامه هسته‌ای، حقوق بشر یا تعاملات بین‌المللی تقلیل داده می‌شود.
 
 با این حال، بررسی عمیق‌تر نشان می‌دهد که ریشه اصلی این تضاد، فراتر از مسائل ظاهری و فنی است و به بنیان‌های ایدئولوژیک، تاریخی و فرهنگی بازمی‌گردد.
 
یکی از متداول‌ترین شبهه‌هایی که در میان برخی منتقدان داخلی و خارجی مطرح می‌شود، این است که «مشکل غرب با ایران فقط به دلیل فناوری هسته‌ای است» و اگر ایران این برنامه را کنار بگذارد، دیگر مشکلی با غرب وجود نخواهد داشت.
 
اما اگر به وقایع تاریخی و سیاسی نگاه کنیم، معلوم می‌شود که این دیدگاه نه تنها بدون پایه است، بلکه با واقعیت‌های سیاسی جهان مدرن در تضاد است.
 
 ایران حتی در دوران‌هایی که فاقد برنامه هسته‌ای بود، همواره مورد تحریم‌ها، فشارهای سیاسی و مداخله‌های گسترده قرار داشته است. این موضوع به خوبی نشان می‌دهد که هدف اصلی غرب، ایران به عنوان یک کشور مستقل و هویت‌دار است، نه یک نوع فناوری.
 
هدف این مقاله، پاسخ جامع و علمی به این شبهه است و نشان می‌دهد که مسئله هسته‌ای تنها یک بهانه است. هدف واقعی غرب، ضربه زدن به هویت اسلامی، استقلال سیاسی و روحیه مقاومت جمهوری اسلامی ایران است.
 

ریشه‌های تقابل ایران و غرب: نگاهی به ابعاد قرآنی و عملی مقاومت در برابر نظام سلطه

چشم‌انداز نظام سلطه جهانی: تقسیم جهان به دو بلوک
برای پاسخ به این شبهه لازم است مقدمه ای را بیان کنیم:
یکی از دقیق‌ترین تحلیل‌های سیاسی جهان امروز، بر این واقعیت تأکید می‌کند که جهان تحت کنترل یک نظام سلطه جهانی است که به رهبری آمریکا و متحدانش عمل می‌کند [1]. این نظام، دنیا را به دو بلوک اصلی تقسیم می‌کند:
 
بلوک سلطه‌گران: شامل قدرت‌های غربی (به‌ویژه آمریکا و متحدانش در اروپا) که از طریق قدرت نظامی، اقتصادی، رسانه‌ای و فرهنگی، سعی در حفظ موقعیت خود در صدر جهان دارند.
 
بلوک سلطه‌پذیران: شامل کشورهایی که یا به صورت کامل تحت نفوذ این نظام قرار گرفته‌اند، یا به نحوی در مقابل آن‌ها ضعیف تشخیص داده شده‌اند و همواره هدف فشار و مداخله قرار می‌گیرند.
 
این دیدگاه نه تنها یک تحلیل سیاسی، بلکه بازتابی از واقعیت‌های موجود در عرصه بین‌المللی است که مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم انقلاب و دیگر فرمایشات متعدد خود به آن پرداخته‌اند [2]
 
هدف اصلی نظام سلطه، حفظ موازنه قدرت به نفع خودشان است. این نظام اجازه نمی‌دهد که کشوری از بلوک سلطه‌پذیران، استقلال واقعی، هویت ملی و سیاسی خود را به دست بگیرد و به عنوان یک نیروی مستقل در جهان ظاهر شود.
 
 بنابراین، هر کشوری که این سلطه غرب و آمریکا را نپذیرد، از نظر این نظام یک "کشور مخالف" محسوب می‌شود و باید:
1- تحت فشارهای شدید سیاسی و اقتصادی قرار گیرد.
  2-  با جنگ و مداخله نظامی روبرو شود.
 3-   یا با جنگ روانی و فتنه‌های داخلی از درون ضعیف گردد.

این همان الگویی است که در قبال ایران، سوریه، لیبی، یمن، ونزوئلا، کوبا و دیگر کشورهای مقاومتی دنبال شده است [3]
 
الف. دیدگاه قرآنی درباره دشمنی دائمی نظام سلطه:
قرآن کریم در سوره بقره می‌فرماید: «وَلَن تَرْضَىٰ عَنکُمُ الْیَهُودُ وَلَا النَّصَارَىٰ حَتَّىٰ تَتَّبِعَ أَهْوَاءَهُمْ [4]
این آیه نشان می‌دهد که دشمنان الهی هرگز با یک ملت مستقل و دینی راضی نخواهند شد، مگر اینکه آن‌ها را تحت کنترل خود درآورند و تابع خواسته‌های خویش سازند. این همان الگویی است که نظام سلطه جهانی در قبال کشورهایی مثل ایران دنبال می‌کند.
 
ب. تأکید مقام معظم رهبری بر ماهیت نظام سلطه:
مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی و دیگر فرمایشات متعدد خود، این حقیقت را به طور روشن برجسته می‌کنند که:
"آمریکا و نظام سلطه جهانی می‌خواهند دنیا را به دو بلوک تقسیم کنند: یکی بلوک سلطه‌گران و یکی بلوک سلطه‌پذیران. هر کشوری که سلطه غرب و آمریکا را نپذیرد، از نظر آن‌ها کشوری است که باید مجازات شود و نظام آن ساقط شود." [5]
 
این فرمایش، چشم‌انداز دقیقی از ماهیت نظام بین‌المللی امروز است و نشان می‌دهد که غرب نه فقط با دولت‌ها، بلکه با هویت، استقلال و اراده ملی کشورهای مقاومتی مخالفت دارد. این مخالفت تنها وقتی پایان می‌یابد که یک کشور تمامی تصمیمات خود را در خدمت منافع غرب قرار دهد و از تمامی ارزش‌ها و هویت خود بکاهد.
 
ج. اهمیت درک این دیدگاه:
فهم این موضوع برای مردم و مسئولان یک کشور مستقل و مقاوم مثل ایران بسیار حیاتی است، زیرا:
 1- ما را از این خطا نجات می‌دهد که فکر کنیم مشکل با غرب فقط در مسائلی مثل هسته‌ای، حقوق بشر، یا قیمت نفت است.
2- ما را از خواب فراموشی بیدار می‌کند و به ما یادآوری می‌کند که نظام ما به خاطر وجودش و هویتش هدف قرار دارد.
 
3- ما را به این نتیجه می‌رساند که تنها راه بقا و پیشرفت، استقلال، مقاومت و توسعه دانش و قدرت داخلی است.
 

واکاوی اصل شبهه: آیا مشکل غرب با ایران صرفاً برنامه هسته‌ای است؟

یکی از متداول‌ترین شبهه‌هایی که در میان برخی منتقدان داخلی و خارجی مطرح می‌شود، این است که «مشکل غرب با ایران فقط به دلیل فناوری هسته‌ای است» و اگر ایران این برنامه را کنار بگذارد، دیگر مشکلی با غرب وجود نخواهد داشت. اما اگر به وقایع تاریخی و سیاسی نگاه کنیم، معلوم می‌شود که این دیدگاه نه تنها بدون پایه است، بلکه عمیقاً با واقعیت‌های سیاسی جهان مدرن در تضاد است.
 
پاسخ به شبهه:

پاسخ اول:هسته‌ای بهانه است, افسانه سلاح هسته ای توسط ایالات متحده امریکا

مقام معظم رهبری فرمودند: حالا افسانه‌ی جعلی مسئله‌ی هسته‌ای و سلاح هسته‌ای را آمریکایی‌ها و پشت‌سرش اروپایی‌ها و بعضی بادمجان‌دورِقاب‌چین‌های دیگر عَلَم کردند که بگویند جمهوری اسلامی مایه‌ی تهدید است؛ نه، مایه‌ی تهدید، خود آمریکا: [6]
 
تحلیل لغتی و معنایی:
عبارت "هسته‌ای بهانه است" : این جمله به صراحت برجسته می‌کند که موضوع هسته‌ای، اصل مسئله نیست، بلکه یک ذره‌سازی اعلامیه  است که برای توجیه فشارهای سیاسی و اقتصادی به کار گرفته شده است.
 
"افسانه سلاح هسته‌ای" : واژه "افسانه"، نشان‌دهنده طرحی رسانه‌ای، تبلیغاتی و سیاسی است که بدون پایه واقعی ساخته شده است. این واژه به خوبی برجسته می‌کند که داستان سلاح هسته‌ای ایران، یک داستان تخیلی  است که توسط غرب به عنوان یک ابزار سیاسی ساخته و پرداخته شده.
 
"بادمجان دورِقاب‌چین" : این تشبیه تندیسی، برجسته می‌کند که برخی کشورها، بدون شخصیت مستقل و تنها به عنوان ابزار و وابسته به آمریکا عمل می‌کنند.
    
تحلیل سیاسی و نظامی: 
این بیانات، حقیقت مهمی را برجسته می‌کنند: آمریکا و متحدانش نه به خاطر فناوری هسته‌ای با ایران مشکل دارند، بلکه به خاطر وجود یک نظام مستقل، هویت‌دار و ضداستعماری در منطقه. 
 
در واقع، ایران به عنوان یک قدرت منطقه‌ای  و نظام جمهوری اسلامی به عنوان الگویی انقلابی ، تهدید واقعی برای ساختارهای قدرت یک‌قطبی جهانی است. آنها نمی‌خواهند ایران دسترسی به فناوری داشته باشد، نه به خاطر خطر واقعی آن، بلکه به خاطر توانمندی رمزگشایی‌کننده ‌ای که چنین دستاوردهایی برای یک کشور مستقل اسلامی دارد.
 
تحلیل دینی و قرآنی: 
این دیدگاه با آیات قرآن نیز هماهنگی کامل دارد. مثلاً، در سوره بقره، آمده است: وَ قالَ لَهُمْ نَبِیُّهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَکُمْ طالُوتَ مَلِکاً قالُوا أَنَّى یَکُونُ لَهُ الْمُلْکُ عَلَیْنا وَ نَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْکِ مِنْهُ وَ لَمْ یُؤْتَ سَعَةً مِنَ الْمالِ قالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاهُ عَلَیْکُمْ وَ زادَهُ بَسْطَةً فِی الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ وَ اللَّهُ یُؤْتِی مُلْکَهُ مَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِیمٌ‌ "[7]
 
همانا خداوند «طالوت» را براى زمامدارى شما مبعوث (وانتخاب) کرده است، گفتند: چگونه او بر ما حکومت داشته باشد در حالى که ما از او به فرمانروایى شایسته‌تریم و به او ثروت زیادى داده نشده است؟ پیامبرشان گفت: خداوند او را بر شما برگزیده و توان علمى و جسمى او را افزون نموده است وخداوند ملکش (فرماندهى ورهبرى) را به هر کس بخواهد مى‌بخشد وخداوند (احسانش) وسیع و (به لیاقت‌ها و توانایى‌هاى افراد) آگاه است
 
گرچه بنى‌اسرائیل از پیامبرشان فرمانده نظامى براى رهبرى جنگ خواستند؛ «مَلِکاً نُقاتِلْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ» ولى از آنجا که آنان بهانه گرفته وگفتند: طالوت را به سلطنت چه کار؟ معلوم مى‌شود که او علاوه بر فرمانده نظامى، سلطان آنان نیز قرار گرفت. این گروه ستمدیده بنى‌اسرائیل با آنکه براى رهایى از چنگال ظالمان، از پیامبرشان درخواست تعیین فرمانده کرده بودند، ولى وقتى پیامبرشان طالوت را که جوانى چوپان و فقیر و گمنام بود، به فرماندهى و زمامدارى آنان تعیین نمود، گفتند: چگونه او مى‌تواند فرمانده ما باشد در حالى که شهرت و ثروتى ندارد؟ و ما به جهت ثروت و دارایى که داریم، از او لایق‌تریم!
 
پیامبر وقتى بهانه‌گیرى آنها را به خاطر فقر وندارى طالوت شنید، فرمود: بى‌گمان خدا او را بر شما برگزیده است واو توانایى علمى وقدرت بدنى و نیروى لازم براى فرماندهى جنگ را دارد. خداوند هرکس را که بخواهد بخاطر لیاقت و استعدادهاى نهفته‌اش فرماندهى‌
 
مى‌بخشد. آرى، اگر نظر او به سنگى تعلق گیرد، جواهر مى‌شود واگر به خارى افتد، گل واگر به فقیرى نظر کند فرمانده مى‌شود.
 
آیا چوپانى که گوسفندانش گم مى‌شوند، لیاقت فرماندهى دارد؟ در روایات آمده است:طالوت چوپانى بود که در پى گوسفندان گمشده‌اش از اطراف به سوى شهر آمده بود و به خدمت پیامبر رسید و خداوند به پیامبر وحى کرد که همین چوپان لیاقت فرماندهى دارد و او را به مردم معرفى کن.
 
این آیه برجسته می‌کند که قدرت واقعی از دانش و هویت الهی نشأت می‌گیرد ، نه از تسلیم شدن به قدرت‌های استعماری. بنابراین، هرگونه فشار بر ایران، در واقع فشار بر یک نظام الهی و مقاومت‌کننده  است.
 
تجربه تاریخی: 
ایران حتی قبل از آغاز برنامه هسته‌ای خود، در دهه ۶۰ و ۷۰، مورد تحریم‌های گسترده قرار داشت. این نشان می‌دهد که:  هدف اصلی، سیستم سیاسی و هویت اسلامی ایران است، نه یک نوع فناوری. 
 
در واقع، وقتی ایران برنامه هسته‌ای نداشت، غرب به خاطر موقعیت ژئوپلیتیک، هویت اسلامی و عدم تعهد به ائتلاف‌های غربی با ایران مشکل داشت. وقتی ایران برنامه هسته‌ای را شروع کرد، آن‌ها این موضوع را بهانه‌ای کردند تا فشارهای قدیمی‌تر خود را با یک پوشش "ایمنی و امنیتی" دنبال کنند.
 
فرمایشات مقام معظم رهبری با زبانی روشن و قاطع، ماهیت واقعی تقابل با ایران را برجسته می‌کنند: ایران به عنوان یک قدرت مستقل، اسلامی و مقاوم، تهدید واقعی برای سیستم قدرت یک‌قطبی جهانی است. 
 
مسئله هسته‌ای، تنها یک ذره‌سازی سیاسی است که با اهدافی چون:
1- خنثی‌سازی هویت اسلامی ایران،
 2- شکستن استقلال سیاسی آن،
3- و فروپاشی الگوی مقاومت در منطقه طراحی شده است.
بنابراین، پاسخ به این شبهه که «مشکل غرب با ایران فقط به خاطر فناوری هسته‌ای است»، در همین فرمایشات است: نه، مشکل اصلی، وجود یک نظام اسلامی مستقل است؛ سلاح هسته‌ای، تنها یک افسانه و بهانه است. 
 

پاسخ دوم: شواهد تاریخی و عملی دشمنی غرب، فراتر از مسئله هسته‌ای

موارد زیر نشان می‌دهند که دشمنی غرب با ایران، فراتر از مسئله هسته‌ای است و ریشه‌ای در مخالفت با استقلال و هویت انقلابی ایران دارد:
 
 - سقوط هواپیمای مسافربری ایران توسط آمریکا در خلیج فارس (۱۹۸۸):
در تاریخ ۳ تیر ۱۳۶۷ (۳ ژوئیه ۱۹۸۸)، کشتی آمریکایی وینسنس، هواپیمای مسافربری ایرباس ایران‌ایر به شماره ۶۵۵ را در حال پرواز قانونی در حریم هوایی ایران منفجر کرد و ۲۹۰ نفر از مسافران بی‌گناه از جمله زنان و کودکان را کشت [8].
 
این اتفاق در زمانی رخ داد که ایران هیچ برنامه هسته‌ای قابل ذکری نداشت. این رویداد نشان می‌دهد که آمریکا از همان لحظه‌های اولیه پس از انقلاب اسلامی، با ایران به عنوان یک نظام انقلابی و مستقل مخالف بوده و این مخالفت بر پایه‌های ایدئولوژیک و سیاسی است، نه فنی یا علمی [9]
 
- جنگ ایران و عراق و نقش غرب در حمایت از صدام
 جنگ هشت ساله ایران و عراق (۱۳۵۹-۱۳۶۷ شمسی) در زمانی آغاز شد که ایران هیچ برنامه هسته‌ای قابل توجهی نداشت. با این حال، آمریکا، اروپا و حتی برخی کشورهای عربی منطقه‌ای به طور گسترده از صدام حسین حمایت کردند [10]. این حمایت‌ها شامل:
 

پاسخ سوم: تأمین سلاح و تجهیزات نظامی و حمله به کشورها

ارائه اطلاعات جاسوسی
تأمین مواد شیمیایی برای استفاده از گازهای کشنده مانند گاز اعصاب و سارین که این نشان می‌دهد که هدف غرب از مداخله در ایران، همواره ضربه زدن به الگوی انقلابی و مقاومتی اسلامی بوده است، نه فقط محدود کردن یک نوع فناوری.
 
 حمله اسرائیل به لبنان (۲۰۰۶)
در سال ۱۳۸۵، اسرائیل حمله نظامی گسترده‌ای به لبنان انجام داد. این حمله که توسط حزب‌الله مقاومت شد، باعث تخریب وسیع زیرساخت‌های لبنان و کشته و زخمی شدن هزاران غیرنظامی شد. لبنان هیچ برنامه هسته‌ای نداشت، ولی این حمله به خاطر وجود یک نیروی مقاومتی در لبنان بود. این نشان می‌دهد که اسرائیل و متحدان غربی‌اش با هر نیرویی که به مقاومت اسلامی و استقلال خود اعتقاد داشته باشد، مخالفت می‌کنند، چه دارای فناوری هسته‌ای باشد چه نه.
 
حمله غرب به سوریه و تخریب زیرساخت‌های آن:
در سال‌های اخیر، قدرت‌های غربی و متحدان منطقه‌ای آن‌ها، عملیات نظامی گسترده‌ای را علیه دولت سوریه آغاز کردند که باعث تخریب وسیع مراکز نظامی، ادارات امنیتی، ثبت احوال، دفاتر ثبت اسناد و مراکز بهداشتی و آموزشی شد [11].
 
 سوریه نیز دارای هیچ برنامه هسته‌ای جدی نبود، ولی باز هم هدف قرار گرفت. این نشان می‌دهد که هدف غرب از مداخله، دستکاری سرنوشت کشورهای مستقل و تحت کنترل درآوردن آن‌هاست، نه فقط محدود کردن فناوری‌های خاص.
 

پاسخ چهارم: سابقه تبعیض و عدم تعامل مشروع با ایران در زمینه هسته‌ای:

حتی سابقه تعاملات هسته‌ای ایران پیش از انقلاب و پس از آن نیز گواه بر این مدعاست:
عضویت ایران در کنسرسیوم غنی‌سازی فرانسه قبل از انقلاب:
ایران، حتی قبل از انقلاب اسلامی، عضو کنسرسیوم غنی‌سازی اورانیوم در فرانسه بود و سرمایه‌گذاری قابل توجهی در آن داشت. اما بعد از انقلاب اسلامی، بدون هیچ دلیل مشروعی، ایران از این کنسرسیوم خارج شد و حقوق سرمایه‌گذاری‌اش نیز لحاظ نشد.
 
تخلف در تأمین نیازهای هسته‌ای ایران:
 در مواقعی که ایران نیازمند غنی‌سازی ۲۰ درصد برای رآکتور تهران بود — که یک نیاز علمی و پزشکی حیاتی بوده است — کشورهای غربی، به رغم توافقات بین‌المللی و تعهداتشان، نیازهای ایران را تأمین نکردند. این نقض تعهدات، نشان‌دهنده این است که مخالفت غرب با ایران، صرفاً از لحاظ فنی و هسته‌ای نیست، بلکه از هدف‌های سیاسی و سلطه‌گرانه نشأت می‌گیرد.
 

پاسخ پنحم: تجربه برجام و نقض عهد غرب:

جمهوری اسلامی ایران، برخلاف ادعاهای برخی محافل غربی، همواره تمایل به مذاکره برای حل و فصل مسائل داشته است. مهم‌ترین مثال، توافق برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) بود.
 
 ایران در این توافق شرکت کرد، آن را امضا نمود و به تمامی تعهدات خود عمل کرد. اما در کمال تعجب، ایالات متحده به محض فراهم شدن فرصت، برجام را نقض کرد، تحریم‌ها را بازگرداند و فشارهای سیاسی و اقتصادی علیه ایران را افزایش داد.
 
این رویدادها به وضوح اثبات می‌کند که نگرانی غرب از برنامه هسته‌ای ایران صرفاً یک پوشش برای هدف اصلی آن‌هاست. هدف واقعی، به زانو درآوردن ایران، از بین بردن روحیه مقاومت آن، جلوگیری از حفظ هویت اسلامی و در نهایت، تضعیف و تجزیه این کشور است. اگر مسئله هسته‌ای وجود نداشت، غرب بهانه‌های دیگری برای اعمال فشار پیدا می‌کرد؛ چرا که تقابل اصلی، تقابل میان استقلال و سلطه است.
 
پاسخ ششم: رژیم صهیونیستی: یک دولت تروریستی و ابزار نظام سلطه در منطقه
الف. ماهیت غیرطبیعی رژیم صهیونیستی
:
رژیم صهیونیستی، برخلاف الگوهای متداول تشکیل دولت‌های ملی و ملت‌های طبیعی، بر پایه یک طرح سیاسی، نظامی و استعماری استوار است. بنیان‌گذاران این رژیم، گروهی از افراد بودند که از سراسر دنیا جمع‌آوری شده و به نیروهای مسلح تبدیل شدند.
 
 این ساختار، از ابتدا به عنوان یک نیروی تهاجمی و تروریستی عمل کرد و فقط با حمایت‌های مالی، نظامی و سیاسی قدرت‌های غربی توانست به یک "دولت" تبدیل شود [12-13].
 
 بنابراین، رژیم صهیونیستی، از نظر منشأ و ماهیت، یک دولت طبیعی و مردمی نیست، بلکه یک موجودیت ساختگی و ابزاری است که تحت حمایت قدرت‌های بزرگ، در خدمت منافع آن‌ها قرار دارد.
 
ب. اهداف رژیم صهیونیستی در منطقه و دلیل دشمنی با ایران:
هدف اصلی رژیم صهیونیستی، جلوگیری از ظهور هرگونه نظام سیاسی مستقل و اسلامی در منطقه است. این رژیم بر این باور است که:
هر نظامی که تصمیمات خود را به طور مستقل بگیرد، تهدیدی برای وجود این رژیم است.
هر کشوری که به هویت اسلامی خود بازگردد، دشمن این رژیم محسوب می‌شود.
هر ملتی که از سلطه خارجی دفاع کند، باید تحت فشار، تحریم و حتی حمله نظامی قرار گیرد.
 
چهار عامل اصلی تهدید جمهوری اسلامی ایران برای رژیم صهیونیستی
این دیدگاه، الگوی عمل رژیم صهیونیستی در منطقه است. از این‌رو، جمهوری اسلامی ایران به دلیل چهار عامل اصلی، تهدیدی واقعی برای رژیم صهیونیستی محسوب می‌شود و همواره هدف اصلی این رژیم و متحدانش قرار گرفته است .
 
1- هویت اسلامی: ایران یک نظام اسلامی است که بر ارزش‌های دینی و اخلاقی استوار است و این در تضاد کامل با نظام سکولار و ضد اسلامی اسرائیل است.
 
2- استقلال سیاسی: ایران از هرگونه وابستگی سیاسی به قدرت‌های خارجی خودداری می‌کند و این استقلال، تهدیدی برای نظام‌های وابسته و سلطه‌گر مانند اسرائیل است.
 
3- مقاومت در برابر سلطه: ایران به عنوان یکی از اصلی‌ترین منتقدان سیاست‌های استعماری و سلطه‌گرانه، در خط مقدم مقاومت منطقه‌ای قرار دارد.
 
4- توسعه قدرت علمی و نظامی: پیشرفت‌های علمی و نظامی ایران، به ویژه در زمینه‌های دفاعی، تهدیدی جدی برای بقا و سلطه اسرائیل در منطقه است.
 
این چهار عنصر، ایران را به یک تهدید واقعی برای رژیم صهیونیستی تبدیل کرده است و دلیل اصلی مخالفت‌های شدید این رژیم با ایران است. [14]
 
مبانی اسلامی مقاومت و استقلال: هویت تمدنی و قرآنی ایران
هویت تمدنی و فرهنگی ایران، ریشه‌ای هزاران ساله دارد. در حالی که بسیاری از کشورهای دنیا هنوز از تمدن بی‌خبر بودند، ایران مرکزی از دانش، اخلاق و سیاست بود.
 
 بنابراین، از منظر هویت تمدنی و فرهنگی ایرانی، پذیرش سلطه و وابستگی به قدرت‌های خارجی، چه از لحاظ تاریخی و چه از لحاظ اخلاقی، غیرقابل قبول است.
 
 علاوه بر این، از دیدگاه قرآن کریم و اسلام حقیقی نیز، سلطه بیگانگان بر مسلمانان، نه تنها مشروع نیست، بلکه یک ظلم بزرگ محسوب می‌شود.
 
الف. نفی سلطه‌پذیری و هشدار نسبت به عواقب آن:
قرآن کریم، به صراحت مسلمانان را از پذیرش سلطه بیگانگان برحذر می‌دارد. در سوره مائده، خداوند متعال می‌فرماید:
 
 یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْیَهُودَ وَالنَّصَارَىٰ أَوْلِیَاءَ ۘ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاءُ بَعْضٍ ۚ وَمَن یَتَوَلَّهُم مِّنکُمْ فَإِنَّهُ مِنکُمْ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ. [15]
این آیه، به طور کلی به تمام مؤمنان خطاب می‌کند و از آنان می‌خواهد که با یهودیان و مسیحیان به عنوان قدرت‌های سلطه‌گر دوستی نکنند.
 
این دوستی، به معنای ارتباط سیاسی، نظامی و اقتصادی است، نه دوستی فردی. آیه تأکید می‌کند که این قدرت‌ها با هم یک شبکه دارند و دارای ساختاری واحد و متمرکز هستند.
 
 اگر مسلمانان به این شبکه بپیوندند، خود جزء آنان خواهند شد، یعنی از نظر سیاسی و فرهنگی زیر سلطه و تأثیر آن‌ها قرار خواهند گرفت.
 
 از آنجایی که این قدرت‌ها اهل ظلم هستند، پذیرش سیستم آنان باعث فساد و دوری از راه حق می‌شود. بنابراین، این آیه یک دستور الهی است که به مسلمانان یادآوری می‌کند نباید زیر سلطه قدرت‌های سلطه‌گر بروند، چرا که این امر باعث از دست دادن استقلال، هویت و حتی ایمان می‌شود.
 
ب. آسیب‌شناسی پذیرش سلطه به بهانه امنیت:
در سوره مائده به آسیب‌شناسی رویکرد برخی مسلمانان می‌پردازد که به بهانه تأمین امنیت، تن به سلطه ظالمان می‌دهند:  «وَتَرَى الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ یُسَارِعُونَ فِیهِمْ یَقُولُونَ نَخْشَىٰ أَن تُصِیبَنَا دَائِرَةٌ ۚ فَعَسَى اللَّهُ أَن یَأْتِیَ بِالْفَتْحِ أَوْ أَمْرٍ مِّنْ عِندِهِ فَیُصْبِحُوا عَلَىٰ مَا أَسَرُّوا فِی أَنفُسِهِمْ نَادِمِینَ» [16]
 
این آیه به گروهی از مسلمانان اشاره دارد که با "بیمار دلی" و شتاب‌زدگی، به دلیل ترس از "خدشه‌دار شدن امنیت" (تهدیدات و ناامنی)، وارد سیستم سلطه‌گران می‌شوند.
 
 قرآن این افراد را از آینده‌ای که در آن به خاطر آنچه پنهان کرده بودند پشیمان خواهند شد، برحذر می‌دارد. دلیل این پشیمانی، عدم توکل بر پیروزی الهی و نادیده گرفتن دستورات الهی به نفع منافع زودگذر دنیوی است.
 
 این آیات، بنیان فرهنگ مقاومت و استقلال در اسلام را شکل می‌دهند و تأکید می‌کنند که مسلمانان نباید تحت سلطه بیگانگان قرار بگیرند، چه این سلطه نظامی باشد و چه اقتصادی یا فرهنگی.
 
ج. پیام مشترک انبیاء: عبادت خدا و اجتناب از طاغوت:
محور اصلی تقابل ایران با قدرت‌های سلطه‌گر را می‌توان در مبارزه‌ای میان ولایت الهی و ولایت طاغوتی دانست. در سوره نحل، پیام مشترک تمامی پیامبران الهی را چنین تبیین می‌کند: وَأَرْسَلْنَا فِی کُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ: [17]
این آیه نشان می‌دهد که دعوت به عبادت خداوند و اجتناب از هرگونه طاغوت (قدرت‌های استکباری و ستمگر)، پیام اصلی تمامی رسالت‌های الهی بوده است.
 
 بنابراین، زمانی که ملتی بر استقلال، حفظ هویت اسلامی و مقاومت در برابر سلطه تأکید می‌کند، به طور طبیعی با مخالفت قدرت‌های سلطه‌گر مواجه خواهد شد. این تقابل ریشه‌ای ذاتی و ماهوی دارد و صرفاً به مسائل سیاسی یا اقتصادی محدود نمی‌شود.
 
د. برتری مؤمنان و عدم سبیل برای کافران
:قرآن کریم در آیه ۲۵۲ سوره نساء می‌فرماید «وَلَن یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکَافِرِینَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلًا» [18] این آیه نشان می‌دهد که الهی‌ترین نظام اجتماعی، اجازه نمی‌دهد که کفار و ستمگران، بر مؤمنان و ملت‌های عادل، سلطه یابند. این دیدگاه، پایه‌ای برای مقاومت در برابر استعمار و سلطه است و نشان می‌دهد که سلطه بیگانگان بر ملت‌های مؤمن، امری غیرالهی و نادرست است. همچنین، در آیه ۶۲ سوره آل عمران آمده است:ا نتُمُ الْأَعْلَىٰ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ» [19]
 
این آیه، فرمان الهی به مسلمانان برای داشتن برتری و استقلال در مقابل قدرت‌های سلطه‌گر است. بنابراین، مقاومت در برابر سلطه، تنها یک ضرورت سیاسی نیست، بلکه یک وظیفه دینی و الهی نیز محسوب می‌شود.
 
ه. رویکرد اسلام و اهل بیت (ع) و فقها در برابر سلطه:
یکى از مهم‌ترین مبانى و اصول نظام‌هاى سیاسى، موضوع «مبدأ سلطه و قدرت» است‏. هر یک از نظام‌ها براى خود مبدأ خاصى قائل هستند.
 
نظریه‌ی اسلام در مورد حقّ سلطه این است که آن، به ذات و مستقلاً متعلق به خداوند متعال است و هرگز برای کسی در مقابل او، سلطه و قدرتى نمی‌داند و نمی‌تواند هرکارى که بخواهد انجام دهد. لذا هرکس که به حکومت می‌رسد باید به طور مستقیم یا غیر مستقیم از جانب خداوند متعال اجازه داشته باشد و اطاعت از آنها زمانی واجب است که در طول اطاعت خداوند متعال باشد.
امام صادق‌(ع) در جواب کسی که از ایشان در مورد رفع منازعه بین دو نفر پرسید، فرمود:
«... نظر کنید به کسانى که از شما حدیث ما را نقل کرده و در حلال و حرام ما می‌نگرند و احکام ما را می‌شناسند، آنان را حَکَم قرار دهید؛ زیرا من آنها را بر شما حاکم قرار داده‌ام. و هرگاه که او به حکم ما حکم کند و کسى آن‌را نپذیرد، در حقیقت حکم ما را سبک شمرده و رد کرده است و هرکس بر ما رد کند، حکم خدا را رد کرده و آن در حکم شرک به او است».[20]
 
 این فرهنگ، بنیان هویت مقاومتی اسلامی ایران است و دلیل اصلی مخالفت غرب و رژیم صهیونیستی با ایران است. در اسلام، مقاومت نه تنها در عمل، بلکه در ادبیات و فرهنگ نیز تقویت شده است.
 
 شخصیت‌هایی چون امام علی (ع)، امام حسین (ع) و دیگر ائمه اطهار (ع)، الگوی مقاومت در برابر سلطه و استبداد هستند. این فرهنگ در جمهوری اسلامی ایران نیز به خوبی جاری است و باعث شده است که ایران در برابر فشارهای داخلی و خارجی، ایستادگی کند.
 
حق مشروع فناوری هسته‌ای برای ایران
جمهوری اسلامی ایران همواره اعلام کرده است که از فناوری هسته‌ای صلح‌آمیز استفاده می‌کند.    برای تولید انرژی، داروسازی و توسعه علمی، این فناوری ضروری است.
غنی‌سازی اورانیوم برای این منظورها لازم استاین کار باید در داخل کشور و بدون وابستگی به خارج انجام شود .مقام معظم رهبری در این باره فرموده‌اند: "ما هیچ وقت نگفتیم می‌خواهیم بمب هسته‌ای بسازیم، ولی حق داریم از فناوری هسته‌ای برای منظورهای صلح‌آمیز استفاده کنیم. این حق ما را هیچ کس نمی‌تواند سلب کند."
 
ایران به عنوان یکی از کشورهای عضو( NPT پیمان منع گسترش سلاح هسته‌ای)، دارای حق کامل استفاده از فناوری هسته‌ای صلح‌آمیز است. این حق، در معاهدات بین‌المللی نیز به اثبات رسیده است. بنابراین، مخالفت‌های غرب و رژیم صهیونیستی با برنامه هسته‌ای ایران، بدون پشتوانه حقوقی و منطقی است. [21]
 

پاسخ هفتم : فرهنگ مقاومت در جمهوری اسلامی ایران

تعریف فرهنگ مقاومت
مقاومت در معنای عمیق آن، تنها محدود به حوزه نظامی یا سیاسی نیست، بلکه شامل یک نوع دیدگاه فرهنگی و ایدئولوژیک نسبت به استقلال، هویت و عدالت می‌شود.
 
وقتی صحبت از «فرهنگ مقاومت» می‌شود، منظور جمعی از ارزش‌ها، باورها و رفتارهایی است که در جامعه رسوخ کرده‌اند و مردم را در مقابل انواع سلطه — چه نظامی، چه اقتصادی و چه فرهنگی — ترغیب به ایستادگی می‌کنند.
 
 این فرهنگ در جمهوری اسلامی ایران، ریشه‌های عمیقی دارد و نه تنها به عنوان واکنشی در برابر فشارهای خارجی وجود دارد، بلکه به عنوان یک اصل هویتی و تمدنی عمل می‌کند.
 
برخلاف باورهای رایج در میان برخی منتقدان، مقاومت در ایران اسلامی، نه یک خطای ایدئولوژیک، بلکه یک ضرورت تاریخی و فرهنگی است که به نوعی در جان این مرز و بوم نهادینه شده است.
 
ریشه‌های قرآنی و اسلامی مقاومت
منشا اصلی این فرهنگ مقاومت، در قرآن کریم و تعالیم اسلامی جست‌وجو می‌شود. قرآن در بسیاری از آیات، مسلمانان را به مقاومت در برابر ظلم و ستم دعوت می‌کند و این موضوع را به عنوان یک وظیفه الهی برجسته می‌کند. خدا در سوره حج، می‌فرماید: «أُذِنَ لِلَّذِینَ یُقَاتِلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا ۚ وَإِنَّ اللَّهَ عَلَىٰ نَصْرِهِمْ لَقَدِیرٌ» [22]
    
این آیه نشان می‌دهد که مقاومت تنها یک عمل دفاعی نیست، بلکه یک حق الهی است که برای دفاع از عدالت و حقوق مردم در اختیار آنان قرار گرفته است. این دیدگاه، در تمامی ادوار تاریخ اسلامی، الگوی عمل بسیاری از شخصیت‌های برجسته بوده است.
   
این فرهنگ، در طول تاریخ، به یک هویت عمیق اسلامی-ایرانی تبدیل شده است که در مقابل تمامی اشکال سلطه، از جمله سلطه فرهنگی و ایدئولوژیک، مقاومت می‌کند.
 
شخصیت‌های الهام‌بخش مقاومت
در تاریخ اسلامی و به ویژه در دوران معاصر، چهره‌های برجسته‌ای وجود داشته‌اند که به نوعی الگوی فرهنگ مقاومت شده‌اند. از جمله:
 
امام علی (ع)، که با تمامی سختی‌ها و دشواری‌های زمان خود، به دنبال عدالت و مقاومت در برابر سلطه بود. امام حسین (ع) نیز با قیام خود در کربلا، الگویی فرامنطقه‌ای از مقاومت در برابر ظلم و استبداد شد که تا امروز الهام‌بخش ملت‌های بسیاری است.
 
در دوران معاصر نیز، شخصیت‌هایی مثل شهیدان دفاع مقدس، شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی و دیگر رزمندگان، نشان دادند که مقاومت فقط یک عمل نظامی نیست، بلکه یک نوع دیدگاه نسبت به زندگی، عدالت و استقلال است.
 
در حالی که برخی معتقدند مقاومت تنها در مواقع بحرانی لازم است، این چهره‌ها ثابت کردند که مقاومت می‌تواند یک روش زندگی باشد که در برابر هرگونه سلطه و انحطاط ایستادگی کند.
 
توسعه فرهنگ مقاومت در جمهوری اسلامی
این فرهنگ، در دوران انقلاب اسلامی و پس از آن، به یک مبدأ هویتی و اجتماعی برای مردم ایران تبدیل شد. انقلاب اسلامی، فقط یک تغییر حکومتی نبود، بلکه تحولی فرهنگی و ایدئولوژیک بود که ایرانیان را از وابستگی به خارج برهنه کرد و به آنها یاد داد که می‌توانند بدون تسلیم شدن به فشارهای خارجی، زندگی کنند و حتی در برابر بزرگ‌ترین قدرت‌های جهانی مقاومت کنند.
 
این فرهنگ در جنگ تحمیلی هشت ساله به صورت کامل مشهود شد، جایی که یک ملت، بدون پشتوانه‌های نظامی و اقتصادی قوی، با وجود تحریم‌ها، جنگ‌های شیمیایی و مداخلات بین‌المللی، ایستادگی کرد. این امر نشان داد که فرهنگ مقاومت، می‌تواند جایگزین سلاح‌ها و منابع اقتصادی شود.
 
مقاومت در برابر سلطه فرهنگی و ارزشی
اما مقاومت تنها به معنای جنگ نیست. در واقع، مقاومت در جمهوری اسلامی ایران، به معنای عدم پذیرش سلطه در هر سطحی  است. این موضوع شامل سلطه نظامی، اقتصادی، فرهنگی و ایدئولوژیک می‌شود.
 
 در حوزه فرهنگی، مثلاً، جمهوری اسلامی تلاش کرده است تا از ورود الگوهای غربی که می‌توانند به تضعیف ارزش‌ها و هویت اسلامی منجر شوند، جلوگیری کند.
 
این امر به معنای انزوای کشور نیست، بلکه نشانه یک رویکرد هوشمندانه برای حفظ استقلال فرهنگی است. در حالی که برخی فکر می‌کنند این نوع مقاومت به معنای عدم تعامل با جهان است، در واقع، این یک نوع تعامل مستقل و متعهدانه  است که اجازه نمی‌دهد فرهنگ و ارزش‌های ملی تحت تأثیر قدرت‌های بزرگ قرار بگیرند.
 
نقش تحصیل، علم و فناوری در مقاومت
همچنین، مقاومت در سطح علمی و فناوری نیز معنا پیدا کرده است. در حالی که برخی معتقد بودند ایران نمی‌تواند بدون کمک خارجی در زمینه‌هایی مثل دفاعی، فضایی یا هسته‌ای پیشرفت کند، جمهوری اسلامی ثابت کرد که یک ملت مستقل، با تکیه بر استعدادهای داخلی و اراده ملی، می‌تواند به توسعه چشمگیری دست یابد.
 
این نوع مقاومت، از نوع مقاومت علمی و فناورانه  است که نه تنها به کشور کمک کرده است تا تحت فشارهای خارجی دوام بیاورد، بلکه به عنوان یک الگو برای دیگر کشورهای مستقل نیز عمل کرده است.
 
در حالی که برخی معتقدند ایران باید به کمک خارجی متکی باشد، موفقیت‌های علمی و دفاعی این کشور نشان داده است که یک ملت با ایمان و هوشمند می‌تواند با وجود تمامی موانع، به پیشرفت‌های چشمگیری دست یابد.
 
پیامدهای فرهنگ مقاومت برای آینده ایران
در نهایت، فرهنگ مقاومت در ایران به یک نوع هویت ملی-دینی  تبدیل شده است. این هویت نه تنها باعث شده است که ایران در برابر فشارهای خارجی ایستادگی کند، بلکه به عنوان یک الگو برای دیگر ملت‌های مقاومتی در منطقه نیز عمل کرده است.
 
این موضوع در روابط ایران با کشورهایی مثل لبنان، سوریه، یمن و فلسطین به خوبی مشهود است، جایی که ایران نه به عنوان یک قدرت تجاوزکار، بلکه به عنوان یک حامی اصلی مقاومت در برابر سلطه غرب و رژیم صهیونیستی شناخته شده است.
 
در مجموع، فرهنگ مقاومت در جمهوری اسلامی ایران، یک فرهنگ زنده، پویا و عمیق است که در تمامی سطوح زندگی – از سیاست تا فرهنگ، از علم تا اخلاق – وجود دارد.
 
 این فرهنگ نه تنها به ایران کمک کرده است تا در برابر فشارهای بین‌المللی بقا یابد، بلکه به عنوان یک الهام‌بخش برای سایر ملت‌های مستقل نیز عمل کرده است.
 
همین امر است که غرب و رژیم صهیونیستی را به مبارزه با ایران ترغیب می‌کند، زیرا آنها نه با یک فناوری خاص، بلکه با یک فرهنگ مستقل و مقاوم  روبرو هستند که می‌تواند الگویی برای دیگران باشد.
 

نتیجه‌گیری

مشکل غرب با ایران هرگز محدود به فناوری هسته‌ای نبوده و نیست. سابقه تاریخی و تجربه عملی، به وضوح نشان می‌دهد که حتی زمانی که ایران فاقد برنامه هسته‌ای قابل توجه بود یا از حقوق مشروع خود در این زمینه استفاده می‌کرد، همواره مورد خصومت و فشار قرار گرفته است.
 
 برنامه هسته‌ای ایران، تنها یکی از بهانه‌هایی است که غرب و رژیم صهیونیستی برای تحریم‌ها و فشارهای سیاسی و اقتصادی به کار می‌برند.
 
 در واقع، ایران به دلیل استقلال سیاسی، هویت اسلامی، روحیه مقاومت و عدم پذیرش سلطه، همواره هدف این قدرت‌های سلطه‌گر بوده است.
 
آموزه‌های قرآن کریم و فرهنگ غنی اسلامی نیز مسلمانان را به مقاومت، استقلال و عدم پذیرش سلطه دعوت می‌کند. بنابراین، اگر ایران فناوری هسته‌ای را هم کنار بگذارد، غرب و صهیونیست‌ها باز هم به دنبال بهانه‌های دیگری خواهند بود.
 
 این یک واقعیت سیاسی و الهی است که باید همواره مورد توجه قرار گیرد و بر ضرورت تقویت قدرت داخلی و حفظ روحیه مقاومت تأکید شود.
 

ارجاعات:

1. نجف لک ‌زایی، بهانه های غرب برای مقابله با ایران(سامانه آموزشی دفتر تبلیغات اسلامی حـوزه علمیه قـم، 1404)
2.دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای، بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی، ۱۳۹۸.
3. نجف لک ‌زایی، بهانه های غرب برای مقابله با ایران(سامانه آموزشی دفتر تبلیغات اسلامی حـوزه علمیه قـم، 1404)
4.قرآن کریم، سوره البقره، آیه ۱۲۰.
 5.دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای، بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی، ۱۳۹۸.
6. بیانات در دیدار جمعى از فرماندهان و کارکنان ارتش جمهورى اسلامى ایران‌). ۱۳۹۴/۰۱/۳۰
7. آیه 247 سوره بقره
8. نجف لک ‌زایی، بهانه های غرب برای مقابله با ایران(سامانه آموزشی دفتر تبلیغات اسلامی حـوزه علمیه قـم، 1404)
9.همان
10.دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای، بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی، ۱۳۹۸.
11. نجف لک ‌زایی، بهانه های غرب برای مقابله با ایران((سامانه آموزشی دفتر تبلیغات اسلامی حـوزه علمیه قـم، 1404)
12. همان
13.همان
14. همان
15. آیه 51 سوره مائده
16. آیه 52 سوره مائده
17. آیه 36 سوره نحل
18. آیه 141 سوره نساء
19. آیه 139 سوره آل عمران
20. کلینى، محمد بن یعقوب‏، کافی، ج ‏1، ص 67، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق‏.
21. نجف لک ‌زایی، بهانه های غرب برای مقابله با ایران(سامانه آموزشی دفتر تبلیغات اسلامی حـوزه علمیه قـم، 1404)
22. آیه 39 سوره حج
 

منبع:

تحریریه راسخون


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط