پشت صحنه جنگ جمل؛ شخصیت‌ها، انگیزه‌ها و الگوهایی برای بصیرت عمومی

در این مطلب قصد داریم پشت صحنه «جنگ جمل» را بررسی کنیم؛ شخصیت‌ها، انگیزه‌ها و الگوهایی از فتنه که می‌تواند به بصیرت عمومی کمک کند.
دوشنبه، 23 تير 1404
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: قربان منتظمی
موارد بیشتر برای شما
پشت صحنه جنگ جمل؛ شخصیت‌ها، انگیزه‌ها و الگوهایی برای بصیرت عمومی

مقدمه:

جنگ جمل، نخستین درگیری نظامی در میان مسلمانان پس از وفات پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم)، تنها یک رویداد تاریخی نیست، بلکه آینه‌ای از فتنه‌های داخلی است که در تمام دوران‌ها قابل تکرار بوده و هست. این جنگ، با وجود ظاهر عادلانه و دینی، زیر بنایی‌ترین شکاف را در جامعه اسلامی ایجاد کرد و به نخستین نمونه از جنگ‌هایی تبدیل شد که در پوشش دفاع از حق، باطل را ترویج می‌دهند .
 
سه شخصیت برجسته — عایشه، طلحه و زبیر  — در قالب مثلثی منظم، علم مخالفت با حکومت اسلامی واقعی، یعنی حکومت امیرمؤمنان حضرت علی (ع)، را بلند کردند. آنان هر یک سابقه‌ای دینی، نظامی یا حتی نسبی با پیامبر داشتند، اما تصمیماتشان نشان داد که حضور در کنار دین، خود گواه بر حقانیت نیست .
 
این مطلب، به بررسی پشت صحنه‌های این جنگ  می‌پردازد: از جمله شخصیت‌ها، انگیزه‌های عمیق‌تر، و الگوهای عملی از تشخیص فتنه‌های داخلی  که هنوز هم در جوامع مسلمانی مشهود است. هدف، فقط نقل تاریخ نیست، بلکه تشکیل الگو و بصیرت‌افزایی برای مبارزان دین و عامه مردم  است.
 
چرا که فراموش کردن این صفحه از تاریخ، ممکن است ما را نسبت به فتنه‌های مشابه در عصر حاضر کور کند.
 

پشت صحنه جنگ جمل؛ شخصیت‌ها، انگیزه‌ها و الگوهایی برای بصیرت عمومی

جنگ جمل؛ نخستین بحران نظامی و اخلاقی مسلمانان پس از وفات پیامبر(ص)

جنگ جمل، اولین جنگ داخلی مسلمانان پس از وفات پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم)، یکی از رویدادهای برجسته و دارای پیامدهای عمیق سیاسی، اجتماعی و فقهی است که تا به امروز می‌تواند الگوهای مهمی را برای مبارزان و فعالان اسلامی در عصر جدید فراهم آورد.
 
 این جنگ در ماه جمادی‌الاولی سال 36 هجری قمری، یعنی ششمین ماه از خلافت امیرالمؤمنین حضرت علی‌بن‌ابی‌طالب (ع) در حوالی شهر بصره به وقوع پیوست.
 
سران این جنگ، طلحه، زبیر و حضرت عایشه بودند که با عنوان «خونخواهی عثمان» جنگ را آغاز کردند. اما این نبرد تنها یک درگیری نظامی نبود، بلکه نقطه‌ای بحرانی در تاریخ اسلام بود که منجر به شکاف عمیقی در صفوف مسلمانان گردید.
 
از آنجا که در این جنگ حضرت عایشه (رضوان‌الله‌تعالی‌علیها) در حال حضور در صحن جنگ بر شتر سرخ مویی بود، به «جنگ جمل» معروف گردید. واژه «جمل» در زبان عرب به شتر نر اطلاق می‌شود و این نام‌گذاری به خاطر وجود این حیوان در محل نبرد و همراهی حضرت عایشه با آن صورت گرفت.
 
درک عمیق این جنگ و پیام‌های آن برای مبارزان عصر حاضر مستلزم توجه به چند نکته کلیدی است:
 

۱. سابقهٔ جنگ‌های داخلی در اسلام و جنگ بدر به عنوان الگوی اولیه 

در دوره حیات پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم)، جنگ بدر اولین نبرد مهم بود که در آن مسلمانان با خویشان و قرابت‌های خود، از جمله پدران، برادران و عموها، وارد جنگ شدند. این نوع جنگ، در میان عرب، بی‌سابقه نبود، ولی این بار انگیزه‌ای کاملاً متفاوت داشت: انگیزه دفاع از عقیده و حقیقت دینی، نه تعصب قومی یا منفعت مادی.
 
حضرت علی (ع) در این زمینه می‌فرمایند: «لَقَدْ کُنَّا مَعَ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ نَقْتُلُ آبَاءَنَا و أَبْنَاءَنَا وَ إِخْوَانَنَا وَ أَعْمَامَنَا:  در رکاب پیامبر خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله بودیم، در حالی که با پدران و فرزندان و برادران و عموهای خود می‌جنگیدیم...» (1(
 
این گفته نشان می‌دهد که در بنیان‌گذاری دین اسلام، حتی در جنگ‌هایی که بین خویشاوندان به وقوع می‌پیوست، دین و حقیقت الهی بالاتر از تمامی روابط شخصی قرار داشت. این مسئله در جنگ جمل نیز به‌خوبی مشهود است؛ زیرا این جنگ نیز شامل روبرویی با خویشان، دوستان قدیمی و همراهان پیشین بود.
 

۲. جنگ جمل: نخستین نبرد داخلی مسلمانان و پیامدهای آن 

جنگ جمل به عنوان اولین جنگ داخلی مسلمانان، تحولی بزرگ در تاریخ اسلام محسوب می‌شود. تا قبل از این جنگ، مسلمانان در مقابل دشمنان خارجی مثل ساسانیان و رومیان جنگیده بودند، اما این نخستین باری بود که دو گروه از مسلمانان با هم جنگیدند. این موضوع از لحاظ روحی و روانی برای بسیاری از صحابه و مسلمانان جوان وقت، بسیار سخت بود.
 
در این جنگ، افرادی از قبیله قریش که با هم خویشاوندی داشتند، در دو سوی خط جنگ قرار گرفتند. این امر نشان از گستردگی اختلافات سیاسی و اعتقادی داشت که می‌توانست به سادگی حل نشود. به عنوان مثال:
حضرت علی (ع) در یک سو و زبیر، پسر عمه او، در سوی دیگر. عایشه همسر  پیامبردر سویی و حضرت ام سلمه (رضی‌الله‌عنها)، همسر دیگر پیامبر، در سوی مقابل.
 
این نکته نشان می‌دهد که در برهه‌های حساس تاریخی، حتی افراد برجسته و نزدیک به پیامبر ممکن است در مسائل سیاسی و اداری دچار اختلاف شوند. اما آنچه مهم است، تلاش برای شناخت حق و تمایز آن از باطل است، نه تبعیت از روابط شخصی یا احساسات.
 

۳. نقش حضرت ام سلمه در پشتیبانی از حق و رهنمونی مردم 

اگرچه حضرت ام سلمه (رضی‌الله‌عنها) در صحن جنگ حضور نداشت، اما نقش مهمی در مدینه داشت. در آن زمان، بسیاری از مسلمانان که در میانه جنگ داخلی سردرگم شده بودند، به دنبال راهنمایی از سوی یکی از افراد محترم اهل بیت (علیهم‌السلام) یا همسران پیامبر بودند.
 
ام سلمه (رضی‌الله‌عنها) به عنوان یکی از همسران پیامبر، با حکمت و دانش خود، به این افراد حق را نشان داد و بدون تردید گفت:   «حق با علی است.
 
این گفته یک الگوی عملی برای تمامی مبارزان و فعالان اسلامی در عصر حاضر است. وقتی بحران‌های سیاسی و اعتقادی ایجاد می‌شود، باید به دنبال شناسایی حق باشد، نه تعصب به گروهی خاص یا شخصیتی معین. حضور افراد با حکمت و بصیرت در چنین شرایطی، نقش مهمی در هدایت جامعه دارد.
 

نکته‌ای برای مبارزان حقیقی عصر حاضر 

درس‌های جنگ جمل، فراتر از یک رویداد تاریخی است و به مبارزان دین در هر زمان یادآوری می‌کند که دفاع از حق، گاهی خواهد طلبید که در مقابل تعصبات شخصی، منافع ظاهری و حتی فشارهای محیطی مقاومت کرد؛
 
 زیرا تنها معیار حقیقی در تصمیم‌گیری‌های سنگین، شناخت حق و پایبندی به آن است. همچنین، ضرورت وجود افرادی با بصیرت و حکمت — چون حضرت ام سلمه (رضوان‌الله‌تعالی‌علیها) — در هدایت جامعه در دوران بحران، یادآور این نکته است که مبارزان راستین، نه تنها در صحن جنگ، بلکه در میدان فکر و امر به معروف نیز باید از حق پنهانی نکنند و با ثبات در مسیر عدالت بایستند.
 

جنگ جمل؛ آزمونی برای تشخیص حق و باطل 

داستان شداد بن اوس، یکی از روایاتی است که نشان می‌دهد چگونه یک مبارز ساده در صحن جنگ، با وجود تمام ابهامات سیاسی و نظامی، به کمک حضور ذهن، بصیرت دینی و واکنشش به اتفاقات محیطی، به حقانیت لشکر حضرت علی (ع) پی برد.
 
او در جنگ جمل مردد بود که حق با کدام طرف است. اما وقتی شاهد شد که یکی از سربازان لشکر مخالف، فردی را که قرآن می‌خواند تیرباران و تکه‌تکه کردند، فهمید که این لشکر نمی‌تواند حق باشد.
 
وقتی این امر را از حضرت ام سلمه (رضی‌الله‌ عنها) پرسید، ایشان فرمود: «خداوند تو را راهنمایی کرده است.»
و سپس حدیث پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) را نقل کرد: «علی مع الحق و الحق مع علی»(2) این حدیث، قلب او را تسکین داد و ایمانش را نسبت به اینکه در کنار حق بوده، تقویت کرد.
 
این داستان نشان می‌دهد که حتی در میان مبارزانی که در صحن جنگ حضور دارند، افرادی وجود دارند که با بصیرت، شجاعت و تمایز بین حق و باطل تصمیم می‌گیرند. آنان نه تنها با سلاح، بلکه با قلب و هوشمندی، در صف حق می‌ایستند.
 

خطوط شکستگی در صفوف مسلمانان: طلحه و زبیر در مقابل ولایت الهی 

برخی از کسانی که سابقه‌ای والایی در دوران پیامبر داشتند — چون طلحه و زبیر — در آزمون‌های پس از وفات پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم)، درون خود را هویدا کردند و لوای مخالفت با امیرمؤمنان (ع) را بلند داشتند.
 
این دو شخصیت، سالیانی را در کنار پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) زندگی کرده بودند و سیره آن حضرت را در برخورد با مشرکین در روز فتح مکه دیده بودند. اما حالا در مقابل وصی برحق رسول خدا، صف آرایی کردند.
 
حضرت امیر مؤمنان (ع) نیز در حوادث بعد از شهادت پیامبر با آنان همکاری نکرد، زیرا می‌دانست که آنان سودای حکومت در سر می‌پرورانند.
 
تاریخ عملکرد آنان با امیر مؤمنان (ع) — ورودشان به بصره، کشتار افراد بی‌گناه، جنایت در آن شهر و حمله به بیت‌المال — را فراموش نخواهد کرد.
 
این امر یادآور این نکته است که: حضور در کنار پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) یا داشتن مقام قدیمی، خود گواه بر حقانیت نیست؛ بلکه ثبات در ولایت الهی و پایبندی به آن است که مبارزان حقیقی را از دیگران تمایز می‌دهد. 
 

جنگ تأویل: جنگ حق در برابر انحرافات پنهان و تفسیرهای فاسد 

۱. مأموریتی که از پیامبر به امیرالمؤمنین منتقل شد: جنگ با منافقان و انحراف‌گران 
رویکرد رسول گرامی اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) نسبت به منافقین، هرچند کاملاً آگاهانه و هوشمندانه بود، شامل جنگ نظامی مستقیم نبود. پیامبر اسلام با وجود آگاهی کامل از وجود گروه‌هایی که در پوشش اسلام، باطل را ترویج می‌دادند، مأمور به رویارویی نظامی با آنان نبود.
 
اما این مأموریت سنگین، یعنی مقابله با فساد باطنی و انحرافات عمیق در داخل جامعه مسلمانی، به امیرالمؤمنین حضرت علی‌بن‌ابی‌طالب (ع)  سپرده شد. ایشان که «نفس پیامبر» و «وصی و جانشین واقعی» او بودند، این مأموریت را با تمام وجود و به دقت به انجام رساندند.
 
در روایات متعددی از پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم)، اشاره شده است که: «...تُقاتِلُ عَلى سُنَّتِی، تُقاتِلُ على التَّأویلِ کما قاتلتُ أنا على التنزیلِ...»
 
«تو (ای علی) بر مبنای سنت من می‌جنگی؛ تو براساس تأویل (باطن) قرآن با گروه‌هایی می‌جنگی، همان‌گونه که من بر مبنای تنزیل (ظاهر) قرآن با گروه‌ها جنگیده‌ام.»
    
این حدیث، اهمیت عمیق مبارزه حضرت علی (ع) را در دوران پس از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) آشکار می‌کند. پیامبر با قرآن ظاهر و فجور مشرکان جاهلیت جنگید، اما امیرمؤمنان با گروه‌هایی مواجه شدند که با لباس اسلام، دین را تحریف کرده و سنت پیامبر را رها کردند.
 
۲. جنگ تأویل: نبرد با گروه‌های منحرف در دوران خلافت علی (ع) 
در کتاب الإرشاد ، شیخ مفید روایتی از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) نقل می‌کند که می‌فرماید: «علی (ع) با آنان برای احیای دین خداوند عزیز و جلیل می‌جنگد». (3)
    
این گروه‌های منحرف، طی سه جنگ بزرگ — جمل، صفین و نهروان  — به وضوح هویت خود را نشان دادند. آنها نه فقط به صورت نظامی، بلکه در حوزه‌های فقهی، سیاسی و اجتماعی، دین را تغییر داده بودند. این جنگ‌ها در واقع نمایانگر نبرد عمیق بین حق و باطل در مرحله تأویل و بازخوانی دین  بود.
 
حضرت علی (ع) در طول حدود پنج سال خلافت خود، با سه گروه مواجه شد که قصد انحراف مسیر اسلام را داشتند. آنان کسانی بودند که:
 
1- سنت پیامبر را رها کرده بودند
2- کتاب خدا را تحریف کرده بودند
3-  افراد ناشایسته درباره دین خدا سخن می‌گفتند
 
این موضوع برای مبارزان دین در عصر حاضر نیز دارای درس‌های عمیقی است. امروز نیز، بسیاری از چالش‌های دینی و اعتقادی، از نوع "جنگ تأویل"  است: افراد و گروه‌هایی که با ادعای حفظ دین، در واقع آن را به نفع اهداف شخصی، سیاسی یا فرهنگی خود بازنویسی می‌کنند. مبارزه با این گونه انحرافات، نیازمند بصیرت، علم و ثبات در ولایت الهی است.
 

جنگ جمل؛ نخستین بحران نظامی دوره خلافت امیرالمؤمنین (ع) 

جنگ جمل، نخستین جنگ داخلی مسلمانان پس از وفات پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) و در عین حال، نخستین بحران نظامی دوره خلافت امیرالمؤمنین حضرت علی‌بن‌ابی‌طالب (ع) به‌شمار می‌رود.
 
 این جنگ به دستور و رهبری عایشه ، طلحه و زبیر، و با هدف مقابله با حکومت علی (ع) به راه افتاد. علت اعلامی این جنگ، «خونخواهی از عثمان» بود، اما تحولات بعدی نشان داد که این بهانه تنها پوششی برای مبارزه سیاسی و ایدئولوژیک بود.
 
این نبرد در روز دهم جمادی‌الاولی سال 36 هجری قمری  در نزدیکی شهر بصره  رخ داد و تنها در یک روز — از زمان ظهر تا غروب آفتاب — به پایان رسید. مهم‌ترین نماد این جنگ، حضور عایشه   بر شتر سرخ مویی بود. این موضوع باعث شد که این جنگ به نام "جنگ جمل"  معروف شود — واژه‌ای که در زبان عرب به معنای شتر نر  است.
 
در ادامه، برای آشنایی عمیق‌تر با شخصیت‌های اصلی این جنگ، یعنی عایشه، طلحه و زبیر ، توضیحات مختصری ارائه می‌شود که زمینه درک دقیق‌تر اهداف و انگیزه‌های آنان را فراهم کند.
 

سه ریشه جنگ جمل؛ عوامل شخصیتی و سیاسی منجر به نخستین جنگ داخلی مسلمانان"

عوامل تاریخی و سیاسی منجر به جنگ جمل 
جنگ جمل، اولین جنگ داخلی مسلمانان پس از رحلت پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم)، تنها یک رویداد نظامی نبود، بلکه نتیجه طبیعی عوامل عمیق سیاسی، اجتماعی و فردی بود که از دوران خلافت‌های قبلی شکل گرفته بود.
 
پس از کشته شدن عثمان بن عفان، اختلافات در صفوف مسلمانان به اوج خود رسید. برخی افراد، از جمله  عایشه، ادعای خونخواهی عثمان کردند و با استناد به این دلیل، لشکری را تحت رهبری طلحه، زبیر و با حمایت پنهانی بنی‌امیه، علیه حکومت امیرمؤمنان حضرت علی (ع) تشکیل دادند.
 
اما این جنگ تنها به دنبال «خونخواهی» نبود، بلکه نشانه‌ای از مقاومت گروهی بود که مخالف بازگشت قدرت به خط ولایت الهی — یعنی حضرت علی (ع) — بودند. این گروه شامل برخی از صحابه و نیز شخصیت‌هایی مانند عایشه بود که از دیدگاه سیاسی و شخصیتی نقش مهمی در آغاز این جنگ ایفا کردند.
 
دکتر حامد حفنی داوود در این زمینه می‌نویسد: «اقدام عایشه به جنگ با علی علیه السلام دومین شکافی بود که پس از اقدام عمر در امر خلافت، در بنای اسلام رخ داد». (4)
    
این جمله، اهمیت جنگ جمل را به عنوان یک رویداد شکل‌دهنده در تاریخ اسلام  برجسته می‌کند. شکاف اول، هنگام تعیین خلف الرسول رخ داده بود و شکاف دوم، در جنگ جمل با حضور یکی از همسران پیامبر، علیه وصی وی رقم خورد.
 

عایشه؛ ضلع اول مثلث و ریشه‌ی جنگ جمل 

1. شخصیت و نقش عایشه در جنگ جمل 
عایشه در دوران حیات پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) نقشی سیاسی مستقل نداشت، اما پس از رحلت ایشان، به یکی از شخصیت‌های مؤثر در امر سیاست تبدیل شد. او در دوران خلافت پدرش، ابوبکر، و سپس عمر، در ردیف حامیان محکم نظام جدید بود.
 
اما در اواخر خلافت عثمان، با ایشان اختلاف پیدا کرد و مردم را نسبت به حکومت عثمان تحریک کرد. پس از کشته شدن عثمان و ظهور خلافت علی (ع)، اعلام کرد که عثمان توبه کرده و مظلوم کشته شده است، و این موضوع را بهانه‌ای برای علمداری علیه حکومت علی (ع) قرار داد.
 
در این راه، از طلحه و زبیر و حتی با حمایت غیرمستقیم بنی‌امیه بهره گرفت. این امر نشان از این دارد که جنگ جمل فقط یک حرکت عاطفی نبود، بلکه دارای بعد سیاسی و الگوبرداری بود.
 
علاوه بر این، شخصیت عایشه نیز در تصمیم‌گیری‌هایش تأثیر زیادی داشت. علامه عسکری در کتاب «نقش عایشه در تاریخ اسلام» می‌نویسد:
 
«عایشه را مزاجی عصبی و سخت تند و سرکش بود. حدت طبع، سرعت درک موقعیت و تصمیم گیری، تیزهوشی به اضافه رشک و حسادت شدید، جزء شخصیت بارز ام المؤمنین به حساب می‌آید». (5)
    
رشک و حسادت، در برخوردهای خشن عایشه با دیگر همسران پیامبر، به ویژه حضرت خدیجه (سلام‌الله‌تعالی‌علیها)، برجسته شده است. کتب معتبر سنی نیز از این موضوع گزارش‌های فراوانی دارند. (6)
 
این ویژگی‌های شخصیتی، در تصمیم عایشه برای جنگ با حضرت علی (ع) نیز موثر بوده است. البته این نکته نباید فراموش شود که بسیاری از تصمیمات سیاسی او نتیجه تأثیرگذاری دیگران نیز بوده است.
 
2- حسادت عمیق نسبت به حضرت خدیجه (سلام‌الله‌تعالی‌علیها) 
حسادت عایشه نسبت به حضرت خدیجه (سلام‌الله‌تعالی‌علیها)، یکی از مهم‌ترین عوامل روانی است که در تصمیم‌گیری‌هایش — بویژه در دوران پس از رحلت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) — تأثیر گذاشته است.
 
در روایاتی که خود عایشه نقل کرده است، مشخص است که احساس حسادت او نسبت به خدیجه بسیار شدید بوده است. عایشه می‌گوید:
 
 «هیچ یک از زنان پیامبر خدا چون خدیجه مورد رشک و حسادتم قرار نگرفته است. علت این بود که رسول خدا از خدیجه بسیار زیاد یاد می‌کرد و زبان به مدح و تعریفش می‌گشود، بویژه اینکه خداوند از طریق وحی به پیامبرش خبر داده بود که به خدیجه کاخی بسیار مجلل و پرشکوه در بهشت ارزانی داشته است». (7)
    
در یکی از مواقع، وقتی هاله دختر خویلد، خواهر خدیجه ، وارد شد، واکنش پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) باعث تحریک احساسات عایشه شد. عایشه می‌گوید:
 
«من (عایشه) که حسادتم نسبت به خدیجه به واسطه رفتار پیامبر سخت تحریک شده بود، بی درنگ گفتم: «چقدر از آن پیرزن بی‌دندان قرشی یاد می‌کنی؟ مدت‌هاست که او مرده است و خدا بهتر از او را به تو ارزانی داشته است». (8)
  
این سخن باعث تغییر فوری در حال و هویه پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) شد و آنقدر شدید بود که شباهت به واکنش‌هایی داشت که تنها هنگام نزول وحی دیده می‌شد. در ادامه، پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) فرمود:     «نه! ... هرگز خداوند بهتر از او را به من عوض نداده است». (9)
    
این اتفاق، نشان از این دارد که حضور ذهن و تمایز بین حق و باطل در برخی از صحابه و همسران پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) گاهی تحت تأثیر احساسات شخصی قرار داشت.
 
3. کینه نسبت به فاطمه زهرا و حضرت علی (علیهماالسلام) 
حسادت عایشه فقط به خدیجه محدود نبود، بلکه نسبت به فاطمه زهرا سلام‌الله‌تعالی‌علیها  نیز مشهود است. عایشه بارها به پیامبر معترض شده بود که چرا به فاطمه این قدر اظهار علاقه می‌کند و او را می‌بوسد. این نوع اعتراضات نشان‌دهنده این است که ایشان احساس می‌کرد فاطمه (سلام‌الله‌تعالی‌علیها) در درجه‌ای بالاتر از دیگر زنان خانواده پیامبر قرار دارد.
 
همچنین، در برخی از تصمیمات بعدی عایشه — مانند شرکت در جنگ جمل — می‌توان ردپای این احساس کینه نسبت به حضرت علی (ع) را نیز دید. با وجود اینکه علی (ع) داماد پیامبر و یکی از برجسته‌ترین صحابه بود، عایشه در جنگ جمل به عنوان یکی از رهبران مخالف با ایشان ظاهر شد.
 
این امر نشان از وجود تنش‌های عمیق‌تری دارد که فراتر از مسائل سیاسی بود و ریشه در روابط شخصی و احساسات نهفته داشت.
 
4. رفتارهای غیرمنصفانه با دیگر همسران و برده‌ها 
حسادت عایشه تنها به خدیجه و فاطمه محدود نبود، بلکه نسبت به دیگر همسران پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) و حتی برده‌ها نیز مشهود است.
 
از جمله، عایشه نسبت به ماریه قبطیه  — که از جانب مقرنس بن حسان، والی مصر، به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) داده شده بود — احساس حسادت داشت. این احساس تا جایی پیش رفت که وقتی ماریه دختری به نام قاسم به دنیا آورد، عایشه در مقابل دیگر همسران، احساس تهدید کرد.
 
همچنین، عایشه در مواردی که سایر همسران پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) غذایی برای ایشان می‌فرستادند، آن را دور می‌ریخت یا ظرف را می‌شکست. حتی حفصه  که رفیق و همراز او بود، از این گونه برخوردها در امان نبود.
 
عایشه خود در مورد یکی از این برخوردها که درباره صفیه  اتفاق افتاده بود، می‌گوید:«چشم‌های پیامبر را دیدم که به من خیره شده است و آثار خشم و نفرت از رفتارم را در سیمایش خوب می‌خواندم». (10)
   
این اتفاقات نشان می‌دهند که حسادت و رفتارهای تند و خشمگین  عایشه ، بیش از آنکه انگیزه دینی یا اخلاقی داشته باشد، ریشه در روان و شخصیت او داشت.
 
نکته‌ای برای مبارزان حقیقی عصر حاضر: تشخیص فتنه‌های داخلی از زبان عایشه 
حضور در صف مبارزه، خود گواه بر حقانیت نیست؛ بلکه تمایز بین حق و باطل و ثبات در ولایت الهی است که مبارزان واقعی را از دیگران جدا می‌کند. عایشه همراه با طلحه و زبیر، در نخستین جنگ داخلی مسلمانان — یعنی جنگ جمل — علم مخالفت با حضرت علی (ع) را بلند کرد. این موضوع یادآور این است که حتی افرادی با سابقه دینی و نسب با پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم)، ممکن است در خط مخالف حق قرار بگیرند.
 
فتنه‌های داخلی اغلب زیر عنوان‌های «دفاع از دین»، «خونخواهی» یا «عدالت» شکل می‌گیرند، اما هدف واقعی‌شان، دور کردن مردم از ولایت الهی است. مهمترین نکته‌ای که از جنگ جمل فرامی‌گیریم این است که: تشخیص حق، تنها از ظاهر و موقعیت فردی نیست، بلکه از طریق هوشیاری، بصیرت و تعامل با اهل بیت (علیهم‌السلام)  صورت می‌گیرد.
 
درس بزرگ دیگری که از نقش عایشه گرفته می‌شود، این است که حسادت، کینه و سوءتفاهم‌های شخصی می‌توانند فرد را از راه حق منحرف کنند . بنابراین، مبارزان دین در هر زمانی باید از تأثیر عواطف شخصی، تعصب‌های فامیلی و واکنش‌های عاطفی در تصمیمات خود بپرهیزند. این بصیرت است که به ما کمک می‌کند فتنه‌های دینی زمان خود را بشناسیم و اجازه ندهیم آنها جامعه مسلمانی را تقسیم کنند .
 

طلحه بن عبیدالله؛ ضلع دوم مثلث و ریشه‌ی جنگ جمل 

الف. زندگی پیش از اسلام و هجرت به مدینه 
طلحه بن عبیدالله، از قبیله قریش و خاندان بنی تیم بن مرة بود. او کمتر از ده سال قبل از بعثت پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) به دنیا آمد و از جمله مهاجران اولیه به شمار می‌رفت. مادرش صَعبه بنت حضرمی ، در دوران حیات پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) نیز زنده بود.
 
طلحه ابتدا توسط ابوبکر صدیق  به اسلام گرایش یافت و سپس به طور مستقیم مسلمان شد. او از کسانی است که قبل از هجرت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم)  به مدینه، به همراه برخی از خانواده‌اش اسلام آوردند و در میان مسلمانان شهر نفوذ پیدا کردند.
 
بن خزرج سکونت گزید». (11) (12) این مهاجرت زودهنگام، نقش مهمی در موقعیت اجتماعی و اعتباری او در جامعه اسلامی داشت.
 
ب. رابطه با پیامبر و عقد اخوت 
 طلحه یکی از صحابه‌ای بود که پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) بین وی و یکی از صحابه برجسته دیگر — چه زبیر بن عوام  (13)، چه سعید بن زید  (14)، یا سعد بن ابی وقاص  (15) — عقد اخوت بست.
 
این موضوع نشان از اهمیتی دارد که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) به او می‌داد و نشان می‌دهد که طلحه در صف اول مسلمانان قرار داشت.
 
اما این امر نه تنها دلیل بر ثبات ایمانی وی نیست، بلکه باید به تصمیمات بعدی او نیز توجه کرد که در نهایت منجر به شرکت در جنگ جمل شد.
 
ج. سخن نامناسب و واکنش الهی: نزول آیه 53 سوره احزاب 
یکی از رویدادهایی که شخصیت طلحه را به خوبی آشکار می‌کند، سخنی است که نسبت به یکی از همسران پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) گفته شده است. مضمون این سخن در منابع قدیمی آمده است:
 
«طلحه گفت: اگر پیامبر بمیرد، با عایشه همسرش ازدواج می‌کنم!» این سخن، موجب ناراحتی عمیق پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) شد و به گفته منابع، منجر به نزول آیه 53 سوره احزاب گردید:
 
﴿وَمَا کَانَ لَکُمْ أَنْ تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَلَا أَنْ تَنْکِحُوا أَزْوَاجَهُ مِنْ بَعْدِهِ أَبَدًا ۚ إِنَّ ذَٰلِکُمْ کَانَ عِنْدَ اللَّهِ عَظِیمًا﴾    «و شما حق ندارید رسول خدا را برنجانید، و مطلقا [نباید] زنانش را پس از [مرگ] او به نکاح خود در آورید، چرا که این [کار] نزد خدا همواره [گناهی] بزرگ است». (16)
    
این آیه، یک ممنوعیت واضح و الهی نسبت به ازدواج با همسران پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) وضع کرد و نشان داد که این نوع اظهار نظر، تنها یک خطای فردی نبود، بلکه دارای ابعاد اخلاقی و دینی جدی بود. (17)
 
د. نقش طلحه در جنگ جمل و انحراف از خط ولایت 
با وجود سابقه اسلامی و هجرت زودهنگام، طلحه در دوران خلافت حضرت علی (ع)، در کنار عایشه و زبیر ، خط مخالف حکومت اسلامی واقعی را انتخاب کرد. این امر نشان از وجود ریشه‌های عمیق‌تری در بروز جنگ جمل دارد — ریشه‌هایی که فقط سیاسی نیستند، بلکه شامل شخصیت‌ها، روابط احساسی و انگیزه‌های فکری و سیاسی نیز می‌شوند.
 
حضور طلحه در جنگ جمل، با توجه به سابقه اسلامی او، نه تنها یک اتفاق نظامی است، بلکه نمایانگر نوعی انحراف از خط ولایت الهی  است که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) آن را تعیین کرده بود.
 
نکته‌ای برای مبارزان حقیقی عصر حاضر: شناخت فتنه از زبان طلحه بن عبیدالله 
حضور زودهنگام طلحه در ردیف مسلمانان و حضورش در جنگ‌های بزرگ اسلامی، گواه بر سابقه دینی اوست. با این حال، در نخستین جنگ داخلی مسلمانان — یعنی جنگ جمل — در کنار عایشه و زبیر، در صف مقابل حضرت علی (ع) قرار گرفت. این موضوع نشان می‌دهد که:     سابقه اسلامی و حضور در جنگ‌های قدیمی، خود گواه بر ثبات در ولایت الهی نیست .
    
طلحه، از شخصیت‌هایی بود که در زمان پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم)، سخنی ناپسند نسبت به یکی از همسران ایشان گفت و موجب نزول آیه 53 سوره احزاب شد. این نشان از عدم توجه به حرمت‌های الهی و سوءتفاهم عمیق نسبت به مقامات دینی  دارد.
 
این موضوع برای مبارزان عصر حاضر یادآور است که: افرادی که ظاهر دینی دارند و حتی در خطوط مبارزه حضور دارند، ممکن است از لحاظ فهم دینی و ولایتی دچار انحراف باشند . مهم نه تنها حضور در میدان است، بلکه تمایز بین حق و باطل و ثبات در ولایت الهی است.
   

زبیر بن عوام؛ ضلع سوم مثلث و ریشه‌ی جنگ جمل 

الف. نسب و زندگی اولیه 
زبیر بن عوام، با کنیه «ابوعبدالله»، از شخصیت‌های برجسته تاریخ اسلام است که نقش مهمی در حوادث سیاسی و نظامی پس از وفات پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) داشت. پدرش عوام بن خویلد  و مادرش صفیه دختر عبدالمطلب  بود — که خود صفیه، عمه پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم)  و خواهر حضرت عبدالله (والد پیامبر) محسوب می‌شد. این موضوع، او را از لحاظ نسب با خاندان پیامبر در ارتباط نزدیکی قرار می‌داد. (18)
 
اما برخی منابع، به ویژه افرادی که انتساب او به قریش را رد می‌کنند، ادعایی دارند که عوام پسر خوانده خویلدبن اسد  بوده و در واقع از خاندان اصیل قریش نبوده است. این روایت می‌گوید:
 
«خویلدبن اسد، در سفر مصر، عوام را با خود به مکه آورد». (19) این داستان، گروهی از محققان را به این باور داشته که زبیر را باید مصری‌تبار  دانست و نه از خاندان خون آهنی قریش.
 
ب. اسلام آوردن و مقام اولیه 
زبیر یکی از صحابه‌ای است که اسلام آوردن او به صورت زودهنگام در منابع قدیمی ذکر شده است. برخی او را پنجمین یا ششمین کسی  می‌دانند که به اسلام آمد. (20)
 
اما این موضوع به دلیل گزارش‌های مختلف، محل تردید است. نوه او، هشام بن عروه بن زبیر ، در منابع اسلامی اسلام آوردن وی را گزارش کرده است، (21) که ممکن است دلیلی بر اغراق در زمان اسلام آوردن او باشد. (22)
 
به هرحال، زبیر در دوران حیات پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم)، شخصیت برجسته‌ای بود که در جنگ‌های مهم اسلامی — مانند جنگ بدر ، احد  و فتح مکه  — حضور داشت و به عنوان فردی بسیار شجاع و فداکار  شناخته می‌شد. (23)
 
ج. رابطه با حضرت علی (ع) و مخالفت با خلفا 
 در طول بیست و پنج سال خلافت خلفا ، زبیر عموماً در صف یاران حضرت علی (ع) قرار داشت. البته این به معنای همسویی کامل با امام (ع) نبود، بلکه نشان از تمایل به حق داشت.
 
او در زمان سقیفه، جزء مخالفان بود  و حتی وقتی مهاجمان به خانه حضرت علی (ع) حمله کردند، زبیر شمشیر کشید و فریاد زد:
 
«یَا مَعْشَرَ بَنِی عَبْدِالْمُطَّلِبِ أَیْفَعَلْ هَذَا بِعَلًی وَ أَنْتُمْ أَحْیَاءٌ؟»«ای فرزندان عبدالمطلب! شما زنده باشید و با علی چنین برخوردی شود؟» (24)
    
او در حوادث بعدی نیز، از جمله شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام‌الله‌تعالی‌علیها) ، حضور داشت و در وصیت و دفن حضرت فاطمه (س)  نیز شاهد بود. (25) همچنین، در شورای شش نفره ، به حضرت علی (ع) رأی داد و از حامیان ایشان محسوب می‌شد.
 
اما رابطه زبیر با خلفا، بویژه عمر بن خطاب ، چندان مناسب نبود. (26) همچنین در شورای شش نفره، به عثمان  رأی نداد که نشان‌دهنده عدم همراهی او با این خلفا بود. (27)
 
د. حضور در بیعت امیرمؤمنان و انحراف بعدی 
پس از قتل عثمان، جمعیت زیادی — از جمله طلحه و زبیر  — برای بیعت با حضرت علی (ع) به مدینه آمدند. زبیر در آن زمان، همراهی خود با طلحه را با ضمانت بیعت مهاجران  همراه کرد و اعلام کرد که از حکومت امیرمؤمنان (ع) حمایت می‌کند. (28)
 
اما این تعهد چندان دوام نیاورد و زبیر به مرور، تحت تأثیر برخی افراد و اتفاقات، از خط حکومت اسلامی جدا شد  و به مخالفت با حضرت علی (ع) برخاست. (29)
 
هـ. شرکت در جنگ جمل و تصمیم نهایی 
زبیر بن عوام، یکی از سه رهبر اصلی جنگ جمل  محسوب می‌شد. وی در سال 36 هجری قمری ، با همکاری طلحه  و با مشارکت عایشه ، علم جنگ را علیه حکومت امیرمؤمنان (ع) بلند کرد و به بصره  کشیده شد.
 
در روز جنگ، حضرت علی (ع) زبیر را خواند و میان دو لشکر، با وی دیدار کرد. امیرمؤمنان (ع) یادآوری کرد که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) درباره زبیر فرموده بود:
 
«آیا علی را دوست داری؟! زبیر گفت: چرا دوست نداشته باشم؟ پیامبر فرمودند: چگونه ای وقتی ظالمانه با او بجنگی؟!» (30)
    
این یادآوری، تأثیر عمیقی بر زبیر گذاشت و وی بدون آنکه دست از لشکر عایشه بردارد، از میدان کناره گرفت و اجازه نداد که خونی ریخته شود. اما متاسفانه، دیری نپایید که کشته شد  و بدنش در میان دو لشکر ماند.
 
و. تحلیل شخصیتی و پیام برای مبارزان 
زبیر بن عوام، شخصیتی برجسته، شجاع و با سابقه بود که در سرتاسر عمر خود، در میان خطوط مبارزه با باطل  قرار داشت. اما این شخصیت، تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار گرفت و در نهایت در خط مخالف ولایت الهی قرار گرفت.
 
این مسئله، نشان می‌دهد که:
1- شجاعت و سابقه نظامی  به تنهایی گواه بر ثبات در خط ولایت نیست.
2- نسب با پیامبر  نیز مانع از انحراف نمی‌شود، مگر اینکه آن را با بصیرت و هوشمندی در مسیر حق به کار گیریم.
3- تعهدات اولیه  تنها زمانی ماندگارند که در برابر فشارها و تبلبلات سیاسی مقاومت کنند.
در نتیجه، داستان زبیر یادآور این نکته است که: حضور در خط مبارزه با باطل، فقط به خون و شمشیر نیاز ندارد، بلکه به ثبات در ولایت الهی و بصیرت در تشخیص حق نیز وابسته است. 
    
نکته‌ای برای مبارزان حقیقی عصر حاضر: زبیر بن عوام و درس از انحراف فردی 
زبیر بن عوام، از صحابه برجسته و شجاع بود. او در جنگ‌های بدر، احد و فتح مکه شرکت کرد و در دوران خلفا، گاهی در کنار حضرت علی (ع) و گاهی در مقابل ایشان قرار گرفت. اما مهم‌ترین تصمیم او، شرکت در جنگ جمل بود — جایی که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) به وی گفته بود:
 
«چگونه وقتی ظالمانه با علی بجنگی؟» این جمله نشان از فراموش کردن دستورات پیامبر و انحراف از خط ولایت  داشت. زبیر، با وجود تمام سابقه نظامی و نسب با پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم)، در نهایت در خط مخالف حکومت اسلامی واقعی قرار گرفت.
 
این موضوع برای مبارزان دین در عصر حاضر یادآور این است که: شجاعت و حضور در جبهه، بدون بصیرت و تمایز بین حق و باطل، نمی‌تواند گواه بر حقانیت باشد .
    
همچنین، ثبات در ولایت ، معیار اصلی مبارزان راستین است. زبیر در لحظه تصمیم‌گیری، تحت تأثیر محیط و روابط فردی قرار گرفت و از خط ولایت خارج شد. این الگو، همچنان در جوامع دینی مشهود است و یادآور این است که: حتی افراد با سابقه و شجاعت، بدون بصیرت و ثبات دینی، ممکن است در مقابل حق قرار بگیرند .
      

ننیجه:

جنگ جمل، نه یک جنگ نظامی بود، بلکه یک فتنه معنوی، سیاسی و اجتماعی  بود که تحت پوشش «خونخواهی» و «دفاع از دین» شکل گرفت. شخصیت‌هایی که در این جنگ نقش داشتند، نمونه‌هایی برجسته از افرادی هستند که با وجود موقعیت دینی و اجتماعی، در مقابل ولایت الهی قرار گرفتند.
 
این موضوع، یادآور این نکته است که: حضور در صف مبارزه، ثبات در ولایت الهی نیست؛ بلکه تمایز بین حق و باطل و پایبندی به ولایت است که مبارزان واقعی را از دیگران جدا می‌کند .
1- درس‌های این جنگ، برای عصر حاضر همچنان زنده است:  
2- فتنه‌های داخلی اغلب زیر عنوان «دفاع از دین» شکل می‌گیرند. 
3- چهره‌های دینی لزوماً در خط حق نیستند. 
4- مهمترین معیار، تعامل با اهل بیت (علیهم‌السلام) و ثبات در ولایت است.
در نهایت، هوشیاری، بصیرت و شناخت الگوهای فتنه ، تنها راه مقابله با چنین تحولاتی است. تا این بار دیگر، جامعه اسلامی را تقسیم نکند.
 

ارجاعات: 

(1) «حق با علی است»، مرحوم آیه‌الله شیخ مهدی فقیه ایمانی، ص 82.
(2) بحارالأنوار ، ج 36، ص 346-347.
(3) کفایة الأثر فی النص على الأئمة الاثنی عشر ، ص 76.
(4) نقش عایشه در تاریخ اسلام ، ج 1، ص 27.
(5) نقش عایشه در تاریخ اسلام ، ج 1، ص 47.
(6) الصحیح من سیره النبی الأعظم ، ج 3، ص 291؛
(71) نقش عایشه در اسلام ، ج 1، ص 92، به نقل از بخاری ، ج 2، ص 277.
(8) نقش عایشه در تاریخ اسلام ، ج 1، ص 93، به نقل از منابع اهل تسنن.
(9) تاریخ یعقوبی ، ج 2، ص 87.
(10) الاستیعاب ، ج 4، ص 278 و 279.
(11) السیره النبویه ، ج 1، ص 251 و 252؛ مروج الذهب ، ج 2، ص 277؛ أسد الغابه ، ج 2، ص 468.
(12) جمل من أنساب الأشراف ، ج 1، ص 269؛ امتاع الأسماع ، ج 1، ص 68-69.
(13) السیره النبویه ، ج 1، ص 477.
(14) همان، ج 2، ص 561.
(15) المحبر ، ص 71.
(16) المعارف ، ص 228.
(17) أنساب الأشراف ، ج 10، ص 123؛ تفسیر القران العظیم ، ج 6، ص 445.
(18) البدء والتاریخ ، ج 5، ص 83.
(19) شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ، ج 11، ص 67.
(20) الطبقات الکبری ، ج 3، ص 75.
(21) المصنف ، ج 8، ص 450؛ الطبقات الکبری ، ج 3، ص 75.
(22) جایگاه و نقش آل زبیر در تاریخ اسلام ، ص 123.
(23) الأنساب ، ج 1، ص 216؛ الطبقات الکبری ، ج 3، ص 77.
(24) الاختصاص ، ص 186؛ الامامه والسیاسه ، ج 1، ص 28.
(25) من لا یحضره الفقیه ، ج 4، ص 244.
(26) روضة الواعظین ، ج 1، ص 349.
(27) الاستیعاب ، ج 4، ص 1781.
(28) تاریخ یعقوبی ، ج 2، ص 167.
(29) همان، ص 169.
(30) تاریخ مدینة دمشق ، ج 18، ص 409؛ بحارالأنوار ، ج 18، ص 123.
 

منبع:

افتخار زاده، سید حسن، تاریخ اسلام آغاز حکومت حضرت امیر علیه السلام تا جنگ جمل (سال 35 تا 36 هجری، تهران، موسسه فرهنگی نبأ، 1400.
تهیه و تنظیم: تحریریه راسخون


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما
در جواب تعریف دیگران چه بگوییم
در جواب تعریف دیگران چه بگوییم
لایه‌ بردار چقدر روی پوست بماند؟
لایه‌ بردار چقدر روی پوست بماند؟
در جواب تعریف از زیبایی چه بگوییم
در جواب تعریف از زیبایی چه بگوییم
آیین اختتامیه چهل و هشتمین دوره مسابقات معارفی قرآن کریم در قم | بیانات سخنرانان مراسم و اسامی برگزیدگان
آیین اختتامیه چهل و هشتمین دوره مسابقات معارفی قرآن کریم در قم | بیانات سخنرانان مراسم و اسامی برگزیدگان
برگزاری کرسی تلاوت فاطمی و کرسی تلاوت مهدوی همزمان با بخش معارفی چهل و هشتمین دوره مسابقات قرآن کریم در حرم حضرت معصومه و جمکران
برگزاری کرسی تلاوت فاطمی و کرسی تلاوت مهدوی همزمان با بخش معارفی چهل و هشتمین دوره مسابقات قرآن کریم در حرم حضرت معصومه و جمکران
چند نما زیبا از چهل و هشتمین دوره مسابقات قرآن کریم بخش معارف قرآن کریم و صحیفه سجادیه و نهج البلاغه به میزبانی قم
چند نما زیبا از چهل و هشتمین دوره مسابقات قرآن کریم بخش معارف قرآن کریم و صحیفه سجادیه و نهج البلاغه به میزبانی قم
جدول تعهدات بیمه تکمیلی دی ۱۴۰۴: پوشش‌ها و جزئیات کامل را ببینید
جدول تعهدات بیمه تکمیلی دی ۱۴۰۴: پوشش‌ها و جزئیات کامل را ببینید
در جواب تشکر از هدیه چه بگوییم
در جواب تشکر از هدیه چه بگوییم
نگاهی متفاوت به فیلم سینمایی "مجنون"
نگاهی متفاوت به فیلم سینمایی "مجنون"
سیره عبادی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها؛ اسوه بندگی و عرفان عملی
سیره عبادی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها؛ اسوه بندگی و عرفان عملی
بالاخره اسفناج را خام بخوریم یا پخته؟
بالاخره اسفناج را خام بخوریم یا پخته؟
اهل بیت علیهم السلام در مرکز توجه قرآن
اهل بیت علیهم السلام در مرکز توجه قرآن
زن در منظومه فکری رهبر انقلاب؛ از الگوی فاطمی تا اقتدار خانواده شهید و نقد تمدن غرب
زن در منظومه فکری رهبر انقلاب؛ از الگوی فاطمی تا اقتدار خانواده شهید و نقد تمدن غرب
افتتاح پروژه انتقال آب دریا به صنایع اصفهان توسط رئیس‌جمهور
play_arrow
افتتاح پروژه انتقال آب دریا به صنایع اصفهان توسط رئیس‌جمهور
واکنش قلعه‌نویی و سرمربی‌های هم گروه با ایران بعد از مشخص شدن گروهشان
play_arrow
واکنش قلعه‌نویی و سرمربی‌های هم گروه با ایران بعد از مشخص شدن گروهشان