مقدمه:
مراسم بزرگداشت شهدای جنگ تحمیلی اخیر، در روز سهشنبه هفتم مردادماه ۱۴۰۴ در حسینیه امام خمینی (رحمه الله)، با حضور رهبر معظم انقلاب اسلامی (مدظله العالی) و جمع فراوانی از خانوادههای معظم شهدا، مسئولان و فرماندهان عالیرتبه، نخبگان و جمعی از مردم قدرشناس، سیمای حقیقی عزت ملی و مقاومت مستمر ملت ایران را به تصویر کشید.این مراسم نه تنها تجدید عهدی با آرمانهای والای شهدا و گرامیداشت یاد و خاطره آنان بود، بلکه به محفلی تبدیل شد که در آن، مفاهیم بلند استکبارستیزی، نقش حیاتی دین و دانش در فتح قلههای پیشرفت، و جایگاه بیبدیل خانوادههای شهدا در سازوکار اجتماعی و معنوی ملت ایران، بار دیگر مورد تاکید و تبیین قرار گرفت.
در این مراسم، مقام معظم رهبری با زبان فاخر احترام و تکریم، یاد و راه مجاهدان میدان جهاد، ایثار و شهادت را زنده نگه داشتند و ضمن اشاره به مقام والای سرداران، دانشمندان و خانوادههای معظم شهدا، چارچوبها و بنیانهای نظری مقاومت ملت ایران را با نگاه فرهنگی، اجتماعی، تمدنی و سیاسی شرح و بسط دادند.
بیانات معظم له ابعاد ضداستکباری حرکت ملت، ضرورت خودباوری ملی، عوامل پویایی سرمایه اجتماعی و نقش کانونی دین و علم در بالندگی کشور را مورد تحلیل قرار داد.
از همین رو، بازخوانی عمیق و کارشناسانه این گفتار راهبردی، ضرورتی جدی برای فهم لایههای پنهان و آشکار پیامهای این سخنرانی تاریخی است.
مطالعه و تحلیل فرازبندیشده هر بخش از سخنان مقام معظم رهبری، این امکان را فراهم میآورد که هر مخاطب با هر طیف فکری، تصویری جامع، دقیق و کاربردی از ابعاد گوناگون عزت ملی، نقد جریان استکباری، رمز پیشرفت علمی و معنوی جامعه ایرانی و فلسفه حضور و استقامت خانوادههای شهدا بیابد.
به منظور دستیابی به نگاهی روشنتر و منسجمتر، این مقاله هر فراز از بیانات معظم له را ابتدا با ذکر عین جملات ایشان و سپس با تحلیلی دقیق و جامع بررسی مینماید؛ تا دریچهای برای شفافسازی نقش «شهادت»، «جایگاه خانواده شهدا»، «علم» و «ایمان» در ساخت مهندسی عزت ایرانی و تبیین علل و زمینههای پایداری و مقابله نظام مقدس اسلامی با تهدیدات منطقهای و جهانی گشوده شود.
بر همین اساس، نوشتار حاضر در پی پاسخ به این پرسش کلیدی است که: چرا و چگونه ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی، در راه عزت و استقلال خود، با وجود تهدیدهای سخت، همچنان پایدار و پیشرونده ماندهاند و ارزشهایی چون شهادت، ایمان و دانایی، چه نقشی در تثبیت و بقای این مقاومت دارند؟
پاسخ به این پرسش، نیازمند تحلیلی دقیق و مبتنی بر فهم تمدنی از بیانات رهبر معظم انقلاب است؛ تحلیلی که در ادامه با ساختار فرازبندیشده، ارائه خواهد شد.
فراز اول بیانات: تکریم خانوادههای شهدا و مخاطب قرار دادن داغدیدگان
«این جلسه تشکیل شد برای تکریم خانوادههای عزیز شهیدان، و برای عرض تسلیت به همهی داغداران این حوادثی که در جنگ تحمیلی اخیر رخ داد. من لازم دانستم به همهی بازماندگان عزیزانِ عزیز، سرداران نظامی، دانشمندان عزیز، مردم عزیزمان که در این حادثه به شهادت رسیدند، تسلیت عرض بکنم. به همهی بازماندگان تسلیت عرض میکنم؛ بخصوص پدران، مادران، همسران، فرزندان؛ اجرشان با خدای متعال، و افتخارشان جزو برترین افتخارات بشری و الهی و اسلامی.»
تحلیل فراز اول:
عمق معنایی تکریم و خطاب مستقیم
بیانات رهبر معظم انقلاب با یک سوگ سرشار از ادب، احترام و البته نشاطآفرینِ هویتی آغاز میشود. ایشان با گزینش واژههایی چون «عزیز»، «سرداران نظامی»، «دانشمندان عزیز» و «مردم شریف»، گستره مخاطب را نه فقط به خانواده معزز شهدا، بلکه به همه کنشگران و گروههای اجتماعی دخیل در فرهنگ مقاومت تعمیم میدهند.این نوع خطاب، بار معنایی صرف تسلیت را تا سطح یک بیانیه هویتی ارتقاء میدهد؛ گویی بزرگداشت شهیدان و خانوادههای ایشان همتراز با ارزشهای الهی و دستاوردهای ملی معرفی میشود.
کارکرد نمادین خانواده شهدا؛ از سوگواری تا سرمایه اجتماعی
اشاره ویژه، و جداگانه به «پدران، مادران، همسران و فرزندان»، نشاندهنده تأکید مضاعف مقام معظم رهبری بر ساختار خانواده به عنوان سلول بنیادین تولید فرهنگ ایثار و شهادت است.این نوع خطاب، روایت کلیشهای از داغدیدگان که صرفا به سوگ و فقدان تقلیل مییابد را جابجا میکند و خانوادههای شهدا را در مقام الگوهای الهامبخش و هویتساز مطرح میسازد.
از منظری جامعهشناختی، این تکریم چندلایه، به افزایش مشارکت اجتماعی داغدیدگان کمک میکند و آنها را به عنوان حاملان یک مأموریت اجتماعی فراگیر معرفی میکند. حضور آنان در صحنه، نه فقط نشانهای از درد، بلکه نماد تداوم حیات فرهنگی ـ ایمانی جامعه است.
شهادت به مثابه یک ارزش جهانشمول
رهبر معظم انقلاب، «افتخار بازماندگان» را جزو برترین افتخارات بشری، الهی و اسلامی میدانند. این عبارت، انتقال پیام را از یک واقعه صرفا ملی یا مذهبی فراتر میبرد و مفهومی جهانشمول به مسأله شهادت میبخشد؛ به این معنا که شهادت، سرمایه مشترک همه انسانهاست که بنیاد آن بر کرامت، ایمان و مقاومت نهاده شده است.ابعاد پیامدشناختی زبان تکریم در شرایط بحرانی
اگر شرایط ملتهب اجتماعی و سیاسی ناشی از جنگ تحمیلی دوم را لحاظ کنیم، این لحن تکریمآمیز نه فقط تسکیندهنده احساسات فردی بازماندگان است، بلکه نقطه پیوندی میان عواطف مردم و عقلانیت کلان اجتماعی در راستای تعالی «عدالت» و «منزلت انسانی» محسوب میشود.به عبارت دیگر، با همین زبان تکریم، مقام معظم رهبری خانوادههای شهدا را به صحنه کنش اجتماعی بازمیگردانند و جامعه را به سمت همدلی و مشارکت هدفمند هدایت میکنند.
جمعبندی فراز اول:
گذشته از کارکرد تسلیبخش، فراز اول بیانات رهبر معظم انقلاب، ارجگزاری را به الگویی اجتماعی و الهامبخش بدل کرده است. خانواده شهدا در تحلیل ایشان ــ همان طور که در فلسفه اسلام ناب نیز منعکس است ــ نه تنها وارثان اندوه، بلکه میراثداران هویت، عزت و سرمایه معنوی ملت باقی میمانند؛ سرمایهای که در بحرانها، سرچشمه تابآوری و امید اجتماعی است.فراز دوم بیانات: تأثیر رخداد اخیر بر عزت ملی و قدرتنمایی ایران
«آنچه در این دوازده روز برای جمهوری اسلامی اتّفاق افتاد، علاوه بر افتخارات بزرگی که ملّت ایران کسب کرد ــ که امروز مردم دنیا هم دارند به آن اعتراف میکنند ــ [این بود که] جمهوری اسلامی و ملّت عزیز ایران قدرت خود، عزم و ارادهی خود، استقامت خود، دست پُر خود را به دنیا نشان داد. اگر دیگران از دور چیزی شنیده بودند، از نزدیک قدرت جمهوری اسلامی را احساس کردند. علاوهی بر اینها، این نکته مهم است که جمهوری اسلامی استحکام بینظیر پایههای نظام و کشور خود را به دنیا نشان داد.»
تحلیل فراز دوم:
تبدیل بحران به فرصت ملی و جهانی
رهبر معظم انقلاب، حادثه اخیر جنگ تحمیلی ۱۲ روزه را صرفا یک رخداد گذرا یا چالشی اضطراری نمیدانند، بلکه آن را به مثابه یک نقطه عطف تاریخی در فرآیند بلوغ و تثبیت عزت ملی توصیف میکنند.این نگاه راهبردی، بحرانهای تحمیلی را نه تهدید محض، بلکه بستری برای بازآفرینی قدرت و بازتعریف جایگاه ایران در نظام بینالملل میداند.
عناصر چهارگانه اقتدار ایرانی: قدرت، عزم، اراده و استقامت
تأکید ویژه معظم له بر چهار واژه کلیدی «قدرت»، «عزم»، «اراده» و «استقامت» در این فراز، شالوده دستگاه تحلیلی رهبر انقلاب نسبت به اقتدار ملت ایران را نشان میدهد:* قدرت: نمایش زیرساختها و قابلیتهای سخت و نرم جمهوری اسلامی؛ از توان نظامی تا مولفههای فناوری، دیپلماسی، و مدیریت بحران.
* عزم و اراده: بیانگر روحیه مسئولیتپذیر و انگیزههای ریشهدار ملت و نظام برای عبور از موانع.
* استقامت: نشاندهنده طاقتی ژرف و ظرفیت ایثارگری که در طول حوادث و تهدیدها همواره به نقطه قوت ایران تبدیل شده است.
«دست پُر»؛ نشانه ابتکار و پیشدستی
اشاره ایشان به «دست پُر» بودن جمهوری اسلامی، معنای دفاع صرف را رد میکند و بر عنصر ابتکار، پیشدستی، و قدرت تحولآفرینی نظام تاکید دارد؛ این یعنی ایران نهتنها منفعل نیست، بلکه توانایی معکوسکردن معادلات علیه دشمن و تبدیل صحنههای درگیری به فرصتهای موفقیت را دارد.این برداشت، ضمن ایجاد اعتماد به نفس اجتماعی، به مخاطب جهانی نیز پیام میدهد که جمهوری اسلامی ایران در برابر جنگها و بحرانها، تنها یک کنشگر واکنشی نیست، بلکه بازیگری فعال، هوشمند و نوآور است.
اذعان جهانی؛ تغییر در ادراک بینالمللی
مقام معظم رهبری با تصریح «امروز مردم دنیا به آن اعتراف میکنند»، بر تحولی که در برداشت بینالمللی نسبت به ایران ایجاد شده است، انگشت میگذارند.این اتفاق، خروج قدرت ایران از حاشیه خبرها و شایعات و ورودش به عرصه باورها و اذعانهای علنی است. یک نوع تفاوت کیفیتی میان «شنیدن از دور» و «احساسکردن از نزدیک» تصویر میشود.
از دیدگاه رسانهای، این یعنی روایت رسمی ایران، بر افکار عمومی و حتی محافل مخالفش راه یافته و تردیدی در جدیت و استحکام اراده ملی باقی نگذاشته است.
استحکام بینظیر؛ فراتر از ابزارهای سختافزاری
اشاره معظم له به «استحکام بینظیر پایههای نظام و کشور»، تحلیلی چندلایه میطلبد. این استحکام فقط ناشی از ابزارهای نظامی یا توان دفاعی نیست. در باور مقام معظم رهبری، پشتوانههای این استواری عبارتاند از:* سرمایه انسانی متعهد و خلاق
* وحدت و مشارکت مردم در شرایط حساس
* مشروعیت و مقبولیت اجتماعی نظام
* پیوندهای معنوی و اعتقادی که ملت با انقلاب دارند
در واقع، در منظومه قدرت جمهوری اسلامی، قدرت نرمِ ناشی از ایمان جمعی و باور به آرمانهای دینی و ملی، بنیاد بقای کشور و عامل اصلی بیم ناکامی دشمنان است.
جمعبندی فراز دوم:
در مجموع، رهبر معظم انقلاب از این رخداد، یک «نقطه پیشران» برای ارتقاء منزلت ملی، تثبیت هویت جمعی و بازتعریف نقش ایران در منطقه و دنیا میسازند. این نگاه، الگویی الهامبخش برای جوامع دیگر هم خواهد بود که چگونه یک ملت میتواند بحران را به آئینه اقتدار و سرمایه راهبردی تبدیل کند.فراز سوم بیانات: سابقه احیای ایران در مواجهه با توطئهها
«این حوادث برای جمهوری اسلامی بیسابقه نبود؛ از اوّل انقلاب بارها از این حوادث برای کشور رخ داده؛ علاوهی بر جنگ تحمیلیِ هشتساله، فتنهانگیزیها، کشاندن افراد سستعنصر در مقابل ملّت، فتنههای گوناگونِ نظامی، سیاسی، امنیتی و غیره، کودتا و امثال اینها [رخ داده؛ امّا] جمهوری اسلامی بر همهی اینها فائق آمد؛ جمهوری اسلامی توانست در طول این [بیش از] ۴۵ سال همهی توطئههای دشمن را با تحمّل سختیهایش خنثی کند، و توانست بر همهی دشمنان در این زمینهها فائق بیاید.»
تحلیل فراز سوم:
پیوست تاریخی تهدیدها؛ بازخوانی کارنامهای پر فراز و نشیب
در فراز سوم، مقام معظم رهبری عمدا از «زاویه تاریخی» به حوادث اخیر مینگرند تا تجربههای انباشتشده ملت و نظام را برجسته کنند. فهرست وقایعی که ذکر میشود ــ از جنگ تحمیلی ۸ ساله تا انواع فتنهها، کودتاها و بحرانهای امنیتی و سیاسی ــ نه تنها خاطره تلاطمها بلکه شهادت بر شجره طیبه مقاومت ایران است.رهبر معظم انقلاب با این نحوه روایت، ذهن جامعه را از داغ بودن بحران اخیر خارج و به زمین تاریخی «تابآوری ملی» پیوند میدهند.
دشمنیهای تکرارشونده؛ الگویی همیشگی اما ناکام
تأکید بر تکرار توطئهها، معنایی فراتر از مرور مصائب دارد. این بیان، «دشمنی استراتژیک» و مزمن بر ضد ایران را به جامعه گوشزد میکند؛ الگویی قابل شناسایی که طی بیش از ۴۵ سال بارها آزموده شده، اما همواره با تدبیر، صبوری و مقاومت مردم و نظام شکست خورده است. این دشمنیها را نباید امری استثنائی و عجیب تلقی کرد، بلکه بخشی از زیست جهان معاصر ایران است.تجربه تاریخی؛ سرمایهای برای خودباوری ملی
با یادآوری عبور از بحرانهای بزرگ، مقام معظم رهبری بر نوعی «خودباوری جمعی» و نوعی «اعتماد به حافظه تاریخی» تأکید دارند. موفقیتهای پیدرپی در برابر فشارها، همواره محرک احساس غرور ملی و عامل تقویت هویت جمعی بوده است.این درک تاریخی، چراغ راهبرد ملت و مسئولان در مواجهه با رخدادهای آتی است: اگر در گذشته از دل آتش توطئهها عبور کردیم، امروز نیز میتوانیم ایستادگی کنیم و حتی شکوفا شویم.
تهدید به مثابه فرصت؛ بازسازی سرمایههای راهبردی
تجربه زیستن با تهدید، ایران امروز را به جامعهای منعطف، باتجربه و نوآور بدل کرده است. فراز سوم صراحتا تصریح میکند که هر تهدید ــ فارغ از شکل و زمان وقوع آن ــ به فرصتی برای بازسازی و بازآفرینی سرمایههای اجتماعی، فرهنگی، دانشی و حتی مدیریتی کشور تبدیل میشود. این مسیر گذار از هزارتوی بحران به تعالی، جوهره حکمرانیِ سختکوش و ملتی آیندهنگر را ترسیم میکند.پیام به دشمنان: فروپاشی یک توهّم تکراری
رهبر معظم انقلاب با اشاره به «الگوی مهار و فروپاشی» و شکست آن، پیامی شفاف خطاب به دشمنان و بدخواهان میفرستند. تمامی پروژههای براندازانه، بحرانسازیها و فتنهها نتوانسته است بنیان نظام را متزلزل کند؛ بلکه برعکس، توانمندی و بلوغ ملی ایران را آشکارتر ساخته است. آنچه به دست آمده، نه آسان بلکه مولود «تحمّل سختیها» و خوندل خوردنهای فراوان بوده است.جمعبندی فراز سوم:
در نهایت، این فراز از بیانات مقام معظم رهبری، تهدیدهای مستمر و بعضا کمسابقه را به بستری برای «رشد تمدنی» و تقویت «حافظه تاریخی ملت» بدل میکند.ایرانِ امروز پیشانینوشت یک ملت مقاوم و آزموده است که از هر بحران، نه تنها سربلند بیرون آمده بلکه پلهای بالاتر رفته است. تأکید رهبر معظم انقلاب بر کارنامه ۴۵ ساله، روایتی از امید، ایمان، و عبور موفقیتآمیز از حلقههای تنگ دشمنی است که همچنان بر آینده نیز نورافشانی خواهد کرد.
فراز چهارم بیانات: ماهیت دوگانه نظام؛ دین و دانش، راز پیروزی ایران
«آنچه مهم است، این است که توجّه داشته باشیم که ایران اسلامی بر اساس «دین» و «دانش» بنا شده و به وجود آمده. در بنای جمهوری اسلامی دو عنصر «دین» و «دانش» عمدهترین عناصر تشکیلدهنده هستند؛ به همین دلیل هم، دین مردم و دانش جوانان ما، توانستهاند در بسیاری از میدانهای مختلف دشمن را وادار به عقبنشینی کنند. بعد از این هم همینجور خواهد بود.»
تحلیل فراز چهارم:
مهندسی اجتماعی ایرانی؛ دین و دانش در بنیان هویت ملی
در فراز چهارم، مقام معظم رهبری با صراحت، شالوده فکری و تمدنی جمهوری اسلامی را لایهبرداری میکنند. تأکید بر دوگانه «دین» و «دانش» به عنوان ستونهای اصلی نظام اسلامی، نوعی بازتعریف هویت ملی ایران معاصر است؛ هویتی که بنیاد آن نه بر ابزار قدرت صرف، بلکه بر دو سرمایه کلیدی معرفتی و معنوی استوار است.رهبر معظم انقلاب دانش را منحصر در مدرسه و دانشگاه نمینماید و دین را نیز منحصر در آیین فردی نمیداند؛ بلکه هر دو را بهعنوان تجربهای جمعی، زنده و هدایتگر در متن جامعه قرار میدهد.
دین؛ موتور محرک فرهنگ، اخلاق و مقاومت
عنصر نخست، «دین»، در منظومه بیانات مقام معظم رهبری، نیروی معنابخش و جهتدهنده برای حرکت جامعه بهسوی هدفهای متعالی است.دین نه یک عنصر بازدارنده، بلکه فراخنایی برای ارتقای سرمایه اخلاقی، انسجام اجتماعی، و تابآوری در بزنگاههای بحران است.
دین، مردم ایران را به فداکاری، جهاد، و ازخودگذشتگی فرا میخواند و به حرکتهای جمعی معنا میبخشد؛ از همینروست که هرگونه تضعیف آن، مستقیماً به هویت و انسجام جامعه آسیب میزند.
دانش؛ اهرم اقتدار و توسعه ملی
رهبر معظم انقلاب، دانش را نیز همراستا و همتراز دین معرفی مینمایند. دانش، نیروی پیشرانهای است که ملت ایران را در عرصههای پیچیده نظامی، علمی، فناوری و اجتماعی صاحب دست بالا کرده است.جایگاه ویژه جوانان و نخبگان در این نظام، دقیقا از همین بستر دانایی و خلاقیت میآید. دانش در الگوی ایرانی، نه صرفا کالایی وارداتی یا ابزاری تکنولوژیک، بلکه دستاوردی بومی و راهبردی است که قدرت ملی را عمیق میسازد.
تعامل دیالکتیکی دین و دانش؛ واکسن جامعه در برابر تهاجم
یکی از کلیدیترین مفاهیم این فراز بیانات معظم له، تقویت رابطه سیال و مکمل میان دین و دانش است؛ رابطهای که هر کدام دیگری را تقویت و نسبت به آسیبها واکسینه میکند.مقام معظم رهبری مدل ایرانی قدرت را ترکیبی از «جهتداری معنوی» و «پیشرفت دانشی» میدانند و معتقدند که رمز پیروزی انقلاب و مانایی آن نیز در همین ترکیب است.
کارکرد تمدنی و راهبرد شکستناپذیری
از منظر تمدنی، رهبر معظم انقلاب به الگویی اشاره میکنند که در برابر دوگانههای متعارف جهان معاصر (مانند علم بدون دین غرب یا دین بدون دانش شرق) الگویی «جامعنگر» و «نوآورانه» ارائه میدهد؛ مدلی که هم توسعه مادی-فناوری را تضمین میکند و هم معنویت و هویت را حفظ مینماید.این مدل، در برابر تمامی هجمههای ترکیبی دشمن ــ چه دانشی و چه فرهنگی ــ مقاوم است و میتواند بقا و پیشرفت را توأما تضمین کند.
بازدارندگی راهبردی؛ عقبنشینی دشمنان
آنگونه که مقام معظم رهبری اشاره میکنند، پیوند دین و دانش، بارها و بارها دشمنان را در حوزههای مختلف به عقبنشینی واداشته است. این جمله علاوه بر اشاره به پیروزیهای عملی ایران در میدانهای مختلف (علمی، نظامی، دیپلماتیک و فرهنگی)، حامل پیام بازدارندگی راهبردی است: جامعهای که این دو عنصر را از دست ندهد، بر هر تهدیدی فائق خواهد آمد.جمعبندی فراز چهارم:
در نهایت این فراز، کاشف راز پایداری تمدن ایرانی-اسلامی عصر جدید است. جامعه ایرانی، تنها با قدرت سخت یا نهادهای رسمی دوام نیاورده، بلکه پیوند ریشهدار دین و دانش در تمامی لایههای زندگی اجتماعی، نقطهی آغاز و پایان اقتدار اوست.اگر ملتی خواهان عزت و پیشرفت بادوام باشد، تقویت این دوگانه، اساسیترین راهبرد او خواهد بود؛ و رمز شکستناکامی دشمنان ایران نیز همین است.
فراز پنجم بیانات: علل دشمنی استکبار و آمریکا با ایران
«آنچه استکبار جهانی و در رأس آن، آمریکای جنایتکار با آن مخالف است، همین دین شما و دانش شما است؛ با دین شما مخالفند، با این ایمان گستردهی مردم مخالفند، با این اتّحادِ در زیر سایهی اسلام و قرآن مخالفند؛ و با دانش شما مخالفند. اینکه بعد از پیروزی انقلاب تا امروز، جمعیّت ایران دو برابر بشود لکن تعداد دانشجو شاید حدود ده برابر یا بیشتر بشود، اینها را میرنجاند؛ اینکه جمهوری اسلامی در عرصههای گوناگونِ علم و دانش ــ چه دانشهای انسانی، چه دانشهای فنّی، چه دانشهای دینی ــ بتواند سخن نو به میان بیاورد، اینها را ناراحت میکند؛ اینها با این مخالفند. آنچه به عنوان [قضیّهی] هستهای و غنیسازی و حقوق بشر و امثال این چیزها میگویند بهانه است؛ اصل قضیّه آن است.»
تحلیل فراز پنجم:
کشف ریشه اختلاف غرب و آمریکا با ایران
در این فراز، رهبر معظم انقلاب لایههای ظاهری ستیز و مناقشات متعارف با غرب و آمریکا را کنار زده و به مخاطب یادآور میشوند که باطن دشمنی، نه در تیترهای رسانهای یا عناوین پروندههای سیاسی و حقوق بشری، بلکه در عمق تقابل غرب با «دو ستون اصلی قدرت و هویت ایرانی: دین و دانش» نهفته است.این دشمنی، ماهوی، تمدنی و عمیق است؛ زیرا ایران بهشیوهای نوین ارزشهای آشوبزدا و نظام دانشی بدیلی خلق کرده که قدرت مسلط غرب را به چالش میکشد.
دشمنی با دین: مبارزه با ایمان و اتحاد
رهبر معظم انقلاب، نخست بر عنصر «دین» متمرکز میشوند. اشاره به مخالفت با ایمان گستردهی مردم، اتحاد ملی زیر پرچم اسلام و قرآن، اساسا نشاندهنده این است که دین، فقط عقیدهی فردی نیست بلکه بستری برای انسجام اجتماعی، مقاومت و پیشروندگی تمدنی ملت ایران است.ایمان مردم، سرمایهای استراتژیک و رمزآلود برای بازدارندگی در برابر انواع تهدیدها و بحرانهاست. دشمنان از همین بستر معنوی، هراس دارند؛ زیرا اتحاد معنوی ایرانیان، مانعی اساسی فراروی سلطهگری غرب است که تفرقه و فردگرایی را بهعنوان ابزار سلطهپذیری جامعهها تبلیغ میکند.
دشمنی با دانش: وحشت استکبار از جهش دانایی
عنصر دوم این ستیز، «دانش» است. جنبش دانایی در ایران که پس از انقلاب شتاب گرفت، یکی از خیرهکنندهترین نمودهای قدرتافزایی ملی است.رهبر معظم انقلاب تأکید میکنند که افزایش ده برابری تعداد دانشجویان نسبت به رشد جمعیت ــ و بهویژه پیشرفت در دانشهای انسانی و فنی و ظهور قطبهای نوین در دانشهای دینی ــ تابوی ساکنماندن دانش در غرب را شکسته است.
کسب جایگاه برای دانش بومی و تولید علم به زبان ایرانی، باعث نگرانی و سلب آسایش از قدرتهای مسلط گشته است؛ زیرا ایران دیگر «دانشپذیر» صرف نیست، بلکه «دانشآفرین» و اثرگذار است.
فراتر از ظاهر: پروندههای ساختگی ابزار فشار
مقام معظم رهبری با تصریح، موضوعات گوناگونی چون هستهای، حقوق بشر یا توسعه تکنولوژی را صرفا «بهانه» خطاب میکنند. اصل مخالفت، مستقل از نوع پرونده است؛ دشمن با پیشرفت علمی و استقلال معرفتی ایران مشکل دارد، نه با یک پروژه خاص یا رفتار دیپلماتیک خاص. هر پیشرفتی که بتواند «وابستگی» سنتی کشورهای غیرغربی به غرب را کاهش دهد، از نظر استکبار، جرم نابخشودنی است.دشمنی با ارزشها: نبرد برای هویت
پیام راهبردی این فراز بیانات رهبر معظم انقلاب، این است که ایران با تولید ارزشهای بدیل و با تکیه بر دانش و دین، نهفقط از سلطه دانش و روایت غربی گریخته، بلکه «الگوی نوین تمدنی» معرفی کرده است.این الگو، نسل جوان را خوداتکا و جامعه را مصّر بر استقلال ساخته و چارچوبهای نظم غربی را میشکند. پیشرفت علمی و تحکیم ایمان، دو بال قدرت ایران بوده که دشمن را در ابعاد مختلف وادار به واکنش کرده است.
جمعبندی فراز پنجم:
فراز پنجم در اصل، استدلالِ انگیزههای پشتپرده دشمنی استکبار است؛ دشمنیای که نه صرفا سیاسی و موقت، بلکه ریشهدار و راهبردی است. مقام معظم رهبری تصریح میکنند که ایران باید مراقب باشد دو سرمایه استراتژیک «دین» و «دانش» را حفظ و تقویت کند، چرا که همین عناصر ایران را دستنیافتنی و قابل افتخار ساخته است.فراز ششم بیانات: تداوم راه ایمان و پیشرفت، آیندهای با عزت
«و ملّت ایران به توفیق الهی دین خود را و دانش خود را رها نخواهد کرد. ما در راه تقویت ایمان دینیمان و در راه گسترش و عمق دانشهای متنوّع و گوناگون خودمان، قدمهای بلندی برخواهیم داشت. و به فضل الهی و به کوری دشمن خواهیم توانست ایران را به اوج ترقّی و اوج افتخار برسانیم؛ ملّت ایران این توانایی را دارد و انشاءاللّه به توفیق الهی این توانایی را اِعمال خواهد کرد و به نتیجه خواهد رساند. والسّلام علیکم و رحمة الله و برکاته»
تحلیل فراز ششم:
امید راهبردی و اطمینان الهی؛ الهامبخش یک ملت
در فراز ششم، رهبر معظم انقلاب با لحنی سراسر امید، اطمینان و انگیزش، مستقیما ملت ایران را مورد خطاب قرار میدهند و صریحا بر «تداوم راه» و «پایبندی بر اصول دین و دانش» پافشاری میکنند.این بیان، قلب گفتمان پیشرفت ایرانی را به باور جمعی پیوند میزند و آیندهای سرافرازانه را ترسیم میکند که نه محصول تصادف یا شعار، بلکه نتیجهی ایمان عملی، خردگرایی و تلاش مداوم است.
تأکید بر پیوستگی دین و دانش؛ ستونهای غیرقابل تفکیک مسیر عزت
مقام معظم رهبری، همچون گذر از فرازهای پیشین، روشن میسازند که دین و دانش دو بال پرواز ملت ایران به سمت قلههای افتخارند و هرگونه جداسازی یا رهاسازی آنها، به مفهوم عقبماندگی و ذلت است. تعمق و گسترش ایمان دینی از یک سو و حرکتِ رو به رشد علمی و دانشی از سوی دیگر، ملت ایران را هم خودباور و هم «آیندهساز» خواهد کرد.چشمانداز آینده: امید واقعبینانه بهجای امید کاذب
آنچه در این فراز چشمگیر است، امیدی از جنس «واقعنگری راهبردی» است؛ امیدی که نه از سر توهم و بزرگنمایی بلکه برگرفته از ظرفیتهای واقعی ملت، تجارب تاریخی و وعدههای الهی است.رهبر معظم انقلاب از ملت ایران میخواهند که خود را وقف تقویت ایمان و دانش کنند و با تکیه بر توفیق الهی، به بالاترین مدارج علمی و اخلاقی دست یابند؛ این امید، موتور محرک جامعه است و در برابر هیجانات مقطعی یا یأسهای القاشده از سوی دشمنان ایستادگی میآفریند.
دشمنشناسی و عنصر تحقیر مقابلهای
استفاده از تعبیر «به کوری چشم دشمن»، بخش مهمی از «دفاع روانی» و جنگ ارادهها در گفتمان مقام معظم رهبری است. بیان این جمله نه تنها سمبل استواری است بلکه نوعی «تحقیر ستیزهجویانه»، تزریق روحیه مقاومت و القای جسارت است: دشمنان پیشرفت ایران مجبور به تماشای صعود ملت ایران خواهند بود.این زبان در فرهنگ سیاسی ایران، ریشه در سنتهای قرآنی و ادبی «غلبه اراده مومن بر کفار» دارد و روان ملت را برای ادامه مسیر سخت، مقاومسازی میکند.
تداوم، تدبیر و توکل؛ سهگانه صعود تمدنی
در متن این فراز، سه اصل حکمرانی و پیشرفت بازخوانی میشود:* تداوم و استمرار راه؛ هیچ وقفه و مسامحهای در مسیر دین و دانش پذیرفتنی نیست.
* تدبیر و برنامهریزی؛ «گسترش و عمق دانش»، نیازمند راهبرد، اولویتبندی و بازتولید معرفت است.
* توکل بر فضل الهی؛ پیشرفت و عزت ایران، بدون تکیه بر عنایت و توفیق الهی، ممکن نیست. رهبر انقلاب یادآوری میکنند که الهامبخشی دینی موتور محرک حرکت جمعی ملت است.
حسن ختام بیانات؛ دعا و بدرقه با سلام و رحمت الهی
اختتام سخنان مقام معظم رهبری با دعای سلام و رحمت واسعه الهی، نشان میدهد که کل متن، نه تنها یک خطابه سیاسی بلکه دستور کار معنوی و فرهنگی نیز دارد؛ یعنی پیوند میان عزت و معنویت و ضمانت سیر تمدنی ایران، ریشه در «دعای خیر» و انرژی مثبت اجتماعی دارد. این ادبیات، جامعه حماسی-فرهیخته ایرانی را به سمت «آینده مطلوب» سوق میدهد.جمعبندی فراز ششم:
این فراز پایانی بیانات مقام معظم رهبری به سادگی یک پیام سیاسی نیست، بلکه بیانیهای برای مهندسی آینده تمدنی ایرانیاست: ایران، با شجاعت و هوشمندی، وفادار به دین و مجهز به دانش، نه فقط از تهدیدهای روزمره عبور خواهد کرد، بلکه جهانیان را ناظر صعود خود خواهد ساخت. این مسیر، تضمین عزت ملی است و هر ایرانی باید سهم خود را در این راه بشناسد و ایفا کند.
نتیجهگیری: عزت ماندگار، تمدن بالنده؛ ثمره پیوند دین، دانش و فرهنگ ایثار
تحلیل جامع بیانات رهبر معظم انقلاب (مدظله العالی) در مراسم بزرگداشت شهدای جنگ تحمیلی دوازده روزه، سیمای واضحی از مدل ایرانی عزت و پیشرفت ترسیم میکند؛ مدلی که به هیچ وجه صرفا محصول حرکتهای فردی یا تصمیمات مقطعی نیست، بلکه بر بنیاد پیوند گفتمانی عمیق «دین» و «دانش» و فرهنگ اصیل شهادت و ایثار شکل گرفته است.١. عزت ملی؛ ریشه در هویت تمدنی
عزتی که مقام معظم رهبری از آن سخن میگویند، عزتی مردمی و درونی است؛ نه وابسته به قدرتهای بیرونی و نه متکی به ابزارهای موقت قدرت.این عزت، ثمره رسوب ایمان عمیق دینی، همبستگی اجتماعی حول محور ارزشهای الهی و حمایت از فرهنگ شهادت است.
نسل امروز ایران، برخلاف بسیاری از جوامع معاصر، عزت را نه در جهانوطنی بیهویت یا مصرفگرایی، بلکه در تداوم «منشاء الهی» و وفاداری به آرمانهای ملی میجوید.
٢. فرهنگ شهیدمحور و سرمایه اجتماعی
یکی از شاهکلیدهای این مدل، «خانواده شهیدمحور» و تکریم شهیدان است. جامعهای که قهرمانان واقعیاش شهدا و ایثارگراناند، از سرمایه اجتماعی غنی، اعتماد متقابل و الگوهای احساسی و هویتی بهرهمند میشود.چنین فرهنگی، هم الهامبخش نسل جدید برای مشارکت در عرصههای علم، جهاد و اخلاق است و هم توانمندساز ملت در برابر تهدیدات خارجی.
٣. پیوستگی دین و دانش؛ شتابدهنده تمدن ایرانی
رهبر معظم انقلاب بارها و در همین بیانات اخیر، بر رعایت حرمت هر دو عنصر دین و دانش تأکید میکنند. شکوفایی ملت ایران و رشد فزاینده علمی کشور، در تقاطع همین دو ساحت رخ داده است؛ هرجا دانایی و دینداری کنار هم قرار گرفتهاند، جهشهای تمدنی و خردمحور شکل گرفته است.این راهبرد راه را بر «سطحینگری»، «واگرایی» و «تقلید صرف» بسته و ملت ایران را صاحب نسخهای مستقل و خوداتکا ساخته است.
٤. آزمونهای بزرگ و تکرار موفقیت
روایتی که مقام معظم رهبری از سیر تاریخی ایران ارائه میدهند، روندی استوار از عبور از بحرانها و تبدیل تهدید به فرصت است. صبر و ابتکار اجتماعی، راهبرد مقاومت فعال و مشارکت مردم، آزمونهای مهمی چون جنگ، تحریم، فتنه و فشارهای سیاسی و رسانهای را به فرصت رشد و تقویت هویت ملی بدل کرده است.٥. افق آینده؛ تحقق تمدن نوین اسلامی
پیام راهبردی نهایی، امیدی واقعبینانه به آینده است. جمهوری اسلامی نه تنها مدل عزت ملی و علممحور خویش را حفظ میکند، بلکه افقهای بلندتری در پیش دارد:* گسترش مرجعیت علمی
* تعمیق ایمان اجتماعی
* استحکام زیربناهای فرهنگی و تمدنی
* الهامبخشی در جهان اسلام و حتی فراتر از آن
این چشمانداز، با حمایت همهجانبه از نخبگان، توجه به جوانان، تعظیم شهدا و اتکا بر لطف الهی، در دسترس ملت ایران است و انشاءالله در پرتو تدبیر و همت ملی، به تحقق خواهد پیوست.
نویسنده: سیدامیرحسین موسوی تبار
منبع: تحریریه راسخون
© استفاده از این مطلب، فقط با ذکر منبع بلامانع است.