مقدمه:
بیان مسأله
عملیات «طوفان الاقصی» در تاریخ ۱۵ مهرماه ۱۴۰۲ یک نقطه عطف کمنظیر در تاریخ مبارزات ملت فلسطین و جبهه مقاومت بود. این عملیات نهتنها موازنه قوای میدانی را دگرگون کرد، بلکه بنیانهای راهبردی، امنیتی و حتی روانی رژیم صهیونیستی را به چالش کشید.این رخداد توانست بار دیگر موضوع فلسطین را در کانون توجه امت اسلامی و افکار عمومی جهان قرار دهد؛ آن هم در شرایطی که پروژههای سازش و عادیسازی روابط با رژیم اشغالگر صهیونیستی به اوج خود رسیده بود.
در چنین شرایطی، رهبر معظم انقلاب اسلامی (مدظله العالی) با بیانهای دقیق، عمیق و آیندهنگرانه خود، عملیات طوفان الاقصی را نه بهعنوان یک رویداد گذرا، بلکه بهمثابه یک «حادثه آیندهساز» تحلیل کردند. رهنمودهای ایشان ابعاد گوناگون این حرکت - علت آغاز تا پیامدهای کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت آن - را روشن کرده و راهبردهای جبهه مقاومت و امت اسلامی را برای مراحل بعدی ترسیم میکند.
ضرورت بحث
بیانات مقام معظم رهبری در موضوع فلسطین، همواره فراتر از رویکردهای احساسی یا صرفا سیاسی بوده و بر ارزیابی دقیق شرایط میدانی، درک عمیق از ماهیت دشمن، و ارائه راهکارهای عملیاتی استوار است.واکاوی این بیانات بهویژه پیرامون طوفان الاقصی، برای تحلیلگران، سیاستگذاران، فعالان فرهنگی و حتی افکار عمومی ضروری است تا:
۱. لایههای پنهان ماجرا و ریشههای واقعی آن شناخته شود.
۲. تصویر واقعی از نقاط قوت و ضعف دشمن آشکار گردد.
۳. مسیر حرکت جبهه مقاومت و ملل مسلمان با شناختی عمیقتر هدایت شود.
هدف نگارش مقاله
هدف این مقاله، تبیین تحلیلی ـ روایی بیانات حکیمانه و راهگشای رهبر معظم انقلاب در موضوع طوفان الاقصی است. در هر بخش، ابتدا محورهای اصلی رهنمودهای ایشان مرور شده و سپس بر اساس مبانی فرهنگی، سیاسی و اجتماعی جهان اسلام، همراه با تحلیل میدانی و راهبردی، شرح مبسوطی ارائه گردیده و تلاش میشود علاوه بر مستندسازی رویداد از منظر مقام معظم رهبری، آن را به نقشه راهی برای آینده مقاومت و امت اسلامی تبدیل کند.
بخش اول: طوفانِ مقابله با سگهای هار
* امروز در رأس مسائل دنیای اسلام، مسألهی فلسطین و حوادثی است که در غزّه دارد اتّفاق میافتد؛ همهی اینها حوادث آیندهسازی است.۱۴۰۲/۰۸/۰۳* اقدام شجاعانه و در عین حال فداکارانهی فلسطینیها پاسخ به جنایت دشمن غاصب بود که سالها ادامه داشت و در ماههای اخیر شدّت آن افزایش پیدا کرده بود.۱۴۰۲/۰۷/۱۸
* رفتار این رژیم ظالم اینجور بوده که به زن و مرد رحم نکرده، به کودک و کهنسال فلسطینی رحم نکرده، حرمت مسجدالاقصی را نگه نداشته، شهرکنشینها را مثل سگ هار به جان فلسطینیها انداخته، نمازگزاران را زیر پا لگدکوب کرده [است].۱۴۰۲/۰۷/۱۸
* در تاریخ اخیر دنیا... هیچ ملّتی از ملّتهای مسلمان، مثل ملّت فلسطین، در فشار، در محاصره، در کمبود قرار نداشته و ندارد.۱۴۰۲/۰۷/۱۸
* خب، در مقابل این همه ظلم و جنایت، یک ملّت چه کار کند؟ یک ملّت غیور، یک ملّت کهنسال... در مقابل این همه ظلم چه واکنشی از خودش نشان بدهد؟ خب معلوم است که طوفان بهپا میکند؛ فرصت پیدا کند، طوفان بهپا میکند. ای ستمگران صهیونیست! مقصّر خود شما هستید؛ عامل این طوفان خود شما هستید؛ خودتان بلا را به سر خودتان آوردید. یک ملّت غیر از واکنش غیورانه و شجاعانه در مقابل اینچنین دشمنی، هیچ راهی ندارد.۱۴۰۲/۰۷/۱۸
* این بلا را عملکرد خود صهیونیستها بر سرشان آورد. وقتی ظلم و جنایت از حد گذشت، وقتی درندهخویی به نهایت رسید، باید منتظر طوفان بود.۱۴۰۲/۰۷/۱۸
* رژیم صهیونیستی در حادثهی «طوفان الاقصی» ضربهفنّی شد؛ یعنی حماس به عنوان یک گروه مبارز ــ... نه به عنوان یک کشور با امکانات زیاد ...ــ توانست دولت غاصب صهیونیست را با آنهمه امکانات ضربهفنّی کند.۱۴۰۲/۰۹/۰۱
* از شنبهی پانزدهم مهر (1402 شمسی)، رژیم صهیونیستی [دیگر] رژیم صهیونیستیِ قبلی نیست و ضربهای که خورده است به این آسانی قابل جبران نیست.۱۴۰۲/۰۷/۱۸
* رژیم غاصب صهیونیستی، هم از لحاظ نظامی، هم از لحاظ اطّلاعاتی، یک شکست غیر قابل ترمیم خورده... این زلزلهی ویرانگر توانسته است بعضی از سازههای اصلی حاکمیّت رژیم غاصب را ویران کند که تجدید بنای آن سازهها به این آسانی امکانپذیر نیست.۱۴۰۲/۰۷/۱۸
* بهرغم همه کشتاری که در غزه انجام میشود، رژیم صهیونیستی تا الان شکست خورده واقعی در این ماجرا است زیرا نتوانسته آبروی از دست رفته خود را بازگرداند و در آینده هم قادر به این کار نخواهد بود.۱۴۰۲/۰۸/۱۵
* اینکه شما مشاهده میکنید که رئیسجمهور آمریکا، رؤسای کشورهای ظالم و شرور [از قبیل] انگلیس، فرانسه و آلمان، پیدرپی خودشان را میرسانند آنجا، برای چیست؟ چون میبینند دارد متلاشی میشود، میبینند دارد نابود میشود؛ این را میفهمند، [لذا] خودشان را میرسانند که از نابودی جلوگیری کنند. اگر خطر تلاشی و نابودی رژیم غاصب را تهدید نمیکرد، این اشرار عالم خودشان را محتاج نمیدیدند که مرتّب پشت سر هم بیایند آنجا اظهار همبستگی کنند؛ این نشاندهندهی آن است که ضربه، ضربهی بسیار محکم و تعیینکنندهای بوده.۱۴۰۲/۰۸/۰۳
* تا کنون چنین ضربهای به این رژیم وارد نشده [بود].۱۴۰۲/۰۸/۰۳
* این دشمن خبیث و ظالم، حالا که سیلی را خورده، سیاست مظلومنمایی در پیش گرفته ... این مظلومنمایی دستاویزی است برای اینکه ... جنایات خودش را توجیه کند.۱۴۰۲/۰۷/۱۸
* حامیان رژیم و بعضی از افرادِ خودِ رژیمِ غاصب، یاوهگوییهایی کردهاند از جمله اینکه ایران اسلامی را پشت این حرکت معرّفی میکنند؛ اشتباه میکنند. البتّه ما از فلسطین دفاع میکنیم، ما از مبارزات دفاع میکنیم، ما پیشانی و بازوی طرّاحان مدبّر و هوشمند و جوانان شجاع فلسطینی را میبوسیم، ما به آنها افتخار میکنیم؛ این هست، امّا آنهایی که میگویند «کار فلسطینیها ناشی از غیرفلسطینیها است» ملّت فلسطین را نشناختهاند، ملّت فلسطین را دستکم گرفتهاند؛ اشتباهشان در همین است؛ اینجا هم محاسبهی غلط میکنند ... این کار، کار خود فلسطینیها است؛ طرّاحان هوشمند، جوانان شجاع، فعّالان ازجانگذشته توانستهاند این حماسه را به وجود بیاورند.۱۴۰۲/۰۷/۱۸
شرح تبیینی:
بیانات رهبر معظم انقلاب در این بخش، بر سه محور اصلی متمرکز است:۱. ماهیت جنایات رژیم صهیونیستی که آن را با رفتار «سگهای هار» توصیف میکنند.
۲. حق طبیعی ملت فلسطین برای واکنش قهرآمیز و شکلگیری طوفان الاقصی به عنوان پاسخی منطقی و اجتنابناپذیر.
۳. شکست عمیق و غیرقابلجبران دشمن در ابعاد نظامی، اطلاعاتی و روانی.
۱. واکاوی واژهگزینی «سگهای هار»
۲. واکنش طبیعی ملت فلسطین؛ طوفانی که خود صهیونیستها کاشتند
۳. شکست راهبردی هواخواهان تلآویو
۴. بُعد افشاگرانه در جنگ روایتها
جمعبندی بخش:

بخش دوم: اقتدار و مظلومیت مردم فلسطین
* قضیّهی غزّه از یک سو قضیّهی مظلومیّت است، از یک سو قضیّهی اقتدار است. بله، مردم غزّه واقعاً مظلومند و این دشمنِ ددمنش و خونخوار حدّی برای جنایت نمیشناسد؛ یعنی در یک بمباران، هزار نفر را شهید میکند!۱۴۰۲/۰۸/۰۳* رژیم صهیونیستی دارد جنایت میکند... این جنایتها در تاریخ خواهد ماند؛ حتّی بعد از آنکه رژیم صهیونیستی زایل شد و نابود شد. ۱۴۰۲/۱۰/۱۹
* دلهای ما خون است به خاطر مصائب مردم فلسطین و بالخصوص مردم غزّه؛ ناراحتیم امّا وقتی بادقّت نگاه میکنیم، میبینیم آن که در میدان پیروز است مردم غزّهاند، مردم فلسطینند؛ اینها توانستند کارهای بزرگی انجام بدهند. اوّلاً مردم غزّه با صبر خودشان، با ایستادگی خودشان، با تسلیم نشدن خودشان نقاب دروغین حقوق بشر را از چهرهی آمریکا و فرانسه و انگلیس و امثال اینها کنار کشیدند، اینها را رسوا کردند. مردم غزّه با صبرِ خودشان توانستند وجدان بشری را به حرکت دربیاورند ... در همین کشورهای غربی ... مردم با جمعیّتهای انبوه میآیند داخل خیابان، علیه اسرائیل و در موارد بسیاری علیه آمریکا شعار میدهند؛ آبروی اینها رفت.۱۴۰۲/۰۸/۱۰
* یکی از کارهای مهمّی که [عملیّات] طوفان الاقصی انجام داد این بود که نشان داد چگونه یک گروه اندک ... با تدارکات و امکانات بسیار کم امّا با ایمان و عزم راسخ، میتواند محصول سالها تلاش جنایتکارانهی دشمن را در ظرف چند ساعت دود کند و به هوا بفرستد؛ میتواند دولتهای متکبّر و مستکبر عالم را تحقیر کند؛ فلسطینیها، هم رژیم غاصب را، هم پشتیبانان رژیم غاصب را تحقیر کردند، با عمل خودشان، با شجاعت خودشان، با اقدام خودشان، و امروز با صبر خودشان. این یک درس بزرگ است.۱۴۰۲/۰۸/۱۰
* این مردم انصافاً صبوری به خرج دادند ... فرزندش شهید میشود، خدا را حمد میکند؛ فرزندش شهید میشود، میگوید فدای فلسطین؛ نوجوان مجروح خدا را شکر میکند و آیات قرآن را میخواند. این صبوری این مردم خیلی مهم است. دشمن میخواست این مردم را وادار کند به اینکه تسلیم بشوند ... تسلیم نشدند؛ این یک نکتهی بسیار مهمّی است.۱۴۰۲/۰۸/۰۳
* قضایای جاری در غزّه خیلی حقایق پوشیده و مکتوم را برای مردم دنیا روشن کرد. یکی از این حقایق مکتوم این است که سران کشورهای معروف و معتبر غربی، با همهی ادّعاهایی که میکنند، مطلقا با تبعیض نژادی مخالف نیستند، [بلکه] طرفدار تبعیض نژادیاند؛ چرا؟ به خاطر اینکه رژیم صهیونیستی مظهر تبعیض نژادی است. صهیونیستها خودشان را نژاد برتری میدانند و آحاد بشر را ... از نژاد پَست به حساب میآورند؛ برای همین است که وقتی مثلاً چند هزار کودک را در ظرف چند روز به قتل میرسانند، احساسِ ناراحتیِ وجدان نمیکنند و مثل این است که چند هزار حیوان را مثلاً از بین بردهاند! حقیقت صهیونیستها این است. خب حالا رئیسجمهور آمریکا، صدر اعظم آلمان، رئیسجمهور فرانسه، نخستوزیر انگلیس، از یک چنین موجودی و از یک چنین هویّتی دارند دفاع میکنند و به او کمک میکنند؛ معنای این چیست؟ معنایش این است که مسألهی تبعیض نژادی که امروز یکی از مسائل مهمّ دنیا است و چشم بشر باز شده و تبعیض نژادی یکی از نفرتانگیزترین عقاید و گرایشها است، [ولی] همهی این آقایانِ معروف معتقد به تبعیض نژادی هستند و هیچ مخالفتی با تبعیض نژادی ندارند؛ وَالّا اگر مخالف بودند، این باید در عملکردشان در مورد قضیّهی غزّه و فلسطین خودش را نشان میداد. مردم اروپا و مردم آمریکا و ملّتها باید تکلیف خودشان را با این وضعیّت روشن کنند، معلوم کنند که واقعاً آنها هم مثل سرانشان طرفدار تبعیض نژادیاند [یا نه]؛ اگر نیستند، موضع خودشان را مشخّص بکنند.۱۴۰۲/۰۸/۲۸
* از جملهی بیشرمیهای واقعیای که امروز سیاستمداران غربی و رسانهایهای غربی دارند نشان میدهند، این است که مبارزین فلسطینی را میگویند «تروریست». کسی که از خانهی خودش دفاع میکند تروریست است؟ کسی که از میهن خودش دارد دفاع میکند تروریست است؟ آن روزی که آلمانیها در جنگ جهانی دوّم آمدند پاریس را گرفتند و پاریسیها با آلمانیها مبارزه میکردند، مبارزین فرانسوی تروریست بودند؟ چطور آنها مبارزند، مایهی افتخار فرانسهاند، آنوقت جوان حماس و جهاد اسلامی تروریست است؟ بیشرمها! مردم غزّه و مبارزین فلسطین دروغگوهای دنیا را رسوا کردند.۱۴۰۲/۰۸/۱۰
* مسئولین بعضی از کشورها که با مسئولین کشور ما صحبت کردند، در دفاع از رژیم غاصب صهیونیستی، اعتراضشان این بوده که چرا فلسطینیها غیرنظامیها را کشتند. اوّلاً این حرف، خلاف واقع است؛ یعنی اصلاً اینهایی که در شهرکها و مانند اینها هستند غیر نظامی نیستند، همه مسلّحند. حالا گیرم غیر نظامی [باشند]؛ چه تعداد غیر نظامی کشته شدند؟ صد برابرِ آنها را الان این رژیم غاصب از زن و بچّه و پیر و جوان غیر نظامی دارد میکشد ... مراکز پُرجمعیّت را انتخاب میکنند و میزنند. فلسطینیها در غزّه ... چند هزار [نفر] تا حالا کشته دادهاند!۱۴۰۲/۰۷/۲۵
* در قضیّهی فلسطین، آنچه جلوی چشم همهی دنیا است جنایتِ نسلکشیِ رژیمِ غاصب است؛ این را همهی دنیا دارند مشاهده میکنند ... دولتِ غاصبِ رژیمِ صهیونیستیِ امروز قطعاً باید محاکمه بشود.۱۴۰۲/۰۷/۲۵ این ظلم و بیرحمی بیپاسخ نخواهد ماند؛ این را بدانند.۱۴۰۲/۰۹/۰۱
شرح تبیینی:
بیانات رهبر معظم انقلاب در این بخش، بر دوگانهای ظریف و عمیق تکیه دارد: «مظلومیّت» از یک سو و «اقتدار» از سوی دیگر. این ترکیب در نگاه نخست متناقض مینماید، اما در عمق خود معادلهای است که بخش مهمی از رمز ماندگاری و پیروزی ملت فلسطین را توضیح میدهد.۱. تشریح زمینه دوگانه «مظلومیّت ـ اقتدار»
رهبر معظم انقلاب بیان میکنند که مردم غزه در اوج مظلومیّت قرار دارند؛ نهتنها بهدلیل بمبارانها و محاصره مستمر، بلکه بهسبب آنکه با دشمنی مواجهاند که «حدّی برای جنایت نمیشناسد».همزمان، ایشان تصریح دارند که همین مردم مظلوم، مظهر اقتدار و پیروزیاند. این نگاه، فراتر از توصیف احساسی است و به برداشت راهبردی از قدرت اشاره دارد که الزاما به معنای برخورداری از تجهیزات مدرن نیست، بلکه به معنای داشتن اراده شکستناپذیر، مشروعیت تاریخی و توان تأثیرگذاری بر افکار عمومی جهانی است.
۲. مظلومیّت بهمثابه ذخیره سرمایه انسانی مقاومت
در نگاه فرهنگی و اجتماعی شیعی که مقام معظم رهبری بر آن تکیه دارند، مظلومیّت نه یک وضعیت صرفا منفعل، بلکه منبعی برای مشروعیت، تحریک عاطفه عمومی، و بسیج نیروهای انسانی است. در تاریخ اسلام، کربلا نمونه شاخص این معناست که مظلومیّت امام حسین (علیه السلام) و یاران ایشان، موتور محرک نهضت و عامل ماندگاری پیام شد. در فلسطین، مظلومیّت زنان و کودکان شهید یا مجروح، قلب جهان را متأثر میکند و جبهه دشمن را در عرصه مشروعیت اخلاقی فرو میریزد.نکته: برای انتقال این مفهوم در فضای مجازی، استفاده از کلیدواژههایی همچون نسلکشی در غزه، محاصره غزه و حقوق بشر فلسطین به همراه تصاویر مستند، از راهبردهای مؤثر بهشمار میرود.
۳. اقتدار برخاسته از ایمان و شجاعت
از سوی دیگر، رهبر معظم انقلاب بارها به این حقیقت اشاره کردهاند که گروهی اندک با حداقل امکانات، ولی با «ایمان و عزم راسخ»، توانستند محصول سالها سرمایهگذاری امنیتی و نظامی دشمن را در چند ساعت نابود کنند. این اقتدار، برداشتی نو از قدرت در جنگهای نامتقارن است: جایی که «تسلّح کامل» به «روحیه و اراده» باخته و اسطوره شکستناپذیری ارتش رژیم صهیونیستی فرو میریزد.* تحلیل تاکتیکی: در عملیات طوفان الاقصی، استفاده همزمان از شبیخون زمینی، نفوذ به موانع امنیتی، و هماهنگی شعاری با ملت درون سرزمینهای اشغالی، نشان داد که اقتدار لزوماً معادل شمار تانکها و هواپیماها نیست. بلکه غافلگیری، عزم و انسجام مهمترین سرمایه عملیاتیاند.
۴. صبر بهعنوان رکن اقتدار
یکی از نکات کلیدی، تأکید مقام معظم رهبری بر صبر و پایداری مردم است. اوج این پیام در ذکر نمونههایی چون مادری که پس از شهادت فرزندش خدا را حمد میکند یا نوجوان مجروحی که آیات قرآن را تلاوت میکند، دیده میشود. این صبر، صرفا حالت روحی نیست؛ بلکه به معنای مدیریت اجتماعی بحران و خنثیسازی اهداف دشمن برای شکستن اراده ملت است. * پیوند صبر با فرهنگ شیعی: صبر مقاومتی در آموزههای قرآنی و عاشورایی، راهبردی برای عبور از سختترین مراحل مبارزه است. این پیوند فرهنگی سبب میشود مقاومت فلسطین نهتنها در سطح عربی ـ اسلامی، بلکه در میان همه آزادگان جهان، نقطهای قابل همذاتپنداری بیابد.
۵. برملا کردن نفاق غرب و افشای تبعیض نژادی
رهبر معظم انقلاب بیاناتشان در این بخش را به افشای چهره واقعی مدعیان حقوق بشر نیز پیوند میزنند. دفاع بیچون و چراى مقامات آمریکا، فرانسه، آلمان و انگلیس از رژیمی که آشکارا اصول تبعیض نژادی را اجرا میکند، سند بیاعتباری گفتمان غرب در حوزه عدالت و برابرحقوقی است. این موضعگیریها از منظر حقوق بینالملل، سند انکارناپذیر همدستی در جنایت علیه بشریت تلقی میشود. * نقش رسانه مقاومت: از این تحلیل میتوان راهبرد رسانهای استخراج کرد: برجستهسازی همزمان «جنایت صهیونیست» و «حمایت غرب» تا افکار عمومی جهان را علیه هر دو بسیج کند. استفاده از هشتگهای جهانی مانند #StopGenocide (#نسلکشی را متوقف کنید) و #BoycottIsrael (#تحریم اسرائیل) میتواند اثرگذاری این پیام را چند برابر کند.
۶. پاسخ به اتهام تروریسم و تغییر معنای مشروعیت دفاع
جمعبندی بخش:
بیانات روشنگرانه مقام معظم رهبری بهروشنی نشان میدهد که مظلومیت و اقتدار میتوانند در کنار هم نهتنها تناقض نداشته باشند، بلکه عامل همافزایی شوند. مردم غزه با مظلومیت خویش وجدان جهان را بیدار کردند و با اقتدار میدانی خویش روایت دشمن را شکست دادند. در آینده، ترکیب این دو مؤلفه میتواند موتور محرک پیروزی کامل ملت فلسطین و الگوی همه جنبشهای آزادسازی باشد.
بخش سوم: آمریکا شریک جرم قطعی جنایتکاران صهیونیست
* مرز دنیای اسلام امروز در غزّه است، نبض دنیای اسلام امروز در غزّه میزند. [مردم غزّه] ایستادهاند در مقابل دنیای کفر، دنیای طاغوت، دنیای استکبار، در مقابل آمریکا؛ طرف آنها فقط رژیم صهیونیستی نیست. رئیسجمهور آمریکا صریحاً میگوید من یک صهیونیستم! راست میگوید؛ همان خباثتی که در صهیونیستها وجود دارد در او هم هست؛ همان اهداف پلیدی که در آنها وجود دارد در او هم هست. در مقابل اینها ایستادهاند. ۱۴۰۲/۱۰/۱۳* در این قضیّه، آمریکا شریک جرم قطعی جنایتکاران است؛ یعنی در این جنایت، دست آمریکا تا مِرفق در خون مظلومان و کودکان و بیماران و زنها و مانند اینها داخل شده و آلوده است؛ در واقع، او دارد به یک نحوی مدیریّت میکند این جنایتی را که در غزّه دارد انجام میگیرد.۱۴۰۲/۰۸/۰۳
* هرچه از این جنگ میگذرد، دلایل نقش مستقیم آمریکا در هدایت جنایتهای رژیم صهیونیستی قویتر و پررنگتر میشوند ... اگر کمکهای تسلیحاتی و سیاسی آمریکا نباشد، کار برای رژیم صهیونیستی قابل ادامه دادن نخواهد بود.۱۴۰۲/۰۸/۱۵
* آمریکاییها مسئولیّت خودشان را مورد توجّه قرار بدهند؛ مسئولند.۱۴۰۲/۰۷/۲۵
* امروز در غزّه همان حوادثی دارد اتّفاق میافتد که اینها اگر میتوانستند، در ایران آن حوادث را انجام میدادند.۱۴۰۲/۰۸/۱۰
* شکست رژیم صهیونیستی در این حادثه فقط شکست رژیم صهیونیستی نیست، شکست آمریکا است. امروز در دنیا هیچکس تفاوتی میان رژیم صهیونیستی و آمریکا یا انگلیس نمیگذارد؛ همه میدانند که اینها یکیاند. آمریکا بیشرمانه قطعنامهی شورای امنیّت را برای قطع بمباران و آتشبس وتو میکند! اینها با هم فرقی ندارند، اینها یکیاند. «وتو میکند» یعنی چه؟ یعنی همدستی میکند در ریختن بمب بر روی کودک و زن و بیمار و پیر و مردم بیدفاع. ۱۴۰۲/۱۰/۰۲
شرح تبیینی:
بیانات رهبر معظم انقلاب در این بخش، با محور قرار دادن نقش ایالات متحده آمریکا، پرده از یکی از مهمترین پشتوانههای رژیم صهیونیستی در تداوم جنایاتش برمیدارد. ایشان آمریکا را نه صرفا حامی، بلکه «شریک جرم قطعی» جنایات مینامند؛ عبارتی که از منظر حقوقی، سیاسی و اخلاقی بار معنایی بسیار سنگینی دارد.۱. معنای «شریک جرم» در ادبیات سیاسی ـ حقوقی
اصطلاح «شریک جرم» در عرف قضایی به معنای دخالت مستقیم یا غیرمستقیم در برنامهریزی، تجهیز، پشتیبانی یا اجرای یک جرم است. رهبر معظم انقلاب با افزودن قید «قطعی» این اتهام را از سطح گمانهزنی یا برآورد سیاسی، به سطح یک حکم بیتردید ارتقا میدهند.این یعنی، در چارچوب حقوق بینالملل کیفری، ایالات متحده میتواند بهعنوان طرف مسئول در «جنایت علیه بشریت» که توسط رژیم صهیونیستی در غزه و کرانه باختری انجام میشود، مورد پیگرد قرار گیرد.
۲. مستندات میدانی شراکت آمریکا در جنایات
رهبر معظم انقلاب، همواره شواهد دخالت آمریکا را در سه حوزه اصلی برمیشمارند:* پشتیبانی نظامی و تسلیحاتی مستقیم: ارسال فوری بمبهای سنگرشکن، موشکهای هدایتشونده و مهمات خوشهای از انبارهای آمریکا به رژیم صهیونیستی بلافاصله پس از آغاز عملیات طوفان الاقصی. این انتقالها نهتنها کمّی، بلکه کیفی بوده و هدفش تقویت توان حمله به مناطق مسکونی متراکمنشین است.
* مدیریت سیاسی ـ دیپلماتیک بحران: وتوی مکرر قطعنامههای شورای امنیت که خواستار توقف حملات به غزه بودهاند، نمونه آشکار استفاده ابزاری آمریکا از نفوذ در نهادهای بینالمللی برای حفاظت از رژیم صهیونیستی است.
* پشتیبانی اطلاعاتی و سایبری: بهرهگیری رژیم صهیونیستی از شبکههای اطلاعاتی و ماهوارهای آمریکا برای رصد تحرکات مقاومت، و همینطور هدایت عملیات روانی علیه افکار عمومی جهان، بخش دیگری از این همدستی است.
۳. پیوند راهبردی واشنگتن و تلآویو؛ فراتر از اتحاد سیاسی
در این بخش روشن میشود که رابطه آمریکا و رژیم صهیونیستی، رابطهای تکسویه یا صرفاً حمایتی نیست؛ بلکه یک شراکت راهبردی ساختاری است، که ریشههای آن در لابی صهیونیستی و پیوندهای ایدئولوژیک پروتستان ـ صهیونی ایجاد شده است. بنابراین، هر ضربهای به موجودیت رژیم صهیونیستی، بهصورت غیرمستقیم بنیانهای هژمونی آمریکا را در منطقه متزلزل میسازد.۴. تحلیل سیاسی: هزینههای شراکت آمریکا
رهبر معظم انقلاب بارها اشاره کردهاند که این شراکت، ایالات متحده را در معرض ورشکستگی اخلاقی و سیاسی قرار میدهد. هزینههای این همراهی را میتوان اینگونه دستهبندی کرد:* افکار عمومی داخلی آمریکا: اعتراضات دانشگاهها، رسانهها و جنبشهای ضدجنگ که سیاست خارجی آمریکا را متهم به همدستی در نسلکشی میکنند.
* افکار عمومی جهانی: تقویت کمپینهای «تحریم، عدم سرمایهگذاری و بایکوت» که علاوه بر رژیم صهیونیستی، برندها و شرکتهای حامی آمریکا را نیز هدف قرار میدهند.
* سیاست منطقهای: افزایش نفوذ محور مقاومت و کاهش قدرت بازدارندگی آمریکا در منطقه خاورمیانه.
۵. بُعد افشاگرانه
بیانات مقام معظم رهبری در این بخش، کارکردی دوگانه دارند:اول: افشای واقعیت به نخبگان و ملل جهان برای درک نقش پنهان واشنگتن در جنایتها.
دوم: تثبیت روایت مقاومت که رژیم صهیونیستی را بدون پشتوانه آمریکا ناتوان و شکننده معرفی میکند.
این افشاگری، از منظر جنگ روایتها، مرکز ثقل مشروعیت دشمن را هدف قرار میدهد و همان چیزی است که در عملیات روانی غرب، تلاش میشود پنهان یا تحریف گردد.
جمعبندی بخش:
تأکید رهبر معظم انقلاب بر «شراکت قطعی» آمریکا یعنی انتقال مسئولیت از صرف رژیم صهیونیستی به ائتلافی که جنایت را ممکن میسازد. این تحلیل، راهبردی برای افزایش هزینههای سیاسی و اقتصادی حامیان رژیم صهیونیستی است. به بیان دیگر، فراز سوم حلقه اتصال نبرد میدانی در غزه به عرصه جهانی مشروعیتزدایی از آمریکا و متحدانش است.
بخش چهارم: گسترش بیداری امت اسلامی و جهانیشدن مسأله فلسطین
* این جنایتها بشریّت را تکان داد.۱۴۰۲/۰۸/۱۰* مردم در شهرهای آمریکا، در شهرهای اروپایی، در پایتختها و همچنین در کشورهای اسلامی میآیند مخالفت خودشان را صریحاً ابراز میکنند ... مردم دنیا عصبیاند.۱۴۰۲/۰۸/۰۳
* شخصیّتهای سیاسی در بعضی از این دولتها و کشورها به خاطر کمک دولتهایشان استعفا میکنند؛ رؤسای دانشگاهها استعفا میکنند؛ دانشمندان، افراد سرشناس، انتقاد میکنند، اعتراض میکنند. وجدان دنیا به درد آمده. ۱۴۰۲/۱۰/۰۲
* امروز دیگر همهی دنیا فهمیدهاند که چرا ورزشکار ایرانی راضی نمیشود در میدان با طرف صهیونیست روبهرو بشود؛ این را دیگر امروز دنیا فهمیده؛ چون او جنایتکار است، چون برای یک دولت جنایتکار دارد ورزش میکند و داخل میدان میآید؛ کمک به او کمک به رژیم تروریست و جنایتکار است.۱۴۰۲/۰۹/۰۱
* ملّتها هم نباید بگذارند مظلومیّت مردم فلسطین فراموش بشود؛ باید این اجتماعات را و این حرکات را انشاءالله دنبال کنند.۱۴۰۲/۰۸/۲۸
شرح تبیینی:
در این بخش، رهبر معظم انقلاب با نگاهی فراتر از میدان نبرد، به حوزهای میپردازند که اهمیت آن کمتر از پیروزیهای نظامی نیست: بیداری امت اسلامی و جهانیشدن مسأله فلسطین.از منظر ایشان، عملیات طوفان الاقصی بهعنوان یک محرک تاریخی، توانسته همزمان دو مخاطب متفاوت را بیدار کند: امت اسلامی که قلب آن سالهاست با رنج فلسطین میتپد، و مردمان غیرمسلمان جهان که یا از حقیقت فلسطین بیخبر بودهاند یا تحت تأثیر روایتهای تحریفشده رسانههای غربی قرار داشتهاند.
۱. بیداری امت اسلامی: از احساس تا اراده
رهبر معظم انقلاب بیداری امت اسلامی را در دو سطح تعریف میکنند:اول: سطح احساسی ـ انسانی: طوفان الاقصی بار دیگر احساس مشترک امت اسلامی نسبت به موضوع فلسطین را شعلهور کرده است. تصاویر مقاومت مردم غزه در برابر بمبارانهای وحشیانه، میلیونها مسلمان را در خیابانهای جاکارتا، اسلامآباد، استانبول، بیروت، تهران و صنعا گرد هم آورد.
دوم: سطح اراده و اقدام: این بیداری در بسیاری از کشورها فراتر از راهپیمایی و بیانیههای حمایتی رفته و به شکل فشار بر دولتها، تحریم کالاها و حتی قطع برخی روابط دیپلماتیک با تلآویو درآمده است. این ارتقای انگیزه به اقدام، دقیقا همان چیزی است که رهبر معظم انقلاب در چهار دهه گذشته خواستار تحقق آن بودهاند.
۲. جهانیشدن مسأله فلسطین: عبور از مرزهای امت
اگر دههها پیش موضوع فلسطین عموماً در چارچوب منازعه عربی ـ صهیونی قرار میگرفت، امروز به مدد طوفان الاقصی و پوشش گسترده رویدادها، فلسطین به نماد جهانی مبارزه با استعمار، تبعیض نژادی و نسلکشی بدل شده است.
نمونههای ملموس:
* رسانههای مستقل و شهروندخبرنگاران: برخلاف روایت رسمی رسانههای بزرگ غربی، صدها خبرنگار آزاد و فعال شبکههای اجتماعی با انتشار تصاویر و شهادتهای شاهدان عینی، جنگ را به «خانههای مردم جهان» آوردهاند.
* حضور فعال هنرمندان و ورزشکاران: امتناع چهرههای شناختهشده از شرکت در رویدادهای مرتبط با حامیان رژیم صهیونیستی ، از آمریکا تا آمریکای لاتین، بازتابی از همین جهانیشدن است.
۳. نقطه عطف رسانهای مقاومت
رهبر معظم انقلاب به اهمیت «پیروزی در جنگ روایتها» اشاره دارند. طوفان الاقصی ثابت کرد که اگر تصویر واقعی فلسطین و جنایات رژیم صهیونیستی به افکار عمومی جهان برسد، نهتنها ماشین تبلیغاتی رژیم صهیونیستی، بلکه قدرت نرم غرب نیز دچار فروپاشی میشود.راهبرد رسانهای کلیدی:
* تولید و بازنشر محتوا به زبانهای مختلف (عربی، انگلیسی، اسپانیایی، فرانسوی، اردو و…) توسط فعالان مقاومت.* استفاده هوشمند از پلتفرمهای تصویری کوتاه مانند تیکتاک و اینستاگرام برای عبور از فیلتر رسانههای رسمی.
* مستندسازی جنایات برای ثبت حقوقی و تاریخی و سپس ارائه به محافل بینالمللی.
۴. تحرکات مردمی و فشار سیاسی بینالمللی
پیروزی واقعی بیداری امت زمانی کامل میشود که به نتایج سیاسی ملموس منتهی گردد. پس از طوفان الاقصی، شاهد بودیم که:* برخی دولتها تحت فشار افکار عمومی، پروژههای عادیسازی روابط با رژیم اشغالگر صهیونیستی را تعلیق کردند.
* موج گسترده تحریم مردمی کالاها و برندهای حامی رژیم صهیونیستی، به اقتصاد شرکتهای چندملیتی وابسته به لابی صهیونی آسیب زد.
* در نشستهای بینالمللی، صداهای مخالف سیاستهای آمریکا و اروپا نسبت به فلسطین قوت گرفت، حتی از دل کشورهای غربی.
۵. همپیوندی امت و افکار عمومی جهانی
رهبر معظم انقلاب بر این نکته تأکید دارند که این دو جریان ـ امت بیدارشده و افکار عمومی جهانی ـ باید یکدیگر را تقویت کنند. امت اسلامی میتواند حامل پیام و روایت اصیل فلسطین باشد و افکار عمومی جهانی میتواند با فشار رسانهای و سیاسی، هزینه ادامه جنایات را برای رژیم صهیونیستی و حامیانش بالا ببرد.این ائتلاف اخلاقی و انسانی، فراتر از مرزهای جغرافیایی و مذهبی، پتانسیل تبدیل شدن به یک جنبش آزادیبخش جهانی را دارد.
جمعبندی بخش:
یکی از بزرگترین دستاوردهای طوفان الاقصی، نهتنها شکست امنیتی و نظامی رژیم صهیونیستی، بلکه بیدارسازی قلبها و ذهنهای میلیاردها انسان است. این بیداری، سرمایهای بیبدیل برای آینده مقاومت محسوب میشود و اگر درست مدیریت شود، میتواند مانند یک رودخانه جهانی، سدهای سیاسی، اقتصادی و رسانهای دشمن را در هم بشکند.
بخش پنجم: شکست سیاست عادیسازی و ارتقای جایگاه مقاومت در معادلات منطقهای
* امّت اسلامی بایستی بداند قضیّه چیست، میدان را تشخیص بدهد. میدان، میدان غزّه و اسرائیل نیست، میدان حق و باطل است. میدان، میدان استکبار و ایمان است.۱۴۰۲/۰۸/۱۰* دنیای اسلام در مقابل این جنایتها نبایستی ساکت بمانند، بایستی عکسالعمل نشان بدهند.۱۴۰۲/۰۷/۱۸
* کمک به مقاومت وظیفه است، کمک به رژیم صهیونیستی جنایت و خیانت است. بعضی از دولتهای مسلمان متأسّفانه این جنایت را مرتکب میشوند، [امّا] بدانند که ملّتهای مسلمان این را فراموش نخواهند کرد. ۱۴۰۲/۱۰/۰۲
* از دنیای اسلام توقّع بیشتری هست. دولتهای مسلمان باید بدانند که اگر امروز به فلسطین کمک نکنند ... دشمنِ فلسطین را که دشمن اسلام و دشمن انسانیّت است تقویت کردهاند و فردا همین خطر، خودشان را تهدید خواهد کرد ... راه صدور نفت و ارزاق به رژیم صهیونیستی را ببندند؛ دولتهای اسلامی با رژیم صهیونیستی همکاری اقتصادی نکنند؛ در همهی مجامع جهانی با صدای بلند این جنایت را، این فاجعهآفرینی را، بدون تردید و بدون لکنت محکوم کنند ... بایستی همهی دنیای اسلام علیه رژیم صهیونیستی بسیج بشوند.۱۴۰۲/۰۸/۱۰
* بایستی روابط سیاسیشان [با رژیم صهیونیستی] را لااقل برای یک مدّت محدود ... قطع کنند.۱۴۰۲/۰۸/۲۸
* وظیفهی ملّتهای مسلمان [هم این] است که از دولتهای خودشان بخواهند هر گونه کمکی [به رژیم صهیونیستی] را قطع کنند، بلکه رابطههای خود را قطع کنند. ۱۴۰۲/۱۰/۰۲
* دنیای اسلام این را فراموش نکند که در این قضیّهی مهم و تعیینکننده، آن کسی که در مقابل اسلام، در مقابل یک ملّت مسلمان، در مقابلِ فلسطینِ مظلوم ایستاد، آمریکا بود، فرانسه بود، انگلیس بود؛ این را دنیای اسلام فراموش نکند، این را بفهمند؛ در معاملاتشان، در معادلاتشان، در تحلیلهایشان فراموش نکنند.۱۴۰۲/۰۸/۱۰
* ما شک نداریم که «اِنَّ وَعدَ اللَهِ حَق»؛ وعدهی الهی حق است. وَ لا یَستَخِفَّنَّکَ الَّذینَ لا یوقِنون؛ اینهایی که به وعدهی الهی یقین ندارند، با منفیبافیهای خودشان شما را باید متزلزل نکنند، سست نکنند.۱۴۰۲/۰۸/۱۰
شرح تبیینی:
در این بخش، رهبر معظم انقلاب، یکی از نتایج راهبردی عملیات طوفان الاقصی را شکست سنگین پروژه «عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی» میدانند؛ پروژهای که سالها با حمایت مستقیم آمریکا و برخی دولتهای عربی پیش میرفت تا فلسطین را از اولویت امت اسلامی خارج سازد و مقاومت را به حاشیه براند.۱. پروژه عادیسازی: هدف و ابزارها
هدف اصلی عادیسازی، دادن مشروعیت سیاسی و روانی به رژیم صهیونیستی و القای «پایدار بودن و شکستناپذیری» آن بود. ابزارهای این پروژه شامل موارد ذیل است:* توافقات دیپلماتیک مانند «توافق ابراهیم» بین امارات، بحرین، مغرب و سودان با تلآویو.
* همکاریهای اقتصادی و تکنولوژیک برای ایجاد وابستگی متقابل و کاهش انگیزه برای مقابله سیاسی.
* تغییر روایت رسانهای با حذف یا کمرنگکردن اخبار فلسطین و برجستهسازی مزایای اقتصادی رابطه با رژیم صهیونیستی.
رهبر معظم انقلاب با آگاهی از این ابعاد، عملیات طوفان الاقصی را «انفجار این پروژه از درون» معرفی میکنند.
۲. ضربه طوفان الاقصی به ساختار عادیسازی
* بازگشت مسأله فلسطین به صدر افکار عمومی: تصاویر عملیات و واکنش مردم جهان، به سرعت تمام اهداف رسانهای عادیسازی را بیاثر کرد. حتی در کشورهایی که روابط رسمی با تلآویو دارند، تظاهرات میلیونی مردمی در حمایت از غزه برپا شد.* توقف یا تعلیق مذاکرات سیاسی: چند دولت عربی (از جمله عربستان سعودی) که در مراحل پایانی توافق با رژیم صهیونیستی بودند، ناچار شدند روند مذاکرات را متوقف یا کند کنند؛ زیرا ادامه آن در فضای احساسی و انقلابی پس از طوفان الاقصی، مشروعیت سیاسی داخلی را به خطر میانداخت.
* تضعیف تصویر امنیتی رژیم صهیونیستی: عادیسازی بر پایه این تصور بود که رژیم صهیونیستی قدرتی شکستناپذیر است که ارزش شراکت دارد. وقتی نیروهای مقاومت در چند ساعت خطوط دفاعی رژیم صهیونیستی را شکستند، این «اسطوره بازدارندگی» فرو ریخت و ارزش سرمایهگذاری سیاسی بر تلآویو بهشدت کاهش یافت.
۳. ارتقای جایگاه مقاومت در معادلات منطقهای
طوفان الاقصی نهتنها پروژه عادیسازی را متوقف کرد، بلکه جایگاه مقاومت را در میز بازی سیاست منطقه بالا برد:* تأثیر در محاسبات امنیتی: کشورهای عربی که روزی تهدید اصلی را «ایران» معرفی میکردند، اکنون باید توان مقاومت فلسطین و متحدانش را بهعنوان یک قدرت واقعی در نظر بگیرند.
* تقویت محور مقاومت: پیروزی عملیات، پیام روشنی به بازیگران منطقه داد که اتکای به مقاومت میتواند نتایج ملموس و مؤثر داشته باشد. همین امر، همدلی و همکاری بیشتر میان گروهها و دولتهای عضو محور مقاومت را بهدنبال داشت.
* کاهش قدرت رژیم صهیونیستی در دیپلماسی پشتصحنه: رژیم صهیونیستی دیگر نمیتواند مانند گذشته با «وعده امنیت» و «فناوری» اعتماد کشورهای منطقه را جلب کند.
۴. بُعد افشاگرانه بیانات رهبری
رهبر معظم انقلاب با پرداختن به این موضوع، دو هدف را دنبال میکنند:اول: آگاهسازی امت اسلامی: تا بداند که پروژه عادیسازی صرفاً یک «روابط دیپلماتیک» نیست، بلکه بخشی از جنگ نرم برای محو تدریجی آرمان فلسطین است.
دوم: ارسال پیام هشدار به دولتهای همسایه: هرگونه سرمایهگذاری سیاسی یا اقتصادی بر رژیم صهیونیستی، در حقیقت سرمایهگذاری بر یک موجودیت رو به زوال است.
جمعبندی بخش:
فراز پنجم نشان میدهد که طوفان الاقصی توانست معادلات سیاسی منطقه را جابهجا کند: پروژهای که سالها هزینه و انرژی صرف آن شده بود، در چند روز فروپاشید و مسیر تحولات را به نفع مقاومت تغییر داد. این پیروزی، نهتنها یک برگ برنده در میدان جنگ، بلکه یک دستاورد راهبردی در میدان سیاست منطقهای است.
بخش ششم: افقگشایی برای پیروزی نهایی و فروپاشی رژیم صهیونیستی
* رژیم صهیونیستی الان درمانده است، متحیّر است ... دچار ناچاری است، نمیداند چه کار باید بکند و هر کاری که میکند از روی اضطرار است.۱۴۰۲/۰۸/۱۰* رژیم صهیونیستی بعد از قریب صد روز جنایتی که دارد انجام میدهد، به هیچ کدام از هدفهایش نرسیده. شکست یعنی چه؟ شکست یعنی همین. گفت حماس را از بین میبریم، نتوانست؛ گفت مردم غزّه را منتقل میکنیم، نتوانست؛ گفت جلوی اقدامات مقاومت را میگیریم، نتوانست. ۱۴۰۲/۱۰/۱۹
* رژیم صهیونیستی، با همهی زَرقوبَرقی که از خودش نشان میدهد و بمباران و بزن و غیره، تا الان در حرکت خودش ناکام بوده. از اوّل گفتند که هدفشان این است که مثلاً حماس را یا مقاومت را نابود کنند، زمینگیر کنند، به زانو دربیاورند، تا الان نتوانستهاند این کار را بکنند ... علّت این هم که بمب روی سر مردم میریزند همین است که عصبی شدهاند؛ به خاطر این ناتوانی عصبیاند ... لذا دارد این جنایات را انجام میدهد؛ بیمارستان را میزند، مریض را میزند، کودک را میزند، زن را میزند، چون شکست خورده ... این پیش رفتن تا داخل فلان بیمارستان و داخل خانهی مردمِ بیدفاع که پیروزی نیست؛ پیروزی آن وقتی است که بتوانند ... نیروی نظامیِ در مقابل خودشان را شکست بدهند؛ تا الان نتوانستهاند و نخواهند توانست انشاءالله. و قضیّه ابعاد مهمتری پیدا میکند وقتی انسان توجّه کند که این «نتوانستن»، مخصوص رژیم صهیونیستی هم نیست؛ آمریکا هم نتوانسته ــ داخل مِیدانند دیگر؛ آمریکا داخل میدان است ــ کشورهای غربی [هم که] دارند کمک میکنند نتوانستهاند. در ملاحظهی حرکتِ تاریخیِ بشریّت، این خیلی مسألهی مهمّی است؛ ما به جایی رسیدهایم که یک تجهیزاتِ مفصّلِ نظامیِ مسلحِ مجهّز به انواع سلاحها، در یک صحنهی اینجوری، به طرف مقابل خودش که بظاهر هیچ کدام از آن امکانات را ندارد نمیتواند غلبه پیدا کند! این یک پدیدهی مهمّی است، این یک حقیقتی است.۱۴۰۲/۰۸/۲۸
* رژیم صهیونیستی لبریز از کینه و غیظ است ... البتّه قرآن میگوید: قُل موتوا بِغَیظِکُم؛ بله، خشمگین باشید و از خشم بمیرید؛ و همین هم خواهد شد، دارند میمیرند.۱۴۰۲/۰۷/۱۱
* دولتهایی که قمار عادّیسازی [روابط] با رژیم صهیونیستی را برای خودشان سرمشق و شیوهی کار قرار میدهند، دارند اشتباه میکنند، ضرر خواهند کرد؛ باخت منتظر اینها است؛ به قول اروپاییها دارند روی اسب بازنده شرطبندی میکنند. امروز وضع رژیم صهیونیستی وضعی نیست که مشوّق نزدیکی به او باشد؛ نباید این اشتباه را بکنند.۱۴۰۲/۰۷/۱۱
شرح تبیینی:
در این بخش، رهبر معظم انقلاب با استفاده از تجربه تاریخی و تحلیل راهبردی، عملیات طوفان الاقصی را نه صرفاً یک رویداد جنگی محدود، بلکه سرآغازی برای یک روند برگشتناپذیر به سوی فروپاشی کامل رژیم صهیونیستی میدانند.ایشان با تبیین این چشمانداز، تلاش میکنند افکار عمومی امت اسلامی و آزادگان جهان را از سطح واکنش احساسی به مرحله برنامهریزی بلندمدت سوق دهند.
۱. نگاه راهبردی به طوفان الاقصی؛ از حادثه تا روند
رهبر معظم انقلاب بر این باورند که این عملیات، آغاز «دوره افول» رژیم صهیونیستی است؛ افولی که با شکستهشدن هیمنه امنیتی و از بین رفتن اعتماد داخلی و بینالمللی به توسعه و ثبات این رژیم همراه است.* سقوط روحیه داخلی صهیونیستها: آمار مهاجرت معکوس و کاهش تمایل برای خدمت نظامی در ارتش صهیونیستی، نشانهای از آغاز این افول است.
* فرسایش بازدارندگی: رژیم صهیونیستی پس از طوفان الاقصی دیگر نمیتواند همان قدرت بازدارندگی روانی و نظامی را بهنمایش بگذارد که پیشتر ابزار اصلی بقای آن بود.
۲. شاخصهای فروپاشی رژیم صهیونیستی
رهبری انقلاب فروپاشی رژیم صهیونیستی را صرفاً با معیارهای نظامی نمیسنجند، بلکه ترکیبی از بحرانهای داخلی، منطقهای و بینالمللی را بهعنوان شاخصهای اصلی معرفی میکنند:* شکاف داخلی بین جریانهای مذهبی و سکولار رژیم صهیونیستی که با بحران امنیتی تشدید شده است.
* انزوای بینالمللی به دلیل افشای جنایات جنگی و نقض آشکار حقوق بشر.
* هزینهزایی سنگین برای آمریکا و اروپا که حمایت بیقید و شرط از این رژیم را دشوارتر میسازد.
* تغییر موازنه قدرت در منطقه به نفع مقاومت و حامیان آن.
۳. تجربه تاریخی و استمرار فشار مقاومت
رهبر معظم انقلاب با اشاره به تجربه فروپاشی آپارتاید در آفریقای جنوبی یا فروپاشی بلوک شرق، یادآور میشوند که فشار مستمر مقاومت در قالب میدان (نظامی)، سیاست، رسانه و فرهنگ، میتواند ظاهراً «محکمترین» نظامها را نیز دچار فروپاشی کند.* ایشان تأکید دارند که زمانبندی فروپاشی به میزان انسجام جبهه مقاومت و استمرار همین روند بستگی دارد.
* پیشبینیشان از نابودی رژیم صهیونیستی ظرف چند دهه آینده دقیقاً بر همین منطق استوار است.
۴. الزامات تحقق پیروزی نهایی
رهبر معظم انقلاب بهروشنی بیان میکنند که این افقگشایی نیازمند اقدام عملی و تحقق چند پیششرط است:* تداوم مقاومت مسلحانه در غزه و کرانه باختری تا رژیم ناچار به عقبنشینیهای استراتژیک شود.
* انسجام محور مقاومت و بهرهگیری از تجربیات یکدیگر در حوزههای امنیتی، رسانهای و دیپلماتیک.
* بیدارسازی مستمر افکار عمومی جهان برای خنثیکردن تبلیغات صهیونیستی.
* پشتیبانی لجستیکی و مالی پایدار از سوی دولتها و ملتهای حامی فلسطین.
۵. مأموریت امت اسلامی و آزادگان جهان
در این بخش، رهبر معظم انقلاب نقش امت اسلامی را فراتر از حمایت احساسی ترسیم میکنند:* امت باید به مطالبهگر نابودی صهیونیسم در همه عرصهها (اقتصادی، فرهنگی، ورزشی، علمی) بدل شود.
* آزادگان جهان، حتی اگر مسلمان نباشند، باید رژیم صهیونیستی را بهعنوان نماد بیعدالتی و استعمار نوین در هر مجمع و ساختاری رسوا کنند.
جمعبندی بخش:
رهبر معظم انقلاب طوفان الاقصی را نقطهای میدانند که ساعت معکوس فروپاشی رژیم صهیونیستی را روشن کرده است. این افقگشایی راهبردی، برای امت اسلامی حکم یک نقشهراه دارد؛ نقشهای که نهتنها امید را زنده نگه میدارد، بلکه انرژی و جهت لازم برای تداوم مبارزه را نیز فراهم میکند.
بخش هفتم: نقش جبهه مقاومت و همافزایی منطقهای در پیروزی فلسطین
* سرنوشت منطقهی ما را هستههای مقاومت دارد تعیین میکند؛ یک نمونهاش همین «طوفان الاقصی» است ... چند سال پیش، در قضیّهی لبنان، آمریکاییها گفتند که دنبال تشکیل خاورمیانهی جدیدند ... «خاورمیانهی جدید» یعنی [اینها] یک نقشهی جغرافیای سیاسی نویی بدهند؛ بر چه اساسی؟ بر اساس تأمین نیازها و منافع نامشروع آمریکا ... نشد. ناکام شدند؛ [در تحقّق] خاورمیانهی جدیدی که آنها میخواستند درست کنند، بکلّی ناکام شدند. یکی از اجزای آن خاورمیانه این بود که مسألهی فلسطین را به نفع رژیم غاصب تمام کنند تا اصلاً چیزی به نام فلسطین دیگر باقی نماند؛ همان [طرحِ] دودولتیِ خائنانهای را هم که قبلاً تصویب کرده بودند، زیرش زدند؛ نتوانستند، نشد ... شما امروز ببینید موقعیّت فلسطین با بیست سال پیش چقدر تفاوت کرده! ... حماس بیست سال پیش چه بود، امروز چیست ... بله، نقشهی جغرافیای سیاسی غرب آسیا عوض شد، امّا به نفع مقاومت؛ مقاومت پیروز شد ... هستههای مقاومت توانستهاند جهت حرکت را به نفع خودشان تغییر بدهند و عوض کنند... ۱۴۰۲/۰۹/۰۸* شهید سلیمانی نقش مهمّی در زنده کردن جبههی مقاومت در منطقه دارد؛ خیلی نقش دارد. یک وقت یک گروه مقاومی در یک منطقهای هستند، خب بله، این قبل از شهید سلیمانی هم بود؛ [امّا] یک وقت یک جبهه به وجود میآید؛ ما همیشه این را میخواستیم. چون طرف مقابل جبههبندی میکند، این طرف هم باید جبههبندی کند. خب الان اگر این جبهه نبود، غزّه نمیتوانست اینقدر مقاومت کند. این جبههی مقاومت، به همهی اطراف قضیّه قدرت میدهد. اگر چنانچه چهار واحد با هم متّحد بشوند، پنج واحد با هم متّحد بشوند، زورشان و قدرتشان بیشتر از پنج برابرِ یک واحد است؛ یک هویّت جدیدی به وجود میآید؛ آن هویّت جدید خیلی مهم است. شهید حاج قاسم سلیمانی در این قضیّه خیلی نقش داشت، خیلی کار کرد. ۱۴۰۲/۱۰/۱۰
* این نقشهی جدیدی که بر این منطقه دارد بتدریج حاکمیّت پیدا میکند، چند خصوصیّت دارد. خصوصیّت اوّلش آمریکازدایی است. «آمریکازدایی» یعنی چه؟ یعنی نفی سلطهی آمریکا بر منطقه ... امروز سیاست و جهتگیری در این منطقه آمریکازدایی است. یکی از نشانههای واضح و بارزی که امروز جلوی چشمها است، همین طوفان اقصی است. بله، این طوفان الاقصی علیه رژیم صهیونیستی است، امّا آمریکازدایی است؛ این حادثهی تاریخساز. به معنای واقعی کلمه، حادثهی طوفان الاقصی یک حادثهی تاریخساز بود؛ توانست جدول سیاستهای آمریکا در این منطقه را به هم بریزد و انشاءالله [اگر] این طوفان ادامه پیدا بکند، جدول سیاست آمریکا در منطقه را محو خواهد کرد ... یک خصوصیّت دیگر [نقشهی جدید جغرافیای سیاسی غرب آسیا] این است که در این منطقه، دوگانههای جعلی و تحمیلی درست کرده بودند؛ این دوگانهها به هم ریخت. دوگانهی عرب و غیر عرب، دوگانهی شیعه و سنّی؛ افسانهی هلال شیعی ــ خطر شیوع شیعه در منطقه ــ ... اینها همه به هم ریخت ... و به جای این دوگانههای تحمیلی، یک دوگانهی جدیدی بر منطقه حاکم شده: دوگانهی مقاومت و تسلیم؛ امروز در این منطقه این دوگانه مطرح است ... یک خصوصیّت دیگری که این نقشهی جدید منطقهی ما دارد، حلّ مسألهی فلسطین است. به توفیق الهی، مسألهی فلسطین به سمت حل [شدن] دارد حرکت میکند. «حلّ مسألهی فلسطین» یعنی چه؟ یعنی تشکیل حاکمیّت فلسطینی در همهی سرزمین [فلسطین]. ما طرحمان را مطرح کردهایم: طرح همهپرسی از فلسطینیها ... [همهپرسی] یک منطق دنیاپسند و قابل قبول و متمدّنانه برای ادارهی فلسطین است. حالا بعضیها میگویند «خب این [چیزی را] که شما مطرح میکنید رژیم صهیونیستی قبول نمیکند و زیر بار نمیرود»؛ خب بله، میدانیم زیر بار نمیرود، امّا زیر بار رفتن او در اختیار خودش نیست، دست خودش نیست؛ گاهی یک چیزی را یک دولتی، یک کشوری دوست ندارد، امّا به او تحمیل میشود، ناچار میشود. اگر این قضیّه دنبال بشود ــ که انشاءالله دنبال هم خواهد شد ــ اگر همین هستههای مقاومت ارادهی خودشان را، عزم راسخ خودشان را، خواست خودشان را به طور جدّی دنبال کنند، این تحقّق پیدا خواهد کرد؛ در این تردیدی نیست.۱۴۰۲/۰۹/۰۸
شرح تبیینی:
رهبر معظم انقلاب در این بخش با نگاهی کلان به معادلات منطقه، تأکید میکنند که پیروزی ملت فلسطین بدون پشتیبانی و همافزایی جبهه مقاومت، یا بسیار دشوارتر و طولانیتر میبود یا حتی امکان تحقق نمییافت.ایشان معتقدند که عملیات طوفان الاقصی، محصول یک انسجام منطقهای عمیق و چندلایه است که از سالها پیش پایهریزی شده و اکنون توانسته در برابر رژیم صهیونیستی و حامیانش آثار ملموس بگذارد.
۱. جبهه مقاومت؛ مفهوم و مؤلفهها
جبهه مقاومت در نگاه رهبری، صرفاً یک ائتلاف سیاسی یا نظامی نیست، بلکه یک جریان فرهنگی ـ ایمانی است که با پیوند مشترک عدالتخواهی، ضد استکبار بودن و دفاع از ملت فلسطین همراه شده است. مؤلفههای کلیدی این جبهه عبارتاند از:* تنوع جغرافیایی: از لبنان و سوریه گرفته تا عراق، یمن، ایران و حتی گروههای حامی فلسطین در شمال آفریقا.
* پیوند چندلایه: ترکیبی از همکاری نظامی، امنیتی، سیاسی، رسانهای و اقتصادی.
* مشروعیت مردمی: برخلاف ائتلافهای دولتی مقطعی، جبهه مقاومت بر پشتوانه مردمی و باورهای دینی ـ اخلاقی تکیه دارد.
۲. الگوی همافزایی در طوفان الاقصی
رهبر معظم انقلاب اشاره میکنند که موفقیت عملیات طوفان الاقصی نتیجه هماهنگی بیسابقه میان اجزاء مختلف محور مقاومت بوده است؛ این هماهنگی به اشکال مختلف بروز کرد:* اطلاعات و پشتیبانی لجستیکی: انتقال تجربیات رزمی و فناوریهای نظامی از جبهههای دیگر به غزه.
* همزمانسازی فشارها: فعالشدن جبهههای پشتیبان مانند شمال فلسطین (حزب الله لبنان) برای مشغولکردن بخشی از ظرفیت نظامی رژیم صهیونیستی.
* حمایت رسانهای یکپارچه: پوشش خبری هماهنگ و جهانی از جنایات رژیم صهیونیستی و قهرمانی مقاومت.
۳. اثرات راهبردی همافزایی منطقهای
این همپیوندی چند بُعد مهم ایجاد کرده است:* افزایش هزینههای دشمن: صهیونیستها مجبورند در چند جبهه و محور امنیتی بهصورت همزمان نیرو و تجهیزات مستقر کنند.
* ایجاد بازدارندگی ترکیبی: تهدید همزمان چند جبهه باعث کاهش توان رژیم اشغالگر صهیونیستی برای تمرکز بر یک منطقه خاص مانند غزه شده است.
* تحکیم روحیه مقاومت فلسطین: آگاهی از پشتیبانی عملی متحدان منطقهای، مقاومت را از حالت دفاع منفعل به موضع فعال و تهاجمی منتقل کرده است.
۴. پیام رهبری به اعضای جبهه مقاومت
رهبر معظم انقلاب در ضمن این بیانات، دو پیام مهم دارند:* به دشمن: هرگونه حمله گسترده به فلسطین، پاسخی منطقهای و چندجبههای به دنبال خواهد داشت.
* به متحدان: همافزایی را باید نه مقطعی و وابسته به شرایط، بلکه بهعنوان یک راهبرد دائم دنبال کنند؛ زیرا تداوم فشار منطقهای شرط تحمیل اراده بر رژیم صهیونیستی است.
جمعبندی بخش:
طوفان الاقصی نشان داد که جبهه مقاومت، دیگر یک مفهوم انتزاعی یا شعاری نیست، بلکه یک سامانه عملیاتی هماهنگ است که میتواند معادلات امنیتی و سیاسی منطقه را به نفع ملت فلسطین تغییر دهد. این انسجام، ستون فقرات پیروزیهای آینده محسوب میشود و در صورت حفظ و توسعه، میتواند روند فروپاشی رژیم صهیونیستی را شتاب بخشد.
بخش هشتم: استمرار مبارزه و تثبیت دستاوردهای میدانی با تحمیل شروط مقاومت
* مقاومت پیروز شد.۱۴۰۲/۰۹/۰۸* طوفان اقصی خاموششدنی نیست.۱۴۰۲/۰۹/۰۸
* رژیم غاصب، رفتنی است.۱۴۰۲/۰۷/۱۱
* دنیای آینده دنیای فلسطین است، دنیای رژیم غاصب صهیونیستی نیست، و آینده متعلّق به اینها است. بله، [صهیونیستها] ظلم میکنند، جنایت میکنند، فاجعهآفرینی میکنند، لکن تلاشی که اینها دارند میکنند بیهوده است و به جایی نخواهد رسید.۱۴۰۲/۰۸/۰۳
* قدرت استکبار با فشار نظامی و بمباران و فاجعه و جنایت پیش میآید، [امّا] قدرت ایمان بر همهی اینها به توفیق الهی غلبه پیدا خواهد کرد.۱۴۰۲/۰۸/۱۰
* این حماسه انشاءالله گام بزرگی برای نجات فلسطین خواهد بود.۱۴۰۲/۰۷/۱۸ امروز نهضت فلسطین از همیشهی این هفتاد هشتاد سال سرحالتر است،۱۴۰۲/۰۷/۱۱
* خطّ ایستادگی در مقابل ظلم، در مقابل زور، در مقابل استکبار، در مقابل غصب؛ باید ... ادامه پیدا کند. مقاومت بایستی همچنان باقدرت خودش را بِروز نگه دارد و آماده باشد و از ترفند دشمن غافل نماند و بعونالله هر جا دستش رسید، ضربه را وارد کند. ۱۴۰۲/۱۰/۱۹
* و با لطف و عنایت خداوند متعال این حرکتی که در فلسطین آغاز شده است، به پیش خواهد رفت و منجر به پیروزی کامل فلسطینیها خواهد شد.۱۴۰۲/۰۷/۲۲
* این سرطان به فضل الهی به دست خود مردم فلسطین و نیروهای مقاومت در کلّ منطقه ریشهکن خواهد شد.۱۴۰۲/۰۷/۱۱
شرح تبیینی:
رهبر معظم انقلاب در این بخش بر یک اصل کلیدی در نبردهای حقطلبانه تأکید میکنند: پیروزی میدانی زمانی پایدار است که به پیروزی سیاسی و تحمیل شروط بر دشمن منجر شود. اگر این فرآیند تکمیل نشود، خطر بازگشت دشمن به وضعیت گذشته یا حتی بازسازی موقعیت از دسترفته وجود دارد.۱. استمرار مبارزه؛ از شعار تا واقعیت میدانی
مقام معظم رهبری استمرار مبارزه را صرفا یک توصیه احساسی نمیدانند، بلکه آن را بهعنوان یک راهبرد عملیاتی مستمر مطرح میکنند:* حفظ آمادگی رزمی: نیروهای مقاومت باید با تقویت توان دفاعی و تهاجمی، امکان تکرار غافلگیریهای نظامی را حفظ کنند.
* تداوم جنگ روایتها: نباید اجازه داد که رسانههای صهیونیستی و غربی، تصویر پیروزی مقاومت را تحریف کنند یا جنایات را به فراموشی بسپارند.
* تثبیت فشار بینالمللی: از مسیر اعتراضات مردمی، کمپینهای تحریم و پیگیری حقوقی جنایات جنگی، دشمن باید زیر فشار دائمی بماند.
۲. تحکیم دستاوردهای میدانی
پس از هر پیروزی نظامی، رژیم صهیونیستی تلاش میکند با ایجاد فضای روانی «تساوی در میدان» یا بازگشت به مذاکرات فرسایشی، آثار شکست را کمرنگ کند. در نگاه رهبری، مقاومت باید:* مرزهای موفقیت را تثبیت کند؛ یعنی دستاوردهایی مانند عقبنشینی دشمن یا آزادسازی اسرا باید غیرقابل بازگشت باشند.
* ساختارهای پشتیبان داخلی را تقویت کند تا جنگافزار، اطلاعات و نیروی انسانی در کوتاهمدت و بلندمدت تأمین شود.
* افکار عمومی را در حالت بسیج نگه دارد، زیرا بیتفاوتی اجتماعی، مهمترین فرصت بازسازی برای دشمن است.
۳. تحمیل شروط مقاومت
رهبر معظم انقلاب تأکید دارند که مقاومت باید از موضع قدرت، مطالبات خود را بهعنوان شرط پایان درگیری تحمیل کند. نمونههایی از این شروط عبارتاند از:* آزادی کامل اسرا بدون معامله نابرابر
* رفع محاصره غزه و بازگشایی مسیرهای حیاتی
* تضمینهای امنیتی پایدار برای مردم فلسطین
* ممانعت از هرگونه توسعه شهرکهای صهیونیستی در کرانه باختری
این شروط، نه با التماس یا میانجیگری یکطرفه، بلکه با تکیه بر فشار عملی و برگهای برنده میدانی تثبیت میشوند.
۴. چرخه پیروزی پایدار در نگاه مقام معظم رهبری
ایشان یک منطق ساده و در عین حال راهبردی را بیان میکنند:پیروزی میدانی ← تحمیل شروط مقاومت ← تثبیت ساختار و وضعیت جدید ← ارتقای قدرت ← آمادگی برای نبرد بعدی
اگر این چرخه ناقص باشد، پیروزی اولیه به سرعت فرسوده میشود و دستاوردها از بین میرود.
جمعبندی بخش:
عملیات طوفان الاقصی اگرچه افق فروپاشی رژیم اشغالگر صهیونیستی را روشنتر کرده، اما این مسیر تنها با استمرار مبارزه و تحمیل شروط مقاومت به نقطه بیبازگشت خواهد رسید. این همان نقطهای است که دشمن نهتنها در میدان، بلکه در سیاست، اقتصاد و روان نیز شکست کامل را تجربه میکند.

جمعبندی و نتیجهگیری نهایی:
عملیات طوفان الاقصی نه تنها یک واقعه نظامی بزرگ، بلکه یک نقطه عطف راهبردی در تاریخ مبارزه ملت فلسطین و جبهه مقاومت است. این عملیات توانست در کوتاهترین زمان، همزمان چند جبهه را تغییر دهد:* در میدان جنگ، هیمنه امنیتی و بازدارندگی رژیم صهیونیستی را شکست.
* در عرصه سیاست منطقهای، پروژه عادیسازی روابط را فلج کرد.
* در حوزه افکار عمومی جهانی، مسأله فلسطین را به اولویت نخست مبارزات ضد استعمار بدل ساخت.
رهبر معظم انقلاب اسلامی (مدظله العالی) در بیانات تحلیلی خود، عملیات طوفان الاقصی را از ابعاد مختلف واکاوی کردند و برای تبدیل آن به یک نقطه آغاز در مسیر فروپاشی قطعی رژیم صهیونیستی، نکات اساسی را بیان داشتند.
۱. برداشت کلان از مجموعه فرازها
* دشمن و ماهیت نبرد: تحلیلهای ایشان در بخشهای نخست نشان میدهد که ماهیت نبرد با صهیونیسم، یک جدال تمدنی و تاریخی است؛ نه صرفاً یک منازعه ارضی یا سیاسی محدود. این نبرد، پیوند مستقیم با هویت امت اسلامی و آرمانهای عدالتخواهانه جهانی دارد.* فرصتهای راهبردی: طوفان الاقصی فرصتهایی کمنظیر ایجاد کرد: فروپاشی اسطوره شکستناپذیری رژیم صهیونیستی، شکلگیری اجماع جهانی علیه جنایات این رژیم، و برهمخوردن معادلات سیاسی و امنیتی مطلوب آمریکا و متحدانش.
* ضرورت انسجام و استمرار: رهبر معظم انقلاب بارها تأکید کردند که فرصتها بدون انسجام داخلی، همافزایی منطقهای و تداوم مبارزه، به سرعت از بین میروند.
۲. الزامات آینده بر اساس جمعبندی بیانات مقام معظم رهبری
* تداوم میدان مقاومت: ارتقای دائمی تجهیزات، توان رزمی و مهارتهای میدانی نیروهای فلسطینی و سایر اعضای محور مقاومت.* تحکیم جبهه رسانهای: تسخیر میدان جنگ روایتها برای جلوگیری از تحریف واقعیتها و تثبیت تصویر مقاومت بهعنوان «مدافع مظلوم».
* بیدار نگه داشتن افکار عمومی جهان: گسترش شبکههای همبستگی بینالمللی، بهویژه در میان دانشگاهیان، فعالان حقوق بشر و هنرمندان.
* فشار چندلایه بر رژیم صهیونیستی: استفاده همزمان از اهرمهای نظامی، اقتصادی، دیپلماتیک و فرهنگی برای فرسایش توان دشمن.
* تحمیل شروط استراتژیک: بهرهبرداری از هر پیروزی میدانی برای تثبیت موقعیت فلسطین و واداشتن دشمن به عقبنشینیهای غیرقابل بازگشت.
۳. راهکارهای پیشنهادی برای تحقق پیروزی نهایی
الف) حوزه میدانی ـ نظامی
* ایجاد سامانههای دفاع هوشمند بومی برای مقابله با حملات هوایی و پهپادی دشمن در غزه و کرانه باختری.* گسترش جنگ نامتقارن با محوریت یگانهای کوچک و پرتحرک برای حفظ برتری تاکتیکی.
* شبکهسازی زمینی و زیرزمینی برای مقابله با محاصره و حملات برقآسا.
ب) حوزه رسانهای و فرهنگی
* تولید محتوای هنری و مستند با استاندارد جهانی برای اقناع افکار عمومی غیرمسلمان.
* پیوند دادن مقاومت فلسطین با گفتمانهای جهانی ضد استعمار، ضد تبعیض و ضد نژادپرستی.
ج) حوزه دیپلماتیک و حقوقی
* فعالسازی دیپلماسی عمومی از طریق سفر هیئتهای مردمی و فعالان مدنی به کشورهای مختلف.
* بهرهگیری از نهادهای منطقهای مانند سازمان همکاری اسلامی برای تشکیل جبهه مشترک سیاسی.
د) حوزه اقتصادی و اجتماعی
* ایجاد صندوقهای بینالمللی حمایت مالی از مقاومت و بازسازی زیرساختهای غزه.
* همکاری علمی و فناوری میان کشورهای حامی فلسطین برای کاهش وابستگی به غرب.
۴. چرخه پیروزی پایدار
بر اساس بیانات مقام معظم رهبری، میتوان یک چرخه عملیاتی برای استمرار روند پیروزی ترسیم کرد:پیروزی میدانی ← تحمیل شروط مقاومت ← تثبیت ساختار و وضعیت جدید ← ارتقای قدرت ← آمادگی برای نبرد بعدی
تکرار این چرخه در چند مقطع میتواند رژیم صهیونیستی را به نقطه فروپاشی برگشتناپذیر برساند.
سخن پایانی:
بیانات رهبر معظم انقلاب در مورد طوفان الاقصی، در حقیقت منشور راهبردی جبهه مقاومت است. این منشور، نقشهای از آغاز یک مسیر بلندمدت را به دست میدهد که بر پایه ایمان، عدالتخواهی، و محاسبه دقیق وضعیت دشمن است. اگر این مسیر با انسجام درونی، مدیریت هوشمند فرصتها، و پیوستگی مبارزه ادامه پیدا کند، تحقق وعده فروپاشی کامل رژیم صهیونیستی نهتنها ممکن، بلکه حتمی خواهد بود.نویسنده: سیدامیرحسین موسوی تبار
منبع: تحریریه راسخون
© استفاده از این مطلب، فقط با ذکر منبع بلامانع است.