آیا در روایات، مردان از محبت کردن به زنان منع شده‌اند؟

این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش اساسی است که چرا در روایت "حُبُّ النِّسَاءِ سَیْفُ الشَّیْطَانِ"، مردان از محبت کردن به زنان منع شده‌اند؟ آیا مطلق مردان را می گوید؟ یا عده ای خاص را؟
دوشنبه، 12 آبان 1404
تخمین زمان مطالعه:
نویسنده : قربان منتظمی
موارد بیشتر برای شما
آیا در روایات، مردان از محبت کردن به زنان منع شده‌اند؟

مقدمه:

آیا تا به حال این پرسش برای شما پیش آمده است که "آیا اسلام مردان را از دوست داشتن و محبت کردن به زنان منع کرده است؟" این سوالی است که ممکن است با شنیدن روایتی مانند "حُبُّ النِّسَاءِ سَیْفُ الشَّیْطَانِ" (محبت به زنان شمشیر شیطان است) به ذهن بسیاری از افراد خطور کند.
 
 در نگاه اول، این روایت می‌تواند این تصور را ایجاد کند که اسلام با هرگونه محبت و علاقه مردان به زنان مخالف است. اما آیا واقعاً چنین است؟
 
این مقاله در پی آن است تا با نگاهی عمیق‌تر و همه‌جانبه‌تر به این پرسش اساسی پاسخ دهد. هدف ما این است که نشان دهیم اسلام نه تنها با محبت مردان به زنان مخالف نیست، بلکه این محبت را در چارچوب مشخصی تشویق و تأیید می‌کند.
 
 آنچه مورد نکوهش قرار گرفته، محبت‌های افراطی و خارج از ضوابط شرعی است که می‌تواند همچون شمشیری برنده، ایمان و شخصیت انسان را نشانه رود.
 
در این مقاله خواهیم دید که چگونه باید بین انواع محبت تفکیک قائل شویم:
1- محبت به همسر که مورد تأکید اسلام است.
2- محبت به محارم که پسندیده و طبیعی است
3- محبت به نامحرم که نیازمند رعایت حریم‌ها و حدود شرعی است
همچنین به بررسی مصادیق محبت‌های سالم و ناسالم خواهیم پرداخت و نشان خواهیم داد که چگونه می‌توان در عین حفظ تعالیم دینی، روابط سالم و محبت‌آمیزی با زنان داشت.
 
این نوشتار می‌کوشد تا تصویر واقعی و متعادلی از دیدگاه اسلام در مورد محبت مردان به زنان ارائه دهد، تصویری که هم مبتنی بر متون دینی است و هم با فطرت سالم انسانی هماهنگی دارد.
  

پاسح اجمالی:

در بررسی روایات اسلامی به این نتیجه می‌رسیم که مردان به طور مطلق از محبت به زنان منع نشده‌اند. اسلام به عنوان دینی جامع و واقع‌نگر، هیچ‌گاه با فطرت سالم انسانی و عواطف پاک بشری مخالفت نکرده است. آنچه در برخی روایات مورد نهی قرار گرفته، محبت افراطی و خارج از چارچوب شرعی است که انسان را از مسیر تعالی و کمال بازمی‌دارد.
 
اسلام به درستی بین انواع محبت تفکیک قائل شده است. از یک سو، محبت به همسر را نه تنها جایز بلکه بسیار مورد تأکید دانسته و آن را از نشانه‌های ایمان می‌داند. همچنین محبت به محارم و زنان فامیل را امری طبیعی و پسندیده شمرده است. از سوی دیگر، محبت به نامحرم را در چارچوب مشخص و با رعایت حریم‌های شرعی مجاز دانسته است.
 
روایت معروف "حب النساء سیف الشیطان" ناظر به محبت‌های شهوانی، افراطی و خارج از ضوابط شرعی است. این روایت هرگز به معنای منع مطلق محبت نیست، بلکه هشدار نسبت به محبت‌هایی است که همچون شمشیر شیطان، ایمان و معنویت فرد را تهدید می‌کند. در حقیقت، این روایت ناظر به "نوع" خاصی از محبت است، نه "همه انواع" محبت.
 
در نتیجه‌گیری نهایی می‌توان گفت اسلام محبت متعادل، خردمندانه و در چارچوب شرعی را نه تنها جایز می‌داند، بلکه در بسیاری موارد آن را توصیه و تأکید می‌نماید. محبت به همسر، محبت به محارم و حتی محبت محترمانه به زنان جامعه، زمانی که در مسیر صحیح و برای اهداف الهی باشد، مورد تأیید اسلام است. آنچه مهم است، حفظ تعادل و رعایت چارچوب‌های شرعی در ابراز محبت می‌باشد.
 

آیا مردان در روایات و آموره های دینی از محبت به زنان منع شده‌اند؟"

.محبت به زنان در قرآن و سنت؛ از توصیه تا تکلیف

1-1. جایگاه رفیع محبت در هسته مرکزی دین
اگر به دنبال پاسخی صریح برای این پرسش هستیم که "آیا مردان از محبت به زنان منع شده‌اند؟"، بهترین نقطه شروع، تعریف خود دین از محبت است. امام محمدباقر (علیه السلام) با بیانی کوتاه و گویا فرموده‌اند: «هَلِ الدِّینُ إِلَّا الْحُب» [1].
 
یعنی آیا دین، چیزی جز محبت است؟ این سخن به روشنی نشان می‌دهد که محبت، خمیرمایه و جوهر اصلی دینداری است. اگر محبت ستون خیمه دین باشد، طبیعی است که این فضیلت بزرگ باید در مهم‌ترین رابطه انسانی، یعنی رابطه بین زن و مرد، جلوهگری کند.
 
 بنابراین، از همان آغاز درمی‌یابیم که محبت مرد به زن – در چارچوب صحیح خود – نه تنها ممنوع نیست، بلکه می‌تواند تجلی‌ای از همان محبت دینی باشد.
 
1-2. محبت به همسر؛ موهبتی الهی یا قراردادی دنیوی؟
خداوند در قرآن کریم با بیانی سراسر لطافت و حکمت، یکی از نشانه‌های خود برای خردمندان را همین محبت بین زن و شوهر معرفی می‌کند: «وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً لِتَسْکُنُوا إِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً» [2].
 
 در این آیه، خداوند به سه نعمت بزرگ اشاره می‌فرماید: آفرینش همسر از جنس خود شما، آرامش‌بخش بودن او، و نهادن "مودت" و "رحمت" میان شما. کلمه "مودت" به محبتی پایدار و عمیق اشاره دارد. نکته کلیدی اینجاست که خداوند می‌فرماید: "ما این محبت را میان شما نهادیم".
 
این یعنی محبت بین زوجین، تنها یک احساس انسانی و گذرا نیست، بلکه یک "موهبت الهی" است. آیا می‌توان باور کرد که خداوند از یک سو، خودش این محبت را در دل مردان نسبت به همسرانشان قرار دهد و از سوی دیگر، در روایات، به طور مطلق آن را نهی کند؟ مسلماً پاسخ منفی است. این آیه به تنهایی نشان می‌دهد که محبت مرد به همسرش، مورد تأیید و تأکید مستقیم پروردگار است.
 
1-3. سیره عملی پیامبر (ص)؛ الگویی جاودان برای محبت مردان به همسران
برای درک دقیق موضع اسلام، باید به سراغ سیره و روش عملی بنیانگذار آن، پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) برویم. در تاریخ آمده است که ایشان با همسران خود با مهر و محبت بسیار رفتار می‌کردند و این علاقه خود را پنهان نمی‌کردند. حتی در روایتی، ایشان محبت به زنان را از ویژگی‌های پیامبران الهی برشمرده‌اند: «مِنْ أَخْلَاقِ الْأَنْبِیَاءِ حُبُّ النِّسَاءِ» [3].
 
یعنی "دوست داشتن زنان، از اخلاق پیامبران است". آیا ممکن است چیزی که از اخلاق پیامبران است، برای امت آنان ممنوع و ناپسند باشد؟ این روایت به وضوح نشان می‌دهد که آنچه مورد نهی است، "محبت افراطی و خارج از عقل و شرع" است، نه خود "محبت".
 
محبت پیامبر (ص) به همسرانش، محبتی معقول، همراه با احترام و در چارچوب دستورات الهی بود. بنابراین، مرد مسلمان نه تنها از محبت به همسرش منع نشده، بلکه تشویق شده است که پیامبر (ص) را در ابراز محبت صحیح و احترام‌آمیز، الگوی خود قرار دهد.
 

 2. تحلیل روایات ناهیانه؛ محبت ممنوع یا محبت افراطی؟

۲-۱. رمزگشایی از روایت "حب النساء سیف الشیطان"
وقتی به روایتی مانند «حُبُّ النِّسَاءِ سَیْفُ الشَّیْطَانِ» [4] برمی‌خوریم، این سؤال پیش می‌آید که آیا واقعاً اسلام با محبت مردان به زنان مخالف است؟ برای فهم این روایت، باید مانند یک حقوقدان دقیق به متن نگاه کنیم.
 
 کلمه کلیدی "سیف" به معنای "شمشیر" است. شمشیر یک ابزار است که هم می‌تواند برای دفاع از حق به کار رود و هم برای تجاوز.
 
نکته اینجاست که خود روایت نمی‌گوید "محبت زنان شمشیر است"، بلکه می‌گوید "سیف الشیطان" - "شمشیر شیطان". یعنی اگر این محبت در مسیر اهداف شیطان قرار گیرد، مانند شمشیری برنده عمل می‌کند.
 
اما چه زمانی محبت به شمشیر شیطان تبدیل می‌شود؟ زمانی که از حد اعتدال خارج شود و به افراط گراید، به گونه‌ای که مرد را از یاد خدا، انجام وظایف شرعی و مسئولیت‌های اجتماعی غافل کند. مانند محبت افراطی به همسر که باعث می‌شود مرد، حقوق والدین، فرزندان یا سایر اعضای خانواده را نادیده بگیرد.
 
۲-۲. مقایسه با روایت "النظرة سهم من سهام ابلیس"
برای درک بهتر این موضوع، می‌توانیم به روایت مشابهی درباره نگاه کردن اشاره کنیم. امام صادق (علیه السلام) می‌فرمایند: «النَّظْرَةُ سَهْمٌ مِنْ سِهَامِ إِبْلِیسَ مَسْمُومٌ» [5].
 
یعنی "نگاه (به نامحرم) تیری از تیرهای زهرآلود شیطان است". آیا این روایت به این معناست که هر نگاهی - حتی نگاه به همسر، مادر یا خواهر - ممنوع و تیر شیطان است؟ مسلماً خیر.
 
 این روایت ناظر به "نگاه حرام" است. به همین ترتیب، روایت "حب النساء سیف الشیطان" نیز ناظر به "محبت حرام" یا "محبت افراطی" است که مانند تیری زهرآلود، ایمان فرد را هدف می‌گیرد. این روایت محبت معقول و مشروع را نهی نکرده، بلکه نسبت به خطر محبت‌های نابجا هشدار داده است.
 
۲-۳. محبت ممدوح در سیره اهل بیت (علیهم السلام)
اگر محبت به زنان به طور مطلق مذموم بود، آیا ما شاهد نمونه‌های درخشان محبت در زندگی معصومین بودیم؟ محبت عمیق امام علی (علیه السلام) به حضرت فاطمه (سلام الله علیها) و احترام متقابل آنان، الگویی جاودانه برای همه مسلمانان است.
 
 یا محبت پیامبر (صلی الله علیه و آله) به خدیجه (سلام الله علیها) که سال‌ها پس از وفات ایشان، همواره زنده نگه داشته شد. این نمونه‌ها به وضوح نشان می‌دهند که محبت به همسر و زنان محرم، نه تنها مذموم نیست، بلکه از ارزش‌های متعالی اسلام است. بنابراین، هنگام برخورد با روایاتی که ظاهراً محبت را نهی می‌کنند، باید به سیره عملی معصومین توجه کنیم تا مقصود واقعی روایت را درک کنیم.
 
۲-۴. تفاوت محبت "معنوی" و محبت "غریزی"
شاید بتوان گفت نکته اصلی در فهم این روایات، تمایز بین دو نوع محبت است: محبت "معنوی" و محبت "غریزی". محبت معنوی، محبتی است که در چارچوب ارزش‌های اخلاقی و دینی شکل می‌گیرد.
 
این محبت، پایدار، تعالی‌بخش و همراه با احترام است. اما محبت غریزی، تنها بر اساس جذابیت‌های ظاهری و کام‌جویی‌های مادی استوار است و به سرعت فروکش می‌کند.
 
آنچه در روایات مورد نهی قرار گرفته، محبت دوم است که انسان را به سطح حیوانات تنزل می‌دهد و مانع رشد معنوی او می‌شود. در مقابل، محبت اول که همان محبت معنوی و عاقلانه است، مورد تأیید و تشویق اسلام قرار دارد.
 

۳.محدوده‌های مجاز محبت مردان به زنان؛ از همسر تا نامحرم

۳-۱. محبت به همسر؛ تکلیف الهی و سرمایه زندگی
در اسلام، محبت مرد به همسرش نه تنها مجاز است، بلکه یک "تکلیف" و "وظیفه شرعی" محسوب می‌شود. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در این زمینه می‌فرمایند: «أَکْمَلُ الْمُؤْمِنِینَ إِیمَاناً أَحْسَنُهُمْ خُلُقاً وَ خِیَارُکُمْ خِیَارُکُمْ لِنِسَائِهِمْ» [6].
 
 یعنی "کامل‌ترین مؤمنان از لحاظ ایمان، کسانی هستند که خوش‌اخلاق‌ترند و بهترین شما کسانی هستند که با همسران خود بهتر رفتار می‌کنند". این روایت به روشنی نشان می‌دهد که محبت و خوش‌اخلاقی با همسر، نشانه کمال ایمان است.
 
محبت به همسر مانند آبی است که باغ زندگی را سرسبز نگه می‌دارد. این محبت باید در گفتار (با کلمات محبت‌آمیز)، در رفتار (با احترام و توجه) و در دل جاری باشد.
 
۳-۲. محبت به محارم؛ پیوندی خونی و عاطفی
محبت مرد به زنان محرم خانواده (مانند مادر، خواهر، دختر، عمه و خاله) نه تنها جایز، بلکه بسیار مورد تأکید اسلام است. این محبت بر اساس "حقوق خانوادگی" و "پیوندهای خونی" شکل می‌گیرد و کاملاً مشروع است. قرآن کریم به صراحت درباره حقوق والدین می‌فرماید: «وَ قَضَى رَبُّکَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِیَّاهُ وَ بِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَاناً» [7].
 
 نیکی به پدر و مادر در کنار توحید قرار گرفته است. محبت به مادر و خواهر، نمونه‌های بارزی از این نوع رابطه سالم و پسندیده است. البته حتی در این رابطه نیز باید "حدود شرعی" رعایت شود. محبت به محارم باید در چارچوب "ادب اسلامی" و "حفظ حریم" باشد تا از تبدیل شدن به رابطه‌ای ناسالم جلوگیری شود.
 
۳-۳. تعامل با زنان نامحرم؛ مرزهای محبت و احترام
اینجا دقیقاً همان نقطه‌ای است که باید به سؤال اصلی مقاله پاسخ دهیم. آیا محبت مرد به زنان نامحرم جایز است؟ پاسخ اسلام به این پرسش بسیار دقیق و ظریف است.
 
 آنچه در روایات به طور مطلق نهی شده، "محبت عاطفی و قلبی" به زن نامحرم است. امام علی (علیه السلام) می‌فرمایند: «إِیَّاکَ وَ مُحَادَثَةَ النِّسَاءِ فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص کَانَ یَقُولُ مُحَادَثَةُ الرَّجُلِ الْمَرْأَةَ الْأَجْنَبِیَّةَ مِنْ وَرَاءِ سِتْرٍ إِثْمٌ» [8].
 
یعنی "از گفت‌وگوی با زنان بپرهیز که پیامبر خدا می‌فرمود: سخن گفتن مرد با زن بیگانه از پس پرده گناه است". اما آنچه جایز است، "رفتار محترمانه و انسانی" است.
 
یک مرد می‌تواند در محیط کار یا جامعه با همکار زن خود با "ادب" و "احترام" برخورد کند، اما این احترام نباید به "انجام کارهای خاص" (مانند هدیه دادن شخصی)، "خلوت کردن" یا "ابراز محبت کلامی" منجر شود.
 
۳-۴. راهکارهای عملی برای تشخیص مرزهای مجاز
برای تشخیص مرز بین محبت مجاز و غیرمجاز، می‌توان از این معیارها استفاده کرد:
 
نیت شما چیست؟ آیا این رفتار برای رضای خدا و انجام وظیفه است، یا برای جلب توجه و لذت‌طلبی؟
شرع چه می‌گوید؟ آیا این عمل به خودی خود حرام است (مانند نگاه به نامحرم)؟
 
عرف جامعه چیست؟ آیا این رفتار در عرف جامعه، نشانه "رابطه خاص" تفسیر می‌شود؟
آثار این رابطه چیست؟ آیا این رفتار به "دلبستگی عاطفی" منجر می‌شود؟
 
به عنوان مثال، "هدیه دادن" به همسر کاری بسیار پسندیده است، اما هدیه دادن به همکار نامحرم می‌تواند زمینه‌ساز سوءتفاهم و انحراف شود. همچنین "کمک کردن" به یک همکار در محیط کار برای انجام وظیفه شغلی اشکال ندارد، اما این کمک نباید به رابطه‌ای خاص و خارج از چارچوب کار منجر شود.
 

4. پیامدهای محبت ناسالم و راهکارهای پیشگیری

۴-۱. آثار مخرب محبت افراطی به زنان در زندگی مردان
محبت ناسالم و خارج از چارچوب شرع، می‌تواند پیامدهای ویرانگری برای مردان به همراه داشته باشد. امام علی (علیه السلام) در این زمینه هشدار می‌دهند: «مَنْ أَفْرَطَ فِی حُبِّ امْرَأَةٍ أَذْلَلَهُ ذَلِکَ» [9].
 
یعنی "کسی که در محبت به زن زیاده‌روی کند، همین امر او را خوار می‌کند". این خواری و ذلت می‌تواند جنبه‌های مختلفی داشته باشد:
 
1- خواری در خانواده: وقتی مردی دلبستگی افراطی به همسرش پیدا کند، ممکن است برای حفظ این رابطه، عزت نفس خود را از دست داده و حتی در برابر خواسته‌های نادرست همسرش تسلیم شود.
 
 2- خواری در جامعه: محبت افراطی به زنان نامحرم می‌تواند باعث شود مرد، شأن و موقعیت اجتماعی خود را به خطر بیندازد و در دید دیگران خوار و کوچک شود.
 
3- خواری در پیشگاه خداوند: وقتی محبت به زن، جای محبت به خدا را بگیرد، انسان از درگاه الهی دور می‌شود که بزرگ‌ترین خواری است.
 
۴-۲. تأثیر محبت ناسالم بر نظام خانواده و جامعه
1- محبت نابجا تنها به فرد آسیب نمی‌زند، بلکه بنیان خانواده و جامعه را نیز تهدید می‌کند:
 
2- تضعیف کانون خانواده: وقتی مردی به زن نامحرمی دل‌بسته شود، محبت او به همسرش کاهش یافته و این امر به تدریج بنیان خانواده را سست می‌کند.
 
3- گسترش فساد اجتماعی: محبت‌های ناسالم بین مردان و زنان نامحرم، اگر شایع شود، به گسترش بی‌عفتی و فساد در جامعه می‌انجامد.
 
4- تباهی نسل‌ها: وقتی خانواده‌ها سست شوند، تربیت نسل آینده با مشکل مواجه شده و این چرخه فساد ادامه می‌یابد.
 
امام صادق (علیه السلام) می‌فرمایند: «مَا مِنْ شَیْءٍ أَعْوَنُ عَلَى زَوَالِ نِعْمَةٍ وَ حُضُورِ نِقْمَةٍ مِنْ إِطْلَاقِ الْبَصَرِ» [10]. یعنی "هیچ چیزی مانند رها کردن نگاه (به نامحرم) باعث زوال نعمت و فرا رسیدن بلا نمی‌شود". این روایت نشان می‌دهد که حتی نگاه‌های نابجا می‌تواند نعمت‌های الهی را از بین ببرد.
 

۴-۳. راهکارهای عملی برای حفظ تعادل در محبت

برای پیشگیری از افتادن در دام محبت‌های ناسالم، راهکارهای متعددی وجود دارد:
 
1- تقویت رابطه با خدا: اولین و مهم‌ترین راهکار، تقویت محبت به خداست. امام علی (علیه السلام) می‌فرمایند: «مَنْ أَحَبَّ اللَّهَ أَبْغَضَ کُلَّ مَنْ یَعْصِیهِ» [11]. یعنی "کسی که خدا را دوست بدارد، هر کس که نافرمانی او کند دشمن می‌دارد".
 
2- رعایت حریم‌ها در نگاه: کنترل نگاه، درگاه کنترل قلب است. خداوند در قرآن می‌فرماید: «قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ» [12].
 
3- پرهیز از خلوت با نامحرم: پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) می‌فرمایند: «لَا یَخْلُوَنَّ رَجُلٌ بِامْرَأَةٍ إِلَّا کَانَ ثَالِثَهُمَا الشَّیْطَانُ» [13]. یعنی "مردی با زنی خلوت نکند مگر اینکه شیطان سومین آنها باشد".
 
4- انتخاب دوستان شایسته: همنشینی با افراد ناباب، می‌تواند زمینه‌ساز انحراف شود.
5- یاد مرگ و قیامت: توجه به پایان زندگی، انسان را از غفلت و اسارت در دام محبت‌های ناسالم نجات می‌دهد.
 
۴-۴. الگوی محبت سالم در سیره معصومین
ما در سیره معصومین (علیهم السلام) الگوهای کاملی از محبت سالم را مشاهده می‌کنیم. محبت پیامبر (صلی الله علیه و آله) به همسرانش، محبت امام علی (علیه السلام) به حضرت فاطمه (سلام الله علیها)، و محبت سایر ائمه به خانواده‌هایشان، همگی نمونه‌هایی از محبت متعادل، خردمندانه و در چارچوب شرع هستند. این محبت‌ها نه تنها آنان را از خدا دور نکرد، بلکه باعث تقرب بیشتر آنان به درگاه الهی شد.
 
۵. محبت مردان به زنان در عمل؛ از نگاه و گفتار تا لمس
5-1. گفتگو؛ دریچه‌ای برای محبت مجاز
اصل اولیه در گفتگوی بین زن و مرد نامحرم، حرمت نیست. امام خمینی(ره) می‌فرمایند: "جایز است شنیدن صدای زن نامحرم در صورتی که با قصد لذت یا ترس فتنه نباشد" [14].
 
 این به آن معناست که محبت مردان به زنان در قالب گفت‌وگوهای ضروری، علمی و محترمانه – مانند تعامل در محیط کار یا پاسخ به سوالی در جامعه – نه تنها ممنوع نیست، بلکه گاهی لازم است. آنچه این محبت را به انحراف می‌کشد، نیت لذت‌جویانه یا شکستن حریم‌های اخلاقی در کلام است. بنابراین، محبت مبتنی بر احترام و ضرورت، مورد منع واقع نشده است.
 
5-2. نگاه؛ نعمتی که باید مدیریت شود
در مسئله نگاه، اسلام بین "نگاه عادی" و "نگاه آلوده" تفاوت قائل شده است. آنچه نهی شده، نگاه‌های خیره، شهوت‌آمیز و هدفمند به نامحرم است که قلب را منحرف می‌کند.
 
 اما نگاه‌های عادی و گذرا در مسیر ارتباطات – اگر با رعایت حیا و کنترل نفس همراه باشد، از مصادیق محبت مجاز و محترمانه است. محبت مرد به همسرش از طریق نگاه‌های محبت‌آمیز نه تنها جایز، بلکه بسیار پسندیده است و این نشان می‌دهد که خود نگاه، بستر مناسبی برای ابراز محبت در چارچوب صحیح است.
 
5-3. لمس؛ مرز روشن محبت مشروع و نامشروع
تماس بدنی با نامحرم، به اتفاق فقها حرام است. امام خمینی(ره) می‌فرمایند: "هر کس که نگاه به او حرام است، لمس وی نیز حرام است" [15]. این حکم، یک مرز کاملاً روشن و محکم برای جلوگیری از انحراف محبت است.
 
 بنابراین، محبت مردان به زنان نامحرم هرگز نباید به تماس بدنی مانند دست دادن منجر شود. در مقابل، محبت از طریق تماس بدنی محبت‌آمیز به همسر و زنان محرم کاملاً مجاز و طبیعی است. این تفکیک دقیق، نشان می‌دهد اسلام چگونه خواسته تا عواطف انسانی در مسیری امن و سازنده جاری شود.
 

۶. کاهش روابط؛ راهبرد اسلام برای پاکسازی محبت از آلودگی‌ها

۶-۱. اصل تقلیل؛ زمینه‌ساز محبت‌های سالم
اسلام با درک عمیق از طبیعت و کشش‌های درونی انسان، یک راهبرد کلان را پیش پای جامعه می‌گذارد: کاهش غیرضروری روابط بین زن و مرد نامحرم. این به معنای منع مطلق نیست، بلکه به معنای اولویت‌بندی و جهت‌دهی عواطف است.
 
سخن حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) که می‌فرمایند: «بهتر است برای زنان که مردان آنها را نبینند و آنان نیز مردان را نبینند» [۱۶]، بر همین «اصل تقلیل» تأکید دارد.
 
کلمه «خیر» (بهتر) نشان می‌دهد که کاهش این روابط، یک فضیلت اخلاقی و عقلانی است. چرا؟ زیرا وقتی روابط غیرضروری کم شود، محبت‌های ضروری و مشروع – مانند محبت به همسر – مجال بیشتری برای رشد و تعمیق پیدا می‌کنند و انرژی عاطفی فرد، بیش از هر چیز صرف کانون خانواده می‌شود. بنابراین، این توصیه، نه یک ممنوعیت، بلکه یک تدبیر حکیمانه برای تمرکز محبت در جایگاه حقیقی آن است.
 
۶-۲. تفاوت نگاه فردی و سیاست اجتماعی در مدیریت محبت
در اینجا باید به یک تفاوت مهم توجه کنیم: تفاوت بین «حکم فردی» و «سیاست اجتماعی». ممکن است یک رفتار خاص – مانند یک گفتگوی کوتاه و محترمانه – به خودی خود برای یک فردِ باایمان و خودساخته، حرام نباشد.
 
 اما نظام اسلامی به عنوان یک مجموعه، موظف است فرهنگ و بستری را ایجاد کند که سلامت اخلاقی کل جامعه تضمین شود. شهید مطهری با درک این تمایز می‌فرمایند: «اجتماع مدنی تا حد ممکن غیرمختلط باشد» [۱۷].
 
این نگاه، یک مدیریت هوشمندانه کلان است. وقتی در یک محیط اداری یا آموزشی، اختلاط بی‌ضابطه کاهش یابد، خودبه‌خود امکان شکل‌گیری بسیاری از محبت‌های ناسالم و خارج از چارچوب از بین می‌رود.
 
این سیاست، در حقیقت از قبل از وقوع فتنه پیشگیری می‌کند و فضایی ایجاد می‌نماید که محبت‌های موجود – اگر وجود دارد – تنها در چارچوب احترام حرفه‌ای و ضرورت‌های اجتماعی معنا پیدا کند.
 
این رویکرد نشان می‌دهد که اسلام نه تنها به حکم فردی رفتارها توجه دارد، بلکه برای سلامت شبکه روابط اجتماعی و جهت‌دهی به عواطف در سطح کلان نیز برنامه دارد.
 
8.معروف؛ معیاری برای تشخیص محبت‌های پسندیده از ناپسند
۸-۱. معروف؛ چراغ راه برای تشخیص محبت مجاز
اسلام برای تشخیص رفتارهای درست از نادرست در روابط بین زن و مرد، معیاری کلیدی به نام «معروف» معرفی کرده است. اما «معروف» دقیقاً چیست؟
 
در پاسخ به پرسش اصلی مقاله - که آیا محبت مردان به زنان ممنوع است - این معیار به ما می‌گوید: هر محبت و رفتاری که در چارچوب موازین شرعی باشد و در نگاه عرف متدینان و خردمندان جامعه، پسندیده و مقبول باشد، از دیدگاه اسلام ممنوعیتی ندارد.
 
این اصل مهم نشان می‌دهد که اسلام با یک سیستم خشک و مکانیکی با موضوع برخورد نکرده، بلکه با تعیین چارچوب‌های کلی، تشخیص مصادیق سالم و ناسالم محبت را به عرف متشرع واگذار کرده است.
 
۸-۲. نقش عرف در تشخیص مصادیق محبت سالم
در تشخیص مصادیق محبت مجاز، عرف متشرعه نقش مهمی ایفا می‌کند. برای مثال، یک رفتار محبت‌آمیز مانند هدیه دادن در محیط کار: اگر عرف جامعه آن را نشانه رابطه خاص و نامشروع تفسیر کند، این رفتار مصداق محبت ناپسند خواهد بود.
 
 اما اگر همان رفتار در چارچوب ضوابط شرعی و عرفی انجام شود - مانند تقدیر رسمی از زحمات یک همکار - می‌تواند مصداق محبت مجاز باشد. اینجاست که توجه به نگاه جامعه متدین در تشخیص حد و مرز محبت‌های مجاز اهمیت می‌یابد.
 
۸-۳. تفاوت تشخیص مفهوم و مصداق در محبت
نکته ظریفی که باید به آن توجه داشت، تفاوت بین «تشخیص مفهوم» و «تشخیص مصادیق» است. تعریف مفهوم معروف و تعیین چارچوب‌های کلی محبت مجاز، بر عهده فقها و متخصصان دینی است.
 
 اما تشخیص اینکه کدام رفتار خاص در بیرون، مصداق محبت معروف است، بر عهده عرف متدین قرار دارد. این تقسیم کار دقیق، هم از سخت‌گیری‌های بی‌مورد جلوگیری می‌کند و هم از بی‌ضابطگی پیشگیری می‌نماید.
 
۸-۴. محبت در ترازوی معروف
با معیار قرار دادن معروف، می‌توان به این جمع‌بندی رسید که محبت مردان به زنان زمانی ناپسند و ممنوع است که:
*خارج از چارچوب شرع باشد
*در نگاه عرف متدینان، زشت و ناپسند شمرده شود
 
*موجب اختلال در نظام ارزشی جامعه گردد
*باعث تضییع حقوق دیگران شود

در مقابل، هر محبتی که واجد این شرایط نباشد و در چارچوب ارزش‌های اسلامی و عرف متدین قرار گیرد، نه تنها ممنوع نیست، بلکه در موارد زیادی - مانند محبت به همسر و خانواده - مورد تأکید و توصیه اسلام است.
 
۷. راهکارهای عملی برای جهت‌دهی سالم به محبت مردان به زنان
۷-۱. رعایت حریم‌ها؛ بسترسازی برای محبت سالم
برای اینکه محبت مردان به زنان در مسیری سالم و به دور از انحراف قرار گیرد، رعایت یک سری اصول عملی ضروری است. اولین و مهم‌ترین نکته، رعایت حریم‌ها توسط هر دو طرف است. خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: «وَ إِذا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتاعاً فَسْئَلُوهُنَّ مِنْ وَراءِ حِجابٍ ذلِکُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِکُمْ وَ قُلُوبِهِنَّ» [۲۰].
 
این دستور الهی به معنای ایجاد فاصله سالم و محترمانه در روابط است. استفاده از واسطه برای انجام امور، پرهیز از خلوت با نامحرم و حفظ متانت در برخوردها، از مصادیق عملی این دستور است که قلب هر دو طرف را از آلودگی‌های احتمالی محافظت می‌کند. این حریم‌گذاری نه تنها به معنای سردی روابط نیست، بلکه زمینه‌ساز اعتماد و احترام متقابل و پایدارتر می‌شود.
 
۷-۲. پرهیز از شوخی؛ حفظ کرامت و شأن زن
یکی از مواردی که می‌تواند محبت را به سرعت از مسیر صحیح منحرف کند، شوخی‌های نابجا با نامحرم است. روایت تکان‌دهنده‌ای از امام باقر (علیه السلام) نقل شده که فردی را به دلیل شوخی با یک زن نامحرم سرزنش می‌فرمایند و به او توصیه می‌کنند: «لَا تَعُد» - دیگر تکرار مکن [۲۱].
 
شوخی در چنین روابطی، هم شأن و کرامت زن را خدشه‌دار می‌کند و هم مرزهای احترام را در هم می‌شکند. محبت واقعی، همواره با حفظ حرمت و رعایت ادب همراه است، نه با سبکی و بی‌مبالاتی. این شوخی‌ها اغلب سرآغاز لغزش‌های بزرگ‌تری می‌شوند که عاقبت خوشی برای هیچ یک از طرفین ندارد.
 
۷-۳. تغییر موقعیت‌های خطرآفرین؛ مسئولیت‌پذیری در قبال خود و خانواده
انسان خردمند کسی است که نسبت به موقعیت‌های خطرآفرین در زندگی خود هوشیار باشد. کسی که ناخواسته در محیطی کار می‌کند که تعامل مستقیم و بی‌واسطه با جنس مخالف دارد، تا حد امکان باید برای تغییر این موقعیت تلاش کند.
 
 این اقدام، نه نشانه ضعف، بلکه نشانه عشق به زندگی و مسئولیت‌پذیری در قبال خود و خانواده است. فردی که پایه‌های زندگی خود را دوست دارد، عاقلانه عمل می‌کند و با توکل بر خدا، محیطی امن‌تر و سالم‌تر برای خود فراهم می‌سازد.
 
 خداوند در قرآن می‌فرماید: «بَلِ الْإِنْسانُ عَلى نَفْسِهِ بَصِیرَةٌ» [۲۲] - انسان خود به خوبی از وضعیت خویش آگاه است. این آگاهی باید منجر به اقدام عملی برای حفظ خود از خطر شود.
 
۹. محبت در محیط کار؛ چارچوب‌های شرعی برای تعامل سالم
۹-۱. محبت کاری؛ طبیعی اما مدیریت‌شده
در پاسخ به این پرسش که آیا مردان از محبت به زنان در محیط کار منع شده‌اند، باید گفت اختلاط و تعامل بین زنان و مردان در محیط‌های کاری امری طبیعی است و اسلام به طور مطلق آن را تحریم نکرده است.
 
 آنچه اسلام از آن نهی کرده، نه خود محبت و تعامل، بلکه محبت‌های غریزی و افراطی است که حاوی اغراض جنسی باشد. بنابراین، محبت مردان به زنان در قالب روابط کاری سالم، محترمانه و مبتنی بر وقار و حیا، نه تنها ممنوع نیست، بلکه برای ایجاد فضای کاری مطلوب ضروری است.
 
۹-۲. مرزهای محبت کاری سالم
برای اینکه محبت در محیط کار به فتنه و انحراف کشیده نشود، رعایت چند اصل کلیدی ضروری است:
* کنترل نگاه: نگاه‌های غریزی و شهوت‌آمیز باید کنترل شود، اما نگاه‌های عادی و ضروری در حین کار مشکلی ندارد.
 
* پرهیز از تحریک: هر دو طرف باید از هر عاملی که ایجاد تحریک می‌کند - اعم از پوشش نامناسب، آرایش تحریک‌آمیز، یا کلام عشوه‌آمیز - پرهیز کنند.
* شوخی متعادل: شوخی و صمیمیت در حدی که موجب ایجاد میل جنسی نشود و حرمت طرفین حفظ گردد، مجاز است.
 
۹-۳. تعامل متدینان با فضای کاری مختلط
فرد متدین در مواجهه با رفتارهای نامناسب در محیط کار، باید با ادب و احترام مواضع خود را بیان کند. می‌تواند با جملاتی مانند «همانطور که به سبک زندگی دیگران احترام می‌گذارم،


آنها نیز باید به سبک زندگی من احترام بگذارند» [۲۳]، حق خود را برای رعایت چارچوب‌های شرعی محترمانه مطالبه کند. این رفتار نه تنها موجب دین‌گریزی نمی‌شود، بلکه با نمایش منطقی و معقول بودن دستورات اسلامی، می‌تواند برای دیگران جذاب و قابل احترام باشد.
 
۹-۴. جمع‌بندی نهایی
محبت مردان به زنان در محیط کار زمانی مذموم است که از حدود شرعی خارج شده و به رابطه‌ای افراطی و غریزی تبدیل شود. اما همان محبت، اگر در چارچوب احترام متقابل، حرفه‌ای‌گری و رعایت حریم‌ها باشد، نه تنها ممنوع نیست، بلکه برای سلامت روانی محیط کار ضروری است. بنابراین، روایات نه محبت مطلق را نهی کرده‌اند و نه اختلاط ضروری را تحریم نموده‌اند، بلکه تنها بر حفظ تعادل و پرهیز از افراط تأکید دارند.
 

10. درجات و انواع محبت از نگاه اسلامی و نسبت آن با زنان

۱۰-۱. تقسیم‌بندی پنج‌گانه محبت و جایگاه محبت به زنان
در منظومه معرفتی اسلام، محبت دارای درجات و مراتب مختلفی است. تقسیم‌بندی محبت به پنج درجه «نزولی، صعودی، عرضی، خیالی و فطری» به ما کمک می‌کند تا جایگاه محبت مردان به زنان را به درستی تحلیل کنیم. محبت به همسر در زمره محبت عرضی قرار می‌گیرد که مبتنی بر مشارکت و تعامل است.
 
 این نوع محبت، زمانی که در چارچوب شرع باشد، نه تنها ممنوع نیست بلکه تکمیل‌کننده ایمان است. همان‌گونه که پیامبر اکرم(ص) می‌فرمایند: «أَکْمَلُ الْمُؤْمِنِینَ إِیمَاناً أَحْسَنُهُمْ خُلُقاً وَ خِیَارُکُمْ خِیَارُکُمْ لِنِسَائِهِمْ» [۲۴].
 
۱۰-۲. تمایز محبت محمود و مذموم از دیدگاه امام خمینی
امام خمینی(ره) با تفکیک دقیق میان محبت محمود و مذموم، چارچوبی روشن برای تحلیل محبت مردان به زنان ارائه می‌دهند. ایشان محبت مذموم را همان محبت به دنیا می‌دانند که رأس همه خطایاست [۲۵].
 
 بر این اساس، اگر محبت به زن، وابستگی دنیوی و سبب غفلت از خدا شود، مذموم است. اما اگر همان محبت، در مسیر الهی و برای تشکیل خانواده‌ای متعالی باشد، می‌تواند مصداق محبت محمود باشد.
 
۱۰-۳. محبت فطری به عنوان اساس رابطه با خدا و خلق
محبت فطری که همان محبت بین خدا و بنده است، اساس همه محبت‌های دیگر را تشکیل می‌دهد. امام خمینی(ره) معتقدند هر چه انسان از انانیت خود فاصله بگیرد، به محبت حق closer می‌شود [۲۶]. این اصل به ما می‌آموزد که محبت به زنان نیز زمانی ارزشمند است که در راستای محبت الهی و برای رضای او باشد.
 
۱۰-۴. محبت صادق و کاذب و مصادیق آن در روابط با زنان
تقسیم محبت به صادق و کاذب، معیار مهمی برای تشخیص محبت‌های سالم و ناسالم به زنان است. محبت کاذب هنگامی است که انسان نقص را کمال بپندارد [۲۷]. برای مثال، اگر مردی تنها به ظاهر زن دل‌ببندد و از باطن و شخصیت او غافل شود، این محبت کاذب است. اما محبتی که بر اساس فضایل اخلاقی و معنوی باشد، محبت صادق است.
 
۱۰-۵. آثار محبت کاذب در روابط بین زن و مرد
محبت کاذب به زنان، همانند جاذبه افعی است که به ظاهر جذب می‌کند اما در نهایت نابود می‌سازد [۲۸]. داستان لیلی و مجنون که نظامی گنجوی نقل می‌کند، به خوبی نشان می‌دهد که محبت‌های دنیوی و ظاهری، زوال‌پذیرند. در مقابل، محبت به همسر در چارچوب ازدواج، اگر بر اساس ارزش‌های الهی باشد، می‌تواند پایدار و رشددهنده باشد.
 
۱۰-۶. جمع‌بندی نهایی در تبیین محبت سالم به زنان
با توجه به تقسیم‌بندی‌های ارائه شده، می‌توان نتیجه گرفت که محبت مردان به زنان زمانی مذموم است که:
•از نوع محبت کاذب و ظاهر باشد
•موجب غفلت از خدا شود
•خارج از چارچوب شرع باشد
اما همان محبت، اگر:
•از نوع محبت صادق و باطن باشد
•در مسیر رضای الهی باشد
•در چارچوب شرع و عقل باشد
نه تنها مذموم نیست، بلکه مورد تأیید و تأکید اسلام است.
 

۱۱. مصادیق محبت کاذب مردان و راه‌های شیطانی در رابطه با زنان

۱۱-۱. محبت کلامی نابجا
استفاده از کلمات محبت‌آمیز مانند "عزیزم"، "عسلم" یا "شیرینم" برای همکاران زن، مصداق بارز محبت کاذب است. این الفاظ اگرچه ظاهراً محبت‌آمیز هستند، اما در حقیقت احترام متقابل را خدشه‌دار می‌کنند و می‌توانند موجب آزردگی زن شوند. محبت واقعی به زنان در محیط کار، در قالب ادب و احترام حرفه‌ای تجلی می‌یابد، نه الفاظ خودمانی و نامناسب.
 
۱۱-۲. شوخی‌های ناشایست و انتقال مطالب نامناسب
ارسال جوک‌های زشت، عکس‌های نکته‌دار و مطالب تحریک‌آمیز، از مصادیق محبت شیطانی است. این رفتارها نه تنها نشانه‌ای از محبت نیست، بلکه توهین به شخصیت زن محسوب می‌شود و موجب می‌گردد او در حضور شما احساس ناراحتی کند. محبت سالم، همواره با حفظ حیا و وقار همراه است.
 
۱۱-۳. تمجیدهای ریاکارانه
تمجید از زنان زمانی که با انگیزه‌های پنهان و به امید کسب منفعت باشد، مصداق محبت کاذب است. زن با غریزه قوی خود اینگونه تمجیدها را تشخیص می‌دهد. تمجید سالم باید رسمی، صادقانه و به دور از هرگونه انگیزه پلید باشد.
 
۱۱-۴. لمس و تجاوز به حریم شخصی
لمس بدن زن، حتی به صورت دوستانه، از واضح‌ترین مصادیق محبت کاذب و تجاوز به حریم شخصی است. این رفتار که ممکن است در نگاه اول بی‌اهمیت جلوه کند، در حقیقت احترام به کرامت زن را نقض می‌کند و موجب آزردگی خاطر او می‌شود.
 
۱۱-۵. عدم رعایت فاصله مناسب
ورود به حریم شخصی زن در موقعیت‌های مختلف مانند آسانسور، راهرو یا جلسات، از دیگر مصادیق محبت ناسالم است. حفظ فاصله اجتماعی مناسب، نشانه‌ای از احترام به حریم زن و محبت واقعی به اوست.
 
۱۱-۶. برچسب‌زنی و تحقیر
استفاده از الفاظ تحقیرآمیز و برچسب‌هایی مانند "خشن" یا "کار کردن با او دشوار است" برای زنان، از نمونه‌های محبت کاذب است. این رفتار که معمولاً برای پایین آوردن جایگاه زن انجام می‌شود، ناقض کرامت انسانی اوست.
 
۱۱-۷. پافشاری پس از رد درخواست
اصرار ورزیدن پس از "نه" شنیدن از زن، نشانه‌ای از محبت کاذب و خودخواهی است. محبت واقعی به معنای احترام به انتخاب و تصمیم زن است، نه تحمیل خواسته‌های خود به او.
 
۱۱-۸. ارتباطات غیرضروری در سفرهای کاری
ایجاد ارتباطات غیرضروری و خارج از چارچوب حرفه‌ای در سفرهای کاری، از مصادیق محبت ناسالم است. محبت سالم در این شرایط، به معنای حفظ حریم حرفه‌ای و احترام متقابل است.
 
۱۱-۹. جمع‌بندی: تمایز محبت سالم و ناسالم
محبت واقعی به زنان، همواره با احترام، حفظ حریم و رعایت حقوق آنها همراه است. در مقابل، محبت کاذب که از راه‌های شیطانی نشأت می‌گیرد، معمولاً با تجاوز به حریم، تحقیر و انگیزه‌های پلید همراه است. مرد مسلمان با شناخت این مصادیق، می‌تواند روابط سالم و محبت‌آمیزی را با زنان در محیط کار و جامعه برقرار نماید.
 
محبت کاذب رسانه‌ای
این نوع محبت شامل ارتباطات نامناسب از طریق رسانه‌های اجتماعی و پیام‌رسان‌ها می‌شود. ارسال پیام‌های شخصی در ساعات غیرمعمول، کامنت‌گذاری‌های مکرر زیر پست‌ها و درخواست‌های نابجا برای برقراری ارتباط خصوصی در فضای مجازی، همگی از مصادیق این محبت ناسالم هستند که حریم شخصی زن را نقض می‌کنند.
 
۱۱-۱۱. محبت کاذب مشورتی
در این حالت، مرد با ارائه راهنمایی‌های نابجا و افراطی سعی در کنترل تصمیم‌گیری‌های زن دارد. این رفتار که تحت عنوان "دلسوزی" و "خیرخواهی" صورت می‌گیرد، در واقع موجب تضعیف قدرت تحلیل و استقلال فکری زن می‌شود و او را در موقعیت وابستگی قرار می‌دهد.
 
۱۱-۱۲. محبت کاذب حمایتی
این محبت زمانی رخ می‌دهد که مرد با ارائه حمایت‌های افراطی و غیرضروری، سعی در ایجاد حس درماندگی و وابستگی در زن دارد. چنین رفتاری اگرچه ظاهری محبت‌آمیز دارد، اما در نهایت موجب تضعیف اعتماد به نفس و توانمندی‌های زن می‌شود.
 
۱۱-۱۳. محبت کاذب مالی
در این نوع محبت، مرد با استفاده از امکانات مالی و پیشنهاد کمک‌های اقتصادی نابجا، سعی در ایجاد رابطه ناسالم دارد. این رفتار که ممکن است در قالب هدایای گران‌قیمت یا پیشنهادهای شغلی ویژه صورت گیرد، در واقع ابزاری برای نفوذ در حریم شخصی زن است.
 
۱۱-۱۴. محبت کاذب احساسی
این محبت شامل ایجاد هیجانات کاذب و القای احساسات مصنوعی می‌شود. ابراز علاقه‌های اغراق‌آمیز، قول و وعده‌های دروغین و ایجاد توقعات غیرواقعی، همگی از مصادیق این نوع محبت ناسالم هستند که به روحیه و اعتماد بنیان زن آسیب می‌زنند.
 
۱۱-۱۵. محبت کاذب موقعیتی
این نوع محبت زمانی اتفاق می‌افتد که مرد از موقعیت‌های خاص مانند مشکلات شخصی یا شرایط دشوار زن سوء استفاده کرده و تحت عنوان "همدلی" و "یاری"، سعی در ایجاد رابطه ناسالم دارد. چنین رفتاری نه تنها کمک واقعی محسوب نمی‌شود، بلکه موجب بهره‌کشی از موقعیت آسیب‌پذیر زن می‌گردد.
 
۱۱-۱۶. محبت کاذب فرهنگی
در این حالت، مرد با سوء تفسیر از فرهنگ و سنت‌ها، سعی در توجیه رفتارهای نادرست خود دارد. استفاده از مفاهیمی مانند "مردانگی" و "غیرت" برای توجیه کنترل‌گری و محدودسازی زن، نمونه‌ای از این محبت ناسالم است که تحت پوشش ارزش‌های فرهنگی صورت می‌گیرد.
 

نتیجه‌گیری:

در پایان این پژوهش روشن می‌شود که اسلام هرگز مردان را از محبت ورزیدن به زنان به طور مطلق منع نکرده است. آنچه مورد نهی واقع شده، محبت‌های افراطی، شهوانی و خارج از چارچوب شرعی است که مانند شمشیری برنده، ایمان و کرامت انسانی را نشانه می‌رود.
 
تفکیک میان انواع محبت، کلید فهم صحیح این موضوع است. از یک سو، محبت به همسر و زنان محرم نه تنها جایز، که مورد تأکید و سفارش اسلام است. از سوی دیگر، محبت به نامحرم باید در چارچوب احترام متقابل و رعایت حریم‌های شرعی صورت پذیرد.
 
تمایز محبت سالم از ناسالم را می‌توان از طریق انگیزه و آثار آن تشخیص داد. محبت واقعی، پایدار، احترام‌آمیز و رشددهنده است، در حالی که محبت کاذب، زودگذر، منفعت‌طلبانه و آسیب‌زا می‌باشد. شناخت این مرزها تضمین‌کننده سلامت روابط انسانی است.
 
در نهایت، اسلام به عنوان دینی جامع، به همه ابعاد وجود انسان از جمله عواطف و احساسات توجه کرده و راهنمایی‌های لازم برای جهت‌دهی صحیح به آنها را ارائه داده است. محبت زمانی ارزشمند است که در مسیر رضای الهی و بر اساس موازین شرعی تجلی یابد.
 

پانویس:

 [1] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۸، ص۸۰.
[2] القرآن الکریم، سورة الروم، الآیة ۲۱.
[3] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۵، ص۳۲۰.
[4] شعیری، محمد بن محمد، جامع الأخبار، ص۱۵۳.
[5] ابن بابویه، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۱۸.
[6] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۵، ص۳۲۱.
[7] القرآن الکریم، سورة الإسراء، الآیة ۲۳.
[8] المجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، ج۱۰۳، ص۲۴۱.
[9] تمیمی آمدی، عبدالواحد، غرر الحکم و درر الکلم، ص۴۵۲.
[10] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۵، ص۵۵۹.
[11] تمیمی آمدی، عبدالواحد، غرر الحکم و درر الکلم، ص۴۷۸.
[12] القرآن الکریم، سورة النور، الآیة ۳۰.
[13] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۵، ص۵۳۸.
[14] امام خمینی، تحریر الوسیله، ج۲، ص۲۴۲.
[15] همان، ص۲۴۳.
[۱۶] وسائل الشیعه، ج۱۴، ص۱۳۸.
[۱۷] مطهری، مرتضی، مسئله حجاب، ص۲۲۱.
[۱۸] قرآن کریم، سوره مائده، آیه ۱.
[۱۹] مطهری، مرتضی، مسئله حجاب، ص ۲۲۱.
[۲۰] القرآن الکریم، سورة الأحزاب، الآیة ۵۳.
[۲۱] وسائل الشیعة، ج ۱۴، ص ۱۵۴.
[۲۲] القرآن الکریم، سورة القیامة، الآیة ۱۴.
[۲۳] حیدر حب الله، إضاءات فی الفکر والدین والاجتماع، ج۱، سوال ۱۷۷.
[۲۴] کلینی، الکافی، ج۵، ص۳۲۱.
[۲۵] خمینی، روح‌الله، آداب الصلاة، ص۴۹.
[۲۶] خمینی، روح‌الله، تقریرات فلسفه امام خمینی، ج۲، ص۱۴۰.
[۲۷] مراحل اخلاق در قرآن، ج۱۱، ص۳۲۵.
[۲۸] همان، ص۳۲۶-۳۲۵.

منبع :
 تحریریه راسخون


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط