پیرمحمد هروی از خوشنویسان و نستعلیقنویسان صاحبنام سده دهم هجری است.
او را از شاگردان میرعلی هروی و معاصر با مولانا محمود سیاوش شیرازی دانستهاند.
در کتاب «آثار و احوال خوشنویسان» از سه خوشنویس با نام «پیرمحمد» یاد شده است.
خط نستعلیق
بیشتر پژوهشگران بر این باورند که چون این خط از آمیزش یا استخراج دو خط از خطوط پیشین به نام «نسخ» و «تعلیق» شکل گرفته است.
در آغاز آن را «نسخ تعلیق» و بعدها به جهت فراوانی کاربرد به «نستعلیق» شهرت گرفت و صاحب آنندراج می نویسد: «دراصل، نسخ تعلیق بوده ، چراکه این خط را از خط نسخ و تعلیق استخراج کردهاند ، چون اسم خطّی مقرّر گشت و در اسم ، تخفیف ضرور است ، به جهت تخفیف ، خای معجمه را حذف نمودند.(شاد ، ج 7 ، ص 4327)
نظر دیگر آن است که در کاب درآمدی بر خوشنویسی آورده شده: چون این خط ، قلم نسخ بر تعلیق کشید و آن را به فراموشی سپرده ، بدان روی آن را نستعلیق گفتند. این واژه تا سده دهم بیشتر به شکل «نسخ تعلیق و نسختعلیق» به کار می رفت.
خطّ نستعلیق را دومین خط ویژه ایرانیان می دانند که پس از خطّ تعلیق در میان ایرانیان رایج و رسمی شد. آغاز رسمی این خط را پایان سدهء هشتم و آغاز سدهء نهم هجری یعنی در عهد حکومت تیموریان بر ایران می دانند.
به واسطهء اینکه این خط در ایران شکل گرفته، خوشنویسان ایرانی نیز بیشتر با این خط به هنرنمایی می پردازند ، خطّ نستعلیق معرّف روح و فرهنگ ایرانی است ، خطّ نستعلیق دارای نشانه های بارزی از طبع و سلیقهء زیبایی شناختی ایرانیان است و بی گمان زیباترین و ظریف ترین خط در میان خط های اسلامی است و از آن روست که آن را « عروس خطوط اسلامی » نامیده اند.
نستعلیق را همگان « خطّ ملی و رسمی ایران » دانسته اند که چکیدهء روح و روان زیبا شناسانهء مردمان این سرزمین است . این خط را همه جا نشانهء ایران می شناسند خطی که سراسر ایران بزرگ آن روزگار را درنوردید و از قاهرهء مصر تا دهلی و حیدرآباد هند گستره داشت.
نستعلیق به غیر از آنکه از آغاز پیدایش تاکنون جایگاه زیباترین عرصه های بروز هنر ایرانی گشته است و در کنار تذهیب ، تشعیر به چشم نوازی پرداخته است . در نگارش کتاب های عادّی متون غیر مذهبی و ادبی بیشترین کاربرد را داشته است.
چنانکه سراسر گنجینه های نسخ های خطّی جهان آکنده از دیوان شاعرانی است که بدین خط نگارش یافته است ، چنان که « گویا روح نرم و سیّال نستعلیق بالطافت ادبیّات شیرین فارسی تأثیر متقابلی بر هم دارند ».
با این حال برخی متون مذهبی ، ادعیّه و مناجات و حتّی قرآن به خطّ نستعلیق دیده شده است که یکی از آنها چند سال پیش ، همراه با ترجمهء قرآن اثر ابوالفضل رشیدالدّین میبدی ، صاحب تفسیر کشف الاسرار ، توسّط نشر میراث مکتوب چاپ شد.
امروزه با پیشرفت صنعت چاپ و گسترش خطّ نسخ در کتابت زبان فارسی ، به ویژه در امور چاپ و روزنامه نگاری ، کاربرد خطّ نستعلیق ، بسیار کم شده است و جز در امور هنری و تزئینی و احیانا روی جلد کاربرد دیگری ندارد و نقطهء اوج آن برگزاری نمایشگاه های خوشنویسی و چاپ آلبوم های خطّ نستعلیق است.
تا جایی که میتوان گفت: هرگز در طول تاریخ این چنین قطعات مختلف هنری درابعاد بزرگ و قلم جلّی نگاشته نمی شده است. در میانهء سده 11 خط شکسته نستعلیق ( سومین خطّ ویژهء ایرانیان ) از این خط پدیدار شد و در سال های اخیر نیز هنرمندانی با ترکیب خطّ نستعلیق و نقّاشی ، نوعی سبک هنری را با نام« نقّاشی خط » بنیان نهاده اند.
«قلیچ خانی در فرهنگ آورده است که سلطان علی مشهدی در رسالهء " صراط السطور " می گوید :
نسختعلیق اگر خفی و جلی است واضع الاصل ، خواجه میرعلی است
تــا کــه بودســت عـالـم و آدم هـرگـز ایـن خطـ نبـوده در عـالـم
وضع فـرمود او ز ذهــن دقیــق از خـط نـسـخ و از خـطّ تـعلـیـق
کـاتـبانـی کـه کـهنــه و نـویند خـوشــه چـیـنـان خرمن اویـنـد
در جمیع خطـوط بوده شگــرف زو سـتـادان شـنیده ام ایـن حـرف
خط پاکـش چو شعـر او مـوزون هست تـعریف او ز حــد افـزون »
منابع:
فضائلی، حبیب الله. اطلس خط. انتشارات مشعل اصفهان. چاپ دوم، اصفهان۱۳۶۲ش
وبگاه آفتاب پیر محمد ثانی
نفیسی ، ج 5 ، ص 3703
قلیچ خانی ، درآمدی بر خوشنویسی ، ص 107
قلیچ خانی ، فرهنگ ، ص 235
شاد، محمّد پادشاه: فرهنگ آنندراج به کوشش: محمّد بیرسیاقی، تهران: خیّام ،چاپ دوم ،1363، ج7
در پایان:
جا دارد که از دلسوزی، همراهی و توجه اساتید معظم، متعهد، متدین و مجاهدِ خود در کسوت شاگردی، از زحمات ارزشمند استاد مسعود نجابتی و عبدالرسول یاقوتی، سید حسن موسی زاده، ناصر طاووسی و ابوالفضل خزائی تقدیر و تشکر نمایم.
شاگرد شما، ابوالفضل رنجبران
© کلیه حقوق متعلق به صاحب اثر و پرتال فرهنگی راسخون است. استفاده از مطالب و آثار فقط با ذکر منبع بلامانع است.