شايد بختي ديگر
گفتگو با دکتر فريبا عربگل درباره اختلال هويت جنسي
خانم دکتر، ترانسسکسوآليزم يعني چه؟ خيليها معناي آن را نميدانند و خيال ميکنند يک جور انحراف جنسي است.
نه، ترانس سکسواليزم (TS) که در کتاب مرجع تشخيص بيماريهاي روان از اين عبارت استفاده نميشود، نوعي اختلال هويت جنسي است که زمينه اختلال روان موجب آن ميشود و هيچگونه اختلال جسمي وجود ندارد. در حقيقت بدون قصد و غرض خاصي براي به دست آوردن منافع اجتماعي جنس مخالف، زن يا مرد مبتلا به اين اختلال احساس ميکنند تناسبي ميان مرد يا زن بودنشان با تمايل رواني و رفتاري آنها وجود ندارد. به عبارت ديگر، آنها خود را مرد يا زن ميپندارند اما از نظر ظاهري و کروموزومي و اندامهاي تناسلي داخلي و خارجي،طبيعي بهنظر ميرسند؛ يعني مثلا مرد هستند اما ميخواهند زن باشند و برعکس.
تصور ميکنند که متعلق به جامعه جنس مخالفاند، لباس جنس مخالف را ميپوشند، نقش جنس مخالف را در رابطه جنسي داشته باشند، در ورزشها يا بازيهاي مخصوص جنس مخالف شرکت ميکنند، در دوران کودکي، تمايل دارند هم بازيشان از جنس مخالف باشد، طي نوجواني و جواني، احساسات جنس مخالف را دارند، تمايل دارند که جنسشان به جنس مخالف تغيير کند.
يکي از مواردي که زياد مشاهده ميشود، ناراحتي اين افراد از نامتناسب بودن حس روانيشان با جنسيت آنها است. در دوران کودکي، پسربچهها بر اين باورند که بيضه و آلتشان در آينده از بين خواهد رفت و حس ميکنند بدون آنها راحتترند و دختربچهها ممکن است برخلاف معمول، براي دفع ادرار ننشينند و ايستاده اين عمل را انجام دهند. در نوجواني و جواني، اين افراد تصور ميکنند که با مشخصات جنسي اشتباه متولد شدهاند و تمايل دارند که زودتر از علايم و نشانههاي بلوغ جنسي خود رها شوند.
پوشيدن لباسهاي جنس مخالف، ترانسوستيسم ناميده ميشود که اين اصطلاح در کتاب مرجع تشخيص بيماريهاي روان نيست. از سوي ديگر، خوب است بدانيد که اختلال هويت جنسي يا ترانس سکسواليزم با وضعيتهايي مانند نامتناسببودن آرايش کروموزومي و اندام تناسلي يا نامتجانس بودن اندامهاي تناسلي داخلي و خارجي همراه نيست يعني همه چيز حاکي از وجود يک جنس مشخص است اما تمايل رواني به جنس مخالف وجود دارد.
اين بيماري را بايد با برخي اختلالات مانند پوشيدن لباس جنس مخالف با قصد لذت جنسي و پس از وارد آمدن استرس مانند مرگ همسر يا فرزند، افتراق داد چون در اين مورد، ترانس سکسواليزم، بدون قصد لذت بردن است. همچنين اين بيماري را بايد از بسياري از اختلالات هورموني و به ويژه افزايش فعاليت غده فوق کليوي، ناحيه توليدکننده هورمون جنسي، افتراق داد. در اصل بايد به اين نتيجه رسيد که ترانس سکسواليزم زماني است که احساس و عاطفه فرد درگير است و هيچ عارضه جسمي زمينهاي که با دارو، درمانپذير باشد، وجود ندارد.
• رواندرماني، روش مناسبي است اما گاهي در بعضي از افراد، اشکالي هم وجود دارد. به طور مثال، در افراد مبتلا به اختلال شخصيت مرزي ممکن است سابقهاي از پارافيليا يا انحراف علاقه جنسي (به مواردي به جز انسان بالغ جنس مخالف مثلا به حيوان يا کودک) يا اختلال عملکرد جنسي داشته باشد. برخي افراد به اختلالات هويت جنسي ثانويه مبتلا هستند و در سابقه بهداشت رواني آنان شدت و ضعف در اختلال عملکرد جنسي وجود دارد که روانپزشکان و روانکاوان عوارضي مانند افسردگي را در آنان شناسايي ميکنند و با آموزش مهارتهاي مقابلهاي، سعي ميکنند افسردگي اين افراد را درمان کنند تا اختلال ثانويه جنسيشان برطرف شود.
• رفتاردرماني براي کودکان مبتلا به اختلال هويت جنسي اوليه نيز مناسب است. اين روش شامل تقويت رفتارهاي خاص جنس دلخواه است بدون آنکه رفتارهاي غيردلخواه يا آزاردهنده تقويتشوند. بسياري از اين روشها براي اصلاح الگوهاي رفتار جنس مطابق با جنسيت اصلي خود فرد (نه آنچه ميخواهد باشد) بسيار موثر است اما انتقادهايي هم بر آن وارد است. يکي از موارد انتقاد اين است که خواسته اصلي بيمار که علاقه به تعلقداشتن به جنس مخالف است، تغيير نمييابد بلکه رفتار او تا حدودي تغيير مييابد.
• روشهاي درماني روانکاوي و روانپويايي کودکان و نوجوانان نيز هست. اين روش بر تقويت و تثبيت نقش والدين در ارتباط با کودک و نوجوان، تاکيد ميکند. بهطور مثال، براي پدر نقشي فعالتر در مقايسه با مادر درنظر ميگيرند که البته با توجه به اختلال هويت جنسي فرزندشان تصميم گرفته ميشود. مثلا، پسري که ميخواهد دختر باشد، براي پدرش نقش فعالتر و دختري که ميخواهد پسر باشد، براي مادرش نقش مهمتري را درنظر ميگيرند و با والدين در اين زمينه همکاري ميکنند.
• جراحي ترميمي بازسازي جنسيت نيز هست که در نهايت آخرين روش درماني براي افرادي است که به صورت طولانيمدت و ثابت، از هويت جنسي اصلي خود رضايت ندارند. جراحي تبديل جنس مذکر به مونث چهار برابر روش جراحي تبديل جنسيت مونث به مذکر انجام ميگيرد.
• يکي از روشهاي درماني بيماران مبتلا به اختلال هويت جنسي، درمان با هورمون استروژن است به ويژه براي بيماراني که مشکل هويت جنسي دارند اما نميخواهند عمل جراحي تغيير جنسيت انجام دهند. هورمون استروژن موجب برگشت مشخصات جنسي زنان با تمايل به مردشدن و موجب تفکر دوباره مردان با تمايل به زن شدن براي پايداري در جنسيت اصلي خود ميشود. در بعضي از موارد، بيمار در نيمه راه درمان با استروژن تصميم ميگيرد که مرد يا زن باشد.
منبع: http://www.salamat.com
/ج
خانم دکتر، ترانسسکسوآليزم يعني چه؟ خيليها معناي آن را نميدانند و خيال ميکنند يک جور انحراف جنسي است.
نه، ترانس سکسواليزم (TS) که در کتاب مرجع تشخيص بيماريهاي روان از اين عبارت استفاده نميشود، نوعي اختلال هويت جنسي است که زمينه اختلال روان موجب آن ميشود و هيچگونه اختلال جسمي وجود ندارد. در حقيقت بدون قصد و غرض خاصي براي به دست آوردن منافع اجتماعي جنس مخالف، زن يا مرد مبتلا به اين اختلال احساس ميکنند تناسبي ميان مرد يا زن بودنشان با تمايل رواني و رفتاري آنها وجود ندارد. به عبارت ديگر، آنها خود را مرد يا زن ميپندارند اما از نظر ظاهري و کروموزومي و اندامهاي تناسلي داخلي و خارجي،طبيعي بهنظر ميرسند؛ يعني مثلا مرد هستند اما ميخواهند زن باشند و برعکس.
افراد مبتلا به اين بيماري چه مشخصاتي دارند؟
تصور ميکنند که متعلق به جامعه جنس مخالفاند، لباس جنس مخالف را ميپوشند، نقش جنس مخالف را در رابطه جنسي داشته باشند، در ورزشها يا بازيهاي مخصوص جنس مخالف شرکت ميکنند، در دوران کودکي، تمايل دارند هم بازيشان از جنس مخالف باشد، طي نوجواني و جواني، احساسات جنس مخالف را دارند، تمايل دارند که جنسشان به جنس مخالف تغيير کند.
يکي از مواردي که زياد مشاهده ميشود، ناراحتي اين افراد از نامتناسب بودن حس روانيشان با جنسيت آنها است. در دوران کودکي، پسربچهها بر اين باورند که بيضه و آلتشان در آينده از بين خواهد رفت و حس ميکنند بدون آنها راحتترند و دختربچهها ممکن است برخلاف معمول، براي دفع ادرار ننشينند و ايستاده اين عمل را انجام دهند. در نوجواني و جواني، اين افراد تصور ميکنند که با مشخصات جنسي اشتباه متولد شدهاند و تمايل دارند که زودتر از علايم و نشانههاي بلوغ جنسي خود رها شوند.
پوشيدن لباسهاي جنس مخالف، ترانسوستيسم ناميده ميشود که اين اصطلاح در کتاب مرجع تشخيص بيماريهاي روان نيست. از سوي ديگر، خوب است بدانيد که اختلال هويت جنسي يا ترانس سکسواليزم با وضعيتهايي مانند نامتناسببودن آرايش کروموزومي و اندام تناسلي يا نامتجانس بودن اندامهاي تناسلي داخلي و خارجي همراه نيست يعني همه چيز حاکي از وجود يک جنس مشخص است اما تمايل رواني به جنس مخالف وجود دارد.
اين علايم و نشانهها چه مدت بايد وجود داشته باشد تا تشخيص بيماري، تاييد شود؟
آيا آماري از بيماران در دست هست؟
روند بيماري چگونه است؟
اين بيماري را بايد با برخي اختلالات مانند پوشيدن لباس جنس مخالف با قصد لذت جنسي و پس از وارد آمدن استرس مانند مرگ همسر يا فرزند، افتراق داد چون در اين مورد، ترانس سکسواليزم، بدون قصد لذت بردن است. همچنين اين بيماري را بايد از بسياري از اختلالات هورموني و به ويژه افزايش فعاليت غده فوق کليوي، ناحيه توليدکننده هورمون جنسي، افتراق داد. در اصل بايد به اين نتيجه رسيد که ترانس سکسواليزم زماني است که احساس و عاطفه فرد درگير است و هيچ عارضه جسمي زمينهاي که با دارو، درمانپذير باشد، وجود ندارد.
درمان اين بيماران به چه صورتي انجام ميگيرد؟
• رواندرماني، روش مناسبي است اما گاهي در بعضي از افراد، اشکالي هم وجود دارد. به طور مثال، در افراد مبتلا به اختلال شخصيت مرزي ممکن است سابقهاي از پارافيليا يا انحراف علاقه جنسي (به مواردي به جز انسان بالغ جنس مخالف مثلا به حيوان يا کودک) يا اختلال عملکرد جنسي داشته باشد. برخي افراد به اختلالات هويت جنسي ثانويه مبتلا هستند و در سابقه بهداشت رواني آنان شدت و ضعف در اختلال عملکرد جنسي وجود دارد که روانپزشکان و روانکاوان عوارضي مانند افسردگي را در آنان شناسايي ميکنند و با آموزش مهارتهاي مقابلهاي، سعي ميکنند افسردگي اين افراد را درمان کنند تا اختلال ثانويه جنسيشان برطرف شود.
• رفتاردرماني براي کودکان مبتلا به اختلال هويت جنسي اوليه نيز مناسب است. اين روش شامل تقويت رفتارهاي خاص جنس دلخواه است بدون آنکه رفتارهاي غيردلخواه يا آزاردهنده تقويتشوند. بسياري از اين روشها براي اصلاح الگوهاي رفتار جنس مطابق با جنسيت اصلي خود فرد (نه آنچه ميخواهد باشد) بسيار موثر است اما انتقادهايي هم بر آن وارد است. يکي از موارد انتقاد اين است که خواسته اصلي بيمار که علاقه به تعلقداشتن به جنس مخالف است، تغيير نمييابد بلکه رفتار او تا حدودي تغيير مييابد.
• روشهاي درماني روانکاوي و روانپويايي کودکان و نوجوانان نيز هست. اين روش بر تقويت و تثبيت نقش والدين در ارتباط با کودک و نوجوان، تاکيد ميکند. بهطور مثال، براي پدر نقشي فعالتر در مقايسه با مادر درنظر ميگيرند که البته با توجه به اختلال هويت جنسي فرزندشان تصميم گرفته ميشود. مثلا، پسري که ميخواهد دختر باشد، براي پدرش نقش فعالتر و دختري که ميخواهد پسر باشد، براي مادرش نقش مهمتري را درنظر ميگيرند و با والدين در اين زمينه همکاري ميکنند.
• جراحي ترميمي بازسازي جنسيت نيز هست که در نهايت آخرين روش درماني براي افرادي است که به صورت طولانيمدت و ثابت، از هويت جنسي اصلي خود رضايت ندارند. جراحي تبديل جنس مذکر به مونث چهار برابر روش جراحي تبديل جنسيت مونث به مذکر انجام ميگيرد.
نتيجه درمان چگونه است؟
• يکي از روشهاي درماني بيماران مبتلا به اختلال هويت جنسي، درمان با هورمون استروژن است به ويژه براي بيماراني که مشکل هويت جنسي دارند اما نميخواهند عمل جراحي تغيير جنسيت انجام دهند. هورمون استروژن موجب برگشت مشخصات جنسي زنان با تمايل به مردشدن و موجب تفکر دوباره مردان با تمايل به زن شدن براي پايداري در جنسيت اصلي خود ميشود. در بعضي از موارد، بيمار در نيمه راه درمان با استروژن تصميم ميگيرد که مرد يا زن باشد.
آخرين حرف
منبع: http://www.salamat.com
/ج