اي ز نسب گشته سزاي سرير شاعر : امير خسرو دهلوي ور پسري ، همچو پدر بي نظير اي ز نسب گشته سزاي سرير ديده نشايد که بود پرغبار چشم مني !هيچ غباري ميار از پي ملک ست مرا گفتگوي تاتو نداني که درين جستجوي از تو ستانم ، بکه خواهم سپرد ؟ گر چه توانم ز تو اين پا يه برد روي مگردان و بترس از خداي بهر خدا صورت خويشم نماي