رخش طلب کرد شه کام گار

رخش طلب کرد شه کام گار شاعر : امير خسرو دهلوي شد بگه‌ي چاشت به دولت سوار رخش طلب کرد شه کام گار سر به سر اندام زمين شد گران از روش پيل کران تا کران نسخه‌ي ديباچه‌ي نوروز کرد صف سياه از علم سرخ وز رد اول شب صبح دوم مي‌دميد شه بته‌ي چتر سيه مي چميد دادبدر وازه کشادي که يافت شاه بدر وازه‌ي دولت شتافت گوش نيوشنده همي کرد باز نغمه‌ي مطرب زگلوگاه ساز گشته به مو از ره شه خاکروب ماه و شاخ چرخ زنان پاي کوب فرش زمين شد ز در شاهوار بس...
شنبه، 28 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
رخش طلب کرد شه کام گار
رخش طلب کرد شه کام گار
رخش طلب کرد شه کام گار

شاعر : امير خسرو دهلوي

شد بگه‌ي چاشت به دولت سواررخش طلب کرد شه کام گار
سر به سر اندام زمين شد گراناز روش پيل کران تا کران
نسخه‌ي ديباچه‌ي نوروز کردصف سياه از علم سرخ وز رد
اول شب صبح دوم مي‌دميدشه بته‌ي چتر سيه مي چميد
دادبدر وازه کشادي که يافتشاه بدر وازه‌ي دولت شتافت
گوش نيوشنده همي کرد بازنغمه‌ي مطرب زگلوگاه ساز
گشته به مو از ره شه خاکروبماه و شاخ چرخ زنان پاي کوب
فرش زمين شد ز در شاهواربس که فشاندند ز هر سو نثار


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط