پاي گريز نيست که گردون کمان‌کش است

پاي گريز نيست که گردون کمان‌کش است شاعر : خاقاني جاي فزاع نيست که گيتي مشوش است پاي گريز نيست که گردون کمان‌کش است برخيز از جهان که نه بس خوب مفرش است ماويز در فلک که نه بس چرب مشرب است کاندر درون کشنده و بيرون منقش است چون مار ارقم است جهان گاه آزمون کان کو فرشته بود کنون اهرمن‌وش است با خويشتن بساز و ز کس مردمي مجوي بنگر که انس چيست مصحف ز آتش است با هر که انس گيري از او سوخته شوي گردون هنوز هفت و جهت همچنان شش است عالم نگشت و ما و...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
پاي گريز نيست که گردون کمان‌کش است
پاي گريز نيست که گردون کمان‌کش است
پاي گريز نيست که گردون کمان‌کش است

شاعر : خاقاني

جاي فزاع نيست که گيتي مشوش استپاي گريز نيست که گردون کمان‌کش است
برخيز از جهان که نه بس خوب مفرش استماويز در فلک که نه بس چرب مشرب است
کاندر درون کشنده و بيرون منقش استچون مار ارقم است جهان گاه آزمون
کان کو فرشته بود کنون اهرمن‌وش استبا خويشتن بساز و ز کس مردمي مجوي
بنگر که انس چيست مصحف ز آتش استبا هر که انس گيري از او سوخته شوي
گردون هنوز هفت و جهت همچنان شش استعالم نگشت و ما و تو گردنده‌ايک از آنک
در زير ران دهر هم ادهم، هم ابرش استدر بند دور چرخ هم ارکان، هم انجم است
برساز روزگار نه بس زخمه‌ي خوش استخاقانيا منال که اين ناله‌هاي تو


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط