گر حرص زيردست و طمع زير پاي تست

گر حرص زيردست و طمع زير پاي تست شاعر : خواجوي کرماني سلطان وقت خويشي و سلطان گداي تست گر حرص زيردست و طمع زير پاي تست رخش امل مران که اجل در قفاي تست اي صاحب اجل که روي در قفاي دل از ره مرو که پير خرد رهنماي تست گر نفس راه مي‌زندت کاين طريق نيست يک غرفه بر در حرم کبرياي تست زين تابخانه رخت برون بر که کاينات بگذر که اين مزابل سفلي نه جاي تست جاي وقوف نيست درين دامگاه ديو چون مرغ روح بلبل بستانسراي تست از ره مرو بنغمه سرائيدن غراب چون...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
گر حرص زيردست و طمع زير پاي تست
گر حرص زيردست و طمع زير پاي تست
گر حرص زيردست و طمع زير پاي تست

شاعر : خواجوي کرماني

سلطان وقت خويشي و سلطان گداي تستگر حرص زيردست و طمع زير پاي تست
رخش امل مران که اجل در قفاي تستاي صاحب اجل که روي در قفاي دل
از ره مرو که پير خرد رهنماي تستگر نفس راه مي‌زندت کاين طريق نيست
يک غرفه بر در حرم کبرياي تستزين تابخانه رخت برون بر که کاينات
بگذر که اين مزابل سفلي نه جاي تستجاي وقوف نيست درين دامگاه ديو
چون مرغ روح بلبل بستانسراي تستاز ره مرو بنغمه سرائيدن غراب
چون تختگاه عالم جان متکاي تستبر فرش خاک تکيه زدن شرط عقل نيست
بيگانه شو ز خويش چو يار آشناي تستاي يار آشنا که دم از خويش مي‌زني
چون بنگري فناي تو عين بقاي تستخواجو اگر بقا طلبي از فنا مترس


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط