لب شيرين تو هر دم شکر انگيزترست شاعر : خواجوي کرماني زلف دلبند تو هر لحظه دلاويزترست لب شيرين تو هر دم شکر انگيزترست گر چه چشم من دل سوخته خونريزترست برسرآمد ز جهان جزع تو در خونخواري هر زمان پسته تنگت شکر آويزترست ايکه از تنگ شکر شور برآورد لبت چشمم از درج عقيقت گهر انگيزترست همچو سرچشمهي نوش تو ز بهر سخنم هرکش از درد مغان دامن پرهيزترست نشنود پند تو اي زاهد تردامن خشک زانکه هر چند که او سوخته تر تيزترست آتشست اين دل شوريده من پنداري...