چون خط شبرنگ بر گلگون کشي

چون خط شبرنگ بر گلگون کشي شاعر : عطار حلقه در گوش مه گردون کشي چون خط شبرنگ بر گلگون کشي سرکشي و هر زمان افزون کشي گر ببيني روي خود در خط شده تا لباس سرکشي بيرون کشي گفته بودي در خط خويشت کشم در خط خويشم ندانم چون کشي خط تو بر ماه و من در قعر چاه بلکه آن خواهم که تيغ اکنون کشي گر بريزي بر زمين خونم رواست خون شود جانم اگر در خون کشي ليک زلفت از درازي بر زمين است هر نفس در بند ديگرگون کشي مي‌کشي در خاک زلفت تا مرا مي‌کشي تا بر...
شنبه، 6 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
چون خط شبرنگ بر گلگون کشي
چون خط شبرنگ بر گلگون کشي
چون خط شبرنگ بر گلگون کشي

شاعر : عطار

حلقه در گوش مه گردون کشيچون خط شبرنگ بر گلگون کشي
سرکشي و هر زمان افزون کشيگر ببيني روي خود در خط شده
تا لباس سرکشي بيرون کشيگفته بودي در خط خويشت کشم
در خط خويشم ندانم چون کشيخط تو بر ماه و من در قعر چاه
بلکه آن خواهم که تيغ اکنون کشيگر بريزي بر زمين خونم رواست
خون شود جانم اگر در خون کشيليک زلفت از درازي بر زمين است
هر نفس در بند ديگرگون کشيمي‌کشي در خاک زلفت تا مرا
مي‌کشي تا بر من مجنون کشيچون منم ديوانه تو زنجير زلف
تا به دام مشکش از افسون کشيدام مشکين مي‌نهي عطار را


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.