سيماي دجّال در ادب فارسي

قديمي‏ترين ديوان شعر كه در آن كلمة دجّال و مفاهيم مرتبط با او در آن ديده مي‏شود، ديوان حكيم ناصرخسرو قبادياني (394 ـ 481 ق.) است. حكيم ناصرخسرو هفت بار كلمة دجّال را در ديوان اشعار خود آورده و دردو مورد «جهان‏» را به «دجّال‏» شبيه و مانند كرده است:
دوشنبه، 29 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
سيماي دجّال در ادب فارسي

سيماي دجّال در ادب فارسي
سيماي دجّال در ادب فارسي


 

نويسنده: محمود جعفر كلهر




 
قديمي‏ترين ديوان شعر كه در آن كلمة دجّال و مفاهيم مرتبط با او در آن ديده مي‏شود، ديوان حكيم ناصرخسرو قبادياني (394 ـ 481 ق.) است. حكيم ناصرخسرو هفت بار كلمة دجّال را در ديوان اشعار خود آورده و دردو مورد «جهان‏» را به «دجّال‏» شبيه و مانند كرده است:
دجّال چيست؟ عالم و شب چشم كور اوست
وين روز چشم روشن او يست، بي‏ريب
عالم دجّال تست و تو به دروغش
بسته‏اي و مانده‏اي و گشته يگانه
از ديگر شاعراني كه مضامين ‏زيبايي از كلمة دجّال ساخته، افضل‏الدين بديل بن علي خاقاني، شاعر قرن ششم هجري است. در بين شاعران، خاقاني بيشتر از همه، اين كلمه را در شعرخود آورده است. دجّال 22 بار در شعر خاقاني ديده مي‏شود. در شعر برخي شاعران ديگر كمابيش اين كلمه ديده مي‏شود.
بعضي تركيبات و مضامين كه شاعران بااستفاده از كلمه دجّال ‏ساخته‏اند، چنين است:
1. دجّال بند: آن كه دجّال را به بند مي‏كشد
قـلـزم دجلـه عطـا، مهدي دجّال بند
كسري جمشيد جام خسرو خورشيدفر

مجيد بيلقاني
 

*******
2. دجّال جفا: كنايه از دغل‏كار و ستمگر
لب بگشا، هيكل عيسي بخوان
كـز دم دجّال جـفا مرده‏انـد

مولوي
 

*******
3. دجّال چشم: كنايه از يك چشم
چرا سوزن چنين دجّال چشم‏است
كه انـدر جيـب عيسي يافـت مأوا

خاقاني
 

*******
4. دجّال خلقت: كنايه از بد نهاد
گر او هست دجّال خلقت به رغمش
تو را كم ز عيسي مريم ندارم

خاقاني
 

*******
5. دجّال رأي: كنايه از بدانديش
چه مي‏خواهي از اين دجّال رأيان
چه مي‏جويي ازاين مهدي نمايان

عطار نيشابوري
 

*******
6. دجّال شكل: كنايه از فريبكار
كيد اين دجّال شكلان آخر اندر چه ‏فتاد
چون لواي مهدي آخر زمان آمد پديد

مجيد بيلقاني
 

*******
7. دجّال طبع: كنايه از بدنهاد وستم‏پيشه
از اين دجّال طبعان وارهد دور
نماند كار و بار عالم اين طور

وحشي بافقي
 

*******
8. دجّال فعل: كنايه از فريبنده
نه روح‏الله بر اين دير است چون شد
چنين دجّال فعل اين دير مينا

خاقاني
 

*******
9. دجّال كيش: كنايه از دروغگو وبدكردار
پي دجّال كيشان برگرفته
به تو نيرنگ ايشان درگرفته
تو را دجّال شد چون هادي راه
به جز دوزخ كجا يابي وطنگاه

وحشي بافقي
 

*******
10. دجّال عالم سوز: اشاره به‏فريب دادن دجّال جهانيان را ( فراگيرشدن ظلم و ستم در عالم)
اي دريغا مهديي، كامروز از هر گوشه‏اي
يك جهان دجّال عالم سوز سر بركرده‏اند

سنايي
 

دجّال در ادبيات عرفاني نيز، گذشته از تعبيرات و معاني ديني وكلامي، كنايه از اهل نيرنگ و حيله‏ است.
منبع:ماهنامه موعود شماره 105



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.