نظري اجمالي به موسيقي از نگاه قرآن و حديث

سر گرمي انسان به موسيقي و استفاده از آن براي طرب وشادي و هوس راني در مجالس عيش و عشرت و همچنين تشجيع و برانگيختن سربازان در جنگ ها و براي تهييجات غم انگيز در مجالس تاريخ ممتدي در حيات انسان روي كره زمين داشته است.
شنبه، 31 ارديبهشت 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نظري اجمالي به موسيقي از نگاه قرآن و حديث

نظري اجمالي به موسيقي از نگاه قرآن و حديث
نظري اجمالي به موسيقي از نگاه قرآن و حديث


 






 
سر گرمي انسان به موسيقي و استفاده از آن براي طرب وشادي و هوس راني در مجالس عيش و عشرت و همچنين تشجيع و برانگيختن سربازان در جنگ ها و براي تهييجات غم انگيز در مجالس تاريخ ممتدي در حيات انسان روي كره زمين داشته است.
موسيقي : واژه اي يوناني است كه در اصطلاح و فرهنگ و لغت معادل مفهوم غنا دانسته شده و در چند معنا به كار مي رود :
الف:اصوات و نغمه هاي موزون و متناسب كه از طبيعت برخي اشيا و از حنجره حيوانات شنيده مي شود ؛ مانند صداي آهسته برگ ها و درختان هنگام وزيدن باد و يا آواز خوش بعضي پرندگان.
ب: آواز خوش كه از حنجره آدمي بيرون آيد.
ج: صدايي كه از نواختن آلات موسيقي توليد مي شود.

غنا " از ديدگاه فقه :
 

راجع به تفسير لفظ غنا در كلام فقها اختلاف زيادي به چشم مي خورد بعضي آن را آوازه گويند كه در آن ترجيع و چعچع زدن باشد و بعضي آن را كه مطرب و طرب انداز است گويند و بعضي آن را كه مناسب اهل فسوق است و ... /> و "موسيقي" از ديدگاه فقه عبارت است : از صوت و آهنگي كه از آلات موسيقي پديد آيد.

موسيقي در قرآن
 

اگرچه در قرآن تصريحي نسبت به غنا نشده است؛ ولي با توجه به رواياتي كه در ذيل بعضي آيات آمده حرمت غنا به خوبي استفاده مي شود.آياتي از قرآن كه به موسيقي تفسير شده است عبارتند از:
{ومن الناس من يشتري لهوالحديث ليضل عن سبيل الله بغير علم و يتخذها هزوا اولئك لهم عذاب مهين}(سوره لقمان/6)
"و برخي از مردم سخن بيهوده را مي خرند تا مردم را از روي ناداني، از راه خدا گمراه سازند و آيات الهي را به استهزا گيرند، براي آنها عذابي خوار كننده است".
«لهو الحديث» به هر گونه سخن با آهنگ سر گرم كننده و غفلت زا كه انسان را به بيهودگي يا گمراهي مي كشاند گفته مي شود.
روايات متعددي در "وسائل الشيعه" آن را به غنا تفسير كرده است. ¹در اينجا براي روشن تر شدن بحث به طور اجمالي بعضي از اين روايات را بيان مي كنيم:

روايات در تفسير آيه از طريق شيعه:
 

از محمد ابن مسلم نقل شده است:" از ابي جعفر عليه السلام شنيدم كه غنا از چيزهايي است كه خداوند وعده آتش بر آن داده است واين "آيه را تلاوت نمود: ومن الناس من يشتري لهوالحديث...تا آخر آيه " ²
حسن بن هارون مي گويد:" شنيدم از امام صادق عليه السلام كه مجلس غنا را خداوند نظري به اهل آن (از راه لطف ومهر) نمي اندازد و آن از چيزهايي است كه خداوند فرموده : {ومن الناس من يشتري لهوالحديث ليضل عن سبيل الله} " ³
در روايات اهل سنت نيز از ابي امامه از پيامبر اكرم صلي الله وعليه و آله روايت شده كه فرمود:"نفروشيد زنان سفيد روي آوازه خوان را و نخريد آنها را و نياموزيد آنان را (آوازه خواني موسيقي) و خيري نيست در خريد و فروش آنها و بهاي آنها حرام است و در همين معنا نازل شده اين آيه كه: (و من الناس من يشتري لهوالحديث ليضل عن سبيل الله)" ⁴
• {فاجتنبوالرجس من الاوثان و اجتنبوا قول الزور}(حج/30)
" واز بت هاي پليد اجتناب كنيد و از سخن باطل بپرهيزيد."
قول الزور به گفتار باطل و بي واقعيت گفته مي شود و در روايات مختلفي در "وسائل الشيعه" غنا از مصاديق "قول الزور"برشمرده شده است.

چند روايت در تفسير اين آيه:
 

ابوبصير گويد :"از امام صادق عليه السلام پرسيدم از گفتار خداوند عزوجل كه {فاجتنبوالرجس من الاوثان و اجتنبوا قول الزور}فرمود :و«قول الزور» غناء است." ⁵
محم محمد ابن عمرو بن حزم گويد :"وارد شدم بر امام صادق عليه السلام آن حضرت فرمود اجتناب كنيد از غناء.اجتناب كنيد از «قول الزور» و اين گفتار را آنقدر تكرار كرد كه مجلس بر من تنگ شد و فهميدم نظرش به من است."
{والذين لا يشهدون الزور}(سوره فرقان/72) /> "و كساني كه شهادت به باطل نمي دهند و در مجالس باطل شركت نمي كنند"
روايات متعددي در ذيل آيه در كتاب "وسائل الشيعه" آمده و واژه «الزور» را به غنا تفسير كرده است.
از آن جمله ابو الصباح از امام صادق عليه السلام روايت مي كند در گفتار خداوند عزوجل "لايشهدون الزور"كه فرمود آن غنا است.⁷
{ واذا راو تجارة او لهوا انفضوا اليها و تركوك قائما قل ما عند الله خير من الهو و من التجارة و الله خير الرازقين} (سوره جمعه / 11)
" وآنگاه كه تجارت يا لهوي ببينند به سوي او پراكنده مي شوند و تو را ايستاده رها مي كنند بگو آنچه كه نزد خداست بهتر است از لهو وتجارت وخداوند بهترين روزي دهندگان است."
اين آيه آخرين آيه سوره جمعه كه مجموعا يازده آيه است مي باشد و همان طوريكه از سياق سوره بر مي آيد در باره يك مطلب كه نماز جمعه است مي باشد.ولي اصل تشريع وجوب نماز جمعه چنانچه از تاريخ بر مي آيد زماني بسيار قبل از نزول اين آيه بوده است و اولين نماز جمعه هنگام طي مسافت از قباء به مدينه در نزديكي مدينه توسط پيامبر(ص) انجام گرفت.در صورتي كه سوره جمعه هفدهمين سوره اي است كه در مدينه نازل شده است و بنابراين بيش از هشت سال از وجوب نماز جمعه مي گذشته است.⁸
در اين باره از جابرابن عبدالله روايت كرده اند كه گفت "قافله اي وارد مدينه شد كه در آن مال التجاره اي از شام بود.اهل مدينه بنا كردند به دائره زدن و خوشحالي و خنده كردن ، در حالي كه پيامبر اكرم خطبه مي خواند در روز جمعه.پس مردم از مسجد خارج شدند و پيغمبر خدا صلي الله وعليه وآله را در حالي كه ايستاده به خطبه خواندن مشغول بود ترك كردند و نماند در مسجد جز 12 نفر كه علي بن ابيطالب از آنها بود".⁹
{افمن هذا الحديث تعجبون و تضحكون ولا تبكون وانتم سامدون}(سوره نجم آيه 61)
"آيا بر اين سخن تعجب مي كنيد و بر آن مي خنديد و نمي گرييد.شما سخت غافليد."
«وانتم سامدون» در گفته برخي مفسرين به معني موسيقي آمده گاهي به عنوان لهو و گاهي به عنوان "غناء".
چرا كه در تفسير آيه آمده مشركان در وقت قرائت قرآن سرود مي گفتند تا مردم را از استماع آن باز دارند .¹⁰
{واستفزز من استتعت منهم بصوتك و اجلب عليهم بخيلك و رجلك و شاركهم في الاموال و الاولاد و عدهم و ما يعدهم الشيطان الا غرورا}(سوره اسراء آيه64)
"برانگيز هر كه را بر او قدرت يافتي از آنها با صوت خودت و لشگر كشي كن به وسيله سواره نظام و پياده نظام خودت بر آنها و در اموال و اولاد آنها مشاركت كن و وعده و نويدشان ده ، ولي نويدشان نميدهد شيطان جز غرور و باطل را"
اين آيه كه درباره شيطان و اولاد آدم رسيده و راهي براي ابليس در وساوس گوناگون خود در بني آدم باز گذاشته كه بدين طريق بني آدم در بوته امتحان در آيند و مومن خالص از غير خالص جدا شود. در اينجا راه هاي نفوذ ابليس را در انسان بيان مي كند كه اگر انسان به خود رسيدگي نكند ابليس از اين راه ها سعادت او را مختل كرده و او را به بدختي وشقاوت به جهنم مي كشاند.«صوت» در اين آيه به گفته بعضي از مفسرين به "غناء"كه همان آوازه ي موسيقي است تفسير شده است.
{والذين هم عن اللغو معرضون}(سوره مومنون/3)
"و آنها (مومنان) كه از لغو وبيهودگي روي گردانند."
{و اذا سمعو اللغو اعرضو عنه}(سوره قصص/55)
" و مومنان هرگاه سخن لغو و بيهوده بشنوند از آن روي بر مي گردانند."
در تفسير قمي در ذيل اين دو آيه آمده كه مقصود از "اللغو"غنا است. ¹¹
ترديدي نيست كه اگر اين روايات نبود حرمت غنا از ظاهر آيات استنباط نمي شد. با ملاحظه آيات ذكر شده درباره موسيقي، كه بعضي در سوره هايي است كه در مكه نازل شده و بعضي در سوره هاي مدني است ،مي توان فهميد كه قرآن از همان ابتداي بعثت با موسيقي مبارزه مي كرده و آن را مورد نكوهش و تحريم قرار داده و مبارزه با موسيقي همانند مبارزه با بت پرستي از ابتدايي ترين احكام اسلام بوده است.
1. وسائل الشيعه، ج12، باب9.
2. وسائل، ج6، ص226، حديث 6.
3. وسائل، ج6، ص227، حديث 7.
4. در المنثور، ج5، ص159.
5. وسائل، ج6، باب99، حديث 9/ فروغ كافي، ج6، ص431.
6. وسائل، ج6، باب 99، حديث 24.
7. وسائل الشيعه، ج6، ص226/ فروغ كافي، ج6، ص431.
8. مروج الذهب مسعودي، ج2، ص279.
9. تفسير البرهان، ج4، ص335.
10. تفسير منهج الصادقين، ج9، ص96.
11. تفسيرقمي، ج2.
منابع:
1) نظري به موسيقي از طريق كتاب و سنت / آيت الله حاج سيد مصطفي شريعت موسوي
2) 2) مجموعه پرسشها و پاسخهاي دانشجويي/احكام موسيقي / سيد مجتبي حسيني
ارسال توسط كاربر محترم :zahra66



 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.