پترا؛ شهري اسرارآميز در دل کوه
نويسنده :سامرا قلي زاده
شهر باستاني اي که سنگ تراشان باستاني در دل کوه هاي اردن کنده اند يکي ازعجايب هفت گانه دنيا به شمارمي رود
يکي ازعجايب هفت گانه جديد جهان شهر پتراست ؛ شهري به رنگ گل سرخ در دل کوه که سنگ تراشان دوران باستان با مهارت تمام آن را ساخته اند . اين شهر قديمي در 262 کيلومتري جنوب امان (پايتخت اردن ) و در غرب راه اصلي بين اين شهر و بندر عقبه قرار گرفته است ؛ به خاطراينکه تمام اين شهر در دل کوه و تخته سنگ هايي به رنگ صورتي تراشيده شده ، نام پترا - يعني صخره -را بر آن نهاده اند. محدوده کشور نبطي ها از ساحل شهر عسقلان در غرب فلسطين شروع مي شد و تا صحراي شام در سمت شرق ادامه پيدا مي کرد . پترا در دوران باستان حلقه اتصال تمدن بين النهرين ، سرزمين شام و شبه جزيره عربستان و مصر بود و از اين رو اين شهر پايتخت نبطي ها و به عنوان مرکز داد و ستدها مورد توجه کاروان هاي تجاري قرار داشت . تا سال1812 اين شهر زيبا و باستاني در دنياي غرب به هيچ عنوان شناخته شده نبود تا اينکه يک جهانگرد سوئيسي به نام يوهان لودويگ بورکهارد در سفرهاي اکتشافي خود به اين شهر برخورد کرد و به اين ترتيب نام و آوازه آن تا غرب رفت ، در سال 1985 نام پترا به عنوان يکي از گرانبهاترين ميراث هاي فرهنگ بشري که تاريخ کهن را در خود نهفته دارد در يونسکو به عنوان ميراث جهاني به ثبت رسيد ؛ شايد به همين خاطر است که خيلي ها شهر پترا را به عنوان يکي از 40 مکاني مي شناسند که پيش ازمرگ حتماً بايد آنها را ديد . اکثر تاريخ شناسان متفق القول براين عقيده اند که پترا پايتخت نبطي ها و مرکز تجاري آن زمان بوده است . دور تا دور شهر پترا را کوه ها و صخره هاي عظيم محاصره کرده اند و تنها سيستم آب رساني به آنجا سيل سالانه اي است که به آن قسمت جاري مي شود و آبرساني مي کند . اين شهر علاوه بر اين که در منطقه اي بنا شده که از نظر نظامي دژ محکمي محسوب مي شود ، برتري هاي خاص ديگري هم دارد ؛ از جمله اينکه جاده تجاري اي که از غرب غزه تا بصره و دمشق در شمال و قبه و درياي سرخ کشيده شده بود و تا خليج فارس امتداد داشت نيز از اين شهر مي گذشت . همچنين کندو کاوها نشان داده است که پس از جاري شدن سيلاب ها ، نبطي ها با استفاده از امکاناتي که داشتند آب را طوري هدايت مي کردند که با استفاده از آن در ميان اين شهر کويري، مرغزاري مصنوعي به وجود آورده بودند و شواهد باستان شناسي نشان مي دهد که آنها به کمک سد و آب بندها و آب انبارها آب مورد نياز را ذخيره مي کردند تا مبادا هنگام خشکسالي به دليل کمبود آب ، بازار داد و ستد آنها از سکه بيفتد . در سال 105 ميلادي به حمله رومي ها به پترا و بستن آب روي ساکنان آن ، اين شهر به اشغال رومي ها درآمد و پس از آن رفته رفته از رونق و اعتبار افتاد . تا اينکه در سال 636 ميلادي با حمله اعراب ، شهر پترا از چنگال رومي ها آزاد شد . از آن زمان به بعد ساکنان پترا که ديگر هيچ رونقي در شهرشان نداشت، با کشاورزي روزگار مي گذارندند تا اينکه زلزله هاي سال هاي 746 و 748 ساکنان پترا را مجبور کرد تا به سرزمين هاي اطراف کوچ کنند و اين شهر رفته رفته خالي از سکنه شد . اگر چه دوران باستان مردم براي رسيدن به پترا از جنوب وسمت عربستان سعودي و کوه هاي هارون وارد منطقه مي شدند و پس از گذر ازدشت پترا که در فلات هاي بلند شمالي قرار داشت به شهر مي رسيدند ؛ امروزه گردشگران براي رسيدن به پترا از سمت شرق به اين منطقه سفر مي کنند . ورودي هايي که از قسمت شرق منتهي به پترا مي شود گلوله هاي باريک و تاريکي هستند که در بعضي نقاط تنها 3 تا 4 متر عرض دارند و به آنها در زبان محلي سويک - که به معني محور است - گفته مي شود . سويک ها مسيرهاي طبيعي اي هستند که در نتيجه شکاف بين صخره هاي سنگي به وجود آمده اند . پس از گذر از اين گلوگاه باريک در انتهاي آن بقايا ، ورودي شهر پترا به نام گنجينه که بسيار استادانه و زيبا در دل صخره ها ساخته شده است به چشم مي خورد و کمي دورتر از گنجينه ، در پاي کوهي به نام « آن نيجر » تماشاخانه بزرگي به چشم مي خورد که آرامگاه هاي بسياري در آن وجود دارد . در چشم اندازي که از گلوگاه به سمت دشت گشوده مي شود ، نماي زيباي صورتي رنگ شهر را مي توان به راحتي مشاهده کرد.
منبع:نشريه همشهري جوان،شماره 59.
يکي ازعجايب هفت گانه جديد جهان شهر پتراست ؛ شهري به رنگ گل سرخ در دل کوه که سنگ تراشان دوران باستان با مهارت تمام آن را ساخته اند . اين شهر قديمي در 262 کيلومتري جنوب امان (پايتخت اردن ) و در غرب راه اصلي بين اين شهر و بندر عقبه قرار گرفته است ؛ به خاطراينکه تمام اين شهر در دل کوه و تخته سنگ هايي به رنگ صورتي تراشيده شده ، نام پترا - يعني صخره -را بر آن نهاده اند. محدوده کشور نبطي ها از ساحل شهر عسقلان در غرب فلسطين شروع مي شد و تا صحراي شام در سمت شرق ادامه پيدا مي کرد . پترا در دوران باستان حلقه اتصال تمدن بين النهرين ، سرزمين شام و شبه جزيره عربستان و مصر بود و از اين رو اين شهر پايتخت نبطي ها و به عنوان مرکز داد و ستدها مورد توجه کاروان هاي تجاري قرار داشت . تا سال1812 اين شهر زيبا و باستاني در دنياي غرب به هيچ عنوان شناخته شده نبود تا اينکه يک جهانگرد سوئيسي به نام يوهان لودويگ بورکهارد در سفرهاي اکتشافي خود به اين شهر برخورد کرد و به اين ترتيب نام و آوازه آن تا غرب رفت ، در سال 1985 نام پترا به عنوان يکي از گرانبهاترين ميراث هاي فرهنگ بشري که تاريخ کهن را در خود نهفته دارد در يونسکو به عنوان ميراث جهاني به ثبت رسيد ؛ شايد به همين خاطر است که خيلي ها شهر پترا را به عنوان يکي از 40 مکاني مي شناسند که پيش ازمرگ حتماً بايد آنها را ديد . اکثر تاريخ شناسان متفق القول براين عقيده اند که پترا پايتخت نبطي ها و مرکز تجاري آن زمان بوده است . دور تا دور شهر پترا را کوه ها و صخره هاي عظيم محاصره کرده اند و تنها سيستم آب رساني به آنجا سيل سالانه اي است که به آن قسمت جاري مي شود و آبرساني مي کند . اين شهر علاوه بر اين که در منطقه اي بنا شده که از نظر نظامي دژ محکمي محسوب مي شود ، برتري هاي خاص ديگري هم دارد ؛ از جمله اينکه جاده تجاري اي که از غرب غزه تا بصره و دمشق در شمال و قبه و درياي سرخ کشيده شده بود و تا خليج فارس امتداد داشت نيز از اين شهر مي گذشت . همچنين کندو کاوها نشان داده است که پس از جاري شدن سيلاب ها ، نبطي ها با استفاده از امکاناتي که داشتند آب را طوري هدايت مي کردند که با استفاده از آن در ميان اين شهر کويري، مرغزاري مصنوعي به وجود آورده بودند و شواهد باستان شناسي نشان مي دهد که آنها به کمک سد و آب بندها و آب انبارها آب مورد نياز را ذخيره مي کردند تا مبادا هنگام خشکسالي به دليل کمبود آب ، بازار داد و ستد آنها از سکه بيفتد . در سال 105 ميلادي به حمله رومي ها به پترا و بستن آب روي ساکنان آن ، اين شهر به اشغال رومي ها درآمد و پس از آن رفته رفته از رونق و اعتبار افتاد . تا اينکه در سال 636 ميلادي با حمله اعراب ، شهر پترا از چنگال رومي ها آزاد شد . از آن زمان به بعد ساکنان پترا که ديگر هيچ رونقي در شهرشان نداشت، با کشاورزي روزگار مي گذارندند تا اينکه زلزله هاي سال هاي 746 و 748 ساکنان پترا را مجبور کرد تا به سرزمين هاي اطراف کوچ کنند و اين شهر رفته رفته خالي از سکنه شد . اگر چه دوران باستان مردم براي رسيدن به پترا از جنوب وسمت عربستان سعودي و کوه هاي هارون وارد منطقه مي شدند و پس از گذر ازدشت پترا که در فلات هاي بلند شمالي قرار داشت به شهر مي رسيدند ؛ امروزه گردشگران براي رسيدن به پترا از سمت شرق به اين منطقه سفر مي کنند . ورودي هايي که از قسمت شرق منتهي به پترا مي شود گلوله هاي باريک و تاريکي هستند که در بعضي نقاط تنها 3 تا 4 متر عرض دارند و به آنها در زبان محلي سويک - که به معني محور است - گفته مي شود . سويک ها مسيرهاي طبيعي اي هستند که در نتيجه شکاف بين صخره هاي سنگي به وجود آمده اند . پس از گذر از اين گلوگاه باريک در انتهاي آن بقايا ، ورودي شهر پترا به نام گنجينه که بسيار استادانه و زيبا در دل صخره ها ساخته شده است به چشم مي خورد و کمي دورتر از گنجينه ، در پاي کوهي به نام « آن نيجر » تماشاخانه بزرگي به چشم مي خورد که آرامگاه هاي بسياري در آن وجود دارد . در چشم اندازي که از گلوگاه به سمت دشت گشوده مي شود ، نماي زيباي صورتي رنگ شهر را مي توان به راحتي مشاهده کرد.
سويک يا گلوگاه هاي باريک
گنجينه
صومعه شهر پترا
معبد بزرگ پترا
آيين پرستش ساکنان پترا
خطر در کمين شهر پترا
اشياي کشف شده درپترا
منبع:نشريه همشهري جوان،شماره 59.
/ج