موقوفه روستای سنج الیگودرز و مسجد و حسینیه دوراه خوانسار

اهم مواردی که در این مقاله به آن اشارت رفته است مربوط میشود به موقوفات روستای سنج الیگودرز و موارد مرتبط با مسجد و حسینیه دوراه خوانسار و نحوه حضور واقف و اقامت وی در این روستا و برکاتی که این شخص عالم و دوراندیش برای محل و مناطق الیگودرز و خوانسار داشته است و نهایتاً اشارهای شده به نحوه ادامه تولیت موقوفه بعد از واقف و
دوشنبه، 30 خرداد 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
موقوفه روستای سنج الیگودرز و مسجد و حسینیه دوراه خوانسار

موقوفه روستای سنج الیگودرز و مسجد و حسینیه دوراه خوانسار
موقوفه روستای سنج الیگودرز و مسجد و حسینیه دوراه خوانسار


 

نويسنده: سید مهدی موسوی(1)




 
چکیده
اهم مواردی که در این مقاله به آن اشارت رفته است مربوط میشود به موقوفات روستای سنج الیگودرز و موارد مرتبط با مسجد و حسینیه دوراه خوانسار و نحوه حضور واقف و اقامت وی در این روستا و برکاتی که این شخص عالم و دوراندیش برای محل و مناطق الیگودرز و خوانسار داشته است و نهایتاً اشارهای شده به نحوه ادامه تولیت موقوفه بعد از واقف و مشکلاتی که در صده اخیر برای این موقوفه بوجود آمده است.
کلیدواژه: وقف ـ موقوفه ـ روستای سنج ـ الیگودرز ـ خوانسار ـ آیة الله سید حسین موسوی خوانساری و اولاد و نوادگان ـ حسینیه و مسجد دوراه
مقدمه
شهرستان الیگودرز(2) در جنوب غربی شهرستان خوانسار واقع شده است. روابط گسترده فرهنگی میان مردمان این دو منطقه به طوری برقرار بوده که جمع زیادی از مردم خوانسار به الیگودرز مراجعه و در آنجا ساکن میشدند(3) که در میان آنها از عالمان حوزوی(4) و از سایر اصناف وجود دارد. از قدیمی ترین آنها حضرت آیت الله العظمی سید ابوالقاسم میر کبیر خوانساری است که مدتهای مدیدی در روستای گَندُمینِه و قشلاق بربرود سکونت داشته و به درخواست اهالي بربرود مجالس وعظ و تدريس برقرار مینموده. كتاب بسيار ارزشمند «مناهج المعارف» را براي مردم گندمینه بربرود در تاريخ 1141هـ . ق تأليف و كتاب «منتخب مصباح الهدايه في انوار الولايه» را در قشلاق بربرود در 1142هـ . ق تأليف نموده است.(5) از سوی دیگر برخی از جوانان الیگودرز(جاپلق و بربرود) نیز برای کسب علوم حوزوی به شهرستان خوانسار مهاجرت میکردند که مهمترین آنها علامه حضرت آیت الله العظمی میرزا ابوالقاسم جاپلقی معروف به میرزای قمی، مرجع بزرگ تشیع در عصر فتحعلی شاه قاجار میباشد. ایشان در خوانسار از محضر آقا حسین خوانساری کسب فیض نمود و به درجه اجتهاد رسید و با خواهر استاد نیز ازدواج نمود.(6) کم و کیف روابط فرهنگی و مردمشناسی این دو شهرستان جای تحقیق مفصلی دارد و متأسفانه تاکنون بدان پرداخته نشده است.
یکی از حلقههای ارتباطی این دو منطقه، موقوفه روستای سنج شهرستان الیگودرز و مسجد و حسینیه محله دوراه خوانسار است که هر دو توسط مرحوم حاج سید حسین خوانساری ایجاد و وقف شده است.

موقعيت روستاي سنج

روستاي سنج در 5 كيلومتري شهرستان اليگودرز استان لرستان از بخش مركزي و منطقه بربرود با موقعيت طلج 38 طول جغرافيايي، 49َعج 23عرض جغرافيايي و با ارتفاع 1958 متر بالاتر از سطح دريا در منطقه پاي كوهي معتدل خشك در جنوب باختر اليگودرز قرار دارد.(7) مرقد دو امامزاده جلیل القدر سید احمد و سید محمد در این روستا میباشد(8)
سادات موسوي از بیش از دويست سال قبل توسط حاج سيد حسين موسوي خوانساري به روستاي سنج وارد شده و اكثريت مردم اين روستا را تشكيل ‌مي‌‌دهند. نیم دانگ از شش دانگ روستای سنج با سه مزرعه «قلعه قاضي»، «باد خِير» و «نَفَس آباد» به علاوه دو دکان در خوانسار توسط ایشان وقف مسجد و حسینیه دوراه میگردد.(9)

آشنایی با واقف و خاندان او

مرحوم حاج سيد مير حسين موسوي فرزند سلالۀ الاطياب و رضوان التراب آقامير باقر از مؤمنين با فضيلت و سادات جليل القدر موسوي خوانسار بود. سید حسین از اعقاب امامزاده جلیل القدر سید صالح قصیر مدفون در خوانسار میباشد.
او در محله تاريخي «دو راه» خوانسار، به دنيا آمد. از براي ايشان دو برادر بنام سيد محمد و سيد هاشم ذكر شده است. جناب سيد مير محمد موسوي جدّ سادات غضنفري و پدر آيت‌الله سيد هاشم موسوي است.
بنا به نقل اهالی روستا، حاج سيد حسين در اواسط قرن سيزدهم هـ . ق مديركاروان حج بوده و مردم را از منطقه خوانسار و بروجرد به حج مي‌بردند به همين خاطر با مردم شهرهاي اطراف نيز ارتباط پيدا مي‌نموده و بنا به نقل اهالي در مناطق اطراف ‌مي‌‌رفتند و بوجاري(خرمن كوبي) نیز مي‌كردهاند. تا اين‌كه در يك سال به اليگودرز سفر مي‌كند و در آنجا با خوانين سرلك مستقر در روستاي سنج آشنا مي‌شود. سنج از املاك گروهي از خوانين سرلك بود. ميان خوانين روستاي سنج و روستاي«ده نَصير» اختلاف بزرگي بوده است كه به قتل و نزاع رسيده بود و هر ساله گروهی بدستور خوانين «ده نصير» مي‌آمده و محصولات كشاورزي سنج را به آتش مي‌كشيدند. در سالي كه جناب سيد حسين موسوي به سنج آمده بود، به پيشنهاد مردم روستا يا خود ايشان مقداري از زمين‌هاي روستا را خريداري مي‌كنند پس از مدتي در موقع جمع آوري محصول، سواران خان از روستاي «ده نصير» براي آتش زدن به محصولات ايشان به سنج مي‌آيند، در شب حمله، وقتي كه اهالي محصولات را جمع آوري کرده بودند با شخصي رشيد، نوراني و سبز پوش مواجه مي‌شوند كه آن‌ها را از اين عمل باز ‌مي‌‌دارد، و مي‌گويد: اين ملك متعلق به فرزند من است، شما نمي‌توانيد به آنها آسيب برسانيد. آنها شگفت زده شده و از شدّت ترس و با كمال شرمندگي صحنه را ترك مي‌كنند. بعد از بازگشت، جريان را براي خان تعريف مي‌كنند. پس از تحقيق متوجّه مي‌شوند كه يكي از سادات (سید حسین موسوی) مقداري از زمين‌ها را خريده است. از آن به بعد اين درگيري خونين به احترام سید خاتمه مییابد.(10)
سيد حسين با بانوي محترمي از سادات منطقه به نام شهربانو ازدواج میکند كه ثمره اين ازدواج هفت فرزند پسر و چهار دختر میباشد و اینان پايه گذار سادات موسوی روستاي سنج هستند.
سرانجام حاج سيد حسين موسوي پس از يك عمر خدمت به مردم و عبادت و تلاش و بر جاي گذاشتن نسل صالح و باقيات و صالحات، قبل ازسال1292 هـ. ق(11) در شهر خوانسار وفات و به خاك سپرده شد.
بر طبق وقف نامه، فرزندان ذکور ایشان عبارتند از: سيد جعفر(متوفی1292هـ . ق)، حاج سيد محمد باقر(متوفی 1329 هـ. ق)، حاج سيد ميرزا بابا(متوفی 1329 هـ. ق) حاج سيد علي( متوفی1326هـ. ق)، سيد زين العابدين، سيد محمود و سيد محمد صادق.
فرزندان اناث ایشان نیز عبارتند از: سيده زهرا(که به همسري پسر عموي خويش، حضرت آيت‌الله سيد هاشم غضنفري، از علماي خوانسار درآمده و ثمره اين ازدواج، آيت‌الله ميرزا سید محمدتقي غضنفري خوانساری مي‌باشد.)، سيده زينب، سيده كلثوم و سيده فاطمه.
مرحوم آیت الله حاج سید محمد موسوی سنجی(متوفی 1350 هـ . ق) فرزند حاج سيد محمد باقر، عالم و فرزند بزرگوار مرحوم حاج سید حسین خوانساری میباشد که به همراه آیت الله حاج سید هاشم موسوی غضنفری در حوزه علمیه بروجرد و اصفهان تحصیل نموده است(12).

مسجد و حسینیه محله دوراه

محله «دو راه» یکی از محله های قدیمی شهرستان خوانسار است که دارای مسجد، حسینه، مدرسه علمیه باقرالعلومعلیهالسّلام (میرباقری)(13) ، سقا خانه و حمام است.
دكتر محمد حسين تسبيحي مي نويسد:
«مسجد دوراه؛ اين مسجد از مساجد مهم و بزرگ و وسيع خوانسار است و در محله دم دوراه و در انتها پايين بازار خوانسار قرار دارد. اخيرا متوجه شدم كه مشغول تعمير اين مسجد بودند و به آن توجه ويژه مبذول داشتند. در كنار اين مسجد سقاخانه اي با كاشيها و نقاشيهاي زيبا و با شكوه با تمثالهاي گوناگون و دعاهاي باشكوه ساختهاند. همواره مردم بازار و محله دم دوراه از آن آب بر ميدارند. اين مسجد نيز داراي حجره و شبستان وسيع است و در و پنجره و سقف آن محكم و بادوام است.»(14) و چندين نفر از بزرگان خوانسار همچون مرحوم علامه آخوند ملا مبین(عبدالمبین) و مرحوم آخوند ملا عبدالکریم در اطراف آن مدفون هستند.(15)
از زمان احداث بنای اولیه مسجد و حسینیه محله دوراه اطلاعی در دست نیست اما در وقف نامه مدرسه میرباقری (همان محله) که در سال 1232 قمری نگاشته شده هیچ اشارهای به حسینیه و مسجد دوراه نشده است و فقط در تکمله آن که در 1300 قمری نگارش یافته است از «دکان مسجد دو راه واقعه در محله دوراه» ذکری آمده است(16). سند موقوفه سنج اولین جایی است که از مسجد و حسینیه دوراه نام میبرد، مرحوم حاج حسین نوشته است: «... مسجد جديدالبناء كه معظم له باني بود‌ه‌ام واقعه در محله دوراه، و صرف حسينيه جديد البناء محله مذبور...» که نشان دهنده این نکته میباشد که بانی مسجد خود ایشان بوده است. بنابراین مسجد دوراه خوانسار توسط مرحوم حاج سید میر حسین موسوی خوانساری پیش از سال 1282 هـ . ق گردیده و پس از ایشان چندین بار تعمیر شده است.
آقاي ساعي خوانساري بیش از چهل سال پیش مي نويسد:
«مسجد دو راه را 120سال پيش توسط مرحوم حاج مير حسين (عموي پدر مرحوم غضنفري و جدّ آقا زادگان مرحوم غضنفري و اب الزوجه پدر مرحوم غضنفري است[بنا كرده است].»(17)
وقف نامه نیمدانگ روستای سنج و دو باب دکان در خوانسار با شرح چگونگی دخل و خرج و نحوه تولیت آن توسط واقف نگاشته و چندین رونوشت از آن موجود است. مهمترین و قدیمیترین رونوشت متعلق به26 ذیالحجه 1337 قمری میباشد که توسط اداره اوقاف آن زمان تایید شده است(18)
متن سند وقف نامه روستاي سنج چنین است:
«امّا بعد الحمد الله والصلوة غرض اصلي و علت غايي از تسطير و ترقيم اين كلمات سعادت فرجام شرعية الدلالات واضحة البيان آنستكه حاضر شرع مطاع واجب الاتباع گرديد در حاليكه جميع عقائد شرعيه و اعترافات عرفيه از ايشان بالطوع و الاختيار و هو عالي جناب سلالة السادات الاطياب اشرف الحاج و المعتمرين حاجي سيد حسين خوانساري ابن مرحمت مآب رضوان تراب آمير باقر.
وقف موبد و حبس مخلد نمود نيم دانگ از تمام شش دانگ آب و ملك قريه سنج من محال بربرود بختياري بانضام مزارعات آن، قلعه قاضي و باد خير و نفس آباد با كافه ملحقات و منضمات كه در حيطه تصرف مي‌باشد، اولا‌‌‌ً منافع نيم دانگ سود از عوارضات وارده صرف تعمير مسجد جديدالبناء كه معظم له باني بود‌ه‌ام واقعه در محله دوراه(19) ، و صرف حسينيه جديد البناء محله مذبور باين طور [كه](20) ده يوم از اول محرم تا آخر [يوم] عاشورا را روضه خواني و عزاداري از طرف باني و ذاكرين موافق مرسوم بعمل آيد.
بعلاوه دو باب دكان وقف نمود‌ه‌ام كه يكي از دكانها جنب دكان خياطي كه نزديك مدرسه دوراه مي‌باشد و ديگري دكان قصابي تخته الحدسون(21) واقعان در بازارچه دوراه عيناً عن الحدود و تعمير منافع دو باب دكانين مذكور را بمصرف و مخارج مسجد سابق الذكر در هر شب چهارشنبه و جمعه مصائب و روضه خواني و روغن چراغ و حصير و ساير لوازمات لازمه جهت مسجد فراهم شود از منافع موقوفات مذكوره و هر منبري ده شاهي نيم روپيه سيزده نخود وزن ناصرالدين شاهي تسليم جناب آخوند ملا عبدالكريم بنمايند. و از منافع موقوفه دكان‌هاي مزبور حقوق يك نفر خادم كه متحمل آب و جاروب و چراغ روشن نمودن و برف بام كردند مسجد مذكور معين نمايد. و بعد از رعايت تمام مسطورات كه ذكر شده مازاد آن را متولي كه بعد از خودم متصدي امر است بردارد و نيم دانگ ملك سابق الذكر را از يد خود خارج و به تصرف وقف واگذار نموده و صيغه وقف علي نهج المرقوم جاري شد.
توضيح آنكه متولي بعد از خودم مي تواند اگر خداي نخواسته اولادي از پسر يا دختر از اين خانواده بيچاره شد رعايتي در حق او بنمايد. و نهايت سعي را در تعمير مسجد مذكور بايد متولّي بنمايند علي سطر و توليت موقوفات مذكور مادام الحيوة با خود واقف و بعد از حيات با ورع و اوثَق اولاد حقير است نسلاً بعد از نسل و طبقاً بعد طبق. بعد از انقراض توليت با مجتهد اعلم قصبه خوانسار بعهده باشد.(22) و بقيه املاك مذكوره در تلف را حسب الوصيه كه معين نمود‌ه‌ام ما بين وُراث خود به اسامي مذكوره سيد جعفر و آقا سيدمحمد باقر و ميرزا سيد بابا و آسيد علي و آقا سيد محمود و ميرزا سيد زين العابدين و مير محمد صادق و مسماه شهربانو زوجه خود تقسيم نموده و هر يك سهم خود را بدون مزاحمت به هم ديگر ببرند.
وكان ذلك بتاريخ پانزدهم شهر رمضان المبارك سنه 1282[هـ. ق ]الواقف حسين الموسوي.
[درحواشي اين سند تاريخي و ازشمند بقلم جمعي از علما و بزرگان خوانسار چنين آمده است:]
قد اعترف جناب الواقف بتمام ما سطر في المتن ما هامش لدي الاحقر الجاني[محل مهر] المحتاج الغني عبدالكريم [در رو نويس آمده: آخوند عبد الكريم مجتهد بزرگ خوانسار و امام جماعت مسجد دوراه]؛
لقد اعترف بتمام ما رقم لدي الاحقر [محل مهر] عبده محمد حسين؛
بسم الله الرحمن الرحيم، قد وقع جناب الواقف بجميع ما سطر بتمام المتن و الهامش لدي الاحقر [محل مهر] محمود ابن جمالالدين الموسوي [در رونويس قديمي آمده است مرحوم آسيد محمود مجتهد خوانسار بوده است]؛
لقد وقع جميع ما رقم فيه لدي حرره20 شهر رمضان1282[محل مهر] سيد مهدي الموسوي.
سواد منطبق اصل است 26 ذی الحجه 1337 احمد زارع [... محل مهر] اداراه اوقاف.
سواد مطابق با اصل[...] 23 شوال محمد تقی[...].»
اين مسجد پس از تجدید بنا توسط حاج سيد حسين و وقف دو دکان و نیمدانگ از ملک روستای سنج برای آن، از معروفترين و مهمترين مساجد شهر خوانسار گشت. مرحوم آخوند ملا عبدالمبین(23) و پس از ایشان مجتهد خوانسار آخوند ملا عبد الكريم كه از علماء برجسته خوانسار و از تحصيل كردگان حوزه اصفهان بود تا پايان عمر در آن مسجد اقامه نماز و كرسي وعظ داشتند.(24) بعد از وفات آخوند ملا عبد الكريم مردم از داماد حاج سيد حسين، آيت‌الله حاج سيد هاشم غضنفري(متوفي 1349ق) جهت اقامه نماز جماعت در خواست مي‌كنند كه پس از اصرار مردم، ايشان مي‌پذيرند تا پايان عمر در آن مسجد امامت جماعت را بر عهده داشتند.(25)
پس از وفات حاج سيد هاشم، آيت‌الله حاج سيد میرزا محمد تقي غضنفري روحاني و عالم برجسته خوانسار و نوه دختري سيد حسين در آن مسجد اقامه نماز جماعت و اداره امور شهر را در آن مسجد برعهده ميگرفته و نماز جمعه شهر خوانسار را در اين مسجد اقامه میكردند. حاج سيد محمد تقي نماز عيد فطر را بر بام مسجد و دكان‌هاي موقوفه سيد بر پا مي‌كرد و جمعيت با شكوهي در آن شركت مي‌كردند. پس از وفات آيت‌الله سيد محمد تقي غضنفري به درخواست مردم فرزند ارشد ايشان آيت‌الله حاج سيد مهدي غضنفري در آن مسجد اقامه نماز مي‌فرمودند.
مسجد و حسينيه محله دو راه پس از سالها تأسيس به همت آيت‌الله حاج سيد محمد تقي غضنفري از درآمد موقوفات حاج سيد حسين، در روستاي سنج شهرستان اليگودرز و موقوفات خوانسار تعمير و توسعه مي يابد.
براساس دو نامه موجود از اهالی خوانسار به ادراه اوقاف بروجرد و الیگودرز، به طور جداگانه، از وضعیت مسجد اظهار نگرانی میکند و اعلام میدارند: از نرسیدن پنج ساله موقوفات روستای سنج به خوانسار مسجد رو به خرابی نهاده است. متن یکی از این نامه ها عبارت است از:
«مقام محترم اداره اوقاف الیگودرز
محترماً بعرض میرسانیم این جانبان اهالی و ساکنان شهر خوانسار بطوریکه مشاهده میشود مسجد دم دوراه خوانسار که در شهر خوانسار واقع است دارای سه باب دکان معین(26) و نیمدانگ از جمله ششدانگ از قریه و مزرعه سنج که توابع الیگودرز میباشد که مدرک موقوفه آن در شهرستان بروجرد تنظیم میباشد و مدت پنج سال است که عواید این موقوفهها به مسجد عاید نشده است و متصدیان موقوفه چیزی نپرداختهاند و یک نفر مجتهد بنام آقای حاجی میرزا محمد تقی غضنفری در آن نماز میخواند و او را قبلا تعمیر و مرمت مینمود ولی فعلا ایشان هم در آن مسجد نماز نمیخواند و بدون تولیت مانده و بعلاوه قرین بخرابی و معدوم است و سزاوار نیست که مسجدی که دارای این موقوفه که پلاک صحیح است خراب شود و عواید و موقوفهاش هم حیف و میل اشخاص گردد متمنی است هر چه زودتر بمتصدیان موقوفه ملک سنج اخطار فرموده که عوایدی که در [...] در پنج سال ماضی مصرف آن را صورت دهند و امضاء و رسید متولی را خواستار شوید و نتیجه را بخوانسار بفرستید زیاده عرض نداریم. از طرف عموم اهالی خوانسار راپورتاً عرض شد.»
متن سند دوم نیز که به اوقاف بروجرد نوشته شده با کمی تغییرات شبیه همین متن میباشد. این اسناد براساس نامه اداره فرهنگ و اوقاف به آقای سید براتعلی متصدی موقوفه سنج متعلق به پیش از 1321 شمسی است.
در نامهای از اداره فرهنگ بروجرد و خرم آباد متعلق به تاریخ 29/9/1321 آمده است:
«آقای سید براتعلی متصدی نیم دانگ موقوفه سنج
با این نامه رونوشت نامه شماره 3744 – 19/9/21 فرهنگ شهرستان گلپایگان برای شما فرستاده شد لازم است بودجه 321 موقوفه نامبرده را در فرهنگ الیگودرز تنظیم و هزینه تعمیرات مسجد خوانسار را با نظارت کامل اداره فرهنگ و اوقاف شهرستان گلپایگان انجام و در تعمیرات لازمه فورا اقدام نمائید که خرابی متوجه مسجد نامبرده نشده و موجب مسئولیت شما فراهم نگردد ضمنا نتیجه را باین اداره اعلام دارید. – ریس فرهنگ. فخیم»

وضعیت تولیت

ظاهرا از سال 1282هـ . ق كه زمين سنج توسط سید حسین وقف عزاداري سيدالشهدا علیهالسّلام و تأمين مخارج و تعميرات مسجد و حسينيه دو راه خوانسار گرديد، هر ساله با جمع آوري اموال موقوفه، گروهي از سادات سنج به خوانسار ‌مي‌‌رفتند و مراسم را به نيابت از پدر بجاي مي‌آوردند، امّا پس ازگذشت سالياني، رفته رفته ارتباط كمتر شد به نحوی که حداقل در صد سال اخیر فرزندان و نوادگان واقف، که قریب به هزار نفر میباشند، دخالتی در امور مسجد و حسینیه و موقوفات آنها نداشته و حتی حضور فیزیکی آنان با خوانسار نیز به طور کامل قطع شده است به نحوی که نوادگان واقف هیچ نوع اطلاعی از وقف و چگونگی تعیین تولیت مسجد و موقوفات مذکور ندارند. در حالی که براساس وقف نامه تولیت آن بر عهده اورع و اوثق فرزندان واقف است و در صورت انقراض نسل، میبایست به عهده مجتهد اعلم خوانسار باشد. لکن اداره مسجد و حسينيه را آیتالله حاج سيد محمد تقي غضنفري بعهده گرفت و چندين بار توسط آيت‌الله غضنفري و بعد از ايشان به در خواست اهالي خوانسار و اداره اوقاف و اداره فرهنگ قديم خوانسار و گلپايگان بر اساس وقف نامه كار تعمير و توسعه مسجد و حسينيه با هزينه موقوفات حاج ميرحسن انجام گرفته است.
موقوفه سنج نيز زير نظر اداره اوقاف قرار گرفت و مرحوم سيد براتعلي فرزند سيد علي توليت آن را عهده دار شد و هر ساله موقوفات راجمع آوري و به خوانسار منتقل مي‌نمود. سيد براتعلي نيز توليت بعد از خود را در تاريخ10/12/1329ش به برادرش مرحوم سيدكريم واگذار كرد و بعد از وفات سيد براتعلي، سيد كريم متولي موقوفه گرديد. متن آن سند عبارت ست از:
« 10/12/1329
بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین
اما بعد مخفی نماند چون دنیا دار فانی است و هر نفسی از شربت ناگوار مرگ به مفاد آیه شریفه کل نفس ذائقۀ الموت بایستی به چشند و این اقل السادات هم عاقبت از این شربت سرشار خواهم چشید واگذار نمودم امر تولیت نیمدانگ موقوفه تحت تصدی خود را در حق اخوی خودم آقای سید کریم فرزند مرحوم سید علی ساکن دهکده نامبرده که در امر وقف قیام نماید و مادام الحیوۀ که خود [...] سید براتعلی هستم اخوی حق دخالت ندارد هرگاه بنده دنیا را وداع گفتم تولیت موقوفه نامبرده در تحت اختیار اخوی میباشد و هیچ گونه کسی حق دخالت در امر تولیت ندارد مگر اینکه خدای نخواسته خلاف اخوی نامبرده شرعاً و قانوناً متعین بشود و امیدوارم همچنانیکه این بنده از اخوان ورثه سادات سنج نگهداری نمودم اخوی هم از آنها کما فی السابق نگاهداری به نماید که روح مرحوم واقف هم از ایشان خوشحال بوده باشد. این چند کلمه محض یادبود قلمی گردید مورخه بالا. براتعلی موسوی.
این جانبان امضاءکنندگان متن ورقه را حضور داشتیم و گواهی مینماییم:(27)
مراتب متن را تصدق مینمایم. اسماعیل موسوی 37؛ علی اکبر موسوی 116؛ مرتضی موسوی 62؛ سید موسی موسوی 15؛ ابراهیم موسوی29؛ جواد موسوی 84؛ محل انگشت سید رضای موسوی 81؛ حسین موسوی 6267؛
اینجانب امضاء آقایان فوق را گواهی مینمایم. ولی سرلک
خط و امضای آقای ولی سرلک مورد گواهی است. رضایی
خط و امضای آقای رضایی مورد گواهی است. مدیر دفتر دادگاه بخش الیگودرز، حسامی 21/2/30.»
صورت استشهادیه اهالی روستای سنج نسبت به تولیت سید کریم:
«استشهاد و استعلام میشود از آقایان و کسانیکه اطلاع کامل دارید بر اینکه بعد از فوت مرحوم سیدعلی و سید جعفر و سید محمد باقر و سید بابا و سید محمود و زین العابدین و محمد صادق تولیت قریه سنج به اولاد ارشد سید علی سید براتعلی و پس از فوت مرحوم آسید براتعلی به این جانب سید کریم موسوی فرزند سید علی که اخوی سید براتعلی میباشم تولیت ملک نامبرده واگذار گردید شهادت خود را مرقوم فرمائید که عند الحاجه حجت است. سید کریم موسوی.
این جانب محمد فرزند جعفر شهرت جاپلقی دارای شناسنامه شماره 548 صادره قریه دهنصیر اطلاع کامل دارم که ارشد اولاد سید علی سید براتعلی بوده و پس از فوت سید براتعلی تولیت قریه سنج به اخوی سید براتعلی سید کریم موسوی طبق وصیت نامه واگذار گردید. جاپلقی
مراتب متن را تصدیق مینمایم. مرتضی موسوی 64.
مراتب فوق مورد گواهی است. ابوطالب گودرزی.
مراتب متن را تصدیق مینمایم. اسماعیل موسوی 37.
این جانب سید ابوالقاسم فرزند آقا میرمحمد باقر شهرت موسوی دارای شناسنامه 18...
موسی موسوی 15؛ علی اکبر موسوی؛ ابراهیم موسوی و ... »
از اسناد موجود روشن میشود که تولیت سید کریم بر موقوفه مذکور با مشکلاتی مواجه شده است؛ زیرا در سندی آمده است:
«وزارت فرهنگ
اداره کل اوقاف
اداره اوقاف شهرستان بروجرد
اداره کل تحقیق اوقاف شعبه 4
عطف باخطاریه شماره 1028 [مورخه] 16/7/30 متضمن چند برگ رونوشت یکی رونوشت غیر مصدق وقفنامه منتسب بمرحوم حاج سید حسین خوانساری واقف نیمدانگ از قریه سنج در بخش بربرود و دیگری رونوشت وصیت نامه عادی مرحوم سید براتعلی و یک برگ دادخواست سید کریم موسوی راجع بدعوی تولیت موقوفه مزبور مراتب زیر بعرض میرساند:
1. مرحوم سید حسین خوانساری تولیت موقوفه را بعد از خود بعهده یکی از اولادان ذکور خود که از عهده امور وقف بر آید تفویض نموده(28) و طبق آخر برگ مزبور اولادان ذکور خود را بنام سید جعفر و سید محمد باقر و سید بابا و سیدعلی و سید محمود و زین العابدین و محمد صادق معرفی کرده و بقرار معلوم سید براتعلی اولاد واقف نبوده است.
2. نحوه تولیت مرحوم سید براتعلی معلوم نیست و تا رونوشت مصدق وصیت نامه که یکی از فرزندان واقف سید براتعلی را بجانشینی خود معرفی نموده باشد ارائه نشود اظهار نظر نسبت بدعوی تولیت سید کریم نمیتوان نمود و اظهار نظر بدعوی تولیت سید کریم منوط بابراز وصیتنامه از یکی از اولادان ذکور واقف میباشد.
رئیس اداره اوقاف شهرستان بروجرد[...] 4/9/30»
براساس حکم شعبه چهارم اداره کل تحقیق اوقاف مورخه23/2/31 مشکل تولیت سید کریم پس از این تاریخ حل شده است و تولیت نامبرده را طبق مندرجات وقفنامه تأیید میکنند. سيد کريم نيز به اين مهم مشغول بود و با اوقاف همكاري مي‌كرد. چنانچه در نامه اداره اوقاف بروجرد و الیگودرز مورخه 3/12/1349 آمده است:
«اداره اوقاف فریدن و خوانسار بازگشت بنامه شماره 4(1/ح) 614 – 31 – 21/10/49 جهت اطلاع ضمنا بطوریکه در نامه مورد بحث از طرف آن ادره تأیید شده متولی موقوفه مطابق رأی شماره 93 – 23/2/1331 بتولیت موقوفه مزبور تعیین گردیده است ولی برای این اداره روشن نیست که حاج سید محمد تقی غضنفری بچه دلیل و مدرکی دکاکین پلاکهای شماره 1272 – 1273 موقوفه را بعنوان تولیت ثبت نموده و سند مالکیت آن را صادر کرده است خواهشمند است برابر مقررات و با توجه بمفاد ماده 31 قانون ثبت نسبت به تسلیم دادخواست جهت ابطال سند و نیز اصلاح آن بنام متولی تعیین شده از طرف مراجع ذیصلاح اقدام و نتیجه را اعلام فرمایند./ف»
اداره اوقاف نیز پس از بررسی، تولیت دکانها را نیز به سید کریم واگذار نموده است اما ایشان هیچ اقدامی برای تحویل آن نمینماید. در سندی آمده است:
«اداره مستقل اوقاف بروجرد و الیگودرز
به: آقای سید کریم موسوی متولی
بطوریکه اداره اوقاف خوانسار ضمن نامه شماره 5(1/ح) 614 – 31 – 24/12/49 اعلام داشته تاکنون برای تحویل دکاکین مورد تولیت خود باداره اوقاف مزبور مراجعه ننمودهاید و بدین علت اداره اوقاف نیز راساً نسبت بانجام مصارف فصل سوم اقدام نموده است. لازم بنظر میرسد با در دست داشتن فتوکپی وقفنامه و صورت حساب مورد فصل سالهای 47 – 49 موقوفه باداره اوقاف خوانسار مراجعه نمائید تأخیر موجب اجرای بند 4 ماده 44 آئین نامه جدید اوقاف خواهد بود./ف
حسین پرتویی رئیس اداره اوقاف بروجرد و الیگودرز.»
متأسفانه پس از وفات سید کریم، امر توليت بي سرپرست مانده و‌ توجهي اندک به امر عظيم وقف مي‌شود. اینک نیز با مهاجرت سادات موسوی از روستای سنج به شهرستان الیگودرز و شهرستانهای دیگر و سکونت عشایر در آن، مسئله خرید و فروش موقوفه و عمل به وقف با مشکلات عدیده ای مواجه شده است.

پي نوشت ها :
 

1- کارشناس ارشد فلسفه از دانشگاه اصفهان، دانش آموخته و پژوهشگر حوزه علمیه قم.
2- شهرستان اليگودرز در شرق استان لرستان بر سر راه اصفهان و خرم آباد و اهواز قرار گرفته و با قرار داشتن بين شهر‌هاي اصفهان، دورود، خمین، خوانسار و فریدن داراي اهميت كشاورزي و صنعتي است. اين شهرستان با عرض جغرافيائي32درجه و23 دقيقه طول جغرافيايي 49 درجه و42 دقيقه واقع گشته، شرق اليگودرز را بُربُرود و منطقه غربي آن را جاپِلَق گويند و جنوب آن را قسمت بختياري چهارلنگ ذَلَقي و زَزوماهرو تشكيل داده است.
3- سید مهدی ابن الرضا، ضیاءالابصار، ج1، ص20.
4- برای مطالعه احوال علمای خوانساری مهاجر به الیگودرز(جاپلق و بربرود) ر.ک: سید مهدی موسوی، بر آستان خوبان(شرح حال علمای الیگودرز و ازنا).
5- سید ابوالقاسم میر کبیر، مناهج المعارف، با مقدمه سید محمد علی روضاتی؛ بر آستان خوبان، ص87.
6- بر آستان خوبان، ص192 و 196.
7- فرهنگ آبادي‌هاي ايران، ارتش جمهوري اسلامي 1359، ج59 ص142،
8- روستای سنج در گذر تاریخ، صص69 – 92.
9- روستای سنج در گذر تاریخ، ص38.
10- اين واقعه ( با كمي تفاوت در جزئيات) ميان مردم روستا و حتي روستاهاي همجوار مشهور و معروف است.
11- چون سند وقف نامه در 1282 در زمان حيات سيد تنظيم شده است وفات ايشان پس از اين سال است و بر سنگ مزار فرزند ايشان سيد جعفر در تاريخ 1292 هـ. ق از ايشان با لفظ مرحوم ياد مي‌شود.
12- بر آستان خوبان، ص305 – 308 و روستای سنج در گذر تاریخ، ص95 – 102.
13- برای آشنایی با این مدرسه، ر.ک: حمید رضا میر محمدی، مدرسه علمیه باقرالعلوم (علیهالسّلام) خوانسار و موقوفات آن، میراث جاودان، سال 17، ش65، ص50 – 57.
14- محمد حسين تسبيحي، خوانسار نامه، ص27.
15- حمید رضا میرمحمدی، جغرافیای خوانسار، ج1 و 2، ص203.
16- لازم به ذکر است که در سند سال 1348 شمسی موقوفات مدرسه علمیه باقرالعلوم (علیهالسلام) چهار بار از دکانهای وقفی مسجد و حسینیه دوراه نام برده شده است. حمید رضا میر محمدی، مدرسه علمیه باقرالعلوم (علیهالسلام) خوانسار و موقوفات آن، میراث جاودان، سال 17، ش65، ص53.
17- ساعي خوانساري، نابغه روحانيت، در خود آموز لمعه اثر آیت الله سید مهدی غضنفری.
18- به نقل برخی از کارمندان اداره اوقاف الیگودرز، اصل سند وقف نامه در اوقاف كرمانشاه بوده است، ليكن چندين رونوشت مطابق با اصل كه مورد تأييد مراجع قانوني وقت با مهر تمبر حقوقي موجود مي باشد.
19- در خوانسار.
20- هر آنچه در این علامهه است متعلق به این نویسنده است و در وقف نامه نیست و چنانچه نقطه چین باشد نشانگر ناخوانا بودن متن است.
21- مفهوم نیست.
22- متأسفانه در برخی از رونوشت های وقف نامه این قسمت دست کاری شده و به جای جمله «توليت موقوفات مذكور مادام الحيوة با خود واقف و بعد از حيات با ورع و اوثَق اولاد حقير است نسلاً بعد از نسل و طبقاً بعد طبق. بعد از انقراض توليت با مجتهد اعلم قصبه خوانسار بعهده باشد.» که در اصل چنین است، آمده است: «بعد از واقف با اولاد ذکوریکه بتواند از عهده وقف و... ادارای آن بر آید.» واضح است که این امر توسط مرحوم سید براتعلی تولیت انجام شده است چرا که ایشان اهل علم نبوده اند لذا ممکن بود برای تصدی تولیت با مشکل مواجه شوند لذا متاسفانه قیود ورع و اوثق و تولیت مجتهد اعلم خوانسار را حذف نمودند.
23- مرحوم آخوند ملا عبدالمبین فرزند محمد اسماعیل، عالم کامل و فقیه جامع از علمای بزرگ خوانسار بودند که در سال 1260 هـ.ق وفات و در محله دوراه مدفون گشتند. ضیاءالابصار، ج2، ص274 – 275.
24- ضیاءالابصار، ج2، ص271 – 273.
25- ظاهرا مدت کوتاهی بوده است.
26- در وقف نامه از دو دکان نام برده است.
27- شماره هایی که جلوی اسامی آمده است شماره شناسنامه افراد میباشد که در متن سند قید شده است.
28- چنانچه در پاورقی 21 گذشت این مطلب که تولیت «بعهده یکی از اولادان ذکور خود که از عهده امور وقف بر آید» تحریف وقف نامه است.

منابع
1. ابن الرضا، سید مهدی، ضیاءالابصار، 4ج، قم، انصاریان، 1382.
2. اسناد تاریخی و اداری نیمدانگ موقوفه روستای سنج.
3. تسبيحي، محمد حسين، خوانسار نامه، 1354.
4. روضاتی، سید محمد علی، مقدمه كتاب مناهج المعارف، قم، حیدری، 1351.
5. ساعي خوانساري، نابغه روحانيت، در خود آموز لمعه اثر آیت الله سید مهدی غضنفری.
6. فرهنگ آبادي‌هاي ايران، ج59، ارتش جمهوري اسلامي، 1359.
7. موسوی، سید مهدی، بر آستان خوبان(شرح حال علمای الیگودرز و ازنا)، قم، منشور وحی، 1389.
8. موسوی، سید مهدی، روستای سنج در گذر تاریخ، قم، میراث ماندگار، 1389.
9. میر محمدی، حمید رضا، جغرافیای خوانسار، ج1 و 2، دبیرخانه کنگره آقا حسین خوانساری، 1378.
10. میر محمدی، حمید رضا، مدرسه علمیه باقرالعلوم علیهالسلام خوانسار و موقوفات آن، مجله میراث جاودان، سال 17، ش65، ص50 – 57.
11- فصلنامه وقف میراث جاویدان ش73



 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.