شهيد فاطمي، چريکي با آرمان تشکيل حکومت اسلامي(3)

حرکت گروه حميد رضا فاطمي به رغم اينکه محدود بود و در ميان ملت ايران بازتاب گسترده اي نداشت و مي توان گفت کمتر کساني از آن آگاهي يافتند، وحشت و نگراني شديدي براي رژيم پديد آورد. دستگاه مخوف ساواک اعضاي اين گروه را زير بازجويي هاي توانفرسا و شکنجه هاي کشنده و وحشيانه قرار داد تا بتواند سرنخي از ارتباط آنان با امام و مقامات
دوشنبه، 13 تير 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
شهيد فاطمي، چريکي با آرمان تشکيل حکومت اسلامي(3)

شهيد فاطمي، چريکي با آرمان تشکيل حکومت اسلامي(3)
شهيد فاطمي، چريکي با آرمان تشکيل حکومت اسلامي(3)


 





 
برگرفته از کتاب نهضت امام خميني(س)، دفتر چهارم

-شهادت حميد رضا فاطمي
 

حرکت گروه حميد رضا فاطمي به رغم اينکه محدود بود و در ميان ملت ايران بازتاب گسترده اي نداشت و مي توان گفت کمتر کساني از آن آگاهي يافتند، وحشت و نگراني شديدي براي رژيم پديد آورد. دستگاه مخوف ساواک اعضاي اين گروه را زير بازجويي هاي توانفرسا و شکنجه هاي کشنده و وحشيانه قرار داد تا بتواند سرنخي از ارتباط آنان با امام و مقامات برجسته روحاني که انديشه براندازي دارند، به دست آورد و پرونده سنگيني براي آنان تدارک ببيند. دادگاه فرمايشي نظامي نيز چهار تن از اعضاي اين گروه را -با آنکه مرتکب قتل نشده بودند-به اعدام محکوم کرد. البته سه تن آنان در مرحله بعدي با يک درجه تخفيف از اعدام رهيدند و به حبس ابد محکوم شدند و حميد رضا فاطمي در بامداد روز يکشنبه 17 اسفند 1354به جوخه آتش سپرده شد و به شهادت رسيد.
اداره دارسي نيروهاي مسلح در گزارشي احکام صادره درباره چهار تن از اعضاي گروه حميد رضا فاطمي را چنين اعلام کرده است:
... غير نظاميان:
حميد رضا فاطمي فرزند علي محمد
جليل سواري نژاد، فرزند ابراهيم
حميد رضا اشراقي، فرزند فخرالدين
عباس اشراقي، فرزند صادق
متهمين به دخول در دسته اشرار مسلح، توطئه به منظور به هم زدن اساس حکومت و تغيير رژيم مشروطه سلطنتي ايران، عضويت در دسته و جمعيتي با مرام و رويه اي مخالف با سلطنت مشروطه ايران، حمل و نگهداري غير مجاز اسلحه و مهمات جنگي و مواد منفجره، سرقت، تخريب و به علاوه رديف يکم حمله به مأمورين انتظامي به منظور خلع سلاح آنها، جعل و استفاده از سند مجعول، به موجب راي شماره 448 مورخه54/9/17 دادگاه تجديد نظر شماره 2 تهران، نامبردگان هر يک به اعدام محکوم و دادگاه مقرر داشته سلاح و مهمات و مواد منفجره مکشوفه و وسايل آزمايشگاهي و اتومبيل پيکان کار شماره 5818 تهران-س، متعلق به گروه و دو دستگاه دوچرخه پايي و يک دستگاه موتور سيکلت و وجوه مکشوفه و ماشين تحرير ضبط و ماشين استنسيل به سازمان مربوط مسترد و مدارک مضره معدوم گردد، که به علت عدم تصويب فرجامخواهي محکومين در تاريخ 54/12/12 بدين وسيله قطعيت رأي صادره اعلام مي گردد. ضمنا به فرمان جهان مطاع مبارک اعليحضرت همايون شاهنشاه آريا مهر بزرگ ارتشتاران، کيفر اعدام رديف هاي دوم الي چهارم(جليل سواري نژاد، فرزند ابراهيم، حميدرضا اشراقي فرزند فخر الدين و عباس اشراقي فرزند صادق)با يک درجه تخفيف به حبس دائم تبديل گرديده است.
خواهشمند است دستور فرماييد ضمن ابلاغ عنايات مخصوص شاهانه به محکومين رديف هاي دوم تا چهارم و اجراي حبس دائم درباره آنها، حکم اعدام صادره درباره
رديف يکم با رعايت کليه تشريفات قانوني و مفاد بخشنامه شماره 149-1-44-402مورخه 48/3/16 در بامداد روز يکشنبه مورخه 54/2/17 به موقع اجرا گذارده شود. رئيس اداره دادرسي نيروهاي مسلح شاهنشاهي-سپهبد فخرمدرس... .(1)
بانگاهي به آرا و احکامي که از سوي دادگاه هاي نظامي شاه درباره گروه ها و سازمان هايي که انگيزه براندازي داشتند، صادر مي گرديد، مي بينيم که به طور غالب کساني حکم اعدام مي گرفتند و به جوخه آتش سپرده مي شدند که مرتکب قتل شده و برخي از مهره هاي رژيم را از پاي درآورده بودند، يا نقشه کشتن شخص شاه را کشيده بودند و يا اينکه حرکت آنان در ميان مردم بازتاب گسترده اي داشت و موجي پديد آورده بود که رژيم شاه براي فرونشاندن موج پديد آمده و استواري هر چه بيشتر خفقان و وحشت، به اعدام يکي دو تن از اعضاي برجسته گروها دست مي زد و خون مي ريخت.
ليکن صدور حکم اعدام و زندان هاي دراز مدت براي گروهي که نه کسي را کشته، نه رسما قصد جان شاه را کرده و نه حرکت آنان بازتاب گسترده اي در جامعه پديد آورده بود و تنها جرم آنان تلاش در راه برپايي حکومت اسلامي به شمار مي آمد، نمايانگر ژرفايي بيم و هراس رژيم شاه از ايده و انديشه حکومت اسلامي بود که مي ديد در ميان ملت ايران با شتاب رو به
گسترش است و هر روز بيش از پيش در درون جامعه ريشه مي دواند و شمار بيشتري از توده هاي باورمند-به ويژه نسل جوان-را در راه برپايي حکومت اسلامي بسيج مي کند و راه را براي پيروزي امام خميني هموار مي سازد. نکته دومي که رژيم شاه را نسبت به گروه حميد رضا فاطمي انديشناک مي ساخت و به سرکوب آنان بر مي انگيخت، استواري و پايداري اين گروه در راه اهداف و آرمان هاي اسلامي خويش بود. افراد اين گروه به ويژه شهيد فاطمي چه در مراحل بازجويي و چه در دادگاه فرمايشي نظامي با صراحت و شهامت از هدف خويش که برپايي حکومت اسلامي بود دفاع کردند و آن را بزرگ و مقدس شمردند و بنابر گزارش ساواک«... افرادي هستند متعصب و مؤمن که در فرصت هاي مناسب از اهداف خويش تعريف و تمجيد و افتخار مي کنند... »(2)رژيم شاه و مشاوران دربار بر اين باور بودند که با اعدام و زندان و سرکوب، مي توان انديشه «حکومت اسلامي»را خشکاند و موجي را که طرح حکومت اسلامي پديد آورده است فرونشاند و ملت ايران را از راه وخط امام دور کرد. از اين رو، حميد رضا فاطمي را به جوخه اعدام سپرد و به شهادت رسانيد و ديگر اعضاي گروه را به زندان هاي دراز مدت محکوم کرد. شهيد حميد رضا فاطمي نخستين مجاهدي بود که در راه برپايي حکومت اسلامي به طور رسمي به اعدام محکوم شد و به شهادت رسيد. او در واپسين لحظه هاي زندگي افتخارآفرين خود در نامه اي به پدر و مادر خويش نکاتي را يادآور شد و به پدر خويش اندرز داد که «اگر
امکان داشت با خانواده به قم نقل مکان کند و از تربيت بچه ها غافل نشود»که از ايمان سرشار و باورمندي استوار او به اسلام و روحانيت و حوزه قم نشان دارد. متن اندرز نامه او در پي مي آيد:
بسم الله الرحمن الرحيم
حضور پدر و مادر دوست داشتني و عزيزم
پس از عرض سلام اميدوارم که با متانت و بردباري بتوانيد دوري مرا تحمل نموده و بدانيد که من کليه کوشش ها [يم]در راه خدا بوده و جز خدمت به مردم هدفي نداشته ام.
از جديتي که در گرفتن وکيل براي من انجام داديد بي نهايت سپاسگزارم، ولي من از ابتدا مي دانستم بي فايده بوده است. به هر حال چند مطلب را يادآوري مي کنم؛ به خاطر بسپاريد يکي اينکه چند کتاب از کتابخانه پدرم و همچنين پنکه برقي و مقداري وسايل خانه را من برده ام و ديگر آنکه براي من مجلس ختم و روزه و نماز نمي خواهد بگيريد، پولش را به مردمان مستمند بدهيد و سوم آنکه پدرم اگر امکان داشت با خانواده به قم نقل مکان کند و از تربيت بچه ها غافل نشود و از کليه فاميل براي من حلاليت بخواهد. از دايي ها و مادربزرگم در موقع پرداخت وجوهات غافل نشويد. از دور روي شما و خواهر و برادرم را مي بوسم. به تک تک افراد فاميل سلام برسانيد و به ياد من باشيد.
فرزند شما:حميد رضا فاطمي(3)
شهيد حميد رضا فاطمي در راه خود استوار و پايدار ماند و دلاورانه و قهرمانانه به استقبال شهادت رفت و خون پاک خود را در راه برپايي حکومت اسلامي نثار کرد. او سر به دار شد، ليکن خون او به هدر نرفت و فرياد روح بخش و جان فزاي او هيچ گاه خاموش نشد، بلکه ديري نپاييد که ميليون ها ايراني در سراسر کشور به پا خاستند و آن ندا و پيامي را که در گلوي حميد رضا فاطمي شکست، با شعار «استقلال، آزادي، جمهوري اسلامي»فرياد زدند و با تشکيل جمهوري اسلامي آرمان او را به بار نشاندند و راهش را دنبال کردند.
رژيم شاه خون شهيد حميد رضا فاطمي را ناجوانمردانه و کينه توزانه ريخت تا تاج و تخت شاهي را از خطر انديشه«حکومت اسلامي»برهاند و آن انديشه مقدس را همراه با شهيد به خاک بسپارند! او باور نداشت که خون شهيد هيچ گاه آرام نمي شود، به هدر نمي رود، بلکه اوج مي گيرد و موج ها مي آفريند و سرانجام کاخ هاي خون پايه را فرا مي گيرد و کاخ نشينان را در کام خود فرو مي برد. و اين حقيقتي است که درازاي تاريخ بارها به اثبات رسيده است.
پس از گذشت يک ماه و اندي از اعدام شهيد فاطمي، اداره دادرسي نيروهاي مسلح در تاريخ55/1/31 گزارش زير را براي رياست ساواک فرستاده است:
... نامبرده به اتهام عليه امنيت کشور به اعدام محکوم و رأي صادره پس از قطعيت در تاريخ1354/12/17 به موقع به اجرا گذارده شد. اينک دژبان مرکز اعلام داشته که از مشاراليه يک پيراهن سفيد، يک جفت پوتين سربازي و 450 ريال وجه نقد باقيمانده که کسان وي جهت دريافت آنها تاکنون مراجعه نکرده اند. خواهشمند است دستور فرماييد ترتيب تحويل وسايل مزبور به کسان معدوم داده شود... .(4)
روشن نيست که متن اندرزنامه و نيز وسايل مانده از آن شهيد را به بازماندگان او تحويل دادند و آنان را از متن واپسين نامه آن شهيد آگاه ساختند يا اينکه رژيم شاه آنان را از پيام و
نيز وسايل او که مي توانست براي آنان يادگار باشد، به کلي بي خبر گذاشت؟
رژيم شاه و ساواک در پي اعدام حميد رضا فاطمي بايستي دست از سر خانواده او بر مي داشتند و آنان را با غم و اندوه از دست دادن فرزندي خداجو، دين باور و فداکار به حال خود مي گذاشتند، ليکن مي بينيم رژيم شاه از حرکت حماسي آن شهيد تا آن پايه هراسناک، وحشتزده و نگران بود که ماه ها پس از شهادت او تلفن منزل پدرش را در کنترل داشته و گفتگوي تلفني خانواده او را ضبط مي کرده و به مقامات بالاتر گزارش مي داده است. دريکي از گزارش هاي ساواک زير عنوان «وضعيت خانواده فاطمي»آورده است:
... زني ناشناس که خودش را به نام فاطمه معرفي نمود، با همسر فاطمي(5)تماس و ضمن احوالپرسي گفت آقاي فاطمي چطوره؟ مشاراليها در پاسخ گفت الحمدلله، اما ديگر حال ما از اين بهتر نخواهد شد. سپس فاطمه گفت خداوند ريشه [باعث]و باني آن را از بيخ بکند. در پاسخ مشاراليه همسر فاطمي چند مرتبه افزود الهي آمين. بعدا فاطمه گفت تا حالا نمي دانستم، وقتي که توسط بستگان شما اين خبر را شنيدم سخت ناراحت شدم. سپس همسر فاطمي اضافه نمود: دنيا را آتش زده، تمام مردم را داغدار کرده و همه مردم از اين کارها ناراحت هستند. در پاسخ همسر فاطمي زن طرف صحبت گفته وي را تأييد و يادآور شد که هر چه بگوييد حق داري و همچنين اضافه نمود اميدوارم که داغ
بقيه را نبيني و خدا کند که غم آخرتان باشد. در پايان گفت که دخترتان شوهر کرده يا خير. همسر فاطمي جواب داد دخترم به خاطر برادرش هنوز شوهر نکرده است...
نظريه يکشنبه:مفاد خبر حاکي است که در خانواده نامبرده بالا نگراني زيادي وجود داشته و از طرفي نسبت به دستگاه سخت بدبين مي باشند. مراقبت از منبع 1585 (6)درباره خانواده وي ادامه داشته و هر گونه اطلاعات مکتسبه از طريق 1585 به استحضار خواهد رسيد.
نظريه سه شنبه:آنچه را که مادر شخص مزبور بيان داشته به نظر مي رسد بيشتر جنبه عاطفي يک مادر نسبت به فرزند داشته که در حقيقت مشاراليه به علت اعمال خلاف[و]خائنانه فرزندش به نظر خودش داغديده است. اصلح است به هر نحو که صلاح مي دانند خانواده ياد شده به نحو مطلوب روشن گردند که علت اعدام فرزندشان چه بوده و دستگاه بي جهت کاري را تا مدرک لازم و دادگاه پسند نباشد انجام نداده و نخواهد داد.
نظريه چهارشنبه:مراقبت کماکان ادامه دارد...(7)
کاش اين مقام نظريه پرداز و فيلسوف مآب ساواک «مدرک دادگاه پسند»درباره اعدام شهيد حميد رضا فاطمي را نشان مي داد تا براي تاريخ روشن شود که اين جوان به چه بزه نابخشودني به جوخه آتش سپرده شد؟؟ آيا مدرک دادگاه پسند او اين بود که آن شهيد انديشه حکومت اسلامي را در سر داشته است؟يا به اسلام و احکام قرآن باورمند بوده است؟يا صرفا به سبب تهيه سلاح و اينکه از پاسباني خواست سلاح خود را تحويل دهد، چنين کيفري ديد و تيرباران گرديد؟آيا آدمکشان ساواک بر اين باور بودند که با نيرنگ بازي، دروغ پردازي و پيرايه تکراري:«عضويت و فعاليت در دسته اشرارو... »مي توانستند خانواده ها را فريب دهند و جنايات خود را پوشيده دارند؟
رژيم شاه و مقامات ساواک به درستي مي دانستند که اعدام عزيزان ملت به جرم دين باوري، ميهن دوستي، پشتيباني از استقلال ايران و رويارويي با خيانت ها و وطن فروشي هاي شاه و دار و دسته او، نمي تواند راه آن عزيزان را بي رهرو سازد و رژيم شاه را از سقوط رهايي بخشد. آنان به خوبي دريافته بودند که هر چه بيشتر جنايت کنند و خون بريزند، ملت ايران را بيش از پيش به خشم و خروش وا مي دارند و آهنگ حرکت را شتاب بيشتري مي بخشند، ليکن راه ديگري نياموخته بودند.
زورمداران و بيگانه پرستان جز سرکوب، خونريزي و ديکتاتوري کاري فرا نگرفته بودند و بر اين باور بودند که با زندان و شلاق و کشتار مي توان يک انديشه را ريشه کن ساخت و انديشه را با انديشمندان به خاک سپرد! ليکن به طور عيني ديدند که هر چه بيشتر خون ريختند و جنايت کردند انديشه برپايي حکومت اسلامي ريشه دوانيد، رشد کرد و نيروهاي بيشتري در راه برپايي آن به صحنه آمدند.

پي‌نوشت‌ها:
 

1. همان، سند ش 54.
2. همان، سند ش 198.
3. همان، پرونده حميدرضا فاطمي، سند ش 55.
4. همان، سند ش 56.
5. منظور مادر شهيد حميدرضا فاطمي، خانم فخري الملوک اتحاد تبريزي مي باشد.
6. علامت رمز شنود تلفني است.
7. همان، سند ش 57.
 

منبع: نشريه 15 خرداد، شماره 18.




 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.