پژوهشي در باره خطبههاي جمعه و عيدين امام علي عليه السلام (3)
4. دلايل کاستي ضبط خطبهها؟!
چه عامل يا عواملي باعث گرديد، تا اين که خطبههاي جمعه حضرت در منابع ثبت نگردد؟ و يا اين که پس از ثبت، دچار فراموشي شده و به مرور زمان دستخوش تحريف بشوند؟! اکنون به عوامل کمي خطبهها و همچنين به نقش گروههايي که باعث عدم ثبت خطبهها و يا باعث از بين رفتن خطبهها گرديدهاند، اشاره مينماييم:
الف. تقطيع روايات توسط راويان احاديث
ب. اقامه نماز جمعه توسط فرد ديگر
به عنوان نمونه، پس از واقعه جنگ جمل در شهر بصره، کسالتي بر امام عليه السلام عارض ميشود و حضرت نميتوانند در نماز جمعه حضور داشته باشند، امّا حضرت به امام حسن عليه السلام امر ميکنند که در مصلي حاضر شود و خطبههاي جمعه را ايراد کند. شيخ طوسي رحمه الله و مسعودي، در مورد اين واقعه، چنين نوشتهاند: ابوعبدالله محمد بن محمد گفته:
ابوالحسن علي بن محمد کاتب از حسن بن علي زعفراني از ابراهيم بن محمد ثقفي از ابو وليد عباس بن بکّار ضبّياز ابوبکر هذلي از محمدبن سيرين و او هم از تعداد زيادي از شيوخ بصره چنين نقل ميکند که: حضرت علي عليه السلام پس از فارغ شدن از جنگ جمل مريض شدند، تا اين که روز جمعه فرا رسيد و حضرت بر اثر بيماري نتوانستد در نماز جمعه شرکت کنند، امّا با توجه به استقبال مردم از برپايي نماز جمعه و حضورشان در مسجد، حضرت به امام حسن عليه السلام دستور دادند تا به مسجد روند و نماز جمعه را اقامه کنند. (5)
ج. وجود جنگها و مسافرتها
چنان که ملاحظه ميشود، علي عليه السلام ماههاي قابل توجهي از عمر شريف خويش را، صرف جنگها و مسافرتها نمودهاند و بنا بر اين، حضرت در اين ايام ياد شده، فرصت ايراد خطبه جمعه را نداشتهاند. بدون شک دلايل متعددي ميتواند در اين مورد دخيل بوده باشد و دلايل ياد شده، همه علل کمي خطبهها نبوده، و ميطلبد که، پژوهشهايي در اين زمينه صورت گيرد. نکته پاياني اين که، به جهت تکميل شدن مباحث اين بخش، مناسب است چند سؤال مرتبط با اين علل نيز مطرح و پاسخهايي هم ارائه گردد؛ پاسخهايي که هر کدام از آنها ميتواند فصلي ديگر در رابطه با موضوع کمي خطبههاي حضرت، بگشايد. سؤالاتي که تا حدودي ميتوانند مکمل اين بخش از پژوهش باشد، بدين قرار است: آيا در غياب علي عليه السلام کسي بوده که امامت جمعه را بر عهده گيرد؟ چنان که پاسخ مثبت باشد، شخص مورد نظر چه کسي بوده است؟ آيا در طول مدت تمام مسافرتها و جنگهاي امام علي عليه السلام، هيچ نماز جمعهاي اقامه نشده است؟ و اگر اقامه شده، به چه نحوي بوده است؟ و سؤالاتي از اين قبيل.
5. سيره امام علي عليه السلام در امر خطبهخواني و برپايي نماز جمعه
1 ـ 5 . آزادي زندانيان جهت شرکت در نماز جمعه
2 ـ 5 . نهي از مسافرت رفتن در روز جمعه
در اين زمينه، نامهاي که حضرت براي يکي از دوستان خود نوشتهاند، گوياي اين واقعيت تاريخي است. بخشي از آن نامه، بدين قرار است: عن علي عليه السلام في کتابه إلي الحارث الهمداني، قال: ... وَ لَا تُسَافِرْ فِي يوْمِ جُمُعَه ي ٍ حَتَّي تَشْهَدَ الصَّلَاه ي َـ إِلَّا فَاصِلًا فِي سَبِيلِ الله أَوْ فِي أَمْرٍ تُعْذَرُ بِه ... ؛ (11)
... در روز جمعه تا نماز را نگزاري به سفر نرو، مگر اين که سفرت در راه [جهاد براي] خداي تعالي، يا براي كاري كه عذر داشته باشي ، باشد ... .
3 ـ5. پرهيز از خوردن دارو در روز پنجشنبه
4 ـ 5. تکيه بر سلاح به هنگام ايراد خطبه
بنا براين، ميتوان گفت که سنت به دست گرفتن عصا و اسلحه در خطبههاي نماز جمعه به پيش از اسلام مربوط است و از آن جايي که تضادي با اصول و مباني ديني اسلام نداشت؛ بعد از بعثت پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله نيز، اين سنت به عنوان روشي پسنديده و عملي مستحب مورد تاکيد قرار گرفت. (14)
اما در رابطه با اين که حضرت علي عليه السلام به هنگام ايراد خطبههاي جمعه به چه نوع سلاحي تکيه ميکردند، نقلهاي متفاوتي ذکر شده است؛ البته هر کدام از اين نقلها هم، مؤيد يک ديگر ميباشند. نقل اول از نصر بن مزاحم (96 ق) است، چرا که وي چنين نقل کردهاند: ... حضرت علي عليه السلام به هنگام ايراد خطبهها شمشير خويش را حمايل کرده و بر کمان تکيه زده بودند. (15) اما نقل دوم از شيخ مفيد رحمه الله است، که چنين فرمودهاند: ... امام علي عليه السلام به هنگام ايراد خطبههاي جمعه، بر کمان عربي تکيه ميکردند . (16) با در کنار هم قرار دادن اين نقلها، ميتوان چنين نتيجه گرفت، حضرت به هنگام ايراد خطبهها بر يک سلاحي تکيه ميکردند؛ حال آن سلاح شمشير بود يا کمان!. در رابطه با تنوع سلاح به دست گرفته شده، ميتوان چنين ادعا کرد که نقل اول، ناظر بر وضعيت کاملا جنگي و شرايط ويژه است، چرا که اين نقل، گزارشي از حالات آن حضرت، از جبهه صفين است. امّا به احتمال زياد، نقل دوم بيانگر شرايط طبيعي جامعه اسلامي است. (17) روايت زير تا حدودي ميتواند، مويد اين ادعاست:
حَدَّثَنَا هِشَامُ بْنُ عَمَّارٍ حَدَّثَنَا عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ سَعْدِ بْنِ عَمَّارِ بْنِ سَعْدٍ حَدَّثَنِي أَبِي عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ أَنَّ رَسُولَ الله صلي الله عليه و آله كَانَ إِذَا خَطَبَ فِي الْحَرْبِ خَطَبَ عَلَي قَوْسٍ وَإِذَا خَطَبَ فِي الْجُمُعَه ي ِ خَطَبَ عَلَي عَصًا . (18)
همانا رسول خدا صلي الله عليه و آله زماني که در شرايط جنگي خطبه ايراد ميفرمود بر چله کمان تکيه ميکرد و زماني که در نماز جمعه [ و شرايط طبيعي و صلح ] خطبه ميخواند عصا بر دست ميگرفت.
5 ـ 5. خواندن سوره يا آيه در پايان خطبه
اين روايت علاوه بر اين که نشان از مردد بودن راوي دارد، بلکه نشانگر اين است که حضرت به طور معمول پس از بيان خطبه، اين سورهها را تلاوت ميکردند. همچنين، در اين زمينه باز به روايتي بر ميخوريم که، علاوه بر اين که نظر اول را تأييد ميکند، بلکه حکايتگر آن است که حضرت به طور دائم در پايان بخش اول خطبه، سوره توحيد را ميخواندند. متن روايت بدين قرار است: محمّد بن علي بن الحسين، قال: خطب أميرالمؤمنين عليه السلام في يوم الجمعه ي ، إلي أن قال: ثمّ يبدأ بعد الحمد بقل هو الله أحد، أو بقل يا أيها الکافرون، أو باذا زلزلت الأرض، أو بألهاکم التکاثر، أو بالعصر، وکان ممّا يداوم عليه: قل هو الله أحد. (20)
اين روايت را شيخ طوسي رحمه الله به روايت أبومِخنف نقل کرده است و آن چه قابل تأمل است، بند آخر اين روايت است که حضرت پس از پايان خطبه نخست، هميشه سوره توحيد را ميخواندند. (21) با کنار هم قرار دادن روايات ياد شده، ميتوان چنين استنباط کرد که قدر متيقن، حضرت پس از پايان خطبه اول يک سوره کامل را تلاوت ميکردند. اما در رابطه با اين که امام علي عليه السلام در پايان خطبه دوم چه سوره يا آيهاي را تلاوت ميکردند، هيچ مستندي يافت نشد، ولي با تتبع در خطبههاي حضرت چنين به دست ميآيد که در اين قسمت از خطبهها سوره کاملي تلاوت نشده است و حضرت فقط به تلاوت آيه 90 از سوره مبارکه نحل، (22) و 201 از سوره بقره (23) بسنده کردهاند.
پي نوشت:
*كارشناس ارشد علوم قرآن و حديث.
** عضو هيئت علمي دانشگاه آزاد اسلامي، واحد علوم و تحقيقات.
1. زمينه هاي تفكر سياسي در قلمرو تشيع و تسنن، ص236.
2. همان.
3. براي نمونه در روايتي چنين آمده: «قال: و خطب اميرالمؤمنين عليه السلام يوم الفطر فقال: الحمد لله الذي خلق السماوات و الارض- الي ان قال- و اطيعو الله فيما فرض عليكم و امركم به، من اقام الصلاه، و ايتاء الزكاه، و حج البيت، وصوم شهر رمضان، و الامر بالمعروف، و النهي عن المنكر» (وسائل الشيعه، باب وجوب عبادات خمس، روايت 19). چنان كه ملاحظه مي شود، راوي اين روايت، به دنبال بيان وجوب عبادات خمس بوده نه بيان خطبه علي عليه السلام.
4. براي مطالعه بيشتر، ر.ك: كتاب هاي حديثي از جمله بحارالانوار؛ وسائل الشيعه؛ مستدرك وسائل الشيعه؛ ابواب صلاه الجمعه و العيدين و مستحبات آنها.
5. الامالي(طوسي)، ص82-83؛ مروج الذهب، ج2، ص431.
6. اقتباس از: تاريخ الطبري، حوادث سال35-40 هجري.
7. السرائر، ج1، ص294-295؛ المراسم العلويه، ص77؛ وسائل الشيعه، ج7، ص344.
8. براي آگاهي بيشتر از نظر فقهي و تاريخ نماز جمعه و همچنين آگاهي از نحوه عملكرد حاكمان اسلامي، ر.ك: كتاب صلاه الجمعه: تاريخياً و فقهياً، اثركاظم جابري و صلاه الجمعه اثر مرتضي حايري.
9. مستدرك الوسائل، ج6، ص27.
10. وسائل الشيعه، ج7، ص408.
11. نهج البلاغه، نامه69.
12. من لا يحضره الفقيه، باب صلاه الجمعه، ج1، ص275؛ بحارالانوار، ج89، ص191.
13. خطيبان جاهلي در القاي خطابه به خويش عادات ويژه اي داشتند. آنها در مراسم مهم و مجامع پرجمعيت، بر روي مركب خود خطابه ايراد مي كردند، و اغلب در هنگام ايراد خطبه با عصا و سرنيزه و يا شاخه درختي كه در دست داشتند، به حاضران اشاره مي نمودند. و چنان كه گفته اند: «قيس بن ساعده ايادي نخستين خطيبي است كه در زمان جاهليت بر عصا يا شمشير تكيه نموده و بر بلندي به ايراد خطابه پرداخته است» (به نقل از: كيهان انديشه، شماره اول، سال1364، ص86).
14. براي نمونه ر.ك: وسائل الشيعه، ج5، ص38.
15. پيكار صفين، ص130.
16. الجمل(جنگ جمل)، ترجمه محمود مهدوي، ص80.
17. گرچه، كمان نيز جزء ادوات جنگي آن زمان به حساب مي آمده است، امّا نقل دوم در مقايسه با نقل اول، بيانگر حالتي غير از جنگ و شرايط كاملا ويژه، است.
18. سنن ابن ماجه، ج3، ص476.
19. مصباح المتهجد، ص603.
20. تهذيب الاحكام، ج1، ص432؛ وسائل الشيعه، ج5، ص39.
21. تهذيب الاحكام، ج1، ص 432.
22. (اِنَّ اللهَ يَامُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْاحْسانِ وَ ايتاءِ ذِي الْقُرْبي وَ ينْهي عَنِ الْفَحشاء ِوَ الْمُنْكَرِ وَ الْبَغْي يعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّروُنَ).
23. (رَبَّنا آتِنا فِي الدُّنيا حَسَنَهً وَ فِي الاخرَهِ حَسَنَهً وَ قِنا عَذابَ النَّار).