اهميت قرآن پژوهي در حوزه

بخش نخست نوشتار به بررسي معناي تحول اختصاص دارد . استفاده از شيوه هاي مجازي نيز از جمله بايسته هاي رسيدن به وضع مطلوب حوزه هاي علميه است . اين بخش تحول را به معناي پيشرفت و حركت رو به رشد معرفي كرده و آن را تغيير از وضع موجود به وضع مطلوب دانسته است . بر اين اساس اصل تحول ، موضوعي است كه در خصوص هر
يکشنبه، 19 تير 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اهميت قرآن پژوهي در حوزه

اهميت قرآن پژوهي در حوزه
اهميت قرآن پژوهي در حوزه


 

نويسنده : دكتر سيد رضا مودب*




 

بررسي شيوه هاي ايجاد تحول مطلوب در حوزه هاي علميه شيعي
 

بخش نخست نوشتار به بررسي معناي تحول اختصاص دارد . استفاده از شيوه هاي مجازي نيز از جمله بايسته هاي رسيدن به وضع مطلوب حوزه هاي علميه است . اين بخش تحول را به معناي پيشرفت و حركت رو به رشد معرفي كرده و آن را تغيير از وضع موجود به وضع مطلوب دانسته است . بر اين اساس اصل تحول ، موضوعي است كه در خصوص هر انسان ، جامعه و نهادي مطرح مي شود و به هر حال ، گريزي از آن نيست اما آنچه مهم است تحول هدايت شده و مديريت گرديده به سمت وضعيت مطلوب است .
در بخش بعدي به راهكارهاي رسيدن به وضع مطلوب در حوزه هاي علميه پرداخته شده است . در آنجا به مباحثي نظير لزوم شكل گيري پژوهشكده هاي تخصصي در موضوعات مورد توجه حوزه هاي علميه ، ضرورت توجه به مطالعات قرآني ، تاريخي و كلامي ، اهميت انجام پژوهش هاي كيفي و عالمانه و ضرورت ترجمه آنها به زبان هاي خارجي ، لزوم تقويت بخش هاي بين المللي حوزه ، اولويت پرداختن به مباحث تهذيبي در حوزه ، نياز به تدوين چشم اندازي براي افق آينده حوزه و.. پرداخته شده است .
در بخش ديگري از نوشتار به مباحث قرآني و نسبت آنها با رويكرد به مقوله تحول توجه شده است . در آنجا آمده است كه امروزه متاسفانه تعداد طلابي كه به علوم قرآني و تفسير روي مي آورند كافي نيست و اين تعداد نمي تواند پاسخگوي انتظارات نيازهاي جامعه از مساله تفسير باشد . همچنين در خصوص توسعه فعاليت هاي قرآني به اين نكته توجه داده شده است كه توجه مديران حوزه به مساله تفسير و علوم قرآني بايد بيشتر شود و تقويت و ترغيب فضلاي سطح عاليه (سطح چهار) حوزه به سمت انجام پژوهش هاي قرآني در دستور كار قرار گيرد.
بخش پاياني نوشتار به نتيجه گيري از مباحث قبلي اختصاص دارد كه در آن ديدگاه رهبري در زمينه حوزه هاي علميه و تحول در آن برخاسته از نگاه كلاني معرفي شده است كه معظم له به آينده جهان اسلام دارند؛ بنابراين همچنان كه نوشتار توضيح داده است؛ بايد بر اساس اين نگاه رهبر معظم انقلاب تلاش شود تا مساله تحول ، سير اصولي خود را بپيمايد.
مبحث تحول در حوزه هاي علميه ، همواره مورد تاكيد رهبر معظم انقلاب بوده است و معظم له در سفر اخير خود به قم و در جمع فضلا و انديشمندان حوزوي ضمن بيان ابعاد جديدي از آن ، اين مساله را به عنوان يك مطالبه و انتظار جدي از حوزه مطرح كردند. براي مشخص شدن شيوه ها و چگونگي طرح بحث پيرامون تحول بايد در ابتدا، اقدام به واكاوي مفهومي آن كرد تا مشخص شود منظور از تحول در حوزه هاي علميه چيست و نگاه هاي متناقض و غير مفيد در اين زمينه كدام ها هستند؟
تحول ، بيش و پيش از هر چيز ، به معني پيشرفت و حركت رو به رشد است. به عبارت ديگر ، تحول به تغيير از وضع موجود به وضع مطلوب اشاره دارد . اصل تحول ، موضوعي است كه در خصوص هر انسان ، جامعه و نهادي مطرح مي شود ، به هر حال ، گريزي از آن نيست ؛ اما آنچه مهم است تحول هدايت شده و مديريت شده به سمت وضعيت مطلوب است .
در حوزه هاي علميه نيز همواره مساله تحول وجود داشته است اما وظيفه ما آن است كه با همت و تلاش خويش ، اين تحول را در مسيري صحيح و اصولي قرار دهيم ؛ چه آنكه حوزه نبايد خود را در معرض تحولي ناخواسته و تحميلي قرار دهد؛ بلكه لازم است مديريت و جهت تحول را در اختيار بگيرد و آن را در جهت گسترش مزاياي ناشي از رويكردهاي عالمانه حوزوي قرار دهد.
نكته ديگر آنكه، لازم است همواره اين خط مشي اصلي و جدي مد نظر باشد كه تحول نبايد به از ميان رفتن مباني و اصول حاكم بر حوزه ها بينجامد . چنين تحولي در واقع ارتباط با تحول صحيح و مطلوب حوزوي ندارد. با لحاظ اين رويكرد ، مشخص مي شود كه نگراني بعضي در اين خصوص چندان درست نيست و با فعاليت هاي مورد توجه ذيل مفهوم تحول گرايي در حوزه ربطي نمي يابد . بنابراين همان گونه كه در فرمايش هاي رهبر انقلاب و مراجع معظم تقليد به طور مكرر بيان شده است ، تحول به معني حركت به سمت وضع مطلوب و برآورده شدن رسالت هاي حوزه است . به همين دليل ، جهت پيشبرد اهداف حوزه ، عنصر تحول مساله اي اجتناب ناپذير است و حوزه ،در فرض فقدان توجه به اين مساله مهم و حياتي ، نمي تواند به وظايف عاليه خود عمل كند.

آسيب شناسي وضع موجود حوزه هاي علميه
 

مقايسه وضع فعلي حوزه هاي علميه با شرايط پيشين نشان مي دهد كه حوزه در طول ساليان پس از انقلاب پيشرفت هاي قابل توجهي را تجربه كرده است . حتي مي توان بر اين نكته تاكيد كرد كه وضعيت فعلي حوزه قابل مقايسه با وضعيت پيشين نيست. البته اين تحولات در پرتوي هدايت هاي امام خميني (ره) ، رهبر معظم انقلاب و مراجع بزرگوار تقليد بوده است و بدون اين ارشادات ، اين تحولات رخ نمي داد . ضمن آنكه طلاب و فضلاي جديد و جوان حوزه نيز همواره با اين تحولات همراهي مناسبي نشان داده اند . اما با وجود كوشش هاي انجام گرفته ، وضع فعلي حوزه ها همچنان از كاستي هاي زيادي برخوردار است و تا رسيدن به وضع مطلوب فاصله قابل توجهي وجود دارد؛ بنابراين نمي توان به وضع فعلي قانع شد و با تحول در حوزه مخالفت ورزيد.
حوزه هاي علميه ، رسالت هاي بزرگي را بر دوش دارند كه قلمروي جغرافيايي آن محدود و منحصر به جامعه ايراني نيست و كل كشورهاي جهان را در بر مي گيرد . به عبارت ديگر ، حوزه بايد در يك چشم انداز دراز مدت براي آينده كشورهاي جهان برنامه ريزي كند تا زمينه ظهور حضرت مهدي (عج) فراهم آيد . با اين نگاه مشخص مي شود كه حوزه در شرايط كنوني به بسياري از نيازها و اقتضائات پاسخ مناسبي نداده و نتوانسته است انتظارات جهان جديد را به طور كامل برآورده كند.
به عنوان نمونه ، وضعيت حوزه در زمينه هاي پژوهشي ، با وجود كوشش هاي شايان توجه و در خور تشكري كه صورت گرفته است ، چندان رضايت بخش نيست و رويكرد حوزويان به اين عرصه خطير نيازمند اصلاحاتي جدي است . نكته آنجاست كه در حوزه هاي علميه به امر پژوهش ، آن گونه كه شايسته مركزي با اين همه قابليت و توان است ، توجه لازم نمي شود و نگارش مقالات و كتاب هاي علمي معتبر توسط حوزويان ، آن گونه كه انتظار مي رود پر تعداد نيست.
به ويژه نبايد از خاطر ببريم كه در سال هاي اخير ، در زمينه هاي مرتبط با علوم انساني و موضوعات ميان رشته اي در حوزه هاي علميه اقدامات كافي صورت نگرفته و آثار علمي شاخص كمتر منتشر شده است . بنابراين مي توان بر اين نكته تاكيد ورزيد كه امروز پژوهش در حوزه ها در شرايط مطلوبي قرار ندارد و با وضع مطلوب فاصله داريم . هر چند واقعيت آن است كه تلاش هاي خوبي نيز شكل گرفته است . به هر حال نكته آنجاست كه بايد در نگاهي به مقوله تحول ، زمينه هاي مساعدي جهت پژوهش مفيد و كارآمد در حوزه هاي علميه فراهم شود.

راهكارهاي رسيدن به وضعيت مطلوب حوزه هاي علميه
 

جهت نيل به وضعيت مطلوب در حوزه هاي علميه ، انجام چند اقدام همزمان لازم و ضروري به نظر مي رسد . اقدامات زير را مي توان پيشنهاد كرد:
الف ) شكل گيري پژوهشكده هاي تخصصي در موضوعات مورد توجه حوزه هاي علميه از جمله اقدامات لازم و ضروري است . با تاسيس اين مراكز ، طي يك فرايند نظام مند بايد آثار علمي معتبر به جهان ارائه شود تا پاسخگوي نيازهاي بشر جديد باشد .امروزه بسياري از محققان حوزوي مشغول فعاليت هاي علمي هستند اما بايسته هاي پژوهش براي آنها تعريف نشده است و اين افراد بر اساس ذوق و سليقه فردي خود اقدام به انتخاب موضوعات مي كنند و به تحقيق و پژوهش در آن راستا مي پردازند . بنابراين لازم است كه بايسته هاي پژوهش در حوزه مشخص شود و پس از آن ، تقسيم كار دقيقي بين پژوهشگران صورت گيرد. البته انجام اين مهم ، تحت يك مديريت واحد امكان پذير خواهد بود كه با تنظيم يك برنامه زماني مشخص ، هدايت كننده پژوهشگران و محققان حوزوي باشد .در اين صورت مي توان انتظار داشت كه در آينده اي نزديك ، آثار علمي قابل توجهي در زمينه هاي مورد نياز جامعه از جانب حوزه هاي علميه منتشر شود.
ب) به طور موضوعي نيز لازم است به مطالعات قرآني ، تاريخي و كلامي به طور خاص در حوزه هاي علميه توجه بيشتري شود. از اين رو لازم است ضمن تعريف و تاسيس پژوهشكده هاي تخصصي مشخص در اين موضوعات ، اين مطالعات به طور نظام يافته و منظم از سوي حوزه هاي علميه هدايت شوند تا بتوانند پاسخگوي نيازهاي زمانه باشند.
پ) در زمينه پژوهش همچنين لازم است تا روش هاي پژوهش نيز به نحو صحيحي تعريف شود تا حوزه ها بتوانند تحقيقات علمي خود را با توجه به استانداردهاي علمي انجام دهند. به همين جهت لازم است كه كارگاه هاي پژوهشي و دوره هاي آموزش روش تحقيق در حوزه تشكيل شود تا حوزويان با متدها و شيوه هاي تحقيق در زمينه هاي گوناگون آشنا شوند.
ت) پژوهش هايي كه امروزه در حوزه ها انجام مي شود ، به طور غالب به زبان هاي فارسي يا عربي هستند و اين پژوهش ها كمتر به زبان هاي رايج دنيا ترجمه شده اند . بنابراين لازم است مراكزي جهت ترجمه آثار علمي منتشر شده حوزوي به زبان هاي رايج دنيا تشكيل شود تا محصولات علمي حوزه در اختيار جهانيان قرار گيرد. البته در اين خصوص همچنين لازم است محققان و مبلغان حوزوي به زبان هاي رايج دنيا ، بيش از پيش مسلط شوند تا بتوانند با محافل علمي جهان ارتباط برقرار كنند و معارف ديني را در جهان اشاعه و بسط دهند.
ث) استفاده از شيوه هاي مجازي نيز از جمله بايسته هاي رسيدن به وضع مظلوب حوزه هاي علميه است . امروز اگر حوزه بخواهد محصولات منتشر شده خود را در جهان به نحو مناسبي منتشر كند ، بايد به فضاي مجازي توجه ويژه اي كند . به عنوان نمونه‌، حوزه مي تواند بسياري از آثار منتشر شده و دروس عاليه اساتيد برجسته را در قالب نرم افزار در اختيار همه علاقه مندان به مطالعات اسلامي قرار دهد . شكل گيري دانشستان هاي مجازي كه بتوانند دروس و متون حوزوي را به زبان هاي متعارف دنيا تبديل كنند ، از جمله ديگر اقداماتي است كه در اين راستا مي تواند مورد توجه قرار گيرد.
ج) از آنجا كه حوزه به جانشيني از انبياي الهي و ائمه معصومين (عليهم السلام) ، خود را مدعي هدايت انسان ها مي داند ، بر اساس آيه شريفه :«الر كتَابٌ أَنزَلْناهُ إِلَيْك لِتُخْرِجَ النَّاس مِنَ الظلُماتِ إِلى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلى صِراطِ الْعَزِيزِ الحَْمِيدِ»(1) وظيفه اصلي آن ، هدايت و راهنمايي نوع بشر است . با توجه به اين رسالت مهم ، لازم است حوزه اقدام به تقويت بخش هاي بين المللي خود كند . امروزه متاسفانه در بسياري از كشورهاي اسلامي ، محققان حوزه علميه قم شناخته شده نيستند؛ گر چه نام قم در دنيا به عنوان پايگاه انقلاب اسلامي و تشيع جايگاه قابل توجهي دارد. از اين رو بايد با تشكيل دفاتر بين المللي حوزه در كشورهاي مختلف ، اقدام به معرفي پژوهشگران برتر حوزوي و آثار معتبر حوزوي به زبان هاي رايج شود. همچنين اين مراكز مي توانند با عالمان و انديشمندان كشورهاي ديگر نيزارتباط برقرار كنند و فضاي مناسبي را جهت بحث و گفت و گو در زمينه هاي مختلف فراهم آورند. بنابراين در زمينه مسائل بين المللي ، حوزه نبايد به مساله اعزام مبلغ به كشورهاي ديگر اكتفا كند ، بلكه بايد ضمن تقويت ارسال مبلغان ، در جهت جذب
بيشتر علاقمندان به معارف اسلامي در سراسر دنيا اقدام كند. البته در حال حاضر هم چندين هزار طلبه خارجي در ايران مشغول تحصيل علوم ديني هستند ، اما نكته آنجاست كه اين تعداد كافي به نظر نمي رسد.
چ) يكي از مهم ترين بخش هايي كه نيازمند تحول در حوزه هاي علميه است ، مساله «تهذيب» است. حوزه هاي علميه ، هميشه و همواره ،معروف به تربيت انسان هاي مهذب بوده اند؛ انسان هايي كه از رشد معنوي و اخلاقي والايي برخوردار هستند و قادر به تبليغ دين خدا و اشاعه آن شده اند. با توجه به نيازهاي زمانه ، به نظر مي رسد بايد جايگاه اخلاق و تهذيب در حوزه ها بيش از پيش تقويت شود. امروزه جهان در معرض روابط ناسالم و نادرست در زمينه هاي گوناگون سياسي ، اجتماعي و فرهنگي است. از اين جهت جدي تر گرفته شدن مبحث تهذيب در حوزه ها مي تواند همانند سپري در برابر اين خطر مهم عمل كند و باعث افزايش علاقه عامه مردم در سراسر جهان به حوزه هاي علميه شود.
ح) لازم است حوزه چشم انداز آينده خود را با لحاط همه اموري كه براي تحول لازم است ، تدوين كند. اين چشم انداز مي تواند در يك برنامه 20 ساله يا 50 ساله ، افق آينده خود را ترسيم كند و بيان كننده اهداف حركت حوزه باشد؛ ضمن آنكه مي تواند با ارائه يك برنامه زمان بندي شده ، مراحل حركت حوزه علميه را به سمت شرايط مطلوب مشخص كند و در هر مرحله اقدامات مورد نياز را تعيين كند. بنابراين با تدوين اين چشم انداز وظايف بخش هاي گوناگون حوزه مشخص مي شود و فعاليت هاي حوزوي در مسيري نظام مند قرار مي گيرد.

تفسير و علوم قرآني در حوزه هاي علميه
 

در خصوص تفسير قرآن ، با وجود اقدامات علماي گذشته در اين رابطه ، به نظر مي رسد اقدامات فعلي حوزه چندان كافي نباشد . زيرا امروز جهان نيازمند تفسيرهاي بيشتر و تازه تري از قرآن است كه پاسخگوي نيازهاي دنياي جديد باشد . از اين رو ، بايد حوزه به سمت انتشار تفسيرهاي موضوعي و تخصصي بيشتر حركت كند.
مساله ديگر كه در اين رابطه شايان توجه است ، تعداد مفسران در حوزه هاست كه چندان كافي به نظر نمي رسد. بنابراين با وجود حضور عالمان ارزشمندي چون حضرات آيات مكارم شيرازي ، سبحاني و جوادي آملي ، حوزه نيازمند مفسران بيشتري است تا بتوانند در جهان امروز تفسيرهايي كاربردي و كارآمد ارائه دهند. امروزه متاسفانه تعداد طلابي كه به علوم قرآني و تفسير روي مي آورند ، كافي نيست و اين تعداد نمي تواند پاسخگوي انتظارات و نيازهاي جامعه از مساله تفسير باشد.
در زمينه علوم قرآني و تفسير همچنين به نظر مي رسد كه علماي اهل سنت توجه بيشتري به اين مساله داشته اند و آثار علمي قابل توجهي را در اين راستا منتشر كرده اند. اگر چه نبايد آثار فاخر و ماندگار عالمان بزرگ قرآن پژوه شيعي همچون تفسير الميزان و علامه طباطبايي را از نظر دور داشت . با اين حال لازم است كه حوزه هاي علميه شيعي به اين مساله مهم نيز ، توجه ويژه اي كنند تا پيام قرآن را با توجه به معارف اهل بيت (عليهم السلام) به جهانيان ارائه كنند. زيرا بنا بر حديث ثقليت ، قرآن و اهل بيت در كنار يكديگر معنا مي يابند و اهل
بيت ، بهترين مفسر قرآن است.(2)
علاوه بر نكات فوق ، در خصوص توسعه فعاليت هاي قرآني در حوزه هاي علميه ، انجام چند اقدام مهم ضروري به نظر مي رسد:
الف) لازم است توجه مديران حوزه به مساله تفسير و علوم قرآني بيشتر شود. از اين رو ، مناسب است تا در وروديه حوزه سهم تفسير و علوم قرآني گسترش يابد. متاسفانه در اين زمينه تاكنون اقدامات مناسبي صورت نگرفته است . در شرايط فعلي ، تنها افراد بر اساس علايق خاص شخصي وارد مباحث قرآني مي شوند و رويكردي نظام يافته در زمينه جذب محققان حوزوي به مراكز تخصصي قرآن پژوهي وجود ندارد .
ب) اقدام ديگر در راستاي تقويت فعاليت قرآن پژوهي در حوزه هاي علميه ، تقويت و ترغيب فضلاي سطح عاليه (سطح چهار) حوزه به سمت انجام پژوهش هاي قرآني است . چنين رويكردي باعث خواهد شد كه اساتيد مبرز و برجسته در زمينه علوم قرآني و تفسير در حوزه هاي علميه به وجود آيند . طبعا اين اساتيد ، به نوبه خود مي توانند شاگردان بسياري را در زمينه هاي قرآن تربيت كنند.
مهم ترين سرمايه هاي حوزه در هر زمينه ، اساتيد برجسته و توانمند آن است . اگر امروز در زمينه تفسير حضرات آيات مكارم شيرازي ،سبحاني و جوادي آملي سرآمد هستند ، به اين دليل است كه اين بزرگواران از جمله شاگردان ممتاز مرحوم علامه طباطبايي (ره) بوده اند.
آن مرحوم در دوره اي از حيات پر بار خود ، تلاش كرد تا مباحث قرآني را در حوزه ها گسترش دهد و امروز ثمرات آن تلاش علمي ايشان ، به وضوح قابل مشاهده است .

نتيجه
همانگونه كه رهبر معظم انقلاب فرموده اند حوزه پايگاه انقلاب است. بنابراين انقلاب اسلامي و نظام برآمده از آن ، تنها با كمك و مساعدت حوزه مي تواند رسالت اصلي خود را به سرانجام و فرجام برساند. بنابراين اگر تحول و پيشرفت در حوزه ها نامحسوس باشد ، به تبع آن انقلاب اسلامي آسيب خواهد ديد و نخواهد توانست رسالت خود را به انجام برساند . به همين دليل ، رهبر انقلاب به حوزه ها اهميت ويژه و ممتازي مي دهند زيرا ايشان ، به درستي سرنوشت انقلاب را وابسته به حوزه هاي علميه مي دانند. واقعيت آن است ، همان گونه كه اصل انقلاب از پايگاه حوزه آغاز شد ، تداوم و پيشرفت انقلاب نيز از طريق حوزه هاي علميه امكان پذير خواهد بود. ديدگاه رهبري در زمينه حوزه هاي علميه و تحول در آن ، برخاسته از نگاه كلاني است كه ايشان به آينده جهان اسلام دارند. بنابراين جهت آن كه ضرورت تحول در حوزه هاي علميه درك شود ، بايد نگاه رهبر معظم انقلاب اتخاذ شود تا مساله تحول ، سير منطقي و اصولي خود را پيدا كند.
 

پي‌نوشت‌ها:
 

* مدير انجمن مطالعات علوم قرآني حوزه علميه قم و پژوهشگر حوزوي
1. سوره ابراهيم ، آيه 1.
2. اني تارك فيكم الثقلين كتاب الله و عترتي ما ان تمسكتم بهما لن تضلو بعدي : كتاب الله فيه الهدي و النور جبل ممدود من السماء الي الارض و عترتي اهل بيتي و ان اللطيف الخبير قد اخبرني انهما لن يفترقا حتي يردا علي الحوض و انظروا كيف تخلفوني فيهما (صحيح ترمذي: ج 663/5 ، حديث 3788.)
 

منبع:خردنامه همشهري ش 65




 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.