جنگ و انواع آن ازديدگاه دانشمندان و نوابغ نظامی

غم و اندوه از دست دادنش سراسر ميهن اسلامي را فراگرفته بود. هر کس او را ديده بود و هر کس او را نديده بود برايش مي گريست و يا از اين مصيبت سخت غمگين بود بتحقيق مي ديديم و مي گفتند که بعد از رحلت جانسوز حضرت امام رضوان الله تعالي عليه و آن تشييع ميليوني از بدن مطهر روح خدا، چنين تشييعي در تهران انجام نشده بود، تشييع از
پنجشنبه، 23 تير 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
جنگ و انواع آن ازديدگاه دانشمندان و نوابغ نظامی

جنگ و انواع آن ازديدگاه دانشمندان و نوابغ نظامی
جنگ و انواع آن ازديدگاه دانشمندان و نوابغ نظامی


 

نویسنده : ناصرآراسته (سرتيپ ستاد)




 

مقدمه
 

غم و اندوه از دست دادنش سراسر ميهن اسلامي را فراگرفته بود. هر کس او را ديده بود و هر کس او را نديده بود برايش مي گريست و يا از اين مصيبت سخت غمگين بود بتحقيق مي ديديم و مي گفتند که بعد از رحلت جانسوز حضرت امام رضوان الله تعالي عليه و آن تشييع ميليوني از بدن مطهر روح خدا، چنين تشييعي در تهران انجام نشده بود، تشييع از کسي که خود را نه در زبان بلکه در عمق جان، سربازي کوچک براي اسلام و ميهن اسلامي مي دانست. طبيعي است که بعد از رهبر معظم انقلاب فرمانده بزرگوار کل قوا و خانواده اش، دوستان نزديکش بيش از ديگران مصيبت زده و سوگوار بودند. من هم در اين طيف جا داشتم، ديري نپائيد که بعد از شهادتش با امر فرماندهي معظم کل قوا بنده بعنوان سرپرست هيأت معارف جنگ شهيد سپهبد علي صياد شيرازي عهده دار مأموريتي شوم که او آن را بنيان گذاشته بود، صياد عزيز به فوز شهادت که سال ها آرزوي آن را داشت رسيد و به جوار قرب حق پر کشيد ولي گنجينه اي از تجربه، ايثار، شهامت، علم، نبوغ، شهادت طلبي، خلوص و تقوا را درآثارعملي و سيره مديريتي خويش در هيأت مزبور بر جا گذاشت که
گرچه قطعه اي کوچک از گستره وسيع فضائل وجودي اوست ولي سال هاي سال مي تواند توشه و منبع
ارزشمندي براي متخصصين، انديشمندان و صاحبنظران عرصه دفاع ،نظاميگري و رفتار خالصانه در عرصه مديريت باشد.
آري تقدير چنين بود که اگر در وصيت نامه اش مرا وصي خويش نام برده است عملاً اين وظيفه را در هيأت معارف جنگ برعهده داشته باشيم.
برحسب وظيفه و ضرورت و الزام مي بايست حداق آموزش دو موضوع درسي را که آن عزيز سفر کرده در دانشگاه افسري امام علي بعهده داشت يعني 1-تبيين جنگ 2-منش فرماندهي، را خود برعهده گيرم.
بهترين و در دسترس ترين منابع آموزشي در اين موارد همان طرح درس ها و جزوات آموزشي بود که صياد دلها آن فرمانده متشرع، انقلابي، شجاع، عارف عامل به علم خويش تهيه کرده و در اختيار ما قرار داده بود لذا با بهره گيري از آنها و بررسي و مطالعه شخصي و استفاده از تجربيات گذشته نسبت به تهيه دو متن آموزشي در خصوص دو موضوع منش فرماندهي کلياتي از جنگ و مواردي از دفاع مقدس اقدام نمودم و البته چون قصد اينجانب ارائه آموزش در دانشگاههاي زميني، هوايي و دريايي ارتش بود اين دو متن با ذائقه و حال و هواي نظامي اين دانشگاهها تدوين گرديد و از طرفي چون اعتقاد من در شيوه تدريس مشارکت دانشجو در اين امر است و اين شيوه را با طرح سوالات، ذکر خاطرات، مسابقه و بيان مصاديق و منابع و شرح موارد با کمک دانشجويان و يا ارائه استدلال توسط آنان در حين درس معمول مي دارم لذا کتاب يا متن آموزشي که تهيه مي نمايم بسيار خلاصه و فشرده مي باشد ليکن حجم مطالب کتاب بعد از دوره آموزشي براي دانشجو توسط آنان و با يادداشت برداري از شرح مطالب مذکور درکتاب و با عنايت به موارد مطرح شده در کلاس، نزديک به دو برابر آنچه هست مي گردد به عنوان مثال شرح هر کدام از انواع و اقسام جنگ در کلاس به بحث گذاشته مي شود. کتاب حاضر نيز تحت عنوان «کلياتي از جنگ و مواردي از دفاع مقدس » ازهمين خصيصه برخوردار است و اگر خواننده در صفحات، زيرنويسي از منابع و مآخذ بهره برداري شده ملاحظه نمي نمايد به اين دليل است که در کلاس ها يافتن منابع و تحقيق در منابع را هم به عنوان بررسي و مسابقه به دانشجو واگذار مي نمايم. البته در پايان کتاب فهرست منابع مذکوراست. در اين کتاب ابتدا به تعاريف و سپس به انواع و اقسام جنگ پرداخته و چون بزرگترين و مهم ترين دليل وقوع جنگ تحميلي را تغييرات ژئوپولتيکي ايران اسلامي حاصل انقلاب شکوهمند اسلامي مي دانم. مختصري به اين تغييرات پرداخته و اهداف دشمنان را در تحميل جنگ و دلايل آن را از منظر آنان بيان نموده ام. در پايان اين بحث، دفاع 8 ساله را با انواع جنگ ها مقايسه اي کوتاه نموده و دلايل پيروزي جمهوري اسلامي ايران در جنگ را بيان کرده ام و چون به اعتقاد من استخوان بند
ي اداره جنگ با ارتش جمهوري اسلامي ايران بوده است لذا در پايان چند سطر نيز از دلايل وفاداري و فداکاري ارتش آورده ام اميد که مقبول خداوند واقع شود.

جنگ ازديدگاه دانشمندان
 

-در اينجا به تعاريفي از جنگ از ديدگاه نوابغ و انديشمندان نظامي، جامعه شناسان سياسي ـ سياسيون، استراتژيستها و حکما مي پردازم، اين تعاريف يا مستقيماً تعريف از جنگ است يا غير مستقيم، البته هر کدام در جامعيت يا در مانعيت نقائصي دارند.
-جنگ حقيقت هميشگي تاريخ است و صلح تنها يک متارکه موقت جنگ است، پس جنگ اصل است و صلح فرع.
-جنگ يعني کسب قدرت و براي کسب و اعمال قدرت بايد جنگيد.
-جنگ درگيري مسلحانه دو يا چند حکومت براي دسترسي به خواسته هاي مشروع يک طرف و نامشروع طرف ديگر است.
-جنگ درگيري مسلحانه دو جمعيت است براي اهداف و خواسته هاي قدرتي که خود را برتر مي داند.
-جنگ تحميل اراده سياسي يک کشور به کشور يا کشورهاي ديگر با استفاده از قوه قهريه است.
-جنگ وسيله اي قدرتمند براي اعمال سياست است.
-جنگ درگيري مسلحانه دو يا چند حکومت يا مردمي بر عليه حکومت و يا مردمي ديگر به منظور شراکت، تغيير، حذف و يا تصاحب قدرت است.
-جنگ دنباله سياست است با ابزاري ديگر.
-جنگ تجلي سياست است و سياست نيز قوه تدبير و تيزهوشي نيروها در جهت گيري به سمتي خاص، بنابراين جنگ ابزار سياست محسوب مي شود يا به بيان ديگر جنگ دستاويز سياست است.
-وقتي که حيات ملي و امنيت ملي کشوري را خطري جدي تهديد نمايد و همه راهها در رفع تهديد بلا اثر باشد مبارزه مسلحانه يا جنگ براي حفظ حيات ملي اجتناب ناپذير است پس جنگ مبارزه مسلحانه آخرين روش گريز ناپذير براي حفظ حيات ملي است.
-جنگ براي گسترش فضاي حياتي ضروري است و صلح اکتفا کردن به زندگي در فضاي محدود است.
-جنگ اعمال قانون تنازع بقاست که قوي براي بقاء حياتش مي ستيزد و ضعيف يا نابود مي شود و يا براي بقاء در زير سلطه قوي تن به صلح مي دهد و حمايت او را جلب مي کند.
جنگ عملي است قهرآميز و با ابزار قهرآميز که دو يا چند گروه طرفين آن هستند و به منظور کشتن، نابود کردن و يا تسليم نمودن طرف مقابل صورت مي گيرد و حداقل يکي از طرفين داراي اهداف، سازمان و آموزش به اين منظور است.
-جنگ ريسک کردن بر سر زندگي انسانهاست.
-جنگ مشروع مبارزه براي دفاع از حق مبتني بر فطرت، عقل و دين است و ستيز براي اميال نفساني و شيطاني خلاف فطرت و عقل و دين و جنگ نامشروع است.
-جنگ مبارزه با وسائل مشروع مختلف براي اهداف مشروع که حفظ جان و مال و ناموس خود و ديگر انسانهايي است که مورد طمع نامشروع قرار گرفته اند.
-جنگ نبرد دو يا چند ملت است به صورت مسلحانه با يکديگر که هم او را نمي شناسند و نمي دانند براي چه با هم دشمني مي کنند. براي اهداف دو يا چند انسان که همديگر را مي شناسند و مي دانند براي چه باهم دشمني مي کنند.
-آنچه صلح مي اندوزد، جنگ بر باد مي دهد و آنچه را که جنگ پيروز بدست مي آورد در صلح دست نيافتني است يعني جنگي که حاصلش پيروزي و صلح پايدار باشد وسيله رسيدن به دست نيافتني ها است.
-جنگ يک مکانيسم تعديل و تصفيه است که مي تواند تعادل بين سياست و صلح را برقرار نمايد.
اگر دقت کنيم بعضي از تعاريف مبناي حقوقي دارند بعضي سياسي و تعدادي از بار مادي برخوردارند و تعدادي معنوي؛ در تعدادي جغرافيا و در تعدادي دولت ملت اساس کاراست. در شماري از تعاريف اهداف و کيفيت ملاک تعريف است و در شماري سازمان و آموزش، در مواردي نوع ابزار قهريه و در مواردي شدت قهر مورد نظر است و... و البته تعاريف ديگري از جنگ وجود دارد که براي پرهيز از اطاله بحث ازذکرآنان خودداري شده ولي تعاريف مذکور اهم تعاريف و در حقيقت دربرگيرنده تمام جوانب مد نظر در جنگ هاست که آورده شده است و نهايت اينکه مشکل بتوان به يک تعريف جامع، مانع و کوتاه از جنگ دست يافت و اين امر هر روز با پيچيده تر شدن جوامع، اشکال جديد و گوناگون قدرت و ورود ابزار و تکنولوژي غير قهر آميز ولي با نتيجه قهرآميز و يا با نتيجه اي که جنگ هاي قهرآميز به آن منتج مي شود مثل جنگ سايبرنتيک، رسانه اي و در نتيجه آنها انقلاب با کودتاي مخملي، مشکل تر مي گردد طوري که اميد نمي رود در آينده نزديک بتوان به يک تعريف جهان شمول از جنگ دست يافت.

انواع جنگ از ديد دانشمندان و نوابغ نظامي
 

در اينجا به تعدادي از اقسام و انواع جنگ در زير اشاره مي نمائيم.(البته طرح هر کدام از اقسام و انواع انشاءالله در کتابي ديگرآورده خواهد شد)
تقسيم بندي از نظر مسلحانه يا غير مسلحانه بودن جنگ :
1-جنگ سرد
2-جنگ گرم
2-تقسيم بندي از نظر درون مرز يا بيرون مرز کشور (تقسيم بندي از نظر جنگ با حکومت خود يا با ديگر حکومت ها ) :
1-داخلي
2-خارجي
3-تقسيم بندي از نظر تعداد کشورهاي درگير در جنگ :
1-محلي
2-منطقه اي
3-جهاني
4-تقسيم بندي از نظر زمان :
1-سريع
2-کوتاه مدت
3-بلند مدت
5-تقسيم بندي از نظر سلاح :
1-محدود (متعارف )
2-نا محدود (غير متعارف )
6-تقسيم بندي از نظر وسعت ارضي و اهداف مورد نظر در جنگ :
1-تاکتيکي
2-نيمه گسترده
3-گسترده
7-تقسيم بندي از نظر توازن توانايي هاي مادي و تکنيکي و تاکتيکي دو طرف جنگ :
1-جنگ متقارن
2-جنگ نا متقارن
8-تقسيم بندي از نظر شيوه جنگ يا عناصر رزمنده :
1-جنگ منظم
2-جنگ نا منظم (چريکي )
9-تقسيم بندي از نظر قدمت روشهاي جنگ :
1-جنگ سنتي
2-جنگ اقتضائي
3-جنگ مدرن
10-تقسيم بندي از نظر نقش آموزش و سازمان در جنگ :
1-جنگ کلاسيک
2-جنگ غير کلاسيک
11-تقسيم بندي از نظر اقدام فيزيکي :
1-جنگ نرم
2-جنگ سخت
12-تقسيم بندي از نظر داشتن طرح و برنامه براي جنگ :
1-جنگ طراحي شده
2-جنگ بدون برنامه (شورش ها و انقلاب ها )
13-تقسيم بندي از نظر تقدم اقدام :
1-تهاجمي
2-تدافعي
14-تقسيم بندي از نظر انگيزه ميل به جنگجويي :
1-جنگ با انگيزه ملي
2-جنگ با انگيزه اعتقادي
3-جنگ با انگيزه انقلابي
که البته هرکدام از انگيزه هاي بالا مي تواند با ديگري همراه باشد
15-تقسيم بندي جنگ داخلي در مقابله با حکومت حاکم :
1-انقلابي
2-کودتا
3-مبارزه منفي
16-تقسيم بندي جنگ درون يک کشور بدون برخورد با حکومت :
1-حزبي
2-استاني (يا ايالتي )
3-قبيله اي يا قومي
4-مذهبي

17-تقسيم بندي از نظر قدرت و نفوذ سامانه هاي الکترونيکي و رايانه اي (به دليل جديد بودن اين تقسيم بندي توضيح کوتاهي براي دو نوع آن ارائه شده است )
 

1-جنگ سايبرنتيک (Cyber Warfare) :
حمله به مغز شبکه ارتباط و کنترل سامانه در مراکز نظامي و ملي يک کشوري که آموزش با رايانه هدايت مي شود.
2-جنگ الکترونيک :
حمله به مغز کنترل و فرماندهي تاکتيکي و صحنه عمليات نظامي
3-جنگ ضد جنگ الکترونيک :
مقابله با جنگ هاي الکترونيک
18-تقسيم بندي از نظر ميزان تلفات خودي و دشمن (به دليل جديد بودن اين تقسيم بندي توضيح کوتاهي براي انواع آن ارائه شده است ).
1-جنگ (يا عمليات ) صفر کشته يا تلفات صفر (Zero Death) :
کاهش تلفات نيروي خودي با استفاده از توانمندي هاي برتر نظامي، تا مشروعيت جنگ در افکارعمومي خودي لطمه نخورد.
2-جنگ پاک (Clear War ) :
بدون وارد کردن تلفات سنگين به دشمن و با حداقل تلفات و خسارات به غير نظاميان، با دقت در عمل و هدف قرار دادن نقاط حياتي و حساس او را وادار به تسليم نماييم تا مشروعيت جنگ در افکار عمومي جهان يا کشور هدف جريحه دار نشود
3-جنگ رايج (معمول ) :
هر ميزان و هرگونه تلفاتي متناسب با نوع سلاح قابل پذيرش بوده و يا اينکه ميزان و تفکيک اهداف و تلفات قابل کنترل و پيش بيني نيست.
19-تقسيم بندي از نظر تطور تاريخي در نوع سلاح و آرايش و نحوه جنگيدن :
-جنگ هاي بدوي : بدون ابزار يا با ابزار اوليه طبيعي مثل چوب، استخوان و سنگ و يا ابزارمصنوعي ساده از قبيل شمشير و گرز و کمان و سپر.
-جنگ هاي نسل اول : که اولين نسل از جنگ هاي جديد است و جنگ هاي جديد از زماني است که سلاح هاي آتشين اختراع مي گردد. در نسل اول جنگ هاي جديد، توپخانه در جلو و پياده به صورت خطي پشت آن حرکت مي کرده، مثل جنگ هاي ناپلئون.
-جنگ نسل دوم : که خصيصه اين جنگ تغيير در نحوه آرايش تاکتيکي صحنه جنگ است و در آن پياده به ستون در جلو و توپخانه پشت سر با قدرت آتش زياد و يگان هاي هوايي و زرهي با حداکثر قدرت آتش، جنگ را پشتيباني مي نمايند. مثل جنگ جهاني دوم.
-جنگ نسل سوم : که در آن از سلاح هاي هوشمند استفاده مي شود. مثل جنگ آمريکا و عراق.
-جنگ نسل چهارم : که پيش بيني مي شود جنگ نرم و رايانه اي باشد، گونه اي که بدون کاربرد خشونت سخت، دشمن را بتوان تسليم اراده خود نمود و نهايت آن جنگ سايبري است.
-جنگ نسل پنجم : که مي توان به عنوان يک فريضه آن را چنين خلاصه نمود که جنگ هاي توأمان فضايي و سايبري خواهد بود.
20-تقسيم بندي از نظر شکل توليد ثروت يعني کار، ابزار کار و شيوه کار اقتصادي بشر (با توجه به جديد بودن انواع اين تقسيم بندي، شرح بسيار مختصري از هر کدام را در اينجا مي آورم )
1-جنگ بدوي : قبل از اسکان هاي دائمي بشر که زندگي انسان با شکار و استفاده از گياهان طبيعي تأمين مي شد.
2-جنگ موج اول : انقلاب کشاورزي باعث اسکان هاي دائمي مي گرديد و در نتيجه دولت شهرها ايجاد شد و مازاد کشاورزي خانوار براي دولت شهرها قدرت را به همراه داشت و توسعه سرزمين دولت شهرها جنگ هاي موج اول را در ارتش هاي کوچک داوطلب و سپس منظم و بزرگتر با همان ابزار از نوع کار کشاورزي مثل تبر، شمشير، نيزه و... ايجاد نمود.
3-جنگ موج دوم : اين نوع جنگ با انقلاب صنعتي که شيوه تأمين زندگي انسان ها را دگرگون ساخت آغاز گرديد. توليد انبوه در اقتصاد، نابودي انبوه در جنگ و ارتش هاي انبوه و صنعتي کردن مرگ را در پي داشت. جنگ جهاني اول و دوم از اين نوع است.
4-جنگ موج سوم : شکل تازه توليد ثروت که توليد گزينشي و سفارشي و هوشمند را جايگزين توليد انبوه کرد موج سوم جنگ را هم ايجاد نمود. مي توان گفت اين جنگ با جنگ خليج فارس در سال 1991 جلوه خويش را
نمودار ساخت. به قول الوين تافلر نويسنده کتاب جنگ و ضد جنگ در طول تاريخ شيوه جنگيدن زنان و مردان بازتابي بوده است از شيوه کارشان.

در هر صورت مباني جنگ موج سومي چنين است :
 

عوامل توليد، ارزش هاي نا ملموس، انبوه زدائي، کارغير مستقيم (کار يقه سفيدها )، نوآوري، مقياس، سازماندهي در مرزهاي غير ملي، انسجام پست ها، زير ساخت هاي الکترونيکي، شتاب و سرعت.
توجه داشته باشيم که اين همان تقسيم بندي از نظر تطور تاريخي است ليکن از منظر ابزار و شيوه توليد و کار اقتصادي نه از زاويه نگاه به شيوه و ابزار و سلاح جنگي.
البته جنگ خارج از بعد نظامي صرف، تقسيمات ديگري دارد که مواقعي جنبه نظامي را هم دارا است :
مثل جنگ اقتصادي ـ جنگ مذهبي ـ جنگ تبليغاتي ـ جنگ اطلاعاتي ـ جنگ الکترونيکي ـ جنگ ديپلماتيک ـ جنگ تکنولوژيکي ـ جنگ مادي ـ جنگ معنوي که البته شايد بهتر باشد اين پسوندها را در بعضي موارد دلايل جنگهاي نظامي و يا در مواردي شيوه ها و يا ابزاري براي جنگ نظامي بدانيم ولي به هرحال اصطلاح و يا عنوان جنگ به آنها هم داده شده است.
در اينجا ياد آوري اين نکته ضروري است که هر کدام از مباني تقسيم فوق و هر کدام از انواع، خود تعاريف مختلف و بعضاً تقسيماتي را نيز دارا هستند که از شرح و بسط آنها بدليل کم حجم کردن مطلب پرهيز کرده ام.
منبع: کلیاتی از جنگ و مواردی از دفاع مقدس، ناصر آراسته ، انتشارات ایران سبز ،1389



 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.