آوازهاي سرزمين وحي

تلاوت آهنگين قرآن آن قدر جذاب و دلنشين است که در کمتر از سه قرن اين هنر دنيايي از زيبايي و ظرافت به مسلمانان هديه کرده خدا نکند اين يکي هم برايمان تکراري شود، مثل همه تکراري هاي ديگر. آن هم براي ما که عادت کرده ايم آن را توي قبرستان و مراسم ختم بشنويم يا دم غروب که دلمان يک
شنبه، 5 شهريور 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
آوازهاي سرزمين وحي

آوازهاي سرزمين وحي
آوازهاي سرزمين وحي


 

نويسنده: علي همائي نژاد




 
تلاوت آهنگين قرآن آن قدر جذاب و دلنشين است که در کمتر از سه قرن اين هنر دنيايي از زيبايي و ظرافت به مسلمانان هديه کرده
خدا نکند اين يکي هم برايمان تکراري شود، مثل همه تکراري هاي ديگر. آن هم براي ما که عادت کرده ايم آن را توي قبرستان و مراسم ختم بشنويم يا دم غروب که دلمان يک جوري است و حال و حوصله گوش کردن هيچ چيز را نداريم.
خدا نکند آن قدر صداي عبدالباسط را باربط و بي ربط، شنيده باشيم که ديگر شنيدش حسي به مان ندهد و اصلاً حواسمان نباشد که همين آدم با يک قرائت، 90 نفر را مسلمان کرده است. يا احساس کنيم که مصطفي اسماعيل، خيلي خوب مي خواند! فقط به خاطر اين که نمي فهميم چه مي خواند. قرائت قرآن، يک فن است. يک هنر، نقطه اوج تلاقي هنر موسيقي و مذهب. و براي آن که بشود از آن لذت برد، بايد کمي درباره اش دانست.
اين که شيوه امروزي از کجا آمده، چه ربطي به موسيقي دارد، چه کساني در پيشرفت اش مؤثر بوده اند و ما ايراني ها که هم در موسيقي سابقه درخشان داريم، و هم در علوم قرآني، جايمان دراين عرصه کجاست؟
عرب هاي صدر اسلام در فصاحت و بلاغت و شعر و شاعري، يد طولاني داشته اند و کلي هم ادعايشان مي شده. به همين خاطر هم معجزه پيامبراسلام، کتاب بوده تا روي دست همه شان بلند شود و دستگيرشان بشود که خيلي عددي نيستند! اما در زمينه موسيقي و آواز، ادعايي نداشته اند و نمي توانسته اند هم که داشته باشند. چون موسيقي آنان در «حدي» (با تلفظ حُدا) خلاصه مي شده. يعني همان آوازي که براي شترها مي خواندند تا راه بروند.
مي گويند همين هم از آن جا به وجود آمد که چوپانان گله اي در اثر خوردن تازيانه از اربابش فريادي کشيد و گله پراکنده شد. بعد خودش آواي «ايداه وايداه» سرداد و گله دورش جمع شدند و اين شد منشأ حدي خواني.

ايراني ها موسيقي دان
 

در عوض، سابقه موسيقي در ايران به دوره پيشداديان و حدود 3500 سال قبل از ميلاد برمي گردد. البته تا دوره مادها که خطوط و نشانه هاي به جا مانده شان نشان مي دهد اشرافشان اهل و فسانه هاي بوده اند، کسي چيز زيادي درباره اش نمي داند.
از آن به بعد هم ايراني ها روز به روز در موسيقي پيشرفت داشته اند، تا جايي که حتي در دوره ساسانيان، دربار ايران، وزير موسيقي داشته.
بعضي ها مي گويند زماني که معماران ايراني، خانه کعبه را بازسازي مي کردند، ساز و آوازشان هم به راه بوده. عرب ها هم خوششان آمده و ازآن ها ياد گرفته اند.
بعضي ها هم مي گويند موسيقي را ابتدا اسراي ايراني در مکه و مدينه مي خواندند و به مرور به اعراب ياد دادند. آن ها هم موسيقي ايراني را با موسيقي شام و روم و حجاز ترکيب کردند و براي خواندن شعرهايشان استفاده کردند.
به هر حال، اين ايراني ها بوده اند که موسيقي را ياد عرب ها داده اند.

قرآن خواندن اولين ها
 

وقتي قرآن نازل مي شد، پيامبر اکرم در حفظ امانت وحي و شيوه قرائت صحيح قرآن، دقت زيادي مي کردند. غير از اين، در ابتدا کساني که اهل ساز و آواز و بزم و رقص بودند، معمولاً تمايلي به دين و حواشي آن نداشتند. در مقابل، کساني هم که دنبال قرائت و حفظ قرآن بودند، چيزي از الحان و نغمه هاي موسيقي نمي دانستند و تازه چه بسا خيلي هايشان سواد خواندن و نوشتن هم نداشتند. با اين اوصاف، طبيعي است که قرائت قاريان اوليه هم- که آيات را بعد از نزول، مستقيماً از خود پيامبر مي شنيدند- فقط تقليد محض از پيامبر با همان دقت و وسواس بوده است. چون در آن دوران، صحت قرائت به زيبايي ارائه آن، ارجحيت داشت. تا سال ها بعد هم همين که قاريان، نسل به نسل قرآن را به ديگران ياد مي دادند، وضع همين طور بود و بيشتر جنبه درست خواندن قرآن در نظر گرفته مي شد.
وقتي در زمان خليفه سوم، قرآن جمع آوري و تدوين شد و رسم الخط واحدي براي آن انتخاب شد. قاريان مختلف به همراه اين قرآن هاي مکتوب به شهرها و سرزمين هاي مختلف سفر کردند تا قرآن را به مردم اين سرزمين ياد بدهند. اين اتفاق باعث شد که قرآئت قرآن، تحت تاثير لهجه ها و لحن هاي گوناگون محلي قرار گيرد و کم کم، اين تاثيرات آشکار شود.
در همين دوره، قاريان مشهور چهارده گانه ظهور کردند که هر کدام در منطقه اي و سرزميني به آموزش قرائت قرآن مشغول بودند و شاگرداني از زير دستشان بيرون آمدند که خودشان استادان بزرگي شدند. اما چون سند قابل شنيدن از صداي آن ها وجود ندارد، از شيوه قرائت شان چيز زيادي نمي دانيم و آن چه از قرآن خواندن آن ها در دست است، بيشتر، تعريف هاي جزئي است.
اين ماجرا مربوط به حول و حوش قرن 4 هجري است و از آن زمان تا قرن 12، اتفاق خاصي در عرصه قرائت قرآن نيفتاده است.

تحول اساسي
 

اما زماني که دستگاه هاي صوتي به وجود آمد و چاپ هاي متعدد و متنوعي از قرآن در دسترس همه مسلمانان قرار گرفت، شرايط براي فعاليت در زمينه قرائت قرآن، مهياتر شد. آن موقع بود که افراد هر قوم و طايفه اي با ديد فرهنگي و بومي خودشان به قرائت و مفاهيم قرآن نگاه کردند و هر کدام با لهجه و شيوه بيان خودشان به قرائت قرآن پرداختند. مسلماً اقوام عرب زبان به خاطر تسلطي که بر معناي قرآن داشتند، در اين زمينه خيلي مؤثر و فعال تر بودند. به خصوص آن که در مواجهه با فرهنگ هاي کشورهاي غير عرب، الحان و نغمه هاي آن ها را ياد گرفتند و در قرائت هايشان به کار بردند.
در اين بين، کشور مصر، چند سر و گردن بالاتر از تمام کشورهاي اسلامي ديگر است. آن قدر که به جرأت مي گويند تمام جهان اسلام، زيبايي تلاوت و قرائت امروزشان را مديون قاريان مصري هستند.

رد پاي صوفيان
 

اما ابتکار ونوآوري در قرائت قرآن کريم از جهات بسياري مرهون صوفيان و دراويش در خانقاه ها و منازل و معابد و موبدان زرتشتي است. اين فرقه ها معتقد بودند از طريق موسيقي و نغمات موزون مي توان سريع تر به خالق رسيد و روح را به آرامش رساند و دراين طريقت تا حدود زيادي هم موفق بوده اند. دراويش و صوفيان در زمان هاي خاصي، مراسم مناجات و دعا برپا مي کردند که با ريتم و آهنگ و صوت و لحن خاصي همراه بود.
خيلي از موسيقي دانان هم اهل همين فرقه ها و محافل بوده اند و بعد از آشنا شدن با فرهنگ اسلامي، دانسته هاي هنري خود را در اين زمينه به کار گرفتند.
برخي ازاستادان اوليه قرائت قرآن به سبک امروزي، در اين مجالس، تواشيح وابتهال و مدايح نبوي را با صوت و لحني زيبا مي خواندند. رفته رفته اين فن به قرائت قرآن نيز کشيده شد.
آن چه مسلم است، سير تکامل اين رشته هنري- مذهبي مثل تمام رشته هاي هنري و علمي ديگر، وامدار استاداني است که هر کدام، بخشي ازاين هنر را تکميل کرده و به ديگران منتقل کرده اند.

قرائت قران در ايران
 

هرچند قبل از انقلاب هم اساتيدي در زمينه قرائت قرآن در ايران ظهور کرده بودند، اما دوران شکوفايي اين هنر در ايران، مربوط به بعد از انقلاب است.
تأکيد خاص رهبر انقلاب، برگزاري منظم مسابقات بين المللي حفظ و قرائت در تهران، دعوت مکرر هر ساله از قاريان مشهور مصري و قرائت ايشان در محافل عمومي، و نشر و تکثير نوار قرائت استادان بزرگ، زمينه رشد اين فن را در ميان علاقه مندان مستعد ايراني فراهم کرده است. تا جايي که به دفعات، قاريان ايراني را در رتبه هاي برتر مسابقات بين المللي ديده ايم.
در هرحال، آينده روشني براي هنر قرائت قرآن در کشور ما انتظار مي رود. به ويژه آن که بسياري از نغمات قرائت قرآن، برگرفته از نغمات اصيل ايراني است.

سير تکامل اين رشته، وامدار استاداني است که هر کدام، بخشي از اين هنر را تکميل کرده و به ديگران منتقل کرده اند
 

اين گروه دست نيافتني
 

نويسنده: مسعود مطيع
تعدادشان خيلي زياد نيست. اما ظهور هر کدامشان آغاز يک نهضت و موجب يک جهش بزرگ در اين هنر آسماني است و ديگران همه دنباله رو راه آنان بوده اند.
به اسم هاي اين صفحه خليل الحصري، محمود علي البنا، کامل يوسف و شعيشع را هم اضافه کنيد.

پيشگامان
 

استاد احمد ندا: تقريباً کسي در اين که او اولين کسي بود که قرائت به شيوه امروزي را پايه ريزي کرده است، ترديد ندارد. شيوه قرآن خواندن استاد ندا به قدري جديد و نو بود که در ميان عامه مردم، بحث بر سر اين بود که آيا اين گونه خواندن قرآن، حرام است يا حلال! چون تا قبل از او تواشيح خوانان و مديحه خوانان با صداي خشک و خشن و بدون انعطاف، به اصطلاح خودشان آواز خواني مذهبي مي کردند.
استاد علي محمود: بعد از درگذشت شيخ ندا تا مدت ها کسي نبود که بتواند جاي او را بگيرد. تا اين که قاري نابينايي به نام «علي محمود» پيدا شد. او با موسيقي شرقي، آشنا بود و يکي از موسيقي دانان بزرگ عرب به نام «محمد عبدالوهاب»، تمام آهنگ هاي خود را بانظر و راهنمايي شيخ علي محمود ساخته است.
شيخ علي محمود، شاگردان زيادي داشته است. از جمله «طه الفشني» که ابتهال «حب الحسين» او را اکثراً شنيده ايم.
استاد محمد رفعت: شيخ علي محمود، روزي از شنيدن صداي خوش کودکي، آن قدر گريه کرد که از حال رفت و وقتي فهميد که اين کودک، نابينا است، از آينده روشن او خبر داد. «شيخ محمد رفعت» که بعدها به «امام القراء» مشهور شد، به قدري در فن قرائت قرآن پيش رفت که شهرتش از استاد علي محمود و احمد ندا هم بالاتر رفت. مي گويند يک افسر کانادايي با شنيدن صداي او مريدش شده و اسلام آورده است. اين را هم بد نيست بدانيد که «استاد عبدالباسط» از مقلدين سبک شيخ رفعت است.
يک عنوان خيلي جالب هم براي صداي او گذاشته بودند: «قيثاره السماء» يعني گيتار آسمان!

قاريان عصر جديد
 

استاد مصطفي اسماعيل: به جرأت مي توان ادعا کرد که مصطفي اسماعيل، خاتم قراء است. قبل از مصطفي کسي نبود که بتواند علم قرائت و تلاوت قرآن را به اين حد از اوج برساند و بعد از او نيز تا به حال، کسي در حد و حدود او ظاهر نشده است و در واقع، مصطفي اسماعيل، دايره المعارفي بي نظير از هنر قرائت قرآن است. بسيار سخت است که بخواهيم از بين تلاوت هاي اين استاد، نمونه اي معرفي کنيم، شنيدن داستان هاي زيباي قرآني با تلاوت بي مانند و بي بديل استاد، خالي از لطف نيست و با شنيدن اين تلاوت، حسي به شنونده دست مي دهد که گويي در زمان وقوع آن داستان بوده و وقايع را از نزديک مي ديده است. تلاوت سوره هاي مريم و يوسف او همين تاثير را دارند.
تلاوت دو سوره فاطر و حاقه هم مجموعه کاملي از آموزش صوت و لحن است. تلاوت معروف حجرات و قاف، يکي از تلاوت هايي است که استاد، آن را بيش از 70 بار در مکان ها و زمان ها و سنين مختلف اجرا کرده و هر بار، نکته جديدي به آن افزوده است و الحان بسيار نابي درآن شنيده مي شود.
استاد محمد صديق منشاوي: منشاوي داراي صدايي دلنشين و داراي حزن است و تلاوت هايش در اوج استواري صوت و لحن است و تبديل هاي کم نظير از نغمه اي به نغمه ديگر را در حد اوج اجرا مي کند. گويي که ديگر، بهتر از آن وجود ندارد.
اگر مي خواهيد به منشاوي علاقه مند شويد و از شنيدن تلاوتي ما فوق استاندارد لذت ببريد، حتماً تلاوت سوره هاي قاف و رحمان را گوش دهيد و به نحوه ورود به نغمات آن توجه کنيد.
از تلاوت هاي ديگر استاد مي توان به سوره حشر و سوره مومنون او اشاره نمود.

استاد عبدالباسط:

اغراق نيست اگر بگوييم عبدالباسط محمدعبدالصمد، معروف ترين استاد قرائت قرآن در سراسر دنياست و مسلماني نيست که صداي جذاب و گيراي او را نشنيده باد. ميزان جهر حروف (ايجاد صوت، هنگام تلفظ حروف) در تلاوت هاي استاد عبدالباسط، معيار مناسبي براي آموزش است. تقريباً تمامي تلاوت هاي او زيباست و همگان آن را شنيده اند. از معروف ترين و زيباترين تلاوت هاي او، سوره مريم است.

استاد شحات محمدانور: صداي استاد شحات براي عامه مردم بسيار جذاب است و به آن ها آرامش مي دهد. يکي از تلاوت هاي خوب او که درايران اجرا شده است و فيلم آن هم موجود مي باشد، سوره مائده است.
 

استاد محمدالليثي:

اگر اين اسم به گوشتان آشنا نيست و ترجيح مي دهيد حتي الامکان تلاوت هاي قاريان ذکر شده در بالا را گوش دهيد، توصيه مي کنيم فرصت را از دست ندهيد و تا ماه مبارک رمضان تمام نشده است، نوار تلاوت ملکوتي سوره آل عمران استاد الليثي را که در ايران خوانده است، تهيه کنيد و قبل از افطار گوش کنيد تا به اوج عظمت آيات ربناي آخر سوره آل عمران پي ببريد. مطمئناً خوشتان خواهد آمد.

استاد راغب مصطفي غلوش:

غلوش را مي توان يکي از اساتيد مسلم در نحوه استفاده از تجهيزات صوتي دانست. البته نبايد از نحوه اجراي نغماتش هم صرف نظر کرد. به طور مثال، سوره کهف او يکي از بهترين هاي تلاوت در بحث آموزش نغمات، خصوصاً دستگاه رست است.

استاد عبدالمنعم طوخي:

اگر با شنيدن اسم طوخي، همان استادي به ذهنتان مي آيد که امسال در مسابقات بين المللي قرآن در ايران حضور داشت، اشتباه کرده ايد. اين فقط يک شباهت اسمي است. با شنيدن سوره مريم او شايد مثل من به اين نتيجه برسيد که صدايي زيباتر از صداي او در قرائت قرآن تا به حال وجود نداشته است و نخواهد داشت. حتي اگر يکي از طرفداران پر و پا قرص عبدالباسط يا منشاوي باشيد.

پنجاه سال بيش از نهضت جديد در ايران نمي گذرد اما رشد ما بسيار چشمگير بوده است
 

ما رتبه دوم جهان هستيم
 

استاد سيدمحسن موسوي بلده، داور 52 ساله مسابقات بين المللي قرآن و مؤلف پرفروش ترين کتاب تجويد تاريخ ايران «حليه القرآن»، فيزيوتراپيست است و درست يک روز قبل از گفت و گو با ما بازنشسته شده. از سال 50 به دستوراستادش محمدتقي مروت، تدريس قرآن را آغاز کرده و تا امروز هم ادامه داده است.
از او کمي درباره قرائت قرآن در مصر، و بيشتر راجع به کشور خودمان ايران پرسيديم و براي اين که بابت حذف گفته هايش به خاطر کمبود جا، کمتر حسرت بخوريم، سؤال ها را حذف کرديم و جواب ها را خلاصه.
*مصر از نظر زيبايي و «هنر» قرائت قرآن، برتر از ساير کشورهاي اسلامي است. اما اين به آن معني نيست که «علم» قرائت قرآن هم در انحصار مصري ها باشد. هرچند در علم قرائت هم بسيار متخصص هستند.
* پايه گذار علم قرائت قرآن، دانشمندان شيعه بوده اند، به ويژه ايراني ها. اما متأسفانه در طول زمان از اين علم دور شده اند.
* خود مصري ها معتقدند حدود 10 نفر نابغه در تاريخ قرائت قرآن، در مصر ظهور کرده اند وهنوز کسي به پايشان نرسيده. تقريباً بعد از «استاد شحات» استاد صاحب سبکي ظهور نکرده است.
نهضت جديد قرائت قرآن در ايران از نظر هنري و رعايت تجويد و لحن عربي که به پيروي از قاريان مصري صورت مي گيرد، مربوط به حداکثر 50 سال پيش است.
* «شيخ صلاح الصاوي» مبارز مصري که قبل از انقلاب در ايران ادبيات عرب تدريس مي کرد و در محافل مختلف، به همراه قاريان مصري حضور داشته است، معتقد است پايه گذار نهضت جديد قرائت قرآن در مصر «شيخ محمد رفعت» و در ايران «استاد محمدتقي مروت» بوده است.
* از نظر سني، پيشکسوت تر از استاد مروت که نقش مؤثري هم در اين نهضت، به خصوص از لحاظ تجويد و علم قرائت داشته است، «استاد مولايي» است. بيشتر ما، يعني نسل دوم استادان قرآن، از شاگردان اين دو استاد بزرگ بوده ايم.
* استاد مروت، اولين قاري ايراني است که قبل از انقلاب در مسابقات بين المللي مالزي (معتبرترين و قديمي ترين مسابقات قرائت در جهان) مقام اول را کسب کرده است. او جزو اولين استاداني است که قرائتش در راديو تلويزيون ايران، در قبل از انقلاب پخش مي شده.
* در دهه 40 که استاد مروت مطرح شد، نوارهاي اساتيد مصري هم وارد ايران شد. ايشان هم از طريق همين نوارها با قرائت مصري آشنا شدند. کم کم توسط ايشان و شاگردان شان، لحن استادان مصري در ايران رواج يافت. اين بود که تا قبل از انقلاب از نظر قرائت قرآن، به رتبه خوبي رسيده بوديم و نفرات ممتاز جهاني داشتيم.
* حدود 7 سال قبل از پيروزي انقلاب، پاي قاريان مصري هم به ايران باز شد. از اولين قاريان مصري که به ايران دعوت شدند، استاد محمد طوخي و استاد ابوزيد بودند. از آن به بعد تقريباً هر سال، استادان قرائت مصري به ايران مي آمدند؛ مانند استاد مغربي، استاد نقشبندي و استاد شعيشع. اين باعث شد که قاريان ايراني با خود قاريان مصري هم آشنا شوند.
* از عوامل مؤثر در پيشرفت قرائت قرآن در ايران، علاوه بر جلسه داري و شاگردپروري، اين بود که بعد از کسب مقام اول توسط استاد مروت در مالزي، ايراني ها هر سال در مسابقات مالزي که آن زمان تنها مسابقات بين المللي بود، شرکت مي کردند و معمولاً هم مقامي پايين تر از چهارم نمي آوردند.
* آقاي سلطاني، باني مؤسسه دارالتحفيظ قرآن کريم تهران، در سال 56 مسابقه برگزار کرد تا تعدادي از قاريان ايراني را به عربستان ببرد. حدود 20 نفر از سنين مختلف به عربستان رفتيم. ابتدا اجازه نمي دادند که ما جلسه قرآن برگزار کنيم. اما بعد، اتفاقاتي افتاد که جريان را تغيير داد و حتي قرائت نوجوانان ما را در برنامه کودک راديو عربستان پخش کردند. اين سفر، منشأ اعزام هر ساله قاريان ايراني به کشورهاي عربي شد که تا به امروز هم ادامه دارد.
* اولين حرکت قرآني بعد از انقلاب، اعزام حدود 10 نفر قاريان به حج سال 58 بود. بعد ازآن، قاريان ايراني هر سال به حج مي روند و چند سالي است که در ماه رمضان هم به ساير کشورها اعزام مي شوند.
* اعتقاد دارم بعد از انقلاب، سير نهضت قرآن با سرعت خيلي بيشتري رشد کرد. هم از نظر کميت و هم از نظر کيفيت.
* دوران بعد از پيروزي انقلاب را مي توان به دو مرحله تقسيم کرد. از شروع انقلاب تا آمدن قاريان مصري به ايران، و از آن زمان تا به امروز. در مرحله اول، صدا و سيما باعث شد که چهره و صداي قاريان ايراني شناخته شود و اين فن در تمام شهرها مطرح شود. در مرحله دوم که از حدود سال 70 شروع شد، با آمدن قاريان مصري که اولين آن ها استادان غلوش و بسيوني بودند، سطح قرائت کشور از نظر فني و هنر قرائت، ناگهان متحول شد.
* بايد بپذيريم که فاصله مصر با ديگر کشورهاي اسلامي، بسيار زياد است. اما مي توانيم ادعا کنيم که سطح قرائت قرآن ايران، بعد از مصر از ساير کشورهاي ديگر برتر است. اين را خود مصري ها هم تأييد مي کنند گرچه کشورهاي آسياي جنوب شرقي از لحاظ لحن بسيار پيشرفت داشته اند اما در مجموع لحن و تجويد ايران در رتبه دوم جهان است.
* قاريان ايراني از مرحله تقليد گذشته اند و وارد مرحله تلفيق سبک قاريان مختلف مصري شده اند.
* تقليد و تأثيرپذيري ايراني ها از مصري ها با «استاد عبدالباسط» شروع شد. بعد از او «استاد منشاوي» و بعد هم «استاد مصطفي اسماعيل» به شکل خيلي وسيع؛ تا اين که بعد از آمدن «استاد شحات» به ايران، سبک او تا حد زيادي سبک هاي قبلي را تحت الشعاع قرار داد؛ به نحوي که اکثر قاريان ايراني در حال حاضر، اسير سبک او شده اند و نمي توانند از آن خارج شوند.
* رشد سطحي، يعني رشد آماري بحث قرائت قرآن، رويکرد نسل جوان کم شده. اما کيفيت، همچنان رو به رشد است. يعني آن هايي که مي خوانند، خوب مي خوانند.
* مسابقات قرآن ايران از سال 60 شروع شد و اقبال کشورهاي ديگر به آن، رو به افزايش است. بعد از مسابقات مالزي، مي توان آن را حتي در رتبه دوم دانست. از نظر عدم محدوديت سني، نسبت به مسابقات عربستان و امارات برتري دارد و از نظر موضوعات مسابقه، حتي از مسابقات مالزي هم که فقط در زمينه قرائت است، گسترده تر است.
* ادعا مي کنيم دقت داوري در ايران، قابل مقايسه با هيچ کشوري نيست. همين موضوع است که تجويد ايراني ها را در جهان اسلام متمايز مي کند. حتي بعضي داوران که از کشورهاي ديگر هستند، در اجراي آئين نامه داوري ما دچار مشکل مي شوند.
از پيشگامان، غير از استاد مروت و استاد مولايي، از نام استاد اربابي هم نمي توان گذشت.
* از نسل دوم قاريان ايراني، مي توان از استاداني چون: صحاف، خواجوي، خدام حسيني، حاجي شريف، فروزان، ابوالقاسمي، صلح جو و مرحوم غفاري نام برد.
* نسل سوم استادان هم، پورزرگري، قصري زاده، سيدحسين موسوي، ميرداماد، پرهيزگار، محمودي، منصوري، ربيعيان و ... هستند.
* بشر به هنر، اعتقاد و حتي احتياج دارد. خود قرآن از نظر ادبي يک هنر است و توصيه هم شده که با لحن زيبا خوانده شود. توصيه نمي کنم که موسيقي هاي ديگر را گوش نکنيد، بلکه مي گويم که در کنار آن به عنوان يک موسيقي، و حتي در ابتدا نه براي شنيدن آيات، به قرائت قرآن گوش کنيد تا ببينيد که چه زيبايي هايي در آن هست.

در قرائت قرآن هر دسته از الحان به خوان آيات خاصي اختصاص دارد
 

نغمه هاي لاهوتي
 

مي گويند: «لحن، کمال گفتار است.» علماي فن قرائت به مرور زمان متوجه شدند که آيات قرآن با توجه به دوري ونزديکي معنايشان، داراي ريتم و آهنگ خاصي هستند. نتيجه آن شد که الحان را دسته بندي کردند و به هر دسته، «مقام» يا «دستگاه» گفتند.
اين را هم بد نيست، بدانيد که در هر مقام، سه مرحله لحني اصلي دارد: قرار، جواب و جواب الجواب.

مقام بيات
 

وسيع ترين مقام در قرائت قرآن است و گوشه هاي بسياري دارد. به همين دليل، قبل و بعد و حتي بين مقام هاي ديگر، قابل اجرا است. اين مقام از آهنگ هاي قديمي ايراني است و رکن اصلي قرائت به شمار مي رود. آن را «ام المقامات» مي گويند.
معمولاً قرائت با اين مقام آغاز مي شود و زمينه اجراي مقامات ديگر است.
وقار، عظمت، تسلط و سنگيني را القا مي کند و آرامش همراه با غم مي آورد. اين مقام براي اجراي دعاهاي قرآني، حکايات و اندرزها به کار مي رود.
نمونه: آل عمران، 171 به بعد/ استاد مصطفي اسماعيل

رست يا راست
 

بعد از بيات، از کامل ترين مقام ها است و «ملک المقامات» ناميده مي شود. مي گويند قدمت آن به زمان حضرت آدم برمي گردد.
اثر آن، برانگيختن حس مردانگي، جسارت و حرکت به سمت کشف حقيقت است و در آياتي که داراي تأکيد و تحکم و امر است، استفاده مي شود. هر چند قابليت تعميم به انواع حالات مفهومي را دارد.
نمونه: آيات ابتداي سوره شمس/ استاد عبدالباسط

مقام عجم و چهارگاه
 

بعضي اين دو مقام را يکي مي دانند و بعضي آن ها را از هم جدا مي کنند.
اثر اين مقام، ايجاد شور و شوق جواني است و درآياتي با مضامين خدا، بهشت، توبه، معجزات پيامبران، دعا و درخواست، و حرکت و مبارزه به کار مي رود.
نمونه: ضحي، 11- انشراح، 1/ استاد عبدالباسط

مقام نهاوند
 

مقام بسيار زيبايي است که متعادل و قابل انعطاف است. ماهيتي لطيف و منعطف از نظر لحني دارد. نه خيلي خشن است و نه خيلي خفيف و بيشتر در بيان داستان هاي قرآني به کار مي رود.
نمونه: بقره، 250/ استاد مصطفي اسماعيل

مقام سه گاه
 

زادگاهش آذربايجان است. به مرور، رنگ و بوي عربي گرفته و يکي از مقامات اصلي قرائت قرآن است. آن را نگين مقامات مي دانند. برانگيزاننده حس محبت و عشق و سوز دل است و در آياتي با مفاهيم عشق، وعده الهي، بشارت، مغفرت، صفات مومنان، پيروي و اجابت دعا به کار مي رود.
نمونه: فاطر، 14 و 15 /استاد مصطفي اسماعيل

مقام صبا
 

مجموعه اي از نغمات حزين است که گذشته از دست داده را به تصوير مي کشد و ما را به خويشتن خويش دعوت مي کند. در آياتي با موضوع عبرت از حوادث گذشتگان، مقايسه عاقبت نيک مؤمنان و سرانجام بد گناهکاران، دعا و توبه و پشيماني و ذکر نعمت ها و آيات الهي به کار مي رود.
نمونه: قيامت، 14 و 15/ استاد عبدالباسط

مقام حجاز
 

اثر آن، شور و شعف همراه با احساسات عالي و حزين و دعوت به يکپارچگي و اتحاد و آرزو براي سعادت بشر است. از اين مقام، در آياتي که مربوط به بشارت و انذار، نعمت هاي خداوند، تذکر و يادآوري، امر و توصيه، خلقت جهان هستي و موجودات هستند، استفاده مي شود.
نمونه: حشر، 21/ استاد عبدالباسط

اولين آموزشگاه قرائت قرآن
 

احتمالاً نام «شيخ عبده الحامولي» را نشنيده ايد. اين استاد موسيقي، هم عصر شيخ احمدندا بوده است.
اگرچه در قرائت قرآن به پاي استاد ندا نمي رسد، اما به عقيده اکثريت، او اولين کسي بود که به صورت رسمي و کلاسيک، آموزشکده اي را براي آموزش قرائت قرآن تأسيس کرد و شاگرداني را تربيت نمود که ابتدا کار خود را از تواشيح و مدايح و ابتهال شروع کردند.
بعد ها توسط استاد مصطفي اسماعيل، شيخ رفعت، شيخ شعيشع، محمد صديق منشاوي، خليل الحصري و محمد سلامه هم مدارسي مشابه برپا شد. يکي از مهم ترين مراکز آموزشي فنون قرائت در دانشگاه الازهر مصر است که دوره هاي متعددي در زمينه هاي مختلف علوم قرآني برگزار مي کند.
منبع:نشريه همشهري جوان، شماره 42.




 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما