شيوه قرآن در انتقال پيام به مخاطب (1)
چكيده
واژه هاي كليدي
مقدمه
دايره اين موضوع شامل علوم تفسير، علوم اجتماعي، روان شناسي و علوم ارتباطات و تاريخ است اما در اين مقاله به دليل محدوديت ها فقط وارد بُعد تاريخي و تا حدودي علوم ارتباطات مي شود، به اين صورت كه ابتدا به معرفي مخاطبان قرآن در عصر نزول از بعد تاريخ پرداخته و پس از آن به بيان شيوه هايي كه قرآن براي پيام رساني برگزيده مي پردازد؛ سپس ويژگي هاي پيام هاي قرآني را بيان مي كند.
از آن جا كه تا به حال در اين موضوع و با اين عنوان تحقيقي به دست نيامده، لازم مي نمود در اين زمينه تحقيقي هر چند ناچيز، انجام گيرد تا بتواند در شناخت قرآن گامي برداشته باشد و از آن گذشته الگويي در انتقال پيام و پيام رساني معرفي كرده باشد. اين پژوهش با جستجو در كتاب هايي كه اميد مي رفت مطلبي در اين باره براي گفتن داشته باشند شكل گرفته و بيشترين متن مورد استفاده خود قرآن كريم بوده است و سعي شده است كه به سه سؤال اصلي پاسخ داده شود و آن اين كه مخاطبان قرآن كريم چه كساني هستند، شيوه اي كه قرآن بدان پيام رساني مي كند چيست؟ و ويژگي هاي اين پيام ها چيست؟ اميد است كه مورد توجه امام عصر ارواحنا فداه قرار گيرد.
فصل اول مخاطبان قرآن در عصر نزول
الف- مشركان
قرآن كريم در سطح وسيعي با شرك روبه رو بوده و رسالت داشته با صالحان افكار و عقايد شرك آلود ارتباط برقرار نمايد، تا آنان را از انحرافي كه در مسير توحيد ايجاد كرده بودند نجات داده به طريق مستقيم حق برگرداند.
ب- كافران اهل كتاب
1- يهوديان
از برخوردهايي كه قرآن كريم با يهوديان به ويژه در سوره هاي مدني دارد، چنين بر مي آيد كه حضور آن ها در يثرب، زيادتر از مناطق ديگر بوده است، يعقوبي مي گويد: « مناطق يهودي نشين، بيشتر همان منطقه يثرب و يمن بوده است». ابن قتيبه نيز نقل مي كند كه يهوديت بيشتر در قبيله حمير و كنانه و بني حارث ابن كعب و كنده، بوده است؛ از برخي منابع نيز به دست مي آيد كه گروه هايي از اوس و خزرج به علت هم نشيني با يهود در محله خيبر و بني قريظه يهودي شدند هم چنان كه تعدادي از بني حارث ابن كعب و عده اي از قبيله غسان و جذام نيز يهودي شدند. (4)
قرآن كريم نزديك ترين مدرك معتبري است كه وضع ديني و فكري آن ها را بيان كرده است: يهوديان كساني هستند كه به خاطر منافع شخصي شرايع خود را كنار گذاشته اند، به بعضي عمل مي نمايند و به بعضي ديگر عمل نمي كنند.(5) با اين كه آن ها به سوي گناه و تجاوز از حدود خدا و خوردن حرام مي شتابند، علماي رباني و احبار، آن ها را از گفتار گناه و خوردن حرام (سحت) باز نمي دارند « وَتَرَى كَثِيرًا مِّنْهُمْ يُسَارِعُونَ فِي الإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ لَوْلاَ يَنْهَاهُمُ الرَّبَّانِيُّونَ وَالأَحْبَارُ عَن قَوْلِهِمُ الإِثْمَ وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا كَانُواْ يَصْنَعُونَ» (6)؛ يهود با اخبارشان رشوه مي گيرند و حرام خواري مي كنند، بسياري از احبار و رهبان اموال مردم را به باطل مي خورند و مردم را از راه خدا باز مي دارند. هم چنين قرآن كريم آنان را اين گونه معرفي مي كند: آن ها در اعتقادات خود به شرك گرائيده و عزير را فرزند خدا مي دانند، اعتقاد آنان نسبت به احبار و رهبان نيز به شرك مي گرايد.(7) يهود در برخورد با كلمات حق، آن ها را از مجراي اصلي خود خارج مي كند،(8) به خدا دروغ مي بندد،(9) حق را كتمان كرده و به مريم(سلام الله عليها) تهمت مي زند.(10) با آنان كه ربا خواري براي آنان تحريم شده است، در ميانشان رواج دارد؛ قرآن كريم مهم ترين خصيصه يهود را پيمان شكني مي داند.(11) پيمان شكني يهود تا جايي است كه وقتي مروان حكم را نزد علي(ع) آوردند تا با امام(ع) بيعت كند، آن حضرت را در پيمان شكني به يهوديان همانند كرد(12)؛ اين تشبيه از آن جهت بود كه مهم ترين خصلت يهود، پيمان شكني بوده و هست؛ بعدها يهوديان بارها با پيامبر اعظم(ص) معاهده بسته و آن را زير پا گذاشتند، امروزه نيز صهيونيست هاي يهودي اسرائيل در پيمان شكني زبانزد مردم جهان هستند.
2- مسيحيان
قرآن كريم از يك طرف روحيه حق پذيري آنان را ستوده و در مقابل يهود كه از دشمنان سرسخت مسلمانان بودند، مسيحيان را از نزديك ترين دوستان آنان معرفي مي كند، اما از سوي ديگر آن ها را نيز همانند يهوديان تخطئه مي كند و به سبب تثليث و اعتقادي كه نسبت به حضرت مسيح(ع) دارند آن ها را كافر مي شمارد(14). برخورد صريح پيامبر با مسيحيان، تنها همان داستان مباهله است كه در كتب تاريخ اسلام درباره آن سخن گفته شده است؛ قرارهاي چندي نيز با قبايل مسيحي شمال امضا شده است، هم چنان كه در ميان نامه هاي پيامبر اعظم(ص) به سران كشورها چند نامه به قيصر روم و اسقف بزرگ موجود است. (15)
ج- منافقان
به طور كلي همه كساني كه ظاهراًً عبارات قرآن را مي پذيرند، لكن روان شناسي يا جامعه شناسي، اقتصاد و يا مديريت اسلام را زير سؤال مي برند، در فرهنگ قرآن كريم جزء اين گروهند؛ امروزه منافقان كساني هستند كه به غرب رو مي آورند. در نظام و جامعه اسلامي كار شكني كرده و بسياري از مواضع آن را تخطئه مي كنند و يا اين كه ديد اسلام نسبت به حجاب، زن، ارث زن و مسائل ديگر را رد مي كنند، همه اين ها در مسير شوم و ذلت بار حركت مي كنند كه غير از راه اسلام است و چه در صدر اسلام و چه بعدها بيشترين خطر از ناحيه همين گروه متوجه اسلام و جامعه اسلام بوده است (17)
د- مؤمنان
(وَالَّذِينَ آمَنُواْ وَهَاجَرُواْ وَجَاهَدُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَالَّذِينَ آوَواْ وَّنَصَرُواْ أُولَئِكَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا لَّهُم مَّغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ)؛(19) آنان كه ايمان آوردند و هجرت كردند و در راه خدا جهاد نمودند و آن ها كه پناه دادند و ياري كردند، آنانند كه به راستي مومن اند و برايشان مغفرت و روزي كريمانه خواهد بود. تربيت اين گروه بزرگ ترين دستاورد تلاش انبياء(ع) در طول تاريخ بوده و قرآن كريم نيز همين هدف را دنبال مي كند و با اين گروه ارتباط مداوم و قوي تر دارد.
پي نوشت ها :
1- رسول جعفريان، سيره رسول خدا(ص)، ص 189.
2- سوره جاثيه(45)، آيه 24.
3- سيد ابوالحسن حسيني، ادياني، پژوهش در تاريخ پيامبراسلام(ص)، ص 58.
4- رسول جعفريان، سيره رسول خدا(ص)، ص 201.
5- سوره بقره(2)، آيه 85.
6- سوره مائده(5)، آيه 63-62.
7- همان، آيه 31-30.
8- سوره مائده(5)، آيه 41.
9- سوره بقره(2)، آيه 79 و سوره آل عمران(3)،آيه 78.
10- سوره نساء(4)، آيه 156.
11- سوره بقره(2)، آيه 83 و سوره انفال.
12- نهج البلاغه، خطبه 73، ص 123.
13- رسول جعفريان، همان، ص205.
14- سوره مائده(5)، آيات 17/73/72، سوره نساء(4)، آيه 171، سوره توبه(9) آيه 30.
15- رسول جعفريان، همان، ص206.
16- سوره منافقون(63) آيات 8-1، سوره نساء(4)، آيات 139-138.
17- ولي اللّه تقي پور فر، پژوهشي پيرامون تدبر در قرآن، ص 63.
18- سوره انفال(8)، آيات 2-4.
19- همان، آيه 74.