فمينيسم(3)

قوانين و مقررات وضع شده در هر کشور تأثير گرفته از مباني حاکم بر آن جامعه است. کنوانسيون نيز در کشورهاي غربي تدوين گشته است و مباني فکري حاکم بر اين کشورها تفکرات اومانيستي و ليبراليستي است پس مسلم است که قوانين کنوانسيون تأثير پذيرفته از اين تفکرات است که اين تفکرات و قوانين با مباني کشورهاي اسلامي در تعارض است. که برخي از اين تعارضات محتوايي عبارتند از:
دوشنبه، 18 مهر 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
فمينيسم(3)

فمينيسم(3)
فمينيسم(3)


 

نويسنده:محمود كريمي شروداني
منبع : اختصاصي راسخون



 

مخالفت کنوانسيون با اعلاميه ي حقوق بشر اسلامي

قوانين و مقررات وضع شده در هر کشور تأثير گرفته از مباني حاکم بر آن جامعه است. کنوانسيون نيز در کشورهاي غربي تدوين گشته است و مباني فکري حاکم بر اين کشورها تفکرات اومانيستي و ليبراليستي است پس مسلم است که قوانين کنوانسيون تأثير پذيرفته از اين تفکرات است که اين تفکرات و قوانين با مباني کشورهاي اسلامي در تعارض است. که برخي از اين تعارضات محتوايي عبارتند از:
در ماده ي 14 کنوانسيون آمده است که دولت هاي عضو موظفند امکان شرکت در کليه ي فعاليت هاي جامعه را براي زنان مساوي با مردان فراهم سازند. در صورتي که در اعلاميه ي حقوق بشر اسلامي هر چند زنان مجاز به شرکت در فعاليت هاي اجتماعي هستند، ولي برخي فعاليت هاي اجتماعي اساساً غيرمجاز شناخته شده و زنان و مردان از آن منع شده اند.
در ماده ي 11 کنوانسيون آمده است که زنان مانند مردان مي توانند آزادانه شغل و حرفه ي خود را انتخاب کنند. در صورتي که در ماده ي 13 اعلاميه ي حقوق بشر اسلامي آمده است که هر انساني در انتخاب کار شايسته آزاد است به طوري که مصلحت خود و جامعه بر آورده شود. هم چنين از ديدگاه اسلامي براي بهبود وضعيت زنان فقط احقاق حقوق مادي کافي نيست، بلکه اين حق زنان است که به جز منافع دنيوي از منافع اخروي بهره مند شوند.
در ماده ي 13 کنوانسيون عنوان شده است که زنان مانند مردان حق شرکت در رشته هاي مختلف ورزشي و کليه ي زمينه هاي فرهنگي را دارد ولي در اعلاميه ي حقوق بشر اسلامي براي حفظ سلامت اخلاقي فرد برخي از رشته هاي ورزشي و شيوه هاي انجام آن منع شده است. مثلاً رقص به خاطر وجود مشکلات فرهنگي و يا شنا در محيط مختلط زن و مرد به خاطر سلامت اخلاقي و جسماني منع شده است.
هم چنين در کنوانسيون آمده است که تربيت فرزندان بر عهده ي پدر و مادر و جامعه است و مادر تنها وظيفه ي زايمان دارد در صورتي که از ديدگاه اسلامي هر چند نقش پدر و جامعه را ناديده نمي گيرد ولي نقش مادري را در تربيت فرزندان بسيار مهم مي داند. و بواسطه ي همين وظيفه و مسئوليت مادران را از حقوق ويژه اي برخوردار مي کند.
يکي ديگر از اين تعارضات اين است که کنوانسيون دولت ها را موظف کرده است تا براي زنان و مردان رفاه ايجاد کنند و تأکيد زيادي بر حقوق زنان در اشتغال و رفاه اقتصادي دارد، در صورتي که يک بار هم بر حقوق معنوي و اخلاقي زنان اشاره نکرده است. در صورتي که در علاميه حقوق بشر اسلامي در رابطه با حقوق معنوي افراد آمده است: « براي تحقق اموري که در شريعت جاودان اسلامي آمده، از جمله پاسداري از دين، جان، خرد، ناموس، مال، نسل و ديگر امتيازات چون جامعيت و ميانه روي در کليه مواضع و احکام؛ اين شريعت، معنويات و ماديات را با هم درآويخت و عقل و قلب را هماهنگ ساخت و ميان حقوق و وظايف موازنه بوجود آورد و بين حرمت فرد و مصلحت عمومي تلفيقاتي بوجود آورد و معيارهاي قسط را ميان طرف هاي ذي ربط بيان کرد تا اينکه طغيان و زياني نباشد.
نکته ي مهم ديگر اين است که در کنوانسيون تأکيد شديدي بر استقلال زنان دارد و مجاز مي داند که زن در يک شهر و مرد در شهر ديگر به صورت انفرادي زندگي کنند و هر يک از زوجين در انتخاب محل زندگي خود آزاد هستند. اما در اسلام با حفظ حقوق فردي، براي اعضاء خانواده قوانيني را جهت تحکيم پيوند روابط خانوادگي تنظيم کرده است که اين قوانين شامل: پرداخت نفقه زن و فرزندان توسط شوهر يا پدر، لزوم رعايت طرفيني حقوق جنسي شوهر و زن، پرداخت مهريه، وجوب احترام به پدر و مادر و... .
مواردي که ذکر شده تنها تعدادي از تعارضات کنوانسيون با اعلاميه ي حقوق بشر اسلامي بود بلکه اين تعارضات و اختلافات در جاي جاي متن کنوانسيون به چشم مي خورد.

اجراي کنوانسيون مدافع حقوق زنان يا نقض کننده ي آن

در اين بخش به توضيح نقض حقوق زنان و کودکان در برخي از کشورهاي عضو کنوانسيون مي پردازيم.
انگلستان
برخي از موارد نقض حقوق زنان در اين کشور عبارتند از:
- آمار زنان زنداني در اين کشور رو به افزايش است و قابل توجه است که اکثر اين زنان به دلايل جزئي مانند عدم پرداخت مجوز استفاده از تلويزيون در زندان به سر مي برند.
- در اين کشور خشونت هاي خانگي و جنسي عليه زنان و هم چنين قاچاق زنان و دختران هم چنان ادامه دارد.
- زنان در گروه هاي نژادي در جوامع مهاجرتي از تبعيضاتي در خصوص دسترسي به آموزش، اشتغال و... رنج مي برند.
- آمار سقط جنين و هم چنين نوزادان مرده به دنيا رو به افزايش است. ميزان زناني که به افسردگي و بيماري هاي رواني مبتلا هستند بسيار بالا بوده و در ميان زنان مهاجر آسيايي بالاترين موارد خودکشي و خودآزاري مشاهده مي گردد.
هم چنين طبق گزارشاتي که در سال 2008 ميلادي توسط کميته ي حقوق کودکان اعلام شد، مواردي از نقض حقوق کودکان به شرح زير است:
- بي توجهي نسبت به کودکان و خشونت و بدرفتاري با آنان در کانون خانواده
- افزايش ميزان مصرف مشروبات الکلي و مواد مخدر در ميان نوجوانان
- قانوني بودن تنبيهات بدني در خانه، مدرسه و مؤسسات اسکان کودکان به طوري که آثار اين تنبيهات بر روي بدن بعضي از کودکان قابل مشاهده است: چرا که بعضي از پدران يا مادران معتاد در حالت خماري به جان کودکان خود مي افتند و حتي با سيگار بدن آنها را مي سوزانند.
- هم چنين فقر در بسياري از خانواده هاي اين کشور باعث شده است بسياري از کودکان نتوانند تحت آموزش قرار بگيرند.
هلند
- خشونت خانوادگي در هلند رواج زيادي دارد به طوري که طي يک تحقيق، 40 درصد هلندي ها اعلام کردند که تحت خشونت قرار دارند. در اين خشونت هاي خانوادگي زنان و مردان مورد خشونت واقع مي شوند اما اين خشونت در مردان در سنين پايين رخ مي دهد در حالي که زنان تا سنين بالا از اين معضل رنج مي برند. معمولا 80 درصد موارد خشونت نسبت به زنان، توسط مردان صورت مي گيرد.
- در سال هاي اخير رفتارهاي پرخطر و روابط جنسي ميان نوجوانان گسترده تر شده و بارداري هاي ناخواسته و بيماري هاي جنسي افزايش يافته است. هم چنين يک بررسي نشان مي دهد که در نيروي پليس اين کشور، فرهنگي که به نيروهاي مذکور اجازه اعمال خشونت جنسي نسبت به همکاران مؤنث را مي دهد وجود دارد.
- هم چنين در اين کشور زنان از نظر اشتغال مشکلات بسيار زيادي دارند. مثلاً مشاهدات نشان مي دهد که حقوق و دستمزد زنان در اين کشور نسبت به مردان کمتر است به طوري که در سال 2005 دستمزد زنان به 73 درصد از دستمزد مردان با کار يکسان رسيد. هم چنين تعداد زناني که در اين کشور در مشاغل مهم به کار گرفته شده اند، بسيار کم است. و مشکل عدم پيشرفت شغلي زنان نه تنها در اين کشور به چشم مي خورد، بلکه در بسياري از کشورهاي اروپايي ديده مي شود و زنان با وجود اين که توانايي پيشرفت را دارند چنين اجازه اي به آنان داده نمي شود.
در مورد نقض حقوق کودکان در اين کشور مي توان به موارد زير اشاره کرد:
- بررسي ها نشان مي دهد آمار هرزه نگاري از کودکان در سال هاي اخير رو به افزايش است به طوري که 30 درصد از کودکاني که در کانون هاي اصلاح و تربيت به سر مي برند يا شاهد خشونت جنسي در خانواده بوده اند و يا خود قرباني آن شده اند.
- آمار کودکان مجرم که به زندان محکوم شده اند، رو به افزايش است.
- برخي از پرنسل پزشکي به زندگي نوزاداني که با ناهنجاريهاي جديد متولد مي شوند خاتمه مي دهند که اين خود نگران کننده است.
- هم چنين اطلاعات نگران کننده اي که در خصوص تصميم دادگاه لاهه مبني بر صدور مجوز فعاليت براي هم جنس گرايان که کاهش سن رضايت جنسي از 16سال به 12سال را تقاضا کرده است وجود دارد.
البته در بسياري از کشورهاي ديگر اتحاديه اروپا چنين وضعي حاکم است که مي توان به کشورهاي از قبيل؛ اتريش، آلمان، ايتاليا، بلژيک، دانمارک، سوئد، سوئيس، فرانسه، فنلاند و يونان اشاره کرد. که اين کشورها وضعيتي مشابه آن چه در انگلستان و هلند بيان شد را دارند.

شخصيت زنان در اسلام

دين اسلام کاملترين و آخرين دين است. لذا بايد پاسخ گوي نيازهاي انسان در تمامي زمينه ها و در تمامي دوران باشد. از اين جهت دين اسلام تمامي جنبه هاي زندگي فردي و اجتماعي را مورد نظر قرار داده و تمامي انسانها را اعم از زن و مرد مورد خطاب قرار مي دهد.
يکي از اين جنبه هاي زندگي شخصيت و حقوق زن در خانواده و اجتماع است که اسلام به طور کامل آن را بيان کرده است.
هم چنين تاريخ نشان مي دهد در دوران جاهليت عربستان كه زنان و دختران را مايه ننگ خود ميدانستند و زنده به گور كردن دختران امري طبيعي و جايز بود؛ اسلام چگونه به مبارزه با اين تفكرات برخواست و براي زن و شخصيت او چه جايگاه بلندي را در نظر گرفت كه اين گونه آموزه ها در رفتار پيامبر با همسرانشان و هم چنين در رفتار با دخترشان حضرت زهرا به خوبي روشن است .
در زير برخي از حقوق زنان در خانواده و اجتماع به طور خلاصه بيان شده است :
1- بهره مندي از ارزش هاي يکسان : در اسلام زن و مرد در کسب ارزش هايي مانند؛ ايمان، صداقت، عمل صالح و... يکسان هستند. که در آيات زير صدق اين گفته بيان مي شود:
- «من عمل صالحا من ذکر او انثي و هو مؤمن فلنحيينه حياه طيبه و لنجزينهم اجرهم باحسن ما کانوا يعملون» (نحل /97) ( هر کس - از زن و مرد - کاري شايسته کند و با ايمان باشد، قطعاً او را به حياتي پاک زنده خواهيم داشت و به چنين کساني بر پايه ي بهترين کاري که انجام مي دادند پاداش خواهيم داد.)
همان گونه که در آيه مشخص است خداوند وعده داده است که هر کس کاري نيکي انجام دهد به او پاداش داده مي شود و فرقي ميان زن و مرد نيست.
- روزي ام سلمه خدمت پيامبر (ص) آمد و عرض کرد در قرآن از جهاد و فداکاري مردان زياد صحبت شده است آيا در مورد زنان هم چنين است؟ که در پاسخ به اين سؤال اين آيه نازل شد.
«فاستجاب لهم ربهم اني لا اضيع عمل عامل منکم من ذکر او انثي بعضکم من بعض فالذين هاجروا و اخرجوا من ديارهم و اوذوا في سبيلي و قاتلوا و قتلوا لا کفرن عنهم سيئاتهم و لادخلنهم جنات تجري من تحتها الانهار تواباً من عندالله والله عنده حسن الثواب» (آل عمران/195)
(پس پروردگارشان به آنان پاسخ داد که من عمل نيکوي هيچ عمل کننده اي از شما را - مرد باشد يا زن- تباه نمي کنم و پاداش آن را به طور کامل به شما مي دهم. شما همه از يکديگريد و هيچ کدام بر ديگري برتري نداريد؛ پس کساني که هجرت کرده و به خاطر ايمانشان از ديار خود بيرون رانده شده و در راه من آزار ديده و کساني که جنگيده و کشته شده اند، حتماً گناهانشان را مي زدايم و آنان را به بوستان هايي پوشيده از درختان که از زير آن ها نهرها روان است درمي آورم. اين پاداش آنهاست، پاداشي از جانب خدا؛ و خداست که پاداش نيکو نزد اوست.)
پس همان گونه که بيان شد خداوند براي زنان مانند مردان پاداش نيکو قرار داده و هيچ يک را بر ديگري برتر قرار نداده است.
2- يکساني زن و مرد در اصل آفرينش: از نظر قرآن انسان در اصل آفرينش از هويت يکساني برخوردار است در حقيقت زنان و مردان داراي هويت انساني يکساني هستند.
«هوالذي خلقکم من نفس واحده و جعل منها زوجها ليسکن اليها» (اعراف/189)
(خداست آنکه شما را از نفس واحدي آفريد و همسرش را از نوع او قرار داد تا در کنارش بيارامد)
همان گونه که در اين آيه مشخص است خداوند مي فرمايد شما را از نفسي واحد آفريدم يعني در آفرينش تفاوتي ميان زن و مرد نيست. و هدف از خلقت زنان را مانند مردان بندگي و اطاعت خدا اعلام مي کند تا بتواند راه کمال را طي کنند.
«و ما خلقت الجن و الانس الا ليعبدون» (ذاريات/56) (من جنيان و آدميان را جز براي اين که مرا بپرستند نيافريدم ) خداوند در اين آيه هدف خلقت آدميان را پرستش خودش باين مي کند و در خطاب قرار دادن انسان از کلمه «انس» استفاده شده است که هيچ تفاوتي ميان زنان و مردان نيست.
هم چنين هنگامي که خداوند آدم و حوا را آفريد به آنان دستور داد که به هر دوي آنان سجده کنند پس خداوند انسانيت اعم از زن و مرد را مسجود ملائک قرار داده است.
«و اذ قال ربک للملائکه اني خالق بشراً من صلصال من حمأ مسنون فاذا سويته و نفخت فيه من روحي فقعوا له ساجدين فسجد الملائکه کلهم اجمعون» (حجر /30 - 28)
(و ياد کن زماني را که پروردگار تو به فرشتگان گفت: من از گلي خشکيده که از آن گلي سياه و بد بو و دگرگون شده است بشري خواهم آفريد. پس وقتي او را درست اندام ساختم و از روح خود در او دميدم، به خاک بيفتيد و او را سجده کنيد. پس فرشتگان همگي سجده کردند.) طبق نظر علامه طباطبايي فرشتگان به حضرت آدم سجده کردند اما اين سجده به خاطر خصوصيت خاص شخصيتش نبوده، بلکه از اين باب بوده که آدم نمونه کامل انسانيت بود و در حقيقت از طرف تمام افراد انسان به منزله ي نماينده بوده است؛ پس سجده ملائکه بر جميع افراد انسان است.
«و قلنا يا آدم اسکن انت و زوجک الجنه و کلا منها رغداً حيث شئتما و لا تقربا هذه الشجره فتکونا من الظالمين فازلهما الشيطان عنها و اخر جهما مما کانا فيه» (بقره/36- 35)
(و گفتيم: اي آدم، تو و همسرت در اين بهشت سکونت کنيد و از نعمت هاي آن، از هر کجا خواستيد، به خوشي بخوريد، ولي به اين درخت نزديک نشويد و از آن نخوريد که کساني خواهيد بود که بر خويشتن ستم کرده و رنج و سختي را بر خود روا داشته ايد. اما شيطان آن دو را با ترغيبشان به آن درخت به لغزش انداخت و از نعمت هايي که در آن بودند بيرونشان کرد.)
همان گونه که در اين آيات بيان شده است زن و مرد هر دو مورد خطاب الهي واقع شده اند و سپس هر دوي آن ها فريب خوردند و سپس هر دوي آنها از بهشت رانده شدند و سپس هر دو توبه کردند و سپس هر دو آمرزيده شدند. پس به خوبي روشن است که خداوند بين زن و مرد هيچ تفاوتي قائل نشده است. و همان گونه كه در اين آيه مشخص است حوا نقشي در فريب خوردن آدم نداشته است بلكه هردو آن ها فريب شيطان را خورده اند . پس آن چه كه در برخي از آموزه هاي تحريف شده بيان شده است كه حوا باعث فريب خوردن آدم شده است و لايق تحقير است در اين آيه مردود دانسته شده است . (البته نبايد از تفاوت هاي جسمي و روحي زنان و مردان که خداوند به سبب تفاوت در مسئوليت هايشان در آنها قائل شده است چشم پوشي کرد.)
«فأخرجها مما کانا فيه و قلنا اهبطوا بعضکم لبعض عدو و لکم في الارض مستقر و متاع الي حين» (و از نعمت هايي که در آن بودند بيرونشان کرد، و ما به آنان ( آدم و حوا و ابليس) گفتيم: فرود آييد در حالي که دشمن يکديگر خواهيد بود، و در زمين تا روز مرگ آرامگاه و آسايش خواهد بود.) (بقره/36)
3- بهره مندي از شرايط يکسان براي پيشرفت در کمالات: خداوند انسان را موجودي ارزشمند و طالب کرامت آفريده است اما برخي را نسبت به برخي ديگر واجد کرامت بيشتري معرفي کرده است و معيار برتري را قوم، نژاد و جنسيت معرفي نکرده است، بلکه اين معيار را سه چيز عنوان کرده است؛ علم و دانش، تقوا و تلاش جهت ايجاد جامعه اي شايسته «ان اکرمکم عندالله اتقاکم» (حجرات/ 13) (همانا گرامي ترين شما نزد خداوند، با تقواترين شماست).
هم چنين خداوند در قرآن برخي از زنان را که اين معيارها را دارند معرفي مي کند و آنان را الگويي براي ديگر زنان و مردان معرفي مي کند. «ضرب الله مثلا للذين آمنوا امراه فرعون اذ قالت رب ابن لي عندک بيتا في الجنه و نجني من فرعون و عمله و نجني من القوم الظلمين و مريم ابنت عمران التي احصنت فرجها» (تحريم 12- 11)
(و خداوند براي کساني که ايمان آورده اند همسر فرعون را مثل آورده است، آن گاه که گفت: پروردگارا، براي من در جوار قرب خودت در بهشت خانه اي بنا کن و مرا از فرعون و کردارش رهايي بخش، و از اين مردم ستمگر نجاتم ده. و براي آنان مريم دختر عمران را نيز مثل آورده است، همان کسي که دامن خود را از آلودگي پاک نگه داشت.)
همان گونه که در آيات فوق ديده مي شود خداوند حضرت مريم و حضرت آسيه را تنها به دليل ايمان و تقوايشان بر ديگران برتري داده است پس در اسلام و در کسب فضايل هيچ گاه جنسيت مطرح نيست.

حقوق زنان در اسلام

خداوند خالق انسان ها است لذا بهتر و بيشتر از هر کسي به حالات انسان آگاهي دارد. پس مي تواند بهترين قوانين را براي انسانها وضع کند که هم باعث سعادت دنيوي و هم سعادت اخروي آن ها شود. لذا خداوند بوسيله قرآن و پيامبر و اهل بيت حقوق و مسئوليت انسان ها را به آن ها ابلاغ کرده است. که اين حقوق و مسئوليت ها براي زن و مرد در اکثر موارد يکسانند اما در موارد اندکي تفاوت هايي دارند. که اين تفاوت ها به دليل آن است که زنان از نظر جسماني و رواني با مردان متفاوت هستند و نظام عادلانه ي اسلامي اقتضا مي کند در شرايط متشابه قوانين مشابه و در شرايط متفاوت قوانين متفاوت وضع کند. مثلا چون مردان از قدرت جسماني بيشتري برخوردار هستند وظيفه کار در بيرون از منزل و امرار معاش با آن هاست و چون زنان از نظر عاطفي لطيف تر هستند. وظيفه ايجاد آرامش در خانه به عهده ي زن است.
لازم به ذکر است که زنان و مردان در 90 درصد از موارد متشابه اند اما در 10 درصد از موارد با هم تفاوت هايي دارند که در زير به بيان اين تفاوت ها مي پردازيم.

تفاوت زنان با مردان

در زير به بيان برخي از تفاوت هايي که وجود آن ها بين زنان و مردان بارز است مي پردازيم:
- معمولاً مردان اندام درشت تر و زنان اندام کوچک تري دارند.
- زنان بهتر از مردان مي توانند چند کار را با هم انجام بدهند و اين به خاطر ضخيم تر بودن کانال هاي ارتباطي بين دو نيمکره ي مغز زنان است.
- بلوغ جنسي در دختران معمولاً زودتر از پسران اتفاق مي افتد.
- هورمون هاي جنسي مردان با زنان متفاوت است. هورمون جنسي در مردان «تستسترون» است که باعث بروز صفات ثانويه جنسي مردانه مانند بم شدن صدا، روييدن مو در صورت، افزايش قدرت بدني و... مي گردد و هورمون جنسي در زنان «استروژن» و«پروژسترون» مي باشد که اين هورمون ها هم باعث بروز صفات ثانويه جنسي در زنان مي شود.
- کنترل زنان بر احساسات خود کمتر از مردان است.
- زنان بيشتر نياز به توجه و درک شدن دارند. در صورتي که مردان بيشتر نياز به پذيرفته شدن و تعريف و تمجيد دارند. مردان بيشتر دوست دارند تکيه گاهي براي زن خود باشند و در مقابل زنان دوست دارند به مردان خود تکيه کنند.
مواردي که ذکر شد بخشي از تفاوت هاي جنسيتي بين زنان و مردان است. البته همان گونه که قبلاً هم اشاره شد زنان و مردان در موارد بسياري شبيه به هم هستند بنابراين بايد در شرايط يکسان قوانين يکسان و در شرايط متفاوت قوانين متفاوت وضع کرد.
تفاوت هايي که در زنان و مردان وجود دارد از سر حکمت الهي بوده است. چرا که اين تفاوت ها باعث جذب زن و مرد به يکديگر و ازدواج آنان و تحکيم زندگي زناشويي آنان مي شود. و اسلام بنا به چنين دلايلي از ما مي خواهد که زنان ويژگي هاي زنانه ي خود را و مردان ويژگي هاي مردانه ي خود را حفظ کنند و اين که زنان خود را شبيه مردان يا مردان خود را شبيه زنان کنند را حرام دانسته است.
ادامه دارد



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما