تاريخچه پوشش در ايران (3)

زنان در اين دوره از انواع کلاه، چارقد، روسري سه گوش (لچک)، نوار، عرق چين، روسري توري، روبنده و چادر براي پوشش سر و بدن استفاده مي کردند کلاويخو مي نويسد: «خاتون بزرگ به چهره نقابي نازک و سفيد داشت بر روي سرش چيزي شبيه کلاه خود قرار داشت که از پارچه ي قرمز تهيه شده بود
سه‌شنبه، 8 آذر 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تاريخچه پوشش در ايران (3)

 تاريخچه پوشش در ايران (3)
تاريخچه پوشش در ايران (3)


 






 

پوشش در دوران ايخانيان
 

پوشش سر
 

زنان در اين دوره از انواع کلاه، چارقد، روسري سه گوش (لچک)، نوار، عرق چين، روسري توري، روبنده و چادر براي پوشش سر و بدن استفاده مي کردند کلاويخو مي نويسد: «خاتون بزرگ به چهره نقابي نازک و سفيد داشت بر روي سرش چيزي شبيه کلاه خود قرار داشت که از پارچه ي قرمز تهيه شده بود و در کنار آن بر روي شانه هايش افتاده بود . قسمت پشت کلاه، بلند و با مرواريدهايي گرانبها آرايش شده بود؛ علاوه بر آن با سنگ هاي گرانبها و لعل و بدخشان و فيروزه و غيره تزيين يافته بود.»
«استفاده از روبنده هاي شفاف و باشلق ها، روشي بود براي کاستن از پوشش هاي حجيم سر اما گاهي اوقات يک شال اضافي نشان داده شده، که به صورت دستمال گردن هاي سفيد يا رنگي در پشت سر بسته شده و تا پاها مي افتاد يا آنکه ظاهراً توسط يک قطعه منجوق يا جواهر در زير چانه محکم مي شد. بعضي وقت ها نيز نوعي روسري باد بزن شکل که ظاهراً در جلو گره مي خورد و سپس روي گردن مي افتاد ديده مي شود.» (تاريخ پوشاک اقوام ايراني، ص 397)

چادر
 

کلاويخو در جاي ديگر از سفرنامه اش اضافه مي کند که: «زنهاي شهري معمولا روي پوشيده اند و عجب آنکه چادر سفيد داشته اند و نقاب سياه؛ واقعا مثل ماه زير ميغ رفته اند...» (تاريخ پوشاک اقوام ايراني، ص 397)

روسري يا لچک
 

در بيشتر تصاوير باقي مانده از آن دوران انواع روسري کوچک و بزرگ با نوار يا تاجي همراه بود نوار بر روي روسري کوچک لچک مانند و تاج زير روسري بزرگ (مقنعه مانند)؛ و گاهي نيز کلاهي در زير يا روي لچک هاي سه گوش به کار برده مي شد.

مقنعه
 

در اين دوران مقنعه از پوشش هاي اصلي سر به شمار مي آمد مقنعه ها را نيز به شکل هاي گوناگوني مورد استفاده قرار مي دادند؛ با نوار يا بي نوار؛ با کلاه يا بدون کلاه؛ زنان روستايي نواري به دور آن مي بستند. (تاريخ پوشاک اقوام ايراني، ص 401)

تاريخچه پوشش در ايران (3)

پوشش در دوران صفويان
 

در زمان شاه عباس جز زنان بزرگان و رجال کشور که بسيار کم از خانه بيرون مي آمدند، زنان ساير طبقات در کوچه و بازار ديده مي شدند و حتي براي آنکه زنان هم از تماشاي چراغان و آتش بازي و جشن هاي شبانه محروم نمانند، ايشان را در اين گونه تفريحات وارد مي کردند و يک يا چند شب از چراغان آتش بازي ها را مخصوص زنان مي ساخت. (ص 82 کتاب حجاب اسارت يا آزادي؛ طيبه پارسا، پوشش زن در گستره تاريخ، انتشارت احسن الحديث، 1377، ص 71 تا 74) پيترو دلاواله، جهانگرد اروپايي، درباره ي شرکت زنان در شکارهاي شاهي مي نويسد. «شاه عباس گاه با زنان خود تنها به شکار مي رفت و در اين گونه شکارها، زنان با روي باز بر اسب مي نشستند و مانند مردان با تير و کمان و تفنگ به شکار مي پرداختند.»
چون زنان به هنگام سفر همراه شاه با روي باز و بدون حجاب بودند لذا مردان، مسير مرکب شاه و حرم را ترک و خواجگان آن جا را قرق مي کردند؛ و البته سزاي کسي که سر از اين امر مي پيچيد و در مسير خانم ها قرار مي گرفت اعدام بود؛ تارونيه و پيترو دولاواله در سفرنامه شان به اين مسئله اشاره کرده اند. (تاريخ پوشاک اقوام ايراني، ص 470)
زن ها در خلوت حرم، تن پوش هاي تنگ با يقه باز و بي آستين (دکولته) و چين دار که از زير آستين هاي بلند ديده مي شد، به تن مي کردند. (تاريخ پوشاک اقوام ايراني، ص 457)
لباس بيرون عبارت بود از يک چادر سفيد بلند که تا زمين مي رسيد و تمام اندام را مي پوشانيد که با روبنده ي سفيد يا نقابي سياه، بافته شده از موي اسب، هم حجب و حيا را مي رساند و هم تنکرّ را امکان پذير مي ساخت. (پوشاک در ايران زمين، ص 201)

روبنده
 

روبنده پارچه چهار گوشي (مستطيل دراز) بود که در بالاي پيشاني به کلاه يا روسري و يا چادر وصل مي شد و در محدوده چشم، شکافي افقي براي ديدن تعبيه مي کردند. زنان اين دوره صورت خود را با روبنده ها مي پوشانيدند.
در ظاهر، تن پوشهاي زنانه با هم تفاوتي نداشتند و آن چادر بود که سر تا پاي آنان را مي پوشاند. البته جنس چادرهاي آنان نيز متفاوت بود و بستگي به منصب همسرانشان داشت. (تاريخ پوشاک اقوام ايراني، ص 457)

چادر
 

«زنان براي خروج، چادر سفيد و بنفش بر سر مي کشيدند که سراسر بدن آن ها را مي پوشانيد. چادر را با قيطان يا بندي نگه مي داشتند.» (تاريخ پوشاک اقوام ايراني، ص 533)
اولئاريوس مي نويسد: «زنان سر خود را کاملا مي پوشانند و روي آن پارچه اي مي اندازند که روي شانه هاشان مي افتد و از جلو، گردن و گلو و سينه هاشان را مي پوشاند (مقنعه) و آنگاه که آهنگ بيرون رفتن مي کنند با چادر سفيد سراسر اندام خود را از سر تا پا مي پوشانند و رويشان را چنان زير نقاب پنهان مي دارند که جز مردمک چشمان چيزي ديده نمي شود. زنان ايراني چهار پوشش جداگانه دارند که از دو تاي آن ها در خانه و از دو تاي ديگر بيرون از خانه استفاده مي کنند.»
بايد توجه داشت که آنچه که در بيشتر سفرنامه ها به آن اشاره شده است پوشش چادر است البته نوعي مقنعه نيز رواج داشت که علاوه بر موها تا روي سينه را مي پوشاند. (تاريخ پوشاک اقوام ايراني، ص 470)

تاريخچه پوشش در ايران (3)

تاريخچه پوشش در ايران (3)

پوشش در دورا ن صفويان
لباسهاي اندروني
 

تاريخچه پوشش در ايران (3)

تاريخچه پوشش در ايران (3)

تاريخچه پوشش در ايران (3)

تاريخچه پوشش در ايران (3)

تاريخچه پوشش در ايران (3)

پوشش در دوران قاجاريه
 

لباس بيرون زنان، چادر سفيد با روبنده بود، همراه با شلوار گشاد (چاقچور) يا بدون شلوار. مع هذا تا نيمه هاي قرون مزبور، چادرهاي تيره تر به رنگ سياه يا آبي تيره و اغلب با گلدوزي طلايي استفاده مي شد. (پوشاک در ايران زمين، ص 220)
س. ج. و. بنجامين (S.G.W.Bebjamin) که در سال 1880 م. در ايران بوده، چادر کمرداري را در مقابل نوع عادي لخت آن، که با شلوار چين دار (چاقچور) پوشيده مي شد توصيف کرده است. چادر، حتي از ديد خارجيان با درايت، به ميزان کمي درک مي شد. ولز (wills) زن ايراني را که چادر پوشيده به (جنبنده اندر لفاف) تشبيه نموده است. (پوشاک در ايران زمين، ص 225)
به طور کلي پوشش اصلي دوره ي زنان اول و دوم قاجاريه در خارج از خانه چادر بود. چادر انواع گوناگون داشت که عبارت بود از چادر چيت، کرباس، مخمل و اطلس و يا چادر کرباس چهارخانه به رنگ هاي آبي و قهوه اي که آن را چادر شب هم مي گفتند. (تاريخ پوشاک اقوام ايراني، ص 598)
چادر سياه يا بنفش ريشه دار پنبه اي يا ابريشمي که در يزد بافته مي شد و بسيار با دوام بود «زنان اشراف، اطراف اين چادرهاي سياه را با گلابتون دوزي و حاشيه ي نقره اي تزيين مي کردند و بعد اين کار منسوخ شد و به جاي آن حاشيه سر خود به رنگ هاي آبي، قهوه اي و سفيد به عرض دو انگشت در اطراف چادر مشکي معمول گرديد؛ سابقا جلوي چادر مشکي را بندي مي دوختند که هنگام سر کردن چادر، آن را به زير گردن مي انداختند ولي سپس بند را به قسمت جلوي چادر دوخته و دو سر آن را آزاد مي گذاشتند که هنگام سر کردن آن را در پشت کمر محکم مي کردند و امروز نيز کاربرد چنين چادري براي رها شدن دست ها در ميان زنان ما ديده مي شود.
و بالاخره گاهي نيز چادرهايي عبايي از بغداد مي آوردند که بسيار گرانبها و مخصوص زنان اعيان و اشراف بود. (تاريخ پوشاک اقوام ايراني، ص 598)

چرا حرم سرا؟
 

حرم واژه اي عربي و به معني مقدس و مورد احترام است، چنانکه محل عبادت و آرامگاههاي مقدسين نيز حرم ناميده مي شود. از آنجا که زنان بايستي از چشم نامحرم به دور مي ماندند، معمولا خانه ها، به ويژه منازل افراد مشهور و متنفذ داراي دو بخش بود که بخشي از آن معمولا در قسمت جلو خانه قرار مي گرفت و محل رفت و آمد مهمانان و بازديدکنندگان بود و بخشي ديگر در عقب خانه واقع بود و حرم ناميده مي شد. و هيچ کس غير از شوهر و فرزندان اجازه ي رفت و آمد به آن بخش را نداشت. واژه ي حرم به مرور زمان چنان تحولي يافت که مترادف و معادل واژه ي زوجه و همسر گرديد، تا آنجا که در گفته ها و نوشته به جاي آنکه بگويند همسر فلان آقا يا زوجه ي شاه، مي گفتند حرم فلان آقا يا حرم شاه. البته اين عنوان بيشتر در مورد زنان افراد مشهور و متنفذ که زنان متعددي داشتند استعمال مي شد (زن در تاريخ نگاري صفويه،‌ ص 43 - 42)

تاريخچه پوشش در ايران (3)

تاريخچه پوشش در ايران (3)

منبع: حريم ريحانه.



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.