انفاق از ديدگاه:( قرآن ، روايات، نهج‌البلاغه)

در اين تحقيق،از مسئولیت‌های و تعهدی كه توانگران نسبت به جامعه و مردم دارند با بيانات گوناگون تبيين شده است. به قشرهاي متوسط توصيه شده است، هر چند بسيار اندك انفاق كنند. ما اينجا به بررسي آيات و روایات و سخنان حضرت علي(علیه‌السلام)در این زمينه می‌پردازیم.
يکشنبه، 13 آذر 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
انفاق از ديدگاه:( قرآن ، روايات، نهج‌البلاغه)
انفاق از ديدگاه:( قرآن ، روايات، نهج‌البلاغه)
 


 

نويسنده:جواد كياني
منبع : اختصاصي راسخون



 

 

چكيده:
در اين تحقيق،از مسئولیت‌های و تعهدی كه توانگران نسبت به جامعه و مردم دارند با بيانات گوناگون تبيين شده است. به قشرهاي متوسط توصيه شده است، هر چند بسيار اندك انفاق كنند. ما اينجا به بررسي آيات و روایات و سخنان حضرت علي(علیه‌السلام)در این زمينه می‌پردازیم. انفاق را از حقوق جامعه و مردم در مال و اموال اشخاص می‌توان معرفي كرد. انفاق تا كيد شده ، غير از خمس و زکات است .و در اين زمينه احاديث و آيات قرآن و نهج‌البلاغه سخنان شيوا و رساي دارد .و اين مطلب از اين جهت حائز اهميت است،كه يكي از راه‌های از بين بردن فقر در سطح جامعه اسلامي است.
واژگان كليدي:انفاق،قرآن،نهج‌البلاغه،روايات
مقدمه:
انفاق در قرآن و احاديث و نهج‌البلاغه ،با زبان بسيار كوبنده و الزامي آمده است.با بررسي تعبیرهای درباره انفاق و رسيدگي به خويشاوندان و نيازمندان در سطح جامعه ، بخو بي روشن می‌شود كه منظور يادآوري يك تكليف استحبابي و غير الزامي نيست.هنگامي كه قرآن عذاب حتمي الهي را در بخل ورزيدن و ترك انفاق ميدان،بي ترديد آن انفاق لازم و تكليف می‌شود.آيات و روايات خاصي در اين موضوع هست كه از(حق معلوم) در مال سخن گفته است.اين آيات و روايات را نمی‌توان بر خمس و ديگر صدقات واجب حمل كرد، زيرا تعبيرها و واژه‌ها و سبك گفتار با اين توجيه و تطبیق سخت ناسازگار است .

انفاق با عنوان (حق معلوم) در احاديث:
 

امام رضا(ع):
الوليدُ بن اَبان: قال: قلت ُلَهُ : هَل عَلي الرجلِِ فِي مالِه سِوَي الزكاةِ ؟ قال : :نَعَم ؛ اَينَ ما قالَ اللهُ (1)( وَ الّّذين َيَصِلونَ ما اََمَر اللهُ بِهِ اَنْ يُوصَلَ وَيخشَوْنَ رَبَّهُم ويَخافونَ سوءَ الحِسابِ. )(2)وليد بن اَبان گويد : به امام گفتم : آيا در مال تكليفي جزء زكات هست ؟ امام گفت : آري پس اين فرموده خداي درباره صلۀ ارحام و امثال آن كجا رفت: (كساني كه آنچه را خدا به پيوند دادن آن فرمان داده پيوند می‌دهند و از خويش مي تر سند، و از سختي حساب بيم دارند) . در اين حديث امام رضا (علیه‌السلام ) به صراحت از حقوقي در مال افزون بر زكات سخن گفته است . سئوال راوي از همين موضوع است كه پس از اداي زكات ، آيا تكليف و مسئوليت ديگري متوجه انسان هست ؟ امام در پاسخ می‌فرمایند بلي ، پس از اداي زكات مسئولیت‌های مالي ديگري نيز هست . و به آيه اي از قرآن استدلال می‌کنند كه از صله رحم و پیوند هاي خانوادگي سخن گفته است . در آموزش‌های رضوي مسئولیت‌های مالي اهميت فراوانی دارد و در رديف اوَل مسئولیت‌ها است ، و باز خواست و حسابرسی روز رستاخيز نيز در درجۀ نخست به آن‌ها بستگي دارد:
امام رضا (ع) :
عن آبِائِه (ع) عن عليّ(ع) قال : رسول الله (ص) : وَ اوَّّل مَنْ يَدخُلُ النّارَ اََميرًٌ مَُُتُسلّطٌ لَم يَعْدِلْ و ذوثًروةٍ مِنَ المالِِِ ِ لَم يُعطِ المال َحَقَّّهُ . (3) به نقل از پدارنش از امام علي (ع) از پیامبر(ص) : نخستين كسي كه كسي كه داخل دوزخ گردد حاكمي است كه دادگر نبوده است و ثروتمندي است كه حق مال را ادا نكرده است (حقوق مالي را نپرداخته است) . مسئولیت‌های مالي و کیفر آن‌ها در ردیف مسئوليت حكومت و حاکمان قرار گرفته است ، و اين اهميت آن و الزامي بودن آن را روشن می‌سازد.در حدیث ديگري امام رضا (ع) لزوم حقوق مالي بيش از زكات را از پيامبر(ص) نقل می‌کند : عن آباِئهِ ، عن امير المومنين علي بن ابيطالب (ع) : قيلَ : يا نبيّ الله ، اَفِي المالِ حقًّ سويَ الزكاةِ ؟ قال : نعم ، بّرُّ الرَّحِمِ اَِذا اَدبَرَتْ وَصِلَةُ الجارِ المُسْلِمِ ؛ فَما اََقَّرَبي مَنْ باتَ شَبعانَ و جارُهُ المُسلِمُ جائعً .(4) نقل از پدرانش ، از امام علي(ع) : به پيامبر(ص) گفتند : آيا درمال تكليفي جز زكات هست؟ پيامبر(ص) گفتند:آري ، نيكي كردن (با مال)نسبت به بستگان آنگاه كه روبگردانند ، و رسیدگی به همسايۀ مسلمان، به من ايمان نياورده است كسي كه سير بخوابد و همسایۀ مسلمان او گرسنه باشد . اين آيۀ زير در احادیث به روشني تفسير شده و حدود تكليفي آن مشخص گرديده است. وَالّذينَ في اَموالِهِم حَقٌُ معلومٌ للسّاِئلِ والمحَْرومِ (5) امام صادق (ع) : (واِنَّ عَلَيكُم فِي اَموالِكُم غَيَر الزَّكاةِ فَقُلتُ:وَ ما عَلَينا فِي اَموالِنا غَيرُ الزَّكاةِ؟فََقالَ : سُبحانَ اللهِ، اَما تَسمَعُ الله عَزّوجلّ يَقولُ في كتابِهِ : ( والّذينَ فِي اموالِهِم حَقٌ معلومٌ...)؟قال: قلتُ:فماذَا الحقٌّ المعلومُ الّذي عَلَينا ؟ قال : هُوَ الشِيئُ يَعْمَلُهُ الجلُ في مالِهِ ، يُعطيهِ فِي اليَومِ ، اَوْ فِي الجُمعةِ ، اَوْفِي اشَّهْرِ قَلَّ اَوْ كَثُرَ-غَيَر اََنَّهُ يَدومُ عََلََيهِ. (6)در اموالتان تکلیف‌های بيش از زكات داريد :گفتم : جز زكات چه تكليفي بر عهده ماست ؟ امام گفت : سبحان الله،آيا نشنيدي كه خداوند بزرگ در كتابش گفته است : ( كساني كه در اموالشان حقي معلوم است برای خواهنده و محتاج را) گفتم:اين (حق معلوم) كه بايد پرداخت كرد چيست؟گفت:آن مقداري است كه انسان در مال خود در نظر می‌گیرد،و در هر روز يا هر جمعه،يا هر ماه آن را می‌پردازد،كم باشد يا زياد ؛ ليكن به (برنامه) ادامه می‌دهد.
امام صادق(ع) :
لكِنَّ الله عَزَّوجلَّ فَرَضَ اَموال ِالاغنياِء حُقُوقاً غَََير الزَّكاةِ فقال عزّوجلّ : (والَّذينَ فِي اَموالِهم حقٌّ معلومًٌ لِلسائِلِِ )، فَالحقُّ المعلومُ غيرُالزَّكاةِ وَ هَُوَشئي ءٌ يَفرِضَهُ الرَّجُلُ عَلي نَفْسِهِ فِي مالِهِ ، يَجِب ُعَليهِ اَنْ يَفْرِضَهُ عَلي طاقَتِهِ وَ سَعَةِ مالِهِ ، فَيودِّي الَّذي فَرَضَ عَلي نَفْسِهِ، اِنْ شاءَ في كُلِّ يَوْم ٍ، و اِن شاءَفي كلَّ جُمَُعَةٍ و اِنْ شاءَ في كلِّ شهرٍ. (7) خداوند بزرگ در اموال اغنياء حقوق ديگري جز زكات قرار داده است و فرموده است : (آنان كه در اموالشان حقي معين براي سائل هست.) پس حق معلوم(معين)جز زكات است.و آن چيزي است كه هر كس تكليف خود می‌داند كه در مالش تعيين كند.و واجب است كه در قلمرو توان و به مقدار ثروتش كند ، و مبلغي را كه متعهد شده است هر خواست می‌تواند بپردازد : در هر روز يا در جمعه يا در هر ماه . در حديثي ديگري از امام محمد باقر(ع) حقوق ماليي كه افزون بر زكات بايد پرداخت شود، و موارد مصرف آن بخوبي روشن گشته است:
امام محمد باقر(ع):
اِنَّ‌رَجُلاًجاءَاِلي عليّ بن الحسين (ع)فَقالَ لَهُ : اَخْبِرني عَنْ قَوْلِ الله ِعزّوجّل:فِي اَموالِهِم حَقَُِ معلوم ُ...ماهذا الحقُ المعلومُ ؟ فَقال له علي بن الحسين(ع) : الحقُ المعلومُ ، الشيءيخرجه من ماله ليسَ من الزكاة و لا من الصدقة المفروضتين قال : فاذا لم يكن من الزكاة و لا من الصدقة فما هو؟ فقال : هو الشيي يخرجه الرجل من ماله ،ان شاء اكثر وان شاء اقل ،علي قدر ما يملك : فقال الرجل : فما يصنع به ؟ فقال : يصل به رحما ، و يقوي به ضعيفا ، و يحمل به كلا ، اويصل به اخاله في الله ، او لنائبة تنوبه . مردي نزد امام سجاد (ع)رفت و گفت : از منظور از اين فرموده خداوند (در قرآن) مرا آگاه كن در اموالشان حقي معلوم است . اين(حق معلوم)چيست ؟ امام گفت (حق معلوم )مقداري است كه انسان از مال خويش بيرون می‌کند ، غير زكات و غير از خمس .گفت : اگر غير از زكات و خمس است پس چيست ؟امام گفت اين مقداري است كه هر كس از مالش جدا می‌کند ، زياد يا كم به فرا خور ثروت و دارائيش . آن مرد گفت : با اين مقدار چه بايد بكند ؟ امام گفت : به فاميل می‌دهد ، و ناتوان را توان می‌بخشد، مشكل درمانده اي را از دوشش بر می‌دارد ، یا به وضع برادر ديني خود رسيدگي می‌کند ، يا براي ديگر پيش آ مدها كه پيش می‌آید .(8)در حديث ديگري از امام صادق(ع) نيز به جهت اجتماعي اين تكليف اشاره شده و چنین تعبير گشت‌هاست: ( ويَحمِلُ بِه الكلَّ عَن قومِهِ ) (9) آن مبلغ را در راه برداشتن مشكلات از دوش مردم و جامعه بكار برد . اين احاديث و تعالیم روشن می‌سازد كه اجتماع اسلامي هنگامي كه دچار كمبودها و مشکلات اقتصادي بود ، و فقر و محروميت گريبانگير بخش و بخش‌های از جامعه گشته ، يا هر نوع كمبود و نابساماني ديگري پيش آمده بود ، مسئوليت توجه آحاد امت اسلامي است ، و بايد همگان از اموال شخصي مايه بگذارند و كمبود و مشكلات جامعه و مردم را حل كنند ، و به تعبير امام صادق (ع) مشكلات را از دوش مردم و قوم و قبيله خويش با سرمايۀ شخصي بردارند ، و راه را براي رشد افراد و تكامل جامعه فراهم سازند امروزه در جامعۀ ما ، مسئله جنگ و تهاجم خارجي و اهميت آن و ضرورت تأمين بودجۀ آن ، و پس از آن اهميت باز سازي مناطق جنگ زد ه ، و جبران خرابی‌های آن ، روشن شده است كه بايد همۀ مردم سرمايه گذاري كنند . ليكن براي برطرف كردن فقر و ريشه كن كردن زندگی‌های غير اسلامي اكثريت محروم و اقلیت زیاده‌خواه و اسرافكار هيچ مرزي تعيين نشده است ، و لزوم سرمايه گذاري همگان به ویژه مال‌اندوزان روشن نگشته است . اين يا از نشناختن جامعه و خطرات اصلي است كه موجوديت نظام و جامعه را تهديد می‌کند ،يا از اين جهت است كه باز سازي كشور تا حدود زيادي مشكل نظام است ،از اين رو به آن توجه بيشتري می‌شود ،اما فقر كه مشكل توده هاي محروم و گمنام است مسكوت می‌ماند ، در هر حال اين گونه مسائل و مشكلات اصولي داخلي ، از هر جنگ و هجوم خارجي ويرانگر تر و خطر ناک تر است و تكليف در مورد آن جدی‌تر است ، اگر نيك شناخته شود و احساس مسئولیت متعهدانه اي در كار باشد .در پايان اين بخش حديث ديگري از امام صادق می‌آوریم كه با سخن امام رضا(ع) در تعبیر يكسان است :
امام صادق (ع)
سماعة قال : سالته عن قول الله (الّذينَ يُصَلّونَ ماامر الله به ان يوصل) ؟ فقال : هو ما افترض الله في المال سوي الزكاة . و من أذي ما فرض الله عليه فقد مضي ماعليه . (10)سماعه می‌گوید : از امام صادق (ع) از اين آيه پرسيدم : (كساني گه آنچه را خدا به پيوستن آن فرمان داده پيوسته دارند ) .امام فرمود : مقصود تکلیف‌ها و فريضه هاي خدايي در اموال است غير زكات . و هر كس كه هر چه را خدا مقرر داشته بپردازد ، وظيفه خود را انجام داده است.

نهج‌البلاغه ( حکمت‌ها ، خطبه‌ها ، نامه‌های ) مرتبط با انفاق
 

نهج‌البلاغه (خطبه‌ها ،حکمت‌ها ، نامه‌ها مرتبط با انفاق و منطبق با احاديثي كه قبلاً ذكر شد) خطبه 23 ص84 الي ص 87 از خطبه هاي آن حضرت (علیه‌السلام) است (در آن فقراء را پند می‌دهد كه بر اغنياء رشك نبريد و به اغنياء دستور داده كه از روي ریا و خود نمائي كاري نكنند و فوائد صله رحم و مهرباني و كمك به خويشان را بيان می‌فرماید) : (7) أيّها النّاُس اِنّه لاَيْستَغني الرَّجلُ و إنْ كانَ ذا مالٍ عَن عشيرتهِ وَ دِفاعِهمْ عَنْه بِأيديهِم و أَلسنتهِم، و هُمْ أعظمُ النّاسِ حيطةًً مِّن وَّرائِهِ و أَلَمُّهُمْ لَِشعَثِه ،و أَعطَفُهُم عَلَيه عِندَ نازلةٍ إذا نَزلت به ، (8) و لِسان الصِّدقِ يَجْعَلُهُ اللهُ لِلمَرءِ في النّاسِ خيرٌ لَّهُ مِن المال يَُوَرِثُهُ غَيرهُ . (9) وَ مِنها : أَلا لا يَعد لَنَّ أَحَدُكُم عَنِ اقَرابَةِ يَري بِها الخَصاصةَ أَن يَّسُدَّ ها بِالَّذي لا يزيدُهُ إِن أمسَكَهَُ و لا يَنْقُصُهُ إِن أهلَكَهُ (10)و من يَّقبضْ يَدَهُْ عَن عَشيرَتِهِ فَإنّما تُقبضُ منهُ عَنهُم يدٌ وّاحدةٌ وَّ تُقبضُ مِنهُم عنه أيدٍ كثيرةٌ (11)و مَن تَلِنْ حاشيَتُهُ يَستَدِم مِّن قَومِه المودّةَ . (7) اي مردم هيچ از طائفه و خويشان خود بي نیاز نیست هر چند صاحب مال و دارائي باشد و بدست و زبان آنها كه از او دفاع و ياري نمايند حاجت دارد و نزديكان شخص براي حفظ الغيب او مهمترين اشخاصند و بهتر می‌توانند پراكندگي و گرفتاری او را مرتفع سازند و در هنگام سختي و پیشامد هاي ناگوار اگر براي او پيش آيد بر او (از بيگانگان) مهربانترند (8) و نام نيكو كه خداوند به شخص در ميان مردم عطاء فرمايد بهتر است براي او از ثروت و دارائي كه براي ديگري به میراث گذارد.(9) و قسمتي از اين خطبه است : آگاه باشيد نبايد رو بگرداند يكي از شما خويشان خود آنگاه كه ببيند آنها را در فقر و پريشاني و بايستي بايشان احسان نمايد مالي را كه زياد نمی‌شود و اگر از دادن آن خو داری نمايد و كم نمی‌گردد و آن را صرف كند (خداوند عوض آن را خواهد داد) (10 ) و كه از طائفه خويش دست بكشد (آنها را كمك و دستگيري ننمايد) پس،از ايشان يك دست گرفته شده و از او دستهاي بسيار ، (11) و كسي كه (به خويشان خود) متواضع و مهربان و همراه باشد دوستي هميشگي آنها را به خود جلب نمايد.
خطبه 142ص432
از سخنان آن حضرت ( علیه‌السلام) است (در مذمت مال داري كه مالش را بي جا صرف می‌کند)(2) فَمَن أَتاهُ الله مالاً فَْليَصِلْ بِهِ القَرابَةَ ، و لْيُحسِن مّنه الضّيافَةَ ، و لْيَفُكَّ بهِ الأسيرَ والعانِي، ولْيُعطِمِنه الفُقير والغارم ، وَ ليَصْبِرْ نَفْسَهُ عَلَي الْحُقوقِ والنَّوائِب ابْتِغاءَ الثَّوابِ، (3) فَإنَّ فَوزاً بهذِهِ الْخِصالِ َشرَفُ مَكارِمِ الدُُّنيا ، و دركُ فَضائِل الأخِرَةِ ،إن شاءَ اللهُ . (2)پس كسي كه خداوند ثروتي عطاء فرموده ، بايد با مال خويشان را كمك و ياري كند، و از آن مال (آشنايان را ) مهماني شايسته نمايد (به هر كس مناسب حال خودش) و با آن اسیر و گرفتار را رهائي بخشيده و از آن به درويش و وام دار عطا كند، و بايد شكيبائي ورزد برادري حقوق (واجبه مانند زكات و مستحبه مانند صدقات )و دفع حوادث و پیش آمدها، و اينها را براي بدست آوردن ثواب و پاداش الهي بنمايد (نه از روي ریا و خود نمائي) (3)پس پيروزمند شدن به این بخشش‌ها (كه بيان شد)در دنيا باعث بزرگ شدن و خوشنام بودن و نیکی، در آخرت وسيلۀ رسيدن به درجات عاليه است ، اگر خدا بخواهد .
نامه 47 ص997
وصیت‌های آن حضرت (علیه‌السلام) است به امام حسن و امام حسين (علیهما السلام )هنگامي كه ابن ملجم (لعنة الله) به آن بزرگوار ضربت زده. (2)وَ اللهَ اللهَ فِي الأَيتام ِ، فَلا تَُغِبُّوا أَفواهَهُم ، وَ لا يَضيعُوا بِحَضْرَتِكُم ،وَ اللهَ اللهَ فِي جِيْرانِكُم ، فَإنَّهُم ْوَصَّيةُ نَبِيّكُم ، ما زالَ يوصِي بِهِم حَتّي ظَنَنّا اَنَّهُ سَيُوَرِّثهُمْ. (2)و از خدا بترسيد از خدا بترسيد دربارۀ يتيمان ، پس براي دهنهاشان نوبت قرار ندهيد (گاه سير و گاه گرسنه مگذاريد ) و در نزد شما (بر اثر گرسنگي و برهنگي و بي سرپرستي ) فاسد و تباه نشوند ، و از خدا بترسيد از خدا بترسيد دربارۀ همسايگانتان كه آن سفارش شدۀ پيغبرتان هستند ، همواره دربارۀ ايشان سفارش می‌فرمود تا گمان كرديم براي آنها (از همسايه) ميراث قرار دهد(در مالشان سهمي تعيين فرمايد).
حكمت 224 ص1189:
و قال علیه‌السلام :مَن يُّعطِ بِا ليَد القصيرةِ يُعطََ بِاليَدِ الطَّويلَةِ وَ مَعني ذ لِكَ أنَّ ما يَنفِقهَُ المَرءُ مِن مّالِهِ فِي سَبيلِ الخَيرِ وَ البِّرِ وَإِنْ كانَ يَسيراً فَإنَّ اللهَ تَعالي يَجْعَلُ الجَزاءَ عَليهِ عَظيماً كثيراًَ، وَ اليَدانِِ ههُنا عِبارَتانِ عَنْ النِّعْمَتَينِ ، فَفَرَقَ علیه‌السلامُ بَينَ نِعمَةِ العَبدِ وَ نِعمةَِ الرَّبِّ بِالقَصيرَةِ و الطَّويلَة، فَجَعَلَ تِلكَ قَصيرَةً وَّ هذِهِ طَويلةً ، لِأَنَّ نِعَمَ اللهِ أبَداً تَضعُفُ عَلي نِعمَ المَخلوقِ أَضعافاًً كثيرة ، إذ كانَت نِعم اللِه اَصلَ النِعَمَ كلّها ،فكُلُّ نعمةٍ إليها ترجعُ ومنها تَنزِعُ . امام (علیه‌السلام) (در سود انفاق) فرموده است:كسي كه بدست كوتاه (مال و دارائی خود را هر چند اندك باشد در راه خدا)ببخشد بدست دراز (از جانب خدا) بخشش می‌یابد (سيد رضي (عليه الرحمة)می‌فرماید : )و معني اين فرمايش آنچه را شخص از مال و دارائيش در راه‌های خير و نیکی انفاق می‌کند هر چند اندك باشد خداي تعالي جزاء و مزد آن را بزرگ و بسيار می‌گرداند (چنان كه در قرآن كريم س 2 ي 261 می‌فرماید : مَثلُ ا لّذينَ يُنْفِقونَ أَموالَهم في سبيلِ اللهِ كَمَثَلِ حَبََّةٍط آَنْبَتَتْ سَبعَ سَنابِلَ في كُلِّ سُْنبُلَةٍ مِّائةٌ حَبَةٍ و اللهُ يُضاعِفُ لِمَنْ يَشاءُ و اللهُ و اسِعٌ عَليمٌُ يعني داستان آنان كه دارائی‌شان را در راه خدا (به درويشان و مستمندان) می‌دهند مانند داستان دانه است كه از آن هفت خوشه برويد كه در هر خوشه صد دانه باشد (يك دانه هفت صد د انه شود )و خداوند (اين مقدار را)بر هر که خواهد بيفزايد، كه خداوند گشايشگر و (بر همه چيز)احاطه كامل دارد.
حكمت 417 ص1285:
و قال علیه‌السلام :انّ لله عباداً يّختصُّهُم الله بالنّعم لِمنافع العِباد فَيُقِرُّها في أيديهم مّا بذ لوها،فإذا َمنَعوها نَزَعَها منهم ثمّ حَوَّلَهآ إلي غير هم امام علیه‌السلام (در ترغيب دستگيري مستمندان )فرموده است : خدا را بندگاني است كه آنان را به نعمتهائي تخصيص داده براي سود بندگان پس آن نعمت‌ها را در دسترس آنها می‌گذارد هنگامي كه (به مستحقين و زیردستان) ببخشند ، و هر گاه آن نعمت‌ها را جلو گیرند (چيزي از آنها را به كسي ندهند) از آنان گرفته به ديگران انتقال می‌دهد (كه در راه نيازمندان بكار بردند) ساير خطبه‌ها ، حکمت‌ها ،......در مورد انفاق
خطبه 109ص338وص339
از خطبه هاي آن حضرت علیه‌السلام است (در بيان اسباب تقرب به خداوند و حفظ شعائر اسلام ):(9)و صدقة السّرِّ فإنها تكفّرالخطيئةَ وصدقةُ العلانيةِ فإنّها تَدفع مَيتة السوء و(نهم) صدقةُ دادن (احسان به فقراء و درماندگان) است ، صدقه پنهاني گناه را می‌پوشاند (بسبب آن خداوند عقاب معصيت و گناه را كم می‌فرماید ) و صدقه آشكار كردن مردن بد (مرگ ناگهاني ،غرق شدن ، سوختن ،زير آوار رفتن و مانند آنها ) را دفع می‌کند
حكمت 69ص1070
وَ اعْلَمْ اَنّ أَفْضَلَ المُؤمِنينَ أَفْضَلُهُمْ تَقْدِمَةًً مِّن نًّفْسِهِ وَ أَهْلِهِ وَ مالِهِ ،َ وأَنَّكَ ما تقدم مِّن خَيْرٍ يَّبقَ لَكَ ذُخرُهُ ، وَ ما تُؤَخِّرْهُ يَكُن ِلّغَيِركَ خَيْرُهُ ، وَ احْذَرْ صَحابَةَ مَن يَّفيلُ رَأيُهُ وَ يَُنكَرُ عَمَلُهُ ، فَإنَّ الصّاحِبَ مُعْتبر بِصاحِبهِ و بدان نيكو ترين مؤمنين بهترين ايشان است از جهت بخشش نمودن از خود و بستگان و دارائيش (كسي كه خود اطاعت و بندگی كند ، و بستگانش را به راه راست راهنما ید ، و از دارائيش به درویشان و مستمندان بدهد )و بدان نيكويي (انفاق و بخشش در راه خدا )را كه تو از پيش می‌فرستی براي تو اندوخته می‌ماند (روز رستخيز پاداش آن را می‌یابی ) و آنچه را كه بجا می‌گذاری نيكوئي آن براي ديگري است (سودش را وارث می‌برد ) و بپرهيز از معاشرت و یار شدن باكسي كه دارائي رأي و انديشه سست و كردار ناپسند است ، زيرا شخص با يارش هم خو می‌شود (پس او را بيارش مانند می‌نامند)
حكمت 138ص1154:
و قال علیه‌السلام (1) سُوسُوا إِيمانِكم بالصّدَقةِ ، (2)وحَصّنوا أَموالَكُم بالزّكاة (3)وَ ادفَعوا امواجَ البلاءَ بالدُّعاءِ امام علیه‌السلام (در ترغيب به صدقه و زکات و دعا ء) فرموده است (1) ايمانتان را با صدقه سياست و حفظ نمایید (كه صدقه نشانه كمال ايمان است و مؤمن براي پاداش با نيت پاك به آن می‌شتابد )(2) و دارائيتان را با زكات دادن در پناه آوريد (چون اگر ندهيد به فقراء و مستمندان خيانت کرده‌اید و شايسته است كه از بين برود )(3) و گرفتاری‌های پي در پي را با دعاء و در خواست دور نمایید.

آيات قرآن (منطبق با احاديث بالا )
 

سوره بقره ،آيه 177
و لِكنَّ البِرَّ مَنْ امَنَ بِاللهِ وَ اليَوْمِ الاخِرِ وَ المَلائِكَةِ وَ الكِتابِ والنَّبيينَ ج واتَي المالَ عَلي حُبِّهِ ذوِي القُربي و اليَتامي والمَساكينَ وَ ابنَ السَّبيلِ َو السّائلينَ و فِي الرِقابِ وَ اَقامَ الصَّلوةَ واتَي الزَّكوةَ والمُؤفونَ يَعهدِهِم اذا عاهَدوا وَ الصّابرينَ فِي البَاْسا ءِو الضّرّاءِ و حين َالباْسِ ط اوُلئِكَ الّذينَ صَدَقوا وَ اوُلئِك َهُم ُالمتُّقُونَ (4) وليكن نيك كسي است كه گرويد به خدا و روز باز پسین و فرشتگان و كتاب و پيغمبران و داد مال را بر دوستيش صاحبان قرابت را و يتيمان را و درماندگان و راه گذريان محتاج را و سؤال کنندگان را و در خلاص کردن‌ها و بر پا داشت نماز و داد زكات را و وفا کنندگان به پيمانشان چون پيمان كنند و شكيبايان در سختي بي چيزي و سختي رنجوري و هنگام كار زار آنها آنانند كه راست گفتند و آنها ايشان پرهيز كاران
سوره بقره آيه 211
يَسئَلونكَ ماذا يُنفِقونَ ط قُلْ ما اَنفَقتُم مِنْ خَيْرٍ فَلِلْو الِدَيْنِ وَ الْاَقْرَبينَ وَ الْيتامي وَالمَساكينِ وَ ابن ِالّسبيل ِ ط وَ ما تَفْعَلوُا مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللهَ بِهِ عَليمٌ (1) و مي پرسند ترا چه چيز انفاق كنند بگو آنچه انفاق كرديد از مال پس براي پدر و مادر و نزديكان و بي پدران و بيچارگان و راه گذريان محتاج است و آنچه می‌کنید از نيكي پس به درستی كه خدا به آن داناست .
سوره بقره آيه 276
لِلْفُقراءِ الَّذينَ اُحْصِروا في سَبيلِ اللهِ لا يَستَطيعونَ ضَرباً فِي الاَرضِ يَحْسَبُهُمَْ الجاهِلُ اَغْنياءَ مِنَ التَعَفُّفِ تَعْرِفُهُم ْبِسيماهُم لا يَسْئَلونَ النّاسَ الِحافاً ط وَ ما تُنفِقوا مِنْ خَيْرٍ فإنَّ اللهَ بِهِ عَليمٌ(4) (صدقات) مخصوص فقيراني است كه (در راه)خدا ناتوان و بي چاره‌اند ، و توانايي آن كه كاري در پيش گيرند ، ندارند. و از فرط عفاف هر كس از حال آنها آگاه نباشد ، پندارد كه غني و بي نيازند . شما به( فقر) آنها از سيمايشان پي می‌برید . (از عزّت نفس) هرگز (چيزي) با اصرار (از كسي) سؤال نكنند و هر چه انفاق كنيد خدا بر آن آگاه است ساير آيات قرآن در مورد انفاق .
سوره بقره، آيه2
اَلّذينَ يُؤمنونَ بِالغَيبِ و يُقيمونَ الصَلاةَ وَ مِمّا رَزَقْناهُم يُنْفِقونَ (1) آنان كه ايمان آوردند به ناديده و به پا می‌دارند نماز را و از آنچه روزي داديم ايشان را انفاق می‌کنند .
سوره بقره ،آيه 91
وَ انْفَقوا في سبيلِ اللهِ و لا تُلقُوا بِاَيديكُم الي التهلكةِ و اَحْسَنوا اِنّ اللهَ يُحِّبُ المُحْسِنين (5) و انفاق كنيد در راه خدا و ميندازيد خود را بدستهاي خود به هلاکت و نيكويي كنيد به درستی كه خدا دوست دارد نيكو كاران را
سوره بقره آيه 264
مَثَلُ الَّذينَ يُنْفِقونَ أَموالَهُم في سَبيلِ اللهِ كَمَثَلِ حَبَةٍ اَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ في كُلِ ّسُنْبُلَةٍ مِاَئةٌ ط وَاللهٌ يٌضاعِفُ لِمَنْ يَشاءُ واللهُ واسعٌ عَليمٌ مثل كساني كه انفاق می‌کنند مالهاشان را در راه خدا چون مثل دانه است كه بروياند هفت خوشه كه در هر خوشه صد دانه و خدا می‌افزاید از براي آنكه می‌خواهد و خدا فراخ رحمت دانا است .
سوره بقره آيه ،265
اَلّذين يُنفقونَ اَموالَهُم في سَبيل الله َُثمّ لا يُتبعونَ ما اَنفَقوا مَنّا و لا اذيً لَهُم اَجْرَهُم عِندَ رَبِّهِم ج وَلا خوفٌ عَلَيهِم وَلا هُم يَحْزَنون (4) آنان كه انفاق می‌کنند مالهاشان را در راه خدا پس از پی نمی‌کنند آنچه را انفاق كردند منّتي و نه آزاري مرايشان راست مزدشان نزد پروردگارشان و نيست بيمي بر ايشان و نه ايشان اندوهناك می‌شوند
سوره بقره آيه 268
وَ مَثَلُ الَّذينَ يُنفِقونَ أَمْوالَهُم ابْتِغاءَ مَرضاتِ اللهِ و تثبيتاً مِن أَنْفُسِهِمْ كَمَثَلِ جَنَّةٍ بَِرْبَوةٍ اَصابَها و ابِلٌ فَاتَتْ اكلها ضِعفَين ِفَاِن لَم يُصبها و ابلٌ فَطَلٌّ ط والله بِما تَعمَلونَ بَصيرٌ(2) و مثل آنان كه مالشان را در راه خشنودي خدا و تثبیت (ملكات نفساني) در روحشان انفاق كنند ، مثل باغي است كه بر پشته (و زمین شايسته) اي قرار دارد (كه اگر) باران زيادي به موقع بر آن ببارد ، حاصلي دو چندان دهد ، و اگر باران بسياري هم بر آن نبارد ، باران اندكي (هم براي او كافي است تا باز هم به ثمر رسد) .
سوره بقره : آيۀ 270
ياأيُّهَا الَّذينَ امَنُوا أَنفِقوا مِنْ طَيّباتِ ما طيباتِ ما كَسَبْتُم وَ مِمّا أَخْرَجْنا لَكُم مِنَ الارضِّ و لا تَيَمَّموا الخَبيثَ مِنهُ تُنفقونَ .اي اهل ايمان از بهترين آنچه (به كسب و تجارت)اندوخته‌اید و از آنچه براي شما از زمين می‌رویانیم انفاق كنيد.
سوره بقره :273
وَ ما أَنفَقْتُم مِن نََفَقةٍ أوْ نَذَرْتُمْ مِن نذرٍٍ فإنّ اللهَ يعلمهُ و للظالمينَ مِنْ أنصارٍ. هر چه انفاق كنيد با هر نذري را كه عهد كنيد ، همانا خداوند آن را می‌داند و ستمكاران را (در دو جهان) يار و معینی نخواهد بود.
سورۀ بقره : آيۀ 274
إِن تُبدوها الصَدقاتِ فَنعمّا هِي َج وَ إن تُخْفوا وتُؤتوُهَا الفُقَراءَ فَهُوَ خَيْرٌ لَكُم وَيُكَفِّرَ عَنْكُمْ مِن سَيِئاتِكُم والله ُبِما تَعْمَلونَ خبيرٌ اگر آشكارا (به مستحقان) صدقات دهيد،اين كاري نيكو است ، و ليكن اگر آن را پنهاني به فقيران رسانيد براي شما نيكو تر است و( خدا به پاداش آن) بخشي از گناهان شما را مستور دارد و خدا به (آشكار و پنهان) آنچه انجام می‌دهید آگاه است
سوره بقره :آيه 275
لَيْسَ عَليكَ هُديهُم وَ لكنَّ اللهَ يَهدي مَن يَشاء ُط وََ ما تَنْفِقوا مِنْ خَيْرٍ فَلاَِ نْفُسِكُم ط و ما تُنْفِقونَ اِلّا ابْتغاءَ وَ جْهِ الله ِ ط و ما تُنْفقُوا مِنْ خَيرٍ يُوَفَّ اِلَيكُم وَانتُم لا تُظْلَمونَ (3) هدايت خلق بر عهده تو نيست ، بلكه (وظيفه تو دعوت است و) خدا هر كه را خواهد هدايت كند ، و شما هر مالي كه انفاق و احسان كنيد ، به سود خويش کرده‌اید ، و نبايست جز در راه رضاي خدا انفاق كنيد و هر نيكي كه كنيد (پاداش آن از طرف خداوند )تمام و کمال به شما می‌رسد و ها گز به شما ستم نخواهد رسيد.
سوره بقره :آيه 277
الَّذينَ يُنفِقونَ اَموالَهُمْ بالّيل و النّهارِ سِراًو عَلانيةًفَلَهُم اَجْرُهُمْ عِندَ رَبّهمْ و لا خَوفٌ عَلَيهِم وَلا هُم يَحْزَنون (1)كساني كه مال خود را در شب وروز، ونهان وآشكار انفاق كنند ، پاداش آنان نزد پروردگارشان (نيكو) خواهد بود ، و هرگز (از حادثه آينده) بيمناك و (از امور گذشته) اندوهگين نخواهند گشت.
سورۀنساء :آيه 43
وَ ماذا عَلَيهِم لَوْ امَنوا بِاللهِ وَاليَوم ِالاخِرِ و اَنْفَقُوا مِمّا رَزَقَهُم ُاللهُ ط وَكانَ اللهُ بِهِم عَليماً و چه زياني به آنها می‌رسد اگر به خدا و روز قيامت ايمان آورده ، و از بهرهاي كه خدا به آنان داده (براي خدا) می‌کردند ؟ و خدا به (احوال و نيات )آنان دانا است .
سورۀ انفال :آيۀ 3
الّذين يَُقيمونَ الصَّلوة وَ مِمّا رَزَقْنا هُم يُنْفِقونَهمان انان كه نماز را (با حضور قلب ) به پا می‌دارند و از هر چه روزي انها كردهايم (به فقرا) انفاق می‌کنند.
سورۀ انفال :آيۀ 37
إِنَّ الَّذينَ كَفروُا يُنفِقونَ اَمْوالَهُمْ لِيَصُّدُوا عَنْ سَبيل اللهِ فَسَيَنفُقونَها ثمَّ تَكونُ عَلَيْهم حَسْرَةً ثمَّ يُغلَبونَ ؛ كافران اموالشان را بري اين كه راه خدا را ببندند انفاق و خرج می‌کنند ، پس بزودي مالهايشان (بر سریان خيال باطل) برود ، و آن گاه حسرتش بر دل آنها بماند ،آنها گاه مغلوب خواهند شد.
سورۀ انفال:آيۀ62
وَ أعِّدُوا لَهُم ْما استَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ و مِن رِباطِ الخَيْلِ تُرْهِبونَ بِهِ عَدُوَّا اللهِ وَ عَدُوكُمْ و اخُرينَ مِنْ دونِهِْم لاتَعلَمونَهُم ْاللهُ يَعْلَمُهُمْ و ما تُنْفِقَوا مِن شَيءٍ في سَبيلِ الله ِيُوََّفَ اِلَيْكُمْ وَ اَنتُم لا تُظْلَمونَ . وشما (در مقام مبارزه با آنها) تا آن حد كه بتوانيد از نيرو واسبان سواري براي تهديد دشمنان خدا و دشمنان خودتان فراهم سازيد ؛ و بر قوم ديگري كه شما بر (دشمني) آنان مطلع نيستيد و خدا به آنها آگاه است (نيز مهيا باشيد) و انچه در راه خدا صرف می‌کنید تمام به شما باز گردانده می‌شود ، و هرگز به شما ستم نخواهد شد.
سورۀ انفال:آيۀ65
وَ اَلَّفَ بَينَ قُلُوبِهِم لَوْ انْفَقتَ ما فِي الاَرضِ جَميعاً ما ألّفتَ بَينَ قُلُوبِهم و لكنَّ اللهَ اَلَّفَ بَينَهُم اِنَّهُ عَزيزٌ حَكيمٌ و دلهاي مومنان ر الفت داد،(دلها يي)كه اگر با تمام ثروت روي زمين مي خواستي ميان آنها الفت دهي نمي توانستي ؛ ليكن خدا آنها را تاليف كرد ،كه او (بر هر كاري) مقتدر و حكيم است.
سورۀ توبه:آيۀ54
وَ ما مَنَعَهُم أَن تُقبَلَ مِنْهُم ْنَفَقاتُهُم إِلّا أَنَّهُمْ كَفَروا بِاللهِ وَ بِرَسولِهِ وَلا يَاتوُنَ الصَلوةِ اِلاّ وَ هُم كُسالي و لايُنفقُونَ إلاّ وَهُمْ كارِهونَ و هيچ مانعي از قبول انفاق هاي آنها نبود ، جز آن كه به خدا و رسولش كافر بودند و جز به حال كسالت به نماز نيايند ، و انفاق نكنند جزء آن كه سخت كراهت دارند.
سورۀ سجده:آيۀ16
تتجافي جُنُوبُهُم عَنِ المَضاجِعِ يَدعونَ رَبَّهُمْ خَوْفاً وَ طَمَعًا وَ مِمّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقونَ پهلوهايشان از بسترها جدا مي گردد . پروردگار خود را با بيم واميد ميخوانند ، و از آنچه روزي آنها كرديم انفاق می‌کنند.
سورۀ فاطر: آيۀ27
إنَّ اَّلذينَ يَتلونَ كِتابَ اللهِ و أَقامُوا الصَّلوة َوَ أَنْفَقُوا مِمّا رَزَقناهُم سِّراً وَ عَلانيةً يَرجُونَ تِجارةً لَنْ تًبورً. آنها كه كتاب خدا را تلاوت مي كنند و نماز را بپا می‌دارند ، و از آنجه به آنها دادهايم نهان و آشكار انفاق می‌کنند ؛ به تجارتي اميد دارند كه هرگز زيان نمي كند.
سورۀ حديد:آيۀ 7
امِنوا بِاللهِ وَ رسولِهِ وَ أَنفَقوا مِمّا جَعَلَكُم مَُْسْتَخْلَفينَ فيهِ ط فَالَّذينَ امَنوُا مِنْكُمْ وَ أَنفَقوا لَهُم أَجرٌ كبيرٌ(اي بندگان) به خدا و رسول او ايمان آوريد و از آنچه را در آن وراث (گذشتگان) گردانيده انفاق كنيد . پس آنان كه از شما ايمان اورده و انفاق كرده اند پاداشي بزرگ (بهشت ابد) دارند
سورۀ منافقون:آيۀ10-11
و اَنفِقوُا مِّما َرزَقناكُم مِن قَبلِِ اَنْ يَأتِيَ اَحَدَكُمْ الْمَوْتُ فَيَقوُلَ رَبِّ لَوْ لا أَخَّْرْتَني اِلي اَجَلٍ قَريبٍ فَاَصَّدَّقَ وَ اَكُنْ مِنَ الصّالِحينَ وَ لَنْ يُوَخِرَ اللهُ نَفْسًا اِذا جاءَ اَجَلُها وَ الله خَبيرٌ بِِما تَعْملونَ و از انچه روزي شما كرديم (در راه خدا ) انفاق كنيد ، پيش از آن كه مرگ يكي از شما فرا رسد ، و (درآن حال حسرت) بگويد : پروردگارا اگر اجل مرا اندكي تاخير اندازي صدقه و احسان بسيار كنم و از شايستگان شوم خدا هرگز اجل كسي را كه وقتش فرا رسيده به تاخير نيفكند ؛ و خدا به آنچه (نيك وبد) آگاه است.
نتيجه گيري:
1.انفاق با عنوان(حق معلوم) در قرآن و نهج‌البلاغه و احاديث ، يك تكليف الزامي شمرده و شرط آن را ايمان به خدا و رسولش قرار داده است.
2.در اين تحقيق اذعان شده است،انفاق چيزي غير از خمس و زکات است و مسئوليت مالي توانگران نسبت به ضعيفان قرار داده شده است.
3.در اينجا نيز به آنهاي كه تعلق می‌گیرد بيان شده است از جمله : خويشان، همسايگان،برادران ديني و در مراحل بعدي اقشار مختلف را در بر می‌گیرد.
4.انفاق ،آن مقدار مالی است كه انسان بايد در نظر گيرد و در هر روز يا هر جمعه يا هر ماه آن را بپردازد (قابل توجه است كه آن مال زياد باشد و چه كم) .

پي نوشت ها :
 

1 .مجمع‌البیان 6/289.
2.سوره رعد (13):21.
3.عيون اخبار الرضا (ع)2/28؛مسند الامام الرضا (ع)؛امالي مفيد
4.امالي شيخ طوسي 2/134.
5.سوره معارج :24و25.
6.كافي 499/3.
7.وسائل 6/27.
8.وسائل6/29.
9.وسائل 6/29 .
10.تفسير عياشي 2/209.

منابع
1.قرآن
2.نهج البلاغه
3.تفسير العياشي، محمد بن مسعود عياشي ،2جلد،چاپخانه علميه تهران ،1380ق.
4.حرّ العاملي ، وسائل الشيعه الي تحصيل مسائل الشريعة ، تصحيح وتحقيق : الشيخ عبد الرحيم الرّباني
الشيرازي ، الطبعة السادسة ، دارالاحيا التراث العربية ، بيروت ،1412ه،1991م.
5.شيخ طوسي ، الامالي ،1جلد ، انتشارات كتابخانه اسلاميه،1362.
6.شيخ صدوق ، التوحيد،عيون اخبار الرضا(ع) ، انتشارات جهان ، تهران ، [بي تا].
7.شرح نهج البلاغه ، ابن ابي الحديد ، تحقيق : محمد ابو الفضل ابراهيم ، مصر ،1358ق.
8.طبرسي ، فضل ابن حسن ، مجمع البيان في تفسيرالقرآن ، ط2،دارالمعرفة ، بيروت1408.
9.كليني ، محمدبن يعقوب ، الاصول من الكافي ، ط2،دارالكتب الاسلامية ، تهران ،1362ه.ش.
10.كليني ، محمدبن يعقوب ، الفروع من الكافي، صححه وقابله و علق عليه علي اكبر الغفاري ، الطبعةالثانية ، چاپخانه حيدري ، دارالكتب الاسلامية،تهران، 1362.
11.مسندالامام رضا (ع) جمعه و رتبه الشيخ عزيز الله العطاردي الخبوشاني، الناشر، الموتمر العالمي للامام الرضا (ع) ، موسسۀ طبع ونشر آستان قدس الرضوي ،1406ه.
12. نوري طبرسي، ميرزا حسين،مستدرك الو سائل ومستنبط المسائل ، المتوفي سنة1320 ه، الطبعة الاولي،موسسۀ آل البيت (عليهم السلام) لاحياء التراث ، المطبعة مهر ،قم ،1407.



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.