تبديل شوندگان

ترنسفورمرها يا تبديل شوندگان (Transormers) پيش از آن که بر پردة سينماهاي جهان ظاهر شوند، سال هاي طولاني براي نوجوانان و جوانان موجوداتي آشنا به شمار مي رفتند. اين موجودات در حقيقت شخصيت هاي روبوتيکي هستند که قابليت تبديل شدن به وسايل مختلف را دارند. مثلاً يکي از شخصيت هاي اصلي اين مجموعه به نام اُپتيموس پرايم (Optimus Prime) به يک کاميون برزگ تبديل مي شود و در هنگام لزوم با تغيير بخش هاي مختلف کاميونش خود را به روبوتي انسان نما تبديل مي کند
چهارشنبه، 16 آذر 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تبديل شوندگان

 تبديل شوندگان
تبديل شوندگان


 






 
ترنسفورمرها يا تبديل شوندگان (Transormers) پيش از آن که بر پردة سينماهاي جهان ظاهر شوند، سال هاي طولاني براي نوجوانان و جوانان موجوداتي آشنا به شمار مي رفتند. اين موجودات در حقيقت شخصيت هاي روبوتيکي هستند که قابليت تبديل شدن به وسايل مختلف را دارند. مثلاً يکي از شخصيت هاي اصلي اين مجموعه به نام اُپتيموس پرايم (Optimus Prime) به يک کاميون برزگ تبديل مي شود و در هنگام لزوم با تغيير بخش هاي مختلف کاميونش خود را به روبوتي انسان نما تبديل مي کند که در جزييات بدنش ساختار کاميون باقي مانده است.
اين شخصيت ها را نخستين بار يک اسباب بازي ژاپني به مردم معرفي کرد که توانستند به سرعت جايگاه خود را به مجلات کميک استريپ باز کنند و به شخصيت هايي آشنا تبديل شوند. چند بار نيز براساس داستان هاي اين روبوت ها مجموعه هاي تلويزيوني و سريال هاي کارتوني ساخته شد. اما معرفي دوبارة اين روبوت هاي فضايي با مجموعه فيلم هاي سينمايي آغاز شد که به کارگرداني مايکل بي، کارگردان فيلم آرماگدون، و تهيه کنندگي يکي از مشاوران سابق ناسا و کارگردان صاحب نام سينماي جهان، يعني استيون اسپيلبرگ، پرده هاي سينماهاي جهان را به تسخير خود در آورد. نخستين تبديل شوندگان در سال 1386/2007 به روي پرده ها رفت تا آغاز داستان را روايت کند.
تبديل شوندگان زماني داراي تمدني بزرگ بودند اما طمع قدرت باعث سقوط آنها شد در ميان پيش گامان آنها اختلافي بزرگ در گرفت و برخي از آنها عهد خود، براي آسيب نرساندن به سرزميني که در آن موجودات زنده وجود دارد، را از زياد بردند و تصميم به نابودي زمين گرفتند؛ تصميمي که به قيام برخي از اصيل زادگان در برابر آنها منجر شد ودر نهايت نبردي تاريخي را به زمين باز گرداند. داستان در قسمت اول با روايت کوتاهي از تاريخچة تبديل شوندگان آغاز مي شود و مکعبي اعجاب انگيز که قدرت دارد به اجرام مختلف حيات ببخشد.
زماني که نبرد به زمين مي رسد، زمينيان با داستان هاي رايج خود دست به گريبان اند و آمادگي چنين تهديدي را ندارند. آنها از قبل مي دانند که اين موجودات فضايي وجود دارند و حتي از انها براي بدست آوردن فناوري هاي جدي بهره برده اند اما ماهيت آنها را نمي دانند. در ميانة چنين نبردي که سرنوشت سيارة زمين را تعيين خواهد کرد ناگهان افرادي وارد مي شوند که انتظار زمين را تعيين خواهد کرد ناگهان افرادي وارد مي شوند که انتظار قهرمان شدن از آنها وجود ندارد. در ميان غول هاي تبديل شونده و سلاح هاي مرگ بار، جواني معمولي که همة دغدغه اش به چنگ آوردن يک ماشين و جلب يک توجه يک همکلاسي هايش است به همراه خانوادة ساده اش بايد يک باره مسئوليت خود را بپذيرد و نقشي اساسي در نبردهاي آينده ساز بازي کند. فيلم ديگر بار ديگر به باز توليد روايت قهرماني مي پردازد که پيش از اين بهترين توصيف آن را جوزف کمپبل در کتاب مهم خود، به نام قهرمان هزار چهره، آورده و پيش از اين بارها نيز در سينماي هاليوود به کار گرفته شده بود.
فيلم هاي علمي- تخيلي بسياري نيز از اين کهن الگو بهره گرفته بودند که معروف ترين آنها شايد حماسظ جنگ هاي ستاره اي و اوتار باشند؛ گرچه شخصيت پردازي ها و توصيف هاي آنها از اين باز توليد قهرمان افسانه اي کامل تر و پخته تر از نمونة اخير است که به سبب ضرباهنگ تند و انبوهي از صحنه هاي پر از انفجار و تعقيب گريز و همين طور فضاي شاد و شنگولي که براي روايتش انتخاب کرده است، فرصت نشان دادن تحول شخصيت خود را ندارد.
فيلم هاي تبديل شوندگان فيلم هاي حادثه اي پر از تعقيب و گريز و ضرباهنگ تندند که اجازة چشم برداشتن از صفحة نمايش را به مخاطب نمي دهند اما شايد اوج اين فيلم در جلوه هاي ويژه بي نظيرش خودنمايي مي کند. جلوه هاي ويژة سريع و سنگيني که اوج آن در فرايند تبديل شدن تبديل شوندگان به کار گرفته شده است. جايي که طراحان سعي کرده اند حتي الامکان اين فرايند واقعي به نظر برسد و به همين سبب سعي کرده اند دست کم روي کامپيوتر بتوانند خودروها، هواپيماها و حتي توستر آشپزخانه را با مدلي منطقي و استفاده از اجزاي دقيق آن ابزار به روبوتي انسان نما تبديل کنند و در عين حال نوعي تشخص نيز براي چهره هاي فلزي روبوت ها به وجود آورند.
سازندگان فيلم هاي تبديل شوندگان، که پس از موفقيت نخستين قسمت آن، قسمت دوم را با نام «انتقام فالن» به نمايش در اوردند و در حال حاضر نيز مشغول فيلم برداري قسمت سوم با نام «تاريکي ماه» هستند سعي کرده اند تا در ميان صحنه هاي تند فيلم اگر فرصتي به دست مي آوردند کار ترويجي هم انجام دهند. آنها با علم به اين که بخش عمدة مخاطبان جوانان و نوجواناني اند که شايد ديدن اين فيلم آن قدر آنها را هيجان زده کند که بخواهند وقت بيشتري را براي دنبال کردن داستان يا ديدن مکان هايي سپري کنند که در فيلم نشان داده شده است، سعي کرده اند به سراغ مکان هايي براي فيلم برداري بروند که علاوه بر جذابيت بصري بتواند توجه مخاطب را هم جلب کند.
در قسمت اول اين فيلم علاوه بر تصاوير تدوين شده اي از فرود يک مريخ نورد بر سطح مريخ و نخستين تصاوير يک روبوت مريخ نور- که شايد علاقة بسياري را براي دنبال کردن داستان مريخ نوردهاي دو قلو به همراه داشت- بخشي از فيلم در جايي که اتوبوت ها (شخصيت هاي مثبت تبديل شوندگان به رهبري اوپتيموس پرايم که قصد نجات زمين را دارند) براي صحبت گرد هم مي آيند از محوطة رصدخانه گريفت براي اين کار استفاده شده است.
رصدخانة گريفت با ظاهري زيبا و چشم نواز يکي از فعال ترين مراکز علمي در زمينة ترويج علم است. مأموريت اين مرکز براي ترويج علم است. مأموريت اين مرکز براي ترويج علم؛ حضور مديري ماجراجو مانند اي. سي کراپ، اخترباستان شناس مطرح ، در رأس اين موسسه، و همجواري با هاليوود دست به دست هم داد تا اين رصد خانه براي ترغيب افراد به مراجعه به آنجا همکاري نزديکي با سينما داشته باشد. هنگام فيلم برداري تبديل شوندگان نخستين باري نبود که محوطة رصدخانه گريفيث ميزبان گروه فيلم برداري هاليوود بود. پيش از آن نيز چندين بار و از جمله در فيلم هاي فرشتگان چارلي، ترميناتور، پيشتازان فضا و مجموعه هاي تلويزيوني نظير 24 از محوطة آن براي فيلم برداري استفاده شده بود.
يکي ديگر از مکان هايي که فيلم سازان تبديل شوندگان در قسمت دوم به سراغ آن رفتند، موزة هوا و فضاي مرکز استمتسوني بود. موزه اي که از آن به بزرگ ترين گنجينه قطعات هوايي و فضايي جهان ياد مي شود. از نخستين نمونة هواپيماهاي پيشرفته جنگي تا ماژول فرماندهي فضاپيماي آپولو 11، شاتل فضايي اينتر پرايز، بخش هايي از موشک ساترن 5، کايتي که برادران رايت از آن استفاده مي کردند و بسياري از ديگر ابزارهاي اين چنيني در اين موزه به نمايش گذاشته شده اند. در داستان فيلم يکي از اين قطعات در واقع يکي از تبديل شونده هاي قديمي است که قرن ها قبل به زمين آمده و اگرچه در ابتدا در ردة دسپتيکان ها (موجوداتي که قصد نابودي زمين را دارند) بود، موضع خود را عوض مي کند و به ياري اتوبوت ها مي پردازد.
بعد از اين فيلم سيلي از نوجواناني به موزة اسميتسوني سرازير شدند تا از اين موزه بازديد کنند و اين خدمتي بود که فيلمي مانند تبديل شوندگان به اين مجموع کرد. شايد به همين علت هم بود که ناسا براي يکي از معدود دفعات اجازه داد تا يک گروه فيلم برداري وارد محوطه فضايي کيپ کندي شود و از انجا براي صحنه هاي از قسمت سوم فيلم تبديل شوندگان فيلم برداري
کنند آنها مطمئن اند چنين فيلم هايي دست کم اين فرصت را به وجود مي آورند که گروه پرشماري از مردم به ويژه کودکان و نوجوانان توجه شان به موضوعاتي مهم تر جلب شود و به آنها بهانه اي مي دهند تا دربارة مراکزي مانند ناسا فکر کنند.
منبع: نجوم، شماره 203.



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط