گفت و گو با مارك برتن فيلمنامه نويس «والاس و گروميت: نفرين خرگوش»
نويسنده: ويلان کالاگان
با انيميشن مي توان قواعد را به بازي گرفت
والاس و گروميت: نفرين خرگوش wallace and gromit: The curse of the were Rabbit
مارك برتن، فيلمنامه نويس بريتانيايي، اوايل امسال فيلمنامه انيميشن كاملاً آمريكايي ماداگاسكار را نوشت. در پي موفقيت آن فيلم، او بار ديگر در كنار نيك پارك، كارگردان با تجربه بريتانيايي - كه سال هاست در حوزه انيميشن خميري كار مي كند - قرار گرفت و حاصل كار فيلم انيميشن والاس و گروميت: نفرين خرگوش است. والاس و گروميت نخستين فيلم بلند از مجموعه فيلم هاي كوتاه نيك پارك است كه سه جايزه اسكار بهترين فيلم كوتاه انيميشن را براي او به همراه داشته اند. كار برتن به عنوان يكي از نويسندگان اين فيلم انيميشن نشان از تمايل او به بازگشت به حوزه كمدي دارد كه بسيار مورد علاقه اوست. برتن و پارك نخستين بار در انيميشن بسيار موفق فرار مرغي (2000) با هم همكاري داشتند و آن فيلم زمينه اي براي هر دو نفر فراهم آورد تا پا به دنياي فيلم هاي بلند بگذارند. برتن كه بيشتر در تلويزيون بريتانيا فعاليت دارد، در گفت و گو با انجمن نويسندگان آمريكا از ورود به حوزه فيلم هاي بلند، تفاوت مجموعه گروميت با انيميشن آمريكايي و مسائل ديگر صحبت مي كند. والاس و گروميت در هفته اول نمايش در آمريكا در صدر فيلم هاي پرفروش قرار گرفت.
چطور مي توان از كمدي هاي تلويزيوني به فيلم هاي بلند رسيد؟
اشتباه است اگر فكر كنيم كه چون با انيميشن سروكار داريم، فشار كمتري وارد مي آيد. در دنياي مدرن، نوشتن فيلمنامه براي يك فيلم بلند انيميشن به اندازه يك فيلم زنده، پيچيده و دشوار است. متأسفانه كمپاني هاي توليد فيلم هاي انيميشن معمولاً اين مسئله را درك نمي كنند، كه البته اين موضوع ديگري است.
از منظر فيلمنامه نويسي، وقتي يك فيلمنامه نويس مي خواهد شوخي ها و گفت و گوهاي يك فيلم انيميشن را بنويسد، آيا فشاري كه بر او وارد مي شود به نسبت يك فيلم زنده بيشتر است يا كمتر؟ خصوصاً با در نظر گرفتن اين واقعيت كه از يك سو چهره بازيگران شما به اندازه چهره يك انسان، كاملاً گويا نيست و از سوي ديگر اين چهره انيميشني مي تواند طراحي بسيار خوبي داشته باشد.
اين نوع نگرش زماني كاربرد دارد كه قرار است كاري كنيد كه شخصيت ها جلوه اي واقعي داشته باشند. ئتصور مي كنم بايد انتظار رسيدن به اين سطح از درام و كمدي را - كه وجودش ضروري است - داشته باشيم. به همين دليل اين كار كاملاً گروهي است. وقتي صحبت از انيميشن مي شود، شما يك زمينه كميك داريد. در واقع، شخصيت هاي شما انسان هايي هستند كه ظاهر حيوانات را دارند. به عنوان مثال، ماداگاسكار را در نظر بگيريد. شخصيت گورخر دچار بحران ميانسالي شده است. در صحنه اي از فيلم او مي گويد: «من 10سال دارم. نصف عمرم تمام شد». چون گورخر 20 سال بيشتر عمر نمي كند اين مسئله اي بسيار آبزورد است. به اين شكل مي توانيد قواعد را به بازي بگيريد.
در مورد فيلمي كمدي مثل والاس و گروميت روند دست بردن و اصلاح شوخي ها و صحنه ها چگونه است؟
پس به دلايل مختلف مي توان گفت كه به نوعي نقش شما سازمان دهي چيزي است كه بسيار مغشوش به نظر مي رسد.
واقعيت اين است كه شما نگهبان داستان هستيد. آيا پيش آمده كه شمشير را از غلاف بيرون بكشيد و واقعاً براي محافظت از داستان خود بجنگيد؟
فيلم هاي انيميشن معمولاً جلوه اي آمريكايي دارند. چطور سعي كرديد كه بخشي از تجربيات كاري خود در تلويزيون بريتانيا را به فيلمنامه والاس و گروميت منتقل كنيد؟
منبع: ماهنامه فيلم نگار، شماره ي 39