نگرش قرآن بر همگرايي اديان در جامعه جهاني (4)

از بنيادي ترين مسئوليت هاي جامعه اسلامي در برابر اهل کتاب گسترش امنيت و حمايت از کساني است که در تابعيت حکومت اسلامي بوده و در محدوده اين حکومت سکونت دارند. به همين دليل، قوانين اسلامي تعرض و آزار ايشان را به هر شکل منع کرده، تجاوز به شخصيت، جان، عرض و اموالشان را جايز نمي داند. (صدوق، 1404 «ب»، ج4، ص 124) قرآن در آيه 29 سوره «توبه» در مورد اهل ذمّه، اين حق را بر ايشان قايل شده و پيامبر در جهت تأکيد بيشتر بر اين اصل قرآني، فرموده اند: هر کس ذمّي را آزار دهد مرا آزار داده است. (بيهقي، 1361، ج9، ص 205)
سه‌شنبه، 18 بهمن 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نگرش قرآن بر همگرايي اديان در جامعه جهاني (4)

نگرش قرآن بر همگرايي اديان در جامعه جهاني (4)
نگرش قرآن بر همگرايي اديان در جامعه جهاني (4)


 

نويسنده: دکتر محمدرضا حاجي اسماعيلي
استاديار گروه الاهيات دانشگاه اصفهان



 

3. اصل تعامل اجتماع و روابط اخلاقي
 

از بنيادي ترين مسئوليت هاي جامعه اسلامي در برابر اهل کتاب گسترش امنيت و حمايت از کساني است که در تابعيت حکومت اسلامي بوده و در محدوده اين حکومت سکونت دارند. به همين دليل، قوانين اسلامي تعرض و آزار ايشان را به هر شکل منع کرده، تجاوز به شخصيت، جان، عرض و اموالشان را جايز نمي داند. (صدوق، 1404 «ب»، ج4، ص 124) قرآن در آيه 29 سوره «توبه» در مورد اهل ذمّه، اين حق را بر ايشان قايل شده و پيامبر در جهت تأکيد بيشتر بر اين اصل قرآني، فرموده اند: هر کس ذمّي را آزار دهد مرا آزار داده است. (بيهقي، 1361، ج9، ص 205)

الف. تعامل اجتماعي و رعايت اصل عدالت
 

برخورداري از عدالت اجتماعي حق همه کساني است که در سايه حکومت اسلامي زندگي مي کنند؛ مسلمان يا غيرمسلمان. از نکات بسيار مهمي که در شيوه حکومت اسلامي بدون قيد و شرط بر آن تأکيد شده، رعايت اصل عدالت اجتماعي در بين مردم بدون توجه به گرايش هاي عقيدتي و فکري آنان است. قرآن در اين باره مي فرمايد: «إِنَّ اللهَ يَأمُرُکُم أَن تُؤدُّوا الأَمَانَاتِ إِلَي أهلِهَا وَإِذَا حَکَمتُم بَينَ النَّاسِ أَن تَحکُمُوا بِالعَدلِ» (نساء: 58)؛ خداوند به شما دستور مي دهد که امانت ها را به صاحبانشان بازگردانيد و هر زمان که بين مردم حکم مي کنيد به عدالت حکم کنيد.

ب. تعامل اقتصادي و رعايت اصل انصاف
 

در جامعه اسلامي، تعامل با اهل کتاب از جنبه اقتصادي شامل کليه معاملاتي است که بين افراد انجام مي گردد و اهل کتاب مي توانند در تمامي اين داد و ستدها بجز موارد حرام، با مسلمانان معامله نمايند. در اين نوع از تعامل، آن دسته از روابطي که موجب سلطه غيرمسلمانان بر کشور اسلامي مي شود، به کلي ممنوع گرديده است؛ چرا که «وَلَن يَجعَلَ اللهُ لِلکَافِرِينَ عَلَي المُؤمِنِينَ سَبِيلاً.» (نساء: 141)
بنابراين، اسلام ضمن پذيرفتن مشروعيت حقوقي و اقتصادي غيرمسلمانان، تجاوز به اموال و حريم اقتصادي ايشان را حرام دانسته و بر آنان جز پرداخت جزيه – به واسطه حمايتي که اسلام از آنها در برابر دشمن مي کند – واجب نکرده است.

ج. تعامل انساني و روابط اخلاقي
 

از نکات جالب توجه قرآن، توصيه به احسان و نيکوکاري در برخوردهاي اجتماعي و فردي است. قرآن اين اصل را درباره همه کساني که با مسلمانان سر ستيز و جنگ ندارند – پيرو هر عقيده و آييني که باشند- تعميم داده و براي ايجاد برقراري روابط دوستانه ميان مسلمانان و اقليت هاي مذهبي و ايجاد هرچه بيشتر همزيستي مسالمت آميز، مسلمانان را از هر نوع رفتار نامناسب و اعمال خشونت آميز با ديگران باز مي دارد. قرآن درباره اصل کلي جواز رابطه دوستانه و رفتار نيک با ديگران، گوشزد مي نمايد: «لَا يَنهَاکُمُ اللهُ عَنِ الَّذِينَ لَم يُقَاتِلُوکُم فِي الدِّينِ وَلَم يُخرِجُوکُم مِّن دِيَارِکُم أَن تَبَرُّوهُم وَ تُقسِطُوا إِلَيهِم إِنَّ اللهَ يُحِبُّ المُقسِطِينَ» (ممتحنه: 8) و در آيه اي ديگر، فراتر از اين سخن گفته، به مسلمانان توصيه مي نمايد در مقابل رفتار ناهنجار و مقاصد پليد ديگران با عفو و اغماض برخورد نموده و با بردباري و شکيبايي ناملايمات و کينه توزي آنان را ناديده بگيرند: «وَدَّکَثِيرٌ مِّن أَهلِ الکِتَابِ لَو يَرُدُّونَکُم مِّن بَعدِ إِيمَانِکُم کُفَّاراً حَسَدًا مِّن عِندِ أَنفُسِهِم مِّن بَعدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الحَقُّ فَاعفُوا وَاصفَحُوا ...» (بقره: 109)
توصيفي اينچنين از جامعه با روابط انساني که اسلام خواستار آن است، از جمله راه کارهايي مي باشد که براساس آن، پيروان اديان گوناگون با عقايد و نظريات متفاوت مي توانند در کنار يکديگر زندگي نموده و براي برقراري صلح و امنيت تلاش نمايند.
اين پيشنهاد قرآن از شيواترين رهنمودها در اين زمينه است.

د. تعامل ارزشمند با اهل کتاب
 

اگرچه قرآن در آيات گوناگوني با گوشزد کردن اصول و روش هاي تعامل با اهل کتاب و به طور کلي با غيرمسلمانان، ايشان را به برقراري ارتباط با پيروان ساير اديان تشويق نموده، اجازه همکاري و تعاون در زمينه هاي مختلف براي ايجاد همزيستي مسالمت آميز با ايشان را فراهم نموده است، اما در آياتي نيز مشاهده مي شود که برخي از روابط فاقد ارزش تلقّي گرديده و مسلمانان از تعامل با ديگران بازداشته شده اند. با دقت در اين آيات، دانسته مي شود که از نظر اسلام، روابطي که موجوديت و استقلال و شخصيت جامعه اسلامي را به خطر بيندازد و بهانه و دسيسه اي براي نفوذ و سياست بيگانگان گردد فاقد ارزش مي باشد و در اين موارد، قرآن هرگز اجازه اتحاد و هم پيماني با اهل کتاب و ديگران را صادر نکرده است. شرايط پيشنهادي قرآن در خصوص تعامل ارزشمند با اهل کتاب عبارتند از:
1. نفي سلطه: اسلام براي عزت و اقتدار مسلمانان و سربلندي جامعه اسلامي اهميت بسزايي قايل گرديده و در راستاي دست يابي به اين هدف و صيانت از آن پيشنهادهايي ارائه نموده است که هر نوع سيادت بيگانه را به شدت تقبيح و تحريم مي کند. در واقع، از ديدگاه قرآن، نفي هرگونه سلطه غيرمسلمانان بر مسلمانان يکي از اصول و ضوابط اساسي در تعامل با ديگران به شمار مي آيد که در روابط فيمابين از اهميت ويژه اي برخوردار است تا آنجا که بنا به اعتقاد فقها، اين اصل بر روابط و معاشرت هاي جزئي مانند شفعه، ازدواج و...، و روابط اقتصادي، اجتماعي و سياسي و نظامي نيز حاکميت داشته، همه مسلمانان موظفند در تمام اين امور اصل نفي سبيل را که قرآن به آن تصريح نموده «وَلَن يَجعَلَ اللهُ لِلکَافِرِينَ عَلَي المُؤمِنِينَ سَبِيلاً» (نساء: 141) رعايت کنند. با توجه به آيه مزبور، خداوند در قوانين و شريعت اسلام هيچ راهي براي نفوذ و تسلط غيرمسلمانان بر مسلمانان قرار نداده است. پس آنان در هيچ زمينه اي شرعاً نمي توانند بر مسلمانان مسلط شوند. (موسوي بجنوردي، 1371، ص 157) پيامبر اکرم(ص) نيز بر عزت و سربلندي هميشگي اسلام تأکيد فرموده اند: «الاسلام يعلو و لا يعلي عليه و الکفار بمنزله الموتي لا يحجبون و لا يورثون» (متقي هندي، 1401 ق، ص 17)؛ اسلام هميشه برتري دارد و هيچ چيزي بر آن برتري ندارد و کافران به منزله برده ها هستند که نه مانع ارث مي شوند و نه ارث مي برند.
اهميت اين اصل آنگاه بيشتر مشخص مي شود که بدانيم قرآن حتي هنگامي که مسلمانان را به صلح فرامي خواند اين اصل را ناديده نگرفته است: «فَلَا تَهِنُوا وَتَدعُوا إَِي السَّلمِ وَأَنتُمُ الأَعلَونَ.» (محمد: 35) بر اين اساس، صلح در سايه برتري اسلام محقق شده، وگرنه دعوت به صلح جايز نخواهد بود. امام علي بن موسي الرضا(ع) در توضيح اين آيه مي فرمايند: «لن يجعل ... لکافر علي مؤمن حجه ... لن يجعل الله لهم علي انبيائه(ع) سبيلاً من طريق الحجه.» (صدوق، 1404 ق «ب»، ج 2، ص 202)
2. استقلال سياسي: قرآن به منظور حفظ استقلال همه جانبه مسلمانان، هر نوع اعتماد به عناصر غيرمسلمان و پيروي از آنان را تا آنجا که به مصالح ديني و سياسي مربوط گرديده اکيداً تحريم نموده است؛ زيرا مداخله و نفوذ بيگانگان طبعاً منجر به دنباله روي از اراده و خواست آنان مي گردد. قرآن در حقيقت، به همين انحراف سياسي اشاره مي نمايد. بنابراين، پيوند و تعامل با ديگران چنانچه داراي منافع باشد و موجب شکست سياسي، اقتصادي آنان نگردد ارزشمند است. هدف از برقراري تعامل در سطح بين الملل نيز همين است و اين نکته اي بس مهم است که قرآن به روشني بدان اشاره نموده، مي فرمايد: «وَلاَ تَرکَنُوا إِلَي الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّکُمُ النَّارُ وَمَا لَکُم مِّن دُونِ اللهِ مِن أَولِيَاء ثُمَّ لاَ تُنصَرُونَ.» (هود: 113)
علامه طباطبائي در اين باره مي نويسد:
رکون در لغت به مفهوم تکيه کردن از روي ميل قلبي است. در اين آيه، روي سخن با پيامبر اسلام و پيروان اوست و شئون مربوط به پيامبر و امت او همان شئون ديني و امور مربوط به زندگي اجتماعي، حکومت و رهبري مسلمانان است. مي توان چنين نتيجه گرفت که در امور اجتماعي، تکيه به ظالمان به اين صورت واقع مي شود که آنها بتوانند به راحتي در امور اجتماعي و تصدي حکومت اسلامي مداخله کنند. (طباطبائي، 1384، ج 11، ص 67)
3. دوستي و تعامل: در اسلام بر ايجاد روابط دوستانه با ديگران بسيار تأکيد شده و مسلمانان براي ايجاد وحدت و يکپارچگي به اين امر فراخوانده شده اند. البته قرآن براي برقراري اين روابط اصول و راه کارهايي پيشنهاد مي دهد. با مطالعه در آياتي که دعوت به دوستي با ديگران مي نمايد، از دو گروه سخن به ميان آمده است. در برخي، سفارش به عدم دوستي مسلمانان با غيرمسلمانان شده و در برخي، اين دوستي جايز دانسته شده است. براي نمونه، خداوند مي فرمايد: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لاَ تَتَّخِذُوا الکَافِرِنَ أَولِيَاء مِن دُونِ المُؤمِنِينَ ...» (نساء: 144) و «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لاَ تَتَّخِذُوا اليَهُودَ وَ النَّصَارَي أَولِيَاء بَعضُهُم أَولِيَاء بَعضٍ وَ مَن يَتَوَلَّهُم مِّنکُم فَإِنَّهُ مِنهُم» (مائده: 51) و «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لاَ تَتَّخِذُوا بِطَانَهً مِّن دُونِکُم لاَ يَألُونَکُم خَبَالاًٌ وَ دُّوا ...» (آل عمران: 118) آيات ديگري نيز دربردارنده اين مفاهيم مي باشند؛ ازجمله: آيات 28 «آل عمران»، 57 «مائده» و 23 و 71 «توبه». راغب در مفردات مي گويد: [ولاء] و توالي در موردي به کار مي رود که دو يا چند چيز چنان با يکديگر جوش بخورند که غير آنها در ميان نباشد و اين کلمات را از باب استعاره در مورد نزديکي از نظر مکان و از نظر خويشاوندي و از لحاظ دين و از نقطه نظر دوستي و ياري و اعتقاد استعمال مي کنند. (طباطبائي، 1384، ج 5، ص 604)
در اين آيات، منظور از اولياء و مشتقات آن، دوستي سلطه آور است؛ زيرا اين نوع دوستي موجب سلب اراده و خودباختگي مسلمانان در برابر بيگانگان مي گردد. از اين رو، دوستي و معاشرت در اين حد را ممنوع کرده، اعلام مي دارد که رفتار دوستانه در قالب احترام متقابل و کمک هاي مادي و معنوي و حسن معاشرت کافي مي باشد و به برقراري ارتباط در مرتبه اعلاي آن، که باعث وابستگي و از دست رفتن عزت و سربلندي شود نيازي نيست. با مطالعه اين گروه از آيات، اين نتيجه حاصل مي گردد که مسلمانان نبايد بپندارند که نمي توانند هيچ گونه ارتباط و دوستي با غيرمسلمانان داشته باشند. اين آيات همچنين متذکر مي شوند که همه غيرمسلمانان در حکم واحد و يکسان نيستند، بلکه با بيان آيه هشتم از سوره «ممتحنه» اصل کلي جواز رابطه دوستي و رفتار نيک و عادلانه با غيرمسلمانان بيان مي گردد. با توجه به اين دو گروه از آيات قرآني، بايد اعتراف کرد تعامل ارزشمند با غيرمسلمانان، هم در سياست خارجي کشورهاي اسلامي و هم در روابط داخلي ايشان بايد مبتني بر دو اصل عقلاني ذيل باشد:
الف. در حوزه روابط داخلي، استقلال و عزت مسلمانان پاس داشته شود.
ب. در حوزه روابط خارجي، ارتباط از حد طبيعي فراتر نرفته، ضمن حفظ معاشرت، اجازه هيچ گونه تعدّي و سلطه به ديگري داده نشود.

نتيجه
 

همزيستي مسالمت آميز و زندگي توأم با آرامش و امنيت آرزوي همه انسان ها و واقعيتي است که دنياي معاصر بيش از هر زمان ديگر بدان نيازمند است. اديان و پيروان نيک انديش آنها همواره در طول تاريخ به عنوان مناديان صلح و آرامش براي نيل به اين حقيقت پيشگام بوده اند. در اين ميان، اسلام نيز همزيستي مسالمت آميز در کنار ديگر اديان آسماني را به رسميت شناخته و به نيکي از آن دفاع نموده است. از نظر اسلام، صلح و تعامل ميان انسان ها با آراء و انديشه هاي گوناگون ارزشمند تلقّي گرديده است. از اين رو، دعوت به اصول مشترک، پرهيز از تعصبات مذهبي، دوري گزيدن از تحميل عقايد، و احترام به حقوق اقليت ها از جمله نکاتي است که قرآن بدان ها سفارش نموده است. اسلام در عين توجه به حقوق انساني همه انسان ها، بر به حق بودن خويش نيز اصرار ورزيده و راه هاي نفوذ و حاکميت غيرمسلمانان بر مسلمانان را بسته است.
منابع:
1. آلوسي، محمود بن عبدالله؛ روح المعاني؛ صححه محمد حسين العرب؛ بيروت: دارالفکر، [بي تا].
2. امير، علي؛ روح الاسلام؛ بيروت: دارالعلم، 1977 م.
3. بلاذري، احمد بن يحي بن جابر؛ فتوح البلدان؛ قاهره. شرکت طبع الکتب العربيه، 1901 م.
4. بيهقي، ابوبکر احمد بن حسين؛ دلائل النبوه؛ ترجمه محمود مهدوي دامغاني، [بي جا]، علمي فرهنگي، 1361 .
5. جعفري، محمدتقي؛ تکاپوي انديشه ها؛ به کوشش علي رافعي؛ تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامي، 1373 .
6. حقي بروسوي، اسماعيل؛ روح البيان؛ بيروت: دارالمعرفه، 1356 ق .
7. شلتوت، محمود؛ الاسلام عقيده و شريعه؛ بيروت: دارالمشرق، 1974 م .
8. صدوق، محمد بن بابويه؛ من لايحضره الفقيه؛ چ دوم، قم: جماعه المدرسين، 1404 ق «الف» .
9. ___؛ عيون اخبار الرضا؛ صححه حسين الاعلمي؛ بيروت: مؤسسه الاعلمي للمطبوعات، 1404 ق «ب».
10. طباطبائي، محمدحسين؛ الميزان؛ چ پنجم، تهران: دارالکتب الاسلاميه، 1372 .
11. ___؛ ترجمه تفسير الميزان؛ محمدباقر موسوي همداني؛ قم: جامعه مدرسين حوزه علميه قم، 1384 .
13. طوسي، محمد بن حسن؛ الاستبصار؛ تهران: دارالکتب، 1390 ق .
13. عميد زنجاني، عباسعلي؛ اسلام و حقوق ملل؛ تهران: آخوندي، 1346 .
14. ____؛ حقوق اقليت ها؛ چ پنجم، تهران: نشر فرهنگ اسلامي، 1362 .
15. ____؛ فقه سياسي؛ تهران: اميرکبير، 1346 .
16. قرائتي، محسن؛ تفسير نور؛ قم: مؤسسه در راه حق، 1374 .
17. لوبون، گوستاو؛ تمدن اسلام و عرب؛ ترجمه سيد هاشم حسيني؛ چ سوم، تهران: کتاب فروشي اسلاميه، 1358 .
18. متقي هندي، علي بن حسام الدين؛ کنز العمال في سنن و الاقوال؛ صححه و وضع فهارسه و مفتاحه صفوه السنا؛ بيروت: مؤسسه الرساله، 1401 ق .
19. محمدي ري شهري، محمد؛ سياست نامه امام علي(ع)؛ ترجمه مهدي مهريزي، قم: [بي نا]، 1379.
20. مکارم شيرازي، ناصر؛ تفسير نمونه؛ تهران: دارالکتب الاسلاميه، 1362 .
21. موسوي بجنوردي، سيدمحمد؛ القواعد الفقيه؛ چ دوم، قم: اسماعيليان، 1371.
منبع: نشريه الاهيات اجتماعي شماره 2.



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.