خاستگاه اساطير چین

اگر چه خاستگاه اساطير چين بیش‌تر در روزگان شانگ و جو نهفته است اما پژوهنده در اين زمينه به گنجينه بزرگي از آثار ادبي و نوشته‌های تاريخي كهن دسترسي دارد (داده‌های باستان شناسي پيش از اين به اختصار بررسي شد). علاوه بر نوشته‌های متعدد تفسير اين نوشته‌ها نيز بسيار است و اگر چه برد تاريخي اين آثار در نخستين نگاه محدود می‌نماید اما با اندكي دقت به زمان‌های دورتر نيز می‌توان دست يافت. معهذا آثار نوشته شده بیش‌تر از دوره هان و معمولاً كار دانش پژوهاني است
شنبه، 6 اسفند 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
خاستگاه اساطير چین

خاستگاه اساطير چین
خاستگاه اساطير چین


 

نويسنده:آنتونی کریستی




 
اگر چه خاستگاه اساطير چين بیش‌تر در روزگان شانگ و جو نهفته است اما پژوهنده در اين زمينه به گنجينه بزرگي از آثار ادبي و نوشته‌های تاريخي كهن دسترسي دارد (داده‌های باستان شناسي پيش از اين به اختصار بررسي شد). علاوه بر نوشته‌های متعدد تفسير اين نوشته‌ها نيز بسيار است و اگر چه برد تاريخي اين آثار در نخستين نگاه محدود می‌نماید اما با اندكي دقت به زمان‌های دورتر نيز می‌توان دست يافت. معهذا آثار نوشته شده بیش‌تر از دوره هان و معمولاً كار دانش پژوهاني است كه به مكاتب فلسفي خاص (به ويژه كنفسيونيسم) وابستگي دارند و دست يازيدن آنان به اين كار براي تثبيت اندیشه‌ها و باورهاي خويش است و در بیش‌تر موارد دوباره نويسي اين آثار با اعمال نظر همراه است.

خاستگاه اساطير چین

شرح تصویر: آثار كنفسيوس پاسدار حكومت اريستو کرات‌ها و اشراف است و بدين دليل است كه پس از دودمان چين نظرات اين فرزانه مورد حمايت دربار هان قرار می‌گیرد. از ديد كنفسيوس فرمانروا پسر آسمان و پاسدار عدالت آسمان است. در اين تنديس كنفسيوس در لباس درباري دوره مينگ و اوائل دوره چينگ نشان داده شده. موزه گيمه.

لي سي و كتابسوزان
 

اغلب آثار نوشته شده از روزگان دولت‌های جنگجو و از فرزانگان اين دوره و روزگاري است كه سنت‌های فئوداليسم و عناصر وابسته به آن دركارند؛ اما جامعه چين جامعه‌ای هميشه پويا است و پيروان فرزانگاني چون منسيوس و به ويژه كنفسيوس (كه آنان را فرهيخته می‌نامیم) کوشششان بر اين است كه به گذشته بينديشند و تغييرات را ناديده انگارند و بدين دليل است كه هميشه بر گذشته دريغ می‌ورزند. تاييد كننده اين نظر پيشنهاد لي سي (1) وزير شيه هوانگ دي در 213 پيش از ميلاد است و مأخذ ما در اين زمينه كتاب مورخ مشهور دوره هان سو – ماچاين (2) است. لي سي به سبب نظراتش درباره فرزانگان پيش از دوره چين مورد نفرت فرهيختگان بود و به پيشنهاد او بود كه شيه هوانگ دي فرمان سوزانيدن آثار نوشته شده پيش از دوره خويش را صادر كرد. در اين فرمان آثار نوشته شده در زمينه فنون مختلف مستثني است و آثار بازمانده در زمینه‌های ديگر بیش‌تر كار فرهيختگاني است كه آثار گذشته را با بينش خود هماهنگ نموده و پس از دودمان چين گزارش کرده‌اند؛ و بدين دليل مآخذ اساطير پيش از دوره چين را هميشه بايد با شك نگريست.

خاستگاه اساطير چین

شرح تصویر: گوان يو (3) از فرماندگان دوره سه قلمرو که در سده دوم ميلادي دودمان هان را برانداخت و موجد پراکندگي شد. فرماندهي نيز چون فرمانروايي موروثي بود و بعدها از گوان يو خدائي همپاي خدا جنگ گوان دي پديدار شد. برگردان نقش سنگي موزه بريتانيا.
پيشنهاد لي سي چنين بود:
«پنج خاقان هيچ گاه از يكديگر تقليد نكردند و به راه هم نرفتند، سه دودمان نيز چنين بودند و هر يك در كشورداري مشي خاص داشتند، و اين نه به دليل نپذيرفتن فرمانروايان پيشين كه به سبب تغيير زمانه و لزوم ديگرگون شدن نوع كشورداري بود. اكنون فرمانروا را ميراثي ده هزار ساله است و خاقان چين آغاز شكوه ده هزار ساله ديگري است. ديوان سالاران [فرهيختگان] كوته بين را خرد درك اين مهم نيست. پيشنهادات شون يو (4) پيروي راه سه دودمان است. (شون يو وزير محافظه كاري بود كه پيروي از فرمانروايان پيشين و زنده كردن فئوداليسم را به خاقان پيشنهاد می‌کرد). آيا چنين كاري شدني است؟ اميران گذشته پيوسته در جنگ بودند و راهنماي آنان ديوان سالاران ناصح بود و بيش از حد به نصايح آنان متكي بود. اكنون ستيز و جنگ پايان يافته و قانون و فرمان از يك فرمانروا است مردم عادي به پيشه وري و كشاورزي مشغولند و خاصان به قانون و چگونگي اداره امور پرداخته‌اند. تنها ديوان سالاران و فرهیختگانند كه آنان را ياراي سازگاري با شرايط موجود نيست و براي بهبود آينده و دوري از بدي تنها به گذشته می‌اندیشند و سيه مويان (مردم عامي و روستايي) را به شك وامي دارند. خادم شما، لي سي با پذيرفتن كيفر مرگ براي راهنمايي نادرست چين می‌بیند كه:
در گذشته اميران و اميرنشينان بسيار و وحدت ناممكن بود. فرهيختگان و ديوان سالاران اكنون هنوز هم به روزگار كهن می‌اندیشند تا حال را بي ارزش بنمايانند و در اين راه به تمثيلات بي ارزش روي می‌آورند تا همه چيز را دگرگون و درهم و برهم جلوه دهند. آنان می‌گویند انديشه درست در کتاب‌ها نوشته شده است تا مقام و فرمان شما را بي ارزش بنمايانند. اكنون كه يگانگي ميسر شده است و همه جا به فرمان يك فرمانروا است آنان گذشته را می‌ستایند تا از مسئوليت دوري جويند، و زماني كه فرماني تازه ابلاغ می‌گردد آنان با استناد به قوانين كهن از آن بدگويي می‌کنند، و اين تنها بدان دليل است كه اينان مخالف فرمان‌ها و قوانين نوایند. اينان در دربار محتاط و دورانديش و در جاي ديگر در مناظرات عمومي مردم را با بهتان‌های خود می‌فریبند. اگر اين روال ادامه يابد و سدي در راه آنان ايجاد نشود بي شك قدرت خاقان كاهش خواهد يافت و اينان چون گذشته قدرت را در چنگ می‌گیرند. خادم شما پيشنهاد می‌کند همه نوشته‌های تاريخي جز تاريخ دودمان چين سوزانيده شود و باز جز آثار علمي دانشمندان بزرگ (اين افراد در گزارش هفتاد نفرند) بقيه آثار و از آن جمله شوجينگ (5) و شيه جينگ (6) و نوشته‌های صد مكتب (آثار فلسفي) به دادرسان و رؤساي دادگاه‌های بخش سپرده شود تا آنان را در آتش بسوزانند. آنان كه ياراي بحث درباره شوجينگ و شيه جينگ را بيابند بايد بي درنگ نابود شوند و تن آنان را در بازار در معرض ديد همگان قرار دهند. آنان كه از نهادهاي كهن ستايش می‌کنند تا وحدت كنوني را ناچيز بنمايانند بايد با خانواده‌هایشان معدوم شوند و ماموراني كه در اين راه فرمان را نقض نموده و اغماض نمايند بايد به عنوان شريك جرم نابود شوند. هر كس پس از گذشتن سي روز از صدور فرمان خاقان کتاب‌های ممنوعه را نسوزاند بايد با داغ مشخص گردد و به كار در ديوار بزرگ گمارده شود. تنها کتاب‌هایی كه درباره طب و داروها است و کتاب‌های فالگيري و پيشگويي و كشاورزي و درختكاري از اين قانون مستثني است و داشتن چنين کتاب‌هایی آزاد است؛ و آنان كه مشتاق قانون و كارهاي دیوانی‌اند می‌توانند با راهنمايي ديوانيان دولتي بدين كارها دست يازند ...
در واقعيت كشتار پس از صدور اين فرمان شكي نيست. ششصد و چل تن از فرهيختگاني كه ماموريت پنهان كردن کتاب‌های ممنوع را به عهده گرفته بودند گرفتار و نابود شدند. اكثر کتاب‌ها نابود شد و آثار بازمانده بعد از اين كتابسوزان بیش‌تر کتاب‌های كنفسيوس بود و اين بدان علت بود كه كنفسيونيسم در قسمت‌های دور افتاده نيز نفوذ كرده و در اين مناطق بسياري از کتاب‌های كنفسيوس محفوظ مانده بود. كتابسوزان لي سي ارتباط با گذشته را محدود كرد و از كتاب سوماچاين چنين بر می‌آید كه نتوانسته است به علت نبودن مدارك كافي تاريخ گذشته را روشن سازد و تاريخ دوره جوو پيش از آن در هاله‌ای از افسانه‌ها فرو رفته است. اين چنين بود كه پس از دودمان چين تاريخ گذشته چنان مغشوش شد كه تا سال‌های اخير مردم چين نمی‌دانستند كه جامعه كهن چين جامعه‌ای طبقاتي بود و ارزش مردمان نه از نوع تربيت آنان كه از وابستگي آنان با خاندان‌های اشراف مشخص می‌شد.

زوال دودمان چين
 

دودمان چين ديري نپائيد، اما بازگشت به فئوداليسم نيز به سرعت ميسر نبود. در زوال دودمان چين، اشراف، فرهيختگان و دهقانان همداستان بودند و کینه‌ی نسبت به ديکتاتوري نظامي در اين راه آنان را متحد کرد. سختگيري حکومت چين از اربابان گذشته هم فراتر رفته بود. يکي از فرهيختگان دوره هان در اين به اره می‌نویسد: «نه اميران و وزيران که مردم عامي نيز در وحشت می‌زیستند و زندگاني آنان با وحشت قرين بود. ديوانيان و کارگزاران ايمن نبودند و هميشه در معرض خفت و تنزل مقام قرار داشتند. در چنين شرايطي يکي از سربازان عادي ديار چو به نام چن شي (7) که نه از طبقه اشراف بود و نه از فرزانگي تانگ يا وو بنياد گذاران دودمان شانگ و جو برخوردار بود تنها دستي به مخالفت برافراشت و ديگران در پي او روان شدند؛ و اين بدان سبب بود که پسرآسمان با همه قدرت و ثروت از ادبار نادرست به کار بستن قدرت و نتيجه کشتارهاي بي دليل و تعدي فراوان بي خبر بود و قدرت براي او بلاآفرين شد.

خاستگاه اساطير چین

شرح تصویر: فرهيختگان در حال مطالعه راز يانگ (8) و يين (9) اصول بنيادي جهان كه فلاسفه چيني بر آن بودند كه آنان را در همنوايي نگه دارند. يانگ و يين اساس بسياري از نمادهاي رازآميز چيني بود. فرهيختگان آن روزگار بزرگ‌ترین دشمن نوآوري و از آن شمار لي سي وزير سيه هوانگ دي بودند. نقاشي سده هفده. موزه بريتانيا.

خاستگاه اساطير چین

شرح تصویر: فوسي نخستين شهريار مخترع باگوا (10) يا هشت خطي. باگوا بنياد خط چيني است. لباس فوسي و تركيبات آن در اين نقش باستاني و فوسي داراي ناخن‌های بلندي است كه فرهيختگان از او تقليد می‌کردند. سنگ پشت و لاك او نماد پيشگويي است. نقاشي از مالين در دوره سونگ موزه ملي تايوان.

خاستگاه اساطير چین

شرح تصویر: رداي رهرو دائو از زري منقوش و گلدوزي شده با هشت نشانه باگوا نماد پنج عنصر اصلي يعني زمين، پولاد، آب، چوب و آتش. دايره مياني نماد تركيب يانگ و يين است كه خاستگاه اعتقاد بدان به روزگار جو بازمي گردد و دائوئيسم نيز از آن متاثر است. از سده هيجده يا نوزده. موزه هنرهاي نيويورك.
عصيان و شورش چن شي سرکوب شد اما اين آغاز کار بود و اعتماد به فرمانروا از ميان رفته بود. سرانجام پس از شورش‌های بسيار دو رهبر قدرت را در چنگ گرفتند، اين دو يکي ليوبنگ (11) بود که دهقاني ساده بود که در آينده بنيان گذار دودمان هان شد و ديگري سيانگ يو (12) بود که از اشراف چو و از فرماندگانی بود که فرماندهي را به ميراث برده بود.
سيانگ يوبا فرمانروائي بر دربار چو فرمانروائي قلمرو چين را بين فرماندگان چين و متحدان خويش تقسيم کرد. ليوبنگ در سيچوان و بخشي از شنسي به فرمانروايي پرداخت و دودمان او به نام رودي که از اين منطقه می‌گذشت به دودمان هان مشهور شد. روال فرمانروائي سيانگ يو بر زنده کردن فئوداليسم متکي بود. با قدرت يافتن ليوبنگ و سيانگ يو نبرد ایالت‌ها به نبرد دودمان هان و چو منتهي شد. نبرد دودمان هان و چو پنج سال به طول انجاميد و با پيروزي ليوبنگ، شنسي مقر دودمان فرمانروائي هان شد.
ليوبنگ متحدان خويش را به حکومت بخش‌های کوچک و خويشان را با ياري و زير نظر فرماندهان به امارت ولايات برگماشت و بدين ترتيب فرماندگان پيروز جنگ‌های خويش را نه تنها از امارات به دور داشت که برخي از آنان را يا نابود کرد و يا تنزل مقام داد. سرانجام ليوبنگ و پس از او جانشيان او به ديوانيان، فرهيختگان و صاحب‌نظران فئودال روي آوردند و ديگر بار فئوداليسم زنده و طبقه فئودال و فرهيختگان خادمان فرمانروا شدند.

پي نوشت ها :
 

1. Liszu
2. Ssu- Machhien
3. Shun- Yu
4. Kuan Yu
5. Yang
6. Yin
7. Shu Ching
8. Shihching
9. Pa Kua
10. Chen She
11. Liu Pang
12. Hsiang Yu
 

منبع؛ کریستی، آنتونی، (1384) شناخت اساطیر چین، ترجمه محمدحسین باجلان فرخی، تهران، اساطیر، چاپ دوم.



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.