جنگ نرم و رويارويي انقلاب اسلامي با رويکردهاي ستيزه جويانه غرب عليه ايران(1)

پس از بروز اغتشاشات سال گذشته، عمده مطالعات انديشمندان حوزه هاي سياسي حول محور موضوع جنگ نرم و متعلقات آن مي چرخيد. يکي از مهم ترين اين مباحث، روش هاي نوين و رويکردهاي تعارضي جهان غرب و به ويژه ايالات متحده نسبت به جمهوري اسلامي ايران است. در اين مقاله رهيافت هاي تقابلي از حيث نگاه کارکردي قدرت نرم و عمليات رواني کاخ سفيد عليه ايران و همچنين راهکارهاي مقاومت گرايانه پيش روي جمهوري اسلامي مورد خوانش قرار
يکشنبه، 27 فروردين 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
جنگ نرم و رويارويي انقلاب اسلامي با رويکردهاي ستيزه جويانه غرب عليه ايران(1)

جنگ نرم و رويارويي انقلاب اسلامي با رويکردهاي ستيزه جويانه غرب عليه ايران(1)
جنگ نرم و رويارويي انقلاب اسلامي با رويکردهاي ستيزه جويانه غرب عليه ايران(1)


 

نويسنده: مهدي هدايتي شهيداني(1)




 

اشاره:
 

پس از بروز اغتشاشات سال گذشته، عمده مطالعات انديشمندان حوزه هاي سياسي حول محور موضوع جنگ نرم و متعلقات آن مي چرخيد. يکي از مهم ترين اين مباحث، روش هاي نوين و رويکردهاي تعارضي جهان غرب و به ويژه ايالات متحده نسبت به جمهوري اسلامي ايران است. در اين مقاله رهيافت هاي تقابلي از حيث نگاه کارکردي قدرت نرم و عمليات رواني کاخ سفيد عليه ايران و همچنين راهکارهاي مقاومت گرايانه پيش روي جمهوري اسلامي مورد خوانش قرار خواهد گرفت. در پايان نيز جهت ارايه راهکارهاي مواجهه با اين روند، مناسب ترين گزينه، رهنمودهاي مقام معظم رهبري تشخيص داده شده است که به طور اجمال بدان ها اشاره خواهد شد.
دشمن در جنگ نرم تلاش دارد تا با استفاده از ابزارهاي فرهنگي و ارتباطي بسيار پيشرفته و با شايعه و دروغ پراکني و استفاده از برخي بهانه ها، ميان آحاد مردم ترديد بدبيني و اختلاف ايجاد کند.
مقام معظم رهبري (مدظله العالي)

مقدمه
 

پديده جنگ نرم (2) که هم اکنون به عنوان پروژه اي عظيم، عليه جمهوري اسلامي ايران در حال تدوين و اجرا مي باشد در شاخص هايي همچون ايجاد نارضايتي هاي عمومي از طريق شکل دهي تعمدي وضعيت اقتصادي نامناسب، به وجود آوردن نهادهاي مدني غيردولتي همسو با خويش و استفاده از عمليات گسترده رواني و رسانه اي از طريق مختلف در جهت ناکارآمد جلوه دادن دستگاه اجرايي کشور در انجام امور روزمره مردم از سوي کشورهاي غربي به ويژه ايالات متحده آمريکا متبلور شده است. آنچه به عنوان جنگ نرم در ادبيات سياسي کنوني دنيا رايج گشته عبارت است از تمامي الگوهاي رفتاري رواني و استفاده هاي رسانه اي يک بازيگر نسبت به بازيگري ديگر به نحوي که منجر به اثر گذاري حداکثري بر محيط اجتماعي و سياسي بازيگر هدف شود. در اين بين تسليم نمودن آرا و انديشه هاي بنيادي بازيگر رقيب و ايجاد تزلزل در افکار و انديشه هاي جامعه هدف در راستاي اهداف از پيش تعيين شده، از جمله اهداف اين گونه از جنگ ها مي باشد. لازم است که قبل از ورود به مبحث جنگ نرم براي آشنايي بيشتر با کليت موضوع به تعاريفي همچون قدرت نرم (3)، تهديد نرم (4)، جنگ رواني (5) و جنگ رسانه اي (6) بپردازيم.
ژوزف ناي (7)- نويسنده کتاب قدرت نرم و رهبري هوشمند- در تعريف قدرت نرم مي گويد:
قدرت نرم، توانايي دستيابي به اهداف و آمال مطلوب از طريق جلب حمايت افکار عمومي جامعه و نخبگان و اقناع اذهان به جاي اعمال فشار است. اين بعد متأخر قدرت، از منابع فرهنگ، عقايد، باورها و آداب و سنن اجتماعي منشأ مي گيرد. پيشرفت چشمگير فناوري اطلاعات در دوران جديد به رشد روزافزون ارتباطات منجر شده و مرزهاي جغرافيايي را در نور ديده است. امروزه اين قدرت نقش مهمي در عرصه روابط بين الملل و مانور واحدهاي سياسي يافته است. (8)
ناي به طور ويژه به کشورش يعني ايالات متحده اشاره مي کند و اعتقاد دارد اين کشور به واسطه وجود منابع و توانايي هاي فراوان در اين زمينه مي تواند نقش مهمي در کنترل و هدايت تعارضات جهاني ايفا کند. هنگامي که قدرت هاي بزرگ از قدرت نظامي براي ابزار تهديد و برافروختن آتش جنگ بهره مي برند سعي دارند تا با استفاده از مهارت هاي فزاينده و عنصر اقبال در يک بازه زماني مشخص، آنچه را که مد نظر دارند به دست آورند. بهره گيري از ابزارهاي سخت و ايجاد تهديدهاي فيزيکي از دشواري کمتري نسبت به ايفاي قدرت نرم برخوردار است؛ چرا که بسياري از منابع مهم و اساسي اش خارج از کنترل حکومت ها هستند و تأثيرات آن به شدت به پذيرش مخاطبان قبول کننده بستگي دارد. افزون بر اين، منابع قدرت نرم، اغلب به طور غير مستقيم با شکل گيري محيط سياست گذاري، کارساز مي افتند و گاهي سال ها طول مي کشد تا نتايج مطلوب به دست آيد.
ناي در جايي ديگر، از ترکيب قدرت نرم با قدرت سخت سخن مي گويد و آن را قدرت هوشمند (9) مي نامند. از منظر او آمريکا بايد با کشورهايي همچون ايران، که موجب همسويي منافع ساير تهديدکنندگان منافع ايالات متحده مي شوند، هوشمندانه مقابله نمايد.
آمريکا بايد نگران استراتژي هايي باشد که به دشمنانش کمک مي کند نيروهاي ناهمگون را تحت يک پرچم متحد سازند. ايالات متحده داستان خوبي براي روايت کردن در اختيار دارد، اما ناکامي اش در ترکيب قدرت سخت و نرم در يک استراتژي هوشمند بدين معني است که اغلب اوقات راه خود را مي رود و قصه خود را مي سرايد و اين مي تواند مخرب باشد. (10)
دکتر ابومحمد عسگر خاني نيز طي سخناني از «جوزف ناي» به عنوان ابداع کننده واژه قدرت يا استراتژي نرم و وابسته به حزب دموکرات آمريکا نام مي برد و مي افزايد:
او- ناي- اعتقاد دارد که از اين پس آمريکا بايد جهان را با قدرت نرم خود يعني استفاده از جذابيت هاي سياسي، ارزش هاي آمريکايي (11) و واژه هايي نظير دموکراسي، حقوق بشر و انقلاب هاي رنگين رهبري کند.
عسگرخاني معتقد است که جوزف ناي سياست نومحافظه کاران آمريکا را که به افغانستان و عراق حمله کرده اند بر اساس قدرت سخت مي داند و آن را سبب افول قدرت نرم آمريکا در جهان ذکر مي کند زيرا مبارزه با تروريسم نيز، به زعم وي، با قدرت سخت امکان پذير نيست بلکه بايد با قدرت نرم با آن مبارزه شود؛ او حتي معتقد است که طالبان را نيز بايد دعوت نماييم نه اينکه با آن بجنگيم، راهبردهاي اخير برخي از محافل آمريکايي در مذاکره با طالبان در اين فضا قابل بررسي است. دکتر عسگرخاني همچنين تأکيد دارد که کارگزاران جمهوري اسلامي ايران براي مقابله با جنگ نرم از پاداستراژي نرم استفاده کنند و در همين ارتباط مطالعه کنگره، قدرت اجرايي و وزارت خزانه داري آمريکا و ساختار شوراي امنيت ملي آن ضرورت دارد. (12)

1. تهديد نرم، جنگ رواني و اثر پذيري جوامع
 

تهديد نرم به اقداماتي اطلاق مي گردد که دشمن در آن سعي دارد تا با اعمال يکسري روندهاي برنامه ريزي شده، زمينه را براي کمرنگ جلوه دادن ارزش هاي جامعه هدف فراهم آورد. در اين نوع از تهديدات تلاش خواهد شد تا رويه هاي مقاومت گرايانه به تدريج مورد ترديد و بازنگري قرار گيرند و جوامع نسبت به استمرار اين رويکردها اظهار نگراني نمايند که مبادا مورد تهاجم دشمن واقع شوند. اين جريان خود يک نوع عمليات رواني است که در آن به رغم عدم استفاده از تسليحات نظامي، کشوري مي تواند کشور ديگر را با چالش ها و بحران هاي متعدد مواجه سازد.
تهديد نرم را مي توان تحولي دانست که موجب دگرگوني در هويت فرهنگي و الگوهاي رفتاري مورد قبول يک نظام سياسي مي شود. تهديد نرم نوعي سلطه کامل در ابعاد سه گانه حکومت، اقتصاد و فرهنگ است که از طريق استحاله الگوهاي رفتاري ملي در اين حوزه ها و جايگزيني الگوهاي نظام سلطه اي، محقق مي شود. با اين نگرش، تمامي اقداماتي که موجب شود تا اهداف و ارزش هاي حياتي يک نظام سياسي (زير ساخت هاي فکري، باورها و الگوهاي رفتاري در حوزه اقتصاد، فرهنگ و سياست) به خطر افتد، يا موجب ايجاد تغيير و دگرگوني اساسي در عوامل تعيين کننده هويت ملي يک کشور شود، تهديد نرم به شمار مي آيد. در تهديد نرم، بدون منازعه و لشکرکشي فيزيکي، کشور مهاجم، اراده خود را بر يک ملت تحميل و آن را در ابعاد گوناگون با روش هاي نرم افزارانه اشغال مي کند. (13)
ترديد در مباني فکري يک نظام سياسي، ايجاد تشکيک در باورهاي اصلي جامعه و به کارگيري الگوهاي رفتاري بحراني در جامعه را مي توان از شاخص هاي اين تهديد قلمداد کرد. نتايج به دست آمده از تهديد نرم، بنيادي، بي سر و صدا، انديشه اي و تدريجي است. اين تهديد همراه با آرامش و خالي از روش هاي فيزيکي و با استفاده از ابزارهايي چون رسانه هاي جمعي، احزاب سياسي، تشکل هاي صنفي و قشري و شيوه القا و اقناع انجام مي پذيرد. در حال حاضر جهاني سازي فرهنگ، مترادف با مفهوم تهديد نرم تلقي مي شود.
تهديدات نرم از ماهيت پيچيده اي برخوردارند که ثمره بازخواني آرا و انديشه هاي خواص مي باشد. برخلاف تهديدات سخت که هنگام اندازه گيري به سهولت قابل رؤيت اند، تهديدات نرم به دليل غير محسوس بودن از ماهيت نامشخصي براي اندازه گيري برخوردار هستند. در اين ميان نقش رسانه ها در پشتيباني و حمايت از روند اجرايي اين تهديدات بسيار حايز اهميت مي باشد.
مفهوم بعدي، جنگ رواني است که در اينجا سعي داريم تا حدودي ذهن خواننده را با آن آشنا سازيم. عده زيادي ميان جنگ رواني و جنگ رسانه اي تفاوت قائل مي شوند، اما از نظر برخي ديگر اين دو واژه داراي بار معنايي يکسان هستند و در يک چارچوب تئوريک قابل بحث مي باشند. اصلي ترين ابزار کشورها در راه اندازي عمليات رواني عليه يک کشور ديگر استفاده از دستاويزي به نام رسانه مي باشد. کشورها بدون تمسک به رسانه نمي توانند دست به عمليات رواني بزنند. رسانه مي تواند به عنوان اولين منبع رشد فزاينده شايعه، به کمک طراحان عمليات رواني در يک کشور بشتابد. شايعه در مواقعي رواج مي يابد که مردم به کسب خبر علاقه وافري نشان مي دهند ولي نمي توانند از منابع صحيح آن را دريافت نمايند. اين امر در نگاه نخست بسيار ساده مي باشد، چون افرادي که به گونه اي افراطي مايل به کسب اخبار مهم و تنش زا هستند به هر نوع ابزار کسب اطلاعات دست مي يازند و در صورت به دست آوردن اين خبرها، آن را در اختيار سايرين مي نهند.
آنچه موجب افزايش سرعت انتقال شايعه در يک اجتماع بحراني مي شود، عدم انتشار به موقع و سريع اخبار و اطلاعات صحيح است. از ديگر معايب تأخر زماني در انتشار اخبار و اطلاعات، اين است که حتي چنانچه پس از رواج شايعه در کل يک اجتماع اخبار صحيح از طريق رسانه هاي معتبر منتشر گردد به دليل فراگيري و غبار آلوده بودن فضاي ايجاد شده توسط شايعه، از اثرات نامطلوبي برخوردار خواهد بود. براي دستيابي به نوعي ايمني در برابر شايعه، حضور مسئولان در بين مردم، پرهيز از شعارهاي بدون عمل، ارايه به موقع اخبار و سرعت در امر اطلاع رساني و رودررو با مردم سخن گفتن از جمله روش هايي است که بايد مورد توجه واقع شود. (14)
جنگ رسانه اي برخلاف جنگ هاي نظامي (15) که عمدتاً از ماهيت سخت افزارانه برخوردارند و غالباً ميان دو يا چند کشور به عنوان ائتلاف با يک کشور جريان مي يابند، مي تواند ميان يک گروه از کشورها با گروه بزرگ ديگري از کشورها با ويژگي هايي مشخص جريان يابد. جنگ رسانه اي غرب عليه جهان اسلام و نيز کشورهاي جهان سوم، دو نمونه بارز از موضوعي هستند که مي توانيم آن را به جنگ جهاني رسانه اي تعبير کنيم. (16)
طي سال هاي دهه1990، شکل جديدي از تعارض جهان غرب عليه کشورهاي اسلامي ظهور يافت. در اين ارتباط نشانه هايي از مقابله گرايي با الگوهاي نرم افزاري نمود پيدا کرد. نظريه پردازان جديد غربي جلوه هايي از اقدامات رواني و عمليات نرم افزاري را به عنوان الگوي بهينه در رفتار استراتژيک مورد تأکيد قرار مي دهند. (17) دستگاه تبليغات و عمليات رواني غرب در پي آن است که افکار عمومي داخلي را مجاب سازد که نبرد آمريکا با جهان اسلام، نبرد ميان دو اردوگاه «خير» و «شر» است؛ از سوي ديگر الگوهايي مورد استفاده قرار مي گيرند که شامل هزينه هاي استراتژيک محدودي براي آمريکا و ساير کشورهاي غربي باشند.
شواهد نشان مي دهد جهت جلوگيري رسانه هاي غربي از طريق حداکثر سازي تعارض فرهنگي بين آنان و ديگران سازماندهي شده است. هانتينگتون (18) بر هويت سازي جهان غرب براي حداکثر سازي انسجام اجتماعي تأکيد همه جانبه اي نموده است. وي در سال 2004 کتاب معروف خود در مورد چالش هاي هويت در جهان غرب را منتشر کرد. او در اين کتاب بر ضرورت دوگانه سازي تأکيد دارد. ايجاد دوگانگي و ظهور فضاي مبتني بر دوگانگي خير و شر، براي مقابله با گروه هاي اسلام گرا طراحي شده است. (19) نبرد ميان اين دو اردوگاه اجتناب ناپذير است؛ زيرا «اردوگاه شر در صورت سرکوب نشدن، آرامش و امنيت را از جهان دموکراتيک سلب و رفاه و آسايش را بر آمريکايي ها حرام خواهد کرد.» (20)
رويکردهاي ارايه شده از سوي نظريه پردازان غربي نشان مي دهد جنگ رواني غرب عليه کشورهاي اسلامي از طريق بهره گيري از روش هاي تاکتيکي و الگوهاي استراتژيک متفاوت انجام مي شود. هم اکنون، جلوه هاي متفاوتي از رفتار در جهان غرب شکل گرفته که بر عمليات رواني و اقدامات نرم افزاري مبتني مي باشد. نشانه هاي اين گونه رفتار را مي توان در فعال سازي «هاليوود» (21) و «والت ديسني» (22)، توليد بازي هاي کامپيوتري و نيز توسعه ادبيات نبود سرنوشت ساز مورد ملاحظه قرار داد. البته هر يک از اين اقدامات بخشي از عمليات رواني جهان غرب عليه گروه هاي متعارض که عمدتاً کشورهاي اسلامي مي باشند، محسوب مي شود.

پي نوشت ها :
 

1- دانشجوي کارشناسي ارشد مطالعات منطقه اي، گرايش مطالعات آمريکاي شمالي، دانشکده حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران
Soft war-2
Soft Power-3
Soft Threat-4
Osychological warfare-5
Media war-6
Josef S.Nye-7
8- ژوزف ناي، «ابزار موفقيت در سياست جهاني برخوردار بودن از قدرت نرم»، ترجمه عسگر قهرمان پور، عمليات رواني، 1386، ش18، سال پنجم.
Smart power-9
10- ژوزف ناي، رهبري و قدرت هوشمند، ترجمه محمود رضا گلشن پژوه و الهام شوشتري زاده، تهران، ابرار معاصر تهران، 1387.
American values-11
12- مرکز پژوهش هاي مجلس شوراي اسلامي، «بررسي تهديدات نرم بيگانگان عليه جمهوري اسلامي ايران»؛ در اين زمينه رک:
http://www.majlis.ir/mhtml/modules.php?name=News&file=article&side2173=
13- محمد طاها سراجي، «تهديدها چگونه مي آيند؟»، ره انتظار (ويژه نامه جريان شناسي نفاق در حکومت ديني)، 1388، ص15-13.
14- «آسيب شناسي رشد شايعات و نقش رسانه هاي داخلي و خارجي» ويژه نامه کودتاي مخملي، تهران، وزارت آموزش و پرورش، 1388، ص79-78.
Military war-15
16- مهسا ماه پيشانيان، «جنگ نرم چيست؟»، ويژه نامه وزارت آموزش و پروش به نقل از:
Pv. , 29Jan, Wsshington post, Stupid'', ''It's the Regime (2006), Robert Kagan
17- ابراهيم متقي، رويارويي غرب معاصر با جهان اسلام، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي، 1378، ص154.
Samuel Huntington-18
19- ساموئل هانتينگتون، چالش هاي هويت در آمريکا، تهران، مؤسسه فرهنگي مطالعات و تحقيقات بين المللي ابرار معاصر، 1384.
, Journal of Sociology,«Muslim Societies and psyological Warfare» f.D.Kassin.et al.-20
1420 -131, 2004, 18
Hollywood-21
Walt Disney-22
 

منبع:کتاب 15 خرداد 24 - 25



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.