ده نقطه عجيب و اسرارآميز در دانمارک

دانمارک بيشتر از آنکه به نظر بيايد مکان ها و مناظر ديدني داشته باشد، مکان هايي دارد که داستان هاي گاه ترسناک و باور نکردني در مورد آنها نقل مي شود. اين کشور آن قدر مکان هاي عجيب و ترسناک دارد که مي تواند تا مدت ها ذهن را با خود درگير کند و حتي آنهايي را نيز که اعتقادي به عجايب و اتفاقات فراتر از علم ندارند، بترساند. آنچه در اين مقاله مي خوانيد معرفي ده مکان عجيب و متفاوت در دانمارک است.
يکشنبه، 31 ارديبهشت 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ده نقطه عجيب و اسرارآميز در دانمارک

 ده نقطه عجيب و اسرارآميز در دانمارک
ده نقطه عجيب و اسرارآميز در دانمارک


 






 
دانمارک بيشتر از آنکه به نظر بيايد مکان ها و مناظر ديدني داشته باشد، مکان هايي دارد که داستان هاي گاه ترسناک و باور نکردني در مورد آنها نقل مي شود. اين کشور آن قدر مکان هاي عجيب و ترسناک دارد که مي تواند تا مدت ها ذهن را با خود درگير کند و حتي آنهايي را نيز که اعتقادي به عجايب و اتفاقات فراتر از علم ندارند، بترساند. آنچه در اين مقاله مي خوانيد معرفي ده مکان عجيب و متفاوت در دانمارک است.

تخته سنگ بزرگ
 

دانمارک سرزمين همواري است. تقريباً کوهي ندارد و به ندرت تپه در آن ديده مي شود. به همين دليل تخته سنگ هاي بزرگ اغلب منشأ نقل افسانه ها و داستان هاي عجيب و غريب هستند. يکي از اين سنگ ها سنگ موسوم به دامستن (Dammesten) يا سنگ بانوان است که در خارج از دهکده هسلجر در غرب جزيره فانن قرار دارد. اين قطعه سنگ بزرگ با وزن حدود 1000 تن و به ارتفاع 45 متر است. اين سنگ بزرگ توسط يخچال ها در آخرين عصر يخبندان به اين منطقه آورده شده است. يکي از بخش هاي عجيب اين سنگ شکاف در مانند روي آن است. افراد بسياري ادعا کردند که از اين شکاف در شب نوري به بيرون مي تابد که وقتي به سنگ نزديک مي شويد، خاموش مي شود.
حتي افرادي که روي اين سنگ دراز کشيده و استراحت مي کنند يا مي خواهند حمام آفتاب بگيرند ادعا کرده اند که در اين حالت صداهاي پيچيده و مبهمي از دور مي شنوند و بعضي نيز گفته اند صداي ماشين آلات بزرگ يا صداي پچ پچ آدم ها مدام به گوششان مي رسد. بسياري از اين افراد مي گويند به نظر مي رسد که اين صداها از زير سنگ يا حتي درون آن شنيده مي شود.

برج يونيورسال
 

اين برج در مرکز کپنهاگ قرار دارد و توسط پادشاه دانمارک - شاه کريستيان چهارم - در اواسط قرن 1600 ساخته شد. ظاهراً اين برج که به برج مدور يا Rundetaam معروف است براي مطالعات ستاره شناسي ساخته شده. در سردر ورودي اين برج نوشته هايي به زبان لاتين و عبري و برخي علائم مختلف هک شده است. اعداد و ارقام و ابعاد اين برج کمي عجيب و غريب است. ارتفاع اين برج چهار برابر ارتفاع اهرام بزرگ است. 52 پنجره به تعداد هفته هاي سال در برج وجود دارد. هفت پنجره در بالا به تعداد روزهاي هفته و 24 تير در سقف به تعداد ساعت هاي يک روز وجود دارد. هفت پنجره در بالا به تعداد روزهاي هفته و 24 تير در سقف به تعداد ساعت هاي يک روز وجود دارد. تقارن ها و عجايب ديگري نيز در مورد معماري اين بنا وجود دارد. اما داستان هايي نيز در مورد ارواح در اين برج نقل شده است. در سال 1880 پسر بچه اي در حفره اي سنگي در اين برج 20 ساعت گير افتاده تا زماني که سنگ تراش سنگ ها را بريد و پسربچه را نجات داد. گفته مي شود که هنوز صداي جيغ اين پسربچه در برج شنيده مي شود.

درياچه هاي عجيب
 

در کپنهاگ درياچه هايي قرار دارند که اتفاقات عجيب و غريبي پيرامون آنها نقل مي شود و منشأ داستان هاي باورنکردني هستند. در سال 1928 در وسط اين درياچه ها ناگهان دو بالن دريايي - موجودات شبيه نهنگ - ظاهر شدند که به طور ناگهاني نيز ناپديد شدند. تنها راه اين درياچه ها به آب هاي آزاد لوله هاي زيرزميني بودند که عبور نهنگ ها از درون آنها غيرممکن بود. تا هفته ها همه در مورد آن دو جانور صحبت مي کردند. مدتي بعد اين درياچه محل تجمع يوفوها شد و بسياري ادعا کردند که يوفوها را در حال نشستن روي درياچه ديده اند. گزارش هايي نيز از مشاهده موجودات مارماهي مانند عجيب و شناور بودن قايق هاي ارواح نقل شده است. گفته شده به نظر مي رسد که اين قايق ها در حال ماهيگيري روي درياچه هستند اما قبل از رسيدن به ساحل ناپديد شده اند. زماني نيز پليس شخصي را در اين درياچه دستگير کرد که ادعا داشت يوفوها اموال او را ربوده اند.

قلعه ارواح
 

شهر کولدينگ در جاتلند نمونه يک شهر تاريخي است که موزه معروفي نيز دارد. از قلعه کولدينگهاوي در اين شهر به عنوان قلعه اي ممنوعه نام برده مي شود. کساني که پا به اين قلعه مي گذاشتند، حس مي کردند که تنها نيستند و وجود ارواح را در همه جا حس مي کردند. اين همراه عجيب هميشه پشت سر شما مي ايستد و حتي اگر سريع هم برگرديد او را نمي بينيد. در اين قلعه از مرد يا زني صحبت شده که دستي آهني دارد. برخي مي گويند اين روح ملکه دوروتيا همسر شاه کريستيان سوم است. او هنوز اين قلعه را دوست دارد و شب ها در راهروهاي اين قلعه قدم مي زند و تا همه چيز را چک کند. برخي ادعا کرده اند که او را ديده اند و برخي صداي کليدهايي را که او با خود حمل مي کند شنيده اند. بسياري نيز حضور او را کاملاً حس مي کنند. کساني که در اين قلعه رفتار احترام آميزي ندارند، حس مي کنند انگار سيلي مي خورند و حتي ضربه روي کلاهشان را حس مي کنند.

کليساهاي قرون وسطي
 

در شرق جزيره برونهولم کليساهاي معروفي وجود دارد که سابقه آنها به قرون وسطي برمي گردد. ساختمان و بناي اين کليساها به گونه اي است که بيشتر شبيه قلعه و استحکامات نظامي به نظر مي رسند. ديوارهاي بلند و پنجره هاي کوچک، آنها را از کليساهاي ديگر متفاوت کرده است. تنها هفت نمونه از اين کليساها با ساختمان گرد وجود دارد که تنها چهار نمونه آن در بورنهولم قرار گرفته است. دقيقاً معلوم نيست که اين بناها به چه منظوري ساخته شده اند اما به طور شگفت انگيزي اين چهار بنا نسبت به هم با زاويه اي قرار گرفته اند که با محاسبات دقيق فاصله اجرام آسماني با هم تطابق دارد. به عنوان مثال پنجره هاي کوچک درست در نقاطي قرار گرفته اند که محل دقيق طلوع و غروب خورشيد در وسط تابستان و زمستان را مي توان از آنها مشاهده کرد. همچنين داستان هاي زيادي از گنج هايي که شواليه ها در اين مکان ها مخفي کرده اند، نقل شده است. در يکي از اين بناها حفره اي ده در سه متري وجود دارد که گفته مي شود گنج شواليه ها در آن پنهان است. تاکنون کسي اجازه حفاري اين حفره را نداشته است.

سنگ نفرين شده
 

در دانمارک نقل قول هاي فراواني در مورد اماکن نفرين شده يا دستورالعمل هاي نفرين کردن انسان ها نقل مي شود. بسياري به طلسم و جادو اعتقاد دارند که البته بيشتر اين داستان ها با واقعيت مطابقت ندارند. اما در دهکده گلاوندراپ در جزيره فانين سنگ عجيبي وجود دارد که گفته شده روي آن دستور العمل سحر و جادو نوشته شده است. اين سنگ در سال 1794 پيدا شده است. در سال 1808 تمام تلاش ها براي تبديل آن به ماده اوليه ساخت بنا بي نتيجه ماند و سرانجام در سال 1906 به مکان فعلي آن منتقل شد. روي اين سنگ نوشته شده که اين سنگ به يادبود مردي به نام ال توسط همسر و پسرانش در اين محل گذاشته شده که خداي تور او را نگه دارد. در آخر نيز گفته شده هر کس بخواهد اين سنگ را جابه جا کند به... تبديل مي شود. جاي سه نقطه کلمه اي قرار گرفته که تا به امروز کارشناسان و مورخان نتوانسته اند آن را رمز گشايي کنند. اما بسياري برخي حوادث و اتفاقات ناگوار را به اين سنگ نسبت داده اند.

جاشمعي مرگبار
 

يکي از کليساهاي معروف دانمارک البته به جهت اتفاقات و داستان هاي عجيب و باور نکردني کليساي رايب است. شکل معماري عجيب اين کليسا خاستگاه افسانه هاي بسياري است. داستان هاي زيادي درباره هيولاها، ديدن يوفوها و حتي جاشمعي هاي نفرين شده نقل شده است. روي يکي از ستون هاي اين کليسا مي توان جاشمعي برنجي کوچکي را ديد. اين جاشمعي شيء چندان ويژه اي نيست اما گفته شده که اين جاشمعي نفرين شده است و هر کس بخواهد غير از کاربري اصلي اش استفاده ديگري از آن کند نفرين خواهد شد. در زمان بازسازي اين کليسا در سال 1845 هيچ کدام از کارگران جرات به جابه جايي اين جاشمعي را نداشت اما يکي از آنها در نهايت اين کار را انجام داد. در لحظه اول اتفاقي نيفتاد اما دقايقي بعد، زماني که اين کارگر روي داربست رفت کل داربست فرو ريخت و موجب مرگ کارگر شد. پس از آن، اين جاشمعي را مجدداً به جاي اصلي برگرداندند.

نگهبان نهر
 

در غرب دانمارک اگر شما در طول رودخانه آلينگ در حرکت هستيد بايد اندکي تأمل کنيد چون اين مکان محلي عجيب و متفاوت است. در چمنزاري که درست در شمال اين رودخانه قرار دارد سنگ بزرگي هست که به شکل عجيبي روي آن کنده کاري شده و چيزي شبيه يک روح يا يک ماسک ترسناک است. اين سنگ 1000 ساله است و به صورت سمبليک آن را نگهبان نهر مي دانند. البته نگهباني که به اعتقاد مردم محلي قرباني هم مي گيرد به خصوص از افرادي که ارزش اين سنگ را به مسخره مي گيرند. بسياري اين اعتقاد را تنها يک خرافه مي دانند اما افرادي نيز هستند که ادعا دارند نگهبان اين رودخانه را ديده اند. در سال 1963 يک زن 22 ساله ادعا کرد که شبح سياهي را ديده که آرام آرام از رودخانه بالا مي آمده است. اين تصوير شبيه مرد نقاب پوشي بود که لباس سياهي بر تن داشت. اين زن براي مدتي به اين تصوير خيره شد و پس از مدتي اين شبح در آب فرو رفت. زن بعد از برگشت به خانه تصويري از آنچه ديده بود کشيد.

خانه اشباح
 

اگر به شهر کوچک کوج در 50 کيلومتري جنوب کپنهاگ برويد با يکي از عجيب ترين و شناخته شده ترين بناهاي دانمارک از نظر مشاهده روح و اتفاقات عجيب و غريب روبه رو مي شويد. حوادث و اتفاقات عجيب هاوس کراس که در اوايل قرن هفدهم ميلادي ساخته شده به حدي معروف و مشهور بود که واتيکان دستور داد کميسيوني به موضوع اتفاقات اين خانه رسيدگي کند. اين خانه متعلق به ثروتمندترين تاجر کوج بوده و بيشتر داستان ها مربوط به پسربچه 12 ساله اي به نام جيکوب است که ظاهراً سر راهي بوده است. مواردي مثل شنيدن صداهاي عجيب و غريبي همچون صداي جوجه و خروس در اين خانه و ديدن وزغ هايي که روي دو پا راه مي روند در محلي که گفته شده جيکوب در آن به طرز وحشتناک و خشونت آميزي آويزان شده در اين محل بسيار نقل شده است. تا مدت ها بعد از اين حادثه شهر در تنش عجيبي بود و اتهامات به سمت جادوگران شهر بود. سرانجام اين ماجرا با به آتش کشيدن 15 زن به اتمام رسيد.

سنگ هاي غير قابل شمارش
 

اگر به دايره سنگ ها و سنگ هاي ايستاده علاقه مند هستيد، حتماً سري به پاسکر استونهاوس در شبه جزيره دورسلند بزنيد. شبه جزيره دورسلند در دانمارک در شرق سواحل جاستلند يکي از مکان هاي تجمع سنگ هاي مگاليتيک يا سنگ هاي ايستاده است. گفته شده که غير ممکن است شما بتوانيد در دايره سنگ ها آنها را بشماريد. حتي اگر از سنگريزه ها نيز براي شمارش آنها استفاده کنيد آنها خود به خود پرتاب مي شوند. برخي افراد نيز که به اين منطقه رفته اند از حس خارش روي پوستشان سخن مي گويند. کساني که به اين دايره از سنگ هاي ايستاده وارد مي شوند حتي ادعا کرده اند که از مراکز اين دايره همه چيز انگار به دوران ابتدايي برمي گردد و ديگر اثري از نشانه هاي مدرن، ماشين و ساختمان ها نيست. اين منطقه همچنين شاهدي بر مهارت و تجربه ساختمان سازي دانمارکي ها در 5300 سال قبل است. وجود سنگ هاي کلاهي يا capstone نيز در اين منطقه گواه اين امر است. يکي از اين سنگ ها حدود 11/5 تن وزن دارد.
منبع: دانستنيها-ش25



 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.