طلاق والدين و برخورد صحيح با فرزندان

معمولاً ماه هاي اوليه ي طلاق زمان سختي است، زمان احساسات و رفتارهاي هيجاني شديد و غير منطقي نسبت به طرف مقابل. ممکن است والدين آن قدر درگير شرايط سخت پس از طلاق و مشکلات آن شوند که نقش و مهارت هاي خود را به عنوان پدر و مادر فراموش کنند. در حالي که نزاع والدين، ممکن است فرزندان را مضطرب کند يا اين تصور را براي شان به وجود بياورد که بايد جانب يکي را بگيرند و ارتباط شان را با ديگري قطع کنند. مساله ي ديگر اين است
چهارشنبه، 17 خرداد 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
طلاق والدين و برخورد صحيح با فرزندان

 طلاق والدين و برخورد صحيح با فرزندان
طلاق والدين و برخورد صحيح با فرزندان


 

تهيه و تنظيم: ابراهيم بيگدلي




 
معمولاً ماه هاي اوليه ي طلاق زمان سختي است، زمان احساسات و رفتارهاي هيجاني شديد و غير منطقي نسبت به طرف مقابل. ممکن است والدين آن قدر درگير شرايط سخت پس از طلاق و مشکلات آن شوند که نقش و مهارت هاي خود را به عنوان پدر و مادر فراموش کنند. در حالي که نزاع والدين، ممکن است فرزندان را مضطرب کند يا اين تصور را براي شان به وجود بياورد که بايد جانب يکي را بگيرند و ارتباط شان را با ديگري قطع کنند. مساله ي ديگر اين است که والدين و فرزندان مجبورند با فشارهاي اجتماعي و فرهنگي مدارا کند. مواردي چون ازدواج مجدد يکي از والدين يا هر دوي آن ها که کودک مجبور است خود را با اين موضوع مطابقت دهد. در اين جا به مواردي که در اين زمينه بايد مورد توجه قرار بگيرند اشاره مي شود.
 

کودک شما مفهوم جدايي را مي فهمد
 

عده يي از کودکان طيفي از احساسات منفي را نسبت به يکي از والدين يا هر دوي آن ها دارند و اين احساسات ممکن است تا سال ها طول بکشد، چون اين تصور را دارند که حداقل توسط يکي از والدين طرد شده اند و ديگر مورد توجه نيستند. معمولاً درک فرزندان، استدلال و احساس آن ها نسبت به اين موضوع به سن شان بستگي دارد. در برخورد با نوجوانان بايد مواظف باشيد که آن ها را نسبت به اين موضوع در موقعيتي قرار ندهيد که بخواهند از شما حمايت کنند. آن ها گاهي عصباني هستند و ناخواسته تمايل دارند از يکي جانبداري کنند. بايد به فرزندان تان بگوييد که دعواي شما به آن ها ربطي ندارد و نبايد خودشان را درگير کنند. لازم است به آن ها اين اطمينان خاطر را بدهيد که هم مادر و هم پدر را خواهند داشت. تماس مکرر و منظم از طرف هر دو والد، بهترين راه حل است.

کودک شما حق زندگي دارد
 

لازم است کودکان جزييات شرايط زندگي روزمره ي بعدي خود را بدانند و اطلاعات لازم به آن ها داده شود: «فعلاً ما چند ماه در منزل مادربزرگ زندگي مي کنيم و تو به مدرسه ي قبلي خودت مي روي و ...» کودک بايد بداند هر کجا و با هر کسي که زندگي کند ارتباطش با طرف ديگر قطع نخواهد شد و با هر دو نفر ارتباط خواهد داشت. ممکن است همسرتان براي شما همسر مهربان و خوبي نبوده ولي اين دليل نمي شود که پدر و مادر خوبي نباشد. صحبت کردن راجع به خاطرات بدي که از او و خانواده اش داريد، کمکي به فرزندان تان نخواهد کرد. صحبت ما راجع به والدين ديگر ممکن است حاوي اطلاعات باشد ولي نبايد احساسي، قضاوت گونه و دلالت بر بد بودن او باشد.

کودک طلاق نيازهايي دارد
 

ممکن است کودکان چيز زيادي از جدايي ندانند و اين وظيفه ي والدين است که راجع به طلاق با آن ها صحبت کنند، اما آن چه از نظر يک روانشناس کودک و نوجوان در مسأله ي طلاق والدين اهميت دارد اين است که:
*بايد از روح و جسم کودک مراقبت شود.
*کودک نبايد قرباني اختلاف والدين و وسيله يي براي رسيدن به اهداف آن ها شود.
*فراهم کردن مقدمات، شرايط و امکانات يک زندگي جديد.
*مدار کردن با نياز و حالات هيجاني او.
*روش هاي صحيح تربيتي.
*مديريت موارد ناگهاني و اورژانسي.
*تطبيق با مسايل اجتماعي و فرهنگي.

کودک شما قاضي نيست
 

هيچ کودکي دوست ندارد و در مقام قضاوت قرار بگيرد. در نتيجه نبايد از بچه ها نظر خواست و از آن ها پرسيد: «فکر مي کني مقصر کيست؟»
فرزندان ناتوان تر از آن هستند که قدرت انتخاب را به آن ها واگذار کنيد. اين کار بار سنگيني از تصميم گيري و مسئوليت را به دوشت آن ها تحميل مي کند. شما نبايد از کودک بپرسيد: «من نمي دانم تو خودت انتخاب کن با من مي خواهي زندگي کني يا پدرت؟»
هنگام طلاق بايد احساس مسئوليت را از بچه ها گرفت. آن ها نبايد اين تصور را داشته باشند که بايد کاري بکنند يا نجات دهنده باشند و يکي را انتخاب کنند. بايد به آن ها گفته شود که: «اين موضوعي است بين من و پدرت يا بين من و مادرت و به تو ارتباطي ندارد. ما خودمان آن را حل خواهيم کرد.»

طلاق بر زندگي کودک شما تأثير دارد
 

طلاق مي تواند طيف گسترده يي از حالات هيجاني، فکري و رفتارهاي منفي را در کودکان ايجاد کند که به عوامل مختلفي از جمله: شخصيت کودک، شرايط زندگي خانوادگي قبل از طلاق، نحوه ي برخورد با پديده ي طلاق و دخالت ندادن فرزندان در روابط خودشان، چگونگي شرايط طلاق (مثل حضور در دادگاه هاي متعدد، نزاع و درگيري هاي متعدد بين خانواده ها و انتقام جويي و ...) وجود سيستم هاي حمايتي و برقرار شدن هر چه سريع تر شرايط زندگي عادي کودک پس از طلاق و ... بستگي دارد. بعد از طلاق نيمي از بچه ها ارتباط شان با يکي از والدين قطع مي شود و از حمايت و توجه او محروم مي شوند.
معمولاً در جدايي والدين، دختران تطابق بهتري با مسأله ي طلاق برقرار مي کنند اما در دوره ي نوجواني نياز به پدر هم در دختران هم در پسران افزايش مي يابد و احساس طرد شدن توسط پدر در اين سن روي رشد طبيعي نوجوان تأثير مي گذارد.
ديگر شرايطي که کودکان پس از طلاق تجربه مي کنند عبارتند از:
*ترس ازجدايي و اضطراب اين که، چه کسي از آن ها مراقبت و چه کسي آن ها را ترک خواهد کرد.
*نگراني راجع به اين که آيا پدر يا مادر که در کنار اوست مي تواند به تنهايي همه چيز را مديريت کند.
*اضطراب شديد که ممکن است روي تکاليف نرمال رشدي تأثير بگذارد و ...
منبع: 7 روز زندگي، شماره 106.



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.